فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود چالش های گوناگون در محیط فعالیت سازمان های امروزی، ایجاد سازمانی بانشاط یکی از نیازهای راهبردی برای موفقیت بلند مدت محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی راهبردهای نشاط سازمانی در شهرداری انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش جز تحقیقات توصیفی- تحلیلی و از نظر شیوه گردآوری داده ها تحقیقی پیمایشی میدانی است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان شهرداری های مورد مطالعه می باشند که تعداد 26 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسش نامه ماتریسی محقق ساخته است. روایی پرسش نامه توسط خبرگان تأیید گردید. با استفاده از تکنیک تکسونومی داده های پژوهش تحلیل شدند. با توجه به آنالیز داده ها براساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر رزوه، اعتماد به نفس و بر اساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر چادگان، علاقه به کار و اعتماد به نفس و بر اساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر داران علاقه به کار به ترتیب به عنوان مهمترین شاخص های مؤثر در رتبه بندی قرار دارند. با توجه به یافته های پژوهش، راهبردهای رعایت عدالت و مساوات، امنیت شغلی و توجه به مسائل رفاهی به عنوان مهم ترین راهبردهای نشاط در کارکنان شهرداری معرفی می شوند و لازم است مدیران ارشد تدابیری در خصوص پیاده شدن آن ها به طور مؤثر و چشم گیری به منظور تقویت نشاط اتخاذ کنند.
نقش میانجی درگیری شغلی در رابطه بین صفات شخصیت و عملکرد سازمانی کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
31 - 49
حوزههای تخصصی:
کیفیت و اثربخشی عملکرد سازمان ها، عامل تعیین کننده و حیاتی تحقق برنامه های توسعه و رفاه آن سازمان است. اجرای موفقیت آمیز عملکرد سازمانی نیازمند شناخت علل مؤثر در آن است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش صفات شخصیت و درگیری شغلی در عملکرد سازمانی در بین کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران بود. مطالعه حاضر به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل تمام کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران در سال 1399 که از بین آنها 130 نفر به صورت در تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه جمعیت شناختی، " مقیاس عملکرد شغلی، پرسشنامه درگیری شغلی و پرسشنامه تجدید نظر شده صفات استفاده شد. روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ها بررسی شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 25 و Smart PLS نسخه 3/3 و روش تحلیل مسیر استفاده شد. اثر مستقیم مسئولیت پذیری بر درگیری شغلی کارکنان معنادار بود. اثر مستقیم درگیری شغلی بر عملکرد شغلی کارکنان معنادار بود. اثر غیر مستقیم روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری با میانجی گری درگیری شغلی بر عملکرد شغلی معنادار نبود.
نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در رابطه سبک مربی گری ادراک شده با رفتارهای انحرافی محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک مربی گری نوعی رابطه حمایتی و تشویقی در سازمآن ها محسوب می شود و در بستر تعاملات و روابط نزدیک شکل می گیرد و می تواند بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر گذار باشد. رفتارهای شهروندی سازمانی نیز از طریق تأثیرگذاری بر عوامل درونی سازمان موجب افزایش عملکرد، تعهد و رضایت شغلی و کاهش رفتارها و نگرش های مخرب سازمانی می شود. بر همین اساس، هدف پژوهش بررسی نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در تأثیر سبک مربی گری ادراک شده بر انحرافات کاری محیط کار بود. نوع پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3237 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 315 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه مربی گری (2005) McLean et al.، رفتار انحرافی (2000) Bennett & Robinson و رفتار شهروندی سازمانی (1989)Organ & Konovsky بود. جهت تأیید روایی پرسش نامه ها، از روایی صوری و سازه استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری AMOS و SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین متغیر سبک مربی گری و رفتار شهروندی سازمانی بالاتر از حد متوسط و رفتار انحرافی معلمان، کمتر از حد متوسط است. همچنین اثرات کل مربی گری بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار، رفتار شهروندی بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار و مربی گری بر رفتار شهروندی، مثبت و معنی دار بود و نقش میانجی رفتار شهروندی در تأثیر مربی گری ادراک شده بر رفتار انحرافی، معنی دار بوده و تأیید شد. بر اساس نتایج می توان گفت با سبک رهبری مناسب، اعتماد و تعهد متقابل بین فرد و سازمان شکل گرفته و سازمان به دنبال رشد و توسعه شخصی و حرفه ای افراد است و افراد هم متقابلاً به دنبال تحقق اهداف سازمانی حتی با رفتارهای داوطلبانه هستند در سازمان رفتارهای انحرافی کمتری دیده خواهد شد.
رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی با خودکارآمدی کارآفرینانه: نقش میانجی خلاقیت هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر ایجاد فرصت های شغلی و رشد اقتصادی به شمار می رود. خودکارآمدی کارآفرینانه به معنای باور به توانایی خود برای انجام کارهای نوآورانه و اثربخشی مهارت ها در راستای راه اندازی کسب و کار یکی از مهم ترین ابعاد مؤثر در رفتار کارآفرینانه است. نظر به اهمیت این امر، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی با خودکارآمدی کارآفرینانه با نقش میانجی خلاقیت هیجانی انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را هنرجویان هنرستان های شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها نیز از پرسش نامه خودکارآمدی کارآفرینانه دی نابل و همکاران (1999)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994) و پرسش نامه خلاقیت هیجانی آوریل و توماس نولز (1991) استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین عدم تحمل بلاتکلیفی و خودکارآمدی کارآفرینانه رابطه منفی و معنی دار، بین عدم تحمل بلاتکلیفی و خلاقیت هیجانی رابطه منفی و معنی دار و بین خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی کارآفرینانه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل تحلیل مسیر، خلاقیت هیجانی توانسته است نقش میانجی معنی داری برای عدم تحمل بلاتکلیفی و خودکارآمدی کارآفرینانه ایفا کند. درواقع یافته ها حاکی از آن بود که عدم تحمل بلاتکلیفی اثر مستقیمی بر خودکارآمدی کارآفرینانه نداشته و تنها اثر غیرمستقیم بر آن دارد؛ به این صورت که عدم تحمل بلاتکلیفی با تأثیرگذاری بر خلاقیت هیجانی منجر به افزایش خودکارآمدی کارآفرینانه می شود. به عبارتی افراد با خلاقیت هیجانی بالاتر، باور خودکارآمدی بیشتری دارند و این امر موجب می شود فرد نسبت به چالش هایی که به ویژه ممکن است در مراحل اولیه توسعه کسب و کار با آن ها روبه رو شود، به طور مؤثرتری واکنش نشان دهد.
تأثیر برنامه آموزش والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی مادران دارای کودک اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر برنامه آموزش والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی مادران دارای کودک اختلال یادگیری ویژه پایه ششم ابتدایی اجرا شد. طرح پژوهشی استفاده شده در این تحقیق، یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهرستان خوی بود. آزمودنی های این پژوهش 24 نفر (12 آزمودنی گروه کنترل و 12 آزمودنی گروه آزمایش) از مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه سلامت روانی و رضامندی زناشویی استفاده شد. بسته آموزشی برنامه والدگری مثبت در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نتایج تحلیل کواریانس داده ها نشان دادند برنامه والدگری مثبت تأثیر برتر معنی دار بر سلامت روانی دارد. همچنین، نشان دادند برنامه والدگری مثبت تأثیر برتر معنی دار بر رضامندی زناشویی دارد. با توجه به اثربخشی والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی اجرای آن بر در جلسات آموزش خانواده مداری پیشنهاد می شود.
