فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
97 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی درمان مبتنی بر الگوی فرانظری (TTM) با درمان کوتاه مدت راه حل محور ( SFBT ) بر افکار خودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA بود. روش پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه می باشد که نمونه، شامل دو گروه مداخله و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) از کلیه ی بیماران داوطلب (تمایلی) و طرح جمع آوری معتادان متجاهرِ (غربالگری بهزیستی) پذیرش شده در مؤسسه ی بهبودی اقامتی میان مدت (Camp) امید ایمان رهایی -مرکز ماده 15- واقع در شهر ماهدشت استان البرز بود که به روش غیرتصادفیِ هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (E 1 - E 2 ) و گروه گواه جای گرفتند. از مدل های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) جهت آزمون فرضیه های پژوهش پرداخته و در نهایت مشخص گردید که بین افکارخودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در الگوی درمانی فرانظری (TTM) و الگوی درمانی کوتاه مدت راه حل محور (SFBT) در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA، تفاوت معناداری وجود دارد.
اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
23 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دختران نوجوان(12-18 سال) شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1399 که با استفاده از نمونه گیری دردسترس 40 دختر نوجوان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل(20 نفر) و گروه آزمایش(20 نفر) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسشنامه کنترل خشم اسپیلبرگر(1999) بود. همچنین بر روی گروه آزمایش بسته آموزشی ارتباط سالم با جنس مخالف در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-19 در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در میانگین نمرات تفاوت معناداری وجود دارد(P≤0.05)، به عبارت دیگر آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر بهبود کنترل برون ریزی خشم، کنترل درون ریزی خشم و مهارت اجتماعی نوجوانان دختر تاثیر معناداری دارد.
بررسی مدل بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
38-60
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی آنها تاثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت تحصیلی شان خواهد داشت. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای در میان دانشجویان بود. روش: نوع تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که 365 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی بر سبک مسأله مدار (01/0 P< ) و بهزیستی روان شناختی (05/0 P< ) منفی و معنادار است. تأثیر ذهن آگاهی بر سبک مسأله مدار و بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ). تأثیر سبک مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ) اما تأثیر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی معنادار نیست. نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در تأثیر رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی معنی دار است (01/0 P< ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده در بین دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی و سبک مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی را مورد تأیید قرار داد.
مدل یابی ساختارى قدرت ایگو با موفقیت شغلی و میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
213 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ساختارى پیشبینی موفقیت شغلی براساس قدرت ایگو با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین مرد و زن متاهل در فرمانداریهای فیروزکوه، دماوند و پردیس در سال 1397 بود. با توجه به این که برای مطالعات مدل سازی معادله ساختاری200 تا 400 نفر نمونه توصیه شده (شوماخر و لومکس، 1388)، حجم نمونه مورد نظر 300 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامههای موفقیت شغلی نبی، رضایت زناشویی اینریچ، قدرت ایگو مارک استروم و همکاران و عزت نفس آیزنک را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها، از معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود: قدرت ایگو به صورت مثبت و معنادار موفقیت شغلی را پیش بینی می کند. عزت نفس رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. رضایت زناشویی رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت توانمندی ایگو هم به طور مستقیم و هم با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس میتواند بر میزان موفقیت شغلی نقش داشته باشد.
بررسی و تحلیل اثربخشیِ کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در فرایند مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از اهمیت و فواید کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در رابطه یاورانه، باعث افزایش کاربستِ این اصول و ضوابط در مشاوره می شود.در همین راستا،پژوهش پیش رو با هدف تبیین و تحلیل اثربخشی کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در فرایند مشاوره و رابطه یاورانه است.سوال اساسی این است که رعایت و کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در فرایند مشاوره چه فواید و آثاری دارد ؟در پژوهش حاضر از روش توصیفی-تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شده و آموزه های اسلامی و روان شناختی مرتبط با اهمیت و کارکردهای اصول و ضوابط اخلاقی در مشاوره، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.یافته های این تحقیق نشان داد که التزام و کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در فرایند مشاوره،فواید و آثار اجتماعی،روان شناختی و حرفه ای زیادی در پی دارد. مصونیت بخشی به رابطه یاورانه،افزایش سلامت و امنیت روانی مشاور و مراجع،ارتقاء ارزش های انسانی ،ایجاد امنیت و مصونیت برای همکاران و کارشناسان مشاوره و افزایش تعهد، اعتماد،کارآمدی،تسهیل گری در فرایند مشاوره و ایجاد مقبولیت در روابط یاورانه، از مهم ترین پیامدهای مثبت التزام به اصول و ضوابط اخلاقی در مشاوره است.هر مقدار التزام و تعهد مشاوران به ضوابط اخلاقی افزایش پیدا کند،فرایند مشاوره از کارآمدی و مصونیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
مقایسه اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خود کارآمدی در دانش آموزان دختر پایه نهم بود. روش پژوهش، نیمه آزما یشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه نهم دوره اول متوسطه منطقه 2 شهر اصفهان بودند که از میان آنها ، از 3 مدرسه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، 60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به سه گروه گمارده شدند. از مقیاس سرزندگی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و خود کارآمدی (مک ایلروی و بانتینگ، 2001) برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد هر یک به مدت 6 جلسه 75 دقیقه ای (شش هفته و هر هفته یک جلسه)، تحت مشاوره قرار گرفتند. داده ها از طریق محاسبه فراوانی و درصد فراوانی متغیرهای جمعیت شناختی، محاسبه انحراف معیار و میانگین، تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه کنترل در سرزندگی (01/0>p؛ 66/26=F) و خود کارآمدی (01/0>p؛ 58/9=F) تفاوت معنا دار وجود دارد. بین اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خود کارآمدی تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0<p).
ارائه ی الگوی تلفیقی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی و انگیزه ی تغییر خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۷۶-۵۰
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی تلفیقی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی و انگیزه ی تغییر خشونت خانگی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش هرمنوتیک و تحلیل محتوا انجام شده است. منابع تحلیل جامعه کتب و مقالات مربوط به الگوی مصاحبه ی انگیزشی و مجموعه آیات قرآن کریم و آثار طباطبایی، مطهری و جوادی آملی است که تا سال 1398 منتشر شده است.یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی مبتنی بر اصول، فرایند، محتوا و فنون الگوی مصاحبه ی انگیزشی که با جهت گیری هستی شناسی اسلامی در چهاربخش ارائه گردید: که شامل 1.اصول: الف) مقاومت در برابر بازتاب اصلاحی با جهت گیری گفتگو و تدبر، جایز دانستن انتخاب، خودرهبری و مسئولیت پذیری، فهم و توکل، ب) درک انگیزه ی مراجع با اصل تمایز، چند بعدی بودن، احترام ویادآوری، ج)گوش دادن به مراجع با گوش سپاری و به گزینی و همدلی، د)توانمندسازی مراجع با اصل عدل و استوا و اصل توحید، 2.محتوا حاوی گفتگوی تغییرمدار با تمرکز بر غفلت ها، گمانه زنی، مات شدگی و خودمحوری و خودپسندی،3. فرایند شامل الف) درگیر کردن و تمرکز و فرا خواندن و طرح ریختن با آگاهی و خلوص و عمل، 4. .فنون شامل ایجاد سؤال، استماع، سکوت و جدال احسن، مواجهه، خلاصه کردن، استفاده از تمثیل و قصص، تصویرسازی های قرآنی است. نتیجه: از آن جا که در آیات قرآن کریم و آثار طباطبایی، مطهری و جوادی آملی به اصول انگیزشی و فرایند ها و محتوا و روش های هستی شناسانه ی اسلامی در ایجاد انگیزش به ویژه در باب خشونت همراستا با الگوی مصاحبه ی انگیزشی به طور کامل پرداخته شده است و این موارد در جهت فرهنگ اسلامی تفاوت های هستی شناسانه با الگوی مصاحبه ی انگیزشی دارد، بنابراین برای ارائه ی الگوی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی تلفیق دو الگو کاربرد الگوی مصاحبه ی انگیزشی را اثر بخش تر خواهد کرد.
تأثیر مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن بر کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارتقای مهارت های فرزند پروری می تواند به واسطه افزایش اعتماد به خود، تراز کیفیت زندگی مادران را افزایش و درنتیجه مقابله با استرس فرزندان را بهبود بخشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن بر کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان انجام شد. روش: روش این پژوهش کاربردی آزمایشی و دارای طرح آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان پیش دبستانی بود مراجعه کننده به مهدکودک گل ها در شهر تهران طی سال 1400 بود. از میان جامعه آماری، 30 نفر از مادران دارای کودک پیش دبستانی با به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفری و گروه کنترل 15 نفری گمارش شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مقیاس کیفیت زندگی سازمان سلامت جهانی (Nejat , Montazeri, Holakouie , Mohammad , Majdzadeh, 2007) و مقیاس اندازه گیری تاب آوری کودک و نوجوان Liebenberg, Ungar, & Vijver, 2012)) استفاده شد. گروه آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن (Alipour , Aliakbari Dehkordi & Barghi Irani , 2018.) شرکت کردند و اعضای گروه کنترل در آن هنگام مداخله ای دریافت نکردند. جهت آزمون فرضیه های این پژوهش از تحلیل کوواریانس چندگانه برای بررسی تأثیر مداخله و از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر برای بررسی ثبات تأثیر مداخله در مرحله پیگیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان گروه آزمایشی را در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون و آزمون پیگیری له طور معنی دار افزایش داد. نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش می توان نتیجه گرفت مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن شایان به کارگیری در فضاهای آموزشی و پرورشی است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
195 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون – پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری و دارای مشکلات رفتاری هیجانی بودند. نمونه شامل 16 دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شده و در دو گروه مداخله و کنترل به تساوی قرار گرفتند، پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک قبل و بعد از مداخله و پیگیری یکماهه توسط مادران آنها تکمیل گردید. درمان شناختی رفتاری والد - کودک برای گروه مداخله در قالب 8 جلسه 45 دقیقه ای هفتگی اجرا شد. جلسات اول تا ششم به کودکان و جلسات هفتم و هشتم به مادران آنها اختصاص داشت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: اجرای درمان شناختی رفتاری والد – کودک منجر به کاهش اضطراب، افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، توجه و تفکر، رفتارهای قانون شکنانه و پرخاشگری درکودکان گروه مداخله شد علاوه براین در متغیرهای اضطراب، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی و توجه بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده گردید. نتیجه گیری: استفاده از درمان شناختی رفتاری والد – کودک که به طور همزمان والد بازمانده و کودک را در فرایند درمان مدنظر قرار می دهد می تواند در کاهش مشکلات رفتاری هیجانی کودکان پس از فقدان والد موثر باشد.
پیشینه علمی زوج درمانی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس: تحلیل اسنادی و علم سنجی تحقیقات بین المللی در حوزه زوج درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند پژوهش ها کاربردی و کارآزمایی ها در نیمه دوم قرن بیستم و ابتدای قرن بیست ویک چندان یکپارچه نبوده و کم و کیف آن سزاوار پژوهش است. پژوهش حاضر به توصیف وضعیت انتشار مدارک حوزه زوج درمانی و ترسیم شبکه های همکاری علمی افراد و سازمان و کشورها و همچنین ترسیم شبکه هم رخدادی اصلاحات این حوزه در پایگاه اطلاعاتی Scopus از سال 1970 تا 2020 پرداخت. روش این پژوهش توصیفی و با رویکرد کتاب سنجی بود. در این پژوهش، تعداد 2898 مدرک منتشرشده در موضوع زوج درمانی از پایگاه Scopus به صورت جستجوی موضوعی، مورد تحلیل کتاب سنجی قرار گرفت. تحلیل داده ها توسط گزینه های تحلیل پایگاه اطلاعاتی Scopus و نرم افزار کاربردی مصورسازی VOS viewer صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده روند صعودی انتشار اسناد کاربردی حوزه زوج درمانی در 20 سال اخیر بود. پنج کشور برتر فعال در زمینه تولیدات علمی در موضوع موردبررسی، به ترتیب شامل کشورهای ایالات متحده آمریکا، کانادا، انگلستان، آلمان و استرالیا بودند. پرثمرترین مجلات شناسایی شده نیز به ترتیب شامل «مجله ازدواج و خانواده درمانی»، «مجله مشاوره و روانشناسی بالینی»، «مجله فرایند خانواده»، «مجله روان درمانی خانواده» و «مجله رفتاردرمانی» بود. به علاوه، دو نویسنده پر تولید Christensen, A.و Johnson, S.M. بودند. سیر تحول و توسعه مفاهیم کلمات کلیدی نیز در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که علاوه بر زوج درمانی، باید به حوزه ی آموزش روانی جهت بهبود روابط نگاه ویژه ای داشت؛ چراکه در حال حاضر مهم ترین موضوع در حوزه زوج درمانی در مجلات معتبر بوده و در کشور ما مطالعات کافی در آن انجام نشده است.
بررسی نقش میانجی اکتشاف مسیر شغلی در رابطه هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی در دانش آموزان کلاس نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب شغل یکی از مهم ترین تصمیمات هر فردی می باشد، از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر اکتشاف مسیر شغلی در رابطه بین هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی دانش آموزان پایه نهم بود. روش تحقیق مورد استفاده روش همبستگی بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانش آموزان پایه نهم شهر مشهد در سال تحصیلی 97-1396 که از این جامعه تعداد 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه 1. سیاهه هوش هیجانی (بار-آن، 2006)، 2. مقیاس اکتشاف مسیر شغلی (هیرسچی، 2010) و 3. مقیاس یقین مسیر شغلی (دور وتریسی، 2009) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارAMOS نسخه 22 انجام شد. نتایج نشان داد رابطه بین هوش هیجانی با یقین مسیر شغلی، هوش هیجانی با اکتشاف مسیر شغلی و اکتشاف مسیر شغلی با یقین مسیر شغلی معنی دار است. همچنین نتایج، نقش میانجی گر اکتشاف مسیر شغلی در رابطه بین هوش هیجانی و یقین مسیر شغلی را تأیید کرد. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولان و مشاوران مدارس عوامل اثرگذار بر یقین مسیر شغلی دانش آموزان را مد نظر قرار دهند.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون ادراک عشق ورزی در دانشجویان مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
323-291
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت آزمون ادراک عشق ورزی در میان دانشجویان مجرد و بررسی ویژگی های روانسنجی آن انجام شد. روش: روش پژوهش آمیخته بود. برای این منظور ابتدا طی یک مطالعه کیفی مبتنی بر نظریه پردازی داده محور و با به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با 32 دانشجو (18 دختر و 14 پسر)، مصاحبه شد. روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشباع نظری بود. متن مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA10 کدگذاری و ادراک عشق ورزی دانشجویان در سه مقوله اخلاق پیروی منطقی، خودپیروی عاطفی و خودپیروی ضد اخلاقی شناسایی شد. در مرحله بعد، بر اساس کدهای به دست آمده از بخش کیفی پژوهش، آزمونی متناسب با بافت فرهنگی تربیتی جامعه ایرانی جهت اندازه گیری ادراک عشق ورزی دانشجویان مجرد تدوین شد و سپس تعداد 560 دانشجوی مجرد با دامنه سنی 19 تا 33 سال (314 دختر و 246 پسر) مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد 5 دانشگاه دولتی و آزاد شهر تهران (دانشگاه های علامه طباطبائی، شهید بهشتی، امام صادق (ع)، علوم تحقیقات و امیرکبیر)، که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، به این آزمون پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، نشان داد مقیاس ادراک عشق ورزی حاوی 18 سؤال و مشتمل بر سه مقوله تأیید شده اخلاق پیروی منطقی (سؤالات 1، 2، 3، 4، 5، 6)، خود پیروی عاطفی (سؤالات 13، 14، 15، 16، 17، 18) و خود پیروی ضد اخلاقی (سؤالات 7، 8، 9، 10، 11، 12) از عشق ورزی است. شاخص های برازش مدل در تحلیل عاملی تأییدی روایی این مقیاس را مورد تأیید قرار داد. نتیجه گیری: لذا بر اساس یافته ها، آزمون ادراک عشق ورزی دانشجویان می تواند به عنوان ابزاری معتبر و روا جهت سنجش و ارزیابی ادراک عشق ورزی دانشجویان مجرد ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک و فراشناخت درمانی بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پسر فرزند طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۰۵-۷۷
حوزههای تخصصی:
هدف: پرخاشگری نوجوانان مایه ی آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی می شود و در صورت عدم کنترل، موجب تغییر سرنوشت آنان می گردد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه میزان تأثیر درمان فراشناخت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش پرخاشگری فرزندان نوجوان پسر طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع گروه گواه نامعادل با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از دانش آموزان پسر فرزند طلاق بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) و تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس در نوجوانان تحت مداخله های رفتار درمانی دیالکتیک(05/0p<) و فراشناخت درمانی (01/0>P) را نشان داد. هر دو گروه، پرخاشگری کمتری از نوجوانان گروه کنترل نشان دادند و تفاوت معنی داری بین تأثیر این دو نوع مداخله در کاهش پرخاشگری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش و پیگیری دو ماهه می توان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیک از طریق آموزش مؤلفه ی تنظیم هیجانی و فراشناخت درمانی، به شیوه ی تغییر شناخت های منفی و غیرمنطقی موجب کاهش پرخاشگری در بین فرزندان طلاق گردید.
بررسی روابط علی تعهد زناشویی از طریق مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی با واسطه گری سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
22 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی روابط علی تعهد زناشویی از طریق مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی با واسطه گری سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بود.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان مرد و زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 1416 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 302 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، سرمایه گذاری ارتباط راسبلت (1980)، فرزندپروری یانگ و کلوسکو (1993)، سبک های پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) و تمایزیافتگی خود دریک (2011) بودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل سرمایه گذاری ارتباط و ریشه های تحولی بر پردازش هیجانی، تمایزیافتگی خود و تعهد زناشویی تاثیر مستقیم و معنادار و پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی تاثیر مستقیم و معنادار داشت (01/0p < ). همچنین، مدل سرمایه گذاری ارتباط با واسطه پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی و ریشه های تحولی با واسطه تمایزیافتگی خود بر تعهد زناشویی تاثیر غیرمستقیم و معنادار داشت (01/0p < )، اما ریشه های تحولی با واسطه پردازش هیجانی بر تعهد زناشویی تاثیر غیرمستقیم و معنادار نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر برای بهبود تعهد زناشویی دانشجویان متأهل می توان برنامه هایی برای ارتقای مدل سرمایه گذاری ارتباط، ریشه های تحولی، سبک های پردازش هیجانی و تمایزیافتگی خود در آنها طراحی و از طریق کارگاه های آموزشی اجرا کرد.
نقش میانجیگرانه انگیزش پیشرفت دررابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و عملکرد فرانقش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگرانه انگیزش پیشرفت در رابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و فرانقش بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاه شهرکرد بود که از بین آن ها 157 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های انگیزش پیشرفت ( هرمنس، 1970)، وظیفه شناسی (کاستا و مک کرا، 1992)، عملکرد نقش (پاترسون، 1963) وعملکرد فرانقش (لی و آلن، 2002) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که و ظیفه شناسی و انگیزش پیشرفت با عملکرد نقش و فرانقش دارای رابطه مثبت ومعنادار (p<0/01) هستند. علاوه براین، مدل ارائه شده دارای برازش کامل بود و نتایج مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که وظیفه شناسی برانگیزش پیشرفت و انگیزش پیشرفت برعملکرد نقش و فرانقش تاثیر مثبت و معنادار دارد (p<0/01). با توجه به یافته های پژوهش، انگیزش پیشرفت به عنوان میانجیگر کامل توانست رابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و فرانقش را میانجیگری کند. بنابراین، می توان چنین نتیجه گیری نمود که، وظیفه شناسی از طریق انگیزش پیشرفت سبب افزایش عملکرد نقش و فرانقش می گردد.
