فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی در کاهش باورهای مرتبط با اختلال خوردن و احساس شرم در دختران نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بود.
این پژوهش به روش نیمه تجربی و با استفاده از گروه کنترل، اجرای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. نمونه آماری شامل 40 دختر نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه تشخیصی از بین مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی و مشاوره و روان درمانی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گیری شدند. سپس گروه آزمایش در 12 جلسه طرحواره درمانی گروهی شرکت نمودند. هر دو گروه پرسشنامه های باور اختلال (کوپر و همکاران, 1997) و شرم درونی شده (کوک، 1991) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. در پایان نتایج بین دو گروه به وسیله تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد مقایسه قرارگرفت.
نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه کنترل پایین تر است.
یافته های این پژوهش اثربخشی طرحواره درمانی گروهی درکاهش باورهای اختلال خوردن و احساس ش رم در دختران نوجوان م بتلا به بی اشتهایی عصبی را مورد تأیی د قرار داده و لذا می تواند در تعیین مداخلات بالینی و برنامه های درمانی دراین زمینه مفید واقع شود.
نقش درمان ترکیبی موسیقی به همراه بازی در تحول اجتماعی، جسمی و رفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال طیف اتیسم نوعی اختلال عصبی–تحولی است که به طورمعمول در سال های اولیه زندگی ظاهرشده و در طول زندگی ادامه می یابد. از ویژگی های اصلی آن مشکلات مداوم در برقراری تعاملات اجتماعی، ارتباطات کلامی و غیرکلامی ناهنجار و الگو های کلیشه ای رفتار و علاقه مندی هاست. یکی از روی آوردهای درمانی که در حال حاضر راجع به آن بحث می شود موسیقی درمانی و بازی درمانی است. موسیقی همراه با بازی یکی از مهارت های لازم برای برقراری ارتباط در کودکان با اختلال طیف اتیسم است که از زبان برای برقراری ارتباط استفاده نمی کنند، در نتیجه، تجربیات موسیقی و بازی و روابط میان آنها باعث رشد ارتباطات که یکی از مشکلات اصلی این کودکان است، می شود. در طی یکپارچه سازی موسیقی و بازی، بیماران از طریق ارتباط درمانی با متخصصی که در این دوره آموزش دیده به سوی هدف های از پیش تعیین شده درمانی خود حرکت می کنند. این هدف ها می تواند شامل ارتقای حرکتی، تحول اجتماعی و بین فردی،کاهش رفتارهای کلیشه ای و دستیابی به خودآگاهی باشد ولی به آنها محدود نمی شود.
نتیجه گیری: در این مقاله ضمن بیان اهمیت آموزش موسیقی و بازی، به تفصیل تاثیر آموزش مهارت های موسیقی و بازی در کودکان طیف اتیسم به صورت ترکیبی موردبحث قرار گرفته و در پایان نتیجه گیری های لازم صورت گرفته است.
بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسرده خویی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت اختلال افسرده خویی است. بدین منظور دو آزمودنی (هردو زن) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تحت درمان قرار گرفتند. در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. آزمودنیها در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و جلسه آخر درمان (جلسه هشتم)، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)، پرسشنامه افکار خودآیند (ATQ)، پرسشنامه کنترل افکار (TCQ)، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (DAS) و آزمون عزت نفس (SEI) را تکمیل کردند. علاوه بر این، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) در جلسات اول، چهارم و هشتم درمان نیز به آزمودنی ها داده شد. در مرحله پیگیری نیز هر ماه (به مدت 10 ماه)، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) توسط آزمودنی ها تکمیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسرده خویی موثر بوده است.
اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش نشانه های افسردگی کودکان در طبقه اجتماعی اقتصادی پایین.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش: هدف: این پژوهش با هدف بررسی کارایی شن بازی درمانی در کاهش نشانه های افسردگی کودکان طبقه پایین اجتماعی اقتصادی انجام شده است. روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع چندخط پایه استفاده شد. سه کودک هفت تا ده سال از طبقه پایین اجتماعی اقتصادی که دارای نشانه های افسردگی متوسط تا خفیف بودند با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پرسشنامه افسردگی کودکان (CDI)، مقیاس پنج سوالی افسردگی، پرسشنامه علام مرضی کودکان (CSI-4)، مقیاس خودپنداره کودکان (CSCS) برای آزمودنی ها به کار گرفته شد. شرکت کنندگان چهارده جلسه مداخله درمانی دریافت کردند و مرحله پیگیری نیز سه ماه پس از پایان درمان انجام شد. نتایج: نشان داد که شن بازی درمانی برای کاهش نشانه های افسردگی کودکان طبقه پایین اجتماعی اقتصادی موثر واقع شده است. نتیجه گیری: شن بازی درمانی برای کاهش نشانه های افسردگی کودکان از کارایی لازم برخوردار است. کلیدواژه ها: شن بازی درمانی، نشانه های افسردگی، طبقه اجتماعی اقتصادی
"بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به اختلال سردرد تنشی مزمن "
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به سردرد تنشی مزمن و تأثیر آن بر اضطراب بیماران فوق به صورت تک موردی (طرح خط پایه چندگانه در بین آزمودنی ها) صورت گرفته است. بدین منظور، سه بیمار مبتلا به سردرد تنشی مزمن از بین مراجعه کنندگان به یک مطب مغز و اعصاب انتخاب و خط پایه آنها به وسیله مقیاس درجه بندی دیداری درد و پرسشنامه اضطراب بک تعیین گردید (نمونه های در دسترس). آنگاه بیمار اول پس از یک هفته خط پایه، بیمار دوم پس از دو هفته خط پایه و بیمار سوم پس از سه هفته خط پایه در نه جلسه یک ساعته مورد مداخله هیپنوتیزم درمانی قرار گرفتند. ارزیابی اثرات مداخله در پایان هر جلسه به وسیله ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که شدت درد و نمرات اضطراب هر سه بیمار در مرحله مداخله نسبت به خط پایه کاهش قابل توجهی داشته و پس از یکماه پیگیری برای هر سه بیمار پایدار بوده است.
اثر بخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به افسردگی انجام شده است. روش: طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. نمونه آماری شامل تعداد 48 نفر از دانش آموزان افسرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر نوشهر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در گروههای آزمایش (خود-دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان) و کنترل گمارده شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش حاضر، شامل پرسشنامه افسردگی و کیفیت زندگی بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش خود-دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل در بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان افسرده مؤثر بود. همچنین آموزش خود -دلسوزی شناختی درمقایسه با درمان متمرکز بر هیجان، بر بهبود افسردگی دانش آموزان افسرده مؤثرتر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان گفت که آموزش خود-دلسوزی عامل تأثیرگذار مهمی بر کیفیت زندگی و افسردگی می باشد.
الگوی خودکشی در موارد ثبت شده پنج ساله سازمان بهشت زهرای تهران
حوزههای تخصصی:
رابطة تاب آوری با ابعاد پنجگانة شخصیت و اختلالات بالینی افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة تاب آوری با ابعاد پنجگانة شخصیت و اختلالات بالینی افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه الزهراء (س) انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. از میان جامعة آماری ۵۵۹۰ نفره دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهراء(س)، ۴۰۰ نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامة تاب آوری کوباسا، مدی و کاهن، شخصیت نئو(۶۰NEO-FFI-) کاستا و مک کریو خلاصه علائم مرضی(۱۸BSI-) دروگاتیس استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شدند. تحلیل آماری نشان داد که بین تاب آوری با افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی و روان رنجور خویی رابطة معنادار منفی در سطح ۰۰۰۱/0 p< وجود دارد و بین تاب آوری با توافق پذیری، برونگرایی و وجدان گرایی رابطة معنادار مثبت در سطح ۰۰۰۱/0 p< مشاهده شد، اما بین تاب آوری و تجربه پذیری رابطة معناداری یافت نشد. با توجه به رشد روز افزون نرخ اختلالات بالینی و شخصیت منحصر به فرد هر شخص، با آموزش تاب آوری می توان گام مؤثری را در جهت بهبود سلامت روانی جامعه برداشت.
