ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
۹۴۱.

اثربخشی درمان فراشناختی بر اندیشه خودکشی بیماران افسرده تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی نشخوار فکری درمان فراشناختی اندیشه خودکشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی خودکشی
تعداد بازدید : ۱۴۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۴۹
درمان فراشناختی درمان نو ظهوری است که یکی از مولفه های موثر در آسیب شناسی روانی را کاهش نشخوار فکری قلمداد می کند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثربخشی این نوع درمان بر اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی مورد بررسی قرار گیرد.این پژوهش در چارچوب طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین بیماران مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به دو کلینیک روانپزشکی شهر تبریز 30 نفر که ملاک اندیشه خودکشی را دارا بودند بصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل جای گزین شدند. ابزار جمع آوری داده هامقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک بود.از تی زوجی برای مقایسه میانگین های دو گروه استفاده شد. سطح معناداری در این مطالعه 0.05 بود.پیش ازمون و پس آزمون در گروه کنترل18.8±3.8و18.4±2.5بود و پیش آزمون و پس آزمون در گروه ازمایش به ترتیب 18.5±4.4 و 14.7±2.2بود. نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در بهبود اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی تاثیر معناداری دارد (p=0.0001).نتایجاینپژوهشنشانمی دهد، درمان فراشناختی با تمرکز بر نشخوار فکری می تواند در کاهش اندیشه خودکشی بیماران مبتلا به افسردگی موثر باشد.
۹۴۲.

مقایسه بیماران سوءمصرف کننده مواد با افراد سالم در عوامل خطرساز فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوءمصرف مواد عوامل خطرساز تحلیل ممیزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۷ تعداد دانلود : ۵۴۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دو گروه از بیماران سوءمصرف کننده مواد با افراد سالم در عوامل خطرساز فردی و شناسایی مهم ترین عامل متمایزکننده دو گروه در عوامل خطرساز فردی انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر پس رویدادی بود، بدین تریب که 120 نفر از بیماران سوءمصرف کننده مواد و 120 نفر از افراد سالم که در ویژگی های جمعیت شناختی با گروه بیمار همتا بودند، مقیاس های اضطراب، استرس و افسردگی، تکانشگری، پرخاشگری، نگرش به مواد و وضعیت مصرف مواد را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد بیماران سوءمصرف کننده مواد در متغیرهای خطرساز فردی در مقاسیه با گروه سالم نمره بیشتری کسب کرده اند. تکانشگری، پرخاشگری، افسردگی و نگرش مثبت به مواد به ترتیب بهترین عوامل تشحیص داده شده برای تمایز دو گروه بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد، نقص درونی در سوءمصرف کنندگان، آن ها را مستعد سوءمصرف مواد می کند. هیجان های منفی، نگرش مثبت به مواد و ناتوانی در کنترل تکانه ها به مصرف انواع مواد منجر می شود.
۹۴۳.

نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین باورهای فراشناختی و تیپ شخصیتی D با شدت علایم بیماری در بیماران مبتلا به پسوریازیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراشناختی تیپ شخصیتی D پسوریازیس بهزیستی روانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۲۲۵۱ تعداد دانلود : ۹۶۲
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی، تیپ شخصیتی D و بهزیستی روانی در پیش بینی شدت علایم بیماری پسوریازیس انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه را تمامی افرادی تشکیل داد که برای درمان بیماری پسوریازیس به درمانگاه های پوست شهر کرمانشاه در زمستان سال 1393 مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه، تعداد 115 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. از بین این تعداد، 51 نفر مرد بودند. پس از تکمیل مقیاس درجه بندی شدت علایم پسوریازیس توسط پزشک، پرسش نامه های مورد نظر شامل مقیاس تیپ شخصیتی D، پرسش نامه بهزیستی روانی، پرسش نامه فراشناخت Cartwright-Hatton و Wells اجرا گردید. روش ضریب همبستگی Pearson و معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها به کار گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که باورهای فراشناختی و تیپ شخصیتی D رابطه منفی و معنی داری با بهزیستی روانی داشت. همچنین، باورهای فراشناختی و سنخ شخصیتی D، از طریق کاهش بهزیستی روانی، شدت علایم بیماری پسوریازیس را پیش بینی نمود. نتیجه گیری: کمک در غنی سازی بهزیستی فردی در تمامی مؤلفه های آن از طریق مدخلات آموزشی روان شناختی متناسب می تواند کمکی در جهت تسریع درمان مبتلایان به این بیماری باشد.
۹۴۴.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افسردگی و امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی درمان شناختی ـرفتاری امید به زندگی هپاتیت ب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۱۶۷ تعداد دانلود : ۸۵۲
مقدمه: با توجه به لزوم درمان های مناسب روان شناختی در بیماری های مزمن نظیر هپاتیت ب، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر افسردگی، امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت نوع ب، انجام شد. روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل بیماران 40-25 ساله ی مبتلا به هپاتیت نوع ب در سطح شهر مشهد در سال 1391 می باشند که دارای همبودی اختلال افسردگی (بر اساس ملاک های چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و پرسش نامه ی افسردگی بک) و میزان پایین امید به زندگی (طبق آزمون امیدواری اشنایدر) بوده اند. تعداد 28 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 14 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون به مدت 3 ماه، هر هفته تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره، مجددا آزمون های مذکور به عنوان پس آزمون در تمام افراد اجرا گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSSنسخه ی 19 استفاده گردید. یافته ها: تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد که اثر گروه درمانی شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی بیماران هپاتیت نوع ب، معنی دار بوده است (01/0>P). هر چند این درمان بر افسردگی بیماران اثربخش بوده اما از نظر آماری معنی دار گزارش نگردید (18/0=P). نتیجه گیری: به نظر می رسد گروه درمانی شناختی رفتاری به عنوان یک رویکرد درمانی می تواند در بهبود افسردگی و به خصوص افزایش امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب موثر باشد.
۹۴۵.

اثربخشی امیددرمانی گروهی بر افسردگی، احساس تنهایی، و خودکارآمدی دانش آ موزان دختر

کلیدواژه‌ها: افسردگی خودکارآمدی احساس تنهایی امیددرمانی گروهی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان امید
تعداد بازدید : ۱۰۲۳ تعداد دانلود : ۶۶۵
زمینه و هدف: از مبانی نظری امیددرمانی به ندرت برای بهبود علائم روان شناختی دختران نوجوان استفاده شده است و اطلاعات اندکی در مورد تاثیر امیددرمانی گروهی وجود دارد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی امید درمانی گروهی برافسردگی، احساس تنهایی، و خودکارآمدی دانش آموزان دختر بود. روش: پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه 10 و 11مدارس ناحیه 1 شهر رشت در سال تحصیلی 93-94 بود. برای نمونه گیری 200 دانش آموز دختر به طور خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و در مرحله پیش آزمون به پرسشنامه افسردگی بک (1971)، مقیاس احساس تنهایی آشر (1983) و مقیاس خودکارآمدی شرر و آدامز (1985) پاسخ دادند. پس از نمره گذاری و غربالگری 30 نفر که ضعیف ترین نمرات را داشتند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد و برای گروه آزمایش، هشت جلسه 90 دقیقه ای آموزش امیددرمانی گروهی اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک متغیری پس از کنترل مقادیر پیش آزمون نشان داد نمرات خلق افسرده و احساس تنهایی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنی داری پایین تر است (05/0P<)، اما بین نمرات پس آزمون این دو گروه، تفاوتی از نظر خودکارآمدی وجود نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: آموزش امیددرمانی گروهی تأثیر قابل ملاحظه ای در کاهش افسردگی، و احساس تنهایی در دانش آموزان دختر دبیرستانی دارد. براین اساس به مشاوران آموزشی پیشنهاد می شود از روش امیددرمانی گروهی برای دانش آموزانی مبتلابه اختلال های خلقی و احساس تنهایی استفاده نمایند.
۹۴۶.

تورش توجه در افراد دارای رژیم غذایی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: توجه چاقی رژیم غذایی استروپ ترکیبی تورش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خوردن
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۱۰۸۱ تعداد دانلود : ۸۰۷
مقدمه: چاقی یکی از بیماری های زندگی مدرن و صنعتی است که با افزایش رفاه جامعه رو به فزونی است. عوامل شناختی (سوگیری توجه) نقش اساسی در شکست افراد رژیم گیرنده ایفا می کند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تورش توجه نسبت به محرک های مرتبط با خوراکی های پرکالری در مقایسه با خوراکی های کم کالری حتی به صورت زیر آستانه ای بر عملکرد افراد رژیمی در تکالیف شناختی و اثر تداخل است. روش کار: این پژوهش علی-مقایسه ای در سال 1390 در کلینیک بیمارستان های قائم و امام رضا (ع) و کلینیک دانشکده ی روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد و شرکت کننده ها (50-20 سال) شامل افراد رژیم گیرنده (30 نفر) و افراد عادی (30 نفر) بودند که با نمونه گیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه رژیمی و غیر رژیمی جای داده شدند. نسبت هر دو جنس در هر دو گروه یکسان بود. برای سنجش سوگیری توجه از آزمون استروپ ترکیبی (زیر آستانه ای) استفاده شد و برای هر شرکت کننده، دو نسخه ی تصویری و واژگانی استروپ اجرا شد. نتایج با استفاده از نسخه ی 19 نرم افزار SPSS انجام گرفت. به منظور بررسی تفاوت میانگین های دو گروه از آزمون تی مستقل و برای اثر تداخل محرک ها از MANOVA استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هیچ تفاوت معنی داری بین میانگین های نمرات تداخل تصاویر کم کالری (28/0=P) و تصاویر پرکالری (57/0=P)، نام خوراکی های کم کالری (307/0=P) و نام خوراکی های پرکالری (202/0=P) به صورت زیرآستانه ای بین دو گروه وجود ندارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد زیرآستانه ای بودن محرک های خورد و خوراک (تصاویر و نام خوراکی ها) باعث تورش توجه افراد رژیمی در مقایسه با افراد غیر رژیمی نمی شود.
۹۴۷.

مقایسه ی درمان فعال سازی رفتاری گروهی و شناخت درمانی گروهی در کاهش شدت علایم اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی شناخت درمانی اختلال اضطراب اجتماعی عملکرد فعال سازی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۳۲
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی درمان فعال سازی رفتاری گروهی و شناخت درمانی گروهی در کاهش شدت علایم اضطراب اجتماعی و افسردگی و کاهش ارزیابی های منفی و بهبود عملکرد کلی انجام شد. روش کار: نمونه ی این پژوهش بالینی شامل 23 دانشجو با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی با استفاده از مصاحبه ساختاریافته برای اختلالات روانی و بودن تحت درمان روان شناختی یا دارویی هم زمان با پژوهش بود. افزون بر آن، شرکت کنندگان پرسش نامه های فوبی اجتماعی، افسردگی بک، تعبیر رویدادهای اجتماعی و مقیاس سازگاری اجتماعی و کاری را نیز تکمیل کردند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت 8 جلسه درمان فعال سازی رفتاری گروهی و گروه دوم تحت 8 جلسه شناخت درمانی گروهی قرار گرفتند. شرکت کنندگان ابزارهای پژوهش را در مقاطع زمانی پس از درمان و 3 ماه پی گیری مجددا تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه ی پس از درمان نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری گروهی در کاهش شدت علایم افسردگی برتری معنی داری نسبت به شناخت درمانی گروهی داشت (05/0>P) و شناخت درمانی گروهی در کاهش ارزیابی های منفی برتری معنی داری نسبت به فعال سازی رفتاری گروهی داشت (05/0>P). هم چنین این دو درمان در کاهش شدت علایم اضطراب اجتماعی و افزایش عملکرد کلی، اثر برابری داشتند (05/0<P). در مقطع پی گیری نیز نتایج به طور کلی نشان داد که اثرات درمان ها تداوم داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، هر دو روش درمان فعال سازی رفتاری گروهی و شناخت درمانی گروهی اثر مثبتی بر اختلال اضطراب اجتماعی داشتند و می توانند در درمان این اختلال مورد استفاده قرار گیرند. اگر چه تاثیر فعال سازی رفتاری گروهی در کاهش شدت علایم افسردگی و تاثیر شناخت درمانی گروهی در کاهش ارزیابی های منفی، بیشتر بود.
۹۴۸.

پیش بینی افسردگی براساس مؤلفه های خودشفقتی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی شکست عاطفی خودشفقتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط
تعداد بازدید : ۱۶۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۳
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی افسردگی براساس مؤلفه های خودشفقتی (خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن آگاهی و شناخت بیش از حد) در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین بود. آزمودنی های آن را 180 دانشجوی دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی در طی یک سال گذشته تشکیل می دادند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری هدفمند و همچنین نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های 13 سؤالی افسردگی بک و خودشفقتی نف بودند. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تمیز استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی افسردگی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز است. همچنین در تحلیل ممیز به روش گام به گام مشخص گردید که کارآمدترین متغیرها در پیش بینی افسردگی به ترتیب 1- ذهن آگاهی 2- انزوا 3- خودقضاوتی و 4- خودمهربانی هستند. در بررسی متغیرها به صورت جداگانه نیز مشخص گردید که همه ی متغیرها شامل خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن آگاهی و شناخت بیش از حد پیش بین های معنی داری برای افسردگی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی در دانشگاه های شهر اهواز می باشند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که خودشفقتی قادر به پیش بینی افسردگی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی می باشد.
۹۴۹.

آموزش بازداری پاسخ، توانایی برنامه ریزی و سرعت پردازش به کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی: مقایسه رویکرد توانبخشی شناختی- حرکتی با دارو درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دارو درمانی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) توانبخشی شناختی- حرکتی (CMR)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۸ تعداد دانلود : ۷۳۷
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی به عنوان یک اختلال عصبی- رشدی، علاوه بر نشانه های رفتاری خاص با نقص در کارکردهای شناختی همراه است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی دو رویکرد توانبخشی شناختی- حرکتی و دارو درمانی در بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شد. این یک مطالعه نیمه آزمایشی با سنجش های پس آزمون و پیگیری بود که در یک طرح یک سر کور سه گروه را باهم مقایسه می کرد. 48 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی به شیوه نمونه گیری ملاکی انتخاب و بر اساس شدت اختلال همتا شده و به طور تصادفی به سه گروه توانبخشی شناختی- حرکتی (16 نفر)، دارو درمانی (16 نفر) و کنترل فعال (16 نفر) گمارده شدند. تمام شرکت کنندگان توسط فرم کوتاه سه خردآزمونی هوش وکسلر کودکان- تجدیدنظرشده و آزمون های رنگ-واژه استروپ، برج لندن و رمزنویسی وکسلر مورد آزمون قرارگرفتند و والدین آنها، این کودکان را با پرسشنامه علائم مرضی کودک-4 (CSI-4) رتبه بندی نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل ورایانس چند متغیری و آزمون های تی وابسته با تصحیح بن فرونی به عنوان آزمون های تعقیبی، تحلیل شدند. توانبخشی شناختی حرکتی به طور معناداری منجر به تغییرات موثر و پایدار در عملکرد آزمودنی ها در مولفه های کارکرد اجرایی اعمّ از بازداری پاسخ، برنامه ریزی و سرعت پردازش شد و تنها در مولفه سرعت پردازش، تغییرات ایجاده شده در مرحله پیگیری افت معنادار به سطوح پایین تر را نشان داد. بعلاوه، با وجود عملکرد بهتر کودکان گروه توانبخشی شناختی- حرکتی نسبت به گروه دارودرمانی، تغییرات ایجاد شده به لحاظ آماری معنادار نبود. به طور کلی این یافته ها بیانگر آن بود که توانبخشی شناختی- حرکتی رویکرد اثربخشی در درمان اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی است و می توان از آن به عنوان یک فن درمانی مکمل دارودرمانی استفاده کرد.
۹۵۰.

تصمیم گیری و توجه اختصاصی در اختلالات افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال افسردگی اساسی تصمیم گیری اختلال اضطراب فراگیر کارکردهای اجرایی توجه اختصاصی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی اضطراب فراگیر
تعداد بازدید : ۲۰۶۱ تعداد دانلود : ۹۵۲
این مطالعه با هدف بررسی تفاوتهای تصمیم گیری و توجه اختصاصی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر انجام شد. گروه نمونه عبارت از 100 نفر بودند که 50 نفر در گروه اختلال افسردگی اساسی و 50 نفر نیز در گروه اختلال اضطراب فراگیر قرار گرفتند. شرکت کنندگان از مراجعین بخش اعصاب و روان بیمارستانهای تهران و به صورت تصادفی انتخاب شدند. پژوهش به روش آزمایشی و در سه مرحله انجام شد. ابزارهای مورد استفاده جهت اندازه گیری افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر، مصاحبه تشخیصی نیمه ساختار SCID و آزمون DASS-21و برای توجه اختصاصی و تصمیم گیری، نرم افزارN-Back بود (خدادادی، مشهدی و امانی، 2014). نتایج تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه میانگین های توجه اختصاصی ، 0 و 97/3 و 52/2 و تصمیم گیری 43/2 و 24/38 و 74/28 بود. یافته ها نشان دادند که افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در جستجوی نشانه و توجه بر روی آن ضعف دارند در حالیکه در تصمیم گیری برای تثبیت نشانه از سرعت بالایی برخوردار می باشند. برعکس، افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در جستجوی نشانه و توجه بر روی آن، همانند افسرده ها عمل می نمایند اما در تصمیم گیری برای تثبیت نشانه تعلل معنی داری دارند. ضعف در توجه اختصاصی در هر دو اختلال مشابه است اما سرعت بالا در تصمیم گیری، عامل شناختی حاکم بر اختلال افسردگی اساسی می باشد.
۹۵۱.

سابقه آزار توسط همسر چه نقشی در بستری مجدد و اقدام به خودکشی زنان بستری در بخش روان پزشکی دارد: مطالعه مورد- شاهدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: زنان اختلالات روانی سوء رفتار جسمی سوء رفتار غیرجسمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۹ تعداد دانلود : ۶۱۶
زمینه و هدف :تعداد قابل توجهی از زنان به دنبال همسرآزاری تحت درمان روان پزشکی قرار می گیرند و این موضوع از دید محققان ایرانی مخفی مانده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط احتمالی سوء رفتار توسط همسر با دفعات بستری روان پزشکی و اقدام به خودکشی گروهی از این قشر آسیب دیده طراحی گردید. مواد و روش ها:مطالعه از نوع مورد- شاهدی بود که در هر گروه 98 نفر بیمار زن از بخش روان پزشکی بیمارستان خورشید در سال 1394 به طور تصادفی انتخاب و به لحاظ سوابق سوء رفتار با مقیاس خشونت فیزیکی و غیر فیزیکی Hudson غربال شدند. داده های خام به وسیله نرم افزار SPSS و اجرای آزمون های آمار تحلیلی از جمله 2χ، آنالیز واریانس، t مستقل، Cramer، ANOVA و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:متوسط دفعات خودکشی گروه آزمایش بیش از گروه شاهد بود، ولی از نظر دفعات بستری روان پزشکی بین آن ها تفاوتی دیده نشد؛ در حالی که رابطه معنی داری بین سن، دفعات اقدام به خودکشی و نوع اختلال روان پزشکی بیماران با دفعات بستری آن ها دیده شد، سابقه سوء رفتار توسط همسر نقشی در بستری روان پزشکی آن ها نداشت. نتیجه گیری:گزارش سوء رفتار به طور حتم به بستری روان پزشکی زنان نمی انجامد. به نطر می رسد که قضاوت بالینی برای بستری بیمار بر گرفته از شرایط سنی، سابقه اقدام به خودکشی قبلی و تهدیدهای فعلی و همچنین، رفتارهای ناشی از اختلال روان پزشکی وی باشد. بنابراین، جا دارد تا روان پزشک بالینی گامی فراتر برداشته و تبعات روانی خشونت خانگی را در فرمولاسیون درمانی خود لحاظ کند.
۹۵۲.

الگوی رفتار کلاسی و خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص

کلیدواژه‌ها: الگوی رفتار کلاسی خود ناتوان سازی تحصیلی ناتوانی یادگیری خاص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۳۴
زمینه و هدف: الگوی رفتار کلاسی و خود ناتوان سازی تحصیلی از متغیر های مهم در افت تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری هستند؛ از این رو هدف از پژوهش حاضر مقایسه الگوی رفتار کلاسی و خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری خاص بود. روش: نوع مطالعه حاضر از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری مراکز ناتوانی یادگیری شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 95-94 و دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری همان شهر بود که از بین آنها 90 نفر (45 دانش آموز با ناتوانی یادگیری خاص و 45 دانش آموز بدون ناتوانی یادگیری) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه رفتار کلاسی ( شافر، 1977) و مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی )میدگلی و همکاران، 2000) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه در الگوی رفتار کلاسی و خود ناتوان سازی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). به عبارت دیگر دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری نسبت به دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری در متغیرهای خود ناتوان سازی تحصیلی و رفتار کلاسی غیرسازشی نمرات بالاتر، و در متغیر رفتار کلاسی سازشی نمرات پایین تری کسب کردند. نتیجه گیری: دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص در مقایسه با همسالان، رفتار کلاسی سازش یافته کمتری را از خود نشان می دهند و به میزان بیشتری از راهبرد خود ناتوان سازی تحصیلی استفاده می کنند. استلزام های یافته های به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۹۵۳.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر افسردگی، اضطراب و مشکلات تنظیم هیجانی دختران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی ساکن در خوابگاه های دانشجویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب آموزش تنظیم هیجانی مشکلات تنظیم هیجانی دانشجویان خوابگاه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۷۳۳
زمینه و هدف: تنظیم هیجانی فرایندی است که در طی آن، افراد هیجانات خود را به صورت هشیارانه و ناهشیار تعدیل می نمایند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر کاهش افسردگی در دانشجویان دختر مبتلا به افسردگی ساکن خوابگاه در شهر تهران انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد با اجرای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه بود. نمونه ای متشکل از 30 نفر از دانشجویان در نیمسال اول سال تحصیلی 90-1389 که مبتلا به افسردگی بودند و تحت درمان دارویی قرار داشتند، به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجانی قرار گرفته و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داده شد. شش ماه پس از اتمام آموزش از کلیه شرکت کنندگان پیگیری به عمل آمد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسش نامه تنظیم هیجانی شناختی (Garnefski و همکاران)، مقیاس تنیدگی، اضطراب و افسردگی (Lovibond) و سیاهه افسردگی Beck (Beck و Sreer) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط آزمودنی ها تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که نمرات پس آزمون و پیگیری افسردگی در گروه آزمایش کاهش یافت (01/0 > P). همچنین، در زیرمقیاس سرزنش خود کاهش و در زیرمقیاس های کنار آمدن و مثبت اندیشی افزایش معنی دار نمرات، هم در مرحله پس آزمون و هم پیگیری در گروه آزمایش وجود داشت. این در حالی است که در گروه آزمایش، نمرات پس آزمون و پیگیری اضطراب تغییر معنی داری را نشان نداد. نتیجه گیری: بنابر یافته ها نتیجه گیری می شود که می توان از آموزش تنظیم هیجانی در جهت کاهش افسردگی و بهبود تنظیم هیجانی دختران دانشجوی مبتلا به اختلال افسردگی اساسی تحت دارو درمانی استفاده نمود.
۹۵۴.

مدل علی اثر شخصیت بی ثباتی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوجوانان گرایش به رفتارهای پرخطر شخصیت بی ثباتی هیجانی نگرش به مصرف مواد مخدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۲ تعداد دانلود : ۶۰۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل اثر شخصیت بی ثباتی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان شهرستان قدس استان تهران در سال تحصیلی 94 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 644 نفر از آن ها انتخاب شدند و پرسش نامه های پنج عاملی بزرگ شخصیت نوجوانان، گرایش به رفتارهای پرخطر و نگرش به مصرف مواد مخدر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد (56/2 =df/, χ2 049/0=RMSE ,98/0=CFI ,96/0=GFI). در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر معنی دار به دست آمد؛ همچنین نگرش به مصرف مواد مخدر در رابطه با بی ثباتی شخصیتی و گرایش به مصرف مواد مخدر نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر نشان داده شد چگونه عوامل درون فردی در یک مدل بر گرایش به انواع رفتارهای پرخطر در نوجوانان تأثیر می گذارد.
۹۵۵.