اثر فعالیت آخر هفته بر خشنودی شغلی کارکنان با نقش میانجی استرس شغلی، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر فعالیت آخر هفته بر خشنودی شغلی با نقش میانجی استرس شغلی، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی شغلی در میان پرستاران بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل، استان مازندران بود. این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی - پیمایشی و از نظر هدف کاربردی و روش گردآوری داده ها به روش پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان شهید یحیی نژاد استان مازندران به تعداد 182 نفر می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی -طبقه ای بود؛ بدین صورت که ابتدا بخش های بیمارستان، به عنوان طبقه در نظر گرفته شد. حجم نمونه مناسب، طبق جدول مورگان 118 است اما با توجه به نسبت گیری جهت و گرد کردن به سمت بالا، تعداد کل نمونه 122 نفر شده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های فعالیت آخر هفته (2020) . Jeong et al استرس شغلی اسیپو (1987) Osipow & Spokan بهزیستی روان شناختی فرم کوتاه شده (Ryff et al. (2008 خودکارآمدی شغل (1994) Riggs & Knight و خشنودی شغلی (1969) Smith et al. جمع آوری شده است. برای ارزیابی روایی از روایی ساختاری، روایی همگرا و روایی واگرا و برای محاسبه پایایی از پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی و روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد فعالیت آخر هفته بر استرس شغلی (76/30 t=، 87/0-=β)، استرس شغلی بر بهزیستی روان شناختی (02/ t=، 94/0-=β) و خودکارآمدی (36/2 t=، 44/0-=β) تأثیر دارد، بهزیستی روان شناختی بر خودکارآمدی شغلی (37/2 t=، 43/0=β) تأثیر مثبت دارد و بهزیستی روان شناختی (001/3 t=، 45/0=β) و خودکارآمدی شغلی (54/2 t=، 42/0=β) هر دو بر خشنودی شغلی کارکنان تأثیر مثبت دارند. با توجه به نتایج که نشان دهنده اهمیت فعالیت آخر هفته بر واکنش های عاطفی و رفتاری کارکنان در محیط کار می باشد ، لذا پیشنهاد می شود در راستای فراهم کردن شرایطی برای پرستاران به منظور گذراندن آخر هفته با فعالیت های متناسب با روحیه آن ها اقداماتی صورت گیرد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و تحریف های شناختی با فرسودگی شغلی: نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و همجوشی شناختی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 234 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت (McCrae & Costa, 1992) (NEO)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (Gratz & Roemer, 2004)، پرسش نامه تحریف های شناختی (Abdullahzadeh, 2010)، پرسش نامه استاندارد همجوشی شناختی (Gillanders et al., 2014) و پرسش نامه فرسودگی شغلی (Maslach & Jackson, 1981) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود، مدل بررسی فرسودگی شغلی براساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران دارای برازش مطلوبی می باشد. تحریفات شناختی (01/0>p، 23/8= t)، روان رنجورخویی (01/0>p، 91/5= t)، دشواری تنظیم هیجانی (01/0 >p، 85/2 = t) و هم جوشی شناختی (01/0>p، 94/2= t) اثر مستقیم مثبت و معنی دار، همچنین گشودگی (01/0 >p، 14/3-= t) و وجدان گرایی (01/0>p، 75/3- =t) اثر مستقیم منفی و معنی دار بر فرسودگی شغلی دارد. نتایج آزمون سوبل نشان داد اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (05/0>p، 11/0β=) و تحریفات شناختی (05/0>p، 07/0β=) به واسطه دشواری تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین اثر غیر مستقیم تحریفات شناختی (05/0>p، 16/0β=) به واسطه همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی مثبت، در عین حال اثر غیر مستقیم برون گرایی (01/0>p، 33/0- β=) و وجدان گرایی (01/0>p، 13/0-β=) به واسطه ی همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی منفی و معنی دار می باشد. در این راستا تغییر و بهبود ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی در کنار کاهش دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی زمینه برای کاهش فرسودگی شغلی در پرستاران ایجاد می نماید.
مدل مفهومی ارتباط علّی نگرش دینی و اثربخشی سازمانی: نقش میانجی عدالت سازمانی، اعتماد سازمانی و رضایت شغلی در مدیران ورزش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی برازش مدل ارائه شده در زمینه ارتباط علّی نگرش دینی با اثربخشی سازمانی با نقش میانجی عدالت سازمانی، اعتماد سازمانی و رضایت شغلی در مدیران ورزش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و ارتباط علّی(معادله ساختاری ) بود. جامعه آماری شامل، مدیران ورزش سازمان های نیروهای مسلح، به تعداد (N= 560 ) نفربود. تعداد نمونه ها (n=234) نفر و به روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی، به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. برای سنجش واندازه گیری نگرش دینی از پرسشنامه نگرش دینی گلاک و استارک ، ابعاد عدالت سازمانی از پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن ، اعتماد سازمانی از پرسشنامه اعتماد سازمانی الونن و همکاران و رضایت شغلی از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ) استفاده گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های AMOS 23 و SPSS 23 استفاده شد. با توجه به مشخصه های تکوینی برازندگی مدل و شاخص های بدست آمده معلوم شد برازش مدل در سطح مطلوبی قرار دارد در نتیجه مدل مفهومی پیش بینی شده تأیید گردید. برخورداری از اعتقادات مذهبی انسان را برای کار و فعالیت توأم با ایثار و فداکاری برمی انگیزاند در نتیجه وجود نگرش دینی ، باعث افزایش اثر بخشی در سازمان می گردد. بدین معنا که تقویت مبانی اعتقادی و نگرش های دینی افراد می تواند به گسترش عدالت و اعتماد در سازمان کمک نماید که این تقویت ها می تواند به صورت مثبت و مستقیم منجر به افزایش اثر بخشی در سازمان گردد.
بررسی تأثیر مؤلفه های روانشناختی - اجتماعیِ تهدیدات امنیتی انتظامی، تعلقات ایلی و إئتلاف کاندیداها، بر مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی (مورد مطالعه شهرستان های بویراحمد و دنا در سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
77 - 99
حوزههای تخصصی:
حرکت مطلوبِ جامعه معاصر ایران ازحالت سنتی به مدرن، نیازمند مشارکت سیاسی شهروندان است و انتخابات، پذیرش مسئولیت درجامعه خویش است. هدف از پژوهش حاضر بررسی علل روانی – اجتماعی مؤثر بر مشارکت مردم استان کهگیلویه و بویراحمد درانتخابات مجلس شورای اسلامی است. لذا تأثیرمتغیرهای مستقلی چون نقش تهدیدات امنیتی و نظامی، وابستگی ایلی- طایفه ای و ائتلاف کاندیداها بر میزان مشارکت مردم در انتخابات بررسی شد. از نظر روش شناسی، این پژوهش با رویکردی کمی و با روش پیمایش، مبتنی بر بهره گیری از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و نظرات پاسخ گویان، تدوین شده است. نمونه مورد مطالعه دراین پژوهش، تعداد 384 نفر از زنان و مردان بالای هیجده سال شهرستان های بویراحمد و دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی، چگونگی انتخاب و توزیع پرسشنامه مشخص شد. همچنین بر مبنای آزمون کولموگروف- اسمیرونف، مشخص گردید داده های متغیرهای ذکر شده از توزیع نرمال برخوردار نیستند لذا از آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن برای سنجش میزان همبستگی متغیر های مستقل و وابسته استفاده گردید. پس از محاسبه این ضرایب با کمک نرم افزار spss، چنین می توان استنباط نمود که بیشترین تأثیر، به ترتیب به نقش وابستگی ایلی و طایفه ای به میزان 785/0، ائتلاف کاندیداها، 783/0 و تهدیدات امنیتی، 577% بر مشارکت درانتخابات مربوط است.
پیامدهای روان شناختی کرونا ویروس (کووید 19) در دانشجویان: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
105 - 117
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی پیامدهای روانشناختی ویروس کووید 19 بر دانشجویان به روش مروری نظام مند بود.
روش: مقالات چاپ شده از زمان شیوع اپیدمی کرونا در خلال سال های 2019 تا 2023 در پایگاه های اطلاعاتی PupMed، Science direct،Google Scholar، ProQuest با جستجوی کلیدواژه های قرنطینه، سلامت روان، مشکلات روان شناخی و دانشجویان مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت از بین 70 مقاله، 34 مقاله وارد پژوهش شد.
یافته ها: ارزیابی یافته های حاصل از مقالات مورد بررسی نشان داد استرس پس از آسیب، افسردگی، اضطراب، ترس، وسواس فکری- عملی، انزوای اجتماعی، افکار خودکشی، کیفیت خواب پایین، اختلال خلقی، اختلال عملکردی، رژیم غذایی غلط، سوء مصرف الکل، درگیری های بین فردی، محدودیت های ارتباط اجتماعی، عدم تمرکز، مشکلات یادگیری و احساس تنهایی از پیامد های روانشناختی ویروس کووید 19 در دانشجویان به شمار می رود.
نتیجه گیری: با توجه به تاثیرات منفی روانشناختی پاندمی کرونا بر دانشجویان نیاز است تا برنامه ریزی مناسب و فراگیر در این زمینه صورت گیرد و مداخلات موثری در راستای ارتقاء سلامت این قشر از جامعه طراحی و اعمال شود.
نقش ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی در پیش بینی خودکارآمدی زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
117 - 135
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودکارآمدی بر اساس هوش معنوی و پنج عامل بزرگ شخصیت صورت گرفت. تحقیق حاضر کاربردی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دانشجوی مراکز آموزش عالی خواهران قم تشکیل دادند که بر اساس فرمول تاباچنیک، فیدل و آلمن، 150 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های خودکارآمدی بندورا، هوش معنوی عبداللّٰه زاده و همکاران، و پرسشنامه شخصیتی نئو بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان و گام به گام صورت گرفت و یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی و ویژگی های شخصیتی با خودکارآمدی رابطه وجود دارد. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که پیش بینی خودکارآمدی بر اساس هوش معنوی و ویژگی های شخصیت معنادار بود و متغیرهای پیش بین به خوبی توانستند متغیر ملاک را پیش بینی کنند. بنابراین، با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای بررسی شده در این پژوهش، مشاوران و درمانگران در مراکز مشاوره می توانند در روش ها و درمان های شان به این متغیرهای هوش معنوی و پنج عامل بزرگ شخصیت، که می تواند خودکارآمدی افراد را تحت الشعاع قرار دهد، توجه ویژه کنند.
چگونگی بازتاب مؤلفه های هویتی و شخصیتی سربازان ایرانی در سفرنامه های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
61 - 84
حوزههای تخصصی:
سیاحان خارجی دوره صفویه و قاجار، ضمن توصیف جامعه ایرانی به بیان ویژگی ها و ساختار ارتش در ایران و نیز ویژگی های سربازان ایرانی و مقایسه آنان با قوای نظامی دیگر کشورها پرداختند. بررسی ویژگی سربازان ایرانی به مثابه یکی از عناصر اجتماعی و گروه های صنفی در جامعه ایرانی و مقایسه آن با دیگر جوامع می تواند به توصیف دقیق تری از هویت جامعه ایرانی بیانجامد. در این پژوهش تلاش شده است تا با اتخاذ رویکردی توصیفی و تحلیلی با استفاده از منابع تاریخی و مردم شناسی چگونگی توصیف ویژگی های قوای نظامی ایرانی از نگاه سفرنامه نویسان خارجی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد اگر چه در بخشی از سفرنامه ها بر ضعف نظام ارتش در ایران به طور کلی اشاره شده است اما در اغلب سفرنامه ها، ویژگی های سربازان و قوای نظامی ایران مورد ستایش سیاحان قرار گرفته و در گاهی موارد سربازان ایرانی به مثابه عنصری برابر و حتی برتر در مقایسه با سربازان کشورهای اروپایی معرفی شده اند. از نگاه سیاحان خارجی ، مسئولیت پذیری و سختکوشی و پشتکار ، شجاعت و مهارت ، باهوش و مستعد و آموزش پذیر، دینداری و داشتن تعلقات مذهبی و رفق و مدارا با مردم از جمله برجسته ترین و مهمترین ویژگی های سربازان ایرانی به شمار می رود. با اتکا بر نتایج این پژوهش می توان به تصویر نسبتاً روشنی از شخصیت و هویت جامعه ایرانی دست یافت.
مقایسه سلامت روان و گرایش دینی دانش آموزان کاربر با غیر کاربر تیزهوش در شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت روان و گرایش دینی دانش آموزان کاربر با غیرکاربر در شبکه های اجتماعی است. روش پژوهش «توصیفی مقایسه ای» است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده تمام دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان شهر تبریز در سال تحصیلی 1399 1398 بود که از این میان تعداد 120 دانش آموز مطابق با نمرات 23 46 در پرسشنامه «اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل» به عنوان دانش آموزان غیرکاربر و 120 دانش آموز نیز با کسب نمرات بالاتر از 46 در پرسشنامه مذکور به عنوان دانش آموزان کاربر، پس از همسان سازی و با استفاده از روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و هدفمند» انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه «سلامت روان» گلدبرگ و هیلر (1979) و مقیاس «نگرش مسلمانان نسبت به دین» حنیف خان و همکاران (2005) گردآوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS.23 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین دانش آموزان کاربر با غیرکاربر در شبکه های اجتماعی به لحاظ سلامت روان و گرایش دینی، تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر آن، نتایج آزمون «تعقیبی» شفه نیز نشان داد که کاربران شبکه های اجتماعی به طور معناداری از سلامت روان پایین تر و گرایش دینی (005/0=p) ضعیف تری نسبت به غیرکاربران شبکه های اجتماعی برخوردارند. یافته های این پژوهش به شناخت تفاوت های اساسی بین کاربران و غیرکاربران شبکه های اجتماعی به لحاظ سلامت روان و گرایش دینی کمک می کند و ضرورت ارتقای سلامت روان و گرایش دینی دانش آموزان کاربر شبکه های اجتماعی را برجسته تر می نماید.
شناسایی و رتبه بندی پیشایندهای بهزیستی و شادکامی دانشجویان نظامی: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
141 - 167
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت بهزیستی و شادکامی دانشجویان نظامی در یک دانشگاه های سازمانی دفاعی انجام شده است. این پژوهش کاربردی با روش آمیخته متوالی کیفی-کمی انجام شده است. مرحله کیفی با هدف شناسایی پیشایندهای بهزیستی و شادکامی انجام شده است. مشارکت کنندگان این مرحله شماری از دانشجویان منتخب دانشگاه مورد نظر بوده است. اطلاعات این مرحله با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. این الگو در بخش کمی اعتبارسنجی شد و پیشایندهای شناسایی شده رتبه بندی شدند. جامعه آماری این مرحله را دانشجویان همان دانشگاه تشکیل داده اند. نمونه گیری با روش تصادفی انجام شد. داده های این مرحله با کمک پرسشنامه گردآوری و با روش تحلیل عاملی در نرم افزار پی.آل. اس تجزیه و تحلیل شد. پیشایندهای شناسایی شده برای تقویت شادکامی در سه طبقه اصلی دسته بندی شدند: عوامل فردی (عوامل شخصیتی، عاطفی، نگرشی و رفتاری)، عوامل گروهی (روابط دانشجویان با هم و با فرماندهان) و عوامل سازمانی (برنامه های مذهبی، فرهنگی، آموزشی، ورزشی و نظامی و امکانات رفاهی). یافته های کمی نیز نشان داد دسته بندی انجام شده قابل تأیید است رتبه بندی میزان تأثیرگذاری این عوامل نیز به ترتیب عبارت اند از پیشایندهای سازمانی، فردی و گروهی. بهسازی وضعیت موجود این پیشایندها در میان دانشجویان نظامی می تواند به ارتقای سطح بهزیستی و شادکامی آن ها مساعدت کند. توجه به این موضوع در این دانشگاه ها موجب بهبود سلامت روانی دانشجویان، ارتقای پویایی و نشاط در این محیط ها و کاهش آسیب های ناشی از شرایط تحصیل در محیط های شبانه روزی خواهد شد.
پیش بینی توسعه منابع انسانی بر اساس نشانگان وانمودگرایی و نشانگان استکهلم سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای رقابتی حاکم بر فضای کسب و کار سازمان ها، موجب شده نیروی انسانی به یک متغیر تأثیرگذار در حفظ و اعتلای اهداف سازمانی و یک نیروی مسبب پایایی و ماندگاری در بازار رقابت سازمان ها بدل شود. بر همین اساس سازمان هایی که قصد دارند در سطح جهانی فعالیت کنند برای این که بتوانند به درستی به این سطح برسند، به کارکنان توسعه یافته بیش از دیگران نیاز دارند. لذا هدف پژوهش حاضر پیش بینی توسعه منابع انسانی بر اساس نشانگان وانمودگرایی و استکهلم سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. در این پژوهش کلیه کارکنان شرکت ماموت در سال 1401 مورد ارزیابی قرار گرفت و حجم نمونه با استفاده نرم افزار GPower 150 نفر تعیین و به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (کالینز و رید، 1990)، مقیاس نشانگان وانمودگرایی (کلانس و ایمز، 1978)، رفتار شهروندی سازمانی (پادساکوف، 2000) و پرسش نامه توسعه منابع انسانی (ایربای، 1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که متغیرهای وارد شده در مدل رگرسیون می توانند ۳۱ درصد واریانس توسعه منابع انسانی در کارکنان را پیش بینی کنند. نشانگان وانمودگرایی با بتای 25/0- (30/2-T=، 02/0P<) و استکهلم سازمانی با بتای 35/0- (27/3-T=، 001/0P< ) می توانند به طور معنی داری توسعه منابع انسانی را پیش بینی کنند. اما رفتار شهروندی سازمانی با بتای 01/0- (17/0-T=، 8/0P<) پیش بینی کننده معنی داری برای توسعه منابع انسانی نمی باشد. لذا وجود نشانگان وانمودگرایی و استکهلم سازمانی به عنوان نوعی سازوکار دفاعی به دلیل کمال گرایی منفی، تعلل یا اهمال کاری، فشار، کمبود الهام و خلاقیت ضعیف باعث تضعیف توسعه منابع انسانی در کارکنان و در نتیجه منجر به عملکرد پایین می گردد.
طراحی مدل مفهومی انرژی کارکنان در محیط کار: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً رویکرد جدیدی در علم مدیریت ظاهر شده است که مربوط به روان شناسی مثبت است که از آن به عنوان دانش سازمانی مثبت یاد می شود. محققان این حوزه به آنچه که افراد را قادر می سازد در مواقع بحرانی انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند علاقه مند هستند. یکی از این مباحث، انرژی کارکنان است که به واکنش فیزیکی یا ذهنی افراد که به صورت ارادی و یا غیرارادی نسبت به یک رویداد رخ می دهد، تعریف شده است. بنابراین هدف از این پژوهش طراحی مدلی برای انرژی کارکنان در محیط کار است. از رویکرد کیفی تحلیل مضمون و بر اساس روش براون و کلارک برای شناسایی پیشایندها، پیامدها و ابعاد و مؤلفه های مدل مورد مطالعه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مقالات و کتاب های موجود در این زمینه بود که بر حسب نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از روش مطالعات کتابخانه ای شامل بررسی کتاب ها و مقاله ها برای گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شده است. به منظور بررسی روایی از روش بازبینی توسط همکار پژوهشی و برای سنجش پایایی از ضریب پی اسکات استفاده شده است. نتایج کلی این پژوهش به صورت 64 مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد که مضامین (ویژگی های روان شناختی، ویژگی های شغلی، سبک رهبری، ارتباطات اثربخش و سبک زندگی) به عنوان پیشران های انرژی کارکنان (انرژی فیزیکی، انرژی احساسی، انرژی شناختی و انرژی معنوی) به عنوان ابعاد و مؤلفه های انرژی کارکنان و پیامدهای (اولیه و ثانویه) به عنوان پیامد های انرژی کارکنان مشخص شد. متمرکز شدن بر مفهوم انرژی در سطوح مختلف در سازمان ها، اطلاعات ارزشمندی را در مورد وضعیت انرژی کارکنان در اختیار مدیران قرار می دهد. در نتیجه هنگامی که سطح بالایی از انرژی کارکنان در یک سازمان وجود داشته باشد کارکنان با تلاش مداوم برای دستیابی به اهداف موجب برانگیخته شدن سایر اعضا می شوند و این موضوع پیامدهای مثبتی را برای فرد و سازمان به همراه دارد.
The Effectiveness of Cognitive Behavioral Training on the Body Image of Women with Eating Disorder Symptoms(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study was conducted to determine the effectiveness of cognitive behavioral training on the body image of women with eating disorder symptoms.
Method: The research method was semi-experimental (pre-test-post-test design with an unequal control group). The statistical population of the research included all women with eating symptoms who were referred to nutritional clinics, psychotherapy centers, and fitness and aerobics clubs in Kashan City in 2021. Among them, 20 people were selected through convenience sampling and randomly assigned into two control and experimental groups. The measurement tool included the satisfaction with body image questionnaire (2002). The experimental group was exposed to 10 sessions of cognitive behavioral training, and during this time, the control group was placed on the waiting list. Multivariate and one-way analysis of covariance was used for data analysis by SPSS software version 22.
Results: The results showed a significant difference in the linear combination of body image scores of women with symptoms of eating disorders and food between groups.
