ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۴۱ تا ۴٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
۴۸۴۸.

حقیقت و توجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حقیقت پراگماتیسم توجیه پارادایم عمل و گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
تعداد بازدید : ۱۴۳۲ تعداد دانلود : ۸۳۲
در چارچوب پارادایم زبانی، همواره مرتبط با تلقی حقیقت به عنوان سازگاری، این مسأله وجود دارد که چگونه می توانیم در پرتو دلائل قابل دسترس، ادعای حقیقی نامشروطی را بیان کنیم که ورای آنچه توجیه شده است، قرار دارد. به عبارت دیگر، اگر در چارچوب زبانی، حقیقت یک قضیه را نمی توان مطابقت آن با چیزی در جهان دانست، زیرا در این صورت ما باید قادر باشیم از زبان خارج شویم، در حالی که از زبان استفاده می کنیم، پس چگونه حقیقت از توجیه قابل تشخیص است. در پاسخ به این سؤال دو نظریة اصلی مطرح می گردد: از یک طرف، ریچارد رورتی به دلیل رادیکال کردن پراگماتیکی چرخش زبانی، فهم غیررئالیستی از شناخت را مطرح می کند و حقیقت را با توجیه یکسان می داند. او معتقد است از آنجا که هیچ چیزی غیر از توجیه وجود ندارد و هیچ راهی وجود ندارد که از عقاید و زبانمان خارج شویم تا وسیلة آزمون دیگری غیر از سازگاری بیابیم، لذا مفهوم حقیقت اضافی است. از طرف دیگر، متفکرانی مانند یورگن هابرماس، سعی می کنند شهودهای رئالیستی را در درون پارادایم زبانی حفظ کنند. هابرماس معتقد است، ارتباط درونی بین حقیقت و توجیه وجود دارد و توجیهی که در یک چارچوب خاص به نحو موفق مطرح می شود، می تواند معطوف به حقیقتی مستقل از چارچوب باور موجه باشد. از نظر هابرماس برای تبیین رابطة درونی حقیقت و توجیه فقط می توان به عمل متقابل بین اعمال و گفتمان استناد نمود. فقط تأثیر متقابل دو نقش متفاوت پراگماتیک مفهوم حقیقت که در چارچوب های عملی و گفتمان عقلانی ایفا می شود، می تواند تبیین کند که چرا توجیه موفق یک باور مطابق با معیارهای خاص ما، در راستای اثبات حقیقت مستقل از چارچوب باور موجه است.
۴۸۵۲.

تحلیل معناشناختی روایت ابن سینا از فهم متافیزیک ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو فارابی ابن سینا ما بعدالطبیعه کتاب اغراض ما بعدالطبیعه زندگی نامه خودنوشت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
تعداد بازدید : ۱۴۳۲ تعداد دانلود : ۶۹۷
همواره در سنت فلسفی ما این تصور وجود داشته است که ابن سینا ابتدا کتاب مابعدالطبیعه ارسطو را نفهمید و سپس به کمک کتاب فارابی – که به بیان اغراض مابعدالطبیعه اختصاص داشت – موفق به فهم آن شد. این تصور از آن جهت در میان مورخان اندیشه فلسفی اسلامی رواج دارد که خود ابن سینا در زندگی نامه خودنوشتش تصریح می کند که بارها کتاب مابعدالطبیعه ارسطو را خوانده است اما آن را نفهمیده است. اما این تلقی از زندگی نامه شیخ – با توجه به نبوغ ابن سینا و نیز با در نظر گرفتن اختصار کتاب فارابی – قابل نقد به نظر می رسد. در این مقاله بر مبنای این دلائل و نیز شواهدی از دیگر آثار ابن سینا برداشت جدیدی از زندگی نامه او ارائه می شود که با تصور رایج برداشتی متفاوت دارد و نشان داده می شود که منطور شیخ آن نیست که در فهم محتوای مابعدالطبیعه مشکل داشته است بلکه با صورت بندی و برخی تفاسیر از آن موافق نبوده است.
۴۸۵۵.

