فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۷۰۴ مورد.
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
در بیان برهانهای جهانشناختی برای اثبات وجود خداوند، از اصطلاحات امکان و وجوب استفاده شده است؛ بهگونهای که برخی گمان کردهاند این دو برهان، یک برهان و در دو تقریر است. در این مقاله، ضمن ارائة تحلیلی از برهان جهانشناختی در تحول تاریخیاش، سه جریان عمده برای آن نشان داده شده است: بیان برهان در اندیشة یونانی، تقریر توماسی و سرانجام تقریر لایب نیتسی آن؛ سپس با بیان ویژگیهای این قالبهای برهان جهانشناختی، و پس از نشان دادن عناصر محوری برهان امکان و وجوب در فلسفة اسلامی، تفاوتهای این دو برهان بهویژه از جهت عناصر فلسفی موجود در آنها بیان شده است. همچنین نقدهای عمدهای که به برهان جهانشناختی شده، بررسی؛ سپس نسبت آن نقدها با برهان امکان و وجوب، سنجیده شده است.
حقیقت, جَعْل, و معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی اوصاف الاهی از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
بحث زبان دین یکی از مهم ترین و جذاب ترین مباحث فلسفه ی دین است. از آن جایی که این بحث به معناداری و معناشناسی اوصاف الاهی مربوط می شود، برای متدینان، از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ زیرا معقول بودن گزاره های ناظر به خداوند، در گرو معناداری آن هاست. به طور کلی می توان گفت در این زمینه، با دو پرسش اساسی مواجهیم:
۱. آیا گزاره های ناظر به خداوند معنادارند یا نه؟
۲. در صورت معناداری گزاره های مذکور، درک معنای آن ها برای انسان ممکن است یا نه؟
در این مقاله آنچه بررسی کرده ایم، پاسخ قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون به سؤالات بالاست؛ زیرا گرچه آنان به دو فضای فکری و زمانی مختلف تعلق دارند، در باب معناشناسی، اوصاف کمالی مانند علم و قدرت و... و اوصاف فعلی نظیر درک کردن، ساختن و...، دیدگاه نزدیکی به یک دیگر دارند که از آن، می توان با عنوان رویکرد کارکردگروی یاد کرد.
مسأله اثبات وجود خدا از دیدگاه آنسلم، آکونیاس، هیوم و کانت
منبع:
علامه ۱۳۸۵ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
نگرشی انتقادی بر نظریه بسط تجربه نبوی
حوزههای تخصصی:
وحی در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است؛ زیراساس نبوت و زیربنای اعتقادات مسلمانان و محور اصلی آموزههای دینی و معارف بلند آسمانی است. لذا هر نوع تفسیر و توجیه غلط و برخلاف واقع از وحی، سبب انحراف افکار و عقاید مسلمانان و باعث تزلزل در مبانی اسلام است، و متأسفانه در طول تاریخ، وحی همواره مورد تهاجم نااهلان و تفسیرها و توجیههای غلط و نادرست بوده است. در همین جهت، اخیراً کتابی به نام " بسط تجربه نبوی" منتشر شده و در آن، وحی امری بشری و زمینی و برخاسته از درون پیامبر )نه نازل شده از عالم بالا( معرفی شده است. با مطالعه دقیق آن کتاب و آگاهی به مضمون آن، ایرادهایی به ذهن آمد که برخی از آنها در مقالهای تحت عنوان "بسط تجربه نبوی در بوته نقد" و بعضی دیگر در این مقاله مطرح شده است.
دین و استقلال اخلاق در دیدگاه کانت
حوزههای تخصصی:
چکیده
در این نوشتار رابطه دین و اخلاق از دیدگاه کانت، یکى از بزرگترین متفکران مغرب زمین، بحث و بررسى مىشود. مکتب اخلاقى کانت که یک مکتب وظیفهگرایانه است، بر آن است که عقل عملى با ارائه معیارهایى مىتواند خوبى و بدى تمامى اعمال را مشخص کند. او اوامر عقل را به دو دسته شرطى و مطلق تقسیم مىکند و اوامر مطلق که تنها اوامر اخلاقى است، از طریق فرمولها و صورتبندىهاى قانون کلى، قانون کلى طبیعت، غایت فى نفسه بودن انسان، خودمختارى اراده و کشور غایات، قابل تشخیص است. در بحث ارتباط دین و اخلاق، صورتبندى خودمختارى اراده از ارزش فوقالعادهاى برخوردار است.
این صورتبندى بر آن است که چنان عمل کن که اراده بتواند در عین حال به واسطه دستور اراده خود را واضع قانون عام لحاظ کند. از این رو، به نظر کانت، هر قانونى که از طریق اراده بشرى نباشد، غیراخلاقى است. بنابراین، به نظر او، اخلاق مستقل از دین است و اوامر خداوند با خودمختارى انسان منافات دارد. او همچنین از طریق اخلاق، خدا و جاودانگى نفس را اثبات مىکند. بنابراین، اخلاق سرانجام به دین مىانجامد. بررسى اشکالات دیدگاه کانت در این زمینه موضوع این مقاله است.
بررسی انتقادات مک گراث به دیدگاه علمگرایانه (تکاملی) و الحادی داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلیستر مکگراث، دیدگاه تکاملی و ملحدانة ریچارد داوکینز نسبت به علوم طبیعی را نقد میکند و شواهدی را که داوکینز برای تأیید نظریة خود میآورد نامتناسب با نتیجة استدلال او میداند. داوکنیز در قالب چهار نکته به نقد مسیحیت پرداخته و بر این باور است که علم، خدا را از میان برداشته و دین مخالف استدلال است و همچون ویروسی برای ذهن عمل میکند. مکگراث نیز به انتقادات وی پاسخ داده و معتقد است که مکتب ملحدانة داوکینز برچسبی علمی دارد، در حالی که از یک بنیاد مستدل علمی بیبهره است و میان علوم طبیعی و الحاد، رابطهای وجود ندارد. علوم طبیعی، الحادی یا توحیدی نیستند، بلکه میتوان آنها را به صورت الحادی یا توحیدی توصیف کرد. در این مقاله در نظر است دیدگاه این دو مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. علیرغم پاسخهای منطقی مکگراث، میزان نفوذ انتقادات او به ادعاهای داوکینز ارزیابی شود.
تجربه دینی سوئین برن و اصل زودباوری
منبع:
قبسات ۱۳۷۷ شماره ۸ و ۹
حوزههای تخصصی:
معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ذات خدا و تمایز صفات او در فلسفه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسپینوزا خدا را تنها جوهری می داند که وجود دارد و همه چیز تجلی اوست. از نظر او خدا به واسطه صفاتش که از حیث ذات و عدد نامتناهی و با ذات او متحدند، در عوالم نامتناهی تجلی می کند و البته در این عالم با دو صفت فکر و بعد تجلی کرده است. تصور اسپینوزا از خدا چندان شفاف نیست و شارحان فلسفه او را به چالش انداخته است؛ چنانکه پاره ای او را دئیست، پاره ای ملحد و پاره ای همه خدا انگار دانسته اند. این تفاسیر متعارض، تحلیل تلقی او از خدا را ضرورت می بخشد. در خصوص نسبت میان ذات و صفات خدا و در تفسیر تعریف 2 از بخش 2 اخلاق «2d2»، دو نظریه مهم وجود دارد: یکی نظریه مجموعه که بر طبق آن ذات خداوند مجموعه ای از صفات متمایز است و دیگری نظریه کلیت که بر اساس آن، ذات خداوند عین کلیت صفات غیرمنفصل خواهد بود. در این مقاله تفاسیر متفاوت در باب تصور اسپینوزا از خدا و تمایز میان ذات و صفات او بررسی شده است.
بررسی تطبیقی برهان امکان و وجوب تومیستی و برهان صدیقین سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
آکوئیناس، در طریقة سوم خود، از امکان و وجوب دریچه ای به سوی اثبات وجود خدا می گشاید. بعضی از فیلسوفان، استدلال او را طبیعی مابعدالطبیعی تفسیر کرده اند و بعضی دیگر، طبیعی. با این وصف، به سادگی نمی توان استدلال او را با برهان صدیقین ابن سینا یکی دانست. این مقاله بر آن است که پس از ارائة گزارشی از برهان صدیقین سینوی و تقریرهای گوناگون برهان امکان و وجوب تومیستی، تفاوت های این دو برهان را به خصوص از لحاظ ابتنای آن ها بر اصل امتناع تسلسل آشکار سازد. به نظر می رسد در تحلیل و ریشه یابی تفاوت یاد شده، باید سراغ نظر این دو فیلسوف دربارة خدا و رابطة او با طبیعت رفت؛ ابن سینا چون در پی اثبات واجب الوجود بالذات است و بس، برای اثبات مدعای خود، به بیش از