فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
235-254
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد یک مشکل جدی جهانی است که متاثر از عوامل متعدد روانی-اجتماعی است و برخی از ویژگی های شخصیتی و تکانشگری نقش مهمی در وقوع آن دارند. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد در دانشجویان بر اساس ابعاد نابهنجار شخصیت و نقش میانجی گری تکانشگری بود. روش: در یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، 303 دانشجوی دانشگاه تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس در سال تحصیلی 95 انتخاب شدند. پرسش نامه شخصیتی، مقیاس آمادگی به اعتیاد ایرانی و مقیاس تکانشگری بارت در گروه نمونه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار آموس20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ابعاد نابهنجار شخصیت و تکانشگری و گرایش به مصرف مواد در دانشجویان رابطه وجود دارد. مدل پیشنهادی ار برازش مطلوبی برخوردار بود ( 95 /0= GFI , 91 /0 = AGFI , 96 /0 = CFI , 06 /0 = RMSEA , 30 /2 = χ²/df ) و نتایج از نقش میانجی گری تکانشگری در رابطه بین ابعاد نابهنجار شخصیت و آمادگی به اعتیاد حمایت کرد. نتیجه گیری: ابعاد نابهنجار شخصیت به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق تکانشگری در بروز گرایش به مصرف مواد موثر است. در پیشگیری از آسیب پذیری به اعتیاد، مداخله در صفات شخصیتی نابهنجار و تکانشگری در گروه های دانشجویی می تواند دارای اهمیت باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
223-242
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد دارای وابستگی مصرف مواد محرک با عدم شناخت صحیح از عواطف و احساسات خویش در به کار بردن درست هیجان ها مشکل دارند و این مشکلات در تنظیم هیجان ها منجر به مصرف مواد می شوند. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین بود. روش : روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری افراد وابسته به متامفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد امید پویا در شهر تهران در سال 1395 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس را دریافت کردند و گروه گواه آموزش دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سنجش ولع مصرف لحظه ای، و افسردگی (لاویبوند، 1995) به دست آمد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک افراد وابسته به متامفتامین موثر است (0/01 p< ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت دشواری در تنظیم هیجان ها یکی از مشکلات افراد وابسته به متامفتامین است و آموزش نحوه ابراز و مدیریت هیجانات به این افراد می تواند در کاهش ولع و افسردگی پس از ترک مواد مؤثر واقع شود.
نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد: بررسی نقش میانجی عاطفه منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
53-70
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد با توجه به نقش میانجی عاطفه منفی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد در سال تحصیلی 1397-1396 بود که تعداد ۴۰۰ نفر (۳۱۱ دانشجوی مرد و ۸۹ دانشجوی زن) از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برگزیده شدند. از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد (میرحسامی، ۱۳۸۸)، جو عاطفی خانواده (برن، ۱۹۶۴) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) استفاده شد. اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معدلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای ۱۸ SPSS و ۲۱ AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد عاطفه منفی نقش میانجی در ارتباط جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف مواد دارد. همچنین شاخص های برازش، در دامنه های مورد قبول می باشند. با توجه به این مطالب، مدل نهایی تحقیق دارای برازش می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش جو عاطفی خانواده و عاطفه منفی در پیش بینی اعتیاد می توان از نتایج موجود در جهت آموزش خانواده ها و مداخلات پیش گیرانه در مراکز آموزشی با برگزاری کارگاه های آموزشی مناسب استفاده کرد.
بررسی و مقایسه تکانشگری شناختی و توانایی برنامه ریزی در افراد مبتلا و غیرمبتلا به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
189-208
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد با مجموعه ای از بدکارکردی های اجرایی مغز همراه است که پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی تکانشگری شناختی (تصمیم گیری و بازداری پاسخ) و برنامه ریزی در افراد معتاد و بهنجار صورت گرفت. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل بودند که از اردیبهشت تا تیر ماه سال 1396 به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 60 نفر از افراد مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین 60 فرد غیرمعتاد که به لحاظ سن، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل با گروه معتاد همتا بودند نیز از میان همراهان بیماران به شیوه در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه در آزمون قماربازی آیوا ( IGT )، آزمون برو/نرو ( GO/NO GO ) و برج لندن شرکت کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که تکانشگری شناختی (تصمیم گیری و بازداری پاسخ) در افراد معتاد بیشتر و توانایی برنامه ریزی در آنان ضعیف تر از افراد غیرمعتاد است. نتیجه گیری: افراد وابسته به مواد مخدر نسبت به افراد عادی تصمیم گیری پرخطر، بازداری پاسخ کمتر و توانایی برنامه ریزی ضعیف تری دارند. بنابراین نقص در کارکردهای اجرایی با سوءمصرف مواد رابطه دارد.