تأثیر مهارت های زندگی بر باورهای ارتباطی غیرمنطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
67 - 84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر باورهای ارتباطی غیرمنطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده منطقه 9 تهران در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از این افراد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه ( 15 نفر در گروه آزمایش، 15 نفر در گوه گواه) گمارده شدند. همچنین ابزار استفاده شده در این پژوهش سیاهه باورهای ارتباطی غیرمنطقی ایدلسون و اپشتاین (1982) و پروتکل آموزشی مهارت های زندگی است. گروه آزمایش در8 جلسه 50 دقیقه ای تحت آموزش برنامه مهارت های زندگی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری (MANCONA) و نرم افزار Spss-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش مهارت های زندگی بر کاهش باورهای ارتباطی غیر منطقی مردان دارای تجربه رابطه فرازناشویی تاثیرگذار است و نتایج حاکی از کاهش باورهای غیر منطقی (تخریب کنندگی مخالفت، عدم تغییر پذیری همسر، توقع ذهن خوانی، کمال گرایی جنسی و تفاوت های جنسیتی) در اثر آموزش مهارت های زندگی به گروه آزمایش است.
نقش واسطه ای هوش هیجانی و رضایت شغلی در رابطه سرسختی روان شناختی با سلامت سازمانی در اداره کل پست استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی و رضایت شغلی در رابطه سرسختی روان شناختی با سلامت سازمانی در اداره کل پست استان مازندران انجام شده است و از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری به طور خاص معادلات رگرسیونی (تلفیق تحلیل مسیر و تحلیل عاملی سطح دوم) بود. جامعه آماری در این پژوهش، «تمامی کارکنان شاغل در اداره کل پست استان مازندران» به تعداد « 556 نفر» بود، که در مجموع 220 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده دریافت گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای پیش بین از «پرسشنامه استاندارد90 گویه ای باراُن»، « پرسشنامه سرسختی روان شناختی اهواز»، «پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا» و برای سنجش متغیر ملاک از «پرسشنامه 44 گویه ای سلامت سازمانی OHI» استفاده شده است. به طورکلی روابط معنی داری بین متغیرهای پژوهش بدست آمد و مدل پژوهش تایید گردید، که در مجموع 85 درصد از متغیر سلامت سازمانی قابلیت پیش بینی توسط متغیرهای هوش هیجانی، سرسختی روان شناختی و رضایت شغلی را دارا بود. با توجه به این تاثیرپذیری بسیار حایز اهمیت سلامت سازمانی در کارکنان ادراه پست، این سازمان جهت ارتقا سطح فعالیت ها و سلامت سازمانی می تواند به این متغیرهای روان شناختی توجه ای ویژه با ارایه خدمات و دوره های ضمن خدمت نماید.
تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش اخبار کووید-19، تنیدگی غیرمنتظره ای را در همه جنبه های جامعه به وجود آورده و چه بسا در بسیاری از نقاط جهان اختلالات مربوط به تنیدگی را افزایش خواهد داد. با توجه به شکاف های پژوهشی در صورت عدم توجه به این چالش بی سابقه، جهان با مشکلات بسیار جدی رویارو خواهد شد. ازاین روی پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19 انجام شد. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بود؛ که به منظور انجام این پژوهش کیفی، 12 خانواده گسسته به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از سنجه انطباق پذیری و همبستگی خانواده استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود و داده ها با روشSmith (1995) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از تجربیات خانواده ها در پنج مضمون اصلی «عوامل تنش زا در دوره قرنطینه خانگی»، «سازوکار توزیع مسئولیت»، «سازوکار حمایت خانواده»، «مشکلات انطباقی» و « نشانه های مرضی روانی » و چندین مضمون فرعی خلاصه شد. به طورکلی نتایج نشان داد، برخی از عوامل خانواده های گسسته مانند سازوکار توزیع مسئولیت و حمایت خانوادگی ناسازگار، آن ها را هنگامی که تنیدگی های افقی (وجود بیماری های زمینه ای در افراد خانواده ، مشکلات تحصیلی و مشکلات شغلی) و تنیدگی های عمودی (گسترش اخبار کووید-19 و بحران اقتصادی جامعه) به صورت هم زمان رخ داده بود، با تنیدگی مضاعف روبرو کرده و در چنین خانواده هایی نشانه هایی از آسیب شناسی روانی (ایجاد، عود و تشدید) و مشکلات انطباقی (خانوادگی) وجود داشت.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی در معلمان ابتدایی شهر زنجان انجام گرفت. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده و جامعه آماری این پژوهش نیز شامل معلمان ابتدایی شهر زنجان در سال 1396 بود. نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. نمونه شامل 30 معلم دارای فرسودگی شغلی بود که نمرات آنها در پرسشنامه فرسودگی معلم ماسلاچ 5/1 انحراف معیار بالاتر از میانگین بود. افرادی که در گروه آزمایش قرار داشتند به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزش ذهن آگاهی به صورت گروهی شرکت داده شدند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. به منظور ثبت تغییرات نمرات، پرسشنامه فرسودگی شغلی معلم ماسلاچ (1986) و پرسشنامه خوش بینی آموزشی معلم بیرد (2010) قبل و بعد از مداخله توسط معلمان تکمیل شد. روش آماری این پژوهش نیز تحلیل کوارریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر بود. یافته های پژوهش نشان داد که مداخله آموزش ذهن آگاهی اثر معناداری بر نمره فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی داشته، بدین ترتیب که در مرحله پس آزمون نمره فرسودگی شغلی کاهش و خوش بینی آموزشی به طور معناداری افزایش یافته است (001/0p<). در نتیجه می توان از آموزش ذهن آگاهی به عنوان روشی کار آمد بهره برد.
تدوین مدل علی رابطه میان چشم انداز زمان آینده و خودتنظیمی بلندمدت با تحول شغلی؛ تلویحاتی درباره مشاوره روان شناختی با والدین دارای فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نگرانی های شدید خانواده ها، انتخاب مسیر شغلی و هدایت تحصیلی فرزندان نوجوان است. پژوهش های فراوانی به بررسی تحول شغلی در گروه های گوناگون پرداخته اند، ولی پژوهشی که به مدل یابی تحول شغلی در نوجوانان پرداخته باشد، تاکنون انجام نشده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی از رابطه میان چشم انداز زمان آینده و خودنظم جویی بلندمدت بر تحول شغلی با توجه به نقش واسطه ای نگرش به مدرسه در فرزندان نوجوان خانواده های شهر سنندج انجام شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. از میان جامعه دانش آموزان نوجوان مقطع متوسطه اول شهر سنندج تعداد 284 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و به ابزارهای خودگزارشی چشم انداز زمان آینده (2008) Husman & Shell، خودنظم جویی نوجوانان Dias, Castillo & Moilanen, (2014)، نسخه تجدیدنظر شده مقیاس ارزیابی نگرش به مدرسه McCoach & Siegle (2003) و نسخه استرالیایی سیاهه کوتاه تحول شغلی Creed & Patton (2004) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار AMOS و SPSS انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که تحول شغلی با اطلاع از تراز چشم انداز زمان آینده و نگرش به مدرسه پیش بینی شد؛ خودنظم جویی بر نگرش به مدرسه و تحول شغلی به طور مستقیم تأثیری نداشتند؛ نگرش به مدرسه تأثیر علی و مستقیمی بر تحول شغلی نداشت. همچنین چشم انداز زمان و خودنظم جویی با میانجیگری نگرش به مدرسه اثر غیرمستقیم بر تحول شغلی نداشت. یافته های این پژوهش مؤید تأثیر معنی دار چشم انداز زمان آینده بر تحول شغلی فرزندان نوجوان خانواده های شهر سنندج است.