فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش زوج درمانی اسلام محور بر تعهد زناشویی زوجین شهر اراک بوده است. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر اراک در سال 1389ـ1390 بوده است. نمونة این پژوهش، 30 زوج از والدین دانش آموزان دبستان دخترانه شهر اراک بوده که به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (پانزده زوج) و کنترل (پانزده زوج) جایگزین شده اند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه تعهد زناشویی بوده است. متغیر مستقل، آموزش زوج درمانی اسلام محور بود که در هفت جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شده است. یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش تحلیل کواریانس تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد که آموزش زوج درمانی اسلام محور، تعهد زناشویی زوجین و ابعاد آن، یعنی تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری زوجین را افزایش داده است (001/0P<).
نقش معنویت و دین داری درکار، بر مهارت های کارآفرینی کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: در جهان چالش¬برانگیز کنونی، اگر افراد نتوانند زندگی کاری لذّت¬بخشی تجربه کنند، با مشکلات جدّی در سلامت روان رو¬به¬رو می¬شوند. هدف این پژوهش تعیین نقش معنویت و دینداری، در کار بر مهارت¬های کارآفرینی کارکنان دانشگاه و مقایسه زنان و مردان شاغل از نظر معنویت و دینداری در کار بود. بدین ¬منظور 117 نفر از کارکنان بخش آموزش دانشگاه تهران به¬روش نمونه¬گیری در¬ دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه¬های سنجش معنویت هال و ادواردز، دینداری در کار، لین و همکاران و مهارت¬های کارآفرینی شفیع¬آبادی و فکری پاسخ دادند. نتاج حاصل از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون حاکی از همبستگی مثبت معنادار بین معنویت و دینداری در کار با مهارت¬های کارآفرینی و هم¬چنین قدرت¬ پیش¬بینی¬کنندگی بالای معنویت و دینداری در کار برای مهارت¬های کارآفرینی بود. هم¬چنین میانگین نمره¬های معنویت و دینداری در کار زنان به¬طور معناداری بالاتر از مردان بود. یافته¬ها مؤکّد آن است که توجه به منابع دینی و معنوی مراجعان در مشاوره می¬تواند به سلامت حرفه¬ای و در نتیجه سلامت روان آن¬ها منجر شود.
نظریه توحید در شادکامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار آن است که روشن سازد با توجه به ساختار دو بعدی شادکامی (نشاط ـ رضامندی)، تئوری شادکامی از نظر اسلام کدام است و چه چیزی میتواند تحقق شادکامی را تبیین کند. این پژوهش، یک بررسی کتابخانهای است. بدین منظور، آن بخش از منابع اسلامی (قرآن و حدیث) که مربوط به این مسئله میباشد، مشخص و با استفاده از روش تحلیل محتوا (متن) مطالعه شده اند. نتایج نشان میدهد که تئوری شادکامی در اسلام، بر «توحید» مبتنی است که به معنای «واقعیتشناسی توحیدی» و «هماهنگسازی با واقعیتهای توحیدی»ِ مربوط به شادکامی میباشد. بر اساس این تئوری، شادکامی بر واقعیتهایی مبتنی است که توسط خداوند متعال تقدیر شده و دستیابی به آن نیز راه خاصی دارد که باز توسط خداوند متعال تنظیم شده است. شناخت این واقعیتها و پذیرش آنها، از سویی موجب «رضامندی» از تقدیرهای خداوند متعال میشود، چون آنها را مبتنی بر «خیر» میبیند. همچنین موجب «نشاط» میشود، چون لذتهای مورد نیاز را بر اساس الگوی الهی آن تأمین میکند.
بررسی تاثیر ادراک مفهوم خداوند بر احساس افسردگی، اضطراب و تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خداوند، تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین می کند. و در طول دهه گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر، مورد برسی پژوهش گران قرار گرفته است (هاید، 1990). تاثیر ادراک افراد از مولفه های مختلف این مفهوم بر بهداشت روانی افراد توجه بسیاری از متخصصان روان شناسی، را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر ادارک مفهوم خداوند بر احساس تنیدگی، اضطراب و افسردگی صورت گرفته است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های مفهوم خداوند گورسوچ و مقیاس DASS مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی داده ها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه به کار گرفته شد نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که ادراک خداوند به عنوان نیک خواه، ارزش مند و لایتناهی با افسردگی رابطه منفی و ادراک خدای نامربوط و خدای تنبیه گر با افسردگی رابطه مثبت داشت. تنیدگی نیز با ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند لایتناهی رابطه منفی و با مولفه خداوند تنبیه گر رابطه مثبت داشت. همچنین ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند تنبیه گر با اضطراب رابطه مثبت داشت.
بررسی سهم تاثیر جهت گیری مذهبی بر سلامت روان در مقایسه با عوامل جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی میزان تاثیر جهت گیری مذهبی بر سلامت روان و ابعاد آن در مقایسه با میزان تاثیر سایر عوامل جمعیت شناختی پژوهش است. برای آزمون فرضیه پژوهش، با مراجعه به دو مرکز بازآموزی معلمان شهر تهران در سال تحصیلی 85 ـ 86 تعداد 382 نفر از معلمان شاغل به تدریس به صورت نمونه در دسترس برگزیده شدند. همه افراد شرکت کننده به «پرسش نامه سلامت عمومی» (28- (GHQ و «مقیاس جهت گیری مذهبی» پاسخ دادند. هر دو مقیاس از روایی و اعتبار مناسب برخوردارند. سپس داده ها با روش همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل و روش تحلیل رگرسیون لوجتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان متغیرهای اصلی و جمعیت شناختی پژوهش، تنها مؤلفه جهت گیری مذهبی(کل) مناسب ترین متغیر برای پیش بینی سلامت روان افراد شرکت کننده در پژوهش می باشد.
رابطه بین ابعاد جهت گیری مذهبی با سلامت روانی و اختلالهای روانشناختی
حوزههای تخصصی:
"
به منظور بررسی رابطه بین ابعاد جهتگیری مذهبی و ابعاد مختلف سلامت ـ اختلال روانی، 120 دانشجوی پسر و دختر از دانشگاه تهران با شیوه نمونهبرداری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. جهتگیری مذهبی با استفاده از مقیاس امکان ارزشیابی چهار بُعد مرتبط با مذهب (جهتگیری مذهبی، سازماننایافتگی مذهبی، ارزندهسازی مذهبی و کامجویی) و ابعاد سلامت ـ اختلال روانی با به کارگیری مقیاس 9 بُعدی بازبینی شده فهرست نشانهها (SCL-90-R) دروگاتیس که به ارزشیابی مشکلات بدنی شکل، وسواس بیاختیاری، حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، اضطراب، خصومت، هراس، افکار پارانوییدی و روانگسستگی میپردازد، ارزیابی شدند. نتایج نشان دادند که از بین ابعاد مختلف جهتگیری مذهبی در مجموع، کامجویی، سازماننایافتگی مـذهبی و ارزندهسازی، الگوی منسجـمی را برای تبیـین شاخص کلی اختلالهای روانی مطرح میسازند.
"
فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روانشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به پیامدهای گوناگون جسمی، فرهنگی ـ اجتماعی و روانی فقر بر بهداشت روانی می پردازد. فقر فرهنگی، انزوا، پرخاشگری، ضعف اخلاقی و دینی، کاهش عزت نفس، اضطراب و اختلالات روانی از جمله این آثار مخربند. رویکرد متون اسلامی به مسائل فقر و به معانی گوناگون آن در منابع دینی دیگر مباحث این مقال است، دلائل عدم مطلوبیت فقر در این منابع عبارتند از: تضاد فقر با عدالت اجتماعی، پناه بردن به خداوند از فقر در ادعیه امامان معصوم، اهمیت دین برای انسجام اسلامی در جامعه، برنامه دین برای اهداف متعالی و عواقب نامطلوب فقر از منظر دین. سرانجام، توضیح و تبیین مواردی که موهم این برداشت است که اسلام با مسئله فقر مخالفتی ندارد، بلکه آن را تایید می کند.
بررسی نقش دلبستگی دوران کودکی، دلبستگی به خدا و سبکهای اسنادی بر اضطراب اجتماعی دانشجویان شهر بیرجند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش دلبستگی به والد، دلبستگی به خدا و سبکهای اسنادی بر اضطراب اجتماعی دانشجویان شهر بیرجند است. از میان جامعه آماری، 700 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد شهر بیرجند انتخاب شده اند. پرسش نامه های دلبستگی به والد (هازن و شیور، 1986م)، دلبستگی به خدا، سبکهای اسنادی (ASQ) و اضطراب اجتماعی (SD) تکمیل و از طریق تحلیل مسیر بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که سبک اسنادی شکست، و دلبستگی ناایمن به پدر به طور مستقیم اضطراب اجتماعی را پیش بینی میکنند. همچنین دلبستگی دوران کودکی از طریق دلبستگی به خدا و اسناد موفقیت بر افزایش یا کاهش اضطراب اجتماعی، مسیرهای معناداری نشان میدهد. بر اساس یافته های این پژوهش، میتوان گفت: دلبستگی ایمن دوران کودکی، سبکهای اسنادی مثبت و دلبستگی ایمن به خدا در کاهش اضطراب اجتماعی مؤثر هستند.
بررسی جایگاه معنویت در الگوهای عمده سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با روش تحلیلی، به نقد و بررسی سه الگوی پیشین «سلامت» پرداخته است که با بروز بحران در حوزه سلامت دچار چالش شده اند. پدیدآیی بحران ها، نشانگر زمان مناسب برای روی آوردن به الگوهای پیشرفته تر «سلامت» است. الگوهای نظری «سلامت روان» که همواره تابعی از الگوهای نظری سلامت بوده اند نیز در تبیین واقعیت های مرتبط ناکافی هستند. بنابراین، جریان علمی روان شناسی نیز با بی توجهی به ابعاد روحانی و معنوی در الگوهای پیشین سلامت روان، نتوانسته است برای توصیف، تبیین و انحلال بحران های سلامت روان کافی باشد. در نتیجه، تاسیس الگویی با توجه به ابعاد معنوی ضروری است. البته پرهیز از التقاطی نگری و به کارگیری سازه های ناهمگون و ناسازگار با ابعاد روحی و معنوی و در نهایت توجه به تفاوت ماهوی مفاهیم «روان»، « نفس» و «روح» نیز ضروری است.
تجزیه و تحلیل رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت (مطالعه موردی: دانشجویان غیر بومی دانشگاه یزد)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق به بررسی رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت در دانشجویان خوابگاهی دانشگاه یزد پرداخته شده است. نمونه آماری پژوهش را 100 نفر از دانشجویان پسر و 150 نفر از دانشجویان دختر تشکیل می دهند. روش: روش تحقیق زمینه یابی (survey) است. برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسشنامه سنجش احساس غربت و اعتقادات مذهبی استفاده شده است. داده های به دست آمده از پرسشنامه به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های این تحقیق حاکی از آن است که بین اعتقادات مذهبی و احساس غربت دانشجویان، رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت شامل دلتنگی برای خانواده، میل برگشت به موطن، سازگاری و دلتنگی برای افراد و محیط آشنا، ارتباط معنی داری وجود دارد. اما بین احساس تنهایی با اعتقادات مذهبی، رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که متغیرهای نوع جنسیت، وضعیت تاهل و میزان تحصیل، رابطه بین اعتقادات مذهبی و احساس غربت را تعدیل می کنند. نتیجه گیری: با توجه به رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت، برای پیشگیری و درمان احساس غربت در بین دانشجویان، دو گام اساسی برداشته می شود: 1. فرهنگ سازی: با استفاده از کارکردهای موثر دین؛ با برگزاری جلسات، همایش ها، گردهمایی ها، پخش کتاب و بروشورهای مذهبی در سطح دانشگاه ها؛ 2. فراهم کردن شرایط و جو مناسب؛ از طریق برگزاری منظم نماز جماعت، جلسات قرآن و دعا و برگزاری اردوهای مذهبی.
بررسی رابطه باورهای مذهبی و هوش هیجانی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی روابط ساده و چندگانه باورهای مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دبیرستانی میپردازد. نمونه شامل 110 دانش آموز پسر دبیرستانی شهرستان کرج است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. آزمودنی ها «پرسشنامه عمل به باورهای مذهبی» و «آزمون هوش هیجانی (برادبِری و گریوز)» را تکمیل نمودند.
یافته ها ی پژوهش حاضر نشان داد که بین باورهای مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p )؛ همچنین بر اساس نتایج، مولفه های باور مذهبی میتوانند 3/23% از تغییرات هوش هیجانی دانش آموزان را پیش بینی نمایند (025/0> p ). نتیجه آنکه آموزش مسائل دینی و اخلاقی، دانش آموزان را در شناخت و مدیریت هیجان های خود و داشتن زندگی بهتر یاری خواهد کرد.
بررسی رابطه بین «دین باوری»، «عزت نفس» و «پیشرفت تحصیلی» دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین «دین باوری»، «عزت نفس» و «پیشرفت تحصیلی» دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قمو روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. 246 نفر به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید و از طریق دو پرسشنامه «عزت نفس» کوپر اسمیت با پایایی 81/0 و «دین باوری» آلپورت با پایایی76/0 اطلاعات گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های همبستگی پیرسون، T کندال، T برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل و Z فیشر و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بعضی از یافته های پژوهش عبارت است از اینکه: 1. رابطه «دین باوری» با «عزت نفس» و «پیشرفت تحصیلی» مثبت است، اما معنادار نیست. 2. رابطه «عزت نفس» و «پیشرفت تحصیلی» مثبت است، اما معنادار نیست. 3. همبستگی بین «عزت نفس» و «دین باوری» در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری ندارند. 4. همبستگی بین «دین باوری» و «پیشرفت تحصیلی» پسران و دختران، تفاوت معناداری ندارند.
نقش رفتارهای دینی در بهداشت روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بررسى پى آمدهاى دین دارى بر بهداشت روانى، از بحث هاى کاربردى و پرطرفدار در میان پژوهشگران و عموم مردم به شمار مى رود. گرچه مؤلفه هاى گوناگون دین دارى، پیوند تنگاتنگى با یکدیگر دارند، مى توان آنها را در دو مقوله اساسى «باورها» و «رفتارها» جاى داد و جداگانه به بررسى هر کدام پرداخت. در اینجا، تنها به نقش رفتارهاى دینى در سلامت روانى مى پردازیم.
در نگاه نخست، خود رفتارهاى دینى را نیز مى توان در دو دسته رفتارهاى عبادى و رفتارهاى اخلاقى قرار داد. رفتار عبادى معمولاً در زمینه ارتباط با خداوند (یا اولیاى او) انجام مى گیرد و رفتار اخلاقى به منظور برقرارى رابطه با دیگران است. در این مقاله، به نقش رفتارهاى عبادى در بهداشت روانى مى پردازیم و در شماره آینده، نقش رفتارهاى اخلاقى را مى کاویم. رفتار عبادى، انواع گوناگونى مانند نماز، روزه، حج، زیارت، اعتکاف و دعا را شامل مى شود. این عبادت ها، پى آمدهاى مشترک و نیز ویژه اى دارند که از میان پى آمدهاى مشترک آنها، به این موارد پرداخته ایم: آرامش روانى، بالا بردن ظرفیت روانى، ارضاى نیاز به پرستش، انسجام شخصیتى، پاک سازى درون، به دست آوردن فضیلت هاى اخلاقى، تقویت اراده، زمینه سازى براى بازگشت به خود، حمایت اجتماعى و به دست آوردن تجربه هاى دینى و عرفانی.
رابطه بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری در بین مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری در بین مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری است که فرزندانشان در بهمن 1389 پرونده پزشکی در بیمارستان امام خمینی داشته اند. روش پژوهش به کار گرفته شده همبستگی بوده است. با روش نمونه گیری در دسترس، یگ گروه صد نفری از مادران انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه های تاب آوری فرایبرگ (شامل 43 گویه) و جهت گیری مذهبی بهرامی احسان (64 گویه) بوده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری نشان میدهد که رابطه معناداری بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری وجود دارد. همچنین رابطه مثبت و معناداری بین سن، سطح تحصیلات و تاب آوری و جهت گیری مذهبی وجود دارد.
اثربخشی آموزش صبر بر اضطراب، افسردگی و شادکامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
"چکیده: هدف از تحقیق حاضر تعیین اثربخشی آموزش صبر بر کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش شادکامی است. روش نمونهگیری خوشهای تصادفی است. آزمودنیهای تحقیق 65 نفر از دانشآموزان دختر سال اول متوسطه منطقة 17 آموزش و پرورش شهر تهران میباشند که 22 نفر آنان مضطرب، 23 نفر افسرده و 20 نفر مضطرب ـ افسرده هستند که به طور تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل مضطرب، افسرده و مضطرب ـ افسرده قرار گرفتند؛ آموزش صبر به عنوان مداخله در گروههای آزمایشی سهگانه فوق اجرا شد اما گروههای کنترل، مداخلهای دریافت نکردند.
روش تحقیق روش تجربی (طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل) است. ابزار اندازهگیری در این تحقیق شامل مقیاس سنجش صبر، تست اضطراب زونگ ، تست افسردگی بک و تست شادکامی آکسفورد است که پایایی آنها در این تحقیق به ترتیب 866/0 ,78/0, 87/0و 80/0 بود. نتایج حاصل از پژوهش در سه مرحله پیشآزمون ـ پسآزمون و پیگیری نشان میدهد که «آموزش صبر» منجر به کاهش اضطراب، افسردگی و افزایش شادکامی در هر سه گروه آزمایشی شده است.
بنابراین از «آموزش صبر» میتوان به عنوان یک مداخله در جهت کاهش اضطراب و افسردگی و نیز افزایش سطح شادکامی در نوجوانان مضطرب، افسرده و مضطرب ـ افسرده استفاده نمود."
تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد والدین و خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مفهوم خداوند در کودکان و نقش چهره های دلبستگی در پیدایش و تحول این مفاهیم، به ویژه در دهه های اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تجربه فقدان بر ادراک کودکان در مورد مادر، پدر و خداوند طراحی و اجرا گردید. در این پژوهش که از نوع علی ـ مقایسه ای است، از میان کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی نواحی چهارگانه شهر شیراز، تعداد 126 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سه مقیاس افتراق معنایی آزگود در مورد ادراک کودک از پدر، مادر و خداوند جهت جمع آوری داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد بین کودکان دارای تجربه طلاق والدین، کودکان دارای تجربه فوت والدین و کودکان عادی از نظر اندازه های مربوط به ادراک خداوند، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر، ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که کودکان دارای تجربه فقدان، خداوند و پدر و مادر را کمتر واجد صفات مهرورزانه توصیف می کردند. این تفاوت بین گروه-ها در اندازه های مربوط به ادراک خداوند و ادراک صفات مهرورزانه خداوند، بین گروه های عادی با گروه فوت والدین و در اندازه های ادراک پدر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بین گروه های عادی و گروه دارای تجربه طلاق والدین نیز بود. هم-چنین، در اندازه های ادراک خداوند، ادراک پدر، ادراک صفات مهرورزانه خداوند، ادراک صفات مهرورزانه مادر و ادراک صفات مهرورزانه پدر، بر اساس آن که کودک با چه کسی زندگی می کرد، بین گروه ها تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج این مطالعه همسو با الگوی تطابقی دلبستگی به خداوند نشان می دهد، دلبستگی کودک به ویژه به پدر، در نتیجه فقدان با اضطراب همراه بوده و به دلبستگی به خداوند نیز تسری می یابد. در نتیجه، کودک والدی را که از دست داده، و به دنبال آن خداوند، را کمتر واجد ویژگی های مهرورزانه تلقی می نماید.
رابطه سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان بود. از میان جامعة آماری دانشجویان، 364 نفر به عنوان نمونه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه سبک زندگی اسلامی کاویانی ILST، پرسش نامه سلامت روان GHQ-28 و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RIS بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان، رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج فرضیه های جزیی این پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان، با جنسیت آنان رابطه وجود دارد، از سوی دیگر، بین سبک زندگی اسلامی، سلامت روان و تاب آوری دانشجویان با تأهل و تجرد آنها نیز رابطه معنادار مشاهده شد. ازاین رو، با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت: سبک زندگی اسلامی موجب ارتقا سلامت روان و میزن تاب آوری دانشجویان می شود.
پایه نظری و الگوی هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آن بود که تئوری هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام را بررسی نماید. پرسش های اساسی عبارت بود از اینکه: 1. کارکرد هیجانات مثبت چیست؟ 2. الگوی هیجانات مثبت کدامند؟ روش پژوهش، کتابخانه ای است که پس از شناسایی و استخراج مفاهیم مربوطه از متون اسلامی، به تحلیل محتوای آن پرداخته شد. نتایج نشان داد که هیجانات مثبت موجب «بسط برانگیختگی توانمندی» می شوند؛ روان انسان را از انقباض خارج کرده و گسترش می دهند؛ انسان را از خمودی خارج ساخته و برانگیخته می کنند؛ و ناتوانی را از بین برده و انسان را برای انجام امور، آماده و توانمند می سازد. الگوی هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام سه ویژگی دارد: 1. همه ابعاد مادی و معنوی انسان را شامل می شود؛ 2. باید متوازن بوده و هر کدام از ابعاد، هیجان مناسب خود را داشته باشند و 3. نباید پیامد منفی داشته باشند وگرنه نتیجه معکوس خواهند داد.