تأثیر بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایالات متحده امریکا صهیونیسم مسیحی بنیادگرایی مسیحی سیاست خارجی ایالات متحده امریکا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۱ تعداد دانلود : ۷۶۵
بنیادگرایی جنبشی مذهبی است که بازگشت به اصول و بنیادها را مفروض گرفته و عمدتاً خواستار عبور از مدرنیسم و بازگشت به سنت ها می باشد. تصلّب، تأکید بر جامعیت دین، مخالفت با سکولاریسم و تأکید بر خشونت جهت پیشبرد اهداف، از ویژگی های اصلی جریان های بنیادگرا و از جمله بنیادگرایی مسیحی است. جنبش های بنیادگرا با چنین رویکردی درصدد تأثیرگذاری بر محیط پیرامون خود بوده اند. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آموزه های بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در چهار حوزه حمایت از اسرائیل، فروپاشی کمونیسم، سیاست های خاورمیانه ای آمریکا و گسترش میلیتاریسم در این کشور خواهد پرداخت.
۴۸۵۶.

مجعولیت وجود و ملاک آن از نگاه ملاصدرا و مقایسه آن با دیدگاه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت اصالت وجود ملاصدرا وجود رابط مجعولیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۴۳۱ تعداد دانلود : ۸۳۰
پذیرش و اثبات اصالت وجود، مستلزم پذیرش مجعولیت وجود است. به همین جهت، اصالت وجود با مجعولیت آن در تلازم است؛ هرچند این دو مسئله تفاوت هایی دارند. مطابق مبانی حکمت متعالیه، ملاک مجعولیت وجود بر پایه رابط بودن آن تعیین می شود. رابط بودن وجود به معنای «وابستگی صرف به غیر» است. آنچه به علت خود تعلق محض دارد، مجعول واقعی آن نیز به شمار می رود. در مکتب صدرایی، وجود رابط به این معنا جایگاه متفاوتی با وجود رابط در قضایا دارد. اما در اندیشه کانت، به رابط بودن وجود در قضیه حملیه حصر توجه شده است. وی به قصد نقادی برهان وجودی آنسلم، بر این باور است که وجود در قضیه، هیچ افزایشی در مفهوم موضوع ایجاد نمی کند؛ بلکه تنها نقش رابط را دارد. ملاک محمولیت در قضیه، فزون بخشی است که در وجود رابط دیده نمی شود. این وجود رابط که به کلام صدرالمتألهین شباهت دارد، غیر از آن چیزی است که ملاک مجعولیت در حکمت متعالیه تحقیق شده است. ملاصدرا به نوع دیگری از وجود رابط پرده بر می دارد که از تحلیل اصل علیت به دست آورده است و بر اساس آن تمام ممکن ها را عین ربط به ذات حق می داند. ایشان در حوزه قضایا، علاوه بر قضیه مرکبه، هلیه بسیطه را نیز می پذیرد که محمول آن وجود است. کانت این دسته از قضایا را بی معنا می داند و گزاره «خدا وجود دارد» را ترکیبی و تحلیلی نمی شناسد، اما ملاصدرا آن را مفاد ثبوت الشیء قرار می دهد به گونه ای که اگر افزایشی در موضوع ایجاد نمی کند، به دلیل ماهیت نداشتن ذات حق و اصیل بودن وجود است.
۴۸۵۸.

بررسی زمینه ها و دامنه های حقوق معرفتی انسان از دیدگاه کلیفورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اخلاق باور کلیفورد دلیل گرایی حقوق معرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۱ تعداد دانلود : ۶۶۴
یکی از مهم ترین دغدغه ها و مسائل معرفت شناسی، شیوة حصول باورهاست و یکی از مهم ترین رهیافت های نیل به این مقصود را دبلیو. کی. کلیفورد ارائه کرده است؛ وی با اتخاذ رویکرد دلیل گرایی قوی، در پی ریزی بنیان جدیدی برای پذیرش باور، نقش عمده ای داشت. عمده ترین نقطة اتکای وی در این مسیر پیوند میان اخلاق و معرفت شناسی است، به نحوی که هر خطای معرفتی خطایی اخلاقی خواهد بود. معیارهایی که وی برای رعایت حریم حقوق معرفتی، معرفی می کند بسیار سخت گیرانه و دقیق است. ترسیم دقیق فراز و نشیب های تفکر وی و بایدها و نبایدهایش در این موضوع، نشان از آن دارد که کلیفورد با دقت عملی خاصی به باورهای خویش و باورهای اطرافیانش می نگرد. او با صبر و حوصله و هم چون مصلحی که به دنبال اصلاح و دانستن و از همه مهم تر یافتن حقیقت است با شجاعت و تهور خاص خودش به تفکیک باورهای سره و ناسره می پردازد، هرچند او در کنار همة این دقت ها و بی تکلفی ها در پذیرش باورهای درست، خود را از شناخت برخی باورهای حقیقی محروم کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان