ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
۳۷۶۱.

سپهر دین که یرکگور و طور وراء عقل عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عین القضات سپهر دین طور رواء عقل که یرکگور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۷۵۸ تعداد دانلود : ۸۳۹
که یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی ، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. عین القضات همدانی نیز ساحت عرفان و طریقت را با عنوان «طور وراء عقل» نامگذاری کرده و ادراک عرفانی را فراتر از ادراک عقلی و ادراک حسی می انگارد. در این مقاله ما به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست ( سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو زیست اندیشور پرداخته و ویژگی های مشترک آنان را که سرسپردگی، بی قاعدگی، فردیت، بیان ناپذیری و انفسی بودن است، بازگو می نماییم. هم چنین کلید ورود به سپهر دین که از نگاه که یرکگور نومیدی و طلب است را با آن چه عین القضات شرط پای گذاشتن به طور وراء عقل می داند، یعنی شک و طلب، با هم می سنجیم و از پی آن دو، مقام ابلیسی و محمدی عین القضات را به ترتیب با دو مقام ایمان ابراهیمی و عشق مسیحایی که یرکگور بازخوانی می کنیم.
۳۷۶۲.

چالش های فراروی آیین پروتستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت آیین پروتستان کشیش بودن مؤمنان فهم کتاب مقدس چالش های اصلاح دینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۷۵۷ تعداد دانلود : ۶۲۱
امروزه آیین پروتستان از گسترة متنوعی در جهان مسیحیت برخوردار است. آنچه که موجب شد این نهضت از جایگاه متمایزی در مسیحیت برخوردار باشد، تاکید بزرگان این جنبش بر لزوم اصلاحات در کلیسای کاتولیک و ضرورت بازگشت به کتاب مقدس، به عنوان تنها منبع حجیت است. علی رغم میل سران این جنبش، اصلاحات در نهایت به جدایی از کلیسای روم منجر گردید. نهضت پروتستان، با تأکید بر اهمیت فهم افراد از کتاب مقدس، وجود روحانیت و ساختار کلیسایی را مردود شمرده، خود را موظَف به حضور آزادانه و فعال در همة عرصه ها و تحت هدایت عیسی مسیح، به وسیلة ایمان می داند. این رویکرد، چالش های مهمی را برای پروتستان ها و سایر گروه های مسیحی ایجاد کرده است. این پژوهش، با مراجعه به منابع تاریخی نهضت اصلاح دینی و فرقه های برخاسته از آن، درصدد نقد و بررسی خط مشی اصلاحی و بیان مشکلات ناشی از آن است و نشان می دهد که چگونه اتخاذ چنین رویکردی، پروتستان ها را عمیقاً به چالش کشانده، موجبات تفرقه آنها را فراهم آورده است. این پژوهش نمونه ای عینی را در معرض دید جریانات اصلاح طلب قرار می دهد و وقوع برخی مخاطرات ناگوار ناشی از اصلاحات دینی را بیان می کند.
۳۷۶۳.

نقش معرفت برتر در نیل به نجات از دیدگاه اوپانیشادها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آتمن اوپانیشادها سمساره مکشه جنانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۷۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۳۳
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مضامین اوپانیشادها، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب معرفت و نقش بنیادین آن در مسأله ی نجات پاسخ داده شود. مقاله ی پیش رو مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول، از دوران بزرگ تاریخ حکمت هند سخن رفته است. در بخش دوم، از تاریخ نگارش و مضامین اوپانیشادها سخن به میان آمده و گفته شده است که مباحث مندرج در اوپانیشادها چیزی است از جنس مکاشفه و شهود نه دلیل و استدلال. در بخش سوم این نوشتار، بیان شده است که معرفت به آتمن در اوپانیشادها بنیاد نجات است. در این بخش، دو تصویر از معرفت مطرح می شود: 1. معرفت برتر1، 2. معرفت فروتر2. معرفت فروتر معرفتی است اکتسابی که به امور و لذایذ ناپایدار این جهان مربوط است. به همین دلیل، فاقد اهمیّت نجات بخشی است. معرفت برتر همان معرفت بنیاد یا معرفت به آتمن است. این مرتبه از معرفت به حقیقت فناناپذیر مربوط می شود. برای وصول به این مرتبه از معرفت، آدمی باید دل خود را از خواهش های نفسانی پاک کند. چه رهایی از خواهش های نفس و شور خودخواهی است که آدمی را به نجات می رساند. در اوپانیشادها، وصول به مکشه یک نوع تحوّل معرفت شناختی است.
۳۷۶۶.

دموکراسی و اخلاق لیبرالی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اخلاق دموکراسی عقلانیت لیبرالی و لیبرال دموکراسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۷۵۷ تعداد دانلود : ۲۰۷۰
دموکراسی داعیه دار مردم داری و ضدیت با استبداد در چارچوب اضلاع سه گانة «قانون گرایی»، «مشارکت سیاسی» و «نظارت پذیری» است. ولی هدف یاد شده با تکیة صرف بر این اضلاع، دور از دسترس به نظر می رسد. صفحات تاریخ اقدامات سیاه پرشماری از دموکراسی ها را به ثبت رسانده است. آنچه موجب شده دموکراسی با ظاهری انسانی به فرجامی چنین غیرانسانی گرفتار شود، ضعف و یا به عبارت دیگر، فقدان ضلع چهارمی به نام «اخلاق» بوده است. واقعیت این است که دموکراسی با موجودی به نام انسان سروکار دارد که در عین بهره مندی از قوّة خرد، سودجو، خودخواه و استخدام گر است. افتادن قدرت به دست چنین موجودی از هر طریقی، او را به سمت طغیان و زیر پا نهادن هر محدودیتی، از جمله قواعد محدود کنندة دموکراسی سوق می دهد. آنچه موجب می شود انسانی با این خصوصیات، به تکالیف صادره شده از سوی دموکراسی، که نوعاً همسنخ قواعد اخلاقی هستند، گردن نهد، این است که دموکراسی در یک بستر عقلانی و منطقی موجّه ساز اخلاق کشت شود. تنها در چنین صورتی است که انسان سودجو التزام به قواعد دموکراسی را منطقی خواهد یافت و به محدودیت های آن سر خواهد سپرد. اما واقعیت نه چندان آشکاری که وجود دارد، این است که بسیاری از مکاتب مدعی دموکراسی، از فراهم ساختن چنین بستری برای دموکراسی عاجز مانده اند و ادعاهای دموکراسی خواهانة آنها در واقعیات اجتماعی مجال بروز پیدا نمی کند. مقالة پیش رو مسئلة یاد شده را در خصوص لیبرالیسم، به عنوان بزرگ منادی دموکراسی، بررسی کرده است. نتیجة به دست آمده نامناسب بودن عقلانیت لیبرالی برای کشت و باروری دموکراسی را نشان می دهد. در واقع، لیبرالیسم با ترتیب دادن عقلانیت مبتنی بر اومانیسم، فردگرایی، سکولاریسم و سودگرایی در وهلة اول، قواعد اخلاقی را بی اعتبار ساخته، و سپس التزام به قواعد دموکراسی را جز در مواقعی که برای فرد سودی در میان باشد، غیرمعقول نشان داده است.
۳۷۶۷.

تحریری از نقد اشمیت پتری بر اولین مثال نقض گتیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راسل توصیفات معین مثال های نقضی گتیه دونلان تعریف سه جزئی معرفت استراوسون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۵ تعداد دانلود : ۸۸۴
گتیه با ارائه دو مثال نقض ادعا می کند که ممکن است شخص S به گزاره P باور صادق موجه داشته باشد ولی به آن معرفت نداشته باشد. گزاره P در اولین مثال نقض گتیه دربردارنده یک «توصیف معین» است. در این مقاله، با تکیه بر آرای راسل، استراوسون، و دونلان در باب تحلیل جملات حاوی توصیفات معین، تلاش می کنیم تا اولین مثال نقض گتیه را نقض کنیم. به بیان دقیق تر، نشان می دهیم که دلیل معرفت نداشتن شخص S به گزاره P در اولین مثال نقض گتیه این است که یا اصلاً به P باور ندارد و یا به P باور دارد اما P صادق نیست. به این ترتیب، روشن می شود که مثال اول گتیه، برخلاف ادعای او، ناقض تعریف سه جزئی معرفت نیست.
۳۷۷۵.

معرفت شناسی فضیلت: ماهیت، خاستگاه و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی فضیلت اعتمادگرایی فضیلت معرفتی معرفت شناسی تحلیلی مسئولیت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۴ تعداد دانلود : ۹۴۱
معرفت شناسی فضیلت به مجموعه ای از رویکردهای اخیر به معرفت شناسی اطلاق می شود که برخلاف معرفت شناسی تحلیلی، به جای تمرکز بر ارزیابی باور بر ارزیابی معرفتی ویژگی های صاحب باور تمرکز دارد. این مقاله در صدد است تا ماهیت معرفت شناسی فضیلت را تبیین کرده و مهم ترین رویکردهای آن را توضیح دهد. تبیین فضیلت معرفتی به عنوان قوای شناختی قابل اعتماد و ویژگی های مَنِشی، دو رویکرد اعتمادگرایی و مسئولیت گرایی را در معرفت شناسی فضیلت شکل داده است. به دلیل این که ارائه تبیین صحیح از ماهیت این نوع معرفت شناسی در گرو فهم ماهیت فضیلت معرفتی است، این مهم بیش از بقیه عناصر معرفتی مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در ابتدا به خاستگاه معرفت شناسی فضیلت می پردازد و در پایان ضمن اشاره به نقدهای وارد بر این نوع معرفت شناسی از جمله دوگانگی تبیین فضیلت معرفتی، فهم ماهیت معرفت شناسی فضیلت و کارآمد بودن آن را در گرو ارائه تعریفی جامع تر، منعطف تر و منطقی تر از فضیلت معرفتی می داند.
۳۷۷۸.

هستی شناسی پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پیچیدگی پیچیدگی/آشوب هستی شناسی پیچیدگی نوخاستگی پیچیدگی کل گرایی پیچیدگی تکامل گرایی پیچیدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
شناخت هویت امور پیچیده اولین قدم برای ساخت و مطالعه علوم پیچیده است. در هر دوی علوم طبیعی و اجتماعی عموماً از عناصر گوناگونی برای معرفی امور پیچیده نام برده می شود. طبق یکی از رایج ترین نظریات، عناصر «نوخاستگی»، «کل گرایی» و «تکاملی بودن» به عنوان سه عنصر برای هستی شناسی سیستم های پیچیده معرفی می شود. این در حالی است که کل گرایی و تکاملی بودن را می توان با تبیین و تحلیل های فلسفی داخل در عنصر نوخاستگی تصویر کرد. این فرایند از طریق توضیح و تفکیک ویژگی های نوخاسته از یک سو و تبیین کل گرایی و تکاملی بودن به عنوان نظریاتی بر آمده از مبنای فلسفی نوخاسته گرایی، از سوی دیگر میسر می شود. در این صورت کل گرایی و تکاملی بودن، عناصری هستی شناختی نبوده بلکه نظریاتی هستند که بر اساس نوخاسته گرایی قابل طرح هستند.
۳۷۸۰.

تبیین و نقد چیستی فضیلت از منظر لیندا زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موفقیت فضیلت انگیزه لیندا زاگزبسکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۷۵۱ تعداد دانلود : ۹۹۱
زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفت شناس فضیلت محور در صدد است تا دیدگاهش را درباره ی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا می داند. در نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفت شناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس می داند و بر دو مؤلفه ی انگیزه و موفقیت مبتنی می کند. مقاله ی پیش رو کوشیده است مؤلفه های مورد نظر زاگزبسکی را ارزیابی کند. از نتایج این تحقیق آن است که فضایل مشتمل بر انگیزه اند؛ اما از نقش هدایت گرانه ی مورد نظر زاگزبسکی برخوردار نیستند؛ البته باید دیگر مؤلفه ی موفقیت را پذیرفت؛ زیرا نمی توان فضیلتمند بود، اما به هدف فضیلت به طور غالب نائل نشد. بر خلاف دیدگاه زاگزبسکی، نمی توان فضیلت را به لحاظ مفهومی جدا از مهارت های هم پیوند با فضیلت دانست؛ زیرا جنبه ی مهارت دست کم در فضیلت عقلی بیشتر از بُعد انگیزشی دارای اهمیت است؛ به طوری که ارسطو تکنیک را از اقسام فضایل عقلانی می داند. به علاوه، فضایل تنها اکتسابی نیستند؛ زیرا در تاریخ مفهوم فضیلت، برخی توانایی های طبیعی فضیلت محسوب شده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان