فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ارایه مدلی مناسب جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی در نظام آموزش از دور انجام گرفت. روش پژوهش، کمی و توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور کشور تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای با توزیع نسبتی بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 280 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. پرسش نامه اول برای سنجش مؤلفه های اثرگذار بر روی کیفیت نظام آموزش از دور و پرسش نامه دوم برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی تدوین گردید. روایی محتوایی پرسش نامه ها را صاحب نظران تأیید کردند و برآورد تحلیل عاملی نیز نشان داد که روایی سازه عامل های استخراج شده در هر دو پرسش نامه مطلوب می باشد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 95/0 برآورد گردید. برای تحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی، از آمار استنباطی (رگرسیون سلسله مراتبی و معادله ساختاری) استفاده گردید. نتایج به دست آمده از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در سطح اول از بین عوامل زمینه ای، بیشترین اثر روی سرمایه اجتماعی، مربوط به سواد فرهنگی خانواده (48/0) و در سطح دوم، از بین عوامل سازمانی، بیشترین اثر به ترتیب مربوط به متغیرهای کارکرد آموزشی (58/0) و فضای ارتباطی (52/0) و کمترین میزان، مربوط به متغیر فن آوری الکترونیکی (34/0) است. هم چنین، نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری، مناسب بودن مدل طراحی شده با داده ها را مورد تأیید قرار داد.
مقایسه میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری دربرابر حملات شیمیایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهدف: استفاده از شبیه سازی یکی از روش های جدیدآموزش در علوم پزشکی است ولی تاکنون مطالعه ای در مورد بکارگیری این روش و رضایتمندی فراگیران آن در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی در ایران و جهان گزارش نشده است. هدف این پژوهش، بررسی مقایسه ای میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی می باشد.
روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می باشد. نمونه های پژوهش 78 نفر از دانشجویان پرستاری بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. سپس با روش تصادفی ساده به دو گروه نمایش (کنترل) در کلاس درس و شبیه سازی (آزمون) تقسیم شدند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار پژوهشگر ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار نسخه SPSS v20 و با استفاده از آزمون آماری t-test و در سطح معناداری P کمتر از 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: جهت تعیین وجود یا عدم وجود تفاوت معنی دارآماری بین میانگین نمرات رضایت دانشجویان از آزمون T مستقل استفاده گردید. میزان رضایت دانشجویان از دو روش آموزشی نمایش و شبیه سازی، با اختلاف آماری معنی داری همراه نبود. (0/58=P)
نتیجه گیری: اگر چه نمرات رضایتمندی روش آموزش نمایش و روش شبیه سازی تفاوتی با هم نداشتند؛ ولی پژوهشگر، استفاده از روش شبیه سازی در آموزش پرستاران نظامی در امر ماسک گذاری را پیشنهاد می کند و معتقد است که به کارگیری این گونه روش ها منجر به ارتقای کیفیت آموزش پرستاران نظامی و بحران می گردد.
عوامل موثر بر مشارکت بخش خصوصی - دولتی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی ارائه عواملی است که نقش مشارکت بخش خصوصی _ دولتی را در مدارس ابتدایی نشان دهد. به همین منظور با بهره گیری از رویکردهای نهادی برگرفته از تئوریهای مرتبط در حوزه مدیریت و اقتصاد که دارای نظراتی در زمینه مشارکت بخش خصوصی _ دولتی هستند یا پایداری مشارکت در سازمانها را نشان می دهند، عواملی استخراج شده تا میزان مشارکت پذیری بخش خصوصی _ دولتی را در مدارس ابتدایی بیان کند. معیار تعیین این مشارکت پذیری، یافته های بیان شده در تئوریهاست. با توجه به اهداف سند چشم انداز و سیاستهای کلی ابلاغی در برنامه های پنج ساله چهارم و پنجم توسعه (1390-1394) و تأکید در ماده 214 برنامه پنجم توسعه به ویژه سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، به منظور تحقق بخشیدن به اهداف سیاستگذاریهای درنظر گرفته شده در آموزش و پرورش نیازمند تعیین عواملی هستیم که بتواند میزان مشارکت بخش خصوصی-دولتی را در مدیران آموزش و پرورش نشان دهد. تعیین عواملی که مشارکت بخش خصوصی -دولتی را نشان دهد کمک می کند تا برای تحقق یافتن سیاستگذاریهای آموزشی مبتنی بر اسناد بالادستی بتوان از این عوامل در مدارس بهره مند شد. با توجه به تئوریهای مرتبط در حوزه مدیریت و اقتصاد و اهداف مشارکت بخش خصوصی- دولتی، 9 مؤلفه از مبانی نظری استخراج شد. پس از انجام گرفتن پژوهش روی 432 نفر از مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران و با بهره گیری از تحلیل عاملی، 8 مؤلفه مورد تأیید قرار گرفت. 8 مؤلفه استخراج شده عبارت اند از: ارزشهای مشارکتی، ساختار مشارکتی، رهبری توزیعی، توانمندسازی، مالکیت روانشناختی، پرداخت مشارکتی، مناسبات و نظارت درونی.
