فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به خاستگاه نظریه پیچیدگی و تاثیر آن در مدیریت سازمان های آموزشی اشاره می کند. متفکران نظریه پیچیدگی معتقدند سازمان های آموزشی، سیستم هایی خود سازمان، پیچیده و غیرخطی هستند، بنابراین تغییرات آنها را نمی توان با اصول مدیریت سنتی توجیه نمود و مدیریت آنها می بایست مدیریتی خلاق، انعطاف پذیر نسبت به تغییر، بی ثباتی و تنوع، تدوین برنامه های کوتاه مدت، بازدارنده نسبت به تمرکز قدرت و سلسله مراتب و کنترل از بالا به پایین، مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل، و به صورت گروهی و اشتراکی باشد. در مقاله دلالت های ارزشمند این نظریه تحسین می گردند، اما به دلیل ماهیت نسبی گرای مدیریت پیچیده و چگونگی تطبیق سیستم خود سازمان با مدیریت و نحوه عملی مدیریت گروهی، بر رعایت احتیاط در کاربرد عملی آن تاکید می شود. در نهایت نتیجه گیری می شود که مدیریت پیچیدگی مبتنی بر ارتباط مفاهیم مکملی چون نظم/ بی نظمی می تواند مبنای مناسبی برای مدیریت سازمان های آموزشی محسوب شود.
بررسی تطبیقی «وثاقت» در سازمان روحانیتِ شیعه با نهاد کلیسای کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شباهت هایی جزیی میان نهاد کلیسای کاتولیک با سازمان روحانیت در شیعه، سبب گشت تا برخی این دو نهاد را یکسان بینگارند و همان اشکالات وارد بر رفتار آبای کلیسا در نهاد کلیسا، به ویژه در قرون وسطی را بر سازمان روحانیت شیعه وارد کنند. این مقاله براساس متون اصلی هرکدام از این دو مجموعه، به مقایسه امر وثاقت، میان این دو پرداخته و با بیان موارد تشابه و تفاوت میان آنان، به پاسخ شبهه یکسان انگاری میان این دو نهاد می پردازد. گرچه الهی بودن و اتصال به خدا از راه معصوم را از شباهت ها شمرده می شود، اما مصداق آن و همچنین نحوة توجیه این اتصال که مبنای وثاقت است، از اصلی ترین تفاوت ها بوده و یکسان انگاری آنان و درنتیجه ذکر اشکالات وارد بر نهاد کلیسا به سازمان روحانیت شیعه، مخالف اصل انصاف علمی است.
تحلیل های نادرست از قاعدة اعتدال ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعدة اعتدال هستة مرکزی فضیلت گرایی اخلاقی ارسطو است. بر اساس این قاعده، همة فضایل اخلاقی در حد وسط قرار دارند و رذایل اخلاقی همه ناشی از افراط و تفریط در اعمال و عواطف است. شارحان و ناقدان گاه در فهم این قاعدة مهم دچار اشتباه و اختلاف شده اند؛ یکی از نقاط اختلاف تفسیر معناشناختی یا عمل گرایانه از قاعدة اعتدال است؛ تفسیر اعتدال به حد وسط دقیق و به اعتدال کمّی، عدم انطباق قاعدة اعتدال بر همة فضایل، نسبت دادن افراط و تفریط به فضیلت و ایجاد رابطة خطی بین فضایل و رذایل از جمله تحلیل های نادرست در قاعدة اعتدال است. این مقاله درصدد بیان تحلیل های نادرست از قاعدة اعتدال و اصلاح آنهاست.
وجوه اشتراک و شباهت در دیدگاه های معرفت شناختی ملاصدرا و هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه به عنوان دانشی که متکفّل مسائل زیر بنایی است؛ نیازمند اتصاف به صفت تیقّن و یقینی بودن است. در غیر این صورت به عنوان دانش پایه ای نمی تواند مسائل زیر بنایی سایر علوم را در قلمرو خود مورد بحث قرار داده و به وضوح تبیین کند.
هوسرل و ملاصدرا دو فیلسوفی هستند که با وجود تفاوت در نظام فکری شان به مسئله تیقن و ماهیت یقین پرداخته اند. هوسرل با طرح فروکاهش ها «reduce» و اپوخه «epoche» و ملاصدرا با طرح مسئله « اتحاد عقل و عاقل و معقول» راه رسیدن به یقین و کیفیت یقین را شرح داده اند. ما در این نوشتار به وجه اشتراک میان دو فیلسوف از این جنبه معرفت شناسی خواهیم پرداخت.
ملاصدرا با طرح نظریه اتحاد عقل ، عاقل و معقول و نیز پر اهمیت جلوه دادن فاعل انسانی در مسئله شناخت ؛ علم و نفس را از گونه مجردات دانستن و عدم غیبت مجردات از یکدیگر ؛ معنای ویژه ای از یقین را ارائه داده است که مسبوق به سابقه نیست. البته در این معنای یقین نباید جایگاه علم حضوری و ابتنای علم حصولی بر علم حضوری را فراموش کرد.
همین معنای یقین در هوسرل نیز مشاهده می شود . وی آگاهی را ساحت سه جانبه – فعل آگاهی ،اگو، متعلق آگاهی- می داند که با عقل ، عاقل و معقول متناظر هست. و باز این سه امر در اندیشه هوسرل در اتصاف با یکدیگر قرار دارند.هوسرل چونان صدرالمتالهین نقش فاعل شنا سا به عنوان نقطه مرکزی می پذیرد؛ و از آن به عنوان (( اگوی استعلایی )) یاد می کند.
غایت هستی در دین زرتشت و مقایسه آن با آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور به هدفمندی و سیر به سوی مقصدی نهایی، یکی از مبانی اصلی همة ادیان الهی است. آئینی که زرتشت در حدود هفت قرن پیش از میلاد عرضه داشت، همچون دین اسلام، از ادیان توحیدی به شمار می رود. اما گذشت زمان و عدم صیانت متون مقدس زرتشتی از دستکاری های انسانی، تصور جدایی و بینونت ذاتی، میان این دو آیین را تقویت کرده است. این مقاله، پس از واکاوی اصل و لوازم مهم مبداء و معاد در آیین زرتشت، با یافتن اشتراکات بسیاری با اسلام منشأییت توحیدی آن را اثبات می نماید و قابلیت انطباق آن دسته از تعالیم اصیل دین زرتشت را، که حکایت از جهان پس از مرگ و کیفیت آن می کند، با تعالیم قرآنی تأیید می کند.
بررسی نظریة لیمن دربارة فلسفة سیاسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نخستین نوشتاری است که به بررسی نظریة الیور لیمن دربارة فلسفة سیاسی اسلامی می پردازد. دغدغة اصلی لیمن، نقد تفاسیر و رهیافت های موجود دربارة مطالعه فلسفة سیاسی اسلامی است. وی فلسفة سیاسی اسلامی را متأثر از مکتب نوافلاطونی و نوارسطویی می داند. بر این اساس، صفت «اسلامی» در این فلسفه را نه به معنای محتوایی، بلکه به معنای تمدنی می پذیرد. اما نظریة لیمن در هر دو وجه انتقادی و ایجابی ناموفق است. وی در وجه انتقادی، برداشت درستی از تفاسیر و رهیافت های موجود ندارد و در وجه ایجابی نیز به فهم مناسبی از رابطة میان وحی و عقل یا دین و فلسفه دست نیافته است.
پیچیدگی و اندیشه ی سیستمی، رویکردی تطبیقی به بنیان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم پیچیدگی با مفاهیمی همچون نوپدیدی، لبه آشوب و سازش پذیری نگاهی تازه به پدیده های اجتماعی و انسانی را پیش نهاده و تببینی متفاوت را فراهم آورده است. بسیاری سیستم های پیچیده ی اجتماعی- فنی رفتارهایی را نشان می دهند که توصیف و فهم دقیق آنها جز با بهره گیری از دیدگاه های علوم پیچیدگی شدنی نیست.
نوشتار پیش رو به این پرسش می پردازد که تفاوت های اساسی میان نگرش سیستمی و اندیشه ی پیچیدگی چیست و تمایز رویکرد تبیینی در آن دو کدام است. در این راستا با تاکید بر فرجام شناسی شاخه های گوناگون آن دو و بررسی تطبیقی- نقادانه برخی نوشته های نظری تلاش می شود پاسخی برای این پرسش پژوهشی فراهم آید.
نشان داده می شود که تفاوت های رویکرد سیستمی و پیچیدگی را می توان در هشت حوزه ی کلی مشخص کرد که تصویری کلان از قلمرو آنها را فرارو می نهد و مرزهای کاربست و محدودیت های این دو رویکرد تحلیلی را می نمایاند، تصویری که برای شناخت بهتر توان تحلیلی رویکرد سیستمی و پیچیدگی و به کارگیری درست آنها اهمیت بسیاری دارد.
طبیعت گرایی علمی و فراطبیعت گرایی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
تبیین و تفسیر پدیده های طبیعی فرایند پیچیده ای است، زیرا عوامل متعددی چون تجربه، منطق و باورهای گوناگون روش شناختی، هستی شناختی و حتی دین در آن نقش دارند. طبیعت گرایی علمی با دو خوانش متافیزیکی و روش شناختی می کوشد این تفسیر را با زدودن نقش پاره ای از عوامل مذکور، ساده سازد و مدعی است طبیعت گرایی روش شناختی از مؤلفه های لازم علم است و توصیه می کند که ما در تبیین پدیده های طبیعی باید چنان رفتار کنیم که گویی واقعیتی جز ماده نیست و فرض می گیرد که علل غیر مادی، اعم از مخلوق (ذهن، روح) یا نامخلوق (خدا)، در فهم ما از جهان مادی تأثیری ندارند. جستار کنونی به بررسی این مدعا می پردازد.
آرای هراکلیتوس درباره ی جنبش ذاتی طبیعت و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که همواره در طول تاریخ فلسفه، محل بحث و گفت وگو بوده، مسأله ی جنبش ذاتی طبیعت یا به تعبیر عام تر، صیرورت و دگرگونی آن است. تا آن جا که تاریخ فلسفه نشان می دهد، اندیشه ی فیلسوفان همواره میان ثبات و تغییر، مردد بوده است: برخی به کلی، واقعیت داشتن حرکت در طبیعت را انکار کرده و تغییر و تحولاتِ مشهود را ساخته و پرداخته ی ذهن تلقی کرده اند؛ برخی دیگر اما، از حرکت به مانند حقیقتی انکارناپذیر سخن گفته و آن را مبنای نظام فلسفی خویش قرار داده اند. در میان فیلسوفان یونانی، اولین کسی که با انکار ثبات، از تغییر و جنبش دائم اشیائی طبیعی سخن به میان آورده، هراکلیتوس است. در میان فیلسوفان مسلمان نیز بیش از همه، ملاصدراست که از جنبش ذاتی جوهر اشیا سخن گفته و آن را یکی از ارکان مهم حکمت متعالیه ی خود دانسته است. هراکلیتوس بر مبنای چهار اصل مهم فلسفه ی خود، یعنی لوگوس، تغییر، تضاد و وحدت در عین کثرت، به تبیین اصل تغییر و صیرورت در طبیعت پرداخت و آن را ویژگی اساسی و فراگیر و نافذ عالم طبیعت دانست. ملاصدرا نیز با ابتنا بر اصول مهم فلسفه ی خود، همچون اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت را از عوارض تحلیلی وجود دانست و ثابت کرد که حیثیت حرکت، از حیثیت وجود اشیا، انفکاک ناپذیر است. این مقاله پس از تحلیل اندیشه ی هراکلیتوس و مقایسه ی آن با آرای ملاصدرا نتیجه گرفته است که به رغم تفاوت های آشکاری که میان دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد، ارائه ی تفسیر نزدیک به هم و تقریب آرا ایشان درباره ی جنبش ذاتی طبیعت، امری ناممکن نمی نماید.
انسان، شیطان و خدای میلتون و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر پژوهشی است تحلیلی- انتقادی درباره جایگاه انسان و عجین شدن او با مسائل دینی و موضوع نافرمانی و عصیان. علاوه بر این، مباحثی مانند: پاداش، عقوبت، رستگاری و نجات نوع بشر در دو اثر بزرگ ادب جهان «مثنوی» مولانا و «بهشت گمشده» میلتون مورد بحث و تأمل تطبیقی قرار گرفته است. اشعار و اندیشه های مولانا در ایران و جهان قبول خاص و عام یافته است. مولوی یکی از چند شاعر برتر زبان فارسی و جهان به شمار میآید؛ عموماً میلتون را نیز بزرگترین شاعر انگلیسی، پس از شکسپیر میدانند و «بهشت گمشده» وی را بزرگترین منظومه داستانی انگلیسی. این اثر از بزرگترین حماسههای الهی- انسانی است که به زبانهای جدید سروده شده و مقایسه این دو اثر حتی در یک زمینه مقایسه سخن و اندیشه دو ملت و دو فرهنگ کهن و ریشهدار است. نگارنده در این مقال میکوشد تا با بررسی وجوه مشترک و متضاد اشعار این دو شاعر بزرگ در موضوع انسان، خدا، شیطان و جهان و تحلیل هر یک، به مقایسهای تحلیلی و انتقادی در این راستا دست یابد.
آگاهی پدیداری از منظر نظریه های بازنمودی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مهم در معرفت شناسی واقعیات غیرفیزیکی، آگاهی پدیداری است. ادعای اصلی فیزیکالیسم و از جمله نظریه بازنمودی ذهن این است که تبیین حقیقی رویدادها تنها از طریق تبیین های فیزیکی امکان پذیر است، از این رو می توان تبینی بر پایه قوانین فیزیکی و عینی از چنین واقعیاتی ارائه نمود. در مقابل این دیدگاه، پدیدارگرایان(تحلیلی) معتقدند تجربیات آگاهانه و جنبه سوبژکتیو آگاهی پدیداری به تبیین های فیزیکی، عینی و علوم شناختی تن نمی دهند. این مقاله سعی دارد بعد از صورت بندی مسئله آگاهی پدیداری بر اساس ذهنیت قائم به تلقی مدرِک، راه حل های نظریه های بازنمودی ذهن را مطرح و نقدهای وارد بر آن را بیان کند و به این مسئله بپردازد که آیا نظریه های بازنمودی می تواند چارچوب نظری قابل قبولی برای تبیین علی مسئله آگاهی پدیداری به دست دهد؟
کلیسای پروتستان، بنیادگرا یا لیبرال؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیحیت از جمله کلیسای پروتستان، در طول حیات خویش با چالش های مختلفی روبه رو شده است. یکی از این چالش ها، پیدایش الهیات لیبرال بود. نهضت اصلاح دینی، که در قرن شانزدهم به قصد بازاندیشی در باورهای مسیحیت پدید آمد، در برابر این چالش چه واکنشی از خود نشان داد؟ اینکه نهضتی بخواهد به باورهای دینی موجود نگاه تازه ای بیندازد، موهم این است که گویا قصد دارد به برخی اصول بی توجهی کند، یا از آنها دست بردارد. درحالی که کلیسای پروتستان با اصرار بر باورهای پذیرفته شده در کلیسای اولیه مانند تثلیث، تجسد و فدا، نشان داد که در برابر این چالش ها مقاومت کرده و از این باب تحول چندانی را نپذیرفته است.
عرفان ابن سینا در آثار فرانسویان دو سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات رابطه فلسفه با علوم دیگر
در قرن نوزدهم با پیدایش مکتب های ادبی در فرانسه و توجه به آثار ادبی و عرفانی مشرق زمین، کار نویسندگان و مترجمان رسائل و نوشته های ابن سینا آغاز شد. آن ها ابن سینا را ابن سینای ارسطویی که ناقل میراث ارسطویی و نوافلاطونی به غرب بود می شناختند.
فرانسویان این پرسش را مطرح کردند که چرا ابن سینای ارسطویی به نگرش های عرفانی پرداخته است. آن ها با طرح این مسئله که آیا می توان بین این دو جریان فکری وحدتی ایجاد کرد یا نه، در آثارشان به سه گونه نظریه مبادرت ورزیدند. گروهی تلاش کردند تا پیوندی بین آثار عرفانی او با نگرش ها و نوشته های فلسفی بیابند و گروهی از محققان درباره شخصیت و آثار عرفانی او تردیدی نکردند و با صراحت گفتند که ابن سینا در آثارش از مراحل سیر و سلوک عارفانه و مکاشفاتی ذکر می کند که قالبی رمزگونه و استعاری دارد که نشان از تجربه شخصی و عملی اش می باشد، و گروه سوم او را فیلسوفی ارسطویی معرفی کردند که صرفاً ناقل سخنان صوفیان و عارفان بوده است. ما در این مقاله توصیف و تحلیل این سه دیدگاه خواهیم پرداخت.
ایمان می آورم تا بفهمم؛ تحلیلی برون گرایانه از دیدگاه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادعای نامأنوس الهی دان آگوستینی مبنی بر مشروط بودن فهم به ایمان ظاهراً با اشکالات متعدّدی مواجه است. ما با تحلیل، نقد و ردّ اشکالات مزبور، جایگاه معرفت شناسانة ادعای این الهی دان را نیز تبیین خواهیم کرد. این مقاله شامل دو بخش است. در بخش نخست، با تفکیک دو رویکرد متفاوت درون گرایی و برون گرایی در باب مسئلة توجیه معرفتی، نشان خواهیم داد که اشکالات مزبور ناشی از تعهّد به وظایفی معرفتی است که از سوی رویکرد درون گرایی بر فرد تحمیل می شود. بنابراین اگر لزوم تعهّد به چنین وظایفی مرتفع شود، آنگاه اشکالات مزبور نیز منحلّ خواهند شد. رویکرد برون گرایی دقیقاً همین کار را برای ما انجام می دهد. سپس نشان خواهیم داد که اگر چه برون گرایی به خوبی قادرست شرایط مورد نیاز جهت ارائه یک معرفت شناسی عمومی را تأمین کند؛ ولی در مبانی خود متّکی به پیش شرطی است که فقط با تبیینی مؤمنانه فراهم می شود. در بخش دوم مقاله اثبات خواهیم کرد که صرفاً ادعای الهی دان آگوستینی می تواند زمینة مناسبی را برای پیش شرط مزبور فراهم کند.
برهان جایگشت علیه رئالیسم متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم ایده ای است شهودی که عموم انسان ها آن را به طور صریح یا ضمنی پذیرفته اند. کم تر کسی هست که وجود اشیای مستقل از ذهن یا ارتباط میان صدق و اوضاع جهان را نپذیرد، اما چگونگی ارتباط زبان با واقعیت محل بحث های زیادی است. یکی از نظریاتی که با شهود ما سازگاری بیش تری دارد انطباق میان اجزای زبان با عناصر عالم خارج است؛ اما مانند بسیاری دیگر از ایده های شهودی با تدقیق در این مسئله، ایرادات مهمی به این تلقی ساده از انطباق میان جهان و زبان وارد می شود. هیلاری پاتنم، فیلسوف نام دار معاصر امریکایی، نوعی خاص از رئالیسم را که خود «رئالیسم متافیزیکی» (از این پس به اختصار، رئالیسم) می خواند و مدعی چنین دیدگاهی دربارة ارتباط زبان و جهان است نقد می کند؛ وی در این راه از استدلال های مبتنی بر نظریة مدل نیز بهره می گیرد. نظریة مدل بخشی از علم ریاضیات است که روابط میان زبان و تعبیرهای زبان را بررسی می کند. متن حاضر سعی در توضیح، تحلیل، و نقد کم تر فنی و بیش تر شهودی «استدلال جایگشت» دارد که پاتنم علیه رئالیسم طرح کرده است. آن چه پاتنم در این استدلال سعی در نشان دادن آن دارد این است که مدلول یا مصداق عبارات زبان در نگاه رئالیستی قابل تثبیت شدن نیستند.
مقایسه «وجود و ماهیت» در فلسفه توماس آکوئینی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه های توماس آکوئینی و ملاصدرا با اتکا بر اعتقادات مذهبی و دینی بر شالود ة کلمة «وجود» بنا شده است. توماس در میان فلاسفة مسیحی قرون وسطی تفوق فعل وجود را بر ذات کاملاً درک کرد. درواقع آن چه برای توماس در مرتبة اول اهمیت قرار دارد، اولویت هستی و وجود است و ملاصدرا نیز در فلسفة اسلامی با قراردادن وجود (و نه موجود) به عنوان موضوع مابعدالطبیعه، انقلاب بنیادینی در تفکر اسلامی به وجود آورد. هرچند توماس و ملاصدرا، در اعتقاد به وجود اعلی و صفات او با یک دیگر اختلاف نظری ندارند، هنگام بیان و وصف و در خصوص تشریح ساختار وجود، مغایرت هایی میان آنان بروز می کند. در این مقاله کوشیده ایم به مقایسة آرا و اندیشه های این دو فیلسوف در خصوص مباحث هستی و ذات یا وجود و ماهیت بپردازیم.
بررسی دیدگاه جی. ال. مکی درباره شر از منظر فلسفه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله شر از مسائلی است که برخی فیلسوفان ملحد، آن را دلیلی برای رد وجود خداوند عنوان کرده اند. جی. ال. مکی از جمله فیلسوفانی است که در مقاله "" شر و قدرت مطلق "" ( Evil and Omnipotence )، در صدد آن است که اثبات کند، شر موجود در عالم با برخی صفات خداوند ، همچون قدرت مطلق و خیر مطلق منافات دارد، در نتیجه متأله یا باید به وجود خدا بدون این صفات معتقد باشد یا باید اساساً منکر وجود خدا شود. از منظر فلسفه اشراق ساختار استدلالی مکی در مسأله شر قابل قبول نیست. سهروردی با قضایای مقوم مکی مخالف است. او خداوند را خیر محض و شر را امر عدمی می داند و تعلق نگرفتن قدرت واجب الوجود به محالات ذاتی را محدود کننده قدرت او به حساب نمی آورد، به علاوه معتقد است وجود شر با هیچ یک از کمالات خداوند منافات ندارد و شر قلیل موجود در هستی، لازمه عالم مادی است و فقدان شر قلیل بی تردید حکمت خداوند را زیر سؤال خواهد برد.
تحلیل هستی شناختی ابن سینا از اوسیای ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
ابن سینا نخستین فیلسوف مسلمان است که به طور دقیق به پیوند عمیق مفهوم ارسطویی اوسیا با وجود و ناهمگونی های معنا شناختی آن، توجه نموده است و کوشیده تا از طریق تحلیل هستی شناسانه معنای ارسطوئی اوسیا، نقصان اندیشه ارسطو را ترمیم نماید. ابن سینا از مفهوم ماهوی اوسیای ارسطو به «ما کونه فی الواقع لا فی موضوع» تعبیر می کند و مفهوم غیر ماهوی آن را در خود وجود منحصر می سازد. به این طریق، ابهام در موضوع و مسائل متافیزیک مرتفع می گردد و ظرفیت فلسفه ارسطو در تاسیس یک نظام فلسفی وجودشناختی نمایان می گردد. از نظر این قلم، ژرف نگری و دقت نظر ابن سینا در فهم درست این مفهوم محوری ارسطو حاکی از قوت و اعتبار نظرات او در ارسطوشناسی است.
بررسی تطبیقی آموزة گناه نخستین از نظر اسلام و مسیحیت با تکیه بر آرای علامه طباطبایی و آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
آموزة گناه نخستین یکی از اصول اعتقادی مسیحیان است؛ بر اساس این آموزه، طبیعت بشری به علت گناه آدم، گناه آلود شده است، لذا برای نجات، لازم است عیسی قربانی شود. آگوستین این موضوع را به شکل مفصلی مطرح می کند. به نظر او، آدم برای زندگی بهشتی خلق شده بود و هویتی خداگونه داشت، اما بر اثر نافرمانی، آن را از دست داد و بر زمین هبوط کرد و با مرگ مواجه شد. گناه آدم دامن تمام انسان های بعدی را گرفت و عیسی با مرگش، خود را فدیة گناهان بشر کرد. دین اسلام اعتقادی به این آموزه ندارد. به اعتقاد علامه طباطبایی، آدم (ع) از ابتدا برای زندگی زمینی خلق شده بود و سکونتش در بهشت، مقدمه ای برای آن بوده است. آدم مخالف امر الهی عمل نکرد، زیرا مخالفت وی با نهی ارشادی بوده است. و عمل او ترک اولی محسوب می شود. با توبة آدم و قبولی آن در نزد خداوند، مقامِ آدم تغییری نکرد، بلکه مکان و کیفیت زندگی وی تغییر کرد. این تحقیق درصدد است که ضمن بررسی پیشینه گناه نخستین، نظر خاص آگوستین در مسیحیت و علامه طباطبایی در اسلام، و مبانی اعتقادی آن ها را در مورد این آموزه ارائه دهد.