فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی، بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی بود. طرح پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. به شیوه غربالگری، 34 دانشجو مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، از بین دانشجویان دانشگاه لرستان انتخاب شدند و در دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی، در طول 8 جلسه، برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسش نامه اختلال اضطراب فراگیر و مقیاس صبر، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین میانیگن نمره اضطراب و مؤلفه های صبر در مرحله پس آزمون، در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنادار بوده است. با توجه به این نتایج، می توان از گروه درمانی معنوی، با رویکرد اسلامی برای کاهش علایم اضطراب و افزایش صبر در افراد با نشانگان بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده نمود.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه انگیزه کاهش وزن در افراد چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سال های گذشته، انگیزه کاهش وزن به عنوان یک عامل مهم در کاهش وزن و پایداری آن مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی مشخصات روان سنجی پرسش نامه انگیزه کاهش وزن در افراد چاق و دارای اضافه وزن بود. در این مطالعه نسخه فارسی مقیاس انگیزه کاهش وزن پس از آماده سازی به روش ترجمه مضاعف، بر روی 453 نفر از افرادی که به مراکز رژیم درمانی در تهران مراجعه کرده بودند، اجرا شد. همسانی درونی نسخه فارسی مقیاس انگیزه کاهش وزن از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. همچنین ساختار عاملی مقیاس از طریق تحلیل عاملیِ اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 82/0 و برای سه عامل استخراج شده سلامتی، وضع ظاهر از دیدگاه دیگران و وضع ظاهر از دیدگاه خود به ترتیب 86/0، 85/0 و 74/0 به دست آمد که نشان از همسانی درونی مطلوب مقیاس و مؤلفه های آن است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخص های برازش حاکی از برازش خوب مدل بود. از نتایج پژوهش حاضر این بود که نسخه فارسیِ مقیاس انگیزه کاهش وزن، خصوصیات روان سنجی مطلوبی دارد و ابزار معتبری برای استفاده در موقعیت های پژوهشی و بالینی است.
تأثیر ایمان به رحمت الهی از دیدگاه قرآن بر کاهش جنبه های شناختی فشارهای روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
157-169
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از راه های کاهش فشارهای روانی زیان بار، ایمان به رحمت الهی است. در باره رحمت الهی و جنبه های شناختی فشارهای روانی، تحقیقات بسیاری صورت گرفته است؛ اما تاکنون پژوهشی درباره چگونگی تأثیر ایمان به رحمت الهی از دیدگاه قرآن بر کاهش جنبه های شناختی فشارهای روانی نگاشته نشده است. ازاین رو، هدف از این پژوهش، بیان، تحلیل و اثبات چگونگی تأثیر ایمان به رحمت الهی از دیدگاه قرآن بر کاهش جنبه های شناختی فشارهای روانی زیان بار بود. روش کار: روش این پژوهش، اسنادی-تحلیلی است و کلیدواژه های فشارهای روانی، استرس، اضطراب، افسردگی، ترس، اندوه، آرامش، رضایتمندی و شادی؛ و هم خانواده ها، مترادف ها، متضادها و معادل های انگلیسی و عربی آنها در آن به کار برده شده است. علاوه براین، از منابع اسلامی مانند قرآن کریم، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، اصول کافی، المیزان، تسنیم، میزان الحکمه و نرم افزار جامع الاحادیث و جامع التفاسیر استفاده شده است؛ و به منابع روان شناسی مانند تألیفات کارل راجرز و آلبرت الیس (انگلیسی و فارسی)، کتب دانشگاهی، کتب سازمان سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در زمینه روان شناسی، بهداشت و سلامت روانی، مشاوره، درمانگری و آسیب شناسی روانی نیز استناد شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: باورهای نادرست نسبت به عوامل آرامش؛ شادی و رفاه و توقعات الزامی و نادرست و غیرواقعی از خود؛ مردم و شرایط اجتماعی و طبیعی از مهم ترین جنبه های شناختی فشارهای روانی زیان بار است. این باورها و توقعات الزامی در صورت برآورده نشدن، تهدید یا ازبین رفتن موجب فاجعه سازی؛ و این فاجعه سازی موجب ایجاد ترس ، اندوه و خشم های شدید یا مزمن و بیماری ها و اختلالات روانی، عصبی و جسمی می شود. رحمت الهی یعنی خداوند بر اساس رحمت خویش، به ایمان آورندگان خود لطف ویژه دارد. نتیجه گیری: یکی از راه های پیشگیری و کاهش اختلالات و فشارهای روانی زیان بار، ایمان به رحمت الهی است.