این نیاز ندارد که با تکیه بر امکان ماهوی، تسلسل در علل فاعلی را ابطال و درنتیجه، وجود خدا را اثبات کند، در حالی که در تقریرهای طبیعی مابعدالطبیعی از برهان امکان و وجوب تومیستی، هدف اثبات واجب الوجودی است که عالم طبیعت را از کتم عدم خلق کرده است. به همین دلیل این نوع تقریرها نمی توانند صرفاً با تکیه بر امکان ماهوی، برای طبیعت حادث، آفریدگار ازلی اثبات کنند. همچنین با گریز به طریقة دوم آکوئیناس و مقایسة استدلال او بر امتناع تسلسل با برهان وسط و طرف ابن سینا، روشن می شود که حتی اگر استدلال آکوئیناس برگرفته از برهان ابن سینا باشد، اقتباسی ناقص از آن است
مبانی کلامی حق و تکلیف
حوزههای تخصصی:
حق و تکلیف از مباحثی است که فقیهان و اندیشمندان مسلمان، بیشتر آن را در حوزه فقه و آثار فقهی مورد بحث قرار میدادند، امّا در چند دهه اخیر برخی محققان به آن صبغه کلامی داده و در این عرصه نیز آن را مورد مداقه قرار دادهاند. این موضوع به سبب عدم طرح یا کم رنگ بودنش در آثار کلامی متکلمان سلف، در زمان معاصر مورد چالش جدی قرار گرفته است؛ به اندازهای که شماری ادعا کردهاند دین رویکردی تکلیفمحور داشته، در حالی که انسان معاصر حقمدار است نه تکلیفگرا، و یا مفهوم حق در گذشته و امروز تفاوت کرده است؛ زیرا حق در گذشته مفهوم اخلاقی داشته، ولی امروز مراد از حق، مفاد حقوق بشر امروزی است. و نیز گفته شد که ادیان الاهی سعی کردهاند جهت بندهپروری انسانها را پرورش داده، روحیه تعبد و تسلیمپذیری او را احیا نمایند، نه آزادیخواهی و کمالجویی او را. انسان سنتی و انسان مدرن نمیتوانند تعریف واحدی در حق داشته باشند. دین شاید نیازهای انسان سنتی را برآورده میساخت. امّا پاسخگوی همه حقوق انسان مدرن نخواهد بود.این مقاله، پاسخ به شبهاتی است که در آثار و مقالات برخی محققان و نویسندگان در این زمینه مطرح شده است.
نقد و بررسی سبک زندگی از منظر دالایی لاما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیل محتوا، برآن است تا الگوی سبک زندگی از دیدگاه دالایی لاما(ی چهاردهم)، رهبر بوداییان تبت را از میان آثار وی استخراج و مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. دالایی لاما در سبک زندگی، بر چند اصل اساسی تأکید دارد. از نظر وی، شادی هدف زندگی است و باید تمامی فعالیت ها و برنامه ها در راستای این هدف سامان یابد. همدردی با دیگران براساس مهرورزی عام، زمینة آرامش و نشاط زندگی را فراهم می کند. تمرین آیات هشت گانه و مراقبه روزانه، معرفت نفس و گیاه خواری، از آموزه های وی در سبک زندگی به شمار می آید. این تعالیم براساس آئین بودایی ارائه شده است. اشکال اساسی تعالیم وی در سبک زندگی، منبعث از اخلاق سکولار و منعزل از مبانی و اهداف ماورایی است. نتایج این تحقیق، گویای این است که گرچه همسویی خاصی در توصیه به برخی عادت واره ها با آموزه های اسلامی مشاهده می شود، اما این آموزه ها فاقد پشتوانه اصیل متکی به وحی و غیرقابل اتکا می باشد.
چالش گناه ذاتی از نگاه آگوستین و پلاگیوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اعتقادات مهم مسیحیان، اعتقاد به گناه ذاتی است. براساس این اعتقاد، حضرت آدم(ع) از میوة شجرة معرفت نیک و بد خورد، در حالی که خداوند او را از خوردن آن نهی کرده بود. این عمل و گناه، نه تنها موجب سقوط آدم(ع) گردید، بلکه همة ذریة او را نیز آلوده کرد. آگوستین و پلاگیوس دو تن از دانشمندان بزرگ مسیحیت و از مهم ترین نظریه پردازان در زمینة گناه ذاتی هستند که تقابل دیدگاه های آنان در این زمینه می تواند بسیار جالب توجه باشد.
این مقاله با رویکرد تحلیل محتوا، بررسی این آموزه را بر اساس دیدگاه آگوستین و پلاگیوس بر عهده دارد.
بررسی مقایسه ای روابط علم و دین در الهیات جدید مسیحی (با تاکید بر آرای مک گراث، باربور و پیترز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی روابط متصور یا محقق میان علم و دین از دیدگاه آلیسترمک گراث، باربور و پیترز پرداخته، با برشمردن نقاط اشتراک و افتراق، دیدگاه های آنها با یکدیگر مقایسه می شود. سپس مدل هایی از آرای هر یک از این متفکران درباره روابط محقق میان علم و دین ارائه و نقاط افتراق و اشتراک آنها بررسی می شود و در نهایت جدولی، برای تبیین تعامل یا رویارویی تاریخی میان علم و دین در قرون وسطی، قرن 17، 18 و 19 ارائه می گردد. باربور به وجود چهار رابطه (گفتگو، استقلال، تعارض و همبستگی) میان علم و دین قائل است و خود به رابطه همبستگی میان این دو باور دارد. پیترز به وجود هشت رابطه (علم گرایی، امپریالیسم علمی، اقتدارگرایی دینی، خلقت گرایی علمی، نظریه دوزبانی، توافق فرضیه ای، همپوشانی اخلاقی و عصر جدید معنویت) اشاره دارد و خود به رابطه توافق فرضیه ای برای گفتگو اذعان دارد. مک گراث هم به وجود سه رابطه اشاره دارد و خود رابطه گفتگو میان این دو را تصدیق می کند.
مدلول معجزه از دیدگاه علامه طباطبایی و سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سنت اسلامی، یکی از مباحث مهم و اساسی در خصوص معجزه، بحث از دلالت معجزه بر نبوت پیامبران است. اندیشمندان اسلامی عمدتاً معجزه را دلیل بر صدق مدعی نبوت می دانند نه بر صدق تعالیم او؛ زیرا به اعتقاد آنان رابطه ای میان یک عمل خارق العاده و صدق تعلیمات کسی که چنین امری را انجام داده است وجود ندارد. می توان گفت وجه مشترک دیدگاه اسلامی در دلالت معجزه، صدق مدعی نبوت پیامبر است.
دیدگاه اندیشمندان غربی در این مورد، انسجام و روشنایی لازم را ندارد. در سنت فلسفی الهیاتی غربی از راه معجزه بر وجود خداوند استدلال می شود و فلاسفة غربی تأکید دارند معجزه بر صدق و درستی تعالیم و آموزه های دینی خاص گواهی می دهد و موجب رجحان یک دین بر دین دیگر می شود. از میان اندیشمندان مسلمان علامه طباطبایی بر خلاف بسیاری، راه شناخت انبیا را منحصر در معجزه می داند. و از میان اندیشمندان غربی نیز سویین برن در برخی تعبیرات خود مدلول معجزه را اثبات نبوت معجزه گر می داند. علامه طباطبایی و سویین برن در خصوص مفهوم معجزه برخی نظرات مشترک دارند، ولی در خصوص مدلول معجزه دیدگاه متفاوتی دارند؛ زیرا سویین برن مدلول معجزه را اثبات وجود خدا و درستی تعالیم پیامبر می داند در حالی که علامه طباطبایی مدلول معجزه را فقط صدق مدعی نبوت می داند.
بررسی مبانی برهان جهان شناختی ویلیام کریگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویلیام لین کریگ فیلسوف معاصر آمریکایی است که در سالهای گذشته کوشیده است تا به کمک نظریه های جدید کانتور و نظریه فیزیک «مهبانگ»، تبیین تازه ای از برهان جهان شناختی ارایه دهد. وی برهان خویش را «برهان جهان شناختی کلام» می نامد که تبیینی جدید از برهان مسلمانانی همچون کندی است. او می کوشد حدوث زمانی عالم و نیاز به خداوند به عنوان علت محدثه را اثبات کند. در مجال پیش رو نخست برهان کریگ با توجه به مبانی و مقدمات آن تبیین می شود، سپس مبانی وی به فلسفه متعالیه صدرایی عرضه شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد.
رویکردهای مختلف نسبت به رابطه علم و دین
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رویکردهای مختلف «رابطه علم و دین» مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این زمینه به سه رویکرد متداول اشاره شده است. در رویکرد اول دیدگاه پوزیتویستی نسبت به علم و دین، بخصوص مسیحیت، تجزیه و تحلیل شده و موضوعیت نتایج حاصل از آن در اسلام مورد نقد واقع شده است. در رویکرد دوم، ضمن بیان مفروضاتی نسبت به دین شناسی و معرفت شناسی، ارتباط این دو مجموعه و در نتیجه نسبت بین علم و دین تبیین شده و در آن بر ارتباط دین یا بخشی از علوم تأکید گردیده است. در رویکرد سوم با طرح پیش فرضهایی راجع به معرفت رویکرد دوم، ارتباط بین دین و همه علوم مورد تأکید واقع شده است.