فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۶۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
": تحقیقات گوناگون در سراسرجهان حاکی از مصرف استروئیدهای آنابولیک- آندروژنیک در بین جمعیت جوان و نوجوان می باشد که اغلب مصرف این داروها بدون تجویز پزشک و بدون آگاهی از عوارض بد آن صورت می گیرد. این تحقیق به منظور تعیین میزان مصرف داروهای فوق در بین دانشجویان مرد دانشگاه اصفهان و بررسی میزان آگاهی آنان در مورد عوارض جانبی مصرف این داروها انجام گرفت. روش کار: تحقیق حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان مرد کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان تشکیل می دهند؛ که در سال تحصیلی 84-1383 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه خود گزارش دهی و بدون ذکر نام بود که در بین 310 نفر از دانشجویان مرد دانشگاه توزیع شد. نرخ پاسخ دهی 3/81% (252 نفر از310 نفر) بود. در نهایت، داده های تحقیق حاضر با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش شماره (5/11) و کاربرد آمار توصیفی و استنباطی مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که 3/8% (21 نفر) از دانشجویان حداقل برای یک بار از این داروها استفاده کرده اند و 5/5% (14 نفر) از آنان درحال حاضر عادت به مصرف این مواد دارند. عمده ترین دلیل مصرف این مواد افزایش بافت عضلانی و قدرت بود. 95/5% (15 نفر) از مصرف کنندگان این داروها معتقد بودند که مصرف این دارو با دوز پایین یا همراهی آن با داروهای سم زدا هیچ ضرری به بدن نمی رساند. همچنین 6/1% (4 نفر) از مصرف کنندگان اظهار داشتند که علیرغم اطلاع از عوارض بد این داروها باز هم به صرف آنها مبادرت می ورزند و 8/0% (2 نفر) از آنها نیز تصور می کردند که استروئیدهای آنابولیک- آندروژنیک هیچ ضرری برای بدن ندارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق حاکی از میزان مصرف بالای این داروها در بین جوانان و عدم آگاهی و یا آگاهی های غلط مصرف کنندگان در مورد عوارض بد این داروها می باشد، که لزوم ایجاد برنامه های پیشگیری را هرچه بیشتر آشکار می سازد.
"
همبودی اختلال های روانپزشکی در مراجعه کنندگان یک درمانگاه روانپزشکی
حوزه های تخصصی:
بررسی اثربخشی برنامه ""ارتقاء کیفیت زندگی زوجین""بررضایتمندی زناشویی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرانجام نابسامان ازدواج های ناموفق و عوارض گسترده آن منجر به تدوین مهارت های جدیدی در تعاملات انسانی و زناشویی شد. و شیوه های گوناگون زوج درمانی و برنامه های غنی سازی ازدواج رونق گرفت. در انجام این پژوهش از شیوه آموزشی گاتمن که تحقیقات طولی مفصلی بر روی عوامل موثر بر دوام و تقویت روابط زناشویی انجام داد، استفاده شده است. بدین منظور 16زوج به روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفته و مورد آزمون این فرضیه قرار گرفتند که آیا برنامه آموزشی ارتقاء کیفیت زندگی زوجین به شیوه گاتمن باعث افزایش رضایتمندی زناشویی و سلامت روان می شود یا خیر؟ تمامی شرکت کنندگان به سه آزمون انریچ، داس و سلامت روان عمومی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. بررسی نتایج با استفاده از آزمون T و تحلیل کواریانس، حاکی از آن بود که برنامه آموزشی استفاده شده ، باعث افزایش رضایتمندی زناشویی و نیز سلامت روان در گروه آزمایش شده و این تغییرات در طول یک ماه پیگیری حفظ شده است.
نقش پیش بینی کننده های هوش معنوی و الگوهای ارتباطی با میزان رضایتمندی زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، پیش بینی نقش مؤلفه های هوش معنوی و الگوهای ارتباطی با رضایت مندیزناشویی زوجین در شهر بندر عباس است . نمونه گیری به شیوه ی در دسترس انجام گرفته است. نمونهپژوهش شامل 150 زوج بوده است که به مراکز مشاوره شهر بندرعباس مراجعه کرده اند. ابزارهای پژوهش عبارتند از : پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ)، پرسش نامه هوش معنوی SQ)) و پرسش نامه رضایت مندیزناشوییENRICH . هم چنین پرسش نامه ها به صورت زوجی توسط هر دو زوج تکمیل شده است. روش آماری مورد استفاده در این پژوهشهمبستگی ساده و رگرسیون چندمتغیری بوده است. یافته ها نشان می دهد که: از بینخرده مقیاس های مربوط به الگوهای ارتباطی و هوش معنوی زوجین، خرده مقیاس ارتباط سازنده متقابل وزندگی معنوی ازهوش معنوی بیشترین مقدار پیش بینی را در واریانس متغیر وابستهرضایت زناشویی دارد و رابطه قوی و مثبت معنی داری(001/0p< )وجود دارد.
بررسی اثر بخشی آموزش روابط سالم در افزایش آگاهی دانشآموزان نسبت به روابط آسیب زای دختر و پسر اصفهان
مقایسه تجارب معنوی و تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، به منظور بررسی مقایسه ای تجارب معنوی و تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی از اردیبهشت تا اوایل مهر 1392 تشکیل دادند. نمونه پژوهش به روش در دسترس و به تعداد 50 نفر از میان زنان مبتلا به سرطان پستان دارای سابقه جراحی و ماستکتومی انتخاب شدند که دوره شیمی درمانی را به اتمام رسانده و تحت پرتو درمانی بودند و در مقایسه با 50 نفر از همتایان عادی قرار گرفتند که از نظر سن، تحصیلات، وضعیت تأهل با گروه مطالعه مشابه بودند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس تجارب معنوی روزانه و مقیاس تاب آوری Connor و Davidson جمع آوری گردیده و توسط نرم افزار SPSS و روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان با زنان سالم تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود داشت (05/0 > P). تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان بیشتر از زنان سالم بود. همچنین، بین تاب آوری زنان مبتلا به سرطان پستان با همتایان عادی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 P <). تاب آوری زنان سالم بیشتر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
نتیجه گیری: تجارب معنوی و تاب آوری در بیماران مبتلا به سرطان پستان و تحت پرتو درمانی تأثیرگذار بود. از این رو، به نظر می رسد که یافتن روش هایی برای افزایش تاب آوری و تجارب معنوی در بهبود و کنترل بیماری آنان ضروری است. پیشنهاد می شود که پژوهش های آینده، با الهام از نتایج این پژوهش در پی ارتقای قدرت تاب آوری زنان مبتلا به سرطان برآمده و به بررسی اثرات آن بر سلامت روان و کیفیت زندگی این گروه از بیماران اقدام نمایند.
عوامل موثر در استفاده از سیگار و مواد مخدر در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1380
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخص های خشم با سلامت روان در بیماران استومی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و شاخص های خشم با سلامت روان بیماران استومی تهران انجام گرفت.
روش: در این مطالعه همبستگی، ١٦٩بیمار استومی عضو انجمن استومی ایران که کمتر از ٦ ماه از جراحیشان گذشته بود داوطلبانه شرکت کردند، و با پرسشنامه های کیفیت زندگی بیماران استومی، حالت-صفت بیان خشم اسپیلبرگر و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد،ابعاد جسمی و اجتماعی با تمامی مؤلفه های سلامت روان رابطه معنی دار دارند.بعد روانی نیز با اضطراب و بی خوابی، و افسردگی رابطه معنی دار دارد.بعد معنوی با اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی، و افسردگی و کیفیت کلی زندگی نیز با نشانه بدنی و افسردگی رابطه دارد. بین خشم درون ریز با نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، و افسردگی، خشم برون ریز با نشانه های بدنی و اضطراب و بی خوابی و خشم کلی با نشانه های بدنی، رابطه معنی دار وجود دارد.با توجه به نتایج، دو متغیر شاخص خشم و کیفیت زندگی، با هم ٥٨/٠ درصد واریانس سلامت عمومی را پیش بینی کرده اند.
نتیجه گیری: با توجه به رابطه خشم و کیفیت زندگی با سلامت عمومی بیماران استومی، می توان با آموزش مهارت های زندگی و کنترل خشم به ارتقای کیفیت زندگی این بیماران پرداخته و سلامت جسم و روانشان را بهبود بخشید.
کلمات کلیدی: استومی ،سلامت عمومی، شاخص های خشم ،کیفیت زندگی
خودفریبی
حوزه های تخصصی:
رابطه سازههای روان شناختی مقیاس DASS با راهبردهای مقابله با تنیدگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سه سازه روانشناختی افسردگی، اضطراب و تنیدگی با راهبردهای مقابله با تنیدگی در دانشجویان اجرا شد.
روش: نمونهای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان (194 زن و 57 مرد) بهطور تصادفی انتخاب شد و با استفاده از مقیاس DASS و پرسشنامه راهبردهای مقابله کارور مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی دادهها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گامبهگام و نیز تحلیل واریانس یکطرفه بهکار گرفته شد.
یافتهها: بین راهبرد مقابلهای مسالهمدار و افسردگی و اضطراب و تنیدگی رابطه منفی معنیدار و بین راهبرد مقابلهای هیجانمدار منفی و افسردگی و اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت معنیدار وجود داشت.
نتیجهگیری: مقابلههای مسالهمدار و هیجانمدار مثبت میتواند در درازمدت نقش موثری در کاهش سطح اضطراب و افسردگی و تنیدگی فرد ایفا نماید."
بررسی اثربخشی آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مادران دارای فرزند سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرطان یکی از مهمترین بیماریهای قرن حاضر و دومین علت مرگ و میر بعد از بیماریهای قلب و عروق است. تأثیر منفی این بیماری بر جنبههای مختلف زندگی و روابط بین فردی سبب کاهش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در خانوادههای درگیر این بیماری میشود بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مادران دارای فرزند سرطانی بود.
روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند سرطانی مراجعهکننده به مراکز درمانی (متخصص خون) شهر کرمانشاه درسال 1391 تشکیل میدهند. آزمودنیهای پژوهش شامل 30 نفر از مادران دارای فرزند سرطانی بود که به روش نمونهگیری در دسترس از بین مراکز درمانی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی و رضایت زناشویی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) نشان داد که آموزش گروهی درمان متمرکز بر هیجان بر افزایش کیفیت زندگی و رضایت زناشویی مؤثر بوده است (001/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر آموزش درمانی متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی خانوادههای دارای فرزند سرطانی از این روش درمانی میتوان در جهت بهبود کیفیت زندگی و انسجام بیشتر ساختار خانواده در بعد روحی، روانی و اجتماعی بهرهمند شد.
بررسی ارتباط بین کایفوز و عوامل روان شناختی در دانشجویان پسر دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین کایفوز و عوامل روان شناختی دانشجویان پسر دانشگاه تهران انجام شد.روش کار: روش پژوهش در این تحقیق نوع توصیفی بوده که به روش همبستگی اجرا شده است. جامعه ی آماری تحقیق حاضر دانشجویان پسر دانشگاه تهران بود که از بین آن ها 54 نفر که دارای کایفوز بودند به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. برای اندازهگیری کایفوز میان مهره اول تا دوازدهم سینهای(T1 تا T12) از دستگاه ماوس ستون فقرات و برای ارزیابی خود بیمار پنداری، افسردگی و اضطراب نمونه ها به ترتیب از پرسش نامه MMPI تعدیل شده (82/0 =α)، آزمون افسردگی بک (85/0= α ) و آزمون اضطراب صفتی اشپیل برگر(87/0= α) استفاده شد.یافتهها: نتایج این تحقیق با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان خود بیمار پنداری (51/0=r ،12/0= P)، افسردگی (56/0=r ، 42/0= P) و اضطراب(36/0-=r ، 30/0= P) و کایفوز ارتباط معنیداری وجود ندارد نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که وجود کایفوز در دانشجویان به تنهایی نشاندهنده وجود اضطراب، افسردگی و خود بیمار پنداری نمیباشد.
"