الگوی تحلیل مسیر رابطه بین مهارت مقابله مذهبی، تجارب معنوی و بهزیستی ذهنی با رضایت شغلی در کارکنان دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
18-31
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شغل و تبعات آن پدیده ای است که در سال های اخیر توجه متخصصان حوزه سلامت را جلب نموده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مهارت مقابله مذهبی، تجارب معنوی و بهزیستی ذهنی با رضایت شغلی در کارکنان دانشگاه پیام نور انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شاغل در مراکز پیام نور شهر کرمانشاه در نیمه دوم سال 1396 بود که از میان آنان تعداد 150 نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های مقابله مذهبی، تجربیات معنوی، بهزیستی ذهنی و رضایت شغلی بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی با رضایت شغلی رابطه وجود داشت. به عبارتی می توان از طریق این دو متغیّر، رضایت شغلی را در بین کارکنان دانشگاه پیام نور پیش بینی نمود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی از طریق بهزیستی ذهنی بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه اثر غیرمستقیم؛ ولی بهزیستی ذهنی بر رضایت شغلی اثر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت جایگاه تحصیل و حرفه دانشگاهی لازم است کارکنان دانشگاه به صورت دوره ای از نظر رضایت شغلی ارزیابی شوند و مراکز مشاوره به نقش بهزیستی ذهنی، مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی بیشتر توجه کنند.
بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان و تاب آوری با خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی در دانشجویان دانشگاه تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: درباره ارتباط تنگاتنگ بهداشت روانی و تاب آوری اتفاق نظر بالایی وجود دارد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان و تاب آوری با خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود. روش کار: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در نیم سال اول تحصیلی 96-95 بود که از میان آنان 200 نفر از دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان، تاب آوری، خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی؛ و برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی رابطه مثبت و معنادار؛ ولی بین دلبستگی اجتنابی با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی رابطه منفی وجود داشت؛ همچنین دلبستگی به بزرگسالان با تاب آوری رابطه مثبت و معنادار داشت؛ اما بین دلبستگی اضطرابی به بزرگسالان با ذهن آگاهی و تاب آوری رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، تاب آوری و دلبستگی ایمن به خدا توانستند به طور مثبت ذهن آگاهی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: افرادی که دلبستگی شان به خدا ایمن بود، برای خود ارزش قائل می شدند و می دانستند که خداوند آنان را دوست دارد و کمک کننده و جواب دهنده به خواست ها و دعاهای آنان است؛ برعکس افراد با دلبستگی اجتنابی، خدا را دور از دسترس می دانستند و از او دوری می کردند.
روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی: مبانی نظری و مراحل اجرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف معرفی روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی و کاربرد آن در پژوهش های روان شناختی با رویکرد اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی−تحلیلی و به منظور توسعه ابزار می باشد. روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی از مطالعات زبان شناسی، نظریه حوزه های معنایی و تلاش های به عمل آمده در فهم متون دینی (ادبی، اصولی و تفسیری) مشتق می شود و دارای یک اصل بنیادی و نُه اصل فرعی است که در چهار مرحله (مشاهده نظام مند، غرقه شدن در محتوا، صورت بندی داده ها، بازبینی نهایی و ارائه گزارش) به اجرا گذاشته می شود. هر مرحله نیز از چندین گام تشکیل شده است. پایه و اساس تحلیل کیفی محتوای متون دینی، پردازش فعال متن است که در آن پژوهشگر داده های متنی (مفاهیم، گزاره های متون دینی) را آن قدر کندوکاو و تحلیل می کند تا به ساخت های کلی معنا دست یابد. منظور از پردازش فعال متن عبارت از عملیاتی است که طی آن داده ها گردآوری، تجزیه و تحلیل، طبقه بندی و به شکل تازه ای کنار یکدیگر قرار داده می شوند. هدف اصلی پژوهش این است که پژوهشگر از یکسری مفاهیم و گزاره های متون دینی به فهم و استنباط های روان شناختی دست یابد؛ بنابراین، پردازش متن با توصیف و تحلیل های عمومی شروع و به تحلیل های عمیق تر، پیچیده تر، انتزاعی و معنایی می انجامد.
مقایسه اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر روا ن شناسی مثبت نگر و گروه درمانی آدلری در ارتقای تاب آوری افراد وابسته به مواد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یکی از چهار بحران جهانی هزاره سوم و در صدر تهدیدها و آسیب های اجتماعی و از غم انگیزترین معضلات جوامع امروزی است که اکثر جوامع مختلف به ویژه جامعه ما را به چالش کشیده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر روا ن شناسی مثبت نگر و گروه درمانی آدلری در ارتقای تاب آوری افراد وابسته به مواد انجام شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان شاهرود در سال 1399 بود. اعضای نمونه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به صورت داوطلبانه 15 نفر به گروه آزمایش اول (روا ن شناسی مثبت نگر)، 15 نفر گروه آزمایش دوم (درمان آدلری) و 15 نفر به گروه کنترل اختصاص یافتند. گروه آزمایش اول 10 جلسه روان درمانی مثبت نگر و گروه آزمایش دوم 10 جلسه گروه درمانی آدلری را دریافت کردند، اما گروه کنترل تا پایان پژوهش هیچ مداخله ای دریافت نکرد. طبق یافته های این مطالعه گروه درمانی آدلری در مقایسه با روا ن شناسی مثبت نگر تأثیر بیشتری بر تاب آوری افراد وابسته به مواد داشت.
رابطه روش های مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
145 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین روش های مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان کلینیک آنکولوژی و رادیوتراپی رضا (ع) مشهد در سال 1397 تشکیل داده اند که تعداد 100 نفر از آنان به صورت نمونه هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب گردیدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله اسلامی احتشام زاده (1388)، پرسشنامه انسجام روانی فلنسبرگ و همکاران (2006)، مقیاس سازگاری با سرطان واتسون (1988) و پرسشنامه تحمل درد مک گیل (2008) بود. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون نشان داد بین روش های مقابله اسلامی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد؛ و در خرده مقیاس های آن ها، بعد رفتاری و بعد عاطفی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد؛ و تنها در بعد شناختی ارتباط معنی داری دیده نمی شود (01/0). همچنین بین احساس انسجام روانی، با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی می توانند پیش بینی کننده سازگاری مناسب فرد با بیماری و تحمل درد گردد.
مقایسه معنای زندگی و نگرش به مرگ در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
69 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبین بیماران مبتلا به سرطان در فرایند مراقبت با شرایط سخت و اضطراب های متعددی مواجهه می شوند که مستقیماً بر نگرش و سلامت روان شناختی آن ها اثر می گذارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه ی معنای زندگی و نگرش به مرگ بین مراقبین بیمار مبتلا به سرطان و افراد عادی بود. روش: طرح مطالعه علی-مقایسه ای است. با مراجعه به بیمارستان فیروزگر و مرکز شیمی-درمانی روشنا، 52 نفر از افرادی که یکسال گذشته یکی از اعضای درجه یک خانواده ایشان به سرطان مبتلا شده اند؛ و آن ها به عنوان مراقب اصلی از او مراقبت می کرده اند به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. گروهی که تجربه مراقبت از بیمار مبتلا به سرطان را نداشتند، نیز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گروه اول همتا شدند؛ هر دو گروه پرسشنامه های معنای زندگی (استگر، فرازیر، اُشی و کالر، 2006) و نیمرخ نگرش به مرگ – نسخه تجدیدنظرشده (وونگ، رکر و گسر، 1994) را تکمیل نمودند. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد افراد دارای تجربه مراقبت، اضطراب و اجتناب از مرگ بالاتری در شاخص نگرش به مرگ نسبت به افراد عادی گزارش می کنند؛ اما در معنای زندگی تفاوت معنادار بین دو گروه دیده نشد. نتیجه گیری: مراقبین با ابهام درباره آینده و روز به روز وخیم شدن حال بیمار روبه رو هستند؛ شرایطی که اضطراب از مرگ و تلاش برای اجتناب از آن را ایجاد می کند.
بررسی رابطه سبک های دلبستگی به خدا، صبر و عزّت نفس در دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
44-60
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: صبر یکی از روش های خودتنظیمی است که موجب اعتدال روان آدمی می شود. منظور از خودتنظیمی قدرت استفاده از راهبردهایی است که در مقابل محرک های درونی و محیطی یا خوشی های افراطی انسان را از تعادل بازمی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی به خدا، صبر و عزّت نفس در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش از نوع پژوهش های پس رویدادی است. جامعه آماری آن شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 169 دانشجو (84 پسر و 85 دختر) از گروه های آموزشی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و هنرها انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های عزّت نفس کوپر اسمیت، سیاهه ارتباط با خدای روات و کرک پاتریک و پرسش نامه واکنش در رخدادهای غباری بناب و همکاران استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیّره و یک طرفه، آزمون t و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با نمره کل صبر ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت و سبک دلبستگی ایمن، پیش بینی کننده خوبی برای میزان عزّت نفس دانشجویان بود. همچنین دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر صبر بیشتری داشتند و دانشجویان گروه علوم انسانی در مقایسه با دانشجویان گروه های آموزشی دیگر نمره بالاتری در دلبستگی ایمن به دست آوردند. نتیجه گیری: خداوند همواره افرادی را که در مصائب و مشکلات صبر پیشه نمایند، تنها نمی گذارد و همیشه در کنار آنان است و این امر سبب می شود که ارتباط این افراد با خداوند تقویت؛ و دلبستگی ایمن آنان به پروردگار شدیدتر شود.
نگاه ابزاری نظام اداری به بازنشستگان و اثرات آن بر فرهنگ سیاسی و سلامت معنوی آنان؛ موردپژوهی قانون منعِ به کارگیری بازنشستگان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
107-121
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از جلوه های برخورد اجتناب ناپذیر سازمان با کارکنان، بازنشستگی و تأثیر آن بر فرهنگ سیاسی و سلامت معنوی افراد است. با توجه به تسلط سازمان ها بر همه وجوه زندگی انسان ها، هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش بود که آیا قانون منع به کار گیری بازنشستگان نوعی نگاه ابزاری به انسان است و این قانون چه تأثیری بر فرهنگ سیاسی و سلامت معنوی کارکنان و خانواده هایشان دارد؟ روش کار: این پژوهش از نوع کیفی است که با روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش 246 نفر از کارکنان بازنشسته و یا در شرف بازنشستگی شرکت نفت در جزیره خارگ بودند که از میان آنان 50 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش با مصاحبه نیمه رهنمودی و به صورت میدانی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: از تجزیه و تحلیل یافته ها چهار درون مایه اصلی شامل کارکردهای بازنشستگی، نگاه ابزاری به بازنشستگان، جایگاه فرهنگی سالمندی و اهمیت معنویت در رشد انسان؛ و 16 زیرطبقه به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که قانون منع به کارگیری بازنشستگان آنان را دچار بحران روحی می کند و این بحران سلامت معنوی افراد و خانواده ها یشان را به مخاطره می اندازد و بر فرهنگ سیاسی آنان تأثیر می گذارد.
رابطه افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران بیمارستان های نظامی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
51 - 61
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شادزیستی پرستاران مؤلفه ای مهم در سلامت روان آنان می باشد و در مراقبت مؤثر از بیماران ضروری است. پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران بیمارستان های نظامی استان خوزستان بود. روش: جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران بیمارستان نظامی استان خوزستان بود. از این تعداد 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های افکار خودآیند مثبت اینگرام و ویسنیکی (1988)، احساس کفایت اجتماعی فیلنر (1990) و درک از تصمیم گیری بالینی صالحی و همکاران (2005) و شادزیستی آرجیل و لو (1989) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج: یافته ها نشان داد که بین افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی با شادزیستی در پرستاران رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین متغیرهای افکار خودآیند مثبت و احساس کفایت اجتماعی به ترتیب پیش بینی کننده های مناسب تری برای متغیر ملاک شادزیستی در پرستاران بیمارستان بود (0001/0>P). بحث: تحقیق حاضر نشان داد که ارتقای افکار خودآیند مثبت، احساس کفایت اجتماعی و درک از تصمیم گیری بالینی، باعث افزایش میزان احساس شادزیستی پرستاران بیمارستان می شود.
تحلیل نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115-129
حوزههای تخصصی:
نشاط معنوی رضایت قلبی و لذتی است که در زیر امواج متلاطم زندگی، به تاب آوری کمک می کند. در تبیین رابطه نشاط معنوی با سلامت نیز قابل توجه است که نشاط معنوی موجب امیدواری و افزایش معنا در زندگی می شود. بر اساس اهمیت نقش نشاط معنوی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه کارکنان زن و مرد شاغل به کار در پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در اسفند سال 1398 بود که در حدود 574 نفر بودند. حجم نمونه شامل 234 کارمند زن و مرد بودند که بر طبق جدول مورگان تعیین و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی، نشاط معنوی، سرمایه های اجتماعی، حمایت اجتماعی و تاب آوری به صورت حضوری و انفرادی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که مدل طراحی شده برای تبیین تاب آوری کارکنان با توجه به نقش نشاط معنوی، از شاخص های برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس رابطه متغیرهای سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر نشاط معنوی نقش تسهیل کننده در رابطه میان سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری نشان داد. همچنین دو متغیر پیش بین سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی اثر مستقیم و مثبت بر تاب آوری کارکنان داشتند. در جمع بندی یافته های پژوهش حاضر می توان گفت رابطه مستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری مثبت معنادار بود. همچنین رابطه غیرمستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی، مثبت و معنادار بود. بر این اساس مدل پژوهش تأیید شد. یافته های پژوهش حاضر بدین معنی بود که نشاط معنوی در بین کارکنان نقش تسهیل کننده در افزایش تاب آوری دارد. بدین شرح که با افزایش سرمایه اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی در کارکنان، نشاط معنوی آنها نیز افزایش یافته و در نهایت تاب آوری آنها در برابر استرس بیماری کرونا افزایش می یابد. بر این اساس بر طبق نتایج می توان گفت جهت تبیین تاب آوری در مقابل بیماری کرونا در دوران فاصله گذاری اجتماعی، از مزایای سرمایه های اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی سود برد و نشاط معنوی و تاب آوری را در ایام بیماری ارتقاء بخشید.
نقش جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندیها بر رفتارهای شغلی مولد با میانجیگری استفاده از توانمندیها و رسالت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی برازش الگویی از نقش جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها با رفتارهای شغلی مولد با میانجی گری استفاده از توانمندی ها و رسالت شغلی بود. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان یکی از شرکت های نفتی اهواز بودند که از میان آنها 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش، پرسشنامه های جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها، استفاده از توانمندی ها، رسالت شغلی، عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد انطباقی را تکمیل کردند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین، برای بررسی معنی داری اثرات غیرمستقیم مدل پژوهش، روش بوت - استراپ به کار گرفته شد. نتایج تحلیل ها نشان دادند الگوی پیشنهادی، برازش مناسبی دارند. همچنین، بررسی اثرات مستقیم مدل نشان داد اثر جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها بر استفاده از توانمندی ها و رسالت شغلی، معنی دار و بر عملکرد شغلی، عملکرد انطباقی و رفتار شهروندی سازمانی معنی دار نیست. اثر استفاده از توانمندی ها بر عملکرد شغلی، عملکرد انطباقی و رفتار شهروندی سازمانی معنی دار است. اثر رسالت شغلی بر عملکرد انطباقی و رفتار شهروندی معنی دار است؛ اما بر عملکرد شغلی معنی دار نیست. درنهایت، نتایج نشان دادند تمامی اثرات غیرمستقیم مدل معنی دارند و جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها با میانجی گری رسالت شغلی و استفاده از توانمندی ها بر رفتارهای شغلی مولد تأثیر معنی داری دارد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها تأثیر بسزایی بر پیامدهای سازمانی دارد.
