فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر تغییر شیوه های فرزندپروری والدین دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 30 نفر از والدینی که فرزندانشان با استفاده از پرسش نامه راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (2013) دارای این اختلال تشخیص داده شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جای گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (2013) و سبک های فرزندپروری رابینسون و همکاران (2000) بود. آموزش والدین با رویکرد آدلری در قالب 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. در پایان و در پیگیری، دو گروه آزمایش و کنترل، پرسش نامه سبک فرزندپروری را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل تحلیل واریانس همراه با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که این برنامه آموزش والدین توانسته است در افزایش شیوة فرزندپروری مقتدرانه (مادر) و نه پدر تأثیر معنادار داشته باشد. همچنین لازم به ذکر است که این برنامه آموزش والدین برشیوة فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه (پدر و مادر) تأثیر معنادار نداشت. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که این برنامه آموزش والدین به شیوه آدلری، شیوه فرزندپروری مقتدرانه مادران دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی را تغییر داده است.
تأثیر فعالیت های یکپارچه سازی حسی- حرکتی در ترکیب با بازخورد برتعادل کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فعالیت های یکپارچه سازی حسی - حرکتی در ترکیب با بازخورد بر عملکرد تعادلی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. روش:در این پژوهش که از نوع نیمه تجربی بود ، 30 کودک (با دامنه سنی 8-10 سال) با این اختلال انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه خود کنترل، آزمونگر کنترل و گروه گواه تقسیم شدند. در پیش آزمون تعادل ایستا و پویای شرکت کنندگان، به ترتیب با تست لک لک و آزمون راه رفتن پاشنه پنجه ارزیابی شد. سپس گروه آزمایش به مدت 8 هفته به صورت سه جلسه 60 دقیقه ای در هفته پروتکل تمرینات را انجام داد. پس آزمون همانند پیش آزمون برگزار شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف-اسمیرنوف، آزمون لون، آزمون باکس، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی ال اس دی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در متغیر تعادل پویا، هم در تمرین (048/0= P ) و هم در گروه (001/0= P ) اثرات معناداری وجود داشت. همچنین در متغیر تعادل ایستا هم در تمرین (036/0= P ) و هم در گروه (001/0= P ) اثرات معنادار بود (05/0 p £ ) . نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین گروه خودکنترل و آزمونگر کنترل با گروه گواه در تعادل پویا و تعادل ایستا تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در مقایسه بین دو گروه خودکنترل و آزمونگر کنترل در هر دو مؤلفه تعادل ایستا و پویا تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 p £ ) . نتیجه گیری: بنابراین یافته های حاضر نشان می دهد که فعالیت های حسی- حرکتی همراه با بازخورد در قیاس با تمرین صرف می تواند باعث عملکرد تعادلی بهتری شود.
بازی در کاردرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: ماهیت، تعاریف و نظریه ها ی بازی در علوم انسانی با خاستگاه روان شناسی شناخته شده است. در بین علوم پزشکی و توانبخشی که به درمان بیماران می پردازند، کاردرمانی تنها حرفه ای است که در درمان کودکان با ناتوانی، نگاهی ویژه به بازی دارد.
نقش عاطفه مثبت و منفی و تنظیم هیجانی در پیش بینی استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تنظیم هیجانی و عواطف مثبت و منفی در استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه بود.
روش: 250نفر از بین معلمان آموزش وپرورش استثنایی شهر تبریز به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار این تعداد افراد قرار گرفت که سرانجام 228نفر پرسش نامه ها را تکمیل کرده و برگردانده بودند که از این تعداد 60نفر مرد (میانگین سنی 1/5±6/40) و 168نفر زن (میانگین سنی 6/5±1/40) بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تنظیم هیجانی، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، پرسش نامه رضایت شغلی بری فیلد و روث و پرسش نامه استرس شغلی بود. برای تحلیل داده های به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مولفه ارزیابی مجدد تنظیم هیجانی با استرس شغلی (22/0-r=) و رضایت شغلی (24/0r=) همبستگی معناداری دارد (01/0>P)؛ همچنین عاطفه منفی و مثبت با استرس شغلی به ترتیب همبستگی 17/0- و 22/0 و با رضایت شغلی به ترتیب 54/0 و 30/0- دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ارزیابی مجدد به صورت معناداری، استرس و رضایت شغلی را پیش بینی می کند اما سهم آن در پیش بینی پایین است؛ افزون بر این عاطفه منفی به صورت معناداری استرس شغلی را پیش بینی می کند اما در رضایت شغلی هم عاطفه مثبت و هم عاطفه منفی نقش معناداری دارند که به ویژه در رضایت شغلی سهم نسبتا خوبی دارند.
