فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رواسازی مقیاس انگیزش پژوهشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه فردوسی مشهد بود که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول تحصیل بودند. از جامعه یاد شده، نمونه ای به حجم 280 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی و فردوسی مشهد انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ساخته شده انگیزش پژوهشی و مقیاس خودکارآمدی پژوهشی صالحی و همکاران (1391) استفاده شد. برای احراز پایایی از روش همسانی درونی و برای بررسی ساختار عاملی، از روش تحلیل عاملی استفاده شد. بر طبق نتایج تحلیل عاملی ساختار 3 عاملی انگیزش پژوهشی تأیید شد. همچنین نتایج نشان داد که انگیزش درونی و بیرونی پژوهشی با خودکارآمدی پژوهشی رابطه مثبت معناداری و با بی انگیزگی رابطه منفی معناداری دارد. ضرایب همسانی درونی آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های انگیزش درونی و بیرونی در انجام پژوهش و بی انگیزگی به ترتیب، 93/0، 86/0 و 76/0 به دست آمد. این نتایج نشان می دهد که آزمون روایی و پایایی مقبولی دارد. بنابراین، از مقیاس انگیزش پژوهشی، برای ارزشیابی انگیزش، علائق و نگرش های پژوهشی دانشجویان می توان استفاده کرد.
موقعیت های کاهش دهنده انگیزش، راهبردهای خود نظم ده و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسى رابطه راهبردهاى خود نظم ده یادگیرى(براساس الگوى ولترز، 1998)و پیشرفت تحصیلى دانشجویان است.در این زمنیه، به سه پرسش تحقیقاتى پرداخته شد: 1.دانشجویان از چه نوع راهبردهایى براى خود نظم دهى به مشکلات انگیزشى استفاده مىکنند؟ 2.آیا استفاده از این راهبردها وابسته به موقعیتهاى آموزشى است؟3.رابطه خود نظم دهىهاى شناختى، فراشناختى، ارادى و پیشرفت تحصیلى چگونه است؟در این تحقیق، تعداد 184 داوطلب دانشجو(98 دختر و 86 پسر)ثبت نام شده، در سه گروه درس رشد که توسط یک مدرس ارایه مىگردید، شرکت نمودند.دانشجویان در چهار موقعیت مشکلزاى آموزشى که موجب کاهش انگیزش مىشود، قرار گرفتند.سپس از آنها خواسته شد تا راهبردهایى که آنها در موقعیتها به کار مىگیرند تا همچنان به تلاش خود ادامه دهند و موفق شوند را نام ببرند.
نتایج نشان داد که دانشجویان متناسب با نوع مشکل از راهبردهایى استفاده مىکنند که بتواند موجب خود نظم دهى یادگیرى آنان در آن موقعیت خاص گردد.نتایج همچنین نشان داد که انگیزشهاى درونى یا ذاتى به شکلى مثبت فرآیندهاى شناختى و پیشرفت تحصیلى را پیشبینى مىنمایند، در حالى که انگیزشهاى عملکردى رابطهاى منفى با هر دو عامل یاد شده دارد.از مجموع راهبردهاى شناختى و فراشناختى در دو سطح ساده و پیچیده، تنها راهبرد تمرین و تکرار بود که توانست پیشرفت تحصیلى را پیشبینى نماید.پژوهش در انتها با چند پیشنهاد آموزشى خاتمه مىیابد.
"
بررسی الگوی انگیزشی یادگیری ریاضی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط خودتنظیمی و تسلط جمعی با بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دغدغه های نظام های آموزشی دنیا، ارتقای بهزیستی و سلامت روان یادگیرندگان است و از آنجا که عوامل فردی و اجتماعی گوناگونی در داشتن احساس بهزیستی تأثیرگذارند، شناسایی متغیرهای مرتبط با این حوزه ضروری به نظر می رسد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطة بین ابعاد خودتنظیمی و تسلط جمعی با بهزیستی روان شناختی است. روش پژوهش، همبستگی است و بدین منظور تعداد 300 نفر (170 دختر، 130 پسر) از دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های یادگیری خودتنظیمی (بوفارد و همکاران،1995)، تسلط جمعی (هابفول، 2000 (و بهزیستی روان شناختی (ریف،1989) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل یافته ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، بیانگر ارتباط مثبت و معنی دار بین ابعاد خودتنظیمی (فراشناخت، شناخت و انگیزش) و نیز تسلط جمعی با بهزیستی روان شناختی است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری به شیوة گام به گام نشان داد که فراشناخت، انگیزش و تسلط جمعی با هم قادر به پیش بینی 26 درصد از تغییرات نمرة کل بهزیستی روان شناختی هستند. با توجه به ارتباط بین متغیرها و پیش بینی بخشی از تغییرات بهزیستی روان شناختی به وسیلة خودتنظیمی و بخشی به وسیله تسلط جمعی،لازم است معلمان و والدین، هم اهمیت تلاش های فردی و هم کمک گرفتن به موقع و بجا از اطرافیان را برای دانش آموزان مشخص سازند.
شناخت عزت نفس و روشهای افزایش آن
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۵
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی از طریق عزت نفس کلی ، خودپنداره تحصیلی ،راهبردهای یادگیری خود-تنظیم و انگیزش تحصیلی خود مختار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، آزمون مدل مفهومی معادلات ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان براساس متغیر های عزت نفس کلی، خودپندارة تحصیلی، انگیزش تحصیلی خودمختار و راهبردهای یادگیری خود تنظیم است. 417 دانش آموز سال اول دبیرستان های شهر سقز (226 پسر و 191 دختر) به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامة عزت نفس کلی، مقیاس انگیزش تحصیلی، پرسشنامة راهبردهای یادگیری و پرسشنامة خودپنداره پاسخ دادند. داده ها با مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی مورد نظر، از برازندگی مطلوبی برای جامعة هدف برخوردار است. متغیرهای خودپندارة تحصیلی و راهبردهای یادگیری، بیشترین سهم را در تبیین واریانس پیشرفت تحصیلی داشتند. همچنین عزت نفس کلی از طریق متغیرهای واسطه ای خودپندارة تحصیلی و انگیزش تحصیلی خودمختار، اثر مستقیم و معنی داری بر پیشرفت تحصیلی داشت. اثر مستقیم انگیزش تحصیلی خودمختار بر پیشرفت تحصیلی معنادار نبود. لذا با توجه به اینکه در این پژوهش، انگیزش تحصیلی خودمختار سهمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نداشت، نظریة خودمختاری دسی و ریان نیازمند آزمون بیشتر در جوامع شرقی است.
مقایسه تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه-گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و دارای طرح پیش، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافته ها: نتایج درون و بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیان گر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پس آزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
رابطه فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارائی دوره های آموزش مهارت های (ICDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاحص فرصت دیجیتالی، یک شاخص مرکب است که امکان دسترسی ارزان، همه شمول، فراگیر و برابر شهروندان یک کشور مشخص یا گروه های مشخصی از یک جامعه به ابزارهای (ICT) را مورد اندازه گیری قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه بین دسترسی به مؤلفه های شاخص فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارایی دوره های آموزش ضمن خدمت (ICDL) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دبیران مقطع متوسطه شهر سردشت بود که در دوره های (ICDL) شرکت کرده بودند. و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از بین دبیران مرد و زن مقطع متوسطه به تعداد 168نفر انتخاب شده است. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرانباخ 84/0 محاسبه شده است. برای بررسی شاخص فرصت دیجیتالی از آمار توصیفی و برای بررسی رابطه شاخص فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارایی دوره های (ICDL) از همبستگی دو رشته ای نقطه استفاده شد. براساس نتایج پژوهش معلمان 52 درصد به کامپیوتر، 38 درصد به اینترنت و 75 درصد به موبایل (شاخص فرصت دیجیتالی)دسترسی داشته اند و یافته های پژوهش نشان داد که بین دسترسی به مؤلفه های فرصت دیجیتالی و انگیزه بالا برای شرکت در دوره های (ICDL) و همچنین کارایی این دوره ها رابطه معنی داری وجود دارد و براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که در جهت بهره وری هر چه بیشتر دوره های (ICDL) نسبت به افزایش شاخص فرصت دیجیتالی در بین گروه های هدف این دوره ها برگزار شود.
رابطه نگرش، اطلاعات کلامی و مهارت های ذهنی با پیشرفت تحصیلی درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری بین مهارت های ذهنی، اطلاعات کلامی و نگرش نسبت به علوم با پیشرفت تحصیلی علوم دانش آموزان سوم راهنمایی صورت گرفت. تعداد 700 دانش آموز (350 پسر ، 350 دختر) از بین دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر تهران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون محقق ساخته مهارت های ذهنی-اطلاعات کلامی و مقیاس نگرش سنج علوم آیکن (AASS) بوده است.نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های مربوط به مهارت های ذهنی (یادگیری تمیز، یادگیری مفاهیم، یادگیری قواعد و حل مساله) از روابط پیش نیازی برخوردار بوده و نگرش دانش آموزان نسبت به علوم به طور معنادار از مفاهیم یاد گرفته شده و اطلاعات کلامی دانش آموزان تاثیر می پذیرد. نتایج بیانگر آن است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تحت تاثیر میزان اطلاعات کلامی و مهارت های حل مساله آنان بوده و نگرش دانش آموزان نسبت به علوم نقش اثرگذاری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی آنان در این درس ندارد. به عبارت دیگر نتایج حاکی از آن است که مولفه های شناختی و مهارت های ذهنی و همچنین دانش کلامی حاصل شده در فرایند یادگیری تاثیر زیادی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ایفا نموده، به گونه ای که شاید بتوان تاثیر عوامل عاطفی و نگرشی را در مرتبه دوم و به عنوان منابع تعدیل کننده فرایند یادگیری مورد توجه قرار داد. نتایج، همچنین نشان داد که در فرایند یادگیری، دختران بیشتر از روش های حفظ مطالب و ذخیره سازی دانش و مهارت ها استفاده می کنند؛ در حالی که فرایند یادگیری پسران بیشتر از مهارت های مرتبط با استدلال و تفکر قیاسی تاثیر می پذیرد.
تشویق و تنبیه: راه های پیشرفت عاری از رقابت
منبع:
لوح بهمن ۱۳۷۷ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل پیش بینی پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی با تأکید بر نقش خودکارآمدی تحصیلی، درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی با تأکید برنقش واسطه ای متغیر های درگیری شناختی، درگیری انگیزشی و رفتاری دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس می باشد. برای این منظور با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی ساده، تعداد 230 از دانشجویان انتخاب شدند. پس از تحلیل پرسشنامه ، نتایج نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و تأثیر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی، درگیری عاطفی، درگیری شناختی و درگیری رفتاری بر پیشرفت تحصیلی تأیید شد. متغیر درگیری شناختی، نسبت به سایر متغیرهای بررسی شده در مدل، بیشترین اثر مستقیم را بر پیشـرفت تحـصیلی دارد. همچـنبن متغیر خـودکـارآمدی تحصیلی علاوه بر اثر مستقیم، از طریق متغیرهای واسطه ای درگیری عاطفی، درگیری شناختی و درگیری رفتاری، بر پیشرفت تحصیلی اثر غیر مستقیم دارد.
علاوه این نتایج نشان داد که، ضرایب مسیر در مدل دانشجویان دختر (خودکارآمدی تحصیلی، درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری با پیشرفت تحصیلی)؛ از لحاظ آماری معنادارتر از ضرایب مسیر مدل دانشجویان پسر است اما در سایر ضرایب مسیر بین مدل دانشجویان زبان انگلیسی دختر و پسر ، تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
تأثیر آموزش تنش زدایی بر پایه نظریه خودکار آمدی در بهداشت روانی زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه ای انگیزش درونی در رابطه بین رفتار توانمندساز رهبر و غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارراهه به صورت مجموعه ای از مشاغل تعریف می شود که یک فرد در طی مسیر زندگی در پیش می گیرد. خشنودی شاغل از کارراهه پیامدهای مثبت بسیاری مانند عملکرد و تعهد بالاتر به همراه دارد. به نظر می رسد که رفتارهای توانمندساز رهبر مانند مشارکت دادن زیردستان در تصمیم گیری و واگذاری استقلال کاری و نیز غنی سازی شغل منجر به خشنود شدن شاغل از کارراهه می گردد. با توجه به اهمیت پیامدهای خشنودی کارراهه برای سازمان ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رفتار توانمندساز رهبر و غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه انجام گرفت. انگیزش درونی نیز به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شد. نمونه پژوهش شامل 438 نفر از کارکنان شرکت پلی اکریل ایران بودند که به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خشنودی از کارراهه (CSQ)، غنی سازی شغل (JEQ)، رفتار توانمندساز رهبر (LEQ) و انگیزش درونی (IMQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که انگیزش درونی در رابطه بین رفتار توانمندساز رهبر با خشنودی از کارراهه و نیز رابطه غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه نقش واسطه پاره ای را ایفا می کند. بر اساس این نتایج، لازم است که سازمان ها مشاغل کارکنان را غنی سازند. هم چنین رهبران و سرپرستان مشارکت کارکنان در تصمیم ها را افزایش دهند و به کارکنان استقلال بیشتری دهند. این رفتار از طریق توانمند ساختن کارکنان، انگیزش درونی آنها را افزایش می دهد و در نهایت خشنودی از کارراهه بیشتر می شود.
بررسی الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و تقاضا-کنترل-حمایت در بروز علایم روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه در محیط های کاری میزان استرس شغلی و به تبع آن میزان بیماری های ناشی از استرس بسیار افزایش یافته است، بنابراین پژوهش حاضر نقش دو الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و تقاضا-کنترل-حمایت را در بروز علایم روان تنی در کارکنان یک شرکت در اهواز مورد بررسی قرار داده است.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان یک شرکت در اهواز بودند که در سال 1392 در این شرکت مشغول بکار بودند که از میان آنها 202 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس ع دم ت وازن ت لاش-پ اداش، پرسشنامه محتوای شغل، و پرسشنامه ی بروز علایم روان تنی در محیط غیربالینی پاسخ دادند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و بااستفاده از نرم افزارهای SPSSویراست 18 وAMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان دهنده برازش نسبتاً خوب الگوهای پیشنهادی با داده ها بود. همچنین نقش میانجی گر تعهدافراطی در الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و حمایت اجتماعی در الگوی تقاضا-کنترل-حمایت در بروز علایم روان تنی مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، متغیرهای بکاررفته در این پژوهش و به ویژه متغیرهایی که دارای نقش میانجی بودند باید در برنامه ریزی و سیاست گذاری های سازمانی، جهت کاهش بیماری های شغلی و افزایش سلامت کارکنان، مورد توجه قرار گیرند.
داستان دانه ای که درخت تنومندی از آب درآمد (تحول خود کارامدی تحصیلی)
حوزههای تخصصی: