در مبحث وجود ذهنی، آنچه از بُعد معرفت شناختی مورد توجه است این است که آیا صورت ذهنی از خارج حکایت میکند؟ و آیا ماهیت این صورت با ماهیت شیء خارجی یکی است؟
حکیمان مسلمان با پیش فرض بداهت علم با بحث وجود ذهنی برخورد کرده اند. بنابراین، پاسخ آنها به پرسش نخست مثبت است. در برابر پرسش دوم، گروهی به عینیت ماهوی باور دارند. اینان برای اثبات مدعای خود گاه به بداهت و گاه به استدلال متوسل شده اند. گروهی نیز نظریه اشباح حکایتگر را ارائه کرده اند که بر اساس آن، ذهن کاشف از عین است، اما ملاکی که این نظریه برای حکایت ذهن از عین به دست می دهد روشن نیست.
در مواردی نیز، این نظریه از تبیین ادراک ناتوان است. نظریه عینیت ماهوی، تبیین روشن تری برای حکایت ذهن از عین ارائه می دهد، اما اشکال این نظریه اولاً برهانی نبودن آن و ثانیاً ناسازگاری هایی است که هم در درون این نظریه و هم در تقابل این دیدگاه، با برخی مواضع فلسفی دیگر مثل بحث اصالت وجود و اعتباریت ماهیت رخ می نماید
ما در این مقاله با الهام از چگونگی شناخت واجب تعالی و بهره گیری از دیدگاه حکیمان متقدم، ادراک اشیا را به شناخت صفات و خواص و آثار آنها تفسیرکرده ایم.
In this paper I explore surprising parallels in the arguments between dualists and materialists in the philosophy of mind in India and the West. In particular, I compare the Nyaya School of India with Cartesian dualism and its Western defenders and the Carvaka School of India with contemporary Western materialists.