رابطه مهارت های حرکتی در پیش بینی مهارت اجتماعی و رفتار چالشی (تکراری) کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت اجتماعی مهارت حرکتی اختلالات طیف اتیسم رفتار چالشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۹۰۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مهارت های حرکتی با مهارت های اجتماعی و رفتارهای چالشی کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شده است. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان پسر با اختلال مراکز ویژه اتیسم شهر تهران در سال 1396- 1395 است. از کل جامعه هدف، تعداد 50 پسر با اختلال طیف اتیسم در دامنه سنی 5 تا 14 سال به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه تصادفی شدند. از فرم معلم مقیاس مهارت اجتماعی الیوت و گرشام (1999)، مقیاس تجدید نظر شده رفتارهای تکراری (2000) و مقیاس رشد حرکتی درشت اولریخ2 (2000) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t تحلیل شدند. نتایج نشان داد مهارت های حرکتی با مهارت های اجتماعی همبستگی مثبت و معنادار (05/0 (p<و مهارت های حرکتی با رفتارهای چالشی رابطه منفی و معنادار (05/0 (p<دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که زیرمقیاس های جا به جایی و کنترل شئ آزمون مهارت حرکتی48 درصد توانایی پیش بینی مهارت اجتماعی و 24 درصد توانایی پیش بینی رفتارهای چالشی را در کودکان با اختلال اتیسم دارند. با توجه به نتایج تحقیق، به نظر می رسد مهارت های حرکتی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده توانایی ارتباط اجتماعی و کاهش رفتارهای چالشی می تواند به عنوان یک عامل مداخله ای و درمانی موثر برای بهبود و افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش رفتارهای چالشی به کار برده شود.
۹۵۶.

مقایسه اثربخشی آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی حل مسئله ایفای نقش کم توانی ذهنی خفیف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۲ تعداد دانلود : ۹۴۰
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف بود. روش: روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 21 فرد کم توان ذهنی خفیف پس از بررسی ملاک های ورودی به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (جمعاً سه گروه هفت نفره) قرار گرفتند. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) استفاده شد. ابتدا نمرات مهارت های اجتماعی از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 20 جلسه به صورت انفرادی آموزش دیدند. یکی از گروه های آزمایش آموزش حل مسئله و گروه دیگر آموزش ایفای نقش را دریافت نمود. پس از اجرای جلسات آموزشی پس آزمونی به منظور بررسی مهارت های اجتماعی در گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی باعث افزایش میانگین نمرات مهارت های اجتماعی در پس آزمون در هر دو گروه شده است، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نیست. با این وجود مقایسه میانگین ها نشان داد که روش ایفای نقش نسبت به روش حل مسئله تأثیر بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی داشته است. نتیجه گیری: با استناد به یافته های این پژوهش می توان گفت روش هایی که فرد را در آموزش درگیر نگه می دارند می توانند اثرگذاری بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی در افراد کم توان ذهنی داشته باشند.
۹۵۹.

اثربخشی مداخله مبتنی بر رایانه چهره خوانی بر بهبود مهارت های اجتماعی، پردازش چهره و بازشناسی هیجانات در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

۹۶۰.

مدل ساختاری مصرف مواد در نوجوانان: نقش مستقیم و غیرمستقیم عوامل فردی، روان شناختی، خانوادگی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف مواد نوجوانان در معرض خطر عوامل فردی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۹۳۹
هدف: پژوهش حاضر به منظور ارزیابی مدل مفهومی مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر سوءمصرف مواد و ارایه یک مدل جامع برای پیش بینی و تبیین رفتار مصرف مواد طراحی شده است. روش: به همین منظور 413 دانش آموز مقطع متوسطه (199 پسر و 214 دختر) شهر کرمان که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از دو پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر و پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری عوامل خانوادگی، اجتماعی و مدرسه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق مهارت های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی (مهارت های فردی و اجتماعی) مصرف مواد را پیش بینی می کنند. همچنین عزت نفس و نگرش به مواد که در حیطه عوامل فردی مورد بررسی قرار گرفتند و متأثر از پیوند عاطفی نوجوان با خانواده و مدرسه بودند، بطور مستقیم با مصرف مواد رابطه ندارند، بلکه به طور غیرمستقیم از طریق مهارت های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی بر مصرف مواد تاثیر می گذارند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و گامی مهمی در جهت شناخت حیطه های مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی و مدرسه ای مرتبط با مصرف مواد در نوجوان در معرض خطر و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی و تدوین برنامه های جامع برای پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر بسیار مفید می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان