فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: مدیریت دانش از مهم ترین ابزارهای موفقیت سازمان ها در شرایط رقابتی و عصر اطلاعات است. دست یابی به جدیدترین دستاوردهای علمی و پژوهشی و بهره برداری از آنها مستلزم استقرار مدیریت دانش در نظام سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی است. هدف این مطالعه، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش از دیدگاه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود.
ابزار و روش ها: مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر در جامعه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (60 نفر) در سال 1391 انجام شد و همه افراد به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ای استاندارد شامل بخش های اطلاعات دموگرافیک و مدیریت دانش بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های ناپارامتری من- ویتنی و کروسکال- والیس در نرم افزار SPSS 17 تحلیل شدند.
یافته ها: وضعیت بُعد خلق دانش (70/0±84/2) نسبتاً نامناسب بود، در حالی که وضعیت ابعاد مشارکت دانش (74/0±00/3)، نشر دانش (61/0±11/3)، کاربرد دانش (64/0±11/3)، ارزیابی دانش (77/0±10/3) و نیز مدیریت کلی دانش (58/0±01/3) نسبتاً مناسب برآورد شد. بین کاربرد دانش و سن پاسخگویان، رابطه معنی داری مشاهده شد (009/0=p).
نتیجه گیری: وضعیت مدیریت دانش از دیدگاه میران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نسبتاً مناسب برآورد می شود.
مقایسه میزان خودانضباطی و سطوح آن در شرایط کاری مختلف در بین کارکنان تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودانضباطی عبارت است از توانایی انجام کار درست حتی زمانی که کسی اهمیتی به پیامد اشتباه ندهد، و هدف پژوهش حاضر مقایسه خودانضباطی و سطوح آن بین کارکنان تولیدی یک کارخانه صنعتی با توجه به شرایط کاری آن ها است. روش پژوهش پس رویدادی از نوع علی مقایسه ای است. نمونه تحقیق300 شرکت کننده بودند که به طور خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودانضباطی است که ضریب همسانی درونی نمره کل آن 83/0 بدست آمد. F محاسبه شده در سطح 01/0 برای متغیرهای خودانضباطی کل، سطح غیراخلاقی و سطح چسبندگی معنیدار بود. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد که گروه دارای شرایط کاری سبک نسبت به گروه های شرایط کاری سنگین، خودانضباطی بیشتری داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که خودانضباطی با تغییر شرایط کاری تغییر کرد. فراهم آوردن شرایط کاری مناسب در سازمان ها، میتواند به افزایش خودانضباطی در افراد کمک کند.
استرس و سلامت عمومی کارمندان برج کنترل و کارمندان دفتری هواپیمایی آسمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده توسط مدیران در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران براساس نظریه تیچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان کاربرد مؤلفه های سازمان یاددهنده در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1390-1391 انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل 298 نفر از کارکنان کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که از آن میان 173 نفر به عنوان نمونه آماری، از طریق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران برآورد و از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با استفاده از منابع علمی مرتبط با موضوع و در نظرگرفتن اصول طرح پرسشنامه و با الهام از پرسشنامه زارع محمدآبادی (1387)، به منظور جمع آوری نظرات مدیران و کتابداران در خصوص میزان کاربرد مؤلفه های سازمان یاددهنده توسط مدیران در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران براساس نظریه تیچی تهیه گردید. این پرسشنامه شامل35 سؤال بسته پاسخ بود که از طریق آن پنج مؤلفه سازمان یاددهنده (دیدگاه قابل یاددهی، ایده ها، ارزش ها، انرژی هیجانی و قاطعیت در تصمیم گیری) در دو وضعیت موجود و مطلوب مورد سنجش قرار گرفت که در نهایت 169 پاسخنامه دریافت گردید. از ضریب آلفای کرونباخ برای تعیین پایایی استفاده شد که ضریب پایایی پرسشنامه در وضعیت موجود981/0 و در وضعیت مطلوب 974/0 برآورد گردید که حاکی از پایایی بالای ابزار اندازه گیری است. یافته های تحقیق نشان داد، کلیه مؤلفه ها در وضعیت موجود کمتر از سطح متوسط و در وضعیت مطلوب بیشتر از سطح متوسط بود (p<0.001) . ضمناً نتایج حاصل از t2 هتلینگ نشان داد که در وضعیت موجود میزان کاربرد مؤلفه های دیدگاه قابل یاددهی و ایده ها بیشتر از سایر مؤلفه ها و میزان کاربرد مؤلفه انرژی هیجانی کمتر از سایر مؤلفه ها بوده است (p<0.001) ، در حالی که آزمودنی ها میزان مطلوبیت مؤلفه ارزش ها را بیشتر از سایر مؤلفه ها و مطلوبیت مؤلفه های دیدگاه قابل یاددهی و قاطعیت در تصمیم گیری راکمتر از سایر مؤلفه ها ارزیابی نمودند (p<0.001) . همچنین، بین وضع موجود و مطلوب مؤلفه های سازمان یاددهنده تفاوت معناداری وجود داشت (p<0.001) .
بررسی رابطه بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنها از نظر دبیران مقطع متوسطه شهرستان لنجان در سال تحصیلی 80-1379
حوزههای تخصصی:
مدیریت در هر سازمان به عنوان هسته مرکزی و مغز متفکر آن عمل می کند. این عنصر در واحدهای آموزشی از حساسیت و اهمیت خاصی برخوردار است و بهبود عملکرد در این زمینه تحت تأثیر عوامل گوناگونی است که از آن جمله می توان به خودپنداری مدیران اشاره کرد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنان در مقطع متوسطه شهرستان لنجان بود که بررسی عملکرد در ابعاد پنجگانه نظارتی، برنامه ریزی، هماهنگی، هدف گذاری، انگیزشی صورت گرفت.
این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه مدیران و دبیران دبیرستان های شهرستان لنجان تشکیل می دادند. اطلاعات موردنظر در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد راجرز برای سنجش میزان خودپنداری مدیران و پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش عملکرد مدیران بدست آمد و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. ضریب همبستگی،آزمونهای t با دو گروه مستقل، از جمله آزمونهای آماری مورد استفاده بوده است. نتایج تحقیق نشان داد بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنان در تمامی ابعاد پنجگانه موردنظر(نظارتی، برنامه ریزی، هماهنگی، هدف گذاری و انگیزشی) رابطه وجود دارد. در ضمن این همبستگی در مدیران مرد بیشتر از مدیران زن بود.
تحلیل تشخیصی سوالات بخش درک مطلب زبان انگلیسی عمومی آزمون ورودی دوره های دکتری با استفاده از مدل غیرجبرانی فیوژن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: رویکردهای سنتی و جاری سنجش در بازنمایی قابلیت های زبانی افراد با چالش های عملی و نظری همراه بوده و توانایی آن ها در سنجش و گزینش داوطلبان مورد تردید قرار گرفته است. به گونه ای که متخصصان حوزه اندازه گیری آموزشی را به استفاده از روش های جدیدتر و کارآمدتر، سنجش تشخیصی شناختی، سوق داده است. هدف: هدف مقاله حاضر تحلیل تشخیصی سوالات بخش درک مطلب آزمون ورودی دوره های دکتری زبان انگلیسی عمومی با استفاده از مدل غیرجبرانی فیوژن به منظور شناسایی مهارت های آزمون مورد مطالعه، کفایت مدل ارائه شده (همگرایی و برازش مدل)، توان تشخیصی آزمون و میزان تسلط داوطلبان در هر یک از مهارت ها بود. روش: جامعه مورد بررسی عبارت از کلیه 3942 داوطلب کنکور در رشته های آموزش زبان انگلیسی، زبان شناسی، مترجمی و ادبیات انگلیسی در سال 1391 بود و اطلاعات مربوط به 2754 آزمودنی به عنوان گروه نمونه در تحلیل نهایی وارد شدند. از تحلیل محتوای آزمون، کدگذاری آن و بررسی گزارش های کلامی پنج دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترای زبان انگلیسی دارای سابقه تدریس در آموزش زبان انگلیسی برای تعیین مهارت های زیربنایی احتمالی هر یک از سوالات استفاده شد. یافته ها: نتیجه بررسی های بخش کیفی شش مهارت تدوین شده شامل استفاده از دانش واژگان، استفاده از دانش نحوی، استخراج اطلاعات صریح، استنتاج، اتصال و ادغام و استفاده از دانش عملی بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدل غیرجبرانی فیوژن کاهش یافته مبتنی بر الگوریتم زنجیره مارکف مونته کارلو، نشان دهنده کفایت مدل تدوین شده و امکان استفاده از آن در داده های زبان انگلیسی بود. اتصال و ادغام (1/39 درصد)، استفاده از دانش عملی (8/36)، استخراج اطلاعات صریح (1/37 درصد)، استنتاج (9/25 درصد)، استفاده از دانش نحوی (1/25) و استفاده از دانش واژگان (9/22 درصد) به ترتیب آسان ترین تا دشوارترین مهارت های آزمون درک مطلب است. ضریب دشواری آزمون 42/. به دست آمد و آزمون از توان تشخیصی بالایی برخوردار نبود. بحث و نتیجه گیری: امکان استفاده از مدل های تشخیصی شناختی در داده های مربوط به آزمون های زبان وجود دارد و منجر به کسب اطلاعات بیش تر از آزمون و پاسخ آزمودنی ها شده و به تحقق هدف سنجش برای یادگیری کمک می کند. کلمات کلیدی: مدل های تشخیصی شناختی، مدل غیرجبرانی فیوژن، مهارت های سازه درک مطلب، زبان انگلیسی
ارتباط انسانی در عصر دیجیتال
حوزههای تخصصی:
تبیین راهبردهای مدیریت قلدری بر اساس خودکارآمدی معلمان: نقش میانجی گرایانه باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس پیشینه موجود، عواملی نظیر: باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری می توانند در تبیین و پیش بینی مدیریت قلدری از طریق خودکارآمدی ادراک شده معلمان نقش مهمی ایفا کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد بررسی اثر خودکارآمدی ادراک شده معلمان در مدیریت قلدری با درنظرگرفتن نقش واسطه ای باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری، با استفاده از تحلیل مسیر بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به شیوه تحلیل مسیر انجام گرفت. 207 نفر (70 نفر مرد و 137 نفر زن) از معلمان ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی معلمان، رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس استفاده شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم خودکارآمدی بر باورهای هنجاری (15/0) و اثر مستقیم باورهای هنجاری (29/0) و اجتنابی (19/0) بر راهبردهای مدیریت قلدری مثبت و معنی دار بود (05/0 p<)؛ ولی اثر مستقیم خودکارآمدی بر راهبردهای مدیریت قلدری (14/0-) معنی دار نبود. از سوی دیگر، خودکارآمدی ادراک شده معلمان با در نظر گرفتن نقش میانجی گرایانه باورها و نگرش های آنان، در مجموع 16 درصد از تغییرات راهبردهای مدیریت قلدری را تبیین کرد، بنابراین، مدل آزمون شده برازش خوبی با مدل نظری پژوهش داشت. با توجه به نتایج حاضر، لازم است به منظور طراحی موفقیت آمیز برنامه های ضدقلدری معلم محور، علاوه بر کارآمدی معلمان در مدیریت قلدری، باورها و نگرش های آنان نیز مدّنظر قرار گیرند.
مقایسه نظرات اعضای هیات علمی و دانشجویان درباره فرم های ارزشیابی اساتید در دروس نظری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تعیین میزان موفقیت در رسیدن به اهداف آموزشی از راه های ارزشیابی مدرسان است که معمولاً توسط دانشجویان صورت می گیرد تا هم سبب بهبود کیفیت آموزش شود و هم در تصمیم گیری مدیریتی مورد توجه قرار گیرد. پس فرم های ارزشیابی مدرسان توسط دانشجویان باید مورد توافق مدرسان و دانشجویان باشد. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان درباره سئوال های ارزشیابی دروس نظری اساتید بود.
روش ها: این مطالعه تحلیلی- مقطعی در اعضای هیات علمی و دانشجویان یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در سال تحصیلی 91-1390 انجام شد و 129 نفر عضو هیات علمی به صورت در دسترس و 120 دانشجو به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته دارای دو بخش داده های جمعیت شناختی مدرسان و گویه های پیشنهادی برای فرم ارزشیابی دانشجویان از مدرسان بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T مستقل با کمک نرم افزار آماری SPSS 18 استفاده شد.
یافته ها: میانگین امتیاز مناسب بودن سئوال ها از نظر مدرسان 1/8±0/73 (100-50) و از نظر دانشجویان 9/26±7/61 (100-5) بود (001/0>p). بالاترین وزن از نظر مدرسان مربوط به گویه ""میزان علاقه استاد به تدریس و فعالیت در رفع مشکلات علمی دانشجو"" و از نظر دانشجویان مربوط به گویه ""میزان تسلط استاد بر موضوع درس"" بود.
نتیجه گیری: اعضای هیات علمی و دانشجویان خواستار اعمال تغییراتی در اولویت بندی و سهم نمره ارزشیابی هر سئوال در فرم های جاری ارزشیابی مدرسان در دروس نظری هستند.
بررسی ارتباط استرسهای شغلی و اختلالات افسردگی و اضطراب در کارکنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
حوزههای تخصصی:
اثربخشی برنامة درس پژوهی بر مهارت های حرفه ای معلمان شاغل در آموزش و پرورش استثنایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی برنامة درسی پژوهی بر مهارت های حرفه ای معلمان آموزش و پرورش استثنایی استان همدان است. روش پژوهش پس رویدادی از نوع علّی مقایسه ای است. جامعة آماری شامل معلمان آموزش و پرورش استثنایی استان همدان در سال تحصیلی 92-1391 بوده که با کاربرد روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 320 معلم انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های فراهم آوری فرصت های یادگیری، علاقه مندی به افزایش دانش و مهارت های شغلی، سازماندهی و مدیریت کلاس، فرم های مشاهدة به کارگیری نظریه های یادگیری، استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی، بهره گیری از شیوه های صحیح ارزشیابی، ترغیب دانش آموزان به کار گروهی در کلاس درس و آزمون آشنایی با نظریه های یادگیری بوده است. نتایج نشان می دهد که گروه های درس پژوه و عادی از نظر فراهم آوری فرصت های یادگیری (05/0> p ؛33/2=t)؛آگاهی از نظریه های یادگیری (05/0> p ؛ 11/2 =t)؛ استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی (01/0> p ؛67/2=t)؛ علاقه مندی به افزایش دانش و مهارت های شغلی (05/0> p ؛47/2=t) وترغیب دانش آموزان به کار گروهی (05/0> p ؛50/2=t) تفاوت معناداری داشته اند. در سه مؤلفة بهره گیری از شیوه های صحیح ارزشیابی (11/0= p ؛58/1 =t)؛ سازماندهی و مدیریت کلاس درس (59/0= p ؛54/0=t) و کاربرد نظریه های یادگیری (48/0= p ؛71/0=t) تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
بررسی فشارهای روانی یک محیط کار صنعتی
حوزههای تخصصی:
رابطه خودکارآمدی با سلامت روان در معلمان: نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان معلمان، بر اساس خودکارآمدی و با میانجی گری حمایت اجتماعیِ ادراک شده بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی و متوسطه شهر تهران بوده است که از میان آن ها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی ، پرسشنامه حمایت اجتماعی استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیلِ مسیر نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی می تواند رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان را در بین معلمان میانجی گری نماید. متغیر خودکارآمدی هم اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد و هم به واسطه حمایت اجتماعی می تواند رابطه غیرمستقیمی با سلامت روان داشته باشد. درنهایت در مدل مفروض 15درصد از پراکندگی نمرات سلامت روان معلمان از طریق نقش واسطه ایِ حمایت اجتماعیِ ادراک شده، تبیین شد. بین معلمان زن و مرد از لحاظ شدت نشانه های بی خوابی و اضطراب تفاوت معنی داری وجود دارد. می توان نتیجه گیری نمود که حمایتِ اجتماعی نقش کلیدی در خودکارآمدی و سلامت روان معلمان دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بومی شده و آموزش شناختی رفتاری بر نگرش های ناکارآمد و عواطف شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بومی شده (NMBCT) و آموزش شناختی رفتاری سنتی (CBT) بر نگرش های ناکارآمد و عواطف شغلی کارکنان اجرا شد. در یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی، تعداد 54 نفر از کارکنان شرکت های خدمات رسان آب و فاضلاب، برق، گاز و مخابرات استان چهارمحال و بختیاری به صورت طبقه ای نسبتی تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) گمارده شدند و طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری چهار ماهه مقیاس نگرش های ناکارآمد (بک و ویسمن، 1980) و عواطف شغلی (فاکس و اسپکتور، 1999) را تکمیل کردند. گروه آزمایش (1) طی هشت جلسه 120 دقیقه ای NMBCT و گروه آزمایش (2) طی هشت جلسه 120 دقیقه ای CBT را دریافت کردند. نتایج نشان داد که در مرحله پیش آزمون، تفاوت معناداری بین نگرش های ناکارآمد و عواطف شغلی گروه های آزمایش و کنترل وجود ندارد؛ اما در مرحله پس آزمون و پیگیری، روش های NMBCT و CBT در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری در کاهش نگرش های ناکارآمد و بهبود عواطف شغلی مؤثر بودند (01/0£ P). به علاوه، مشخص شد که روش NMBCT بر بهبود عواطف شغلی در مقایسه با روش CBT موثرتر است (01/0£ P).
واکاوی \""الگوی کارآموزانه تربیت معلم\"" در دانشگاه آکسفورد و ارائه دلالتهایی برای نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام تربیت معلم در دانشگاه آکسفورد با نام \""الگوی کارآموزانه\"" در سایه نگرشی مدرسه-بنیان در تربیت حرفه ای معلمان، یک مدل مشارکتی موفق میان نهاد مدرسه و دانشگاه به شمار می آید.سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی مذکور دارای چه ویژگیهای مشهود و ضمنی است که توانسته هم در فرآیند (یعنی اجرای برنامه) و هم در برآیند (یعنی دانشجو- معلمان) توفیق داشته باشد. بنابراین در این تحقیق برآنیم تا فرآیند تربیت حرفه ای دانشجو- معلمان در این الگو مورد واکاوی قرار گیرد تا از این معبر، بتوان دلالتها و روشنگریهایی را برای نظام متناظر آن در ایران به دست آورد. روش تحقیق به کار گرفته شده در طرحهای پژوهشی \""موردکاوی\"" جای می گیرد و از انواع سه گانه آن، در زمره موردکاوی توصیفی واقع می شود که هدفش ارائه توصیف غنی – به همراه درجه ای از تبیین- از مورد مورد مطالعه هم از بعد ساختار و هم از بعد تراکنشهای ضمنی است. تجربه زیسته نگارنده، مشاهده، مصاحبه با رئیس وقت دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه آکسفورد ، پروفسور ریچارد پرینگ، که مدیریت اجرایی دوره تربیت معلم را سیزده سال بر عهده داشته، یادداشتهای میدان عمل و مصاحبه با استادان، معلمان راهنما و دانشجو- معلمان ابزارهای تولید داده های مورد نیاز بوده است. توصیف و تحلیلهای ارائه شده به این ترتیب طبقه بندی شده است: ابتدا ابعاد مفهومی، تاریخی-اجتماعی و ساختاری این الگو مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس عناصر سازنده آن بر اساس یک چارچوب نظری منتخب بررسی شده و بخش پایانی مقاله به ارائه دلالتهای الگوی مذکور برای نظام تربیت معلم در ایران اختصاص یافته است.
مقایسه استرس شغلی و شادکامی ذهنی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی و دولتی
حوزههای تخصصی:
به منظور مقایسه میزان استرس شغلی و شادکامی ذهنی در بین اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی و دولتی، تعداد 300 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد و دولتی استان فارس به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه های استرس شغلی اعضای هیات علمی و شادکامی ذهنی پاناس را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از روشهای آماری t و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش حاضر نشان دادکه اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاداسلامی در مقایسه با دانشگاه های دولتی از میزان استرس شغلی بیشتر به ویژه در ابعاد مقررات حاکم، آشفتگی نقش، ارتباط با دانشجو و مسائل رفاهی و مالی برخوردارند. همچنین اعضای هیات علمی دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد، استرس شغلی بیشتری را تجربه می نمایند. در شاخص های شادکامی ذهنی نیز اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد عاطفه منفی بیشتر و رضایت از زندگی کمتری را گزارش نمودند. لازم است برنامه های مدونی برای ارزیابی مداوم از وضعیت استرس
شغلی و رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن در اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاداسلامی به عمل آید.