مدل یابی ساختاری شدت اعتیاد بر اساس سلامت و حمایت خانواده اصلی با میانجی گری تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
137-156
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری شدت اعتیاد بر اساس سلامت و حمایت خانواده اصلی با میانجی گری تمایزیافتگی خود در گروهی از افراد معتاد به مواد مخدر شهر مشهد بود. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. از 300 نفر از معتادان خودمعرف و یا ارجاع داده شده به مراکز دولتی ترک اعتیاد شهر مشهد بر اساس جدول مورگان 169 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که 19 پرسش نامه به دلیل عدم پاسخ گویی شفاف از جریان تحلیل کنار گذاشته شدند. بنابراین تعداد 150نفر (75 نفر مرد و 75 نفر زن) به پرسش نامه های غربال گری مصرف تنباکو، الکل و مواد اعتیادآور، سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی و تمایزیافتگی خود پاسخ دادند. یافته ها: بر اساس نتایج، سلامت خانواده اصلی و همچنین حمایت اجتماعی در سطح خانواده به طور مستقیم پیش بین منفی برای شدت اعتیاد بودند (05/0> P ). تمایزیافتگی به طور مستقیم پیش بین منفی برای شدت اعتیاد نبود (05/0< P ). سلامت خانواده اصلی با میانجی گری تمایزیافتگی خود پیش بین منفی برای شدت اعتیاد بود(05/0> P ). حمایت اجتماعی در سطح خانواده با میانجی گری تمایزیافتگی خود پیش بین منفی برای شدت اعتیاد نبود (05/0< P ). نتیجه گیری: لازمه کاهش شدت اعتیاد افراد ارتقای سطح سلامت خانواده اصلی آن هاست که این ارتقا به افزایش میزان تمایزیافتگی و در نتیجه کاهش شدت اعتیاد منجر می شود. به علاوه ارتقای میزان حمایتی که خانواده به این افراد عرضه کرده و آن ها نیز آن را ادراک می کنند در کاهش شدت اعتیاد مؤثر می باشد.
اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب (DIC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود. روش : روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل ۲۴ مرد از معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گروس به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و برای تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم فرآیندی هیجان موجب ارتقا کارکردهای اجرایی در افراد گروه آزمایش شد. نتیجه گیری:آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.
مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد تحت درمان در بیمارستان های شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن، یکی از مهم ترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود. طرحواره های ناسازگار اولیه با اعتیاد مرتبط می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitmen therapy یا ACT) و طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. از میان کل جامعه آماری (1500 نفر)، 60 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه [یک گروه شاهد (20 نفر)، دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر)] قرار گرفتند. جهت سنجش طرحواره های ناسازگار اولیه، از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (Young Schema Questionnaire Short form یا YSQ-SF) استفاده گردید. گروه های آزمایشی در 12 جلسه گروه درمانی به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای شرکت نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس، آزمون های همگنی و یکسانی واریانس و آزمون تعقیبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: درمان های گروهی ACT و طرحواره درمانی بر مؤلفه های طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیرگذار بود.
نتيجه گيري: روش های درمانی گروهی ACT و طرحواره درمانی، تا حد زیادی توانست طرحواره های ناسازگار اولیه را کاهش دهد و می تواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار گرفته شود.
راهکارهای مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک مشکل جهانی است که تقریباً بیشتر کشورهای جهان با آن روبرو هستند. علاوه بر هزینه های مراقبت های بهداشتی و عدم بهره وری منابع انسانی، میلیاردها دلار هزینه اعتیاد به مواد مخدر است. اقدامات درمانی در بسیاری از موارد به نتایج مثبت منجر نمی شود. از این رو، اهمیت تلاش های پیشگیرانه و مقابله یا تمایل به استفاده از آن یک اقدام غیرقابل انکار است. مقاله حاضر با هدف مرور نظری و پژوهشی بر راهکارهای مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر انجام شد. بر این اساس راهکارهای مقابله ای در حوزه مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر با استفاده از مبانی نظری و عملی مرور شد. روش مطالعه حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط بود. در مجموع با توجه به نتایج پژوهش های انجام شده،
نقش ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی در پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مشکلات رفتاری که نوجوانان را تهدید می کند، گرایش به رفتارهای پرخطر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی در پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر انجام گرفت. پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوره ی متوسطه مدارس دولتی شهرستان پارس آباد که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند. از این جامعه نمونه ای به حجم 120 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه های رفتارهای خطرپذیری محمدی زاده و همکاران (1388)، ازخودبیگانگی تحصیلی جانسون (2005) و احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) پاسخ دادند. داده ها نیز توسط شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون (گام به گام) تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که رفتار پرخطر با از خودبیگانگی و مؤلفه های آن و احساس تنهایی و مؤلفه های تنهایی اجتماعی، تنهایی رمانتیک و تنهایی خانوادگی ارتباط مثبت و معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 45 درصد از کل واریانس رفتارهای پرخطر به وسیله ازخودبیگانگی تحصیلی و 28 درصد به وسیله احساس تنهایی تبیین می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی توانایی پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر را به صورت معنی داری دارند.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
135-154
حوزههای تخصصی:
هدف: تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی عوامل آسیب زا برای اختلالات سوءمصرف مواد محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش زنان وابسته به سوءمصرف مواد بستری در کمپ های ترک اعتیاد شهر اراک در بهار سال 1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 زن وابسته به سوءمصرف مواد انتخاب شد و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند . از مقیاس تحمل پریشانی و پرسش نامه حساسیت اضطرابی استفاده شد. گروه آزمایش آموزش گروهی را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و کاهش حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد شد. نتیجه گیری: مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زنان وابسته به سوءمصرف مواد قابلیت کاربرد داشته و می تواند به عنوان مداخله ی روان شناختی در کنار درمان های دارویی مورد استفاده قرار گیرد .
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی افراد معتاد به موادمخدر
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی افراد معتاد به موادمخدر بود. طرح تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، ۳۶ نفر از معتادان مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر اراک به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه آسیب به خود و خودانسجامی استفاده شد. برای گروه آزمایشی گروه درمانی شناختی-رفتاری به مدت 7 جلسه اعمال شد و برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی تأثیر معنی دار دارد. با توجه به یافته ها می توان گفت که درمان شناختی رفتاری گروهی در کاهش رفتار آسیب به خود و در افزایش خودانسجامی اثربخش بوده است و می تواند به عنوان یک روش مورداستفاده قرار گیرد. فرایند شناختی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم رفتارهای نامتناسب و خود تخریبی و خودانسجامی دارد، ازاین رو می توان با تغییر شناخت به بهبود وضعیت زندگی فردی و اجتماعی افراد کمک کرد.
مقایسه شخصیت خودشیفته در افراد معتاد و عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شخصیت خودشیفته در افراد معتاد و عادی انجام شد. روش پژوهش علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به کلینیک های منطقه یک و دو شهر تهران در سه ماهه آخر سال 1395 بود. افراد نمونه پژوهش شامل دو گروه بود. گروه اول افرادی بودند که در سه ماهه آخر سال 1395 به یکی از کلینیک های ترک اعتیاد منطقه یک و دو شهر تهران جهت ترک اعتیاد مراجعه نموده بودند. جامعه آماری افراد عادی نیز شامل همراهان و بستگان افراد معتاد بودند. از بین جامعه نمونه ای به حجم 140 نفر (70 نفر عادی، 70 نفر معتاد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش فرم کوتاه پرسش نامه شخصیت خودشیفته بود. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین خودشیفتگی در افراد معتاد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد معتاد در پرسش نامه خودشیفتگی نمرات بالاتری داشتند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد معتاد دارای مشکلات شخصیتی هستند لذا این موضوع باید مورد توجه متخصصان اعتیاد قرار گیرد.
نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه روستا های استان کرمان بودند. 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های جو عاطفی خانواده، رضایت از زندگی و گرایش به اعتیاد را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معناداری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که رضایت از زندگی توانایی پیش بینی 11 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد را دارد. چنانچه جو عاطفی خانواده نوجوان نا مناسب باشد و فرد میزان رضایت پایینی از زندگی داشته باشد، زمینه برای گرایش به اعتیاد در نوجوان فراهم می شود. می توان با افزایش رضایت از زندگی در نوجوانان از اعتیاد پیشگیری نمود.
