فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأملی در افسانهی استدلال: نقدی بر تأملات دکتر سعید زیباکلام پیرامون عقل، استدلال و عقلانیت
حوزههای تخصصی:
شاید تأملات و نوشتههای دکتر سعید زیباکلام از آنرو که مخالف مشهورات است، بعضا مورد توجه یا بیاعتنایی و یا حتی انتقادات جدی باشد. هر چه باشد، ایشان با دغدغهی شکستن بت علم پوزیتیویستی در جامعهی معاصر، تأمل میکند و مگر نقد مدرنیته بدون نقد عمود خیمهی آن که علم و تکنیک است، راه به جایی میبرد؟ البته این دغدغهی ایشان، لزوما نشان از حقانیت و بیاشکالی آنچه که ایشان مینگارند نیست؛ بلکه صحبت اینجاست که چه خوب است اهالی فلسفه و منطق، وقتی که با این جنس سؤالات و ابهامات راجع به فلسفه مواجه میشوند، به جای برآشفتن، لحظهای درنگ کرده و ظرفیت فکر و فلسفه را در پاسخ به سؤالات طرح شده به کار گیرند. مگر نه این است که در ذات فلسفه، گفتوگو است. خوب تاکنون اندیشیدهایم که چرا چنین است. تاکنون اندیشیدهایم که آیا سؤال میتواند بدون ربط و نسبتی با امکان و ماهیت هر عصر و زمانهای طرح بشود؟ آیا تاکنون درنگ کردهایم که چه بسا بسیاری از سؤالاتی که به راحتی از کنار آن میگذریم و میخواهیم با بیاعتنایی آنها را محو کنیم، سؤالات عصر و زمانهی ما باشد که بر زبان انسان معاصر جاری میشود؟ و مگر میتوان عصر و زمانه را با بیاعتنایی و بیتوجهی تغییر داد و دگرگون کرد؟ ما اعتقاد داریم که این مجله ظرفیت آن را دارد که محفلی باشد برای گفتوگو و تضارب آراء، به امید روشن شدن آنچه که حق است. در همین راستا تأمل دکتر سعید زیباکلام را که در شمارهی قبل با عنوان «پای استدلالیان چوبین بود» چاپ شد، برای بررسی و نقد، خدمت یکی از اهالی فلسفهی اسلامی بردیم و ایشان هم با کمال تواضع و احترام درخواست ما را پذیرفتند و این مطالب را به رشتهی تحریر درآوردند.
تاملات خودنوشت
اختلاف در تفسیر ایدهی پدیدارشناسی هگل؛ دلایل، دسته بندی و ارزیابی نقدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی برای هگل، ایده ای است که در کتاب پدیدارشناسی روح تعین یافته است. اهمیت این نکته در آن است که وارونِ برخی ارزیابی ها که کل فلسفه ی هگل را نوعی ارزیابی پدیدارشناسانه به معنای هگلی آن تلقی می کنند، ما باید از پدیدارشناسی، ایده ی مشخصی را مراد کنیم که دارای مسئله ، کارکرد و جایگاه مشخص در دستگاه فکری اوست. ولی بنا به دلایلی که باید در این مقاله بررسی شوند، درباره ی سرشت این ایده و کلان مسئله و برنامه ی آن میان شارحان برجسته ی هگل اختلافات مهمی پدید آمده که نمونه ی آن در تاریخ فلسفه کمتر پیش آمده است. مسئله ی این مقاله در همین راستا شکل می گیرد. این مقاله ابتدا دلایل اصلی پیدایش اختلاف را بررسی می کند و سپس می کوشد طرح مشخصی بیابد که تفسیرهای متنوع پدیدارشناسی هگلی به یاری آن دسته-بندی شوند؛ و در پایان با ارزیابی نقدیِ کلیت روی کرد شارحان پدیدارشناسی، تلاش می کند تا ضرورتِ عرضه ی راه کاری برای یافتن نوعی «جمع تفسیری» در فهم این ایده ی مهم هگلی را نشان دهد.
عام گرایی اخلاقی عبدالجبار معتزلی و دیوید راس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
کتاب درباره وحدت عقل
ارزیابی فلسفی و دلالت های سیاستگذارانه تأثیرات چهارمین موج توسعه علمی و فناورانه بر فرهنگ و جامعه: ملاحظاتی از دیدگاه عقلانیت نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نقادانه تحولات اجتماعی و تأثیرات متقابل عواملی که در صحنه حیات آدمی، احوال و شیوه زیست افراد و جوامع را شکل می دهند از دغدغه های اصلی آن دسته از متفکران معاصر است که می کوشند از ابزارهای نظری برای راهگشایی در حوزه های عملی بهره بگیرند. در مقاله حاضر کوشش شده است به شیوه ای انتقادی و از دیدگاه ملاحظات فلسفی- نظری متکی به رویکرد عقلانیت نقاد و با تکیه به داده ها و اطلاعات تجربی، برخی آثار و عوارض فرهنگی- اجتماعی تغییرات گسترده ای که به علت پیشرفت بیسابقه علوم و فناوری های مدرن در حال پدیدار شدن است، مورد ارزیابی قرار گیرد. در بخش نخست مقاله توضیحاتی در باره چهارمین موج توسعه علمی و فناورانه ارائه می گردد. در بخش دوم برخی تبعات پیشرفت هایی که در زمینه این علوم و فناوری حاصل شده و یا در حال حصول است بر فرهنگ و جامعه بررسی خواهد شد. توجه اصلی این پژوهش فلسفی ناظر به گزینه هایی است که در برابر انسان مدرن و در ارتباط با تحولات بی وقفه علوم و فناوری-های جدید قرار دارد. در سومین بخش مقاله شماری از آموزه های سیاستگذارانه برای دست اندرکاران سیاست ها و سیاستگذاری ها در ارتباط با تأثیرات موج چهارم توسعه علمی و فناورانه بر اجتماع و فرهنگ در ایران ارائه شده است
برهان های عدمی (22 برهان از طریق نیستی ها بر وجود خدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات بهار ۱۳۸۹ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
تحلیلی انتقادی بر اقسام و ادله نسبیت در اخلاق
حوزههای تخصصی:
بر اساس تعریف برگزیده ما، مطلق بودن اخلاق به معنای معتبر بودن برخی احکام اخلاقی بدون هیچ قید و شرط، یا مقید نبودن هیچ حکم اخلاقی به قیود ذهنی و غیر واقعی است و نسبیت اخلاق هم به معنای آن است که همه احکام اخلاقی با قید و شرط معتبرند و اعتبار هر حکم اخلاقی وابسته به قیودی ذهنی و غیر واقعی، مانند دستور، سلیقه و قرارداد است.
در ادامه، این پژوهش به نقد مبانی و مهم ترین دلائل نسبیت اخلاقی پرداخته، تناقض های نظری و پیامدهای غیر قابل قبول التزام عملی به آن را برمیشمرد. ضمن آنکه مکتب اخلاقی اسلام با نسبیت اخلاقی سازگار نیست و باید این مکتب را واقع گرا و مطلق گرا دانست.
روش شناسی دیویدسون در باب معنا و تعبیر رادیکال و انتقادات دامت به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیویدسون با تأثیرپذیری از فیلسوفانی چون فرگه، تارسکی و کواین، به طرح نظریة معنایی می پردازد که حاوی نظریة صدقی به شکل نظریة صدق تارسکی است. نظریة دیویدسونی، از یک سو، صوری و شرط صدقی و از سوی دیگر تجربی است؛ از این رو، کاربرد آن برای ارائة تعبیری از زبان و سخنان گویندگان، منوط به برآورده شدن محدودیت هایی صوری و تجربی است. محدودیت های صوری را دیویدسون، از کارهای تارسکی در باب کفایت صوری تعریف صدق می گیرد و برای آزمودن تجربی، آن را به معبر رادیکال می سپارد. دیویدسون عناصر دیگری نیز در کارهای خود وارد می کند؛ همچون پایبندی به کل گرایی و نیز، لحاظ الگوهایی عقلانی که تحت اصولی مانند اصل حسن ظن مطرح می شود. دامت دربارة بخش های گوناگون نظریة معنای دیویدسونی انتقادات صریح و گوناگونی مطرح می کند. وی کاربرد مفهوم صدق را در قلب یک نظریة معنا نمی پذیرد و معرفت صریح به شروط صدق در این نظریه ها را مشکل ساز می داند. در این نوشته، پس از بیان نظریة معنای دیویدسون، چارچوب پروژة تعبیر رادیکال را معرفی و در ادامه، مهم ترین انتقادات دامت را بر آن بیان می کنم. در نهایت بررسی خواهد شد که آیا انتقادات دامت، با توجه به نوع و حد ادعاهای دیویدسون، پذیرفتنی است یا خیر؟
هرمنوتیک دیالکتیک گادامر
تفسیر هایدگر از آزادی در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود بینی آزاد سازد. به نظر هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی در استعلایی بودن و فرا روی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن گردیده و آن را اساس نقد خویش در هر سه ساحت نظر، عمل، و مواجهه با زیبایی قرار داده است. در نقد اول آزادی در ساحت شناخت بدین نحو آشکار می شود که شناخت مستلزم یافتِ پیش مفهو می از موجودات است. در اخلاق، آزادی در تبعیت از قانون و خود انگیختگی اراده ظهور می کند. ولی در ساحت مواجهه با امر زیبا آزادی محدود به هیچ قید و شرطی نیست و به عبارت دیگر از قید، مفاهیم، غایت، تملک و قوانینِ از پیش تعیین شده رهاست. بنابراین، آزادی در ساحت هنر، آزادی اصیل است؛ پس آنتولوژیِ (هستی شناسی) تقدیر و مواجهه با زیبایی برای نقد اول و دوم و سوم، اساسی است؛ چرا که هنر و مواجهه با امر زیبا به طور کامل، به واسطه مشارکت لذت بخش در هماهنگی، اساس عقل نظری و عملی و قوه حکم را آشکار می کند.