فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اثر 6 هفته برنامه تمرینی ثبات مرکزی بر میزان زمین خوردن زنان سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثر بخشی آموزش مصون سازی در برابر استرس و آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت و فرسودگی شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه اثربخشی آموزش مصون سازی در برابر استرس(SIT) و آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت و فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن بود. روش: از نوع آزمایشی دو گروهیِ پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده و در سه مرحله پیش آزمون، مداخله آموزشی و پس آزمون اجرا شده است. پرسشنامه20گویه ایِ رضایت شغلی ویس و همچنین پرسشنامه 40 گویه ای فرسودگی شغلی دراختیار200 نفر از کارکنان قرارگرفت واز میان آنها 60 نفر که دارای رضایت شغلی پایین و فرسودگی شغلی بالا بودند انتخاب شدند و بصورت تصادفی درسه گروه 20 نفری جای گرفتند. یک گروه تحت آموزش ابراز وجود، گروه دوم تحتSIT قرار گرفته و گروه سوم( به عنوان گروه کنترل ) هیچگونه آموزشی دریافت نکردند.یافته ها و نتیجه گیری: SIT و آموزش ابراز وجود باعث افزایش رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی زنان و مردان شده است. همچنین، تأثیر SIT بر افزایش رضایت شغلی وکاهش فرسودگی شغلی، بیشتر از آموزش ابراز وجود بوده و تفاوتی در میزان افزایش رضایت شغلی وکاهش فرسودگی شغلی در زنان و مردان مشاهده نشد.
مقایسة اثرات نوع تمرین بر عملکرد و یادگیری برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت. به منظور اجرای این طرح، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنة سنی 23-19 سال) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و ترکیبی (قالبی – تصادفی و تصادفی – قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامة حرکتی تعمیم یافتة متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش، براساس گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، مقدار خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامة حرکتی تعمیم یافته) و خطای زمان بندی مطلق (شاخص دقت و کارایی پارامتر) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت. نتایج اختلاف معنی داری (05/0 ? P). را بین روش های مختلف تمرین در مرحلة اکتساب نشان داد، ولی در مراحل یادداری و انتقال، با وجود برتری نسبی طرح های تمرینی ترکیبی بر مقدار خطاهای زمان بندی نسبی و مطلق، تفاوت بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. بنابراین نتایج تحقیق با اثر تداخل زمینه ای و نظریة شی و کهل و ایندرمیل (1990)، لندین و هبرت (1997) و لی و سیمون (2004) مبنی بر سودمندی طرح تمرین ترکیبی بر یادگیری مغایر است.
تاثیر رفتاردرمانی شناختی بر تسریع بهبود جسمی زنان پس از جراحی هیسترکتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: جراحی هیسترکتومی یکی از رایجترین جراحیهای زنان است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش رفتاردرمانی شناختی در تسریع بهبود جسمی بیماران پس از جراحی هیسترکتومی بود. روش: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 20 آزمودنی کاندید عمل جراحی هیسترکتومی بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شدند. رفتاردرمانی شناختی پیش از جراحی در طول 8 جلسه برای گروه آزمایش آموزش داده شد و پس از عمل جراحی، هر دو گروه از لحاظ تسریع بهبود جسمی یعنی میزان دوز داروی مسکن مصرفی، تعداد روزهای بستری در بیمارستان و بازگشت به فعالیتهای روزمره بررسی شدند. دادههای پژوهش به کمک آزمون آماری T برای دو گروه مستقل تحلیل شد.یافتهها: رفتاردرمانی شناختی در مورد بیماران کاندیدای هیسترکتومی در گروه آزمایش، فرآیند بهبود بدنی را بهطور معنیداری تسریع کرد و میزان درد و مصرف مسکن را پایین آورد.
نتیجهگیری: رفتاردرمانی شناختی در جهت شناسایی و تغییر شناختهای منفی عمل میکند و باعث تسریع بهبود، کاهش درد و مصرف داروهای مسکن پس از جراحی هیسترکتومی میشود."
فرا تحلیل تحقیقات انحام شده پیرامون میزان سلامت روانی خانواده های شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کیفیت زندگی در جمعیت 65 -15 ساله ی استان کردستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی یکی از عوامل مهم در ارزیابی مسایل بهداشتی و درمانی است. به همین دلیل سنجش کیفیت زندگی به صورت امر مهمی درآمده است.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی تحلیلی و مقطعی در سال 1386 با حجم نمونه 700 نفر انجام شده این افراد از بین جمعیت 64- 15 ساله ی استان کردستان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات توسط پرسش نامه ی کیفیت زندگی یوروهیس جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی، ANOVA، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل گردیدند.
یافته ها: میانگین نمره ی کیفیت زندگی در مردان به طور معنی داری بالاتر از زنان بود (001/0=P). میانگین نمره کیفیت زندگی در افراد شهری (4/4± 82/27) و روستایی (8/4±66/28) بود (01/0=P). تفاوت معنی داری بین افراد دارای فعالیت ورزشی یا تفریحی با شدت زیاد با افراد دیگر وجود داشت (002/0=P). کیفیت زندگی در افراد سیگاری پایین تر از افراد طبیعی بود (05/0P<). با افزایش سن، نمره ی کیفیت زندگی کاهش مییافت (197/0-= rو001/0 P<). افراد بی سواد کیفیت زندگی پایین تری نسبت به دیگران داشتند (246/13=F و 001/0>P) و افراد دارای درآمد بیشتر کیفیت زندگی بالاتری داشتند (814/13=F و 001/0 P<). افراد با وزن بیشتر (095/0 =r و01/0 P=) وقد بلندتر کیفیت زندگی بهتری داشتند (193/0= r و 001/0 P<).
نتیجه گیری: با توجه به کاهش نمره ی کیفیت زندگی با افزایش سن، عدم فعالیت ورزشی و مصرف سیگار هم چنین کمتر بودن نمره ی کیفیت زندگی در زنان لازم است این مسئله مورد توجه قرار گرفته و برنامه ریزی های لازم در جهت ارتقای کیفیت زندگی صورت گیرد.
وضعیت سلامت سالمندان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین انتظار گرایی (ارزشمندی زمان) و میزان پایبندی به رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی نوع دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش بیماران مزمن از عوامل مهم میزان پایبندی آنان به رژیم های درمانی می باشد.به همین خاطر پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین انتظارگرایی(ارزش مندی زمان حال، آینده و طرح ریزی برای آینده) و میزان پایبندی به رفتارهای خودمراقبتی در بین بیماران دیابتی نوع دوم انجام شده است. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است که با نمونه گیری در دسترس، ابعاد انتظارگرایی ومیزان پایبندی به رفتارهای خودمراقبتی، در بین 214 بیمار دیابتی نوع دوم (55- 30) ساله مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان از میان جامعه آماری به کمک پرسشنامه افق زمانی ویلد و پرسشنامه رفتارهای خود مراقبتی مربوط به بیماران دیابتی نوع دوم بررسی شد. داده های گردآوری شده به کمک ضریب همبستگی، تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیری تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که ارزشمندی بالاتر ادراک شده از آینده و طرح ریزی برای آینده نزد این بیماران، پیش بینی کننده قوی تری برای میزان پایبندی به رفتارهای خود مراقبتی در بیماران دیابتی نوع دوم است (67/0=r و 60/0= r و 001/0p≤) و همچنین همبستگی منفی و معناداری بین ارزش ادراک شده از حال و میزان پایبندی به رفتارهای خود مراقبتی وجود دارد (43/0-=r و 001/0p≤). نتایج تحلیل واریانس برای مقایسه ی زوجی گروه ها در نمرات خود مراقبتی و متغیرهای جمعیت شناختی تعیین کرد هیچ رابطه ی معناداری بین سطوح تحصیلات، مدت زمان ابتلا به دیابت در هر سطحی با رفتارهای خود مراقبتی وجود ندارد. وتنها ضریب همبستگی بین سن و رفتارهای خودمراقبتی معنادار است. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان ارزشمندی ادراک شده از آینده و حال، می تواند بر میزان پایبندی بیماران دیابتی نوع دوم به رفتارهای خود مراقبتی تأثیر بگذارد.
تفریح از دیدگاه اسلام؛ گفتاری از شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی
حوزههای تخصصی:
الگوی مصرف مواد در معتادان گمنام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسائی الگوی مصرف مواد در جامعه و همه گیر شناسی آن از مهمترین اقدامات لازم جهت ارزیابی، پیگیری و کنترل مصرف این مواد محسوب می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی سوء مصرف داروها و روشهای مصرف آنها در گروه معتادان گمنام می باشد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی– تحلیلی، به روش تمام شمار، 300 نفر از معتادان مراجعه کننده به یک مرکز درمانی معتادان گمنام شهر تهران (که به صورت در دسترس انتخاب شده بود) شرکت کرده و اطلاعات لازم شامل مشخصات دموگرافیک افراد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنان و نوع و نحوه مصرف مواد، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از آنان اخذ و دادههای حاصل با استفاده از آزمون مجذور خی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: ۸۰ درصد از جمعیت معتادان گمنام را مردان و حدود 2/65% از این جمعیت را افراد دارای سنین کمتر از 40 سال تشکیل میدادند. بیش از دو سوم افراد مورد مطالعه دارای مشاغل آزاد بوده و 2/21 درصد از آنان بیکار بودند. 32% از بیماران واجد تحصیلات دانشگاهی و شایعترین مواد مصرفی در افراد مورد مطالعه به ترتیب شامل تریاک (88%)، سیگار (7/76%) و الکل (63%) بوده و 34% افراد مواد را از طریق تزریق مصرف می نمودند. مصرف الکل ، حشیش ، کوکائین و اکستازی به طور معناداری در گروه کمتر از 40 سال بیشتر از افراد مسن تر بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که روند مصرف مواد در قشر جوان و تحصیل کرده در حال افزایش است. الگوی مصرف در جوانان بیشتر به سمت مواد روانگردان از قبیل کوکائین، حشیش و اکستازی می باشد.