همبودی تروماهای متعدد، دلیریم، مانیا و مصرف مواد: معرفی یک بیمار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
صدمات مغزی به دنبال ضربات جمجمه، امروزه یکی از موارد شایع اورژانس ها می باشد و اغلب عواقب روان پزشکی متعددی را به بار می آورد. از آن جایی که برخی مشکلات دیگر روان پزشکی مانند اختلالات خلقی و مصرف مواد از عوامل زمینه ساز این ضربات می باشد، پیچیدگی علایم و تظاهرات ناشی از این مجموعه در بسیاری از موارد باعث بروز مشکلات تشخیصی و درمانی متعددی می گردد. بدیهی است که وقتی دلیریم (Delirium) و برخی عوارض دیگر ناشی از درمان های جراحی هم به این مجموعه اضافه گردد، مشکلات اداره بیمار بسیار بیشتر می شود. در مقاله حاضر پس از معرفی بیمار، جوانی با مجموعه ای از این مشکلات، یعنی: ضربه مغزی منجر به بیهوشی، دلیریم، مانیا و مصرف مواد مخدر به بحث در مورد تشخیص های افتراقی و اداره آن ها پرداخته شد.
مقایسه اثربخشی خود تنظیمی رفتار توجهی، خود تنظیمی رفتار انگیزشی و خود تعلیمی کلامی بر نشانه های اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش خودتنظیمی رفتارهای توجهی، خود تنظیمی رفتارهای انگیزشی و خود تعلیمی کلامی بر نشانه های نقص توجه و بیش فعالی می پردازد. دانش آموزان پسر پایه ی سوم ابتدایی مبتلا به اختلال بیش فعالی هـمراه با نقص توجه شـهر تبریز به عـنوان جامعه ی مورد پژوهش انتخاب گردید. با بهره گیری از روش غربالگری، مصاحبه ی تشخیصی و پرسشنامه ی علائم مرضی کودکان5 (CSI-4) تعداد 40 دانش آموز مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص، به عنوان نمونه انتـخاب شدند .
اثربخشی و مقایسه گروه درمانی شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری و روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی گروهدرمانی شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری با روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان بود. به این منظور 30 بیمار مبتلا به این اختلال از میان مراجعهکنندگان به درمانگاه روانپزشکی نور شهر اصفهان که با نظر روانپزشک تشخیص افسردگی دریافت نموده و نیز از پرسشنامه افسردگی بک نمرهای بین 17 تا 30 کسب کرده بودند و هیچگونه اختلال طبی دیگری نداشته و در حال حاضر تحت درمان دیگری قرار نداشتند، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفری قرار گرفتند. جلسات گروهدرمانی شناختی به روش منطقیـ عاطفیـ رفتاری الیس به صورت 10 جلسه 90 دقیقهای یک بار در هفته بود. اعضای گروه هومیوپاتی نیز با اخذ مجوز از روانپزشک به پزشک هومیوپات ارجاع داده شده و به مدت 6 ماه به صورت انفرادی تحت درمان با داروهای هومیوپاتی قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات، دو گروه آزمایش دوباره با این پرسشنامه بهعنوان پسآزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری عبارت بود از: ارزیابی روانپزشکی طبق معیارهای DSM-IV-TR، پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه سنجش افسردگی بک. برای تجزیه و تحلیل دادهها از دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در سطح توصیفی از شاخصهای فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کواریانس بهمنظور مقایسه تاثیر گروهدرمانی شناختی و هومیوپاتی بر میزان افسردگی و ازآزمون t همبسته برای بررسی اثربخشی دو روش مداخله بهطور جداگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بهکارگیری هر دو روش درمانی میزان افسردگی بیماران را کاهش داده است (05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد بین دو روش درمان از نظر اثربخشی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
"
بررسی عوامل خطرساز در ابتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: با توجه به اهمیت بالینی اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان و تاثیر آن در سیستم خانواده در پژوهش حاضر به بررسی عوامل خطرساز در ابتلا به این اختلال پرداخته می شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی مقایسه ای بوده و آزمونی های پژوهش حاضر را 192 کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه به با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دوره زمانی دو ساله (ابتدای سال 82 تا انتهای سال 83) به مرکز روانپزشکی اطفال ارجاع شده بودند و تشخیص اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه بر اساس معیارهای DSM-IV توسط دو روانپزشک کودک در آنها مسجل شده بود (گروه آزمایش) و 210 کودک جامعه عادی که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از مدارس و مهدهای کودک شهر تهران انتخاب شده و از لحاظ متغیرهای پژوهش با گروه آزمایش همتاسازی شده بودند (گروه کنترل)، تشکیل می دادند. داده های پژوهش با کمک روش های توصیفی مانند فراوانی و درصد و نیز استفاده از روش های آمار استنباطی نظیر خی دو مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد میزان بروز این اختلال در پسران از دختران بیشتر است (P=0.0001 و X2=33.8). میزان بروز ADHD در فرزندان والدین دارای نسبت خویشاوندی از فرزندانی که والدین غیر خویشاوند دارند بیشتر است (P=0.03 و X2=4.95). میزان بروز اختلال ADHD در کودکانی که سابقه ابتلا به اختلال بیش فعالی در والدین و بستگان آنها وجود دارد بیشتر از کودکانی است که سابقه ابتلا به اختلال بیش فعالی در والدین و بستگان آنها وجود ندارد (P=0.0001 و X2=26.88). میزان بروز اختلال ADHD در کودکان والدینی که دارای سابقه بیماری های روانی می باشند بیشتر از کودکان والدینی است که سابقه بیماری های روانی ندارند (P=0.0001 و X2=9.83). در نهایت میزان بروز اختلال ADHD در فرزندان اول و دوم بسیار بیشتر از فرزندان سوم و بالاتر است (P=0.0001 و X2=23.41). "
مقایسه نقش تبیینی کمال گرایی در ویژگی های وسواسی جبری و نگرش های خوردن مرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمال گرایی مرضی ارتباط نزدیکی با اختلالات خوردن و وسواسی جبری دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تبیینی کمال گرایی در ویژگی های وسواسی جبری و نگرش های خوردن مرضی بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه ای به حجم 790 نفر از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه های بازنگری شده وسواسی جبری، نگرش های اختلال خوردن و کمال گرایی هیل پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که نقش تبیینی کمال گرایی در ویژگی های وسواسی جبری بیشتر از نگرش های خوردن مرضی است. نتایج سهم بیشتر کمال گرایی ناسازگار را در پیش بینی ویژگی های وسواسی جبری و نگرش های خوردن مرضی نشان داد. همچنین، کمال گرایی سازگار در هیچ یک از دو مورد نقش قابل ملاحظه ای نداشت. نتیجه گیری: نقش بیشتر کمال گرایی در پیش بینی علائم وسواسی- جبری همسو با الگوی پدیدارشناسی آن می باشد. همچنین کاهش نقش تبیینی کمال گرایی در نگرش های خوردن مرضی احتمالاً به ماهیت ابزارهای سنجش کمال گرایی مربوط می شود.
چالش مداخلات: تا چه اندازه هر یک از مداخلات آموزش مدیریت والدین، نروفیدبک، و ریتالین بر بهبود اختلال بیش فعالی/نقص در توجه و شاخص استرس والدینی تأثیر دارند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی شیوه-های درمانی ریتالین، نروفیدبک و آموزش مدیریت والدین بر بهبود اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و شاخص های تنیدگی والدینی انجام شده است. این پژوهش بر حسب هدف و مداخلات ، از نوع پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی بدون کنترل می باشد.
جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه (ADHD) ساکن شهر تهران می باشند. از بین مراجعه کنندگان به کلینیک تخصصی روان پزشکی کودک، سی کودک مبتلا به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس اهداف پژوهش در سه گروه درمان ریتالین، درمان نروفیدبک و کودکانی که والدین آن ها تحت آموزش مدیریت والدینی قرار گرفتند گماشته شدند؛ قبل و بعد از ارائه درمان توسط مقیاس درجه بندی کانرز (فرم 48 سؤالی والدین، CPRS-48) و شاخص تنیدگی والدینی(PSI) مورد ارزیابی و اطلاعات به دست آمده به وسیله آمار استنباطی و روش MANCOVA تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین اثربخشی سه روش ریتالین، آموزش والدین و نروفیدبک تنها در دو مقیاس توجه و تمرکز و شاخص بیش فعالی آزمون کانرز کودکان ADHD تفاوت معنادار مشاهده گردید، به نحوی که درمان ریتالین اثربخش تر از آموزش مدیریت والدین بود و بین اثربخشی سه روش ریتالین، آموزش والدین و نروفیدبک در شاخص تکانش گری تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین در خصوص اثربخشی سه شیوه درمانی بر بهبود شاخص تقویت گری و دلبستگی والدگری، آموزش مدیریت والدین و ریتالین نسبت به نروفیدبک اثربخشی بیشتری در شاخص تقویت گری داشتند و تفاوت معناداری بین اثربخشی سه گروه در شاخص دلبستگی والدگری مشاهده نگردید.
بررسی و مقایسه تاثیر شناخت درمانگری بک با شناخت درمانگری تیزدل و تلفیق آن با نرمش های یوگا در درمان افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر پایه نظریه های شناخت درمانگری بک، تیزدل و یوگا در درمان افسردگی اساسی و به منظور بررسی کارآمدی شناخت درمانگری بک با شناخت درمانگری تیزدل و تلفیق آن با نرمش های یوگا در درمان افسردگی اساسی اجرا شده است. برای این منظور 32 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی (12 مرد و20 زن) به طور تصادفی در 4 گروه 1) گروه شناخت درمانگری بک، 2) گروه شناخت درمانگری تیزدل، 3) گروه شناخت درمانگری بک و تلفیق آن با نرمش های یوگا و 4) گروه کنترل گمارده شدند. کلیه بیماران پیش از آغاز درمان و پس از 10 جلسه درمان به کمک پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه افکار اتوماتیک (ATQ)، پرسشنامه مثلث شناختی (CTI) و مقیاس افسردگی MMPI مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمره های بدست آمده از ارزیابی های پیش آزمون و پس آزمون به کمک تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان تلفیقی (تلفیق شناخت درمانگری بک با نرمش ها یوگا) کارآمدی بیشتری در کاهش علایم افسردگی، بهبود خلق، کاهش افکار اتوماتیک منفی و تغییر نگرش آزمودنی ها نسبت به خود، جهان و آینده داشته است. در حالی که آزمودنیهای گروه کنترل هیچ تغییری نشان ندادند. بنابراین اگر چه شناخت درمانگری بک و هم شناخت درمانگری تیزدل در کاهش افسردگی اساسی کارآمد بوده است، اما روش تلفیقی نسبت به هر یک از این روش ها به تنهایی کارآمد تر است. به علاوه روش تلفیقی در کاهش افکار اتوماتیک و تغییر نگرش نسبت به خود، جهان و آینده کارآمدتر از روش بک یا روش تیزدل به تنهایی نبوده است.
اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط با جنس مخالف در معتادان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط با جنس مخالف در میان مردان معتاد است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش معتادان مرد شهر کرمانشاه بود که با روش نمونه گیری در دسترس از چهار مرکز ترک اعتیاد انتخاب شدند. تعداد 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (هرکدام 20 نفر) جایگزین شدند. آموزش گروهی مهارت خود آگاهی برای گروه آزمایشی اجرا شد. یک هفته بعد از اتمام جلسات از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار میانگین رفتارهای پر خطر گروه آزمایش و گواه بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد برای کاهش رفتار پر خطر جنسی در بین معتادان می توان از آموزش مهارت های خودآگاهی استفاده کرد.
اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال رفتاری درکودکی موضوع بسیار مهمی است که می تواند زمینه ساز اختلالات در سنین بزرگسالی باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال رفتاری در شهر کرمانشاه بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 کودک با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم و یوسفی (1378) انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. 8 جلسه بازی درمانی بی-رهنمود به روش کداسن و شفر (2001) برای گروه آزمایش اجرا شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمون مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کوکان پیش دبستانی مؤثر بود (001/0P<). بنابراین توصیه می شود که والدین، مربیان و کارشناسان آموزشی برای کاستن از رفتارهای مشکل آفرین کودکان از این شیوه آموزشی و درمانی بهره ببرند. همچنین پیشنهاد می شود که درمانگران و متخصصان کودک در کنار درمان های پزشکی، از مداخلات بازی درمانی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده کنند.