Conclusion: According to the results, the body satisfaction scores of the experimental group increased in the post-test compared to the control group. Also, the scores of dissatisfaction with body image have decreased in this group. In conclusion, the change in scores indicates the positive effect of cognitive behavioral training.
Comparing the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Cognitive Behavioral Therapy on Psychosocial Adjustment to Illness and Expanded Disability of MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
45 - 58
حوزههای تخصصی:
Objective: Multiple sclerosis (MS) is a chronic and progressive nervous system disease. The present study aimed to compare the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and cognitive behavioral therapy (CBT) on the psychosocial adjustment to illness and expanded disability of multiple sclerosis patients.
Method: This research was a pretest-posttest controlled quasi-experimental study with a three-month and six-month follow-up. The research population was comprised of all MS patients in Tehran in 2021. Using the purposeful sampling method, 60 people were selected and randomly assigned to ACT and CBT experimental groups and the control group. Drogits' (1986) Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) and expanded disability status scale (EDSS) were used to collect data. The ACT group received eight 120-minute sessions, the CBT group received eight one-hour sessions, and no intervention was provided for the control group. Covariance analysis and post hoc tests were used to analyze the data.
Results: The results demonstrated that ACT had a higher effect than CBT in enhancing psychosocial adjustment to illness (P=0.024) and reducing expanded disability (P=0.024), which has been constant in the follow-up stages.
Conclusion: In general, both ACT and CBT interventions significantly improved the psychosocial adjustment to illness and reduced the expanded disability of MS patients. However, it is suggested that professionals use ACT intervention for more effectiveness.
پیش بینی سلامت روانی بر اساس دینداری و دلبستگی با میانجی گری انسجام روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به سلامت روانی سال هاست ذهن روان شناسان و متفکران را به خود مشغول کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد (مثبت و منفی) سلامت روانی با دینداری و سبک دلبستگی با میانجی گری حس انسجام بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه پژوهش تمام فارسی زبانانی بودند که به شبکه های اجتماعی دسترسی داشتند. نمونه آماری 213 نفر خانم و آقا به صورت در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های زیر پاسخ دادند: «مقیاس تجدیدنظرشده جهت گیری دینی»، «پرسش نامه حس انسجام»، «پرسش نامه دلبستگی»، «پرسش نامه سلامت عمومی»، «پرسش نامه بهباشی روان شناختی»، «پرسش نامه رضایت از زندگی». برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین همه متغیرهای پژوهش همبستگی برقرار است. همچنین، ابعاد مختلف دینداری (درونی، بیرونی فردی، بیرونی اجتماعی) و دلبستگی، توان تبیین واریانس ابعاد مختلف سلامت روانی را دارند. دیگر یافته مهم پژوهش توان میانجی گری حس انسجام در رابطه بین دینداری و دلبستگی با ابعاد سلامت روانی است. بر اساس مدل ساختاری پژوهش، اگر دلبستگی با دو عامل اضطراب و نزدیک بودن در مدل حضور داشته باشد، حس انسجام می تواند رابطه بین دینداری و دلبستگی با سلامت روانی را تبیین کند.
آموزش ذهن آگاهی نوجوانم حور بر تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر با علائم اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی در نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم با علائم اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با دوره پیگیری با گروه کنترل است و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 شهر تهران تشکیل داده بودند. برای انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده، از بین مدارس دخترانه مقطع متوسطه شهر تهران، چهار مدرسه به تصادف انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب اجتماعی بین دانش آموزان به اجرا درآمد. از بین دانش آموزانی که نمرات یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین را در این پرسشنامه به دست آورده بودند و داوطلب شرکت در پژوهش بودند، به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 دانش آموزان) قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور را دریافت کردند و گروه کنترل آموزش دریافت نکردند. ابزار گردآوری اطلاعات در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شامل مقیاس تاب آوری تحصیلی، مقیاس اشتیاق تحصیلی (مقیاس های درگیری مدرسه) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان بود. داده های پژوهش با روش اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بسته آموزشی ذهن آگاهی نوجوان محور بر بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشت و تأثیر آن در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. نتیجه گرفته شد که آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور روش مناسبی برای بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی بوده است.