فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
4-29
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) در افزایش پذیرش و رشد پس از شکست در دانشجویان دختر دارای تجربه آسیب عاطفی شهر اهواز می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز بود که دست کم 3 ماه تا 1 سال از شکست عاطفی شان گذشته بود. نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه شامل سه دانشجوی دختر دارای تجربه شکست عاطفی بود که در پرسشنامه نشانگان ضربه عشق ( LTI ) نمره بالاتر از 20 کسب کردند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه ناهم زمان استفاده شد و آزمودنی ها قبل از درمان، میانه ی درمان، پایان درمان و 1 ماه پس از پایان درمان به پرسشنامه پذیرش و اقدام ( AAQ ) و پرسشنامه ی رشد و تکامل پس آسیبی پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا ( RCI ) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر افزایش پذیرش و رشد پس از شکست دانشجویان دارای تجربه شکست عاطفی مؤثر می باشد .
مقایسه فعالیت ها و عوامل والدینی در ورود موفق و ناموفق به مرحله نوجوانی چرخه زندگی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
166-190
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه عوامل موثر در ورود موفق و ناموفق به مرحله نوجوانی چرخه زندگی در خانواده ها انجام گرفت. روش: مطالعه حاضر با استفاده از روش کیفی صورت گرفته و داده های به دست با روش نظریه زمینه ای مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش کلیه خانواده های با نوجوان موفق و خانواده های با نوجوانان ناموفق در شهر تهران بودند و نمونه پژوهش شامل 10 خانواده با نوجوان موفق و 12 خانواده با نوجوانان ناموفق بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری داده ها پرداخته شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشانگر آن است که عوامل حفاظت کننده موثر بر انتقال موفق و ناموفق در سه حیطه خانواده، والدینی و اجتماعی تعریف می شوند. عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه خانواده تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. یافته ها نشان می دهد که شیوه های ارتباط در خانواده، شیوه های مدیریت در خانواده، ساختار خانواده و وضعیت اقتصادی خانواده در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. یافته های مربوط به عوامل والدین موفق و ناموفق در حیطه والدینی نشان می دهد که نگرش به تربیت، نگرش والدین به موفقیت، رفتار والدین به موفقیت و آسیب پذیری والدگری در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. همچنین عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه اجتماعی نیز تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. یافته ها نشان می دهد که والدین موفق در مؤلفه های مدیریت ارتباطات اجتماعی و رفتار والدین در ارتباط با موفقیت در اجتماع با والدین ناموفق تفاوت اساسی داشتند. نتیجه گیری: در نهایت نتایج نشان داد به منظور انتقال موفق از مرحله نوجوانی چرخه زندگی خانوداگی سه محور شرایط محیط اجتماعی ، آموزش به والدین و نوجوان و هم چنین تقویت منابع حفاظتی خانواده اثرگذار هستند.
تأثیر مشاوره برخط و حضوری با پارادایم راهنمایی بر رشد خودآگاهی مسیرشغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع خدمات مشاوره ی غیرحضوری مشاوره برخط بر مبنای فناوری اطلاعات و ارتباطات یا اینترنت است، فناوری های برخط در کنار مشاوره حضوری شامل خدمات مهمی است برای ارائه کمک و حمایت شغلی که هم امکان دسترسی را افزایش می دهد و همچنین انواع جدیدی از پشتیبانی را به عمل می آورد، لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره برخط و حضوری با پارادایم راهنمایی بر رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان می باشد و با توجه به اینکه روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است، تعداد 45 نفر از آن ها به صورت تصادفی در سه گروه برخط، حضوری و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه ی خودآگاهی مسیر شغلی کرمانی (1390) به دو صورت برخط و حضوری در اختیار سه گروه قرار گرفت. بعد از جمع آوری داده ها در پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری 1 و پیگیری 2 با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مشاوره برخط و حضوری هر دو تأثیر معناداری بر رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان داشته است. همچنین بین گروه بر خط و حضوری تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مشاوره برخط به اندازه مشاوره حضوری می تواند در رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان نقش داشته باشد و می توان از مشاوره برخط در کنار مشاوره حضوری در کشورمان جهت استفاده در مشاوره مسیر شغلی استفاده کرد.
بررسی پویایی های گروهی مؤثر بر تعارض کار-خانواده و تأثیر آن بر تنیدگی شغلی و قصد جابجایی (مورد مطالعه: کارکنان شرکت آبفای کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تداوم گسترش روز افزون فنآوری اطلاعات و چالش های شغلی در گروه های کاری، مرزهای سنتی شغل و زندگی در حال کم رنگ شدن است و تعارض کار- خانواده اهمیت یافته است. در پژوهش حاضر اثر برخی از متغیرهای پویایی گروهی بر تعارض کار- خانواده بررسی شده و تأثیر این تعارض بر تنیدگی شغلی و قصد جابجایی کارکنان مورد مطالعه قرار گرفته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها به صورت توصیفی- علی است. جامعه آماری، کارکنان شرکت آبفای کلانشهر اهواز با تعداد حدود 1300 نفر بوده و با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه آماری محدود، حداقل 296 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار سنجش متغیرها و گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی آن توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی ابزار با روش آلفای کرونباخ (9/0=α) بررسی شده است. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده تعیین گردید. فرضیه ها با روش های همبستگی دو متغیره و مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS21 و AMOS18 آزمون شدند. نتایج نشان داد که پویایی گروهی بر تعارض کار- خانواده تأثیر دارد و این تعارض بر تنیدگی شغلی و قصد جابجایی مؤثر است. همچنین اثر واسطه ای تعارض کار- خانواده تأیید شد.
اثربخشی آموزش به شیوه مشارکتی بر تاب آوری و تدریس تحول آفرین شغل معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش به شیوه مشارکتی بر تاب آوری و تدریس تحول آفرین معلمان است. روش پژوهش شبه آزمایشی با مراحل پیش آزمون- پس آزمون است. برای این منظور از میان معلمان منطقه 2، 10 معلم به صورت داوطلبانه که تمایل به شرکت در دوره های آموزشی داشتند، انتخاب شدند و طی 6جلسه تحت آموزش به شیوه مشارکتی قرار گرفتند و 10 معلم به به عنوان گروه انتخاب شدند و هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) و پرسشنامه تدریس تحول آفرین (بوچامپ و همکاران، 2010) بودند.. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج داده ها نشان داد که آموزش به شیوه مشارکتی منجر به افزایش تاب آوری و تدریس تحول آفرین معلم می گردد.
ارائه مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن و اثر بخشی آن بر احساس تنهایی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
80-97
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن بر کاهش احساس تنهایی زنان متاهل انجام گرفت. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان متاهل مراجعه کننده به خانه سلامت تهرانسر منطقه 21 می باشند. نمونه شامل 26 نفر از افراد جامعه بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 13 نفر در گروه آزمایش و 13 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس کوتاه احساس تنهایی اجتماعی و هیجانی بزرگسالان ( SELSA-S ) استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری داده های پژوهش می توان گفت که آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن موجب کاهش معنادار احساس تنهایی و تمام خرده مقیاس های آن (احساس تنهایی خانوادگی، احساس تنهایی رمانتیک، احساس تنهایی اجتماعی) شده است. همچنین نتایج آزمون اندازه گیری مکرر نشان داد که اثربخشی آموزش مدل تلفیقی حاضر بعد از یک ماه ماندگار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین، نتایج پژوهش حاکی از این است که از آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن می توان برای کاهش احساس تنهایی زنان متاهل استفاده کرد.
اثربخشی آموزش ابراز وجود فرهنگمحور بر عزت نفس فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
114-126
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود معیارمحور بر عزت نفس نوجوانان طلاق شهر کرمان به شیوه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. گروه نمونه شامل ۳۰ نفر از نوجوانان طلاق پرورشگاهی شهر کرمان هستند که به صورت تصادفی انتخاب شده و در دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شده اند. هرکدام از گروه ها ۱۵ نفر را شامل می شود. میزان عزت نفس شرکت کنندگان در این پژوهش توسط پرسشنامه ی عزت نفس کوپر اسمیت در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. گروه آزمایش در ۱۰ جلسه ی آموزش ابراز وجود شرکت نمودند در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. اجرای تحلیل کوواریانس بر روی داده ها نشان داد که جلسات آموزشی تأثیر معناداری بر عزت نفس گروه آزمایش داشته است (05/0 P <). بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که آموزش ابراز وجود می تواند عزت نفس را در نوجوانان طلاق بهبود بخشد.