رابطه نگرش به جهانی شدن با سلامت در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش به جهانی شدن با دو مؤلفه سلامت یعنی سلامت اجتماعی و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با روش طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش به جهانی شدن و سلامت را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نگرش به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین نگرش به جهانی شدن و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه معنادار و منفی وجود داشت. بین نگرش اجتماعی و اقتصادی به جهانی شدن و میزان استفاده از محصولات صنعتی با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. بین نگرش فرهنگی به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. بین نگرش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، محصولات صنعتی، فرهنگی و تبلیغات تجاری با متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه منفی و معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر نگرش اجتماعی و نگرش فرهنگی به جهانی شدن در مجموع 14 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. متغیرهای میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، نگرش فرهنگی به جهانی شدن و میزان توجه به تبلیغات تجاری در مجموع 10 درصد از متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل را تبیین کرد. یافته ها حاکی از اثرات دوگانه جهانی شدن است. بدین معنی که هرچند جهانی شدن، سلامت اجتماعی را اندکی بهبود داده است اما موجب گرایش بیشتر به استفاده از داروها، موادمخدر و الکل شده است.
اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل (TA) بر کاهش شدت اعتیاد بیماران زن تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل (TA) بر کاهش شدت اعتیاد بیماران زن تحت درمان با متادون بود. روش: طرح تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی زنان وابسته به موادمخدر بودند که درسال 1395 برای درمان به یکی از مراکز ترک اعتیاد، در شهرمشهد مراجعه نموده بودند و با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. تعداد 40 نفر از بیماران زن تحت درمان با متادون به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند و از ابزارهای شاخص شدت اعتیاد و پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی استفاده گردید. برنامه مداخله گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی به مدت 10 جلسه 2 ساعته (در هر هفته یک جلسه) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد شدت اعتیاد بین دو گروه، تفاوت معناداری داشت (001/0P<). همچنین تحلیل متغیرها به تفکیک بیانگر آن بود که در ابعاد وضعیت روان پزشکی، مصرف مواد و مصرف الکل تفاوت در سطح (001/0P<) معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد که گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش شدت اعتیاد بیماران زن تحت درمان با متادون، مؤثر است.
مقایسه تاب آوری و رضایت زناشویی بین معتادین ترک کننده در مراکز اقامتی میان مدت، معتادین تحت درمان با متادون و افراد عادی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری و رضایت زناشویی بین معتادین مقیم در مراکز اقامتی میان مدت، معتادین تحت درمان با متادون و افراد عادی بود. روش پژوهش علّی- مقایسه ای بود. تعداد 120 شرکت کننده (هر گروه 40 نفر) به صورت در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری کانر و دیویدسون و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که در متغیرهای تاب آوری و خرده مقیاس های رضایت زناشویی بین افراد مقیم در مراکز اقامتی میان مدت، افراد تحت درمان با متادون و افراد عادی تفاوت معنادار وجود دارد. بیشترین تفاوت در خرده مقیاس رضایت زناشویی و کمترین تفاوت در خرده مقیاس روابط جنسی بوده است. افراد عادی در مورد هر دو متغیر نسبت به دو گروه دیگر در سطح بالاتری قرار داشتند. در مجموع نتایج حاکی از مشکلات زناشویی افراد معتاد تحت درمان است که در روند بهبود باید در نظر گرفته شود. همچنین تاب آوری ضعیف درافراد معتاد نیز باید با برنامه های آموزشی ارتقا داده شود.
اثربخشی آموزش خودشفقتی شناختی در ولع مصرف، شدت وابستگی و انعطاف پذیری شناختی افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودشفقتی شناختی در ولع مصرف، شدت وابستگی و انعطاف پذیری شناختی مردان وابسته به مواد بود. روش:روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه مردان وابسته به مواد ساکن کمپ های شبانه روزی و مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل در نیمه اول سال 1395 تشکیل دادند که از میان آنها، تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. به گروه آزمایش خودشفقتی شناختی به مدت 8 جلسه آموزش داده شد ولی گروه کنترل در فهرست انتظار بود و هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کوتاه ولع مصرف، شاخص شدت وابستگی و پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در ولع مصرف، شدت وابستگی و انعطاف پذیری شناختی وجود داشت. نتیجه گیری:نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش خودشفقتی شناختی با تقویت نگرش مثبت نسبت به خود منجر به بهبود پیامدهای درمان وابستگی به مواد می شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد صورت گرفت. روش: نوع پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در نیمه اول سال 1394 بود. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب شدند. پرسش نامه های ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در 10 جلسه دو ساعته در گروه آزمایشی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش ولع مصرف و کاهش شدت وابستگی به مواد و افزایش استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان در زنان وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از روش های درمانی تاثیرگذار بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد می باشد.
عوامل رفتاری، هیجانی و اجتماعی مرتبط با اعتیاد
حوزههای تخصصی:
وابستگی به موادمخدر، تهدیدی جدی برای سلامت افراد است. این اختلال نه تنها زندگی فرد را تحت شعاع قرار می دهد، بلکه نواقص و ناراحتی های زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد می کند. در واقع اعتیاد یکی از آسیب های مهم اجتماعی است که باعث دگرگونی های ساختاری در نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک اجتماع می شود. با توجه به مشکلات زیاد و گسترده حاصل از اعتیاد، پیشگیری از این معضل الزامی است. پیشگیری از این مشکل، مستلزم شناسایی عوامل خطر و عوامل محافظت کننده در برابر وابستگی به مواد است. تحقیقات مختلف نشان داده اند که فقدان مهارت های رفتاری و همچنین اختلال در تنظیم هیجانات در کنار عوامل اجتماعی اثرگذار، از حیطه های مؤثر در پیش بینی اعتیاد می باشند. اعتیاد در کشور ما مانند کشورهای شرقی دیگر، الگوی خاصی دارد که با الگوی موجود در کشورهای توسعه یافته غربی متفاوت است. در چنین شرایطی تولید اطلاعات و دانش داخلی می تواند نقش اساسی در بهبود سیاست گزاری ها، برنامه ریزی ها و انجام مداخلات ایفا نماید. در این مقاله مروری، سعی شده است تا سازه های رفتاری، هیجانی و اجتماعی مرتبط با اعتیاد که در پژوهش های ایران به دست آمده است، جمع آوری شود. نتایج این مطالعه نشان داد که در سطح فردی، عواملی مثل راهبردهای مقابله ای، عوامل مربوط به تحصیل و مدرسه، مکانیسم های دفاعی فرد معتاد و خانواده ی او و ویژگی های جمعیت شناختی؛ در سطح هیجانی عواملی مثل هوش هیجانی، هیجان طلبی و سبک تنظیم هیجان و در سطح اجتماعی عواملی مثل وضعیت آنومیک، سرمایه اجتماعی، شبکه ی روابط، حمایت اجتماعی، شکاف بین نسلی و معنویت نقش عمده در گرایش، شروع و ادامه ی مصرف مواد ایفا می کنند.
پیشگیری از اعتیاد با رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر و بهره مندی از ظرفیت سازمان های مردمی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد زمینه ساز بسیاری دیگر از مشکلات و مسائل اجتماعی بوده و می تواند نقش مهمی در کم توسعه یافتگی داشته باشد. به علاوه با توجه به تبدیل شدن مواد مخدر و اعتیاد به ابزار جنگ نرم و تهدید علیه امنیت ملی از یک سو و منابع قابل توجه کشور خصوصاً در حوزه های فرهنگی از سوی دیگر، در صورت پذیرش اصل اقدامات رویکرد اجتماعی کردن پیشگیری از اعتیاد به عنوان مهم ترین رویکرد در مصون سازی آحاد جامعه، چاره ای جز حمایت از سازمان های مردم نهاد و تیم های محله ای در این زمینه نیست. مطالعه حاضر که به روش مروری-کتابخانه ای انجام شده، درصدد است تا ضمن تبیین نقش سازمان های مردم نهاد در برنامه های پیشگیرانه و اهداف اصلی رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر، با ایجاد حساسیت افزون تر در بین مسئولین و سازمان های مردمی، ضرورت ایجاد یک نهضت عمومی و فراگیر در پیشگیری از اعتیاد را روشن نماید؛ و مبارزه با مواد مخدر از طریق مبارزه ی اجتماعی با ورود و مشارکت تمام افراد جامعه ازجمله خانواده ها و سمن ها به عنوان یک سیاست ارجح برای هر دولتی در کشور ما باشد.