اثربخشی برنامه تلفیقی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر مهارت های روان خوانی، درک مطلب و حافظه کاری در دانش آموزان دختر با مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش تلفیقیِ (آموزش مستقیم و آگاهی واجی) در مقایسه با روش واج شناسی و آموزش مستقیم بر افزایش مهارت خواندن و حافظه کاری در دانش آموزان دختر با مشکلات خواندن پایه اول دبستان صورت گرفت. پژوهش با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه اول دبستان شهر تهران بود. نمونه شامل 60 دانش آموز با ضعف خواندن (15 نفر در هر گروه) بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند و در مداخله ای 13 جلسه ای (هر جلسه 80 دقیقه ) بر اساس برنامه تدوین شده آموزش دیدند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون ریون رنگی، آزمون تشخیصی خواندن، حافظه ی کاری وکسلر و ماتریس های ریون بود. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته تحلیل شدند. بر مبنای آنچه به دست آمده می توان گفت اگرچه گروه آموزش مستقیم نسبت به گروه آگاهی واجی در درک مطلب و حافظه ی کاری و گروه آگاهی واجی در مهارت آگاهی واجی پیشرفت بیشتری داشتند؛ اما گروه آموزش تلفیقی در واج شناسی و حافظه مستقیم پیشرفت بیشتری نسبت به دو گروه دیگر داشتند که به دلیل ترکیب یک روش آگاهی واجی همزمان با روش رفتاری آموزش مستقیم بود. بنابراین روش آموزش تلفیقی با توجه به اثرگذاری و اجرای آسان می تواند جایگزین مناسبی برای روش های مرسوم آموزش باشد.
تجربه زیسته ی مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی: پژوهش کیفی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مربیان بخش قابل توجهی از روز را با دانش آموزان کم توان ذهنی می گذرانند و از تجربیات زیسته آن ها می توان اطلاعات مفید و گران بهایی استخراج کرد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر کشف تجربه زیسته مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی در ارتباط با ویژگی ها، رفتارها، تعاملات، واکنش های بین خود و دانش آموزان کم توان ذهنی می باشد. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. بر این اساس از بین مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی، 19 نفر بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های مصاحبه ها از روش کلایزی استفاده شد. پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آنها، یافته ها شامل 5 مضمون اصلی (تغییر باورها، عدم هماهنگی در ارائه خدمات ، تاثیر شغل در زندگی شخصی، ملزومات مربی گری و انتظارات والدین) و 15 مضمون فرعی بود. ارتباط این مضامین اصلی و فرعی در اصل مقاله آورده شده است. واکاوی تجارب مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی نشان داد که این گروه تأثیرگذار به شیوه های مختلفی از این دانش آموزان تأثیر می پذیرند و قادرند تأثیرات مختلفی نیز بر آن ها داشته باشند. بر این اساس می توان از تجارب آنان جهت حل مسائل و مشکلات دانش آموزان، والدین و مربیان بهره برد.
اثربخشی بازی های واجی بر نادرست نویسی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی های واجی بر میزان نادرست نویسی دانش آموزان پسر با ناتوانی های یادگیری پایه سوم ابتدایی صورت گرفت. روش پژوهش، آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری املا در مقطع سوم ابتدایی شهر اصفهان بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 نفر دانش آموز با ناتوانی یادگیری املا از میان جامعه دانش آموزان پسر سوم ابتدایی شهر اصفهان که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند به شیوة نمونه گیری چندمرحله ای، انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت از آزمون املا و ماتریس های هوشی پیش رونده ریون کودکان بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین نادرست نویسی گروه آزمایش و کنترل در سطح 001/0>p تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بازی های واجی بر بهبود نادرست نویسی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مؤثر است و به عنوان یک روش آموزشی و درمانی می توان از آن استفاده کرد.
بخشایشگری، رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین کودکان کم توان ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف :این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین بخشایشگری، رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین کودکان کم توان ذهنی و عادی انجام شده است. روش: در راستای رسیدن به هدف مزبور 80 نفر (40 مادر دارای کودک کم توان ذهنی و 40 مادر دارای کودک عادی) به صورت تصادفی از شهرستان اسفراین انتخاب شدند و ابزارهای مورد استفاده شامل چک لیست نشانه های اختلالات روانی ( SCL90-R)، آزمون رضایتمندی زناشویی انریچ و سیاهه بخشایشگری ان رایت بود. یافته ها:نتایج تحقیق نشان داد میزان بخشایشگری و رضایتمندی زناشویی مادران بر سلامت روان آنها تاثیر مثبت داشته و سلامت روان آنها از طریق میزان بخشایشگری و رضایتمندی زناشویی قابل پیش بینی است. از بین دو متغیر بخشایشگری و رضایتمندی زناشویی، بخشایشگری بالا پیش بینی کننده قوی تری برای سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی و رضایتمندی زناشویی بالا، پیش بینی کننده قوی تری برای سلامت روان مادران کودکان عادی بود. همچنین بین رضایتمندی زناشویی و بخشایشگری در مادران کودکان عادی و کم توان ذهنی در نمونه حاضر ارتباط مستقیم بوده و هر یک از این متغیرها نیز با سلامت روان مادران کودکان عادی و کم توان ذهنی رابطه معنادار مستقیم داشتند. از طرفی یافته ها حاکی از تاثیرات منفی داشتن کودک کم توان ذهنی بر سلامت روان و رضایتمندی زناشویی مادران کودکان کم توان ذهنی بود. نتیجه گیری:بنابراین می توان گفت که داشتن کودک کم توان ذهنی بر سلامت روان و رضایتمندی زناشویی مادران تاثیر منفی دارد. پیامدهای نظری و عملی یافته ها در اصل مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
اثر برنامه ورزشی تعادلی بر بهبود عملکرد گام برداشتن و شاخص های زمانی و مکانی راه رفتن در نوجوانان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر برنامه ورزشی تعادلی 8هفته ای بر شاخص های زمانی و مکانی عملکرد راه رفتن در کودکان کم توان ذهنی مدرسه ای بود.
روش: به همین منظور، 40نوجوان کم توان ذهنی برای بررسی تاثیر برنامه های تمرینی تعادلی بر عملکرد راهرفتن در 2گروه قرارگرفتند: (19نفر گروه آزمایش و 21نفر گروه گواه). گروه آزمایش در یک برنامه 8هفته ای برنامه های تمرینی تعادلی شرکت کردند که شامل 2جلسه در یک هفته بود. راهرفتن با استفاده از شاخص های زمانی و مکانی موردارزیابی قرارگرفت.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که برنامه های تمرینی تعادلی منجربه پیشرفت های قابل توجه در عملکردهای شرکت کننده در شاخص های زمانی و فضایی می شوند.
نتیجه گیری: بنابراین، برنامه های تمرینی تعادلی برای بهبود عملکرد راه رفتن می تواند یک اقدام موثر باشد و برای بهبود تعادل و راه رفتن پیشنهادشود.
اثر آموزش حل مسئله ریاضی با روش بازی بر توجه، حل مسئله و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات یادگیری ریاضی از این نظر مهم اند که همه کودکان نیاز دارند تا در سال های نخست مدرسه محاسبات ریاضی را انجام دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش حل مسئله ریاضی با روش بازی بر توجه، حل مسئله و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این مطالعه شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی شهر تربت حیدریه در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه شامل 36 دانش آموز دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه کانرز، پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر، آزمون حل مسئله ریاضی معلم ساخته، آزمون هوش وکسلر برای کودکان، آزمون تشخیصی کی مت بود. پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد...
مقایسه عملکرد کودکان با و بدون اختلال های یادگیری در مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد دانش آموزان با و بدون اختلال های یادگیری در مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان بود. روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. از این رو با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 45 دانش آموز دارای اختلال های یادگیری با 45 نفر دانش آموز بدون اختلال یادگیری پرسش نامه داده های جمعیت شناختی و مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان را تکمیل کردند. داده ها با آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. کودکان با و بدون اختلال های یادگیری در نمرات کل تراز شده وکسلر، خرده مقیاس کلامی و خرده مقیاس عملی از لحاظ آماری تفاوت معنا داری با هم داشتند. توان خالص خرده مقیاس های کلامی و عملی مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان در تشخیص دو گروه به ترتیب برابر با 84/0 و 56/0 بود. افزون بر این، عملکرد دو گروه به تفکیک در خرده مقیاس های اطلاعات، ریاضیات، حافظه عددی، تنظیم تصاویر و رمزنویسی به طور معناداری متفاوت بود و این خرده مقیاس ها توان مطلوبی در تشخیص دو گروه از هم داشتند. بنابراین می توان بیان کرد که مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان قابلیت استفاده در تشخیص افتراقی کودکان با و بدون اختلال های یادگیری را دارد و با تهیه ی فهرست تشخیصی اختلال های یادگیری مبتنی بر مقیاس وکسلر به خصوص با تمرکز بر پنج خرده مقیاس اطلاعات، ریاضیات، حافظه عددی، تنظیم تصاویر و رمزنویسی می توان برای تشخیص اختلال های یادگیری اقدام کرد.
پویش الزام های تحولی-تعاملی در آموزش دانش آموزانِ با آسیب شنوایی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ فهم الزامات تحولی-تعاملی در آموزش دانش آموزانِ با آسیب شنوایی انجام شده است. این پژوهش با رویکردکیفی و استفاده از راهبردهای مطالعه موردی بر روی دوفرد با آسیب شنوایی انجام شد و موردهای مطالعه، با استفاده از تکنیک ""بیشترین تفاوت یا تشابه"" انتخاب شدند. داده ها با ابزار مشاهده فیلم ها، بررسی اسناد، مصاحبه نیمه ساختاریافته از موارد انتخابی و اطرافیان آنها در خانه و مدرسه، جمع آوری و با استفاده از روش تفسیر تأملی تحلیل گردید. ملاک های ""قابلیت پذیرش""، ""اعتماد""، ""انتقال"" و ""تائید"" برای اعتبارسنجی مد نظر قرار گرفت. یافته ها: درک و بازنگاری تجربه مشارکت کنندگان، این امکان را می دهدکه اظهار داریم، موارد انتخابی پژوهش به رغمِ میزانِ آسیب شنوایی یکسان و امکان بهره مندی از آموزش تلفیقی، توفیقی متفاوت در امر تحصیل داشته اند. این تمایزکه متاثر از الگوهای تعاملی والدین و چگونگی تسلط افراد به قابلیت های پایه رشد هیجانی کارکردی حاصل شده است، برخلاف باور رایج، منوط به تقویت حس شنوایی نبوده است. نتیجه گیری: تفاوت افرادِ با آسیب شنوایی از منظر میزان تسلط به قابلیت های پایه رشد هیجانی کارکردی، ماهیتِ نیازهایِ آنان را در محیط آموزشی نه تنها نسبت به افراد سایرگروه های با نیاز ویژه، بلکه نسبت به یکدیگر متفاوت می نماید. لذا در راستای تحقق عدالت تربیتی توصیه می شود، در انجام مداخلات و تعیین ویژگی عناصر برنامه درسی، بالاخص در دوره دبستان، نسبت به فهم و بهبود کیفیت تجربیات افرادآسیب دیدهشنوایی در تسلط به قابلیت های پایه هیجان کارکردی در تعامل با بافت تحصیلی و خانوادگی توجه شود.
طراحی و تأثیر نرم افزار بازی بهبود توجه (ب.ب.ت.1) بر افزایش آستانه توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه یک فرایند ذهنی است که فرد را قادر به انتخاب و تمرکز بر برخی از محرک ها و نادیده گرفتن سایر محرک ها می سازد. عدم توجه جزو علائم اصلی در اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی یکی از اختلالات شایع دوران رشد کودکی است. هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی بازی های رایانه ای بهبود توجه در افزایش آستانه توجه کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی است. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این مطالعه، از میان مراجعان دو مرکز روان شناسی شهر قم در گروه سنی 9-11 سال که بر اساس ملاک تشخیصی ویراست پنجم دی ام اس، مقیاس کانرز (معلم و والد) و آزمون عملکرد پیوسته، دچار اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی ارزیابی شدند، 50 کودک به شیوه تصادفی انتخاب و بعد از همتاسازی بر اساس سن و جنسیت به دو گروه کنترل و آزمایش (25 نفر) گمارده شدند. پیش آزمون و پس آزمون توسط دو نرم افزار از هر دو گروه گرفته شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش کولموگروف اسمیرنف، آزمون برابری لوین و کوواریانس پردازش گردید و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمون اول نشان داد که نرم افزار بازی رایانه ای بهبود توجه بر افزایش آستانه توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تأثیر دارد (1=df و 05/0>P). نتایج آزمون پیگیری که بعد از یک ماه انجام شد نشان دهنده ماندگاری تأثیرات آموزش بر آستانه توجه کودکان بود (1=df و 05/0>P). ضریب آلفای کرونباخ برای بازی رایانه ای مورد نظر (بازی بهبود توجه) برابر با 79/0 به دست آمد که نشان دهنده معتبر بودن این نرم افزار است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت تقویت مؤلفه های توجه در قالب بازی، می تواند بر افزایش آستانه توجه کودکان به ویژه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثر واقع شود.
پیش بینی عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی بر اساس سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف بررسی رابطه عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی ، سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنها و پیش بینی عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی بر اساس دو متغیر دیگر می باشد. پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه متشکل از کلیه مادران دارای کودک با ناتوانی جسمی – حرکتی در شهر تهران در سال 1394 می باشد. تعداد 150 نفر از مادران کودکان به روش نمونه گیری در دسترس بعد از اخذ رضایت آگاهانه انتخاب شدند . جمع آوری اطلاعات از 4 پرسشنامه : دموگرافیک، پرسشنامه حمایت اجتماعی فلیپس و همکاران(1986)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز ، پرسشنامه عادات زندگی کودکان ناتوان جسمی- حرکتی .تحلیل داده ها از آمار توصیفی مانند: میانگین و انحراف استاندارد و از آمار استنباطی مانند همبستگی و رگرسیون استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار 16 spss- تحلیل شد. یافته ها نشان داد که رابطه معناداری بین عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی ، سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنها وجود دارد. 34 درصد از واریانس متغیر عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی توسط 2 متغیر دیگر تبیین می شود. و از طریق این دو متغیر می توان عادات زندگی کودکان کم توان جسمی - حرکتی را پیش بینی کرد . نتیجه گیری : بسیاری از عوامل روانشناختی والدین ، خصوصا مادران با عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی مرتبط هستند و می توان از مهمترین آنها یعنی سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آن ها نام برد.
تاثیر آموزش حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی دارای ناتوانی خواندن در شهر یزد بودند که از میان آن ها 32 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان (WISC-R)، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و فرم مصاحبه بالینی بود. داده ها از طریق تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حافظه کاری می تواند عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی خواندن را بهبود بخشد (001/0>p). با توجه به نتایج پژوهش، آموزش حافظه کاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود عملکرد خواندن در این دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد. واژه های کلیدی: ناتوانی یادگیری، ناتوانی خواندن، حافظه کاری، عملکرد خواندن
مقایسه یادگیری توالی حرکتی ناآشکار و آشکار در کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، بررسی تأثیر یادگیری ناآشکار و آشکار بر اکتساب و یادداری حرکات کودکان کم توان ذهنی است. روش: در این پژوهش نیمه تجربی، 16 نفر از پسران 8 تا 12 ساله کم توان ذهنی براساس هوش بهر 70 - 50 به صورت تصادفی انتخاب شده و بر اساس سن و بهره هوشی در دو گروه (هر گروه برای یک نوع تمرین) همسان قرار گرفتند. هر دو گروه در روز اول به انجام آزمون عکس العمل متوالی (10 بلوک) با دست راست پرداختند و در آزمون یادداری 2 بلوک را انجام دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تی مستقل و تی وابسته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زمان واکنش و خطا در پاسخ، طی تمرین در هر دو گروه آشکار و ناآشکار کاهش می یابد. مقایسه دو نوع یادگیری در سرعت (زمان واکنش) و دقت (پاسخ صحیح) نشان داد که گروه ناآشکار عملکرد بهتری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق گروه یادگیری ناآشکار برتر بود، بنابراین بهتر است در یادگیری حرکتی افراد کم توان ذهنی از شرایط ناآشکار استفاده شود.
تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر به مقایسة تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و عادی نه تا یازده سال پرداخت. مطالعة حاضر دارای طرح توصیفی- پس رویدادی است. نمونة پژوهش شامل سی کودک با اختلال یادگیری و سی کودک عادی است که به طور دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. دو ابزار از جمله پرسش نامة تنظیم هیجان و سیاهة تنظیم هیجان اجرا شد. پرسش نامة تنظیم هیجان به وسیلة کودکان و سیاهة تنظیم هیجان از سوی والدین آنان تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری حاصل از هر دو ابزار پژوهش حاضر نشان داد که در مقایسه با کودکان عادی، کودکان اختلال یادگیری بی ثباتی هیجانی/منفی گرایی بیشتر و نمره های پایین تری را در استفاده از راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد به طور معناداری نشان دادند. همچنین، یافته های به دست آمده از اثرهای تعاملی و اثرهای اصلی متغیرهای جمعیت شناختی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده، با توجه به نمره های بالای کودکان با اختلال یادگیری در بی ثباتی/منفی گرایی هیجانی، پیشنهاد می شود که مشکلات هیجانی در این گروه از کودکان از سوی متخصصان و معلمان مورد ملاحظة بیشتری قرار گیرد و برنامه هایی به منظور بهبود مسائل این کودکان طراحی شود.
پیش بینی قضاوت اخلاقی در دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی عادی و تیزهوش بر اساس ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر برای پیش بینی قضاوت اخلاقی دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی عادی و تیزهوش بر اساس ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره انجام شد. روش پژوهش همبستگی است. 50 دانش آموز از مدارس ابتدایی عادی به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و 50 دانش آموز از مدارس ابتدایی تیزهوش به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های ارزش های شخصی - خانوادگی، خودپنداره و قضاوت اخلاقی، جمع آوری و با ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و zفیشر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره، قضاوت اخلاقی دانش آموزان مدارس تیزهوش و ارزش های مذهبی، مردمی، اقتصادی و دانش می توانند قضاوت اخلاقی دانش آموزان تیزهوش را به طور معناداری پیش بینی کنند (01/0>P). ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره نمی توانند قضاوت اخلاقی دانش آموزان مدارس عادی را به طور معناداری پیش بینی کنند. همچنین نتایج نشان داد که همبستگی ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره با قضاوت اخلاقی بین دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی متفاوت است. نتایج، شواهدی را پیشنهاد می کند که ارزش های شخصی - خانوادگی در قضاوت اخلاقی دانش آموزان تیزهوش تأثیر دارند. بنابراین برای تغییر و اصلاح قضاوت اخلاقی و بهبود فرایند تحوّل استدلال اخلاقی در دانش آموزان 12 تا 13 سال، لازم است به کارآمدسازی عملکرد خانواده به ویژه ارزش ها توجّه شود.
مقایسه خودتعیین گری و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون ناتوانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه خودتعیینی و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی در سنین 14 سال و بالاتراند که در سال تحصیلی 92- 91 در مدارس شیراز مشغول به تحصیل هستند. نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر120 دانش آموز دختر و پسر (60 دانش آموز با کم توانی ذهنی و 60 دانش آموز بدون کم توانی ذهنی) سنین 14 سال و بالاتر بودند که به روش هدفمند از مدارس مربوط به دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی انتخاب شدند. در این پژوهش خودتعیینی و ابعاد آن توسط مقیاس خودگزارش خودتعیینی گومز - ولا و همکاران (2012) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس دو طرفه و تحلیل واریانس طرح های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش آموزان با کم توانی ذهنی نسبت به دانش آموزان بدون کم توانی ذهنی در خودتعیینی و ابعاد آن نمره پایین تری به دست آوردند. در این پژوهش تفاوت معنی داری بر اساس جنسیت در نمره کل خودتعیینی و ابعاد استقلال رفتاری و توانمندسازی روانشناختی مشاهده نشد و تنها در بعد تحقق خود بود که بین دختران و پسران تفاوت معنی دار مشاهده شد. از دیگر نتایج پژوهش که در بین ابعاد مختلف خودتعیینی در میان دو گروه دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی، بالاترین رتبه به توانمندسازی روانشناختی و کمترین رتبه به استقلال رفتاری تعلق گرفت. همچنین با توجه به سطح تحصیلات والدین بین دو گروه دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی در نمره کل خودتعیینی و ابعاد آن تفاوت معنی داری وجود دارد.
وضعیت دهی کودکان دارای فلج مغزی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: از آن جایی که کودکان دارای فلج مغزی نیمی از طول روز را در مدرسه سپری می کنند، بنابراین اتخاذ وضعیت های خاص می تواند در بهبود و پیشرفت جسمی آن ها تاثیرگذار باشد. این وضعیت ها افزون بر ایجاد بدشکلی های ظاهری منجر به کاهش ظرفیت تنفسی و ریوی این کودکان می شود و در پی آن مشکلات دیگری را نیز به همراه دارد.