بررسی ارتباط استرس با بهره وری مدیران دبیرستان های تبریز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جهت رسیدن به هدف کلی « تعیین عوامل موثر در ایجاد استرس از ابعاد مختلف و در نهایت رابطه بین استرس و بهره وری فردی مدیران دبیرستان های تبریز» انجام گرفته است. هدف یاد شده در قالب اهداف جزیی زیر مورد مطالعه قرار گرفته است.
1- تعیین ارتباط عوامل فردی با استرس مدیران دبیرستان های تبریز؛
2- تعیین ارتباط عوامل شغلی با استرس مدیران دبیرستان های تبریز؛
3- تعیین ارتباط استرس با بهره وری فردی مدیران دبیرستان های تبریز.
در نهایت نتایج پژوهش حاضر به شرح زیر می باشد:
بین استرس و جنسیت مدیران دبیرستان ها ارتباط وجود دارد.
بین استرس و دوره ضمن خدمت مدیران دبیرستان ها ارتباط وجود ندارد.
بین استرس و مدرک تحصیلی مدیران دبیرستان ها ارتباط وجود دارد.
بین استرس و سابقه مدیران دبیرستانها ارتباط وجود دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادات زیر ارایه می شود:
1- با توجه به تایید سوال مربوط به ارتباط عوامل شغلی با استرس مدیران پیشنهاد می گردد که گردش و جابجایی مکرر مدیران جهت کاهش استرس به حداقل برسد.
2- با توجه به اینکه میزان استرس مدیران فوق لیسانس کمتر از لیسانس و استرس مدیران لیسانس کمتر از مدیران فوق دیپلم می باشد، لذا پیشنهاد می گردد از افراد با مدرک تحصیلی بالا انتخاب شوند.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی براساس کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش مدیران دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه ی مدل ساختاری پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی مدیران دانشگاه آزاد منطقه یک براساس کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش است. جامعه ی آماری مورد بررسی این تحقیق شامل 660 نفر از مدیران دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 250 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده های تحقیق از سه پرسشنامه ی فرسودگی شغلی، کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش استفاده گردید که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی تمامی پرسشنامه ها محاسبه گردید. نتایج ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان داد که 1- بین کیفیت زندگی کاری و دو بعد فرسودگی شغلی(خستگی عاطفی و مسخ شخصیت) رابطه ی منفی و معنی دار وجود دارد و کیفیت زندگی کاری به ترتیب متغیرهای خستگی عاطفی و مسخ شخصیت را پیش بینی نمود. 2- تعهد سازمانی تنها قادر به پیش بینی عملکرد فردی در فرسودگی شغلی مدیران بود. 3- مدیریت دانش قادر به پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی نبود؛ به جز بعد عملکرد فردی که یک رابطه ی مثبت و مستقیمی با مدیریت دانش را نشان داده و بالاخره مدل مورد تایید قرار گرفت.
بررسی وضعیت خلاقیت مدیران مدارس شهرستان اردبیل و رابطه آن با اثربخشی مدیران
حوزههای تخصصی:
شناسایی و سنجش خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهرستان اردبیل و نمین و بررسی رابطه آن با اثر بخشی مدیران و مدارس آنها از اهداف اصلی تحقیق به شمار می رود روش تحقیق پژوهش حاضراز نوع توصیفی پیمایشی است پژوهش حاضر از نوع توصیفی و پیمایشی است.جامعه آماری آن راکلیه مدیران مدارس متوسطه شهرستان اردبیل و شهرستان نمین که تعداد آنها 227 نفرو دبیران که 2280نفر است را تشکیل می دهد.در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی شد ه است مدیران به ترتیب زن و مرد به تعداد 39 و 48 نفر جمعا به تعداد 87 نفر مشخص گردیده است همچنین برای بدست آوردن نمونه دبیران برحسب تعداد مدیر، برای هرمدیر تعداد 3 نفر دبیر قابل دسترس به صورت تصادفی برای سنجش اثر بخشی مدرسه و مدیر انتخاب گردیده است . پس از تهیه ادبیات و پیشینه و تحقیق برای جمع آوری داده ها و تعیین خلاقیت مدیران مدارس پرسشنامه 60 سوالی و برای تعیین اثر بخشی مدیران و مدارس آنها پرسشنامه 30 سوالی که هر دو پرسشنامه با مقیاس درجه بندی لیکرت و با آلفای کرانباخ اعتبار یابی شده اند مورد استفاده قرار گرفت . سپس داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آمار مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .بررسی نشان داد که بین خلاقیت مدیران و اثر بخشی آنها در یکپارچگی هنجاری ، بین خلاقیت مدیران و جنسیت آنان ، بین خلاقیت مدیران با رشته تحصیلی آنان تفاوت وجود دارد ولی بین خلاقیت مدیران و اثر بخشی آنها در انطباق و سازگاری ، بین خلاقیت مدیران و اثر بخشی آنها در انسجام و کارکرد یگانگی ، بین خلاقیت مدیران و اثر بخشی آنها در نیل به هدف ، بین خلاقیت مدیران با جنسیت ، بین خلاقیت مدیران با رشته تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد.
رابطه مدیریت مشارکتی و جو سازمانی با اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی شهرستان بندرعباس
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه ی مدیریت مشارکتی و جو سازمانی با اثر بخشی مدیران مدارس راهنمایی شهرستان بندرعباس می باشد. جامعه آماری این تحقیق را تمامی مدیران شاغل در مدارس راهنمایی شهرستان بندرعباس در سال تحصیلی 90- 1389 (160 نفر) تشکیل می دهند و حجم نمونه مورد پژوهش تعداد 113 نفر می باشند که به روش تصادفی ساده بر اساس فرمول کرجسی و مورگان انتخاب شده اند. این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و در راستای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مدیریت مشارکتی (محقق ساخته)، جو سازمانی (هالبین و کرافت) و اثر بخشی (فایول، فریدمن و لایلز) بهره گرفته شده است که روایی و پایایی آنها مُحرز گردید و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چند متغیره استفاده شد که نتایج حاصل به شرح زیر می باشد: مدیریت مشارکتی می تواند اثربخشی را پیش بینی نماید. و از مؤلفه های آن فقط مؤلفه ساختار قادر به پیش بینی اثربخشی می باشد. از طرف دیگر متغیر جو سازمانی نیز قادر به پیش بینی اثربخشی بوده و از مؤلفه های آن تنها متغیر تظاهر به اشتغال است که می تواند اثربخشی را پیش بینی نماید.
تدوین راهکارهای پیشنهادی جهت اجرای استراتژی ادغام در برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: : ادغام برنامه ی درسی به عنوان استراتژی مهم آموزشی در آموزش علوم پزشکی، اخیراً بسیار موردتوجه دانشکده های پرستاری جهان قرارگرفته است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه پیاده سازی استراتژی ادغام در برنامه درسی لیسانس پرستاری آمریکا، کانادا و استرالیا و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای عملیاتی کردن آن در برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران می باشد.
بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران در مدارس متوسطه شهرستان بویراحمد در سال تحصیلی 91-90
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه با رضایت شغلی دبیران به مرحله اجرا درآمده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق مدیران و دبیران مقطع متوسطه شهرستان بویراحمد می باشد. نمونه پژوهش متشکل از 82 نفر مدیر و 240 نفر دبیر بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش: از پرسشنامه های هوش سازمانی آلبرخت (2003)، پرسشنامه سبک رهبری میتزکاس و باردنر و رضایت شغلی (GDI) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد، فراوانی تراکمی) و آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون خطی همزمان و گام به گام) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که: بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران (به طور کلی) رابطه معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری وظیفه مدار معنی دار و منفی است. و رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار مدیران و رضایت شغلی دبیران معنی دار نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار مدیران با بعد ماهیت کار دبیران معنی دار است. هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد ماهیت کار رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران تأیید نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتباط با همکاران رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. سبک رهبری وظیفه مدار و بعد از ارتقاء رضایت شغلی دبیران معنی دار است. ضرایب بتا بررسی رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتقاء رضایت شغلی معنی دار نیست. رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار است. رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است.
رابطه نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه بین نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 192 نفر بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول «مورگان» 127 نفر برآورد شد و این تعداد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی طبقه ای ساده از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مدل ساختار سازمانی ریچارد هال، مشتمل بر 24 سؤال با ضریب آلفای 81/0 و هوش هیجانی گلمن مشتمل بر 25 گویه با ضریب آلفای 85/0 در طیف 5 درجه ای لیکرت بوده است. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی هم چون آزمون کالموگروف اسمیرنف، tتک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که بین نوع ساختار سازمانی و میزان هوش هیجانی در بین مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران، رابطه معنی داری وجود دارد. ساختار سازمانی مناطق آموزش و پرورش شهر تهران به میزان زیادی بر قواعد و مقررات و به میزان کمی بر شایستگی فنی استوار است. میزان هوش هیجانی مدیران مناطق آموزش و پرورش شهر تهران در حد بالایی می باشد.
بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس شهرستان پارس آباد در سال تحصیلی90-89
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس شهرستان پارس آباد بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کلیه مدیران مدارس پارس آباد که برابر 157 مدیر و کلیه دبیران که 1323 نفر می باشند که در نهایت حجم نمونه مدیران با استفاده از فرمول کوکران 76 نفر و حجم نمونه معلمان (به ازاء هر مدیر 5 معلم) 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه استاندارد شده، شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون ای جی و پرسشنامه سلامت سازمانی OHI هوی و همکاران می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که طبق آزمون ضریب همبستگی انجام گرفته عمده ترین نتایج آن به شرح زیر است: بین مهارت های ارتباطی مدیران، مهارت کلامی، مهارت شنود و مهارت بازخورد مدیر با سلامت سازمانی مدارس رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. طبق آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مهارت شنود بیشترین تأثیر را در پیش بینی سلامت سازمانی میان 71% دارد.
مدل سازی معادله ساختاری اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مدل سازی اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394 بود. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع زمینه یابی انتخاب شد. جامعه آماری به تعداد 214 نفر بوده که براساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی-مورگان تعداد 134 نفر از معلمان ریاضی(زن و مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اطمینان از روایی، پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و چند نفر از صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته (با آلفای کرونباخ 929/0) بود که در شش بخش شامل مهارت های فرایند تدریس، مدیریت کلاس، آموزش ضمن خدمت، مهارت های حل مسئله، وسایل آموزشی وطرح ریزی آموزشی با مجموع 44 سؤال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزارهایSPSS و لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین مهارت های فرایند تدریس، مدیریت کلاس، آموزش ضمن خدمت، روش حل مسئله، وسایل آموزشی و طرح ریزی آموزشی و اثربخشی تدریس معلمان وجود دارد. معادله ساختاری بیانگر آن است که 94درصد اثربخشی به وسیله مهارت های حل مسئله و مهارت های فرایند تدریس تبیین می شود. با توجه به اثربخشی تدریس معلمان ریاضی توصیه می شود به مشارکت والدین در فرایند تحصیل فرزندانشان برای کمک به ترغیب معلم برای ارائه فعالیت بیشتر، استقبال از تعامل دانش آموزان با یکدیگر برای بررسی وارائه راه حل سوالات مطرح شده در کلاس و اجرای مهارت های حل مسئله در تدریس برای بهبود فرآیند یادگیری فراگیران توجه گردد.
بررسی میزان شراکت دانشگاه های علوم پزشکی با دیگر بخش ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:هدف این مقاله بررسی میزان شراکت دانشگاه های علوم پزشکی با دیگر بخش های جامعه از نظر اعضای هیئت علمی بود.
بررسی عوامل سازمانی موثر بر تسهیم دانش درون گروهی (مطالعه موردی در ادارات ساختمان مرکزی بانک صادرات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از منابع مهم هر سازمان جهت رقابت پذیری و نوآوری، دانش سازمان و فرایند صحیح مدیریت و تسهیم دانش در آن سازمان است. علیرغم اهمیت زیادتسهیم دانش، نیروی انسانی سازمان ممکن است از انجام آن اجتناب ورزد .به همین دلیل، یکی از چالش های کلیدی در مدیریت صحیح دانش این است که چگونه میتوان کارکنان را برای تسهیم دانش خود در سازمان تشویق و در آنها ایجاد انگیزه کرد. این مقاله درصدد بررسی عوامل سازمانی موثر (فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده، توانمندی های تکنولوژیک، روش های انگیزشی، کنترل سرپرست) برتسهیم دانش درون گروهی است. ادارات کل ساختمان مرکزی بانک صادرات استان تهران به عنوان مطالعه موردی این تحقیق انتخاب شده است. روش تحقیق، کتابخانه ای و میدانی است. پرسشنامه سنجش تسهیم دانش و عوامل مؤثر بر آن بین 290 نفر از کارکنان و کارشناسان توزیع شد و نتایج آن براساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای بدست آمد. در این تحقیق به منظور تحلیل ساختار درونی پرسشنامه و کشف عوامل تشکیل دهنده هرسازه، از نرم افزار SPSS و Lisrell (مدل معادلات ساختاری وابزار تحلیل عاملی تائیدی) استفاده گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ساختار سازمانی بیشترین تأثیر را بر تسهیم دانش دارد. پس از آن به ترتیب، کنترل سرپرست، روش های انگیزشی، توانمندی های تکنولوژیک، ادراک حمایتی و فرهنگ سازمانی در رتبه های بعدی قرار دارند. در پایان، راهکارهای لازم با توجه به نقایص موجود در سازمان جهت پیشرفت و ترقی بانک صادرات ایران ارائه خواهد شد.
ارائه مدل درخت ارزیابی فازی برای بررسی سیستم های ارزیابی عملکرد کارکنان و انتخاب سیستم ارزیابی مناسب برای دانشگاه های آزاد اسلامی آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل درخت ارزیابی فازی برای بررسی سیستم های ارزیابی عملکرد کارکنان و انتخاب سیستم ارزیابی مناسب برای دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی می باشند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در این مقاله سعی شده است برای جلوگیری از تبعات ناشی از نظام ارزیابی نامطلوب در دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی، مدل درخت فازی را جهت بررسی روش های ارزیابی عملکرد کارکنان ارائه دهیم و بر اساس این مدل روش ارزیابی عملکرد مناسب برای هر یک از واحدها را انتخاب نمائیم. برای این کار ابتدا عوامل مؤثر در تعیین روش ارزیابی عملکرد (اندازه واحد، پویایی واحد، سطوح مختلف در سلسله مراتب و فرهنگ سازی و آموزش) را مشخص کردیم و با استفاده از این عوامل به بررسی روش های ارزیابی عملکرد کارکنان پرداختیم. با استفاده از دانش اخذ شده از نظرات اساتید دانشگاه و مسئولین جذب منابع انسانی واحدها، پایگاه دانش ایجاد شده و با بکارگیری الگوریتم و مجموعه های فازی، مدل درخت فازی ارائه گردیده است. سپس با توزیع پرسشنامه مقادیر هر یک از متغیرهای مورد بررسی (عوامل مؤثر در تعیین روش ارزیابی عملکرد) برای هر یک از واحدهای مورد مطالعه تعیین شده و در نهایت با استفاده از این مقادیر کسب شده اولویت روش های ارزیابی عملکرد برای هر یک از واحدها مشخص شده است. در مرحله بعد با استفاده از تصمیم گیری چند معیاره فازی اولویت انتخاب روش های ارزیابی برای هر یک از واحدها را بر اساس ارزش تصمیم (مقدار تامین اهداف) مشخص گردیده است.
بررسی عامل های شخصیتی با سندرم خستگی مزمن کارکنان مراکز بهداشتی درمانی
حوزههای تخصصی:
خستگی مزمن شامل شکایات گوناگون جسمی، مزاجی و عصبی روانی می باشد که می تواند روی فعالیت و کارکرد کارکنان بیمارستان بر اساس نوع شخصیت و صفات آن ها تأثیر بگذارد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه ی عامل های شخصیتی و خستگی مزمن در کارکنان بیمارستان کلیوی تبریز می باشد. روش بررسی پژوهش حاضر در چهارچوب یک طرح همبستگی انجام گردید. نمونه ی پژوهش 100 نفر از کارکنان بیمارستان کلیوی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه خستگی مزمن جیسون و پرسشنامه 5 عامل شخصیتی نئو را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری (ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابعاد شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی، دلپذیر بودن و باوجدان بودن و تجربه پذیری رابطه ی همبستگی مثبت معناداری با خستگی مزمن دادند. از طرفی دیگر بین تجربه پذیری و دلپذیری باوجدان بودن رابطه ی معناداری دیده نشد. از مباحث فوق می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی و سندرم خستگی مزمن می تواند از عوامل مؤثر در کارکرد کارکنان مراکز بهداشتی باشد. لذا با توجه به این شاخص ها، داشتن و اجرای برنامه آموزشی و تفریحی و رفاه کارکنان و با بالا بردن انگیزه در کارکنان مذکور می توان در عملکرد کارکنان تأثیرگذار باشد.
هوش سازمانی، عامل رشد سازمان یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه نقش هوش سازمانی برای پیش بردن دانشگاه صنعت آب و برق شهید عباسپور تهران، به سوی ویژگی های یک سازمان یادگیرنده انجام شد. این جستار توصیفی ازنظر هدف کاربردی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاه شهید عباسپور بالغ بر 180 نفر در سال تحصیلی 93-92 حجم نمونه طبقه ای نسبتی، 123 نفر بوده است. از دو پرسشنامه سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز و پرسشنامه هوش سازمانی کارل آلبرخت، با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.944 و 0.949 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان هوش سازمانی و ویژگی های سازمان یادگیرنده رابطه ی مثبت و معنادار 0.57 وجود دارد. همچنین بر اساس آزمون رگرسیون خطی چندگانه مشخص گردید از بین هفت مؤلفه هوش سازمانی، تنها دو متغیر سرنوشت مشترک و فشار عملکرد، قادر به پیش بینی متغیر سازمان یادگیرنده می باشند.
تحلیل رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 89-1388
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش پژوهش علی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان تشکیل می دادند که با کمک جدول تعیین حجم کوهن و همکاران (2000)، 217 نفر از اعضاء هیئت علمی به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ی مدیریت دانش حسین قلی زاده و همکاران (1384) و یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک (2003) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون شفه و مدل سازی معادله ساختاری استفاده گردید. یافته های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در سطح 05/0≥ p رابطه معنادار وجود دارد. همچنین از بین سطوح یادگیری سازمانی به ترتیب سطح فردی و سطح گروهی بهترین پیش بینی کننده های مدیریت دانش می باشند. به علاوه تحلیل واریانس چند متغیره گویای عدم تفاوت بین نظرات اعضاء هیئت علمی در مورد ابعاد مدیریت دانش بر حسب جنسیت، رشته تحصیلی، مدرک تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه خدمت و وجود تفاوت در مورد سطح سازمانی در دانشگاه اصفهان بر حسب مرتبه علمی و سابقه خدمت بود. همچنین نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری حاکی از تأثیر مستقیم یادگیری سازمانی بر مدیریت دانش با شاخص های برازش مناسب بوده است.
مقایسه نظر سرپرستان و کارکنان شرکت مخابرات آذربایحان شرقی درخصوص عملکرد آموزشهای علمی کاربردی ضمن خدمت جهت ارتقاء دانش و مهارت کارکنان
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان و کارکنان رسمی شرکت مخابرات آذربایجان شرقی به تعداد 2200 نفر می باشد که از این تعداد 2080 نفر کارکنان و 120 نفر سرپرست می باشند.از روش نمونه برداری طبقه بندنسبتی استفاده شده است.برای تعیین حجم نمونه به دلیل ارتباط موضوع با کلیه رسته های شغلی موجود در شرکت مخابرات 322 نفر به عنوان نمونه آماری کارکنان و 92 نفر نمونه سرپرستان با استفاده از جدول مورگان انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان داده است که:
1- بین نظرات آموزش گیرندگان و سرپرستان آنان در مورد نقش و اهمیت آموزشهای علمی- کاربردی ضمن خدمت تفاوت وجود ندارد.
2- بین نظرات شرکت کنندگان در دوره ها و سرپرستان آنان در مورد تأثیر دوره های آموزشی بر افزایش دانش و مهارت افراد تفاوت وجود ندارد.
3- ارتباط آموزشهای ضمن خدمت با نیازهای شغلی کارکنان از نظر آموزش گیرندگان و سرپرستان آنان متفاوت نیست.
4- میزان انگیزه های مادی و غیر مادی جهت شرکت در دوره های آموزشی از نظر آموزش گیرندگان و سرپرستان آنان متفاوت است.
5- آموزشهای ارایه شده به افراد در مراکز آموزشی شرکت مخابرات با تجهیزات و تکنولوژی جدید محیط کار متناسب نمی باشد.
6- استادان و مربیان دوره های آموزشی در شرکت مخابرات در ارایه مطالب درسی از مهارت، دانش و تخصص مناسب برخوردارند.