الگویابی بهزیستی ذهنی کارکنان در سازمان: مورد مطالعه، سازمان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، الگویابی بهزیستی ذهنی برای کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان اصفهان بود. به این منظور، از طرح پژوهش آمیخته (کیفی - کمی) استفاده شد. نمونه مطالعه شده در بخش کیفی پژوهش، 17 نفر از کارکنان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی، 201 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافته های کیفی بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای به روش کربین و اشتراوس و در بخش کمی، به کمک مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند در الگوی بهزیستی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای، مؤلفه های یک نظریه زمینه ای شامل مقوله اصلی (بهزیستی ذهنی در دو بعد عواطف مثبت و منفی)، شرایط علّی (رضایت از شغل)، شرایط زمینه ای (فرهنگ و جوّ حاکم بر سازمان)، عوامل مداخله ای (حس پویایی شغلی)، راهبردها (نهادینه سازی سیمای مثبت سازمانی) و پیامدها (وفاداری به سازمان) وجود داشتند. همچنین، این الگو با توجه به معناداری، ضرایب مسیر متغیرهای موجود در الگوی طراحی شده و میزان پذیرفتنی شاخص های قدرت پیش بینی شاخص استون - گیسر و نیکویی برازش، از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین، می توان بهزیستی ذهنی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای را براساس الگوی کشف شده در این پژوهش، افزایش داد یا اصلاح کرد.
رابطه جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا در میان دانشجویان دانشگاه های شهر قم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شهر قم بود که از میان آن ها 212 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه های خودمهارگری اسلامی، انگیزش درونی و دلبستگی به خدا بود. نتایج نشان داد میان جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، متغیرهای جهت گیری انگیزشی و سبک دلبستگی به خدا، توانایی پیش بینی خودمهارگری اسلامی را دارند. افزون بر این، در متغیر خودمهارگری کلی و از بین تمامی خرده مقیاس های خودمهارگری اسلامی، سبک دلبستگی به خدا فقط بر خرده مقیاس خودنظارت گری و مهار رفتاری اثر تعدیل کنندگی دارد و این فرضیه درباره متغیر خودمهارگری کلی و باقی خرده مقیاس ها، به اثبات نرسید.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی بر اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در مراجعین به مراکز روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی بر اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بهبهان بود. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. حجم نمونه 45 فرد متأهل از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای دوگانه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهشی به کاررفته، مقیاس اسناد ارتباطی، پرسشنامه نگرش به روابط فرازناشویی ویتلی و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر بودند. گروه آزمایشی مثبت نگری، 12 جلسه و گروه درمان تصویرسازی ارتباطی هندریکس، 8 جلسه، درمان دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک متغیری استفاده شد. یافته ها نشان دادند هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر اسنادهای ارتباطی علّی و مسئولیت پذیری، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود تأثیر معناداری دارند و به بهبود این متغیرها در گروههای آزمایشی منجر می شوند. مقایسه تطبیقی بین دو رویکرد آموزش مثبت نگری و تصویرسازی ارتباطی نشان داد در متغیرهای اسنادهای علّی و اسنادهای مسئولیت، تفاوت معناداری به نفع آموزش مثبت نگری مشاهده شد. همچنین، اثر آموزش مثبت اندیشی و درمان تصویرسازی ارتباطی بر متغیرهای وابسته در مرحله پیگیری 45 روزه تداوم داشت؛بنابراین، آموزش مثبت نگری و درمان تصویرسازی ارتباطی باعث بهبود اسنادهای ارتباطی، نگرش به روابط فرازناشویی و تمایزیافتگی خود در افراد متأهل می شود.