رابطه هوش معنوی و خودشناسی منسجم با رضایت از زندگی دانشجویان تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهرستان ارومیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و خودشناسی منسجم با رضایت از زندگی دانشجویان تحت حمایت کمیته امداد شهرستان ارومیه انجام شد روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان ارومیه در سال 95-1394 بودند که 200 نفر به شیوه دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)، مقیاس خودگزارشی هوش معنوی کینگ (2008) و مقیاس خودشناسی منسجم قربانی و همکاران (2008) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که که بین متغیرهای خودشناسی منسجم ، هوش معنوی ، تفکر وجودی انتقادی ، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط حالت هشیاری با رضایت از زندگی دانشجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی ارومیه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و تحلیل رگرسیون بیانگر این است که قویترین تبیین کننده واریانس رضایت از زندگی بین متغیرهای پیش بین هوش معنوی است.(P<0.05) نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که مهمترین متغیر مرتبط با رضایت از زندگی که از شاخصهای مهم بهباشی است هوش معنوی است و تمرکز بر پرورش این هوش در خانواده و محیط آموزشی حائز اهمیت است.
تأثیر بازخورد هدف مسیر شغلی بر پایستگی تحصیلی: نقش میانجی فاصله با هدف مسیر شغلی و استرس مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری فاصله با هدف مسیر شغلی و استرس مسیر شغلی در رابطه با بازخورد هدف مسیر شغلی و پایستگی تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی علی است. جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کلیه ی دانش آموزان پایه ی چهارم دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 450 دانش آموز (50% پسر و 50% دختر) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس پایستگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 2012)، مقیاس بازخورد هدف مسیر شغلی (هو، کرید و هود، 2016)، مقیاس فاصله با هدف مسیر شغلی (کرید و هود، 2015) و پرسش نامه ی استرس دانشگاهی کره ای (چوی و همکاران، 2011) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل مسیر و آزمون بوت استرپ با استفاده از نرم افزار Amos تحلیل شد. نتایج نشان داد فاصله با هدف مسیر شغلی در رابطه ی زیر مقیاس بازخورد منفی در مورد پیشرفت با پایستگی تحصیلی، نقش میانجی کامل داشت؛ ولی دو زیرمقیاس دیگر بر پایستگی تحصیلی، اثر غیرمستقیم داشتند. استرس مسیر شغلی در رابطه ی زیر مقیاس بازخورد منفی در مورد پیشرفت با پایستگی تحصیلی، نقش میانجی کامل داشت؛ ولی دو زیرمقیاس دیگر بر پایستگی تحصیلی، اثر غیرمستقیم داشتند؛ در نتیجه به منظور تقویت پایستگی تحصیلی دانش آموزان چهارم دبیرستان باید به نقش استرس مسیر شغلی، فاصله با هدف مسیر شغلی و بازخورد هدف مسیر شغلی توجه داشت.
الگوسازی معادلات ساختاری تأثیر سرمایه فرهنگی بر خشونت خانگی علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
29-49
حوزههای تخصصی:
هدف: خشونت خانگی علیه زنان یک مسأله اجتماعی است که می تواند در بیشتر جوامع مشاهده شود. شدت و میزان خشونت علیه زنان می تواند تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی گوناگونی چون؛ سرمایه فرهنگی قرار بگیرد. هدف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، الگوسازی معادلات ساختاری تأثیر سرمایه فرهنگی بر خشونت خانگی علیه زنان است. برای رسیدن به اهداف مورد نظر تحقیق، از نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو و نظریه منابع گود استفاده شده است. روش: این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، بر روی 309 نفر از زنان متأهل 15 تا 60 ساله شهر مهریز انجام گرفته است. داده ها با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته سرمایه فرهنگی و خشونت خانگی علیه زنان جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 20 و بهره گیری از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تبیین ارتباط بین دو متغیر، به کمک نرم افزار Amos و استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سرمایه فرهنگی زنان و ابعاد آن (سرمایه فرهنگی تجسم یافته، سرمایه فرهنگی عینیت یافته و سرمایه فرهنگی نهادینه شده) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنادار وجود دارد (001/0 p< ). مدل معادلات ساختاری نشان داد که میزان تأثیر سرمایه فرهنگی بر خشونت خانگی علیه زنان، 36/0- است که نشان دهنده رابطه معکوس این دو متغیر می باشد. یعنی افزایش سرمایه فرهنگی باعث کاهش خشونت خانگی علیه زنان می شود. نتیجه گیری: ارتقای سطح سرمایه فرهنگی به منزله یکی از منابع در دسترس خانواده ها و زنان می تواند احتمال بروز خشونت خانگی را کاهش دهد.
انتخاب همسر مبتنی بر آموزه های اسلامی بر اساس تحلیل کیفی احادیث اصول کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
52-79
حوزههای تخصصی:
هدف : این مقاله حاصل پژوهشی است که با عنوان " انتخاب همسر مبتنی بر آموزه های اسلامی بر اساس تحلیل کیفی احادیث اصول کافی" انجام پذیرفته است. روش : در این پژوهش به دلیل آنکه از تحلیل کیفی تماتیک استفاده گردید، مدل مفهومی و فرضیه تدوین نگردید و طبق الزامات این روش سئوال اصلی پژوهش" همسر گزینی در اسلام چگونه است؟" مطرح گردید. یافته ها : در این تحقیق علاوه بر انتخاب نکات کلیدی از روایات، برای هر نکته یک کد معین گردید. سپس با مقایسه کدها ، چند مفهوم که اشاره به یک جنبه مشترک پدیده انتخاب همسر از نگاه اسلام داشتند شناسایی شد. حاصل مقایسه هر مفهوم با مفاهیم دیگر دستیابی به مقولاتی بود که پایه های سه گانه تئوری همسرگزینی از نگاه اسلام را شکل می دهند نتیجه کار تدوین الگوی همسرگزینی بر مبنای سه اصل سبک انتخاب ، معیارهای انتخاب و فرایند انتخاب می باشد. نتیجه گیری : بر اساس این سه اصل، در همسرگزینی اسلامی می بایست ابتدا به تبیین ضرورت ، حکمت ، فواید و اهداف ازدواج پرداخت ، سپس معیارهایی را برای انتخاب صحیح و دقیق معرفی کرد و در فرایند انتخاب بر اساس اصول اسلامی اقدام کرد. با توجه به اهمیت بومی سازی الگوهای مشاوره پیش از ازدواج در کشور، تدوین این الگو با نگاه به دانش موجود در ماخذ اسلامی می تواند برای دست اندرکاران این حوزه مفیدتر باشد
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روابط مادر-فرزندی دختران تک والدینی مادرسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که بهبود روابط و حل تعارضات در بستر خانواده یکی از عواملی بهبود بهزیستی اجتماعی افراد است هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روابط مادر-فرزندی دختران بی سرپرست بود. روش کار: روش پژوهش این مداخله بالینی، با پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. 28 دختر مادرسرپرست دارای تعارض با خانواده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد گماشته شدند و پرسش نامه های مقیاس بهزیستی ذهنی و رابطه والد-فرزندی توسط افراد هر دو گروه تکمیل گردید. گروه آزمون 10جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. تحلیل داده ها با آمار توصیفی و تحلیلی صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پرسش نامه های گروه آزمون و شاهد، تفاوت معنی دار وجود دارد(05/0>P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بهزیستی اجتماعی افراد و همچنین روابط مادر-فرزندی موثر است.
رابطه کارآیی شغلی با آموزش های ضمن خدمت معلمان دوره ابتدایی شهرستان شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی رابطه آموزش های ضمن خدمت با کارآیی شغلی معلمان دوره ابتدایی شهرستان شهریار بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر اهداف کاربردی، از نظر نوع داده های جمع آوری شده کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه از نوع علی همبستگی می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر تمامی معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان شهریار. این تعداد مشتمل است بر 2437 نفر. نمونه ها نیز مشتمل است بر تعداد 372 نفر از معلمان زن و مرد جامعه مذکور که با فرمول کوکران به دست آمده است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده است. به منظور بررسی کارآیی معلمان از پرسشنامه ای که توسط کاشانی (1390) تهیه و اعتباریابی شده، استفاده شد. این پرسشنامه کارآیی معلمان را در قالب سه مولفه مدیریت کلاس، ایجاد ارتباط عاطفی با دانش آموزان و ارزشیابی از دانش آموزان می باشد. یافته ها: داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و همچنین شاخص های موجود در آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پژوهش حاضر علاوه بر توصیف داده، از آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون مقایسه دو گروهی u مان ویتنی استفاده شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها ارتباط معناداری بین کارایی معلمان و شرکت در دوره های آموزش ضمن خدمت در تمامی ابعاد وجود دارد و افزایش شرکت در دوره های آموزش ضمن خدمت با افزایش کارایی معلمان همراه است.
اثربخشی آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی بود. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بوده و نمونه پژوهش شامل 30 نفر از کودکان مراکز پیش دبستانی منطقه 8 شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 که به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند، بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه هوش هیجانی «تراویس برادبری» و «جین گریوز» (2005) و پرسشنامه اختلالات رفتاری «مایکل راتر» (1967) و فرم معلم بوده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی تاثیر داشته است؛ به طوری که موجب کاهش اختلالات رفتاری و افزایش هوش هیجانی در آنها شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.
اثربخشی بازی درمانی بر برقراری ارتباط کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدفاین پژوهش بررسی اثربخشی بازی درمانی بر برقراری ارتباط کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کودکان 6 تا11 ساله دارای اختلال طیف اتیسم در مدرسه غیرانتفاعی آئین مهرورزی بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 24 کودک بود که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 10جلسه به مدت 2 ماه و هر جلسه حدود45 دقیقه تحت روش مداخله ای بازی درمانی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تشخیصی گیلیام یا گارز (1995) جمع آوری شد. اعتبار پرسشنامه در گروه نمونه از طریق آلفای کرونباخ 792/0 به دست آمد. یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از مدل آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد با توجه به کاهش میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمون، نسبت به گروه کنترل، بازی درمانی به طور معناداری بر برقراری ارتباط کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم موثر بوده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بازی درمانی به عنوان یک روش موثر می تواند موجب بهبود برقراری ارتباط کودکان دارای اختلال اتیسم شود.
بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی خود بخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر افسردگی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درمان مشکلات هیجانی دانش آموزان در کشور اسلامی نیاز به یک برنامه مبتنی بر فرهنگ وجود دارد که مفاهیم و رهنمودهای اسلامی و قرآنی را نیز مد نظر قرار داده باشند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه مشاوره گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر افسردگی در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان بود. بر اساس نتایج تست غربالگری اجرا شده بر دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان، دانش آموزان دارای سطح بالینی افسردگی به مرکز مشاوره دعوت شدند. در یک طرح آزمایشی20 دانش آموز دارای نشانگان افسردگی بالا در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برنامه مشاوره خود بخشودگی گروهی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در 8 جلسه در میان شرکت کنندگان گروه آزمایش انجام شد. از سیاهه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها به وسیله تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نمرات پس آزمون افسردگی شرکت کنندگان در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته بود. می توان بیان داشت که برنامه مشاوره خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در غلبه بر مشکلات هیجانی پسران دوره نوجوانی مؤثر بوده است. این مطالعه نشان داد که می توان از منابع اسلامی و فرهنگی در زمینه گروه درمانی استفاده کرد.
تدوین ابزار سنجش سطح تعادل کار- زندگی و بررسی وضعیت این مفهوم بر اساس برخی ویژگیهای فردی و سازمانی؛ موردپژوهی معاونان مدارس شهرستان ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تا ضمن تدوین ابزاری معتبر به بررسی وضعیت تعادل امور کاری و خانوادگی معاونان مدارس شهرستان ورامین پرداخته و از این طریق گامی در راستای تدوین برنامه های لازم جهت ایجاد تعادل بیشتر بین این دو حوزه بردارد. از نقطه نظر تاریخی بحث تعادل با استفاده از نظریه های تعارض کار و زندگی مورد مطالعه قرار گرفته و تعادل در معنای نبود تعارض تفسیر می شود. بر این اساس، الگوی تعارض کار- خانواده کارلسون و همکاران (2000) به عنوان چارچوب مفهومی این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس این مدل تعارض کار - خانواده به دو طریق شکل می گیرد؛ الف)تعارض نقشهای کاری با امور خانواده وب)تعارض نقشهای خانوادگی با امور کاری. همچنین هر یک از این دو حوزه از سه منظر تعارض ناشی از زمان، توان فرسایی و رفتار مورد توجه قرار می گیرند. به منظور اجرای این تحقیق نمونه ای مشتمل بر 400 نفر از اعضای جامعه مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد. در ادامه با استفاده از مدل مذکور اقدام به تدوین ابزار لازم، تایید عاملی ابزار و سنجش وضعیت تعارض حوزه کار و زندگی کارکنان شد. پس از تدوین ابزار مناسب و تایید روایی صوری (توسط کارشناسان) و ساختاری با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی (CFA) داده های گردآوری شده توسط این ابزار، با استفاده از روشهای آمار ناپارامتریک همچون فریدمن و کروسکال والیس تحلیل شد. نتایج حاصل در بین نمونه مورد مطالعه حاکی از آن بود که وضعیت تعادل امور کاری و زندگی غیرکاری بر حسب جنسیت، شاغل بودن همسر، سطح تحصیلات، سن، سابقه کاری و تعداد فرزندان در بین معاونان مدارس متفاوت است.
تأثیر آموزش مهارت های فرزندپروری به شیوه راه حل مدار بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه آموزش فرزندپروری به شیوه راه حل مدار بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها:روش پژوهش، نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد با اجرای پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی والدین کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 تشکیل داد. بدین منظور، 32 خانواده (پدر و مادر) به روش خوشه ای از بین مراکز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 16 والدی آزمایش و شاهد گنجانده شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه ها، گروه آزمایش طی 6 جلسه، مدت یک ماه تحت آموزش راه حل مدار مهارت های فرزندپروری توسط پژوهشگر قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. سپس، در هر دو گروه پس آزمون و پیگیری اجرا گردید. جهت سنجش مشکلات رفتاری کودکان، از چک لیست رفتاری کودکان- فرم والدین (CBCL یا Child behavior checklist) استفاده و توسط نرم افزار آماری SPSS تحلیل گردید. یافته ها:آموزش مهارت های فرزند پروری راه حل مدار، میانگین مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی گروه آزمایشی را در تمامی حوزه های رفتاری: اضطراب، افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی/ تفکر/ توجه، رفتار قانون شکنی/ پرخاشگرانه و سایر مشکلات را نسبت به گروه شاهد در مراحل پس آزمون و پیگیری کاهش داده و تفاوت آماری معنی دار بود. نتیجه آزمون پیگیری بر روی متغیر مشکلات تفکر 102/0 = Pمعنی دار نبود که در پس آزمون معنی دار شد. نتیجه گیری:می توان از آموزش راه حل مدار مهارت های فرزندپروری به عنوان یک روش مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده نمود.
غنی سازی رابطه همسران در مدل بهبود رابطه
حوزههای تخصصی:
درمانگری بهبود رابطه همسران بخشی از مجموعه درمان های خانواده است که با هدف غنی سازی پیوند زناشویی و توانمندسازی هر مشاور و درمانگر در به انجام رساندن کارآمد روند درمانگری بهبود رابطه فراهم شده است. درمانگری بهبود رابطه همسران دربرگیرنده دیدگاه، برنامه کاربردی و فنونی نو برای درمان رابطه همسران است. این روش درمان، بر مدل بهبود رابطه استوار است؛ مدلی که در سال 1962 به دست برنارد گارنی بنانهاده شد. این نوشتار با هدف آشناسازی روش «درمانگری بهبود رابطه: چاره گری از راه همدلی ژرف و گفتگوی صمیمانه» و با بکار بس تن روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. بازشناسی بخشی از گستره مدل بهبود رابطه، بهره گیری بهتر مشاورین و روان شناسان از آن را شدنی می سازد. شواهد نشان می دهد که به کارگیری مدل بهبود رابطه از سوی متخص صین ایرانی برای یاری رساندن به همسران آشفته و همسران خواستار تجربه رابطه و پیوند زناشویی غنی، سودمند است.
اثربخشی آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهار عاملی همدلی بر خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی و قلدری در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهار عاملی همدلی بر خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی و قلدری در دانش آموزان مدارس ابتدایی پسرانه دولتی می باشد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (دوره دوم) منطقه 4 تهران که در سال تحصیلی 94/1393 مشغول به تحصیل بودند. ابتدا از بین مدارس ابتدایی دولتی پسرانه منطقه 4تهران، دو مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند، سپس به طور تصادفی یک مدرسه به عنوان گروه کنترل و یک مدرسه، به عنوان گروه آزمایش باحجم نمونه 20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خود اثرمندی کودکان و نوجوانان موریس(2001) و مقیاس قلدری ایلی نویز(2001) و پرسشنامه همدلی استفاده شد. پس از آنکه دانش آموزان با همدلی پایین و خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی پایین و قلدری بالا، انتخاب شدند، برای افراد گروه آزمایش، طی 10جلسه 1ساعته، آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهارعاملی همدلی ارائه شد. جهت تحلیل داده ها ازتحلیل کواریانس استفاده شد و نتایج حاکی از تاثیر معنی دار آموزش می باشد. چنانکه افراد گروه آزمایش در مقایسه باگروه کنترل از خود اثرمندی هیجانی - اجتماعی بالاتر و قلدری پایین تری، برخوردار بوده اند.