فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت راهبردهای مطالعه و یادگیری گامی اساسی برای مداخلات آموزشی است. این پژوهش با هدف تعیین میزان استفاده دانشجویان از راهبردهای مطالعه و یادگیری و ارتباط آن با وضعیت تحصیلی آنها انجام شد. در این مطالعه 425 نفر از دانشجویان سالهای 84 و 86 دانشکده های ادبیات و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه راهبردهای مطالعه و یادگیری که به منظور اندازه گیری میزان استفاده دانشجویان از این راهبردها طراحی شده است، توسط دانشجویان تکمیل گردید. یافته ها حاکی از این بود که عملکرد دانشجویان در استفاده از مهارت ها ،در حد متوسط بود. دختران بیشتر از پسرها از مهارت ها بهره برده ، دانشجویان دانشکده ادبیات نیز بیشتر از دانشجویان دانشکده مهندسی از راهبردها استفاده کرده اند. بین دانشجویان روزانه و نوبت دوم وهمچنین دانشجویان سال اول و سوم تفاوتی در استفاده از راهبردها مشاهده نشد . همبستگی بین رتبه کنکور و استفاده از راهبردها معنی دار نبوده و همبستگی بین معدل دوره متوسطه و معدل دانشگاهی دانشجویان معنی دار بوده است و در نهایت فرایند فراشناختی دانش و کنترل خود بیشترین سهم را در تبیین موفقیت تحصیلی دانشجویان برعهده داشته است.
شنیدن کی بود مانند دیدن
حوزههای تخصصی:
مقایسه نیم رخ حافظه کودکان عادی با کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه حافظه کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی، و روخوانی با کودکان عادی پایه چهارم ابتدایی شهر اصفهان.
روش: از بین دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی 86-1385، چهار گروه 15 نفری (15 دانشآموز عادی، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در املا، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در ریاضی و 15 دانشآموز دچار ناتوانی در روخوانی) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری حافظه آزمودنیها، خردهآزمون حافظه آزمون هوش وکسلر به صورت انفردی اجرا شد. نتایج به روش تحلیل واریانس و آزمون توکی تحلیل شد.
یافتهها: این پژوهش نشان داد که بین نیمرخ حافظه کودکان عادی و کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: حافظه دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکل جدی دارد و دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری املا نسبت به دو گروه دیگر حافظه ضعیفتری دارند.
تحلیل رفتار معتادان در آزمون قمار آیوا با استفاده از مدل یادگیری تقویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اختلالات تصمیم گیری معتادان به مواد افیونی، در شرایط مخاطره آمیز، با استفاده از روش مدل سازی شناختی است.
روش: در این پژوهش، ابتدا نظام تصمیم گیری آزمودنی ها (گروه شاهد و گروه معتادان درمان جو)، با استفاده از نسخه فارسی آزمون قمار آیوا بررسی و سپس، یافته های آزمون با استفاده از مدل سازی شناختی تحلیل شد. در این راستا و بر اساس یادگیری تقویتی و شرایط آزمون قمار، مدل های مختلف تصمیم گیری در شرایط مخاطره آمیزِ آزمون قمار طراحی شد. در مرحله بعد، مدل ها در محیط آزمون قمار شبیه سازی و جداگانه بر داده های هر دو گروه برازش داده شدند. سپس، مدلی که مطابقت بیشتری با رفتار آزمودنی های آن گروه داشت، مشخص شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه معتادان درمان جو (217=n) و شاهد (130=n) عملکرد ضعیفی در آزمون داشتند (امتیاز خالص کمتر از 10). علاوه بر آن، عملکرد گروه معتاد ضعیف تر از گروه شاهد بود (07/0p<). نتایج مدل سازی نشان می دهد که مدل بهینه هر دو گروه مدلی است که در ارزیابی انتخاب های مختلف فقط به تعداد دفعات دریافت پاداش و زیان (و نه مقادیر آنها) توجه می کرد. روش تحلیل حساسیت آشکار کرد که مدل بهینه برای گروه معتاد، علاوه بر توجه صرف به تعداد دفعات پاداش و زیان، بیشتر از گروه شاهد تحت تاثیر آسیب گریزی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج فوق گویای آن است که علت کم بودن امتیاز کسب شده در هر دو گروه، نادیده گرفتن اندازه پاداش و زیان و توجه به دفعات آن است. ضمن این که، دلیل پایین بودن بازده گروه معتاد نسبت به گروه شاهد، عدم تعادل آسیب گریزی و پاداش جویی و گرایش به سمت آسیب گریزی است. این گرایش به آسیب گریزی می تواند بر شرایط خاص معتادان درمان جو منطبق باشد.
