فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
99 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کرونا و اختلال وسواسی- جبری در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس بود. پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق، شامل همه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس طی ۹ ماه نخست سال ۱۴۰۰ بود. نمونه آماری شامل ۳۰ نفر از زنان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه های آزمایشی ۱۰ جلسه درمانی ۹۰ دقیقه ای دریافت کردند. داده های موردنیاز با استفاده از پرسش نامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (۱۳۹۸) و پرسش نامه وسواس فکری- عملی مادزلی هاجسون و راچمن (۱۹۷۷) جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کرونا و اختلال وسواسی- جبری در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس مؤثر است(۰۵/۰ > p).
بررسی نقش میانجی خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباق پذیری مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۳۰۸-۲۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباق پذیری مسیر شغلی بر دانشجویان دو سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بوده که به روش معادلات ساختاری، تحلیل و مدل سازی شد. جامعه ی آماری، دانشجویان مشغول به تحصیل در دو سال آخر دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 97-96 بودند. از این جامعه نمونه ای401 نفری به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با جنسیت و شاخه تحصیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس های انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس و پورفیلی (2012)، خودارزیابی بنیادین جاج و دورهام (2003) و پرسشنامه ی پنج عاملی بزرگ شخصیت مک کری و کاستا (2004) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که خودارزیابی بنیادین در رابطه ی وجدان گرایی (001/0 p <) و برونگرایی (001/0 p <) با انطباق پذیری مسیر شغلی، میانجی نسبی محسوب می شد؛ درحالیکه ارتباط انطباق پذیری مسیر شغلی با تجربه گرایی (05/0 p <) و روان رنجوری (001/0 p <)، غیرمستقیم و با توافق پذیری (02/0 p <) مستقیم بود و خودارزیابی بنیادین در این سه ارتباط نقش میانجی برعهده نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، تأییدی بر اهمیت نقش برونگرایی، وجدان گرایی و سازه ی خودارزیابی بنیادین بر افزایش سطح انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان نزدیک به فراغت از تحصیل می باشد؛ در همین راستا، به نظر می رسد طراحی برنامه هایی به منظور افزایش خودارزیابی بنیادین افرادکه منجر به افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی ایشان می شود، ضروری است؛ همچنین در طرح ریزی این برنامه ها، می بایست ویژگی های پنج عاملی بزرگ شخصیت افراد مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی بر سرمایه های روان شناختی و سلامت روان مادران کودکان ناتوان ذهنی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
89 - 111
حوزههای تخصصی:
مطالعه با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی بر سرمایه های روان شناختی و سلامت روان مادران کودکان عقب مانده ذهنی انجام شد. هدف کاربردی و روش اجرا شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه انتظار به همراه پیش آزمون –پس آزمون بود. جامعه آماری شامل مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی مدارس استثنایی و مؤسسات توان بخشی شهر قم بود. از بین آن ها 39 نفر که دارای معیارهای ورود بودند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 13 نفری جایگزاری شدند. گروه های آزمایش مشاوره گروهی شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی را دریافت نمودند. برای گردآوری داده ها از فهرست تجدید نظر شده علائم روانی (دراگوتیس و همکاران، 1984) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) استفاده شد.نتایج نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>p).مقایسه گروه های درمانی بیانگر اثرگذاری بالاتر واقعیت درمانی در بهبود سلامت روان در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری داشت. اما متغیر سرمایه روان شناختی بین دو گروه اختلاف معناداری مشاهده نشد. بر این اساس این دو رویکرد درمانی می توانند به عنوان الگویی مناسب و اثربخش در پیشگیری مشکلات روانی و ارتقای سرمایه های روان شناختی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی به کار گرفته شوند.
اثربخشی روایت درمانی گروهی بر سرزندگی تحصیلی و بهبود روابط والد- فرزندی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
51 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت درمانی گروهی بر بهبود روابط والد- فرزندی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به حجم 40 نفر از بین کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه 12 استان تهران به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20نفر) و کنترل (20نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس ارزیابی روابط والد- فرزند (فاین، مورلند و اسچووبل، 1983) و سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) را تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 120 دقیقه ای روایت درمانی گروهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان دادند روایت درمانی گروهی به بهبود روابط والد- فرزندی و افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون منجر می شود. با توجه به نتایج، روایت درمانی گروهی بر بهبود روابط والد- فرزندی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مؤثر است.
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزندمبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
207 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای دانش آموزان ۷ تا 11 ساله با اختلال نقص توجه/بیش فعالی (بیش فعالی غالب) در سال تحصیلی 1400-1401 شهر تهران بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه آموزش فرزندپروری مثبت نگر اجرا شد در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1972) و مقیاس سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) بود. نتایج نشان داد که برنامه فرزندپروری مثبت باعث بهبود سلامت عمومی و سازگاری زناشویی شده است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه آموزشی فرزندپروری مثبت فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
تبیین شیوع کوئید -۱۹ بر اساس نظریه بازی ها و پیش بینی عدم واکسیناسیون به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
129 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعددی نشان داده اند که نظریه بازی ها و به طور خاص دیدگاه کالاهای عمومی به درک بهتر رفتار افراد در یک پاندمی جهانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تبیین برنامه واکسیناسیون علیه ویروس کوئید- ۱۹ بر اساس نظریه بازی کالای عمومی، عدم شرکت در واکسیناسیون را به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت پیش بینی کند. 176 شرکت کننده اینترنتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سؤالات جمعیت شناختی و پرسشنامه صفات تاریک شخصیت پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. از رگرسیون لجستیک دوحالتی برای پیش بینی متغیر مشارکت در واکسیناسیون استفاده شد. نتایج آزمون هومسر- لمشو نشان داد که مدل به صورت مناسبی با داده ها برازش دارد (249/12 x2=، 05/0< P) و قادر به پیش بینی متغیر ملاک (شرکت/ عدم شرکت در برنامه واکسیناسیون) بود (914/63 x2= کلی نگر، 001/0> P). درکل مدل قادر بود 9/86 درصد همه موارد را به درستی پیش بینی کند. از بین سه متغیر پیش بین خودشیفتگی، ماکیاولیسم و سایکوپاتی در سطح خطای 05/0 تنها ضریب شیب تفکیکی برای متغیر سایکوپاتی معنادار بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت افزایش در نمرات سایکوپاتی با کاهش احتمال یا شانس شرکت در واکسیناسیون ارتباط دارد (179/0OR=). این پژوهش با به کارگیری مفاهیمی از علم اقتصاد (نظریه بازی ها) تبیین جدیدی از مشارکت گروهی افراد در برنامه واکسیناسیون ارائه می کند؛ همچنین نتایج این پژوهش به درک بهتر چگونگی عملکرد افراد با صفات تاریک شخصیت در واکسیناسیون علیه کوئید-19 کمک می کند.
اثربخشی آموزش تئاتر تعلیمی-تربیتی بر مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
201 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئاتر تعلیمی-تربیتی بر مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر اردبیل در سال 1400-1399 بود. حجم نمونه شامل 32 نفر (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه آموزشی طراحی شده تئاتر تعلیمی-تربیتی اجرا شد در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان و آزمون رشد اخلاقی بود. نتایج نشان داد که مداخله تئاتر تعلیمی-تربیتی بر افزایش و بهبود مسئولیت-پذیری و رشد اخلاقی تاثیر معنی دار داشته است(05/0p<). یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه آموزشی تئاتر تعلیمی-تربیتی بر افزایش مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی از این مداخله استفاده نمایند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری متمرکز بر طرحواره بر بهبود افسردگی،اضطراب و طرحواره های ناسازگار کودکی زنان خشونت دیده
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
19 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری متمرکز بر طرحواره بر بهبود افسردگی،اضطراب و طرحواره های ناسازگار کودکی زنان خشونت دیده می باشد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان مشهد تشکیل می دهند. 60 زن خشونت دیده مبتلا به اضطراب و افسردگی، در مدت 5 ماه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه طرحواره درمانی و کنترل قرار گرفتند. گروه ه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی را آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرند. همچنین در این پژوهش از پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ استفاده شده است. داده های نیز به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شده اند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه درمانی شناختی – رفتاری متمرکز بر طرحواره بر بهبود افسردگی و اضطراب زنان خشونت دیده موثر می باشد. همچنین موجب کاهش معنادار نمرات تمامی طرحوارههای ناسازگار اولیه به جز دو طرحواره رهاشدگی/ بی ثباتی و اطاعت در افراد گروه آزمایش شده است .
تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش فرزندپروری نوجوانان در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش فرزند پروری نوجوانان در فضای مجازی بود. روش پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای به روش استراوس و کوربین بوده و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق با والدین مدارس منطقه 13 تهران بدست آمد. نمونه گیری به روش هدفمند بوده و شرکت کنندگان واجد ملاک های ورود به پژوهش بودند. ابزار مطالعه مصاحبه عمیق بود و نمونه گیری تا اشباع کامل ادامه یافت. داده ها در سه سطح گذگذاری شدند. در رابطه با کد نظری آسیب شناسی، کدهای محوری آسیهای روانی، اجتماعی، جسمانی، عملکردی و تربیتی همراه با 22 کد باز استخراج شدند و در رابطه با کد نظری راهبردهای مقابله با آسیبهای فضای مجازی کدهای محوری کنترل زمان ارتباطات، کنترل دسترسی ها، آگاه سازی فرزندان، مهارت و آگاهی والدین، قانون گذاری و تعامل موثر با نوجوانان همراه با 32 کد باز استخراج گردیدند. کدهای باز، مفهومی و نظری بر اساس مدل استراوس و کوربین با تایید شش متخصص مشاوره و روانشناسی به اعتباریابی درونی و سازه مورد بررسی قرار گرفتند. سپس مدل مفهومی تعامل دو طرفه آسیب ها و راهبرد های مقابله با آسیبها در فضای مجازی طراحی شد. نهایتا و بر اساس مدل مفهومی، برنامه آموزش فرزندپروری نوجوانان در فضای مجازی تدوین گردید. طبق مدل بدست آمده، آسیبها و راهبردهای مقابله با فضای مجازی با هم در تعامل هستند و رابطه دوطرفه دارند. لذا برنامه شش مرحله ای آموزش فرزندپروری والدین در فضای مجازی قادر است راهبردهای موثری در زمینه فرزندپروری با توجه به آسیبهای فضای مجازی به والدین پیشنهاد بدهد.
ارائه مدل فرسودگی تحصیلی براساس جوعاطفی خانواده، سرمایه روان شناختی، هدف گرایی، اهمال کاری و درگیری تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
131 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل فرسودگی تحصیلی بر اساس جو عاطفی خانواده، سرمایه روان شناختی، هدف گرایی، اهمال کاری و درگیری تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد شهر اهواز بود. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانشجویان کارشناسی ارشد شهر اهواز که در سال 1399-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 392 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد رشته های علوم انسانی و فنی و مهندسی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های از مقیاس جو عاطفی اولسون (1999)، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی سواری (1390)، نسخه تجدیدنظر شده پرسشنامه هدف پیشرفت بوفارد و همکاران، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های تحقیق نیز با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و به منظور مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج حاکی از این بود که با توجه به شاخص های نیکویی برازش که در آن شاخص های NFI، CFI، TLI، IFI و GFI بیشتر از 90/0 به دست آمد و همچنین شاخص برازش AGFI بزرگ تر از 50/0 و شاخص برازش نسبت کای دو بر درجه آزادی که در دامنه 1 تا 5 قرار داشت، فرضیه پژوهش به صورت کلی تأیید گردید. به این معنا که الگوی ساختاری فرسودگی تحصیلی بر اساس متغیرهای جو عاطفی خانواده، سرمایه روان شناختی، هدف گرایی، اهمال کاری و درگیری تحصیلی کارشناسی ارشد از برازش مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین با کاهش اهمال کاری و تقویت سرمایه های روان شناختی، هدف گرایی و درگیری تحصیلی به صورت هم زمان در کارشناسی ارشد از طریق کارگاه های آموزشی و جلسات مشاوره ای می توان گرایش آن ها را به فرسودگی تحصیلی کاهش داد.
اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
249 - 278
حوزههای تخصصی:
طلاق تأثیرات مخربی می تواند بر روی زوج ها، فرزندان و جامعه بگذارد، برای کاهش این پدیده پژوهش حاضر با هدف اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق صورت گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش زوجین متقاضی طلاق مرکز مشاوره دادگستری بوشهر در سال 1396 بود. افراد نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 زوج) جایگزین و پرسشنامه های انطباق پذیری و صمیمیت عاطفی در پیش، پس و پیگیری تکمیل شد. گروه های آزمایش در برنامه های مداخله شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد، داده ها بر اساس تحلیل کوواریانس چند متغیره همراه با آزمون تعقیبی تحت نرم افزار spss19 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری در زوجین متقاضی طلاق متفاوت است؛ صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی زوجین متقاضی طلاق شهر بوشهر در سه گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است؛ اثربخشی هر سه رویکرد در افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری در مرحله پیگیری پایدار بود؛ بنابراین برای افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری زوجین متقاضی طلاق می توان از این سه رویکرد استفاده کرد.
نقش وسواس در رشد مسیر شغلی، تصمیم گیری شغلی و هویت شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواس فکری- عملی یکی از انواع اختلالات روان رنجور است که در گروه اختلالات اضطرابی قرار می گیرد، به گونه ای که انتظار می رود رشد مسیر شغلی را در افراد تحت تأثیر قرار دهد از این رو هدف در این پژوهش، مقایسه افراد مبتلا به وسواس فکری - عملی و عادی در رشد مسیر شغلی، تصمیم گیری و هویت شغلی بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای و جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 96-1395بوده است. بدین منظور به شیوه نمونه گیری تصادفی زمانی از بین دانشجویان دانشگاه اصفهان که به مرکز مشاوره مراجعه نموده اند با استفاده از آزمون تشخیص وسواس یل براون مورد ارزیابی قرار گرفته و تعداد 85 نفر دارای اختلال وسواس فکری-عملی و 50 عادی تشخیص داده شده اند. افراد نمونه به پرسشنامه های رشد مسیر شغلی فرم کوتاه ویرایش استرالیا(کرید و پاتون، 2004)، موقعیت شغلی من(هالند و همکاران، 1980)، بی تصمیمی شغلی(اوسیپو و همکاران، 1976) خودآگاهی مسیر شغلی( کرمانی، 1390) پاسخ دادند. نتایج نشان داد، دو گروه هم افراد مبتلا به وسواس فکری- عملی و عادی در متغیرهای طرح ریزی، کشف، خودآگاهی و بی تصمیمی(001/0>p) و متغیر تصمیم گیری (05/0>p) تفاوت معنی دار داشتند. اما تفاوت دو گروه در متغیر هویت شغلی غیر معنی دار بود. اختلال وسواس در رشد مسیر شغلی و تصمیم گیری شغلی نقش معنی داری دارد. هم چنین نتایج تحلیل تمایزات نشان داد که در حدود 50 درصد از واریانس عضویت گروهی توسط متغیرهای پژوهش تبیین می شود. لذا به نظر می رسد توجه به این متغیرها در فرایند مشاوره شغلی به افراد وسواسی نقش مهمی دارد.
واکاوی تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا در روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب های روانی ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیر بودن بیماری کووید 19 در کل کشورهای جهان، سلامت روان شناختی و جسمی افراد جوامع را به خطر انداخته است و به دلیل ماهیت سریع انتشار بودن این بیماری تأثیرات بسیاری بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی مردم داشته است. هدف از این پژوهش تحلیل تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و ارائه راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب های روانی ناشی از آن بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جهت نمونه گیری تعداد 16 نفر از افرادی که در دوران همه گیری به بیماری کووید 19 مبتلا شده بودند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی انتخاب شدند. اطلاعات حاصل از پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و جهت تحلیل این اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته های حاصل از مصاحبه ها در سه مضمون اصلی افکار، احساسات و هیجان های منفی ناشی از بیماری (بعد روابط فردی)، تغییر رفتار اعضای خانواده (بعد روابط خانوادگی) و تغییر رفتار دیگران (بعد روابط اجتماعی) استخراج و طبقه بندی شد. در جهت پیشگیری از پیامدهای بیماری کووید 19، مضمون اصلی انسجام و استحکام ساختار خانواده به دست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری کرونا روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد را به شدت تحت تأثیر خود قرار می دهد و جهت پیشگیری و کنترل آسیب های ناشی از آن باید انسجام و استحکام ساختار خانواده از طریق آموزش های مرتبط و مداخلات روان شناختی مؤثر در دستور کار قرار گیرد.
مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی: تحلیل زمینه ای، کشف فرایندها و مکانیزم ها در شرکت های دانش بنیان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر تحلیل زمینه ای به منظور شناسایی فرایندها و مکانیزم های مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی در شرکت های دانش بنیان شهر اصفهان بود تا بر مبنای آن مدل پارادیمی مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی ارائه شود. پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای است که به صورت هدفمند و گلوله برفی با 15کارآفرین تحصیلی از 15 شرکت دانش بنیان مصاحبه های عمیق و بدون ساختار صورت پذیرفت. داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: واکاوی داده ها نشان داد که مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی شامل 64 خرده مقوله فرعی، 16 مقوله فرعی و 2 مقوله هسته است. مقوله های فرعی عبارت اند از: گرایش علمی، دیدفرصت یابانه، مولدگری مالی، ارزش اقدامی، سرسختی، انعطاف مداری، رسالتمندی، توانمندی عاطفی، رشد پس از کارآفرینی، پشتوانه-سازی، خاص گرایی، هیجان خواهی، توانمندی عملکردی، جویندگی، آفرینندگی و بسترپروری و مقوله های هسته عبارت اند از شاخص گرایی و قابلیت پروری. نتیجه گیری: مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی از بستر خانوادگی و تجارب شغلی اولیه در کودکی شروع می شود. نقش عوامل علی سبب ایجاد دغدغه مندی در فرد می شود که تاثیرات مثبت عوامل مداخله گری مانند گرایش علمی، سبب شدت گرفتن نقش عوامل علی می شود. در نهایت افراد جذب مسیر کارآفرینی تحصیلی می شوند و با استفاده از راهبردهای مناسب به فعالیت در این مسیر می پردازند. آنچه افراد در انتهای مسیر تجربه می کنند، رشد پس از کارآفرینی تحصیلی در دو بعدی فردی و شغلی است.
مطالعه مولفه های مهارت تفکر خلاق و تفکر انتقادی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
219 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر استخراج مؤلفه های مهارت های تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده است. نمونه آماری 12 نفر از صاحب نظران علوم تربیتی و روان شناسی بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری داده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافته های پژوهش شامل 8 مقوله اصلی، 19 زیر مقوله و 88 مفهوم برای 4 مؤلفه اهداف، محتوا، روش های یاددهی– یادگیری و روش های ارزشیابی بود. ابتدا در بخش اهداف آموزش مهارت تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحب نظران، دو مقوله اصلی مهارت های درون فردی و برون فردی استخراج شد. در گام بعدی برای محتوای آموزشی، مقوله های اصلی استخراج شده عبارت بود از: برنامه ریزی و حل مسئله و آموزش مهارت های ارتباطی و انتقادی. عنصر بعدی روش های یاددهی- یادگیری بود که مقوله های اصلی، روش های یاددهی- یادگیری خلاق و روش های یاددهی- یادگیری انتقادی بودند. در بخش نهایی بررسی مؤلفه ها به شیوه های ارزشیابی پرداخته شد که طبق نظر کارشناسان و صاحب نظران دو مقوله اصلی شیوه ی ارزشیابی عملکردی و ارزشیابی تلفیقی استخراج گردید.
مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تدوین مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه بوند. از میان آنها به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس با توجه به جدول مورگان تعداد 192 زوج (384 نفر) به عنوان حجم نمونه از مناطق مختلف شهر انتخاب شدند. سپس داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق هیجانی Gottman (1999) ، ارضا نیازهای بنیادی روانشناختی Guardia, Deci and Ryan's (2000) باورهای فراشناختی Wells (1997) و ادراک رفتارهای فداکارانه همسر Harper and Figuerres (2008) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند: تأثیر غیرمستقیم باورهای فراشناختی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 47/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، تأثیر غیرمستقیم ارضا نیازهای بنیادی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 24/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، همچنین تأثیرمستقیم ادراک رفتارهای فداکارانه بر طلاق هیجانی برابر 58/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت. ادراک رفتارهای فداکارانه همسر عامل مهم و تأثیرگذار در ارتقای سلامت روان است و با شناسایی عوامل همراه با برنامه ریزی صحیح می توان منجر طلاق هیجانی را کاهش داد و نیازهای بنیادین روانشناختی و باورهای فراشناختی را افزایش داد.
تأثیر آموزش باورها وحالت فراشناختی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
101 - 122
حوزههای تخصصی:
فرسودگی تحصیلی یک مشکل جدی و یک واکنش منفی احساسی، جسمی و ذهنی به مطالعه طولانی مدت است که منجر به فرسودگی، ناامیدی، عدم انگیزه و کاهش توانایی در مدرسه می شود. هدف پژوهش مشخص کردن تأثیر آموزش باورها و حالت فراشناختی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و یک مرحله پیگیری است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه بیرجنداست. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه 20 نفری تحت عنوان کنترل و آزمایش جایگزین شدند. برای مداخله آموزشی از بسته آموزش فراشناختی سالاری فر (1391) و برای ارزیابی فرسودگی تحصیلی از پرسشنامه فرسودگی مسلش و جکسون (1984) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد، اثر آموزش باورها و حالت فراشناختی بر کاهش فرسودگی تحصیلی معنادار است. با توجه به نتایج، می توان گفت آموزش باورها و حالت فراشناختی، فرسودگی تحصیلی دانشجویان را کاهش می دهد.
نقش واسطه ای التزام عملی به نماز در رابطه بین روابط والد فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
همزمان پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای التزام عملی به نماز در رابطه بین روابط والد- فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف انجام شد. طرح پژوهش توصیفی همبستگی بود که در آن از روش مدل یابی تحلیل مسیر بهره گرفته شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 324 نفر از بین دانش آموزان دختر 18-16 ساله دبیرستا ن های دخترانه شهرری در سال تحصیلی 97-1396 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارزیابی رابطه والد- فرزند، سنجش نگرش نسبت به روابط دختر و پسر و سنجش نگرش و التزام عملی به نماز را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد، اثر مستقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر بر التزام عملی به نماز معنادار است. افزون بر آن اثر مستقیم التزام عملی به نماز بر ارتباط با جنس مخالف نیز معنادار است. همچنین اثر مستقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر بر ارتباط با جنس مخالف معنادار نیست. در حالی که اثر غیر مسقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر با واسطه التزام عملی به نماز بر ارتباط با جنس مخالف معنادار است. بنابراین التزام عملی به نماز در رابطه روابط والد فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف نقش واسطه ای دارد.
نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بیماری هپاتیت، مشکل عمده بهداشتی در دنیا بوده و یکی از ده علت اصلی منجر به مرگ در انسان ها می باشد. این بیماری از علل مهم سرطان و اختلال کبدی بوده و ناتوانی هایی را در افراد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان بود.روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت شماره 5 شهر زنجان در نیمه اول سال 1398 به تعداد 999 نفر بودند که 210 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه گزینش شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور(1985)، حمایت اجتماعی شربورن و استوارت (1991) و پیروی از درمان موریسکی و همکاران (2008) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss نسخه 25 استفاده شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها 05/ لحاظ گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین حمایت اجتماعی با پیروی از درمان (001/0 P<،360/0R=)، بین حمایت اجتماعی با خوش بینی (001/0 P<،390/0R=) و نیز بین خوش بینی با پیروی از درمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0 P<، 417/0R=). همچنین نتایج نشان داد اثر کل حمایت اجتماعی بر خوش بینی معنادار بود (001/0 P<،422/0Β=). نقش میانجی جزئی خوش بینی در رابطه حمایت اجتماعی و پیروی از درمان معنادار بود(05/0> P).نتیجه گیری: به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی با میانجی گری جزئی خوش بینی رابطه معناداری با پیروی از درمان بیماران هپاتیت داشت.
تدوین الگوی چهار وجهی مشاوره پیش از ازدواج «آگاه» با نگاه بومی و فرهنگی، و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی، پذیرش، مسئولیت پذیری و سازگاری زناشویی پس از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی بومی «مشاوره پیش از ازدواج» و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی نسبت به خود و همسر، پذیرش و مسئولیت پذیری نسبت به همسر و نیز سازگاری زناشویی است. طرح پژوهشی از لحاظ هدف، از نوع «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا، در مرحله تدوین الگو(بخش کیفی پژوهش) از نوع «نظریه زمینه ای»، «تحلیل مضمونی» و «تجربه زیسته افراد خبره»، و در مرحله اثربخشی (بخش کمی پژوهش) از نوع «شبه آزمایشی» و به روش «پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری همراه با گواه» است. در مرحله تدوین الگو، با بررسی نظریات مربوط به ازدواج، روش های مشاوره ای متخصصان داخلی و نیز آموزه های دینی، الگوی بومی مشاوره پیش از ازدواج تدوین شد. در مرحله ارزیابی اثربخشی این الگو، تعداد 44 نفر (22زوج) از افراد متقاضی دریافت مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کننده به مرکز مشاوره ، به طور تصادفی در دو گروه مساوی تقسیم بندی شدند. گروه آزمایشی از روش مشاوره تدوین شده استفاده کردند و گروه گواه از سایر روش های مشاوره ای بهره بردند. برای جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه ساختارمند، قبل از مشاوره (پیش آزمون)، بعد از مشاوره (پس آزمون) و بعد از حداقل 4 ماه پس از ازدواج (پیگیری) استفاده شد. برای تحلیل نتایج از روش آماری تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. در بخش اثربخشی، نتایج نشان می دهد افرادی که از این الگوی مشاوره پیش از ازدواج بهره گرفته اند، به شکل معنی دار(P≤0/001) از سطح بهتری در شاخص های مربوطه برخوردارند.