بررسی و نقد کتاب «درآمدی بر روا ن شناسی اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و نقد کتاب «مدخل إلی علم النفس الإسلامی» انجام شده است. کتاب حاضر، تلاشی در جهت پیدا کردن گام هایی در راستای تولید علم روا ن شناسی اسلامی است. محمد عثمان نجاتی نویسنده کتاب، کوشیده است با بیان مقدماتی به بررسی چگونگی مسیر و مراحل پایه گذاری روا ن شناسی بر اساس اسلام بپردازد. این کتاب به زبان عربی و در هفت فصل تدوین یافته و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری داده های آن کتابخانه ای است. در فصل اول به تعریف و بررسی اصطلاحات بیانگر علم روا ن شناسی اسلامی پرداخته و تاریخچه هر اصطلاح را بحث کرده است. در فصل دوم نظریات مهم پیرامون ماهیت و منابع دانش را تجزیه وتحلیل کرده و نظر اسلامی خود را در این موضوع ارائه کرده است. در فصل سوم وضعیت کنونی آموزش روا ن شناسی در دانشگاه های اسلامی را بررسی و در فصل چهارم به مراحل تأسیس روا ن شناسی اسلامی پرداخته است. در فصل پنجم، روا ن شناسی معاصر فعلی را با توجه به مبانی اسلامی نقد و بررسی کرده و در فصل ششم به مسلمات علم روا ن شناسی اسلامی به عنوان اولین گام ایجابی در این مسیر پرداخته است. کتاب حاضر در عین نکات مثبت مانند نوآوری و خلاقیت دارای اشکالاتی است که در ابعاد روشی، شکلی و محتوایی در این مقاله بررسی و نقد شده است.
الگوی تحلیل مسیر پیش بینی کرونافوبیا بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و اضطراب سلامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری بیماری کرونا اثرات مختلفی بر جنبه های روانی افراد جامعه گذاشته است. بررسی ها نشان می دهند که با گسترش بیماری کرونا، ترس از این بیماری نیز در حال افزایش است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط عدم تحمل بلاتکلیفی و اضطراب سلامتی با کرونافوبیا در جامعه شهر تهران است. به این منظور نمونه ای شامل 430 زن و مرد بزرگسال توسط پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوسکیس، 2002)، عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون، 1994)، و ترس از کرونا (گریفیتز و پاکپور، 2020) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که اضطراب سلامتی و عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه مثبت و مستقیم با ترس از بیماری کرونا دارند. همچنین عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری اضطراب سلامتی و غیر مستقیم با ترس از کرونا رابطه دارد. این نتایج دارای تلویحات کاربردی برای کنترل و کاهش ترس از کرونا و کرونافوبیا خواهد شد. پیشنهاد می شود تا با توجه به این متغیرهای شخصیتی و شناختی، جهت طراحی مداخلات روان شناختی برای حفظ و ارتقای سلامت روان جامعه در شرایط همه گیری بیماری کرونا بهره گرفته شود.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها در جمعیت درگیر با کاهش وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها در افرادی بود که مشغول کاهش وزن یا حفظ وزنِ کاهش یافته بودند. در این پژوهش توصیفی، 420 نفر به شیوه نمونه گیری متوالی انتخاب شدند و به پرسش نامه پرداختن به ارزش ها و مقیاس شفقت به خود پاسخ دادند. برای بررسی روایی پرسش نامه، از روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی) و روایی همگرا استفاده شد. پایایی پرسش نامه بر اساس همسانی درونی بررسی شد. تحلیل عاملی اکتشافیِ پرسش نامه پرداختن به ارزش ها دو عامل پیشرفت و ممانعت را آشکار ساخت، اما با مدل اصلی پرسش نامه، در سطح گویه، تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ عامل های آشکارشده در دامنه 73/0 تا 85/0 قرار داشت که حاکی از رضایت بخش بودن پایاییِ پرسش نامه بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخص های برازش حاکی از برازش خوبِ مدل بود. روایی همگرای پرسش نامه نیز مطلوب بود. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها پایایی و رواییِ مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و ابزار خودسنجیِ مناسبی برای موقعیت های بالینی و پژوهشی است.