تفکر در زندگی
حوزههای تخصصی:
راهبردهای افزایش خلاقیت در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوی سازو کارهای دفاعی باتوجه به میزان تفکر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، برای فهم بیشتر ویژگی های شخصیتی متفاوت افراد دارای تفکر خلاق، کمیت و کیفیت سازوکار های دفاعی و سبک دفاعی آنها بررسی شده است.
روش: ابتدا با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس، 258 نفر از دانشجویان دختر کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تربیت مدرس، پرسشنامه تفکر خلاق عابدی را تکمیل کردند. سپس از میان این شرکت کنندگان، دو گروه 30 نفری از آزمودنی هایی که بیشترین و کمترین نمرات را در این آزمون گرفته بودند، به عنوان دو گروه مقایسه پژوهش انتخاب شدند. برای سنجش سبک و سازوکار های دفاعی از پرسشنامه سبک های دفاعی استفاده شد. در پایان، داده ها به وسیله آزمون t برای گروه های مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: افراد دارای تفکر خلاق و افرادی که از تفکر خلاق کمتری برخوردارند، در نرخ کلی استفاده از سازوکارهای دفاعی تفاوتی با هم ندارند. سبک دفاعی افراد دارای تفکر خلاق، رشدیافته تر از افراد دارای تفکر کمتر خلاق است؛ و افراد دارای تفکر کمتر خلاق، بیشتر از الگوی سازوکارهای دفاعی رشدنایافته استفاده می کنند. به طور کلی، ویژگی اصلی الگوی دفاعی گروه دارای تفکر خلاق، در مقایسه با گروه دارای تفکر کمتر خلاق، استفاده زیاد آنها از سازوکار های دفاعی رشدیافته والایش، طنز و پیشاپیش نگری و سازوکار های رشدنایافته دلیل تراشی، تجزیه و انکار است؛ در حالی که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه دارای تفکر کمترخلاق، استفاده زیاد آنها از سازوکارهای دفاعی رشدنایافته فرافکنی، به عمل درآوری، دوپاره سازی، رفتار پرخاشگرانه- منفعلانه، خیال پردازی، جابه جایی و جسمانی سازی است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر بار دیگر بر اهمیت تفاوت گذاشتن بین دو حوزه عمده خلاقیت تاکید می کند. به علاوه، همسو با یافته های تحقیقات پیشین، نتایج نشان می دهند که افراد دارای تفکر خلاق به دلیل استفاده از نوعی سبک دفاعی خلاق، از افراد دارای تفکر کمترخلاق متمایزند.
تعامل توانایی های شناختی با دو شیوه آموزشی در واکنش به ارزشیابی آموزش و عملکرد پس از آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تعامل توانایی های شناختی با دو شیوه آموزشی در واکنش به ارزشیابی آموزش و عملکرد پس از آموزش را مورد بررسی قرار داد. 150 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی به صورت تصادفی در سه گروه، هر گروه شامل 50 نفر انتخاب شدند و تحت تأثیر دو نوع مداخله به ترتیب گروه آزمایشی شماره 1 (گروه آزمایشی با تشویق به انجام خطا)، گروه آزمایشی شماره 2 (گروه آزمایشی با اجتناب از خطا) و گروه شماره 3 (گروه کنترل) قرار گرفتند. سپس شرکت-کنندگان به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از ابزار توانایی های شناختی از مجموعه آزمون های صنعتی فلانگان (FITB؛ فلانگان، 1962)، مجموعه سؤال-های استعداد عمومی(GATB؛ سرویس استخدام ایالات متحده امریکا، 1945) و مقیاس های ارزشیابی آموزشی شامل دو مقیاس فرعی واکنش به آموزش و عملکرد پس از آموزش پاسخ دادند. تحلیل داده ها نشان داد که عملکرد و واکنش شرکت کنندگان به دوره آموزشی در سه گروه، در افراد با توانایی شناختی بالا از افراد با توانایی شناختی پایین، بالاتر است و توانایی شناختی با دو شیوه آموزشی در ارزشیابی آموزش تعامل می کنند. از یافته های این پژوهش در جهت انتخاب کارکنان برای آموزش مبتنی بر شایستگی و اهمیت شیوه آموزش تشویق به خطا ارائه گردیده است.
کیفیت یادگیری در شخصیت سالم
حوزههای تخصصی:
بازی کردن ؛ خلاقیت و یادگیری در طول زندگی
حوزههای تخصصی:
رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز انجام شده است. در این پژوهش،360 نفر از دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیرازدر رده ی سنی 17 تا 19 سال (240 دختر و 120 پسر)، در سال تحصیلی 89-88 که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به کمک پرسشنامه ی فراشناخت ولز و کارت رایت هاتون (2004)، پرسشنامه ی پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای راجر، جارویس و نجاریان (1993)، ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروههای مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین راهبردهای فراشناختی و پرخاشگری و هم چنین، بین راهبردهای فراشناختی و شیوه های مقابله با استرس در سطح 01/0 p
رابطه دوزبانگی و اختلال های گفتار وزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متفاوتی در ایجاد یا تشدید اختلال های گفتار و زبان دخیل می باشند، دو زبانگی در کنار سایر عوامل می تواند چنین اختلالاتی را در افراد ایجاد نماید. دو زبانه بودن بدین معنا است که یک فرد یا مجموعه ای از افراد در یک جامعه زبانی از بیش از یک زبان در امر ارتباط استفاده می کنند. تاثیر دو زبانگی بر گفتار و زبان از جمله ایجاد تاخیر در رشد طبیعی آنها در مطالعات زیادی مورد توجه قرار گرفته است و زمینه ساز ایجاد دو رویکرد درمانی (تک زبانه یا دو زبانه بودن) گردیده است که در زیر به آن پرداخته می شود .
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر ارتقاء خلاقیت مهندسین با توجه به سنخ شخصیتی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر ارتقاء خلاقیت مهندسین شرکت مدیریت صنعتی با توجه به سنخ شخصیتی آنان اجرا گردید. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری شامل 50 نفر از مهندسین شرکت مدیریت صنعتی که به طور در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش مهارت های حل مسئله برای گروه آزمایش در 5 جلسه اجرا گردید. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس فرم ب تصویری و فرم کوتاه آزمون شخصیتی نئو بود. برای تحلیل داده ها از آزمون کئوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج بدست آمده با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بطور معنی داری موجب افزایش خلاقیت مهندسین گردید. از بین ویژگی های شخصیتی شامل روان رنجورگرائی، برون گرائی، گشودگی به تجربه ، توافق پذیری و با وجدان بودن، تنها ویژگی گشودگی به تجربه با افزایش خلاقیت و آموزش مهارت حل مساله در تعامل بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای حل مساله به عنوان یک تکنیک می تواند باعث پویایی عناصر فراشناختی و شخصیتی خلاقیت شود.
روابط واژگانی
حوزههای تخصصی: