فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه سطح هیجان خواهی، راهبردهای مقابله ای و میزان آسیب پذیری در برابر استرس در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون و افراد سالم بود.
روش: پژوهش از نوع پژوهش های علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه معتادان شهر بهارستان اصفهان تشکیل می دادند که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه می کردند. نمونه انتخابی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی (62 نفر معتاد و 52 نفر سالم) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه هیجان خواهی ذاکرمن، راهبردهای مقابله ای لازاروس و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو استفاده شد.
یافته ها: نتایج مانوا نشان داد که بین سه متغیر هیجان خواهی، آسیب پذیری در برابر استرس و راهبرد مقابله ای حل مدبرانه، بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون لجستیک نشان دهنده قابلیت پیش بینی کنندگی نوع ماده مصرفی و راهبرد مقابله ای حمایت طلبی و حل مدبرانه بود.
نتیجه گیری: سطح هیجان خواهی و میزان آسیب پذیری در برابر استرس، به عنوان یک متغیر پیش بین در استفاده از نوع راهبردهای مقابله ای و نوع ماده مصرفی، در افراد سوء مصرف کننده مواد عمل می کند. این مطلب می تواند در مداخلات پیش گیرانه و درمانی جهت نیل به نتایج مطلوب مورد توجه
قرار گیرد.
اثرات مستقیم و غیرمستقیم دانش دیابتی و حمایت اجتماعی بر خودمدیریتی دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مدل یابی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم دانش دیابتی و حمایت اجتماعی بر خودمدیریتی دیابت اجرا شد. در یک زمینه یابی مقطعی تعداد500 نفر (245 مرد و 255 زن ) بیمار سرپایی مبتلا به دیابت نوع II انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس خودمدیریتی دیابت (DSMS)، مقیاس خودکارآمدی دیابت (DSES)، مقیاس باور به اثربخشی درمان (BTES)، مقیاس حمایت اجتماعی (SOSS)، مقیاس دانش دیابتی (DKS) و مقیاس رابطه پزشک- بیمار (PPCS) جمع آوری و مدل به دست آمده، تحلیل شد. تاثیر مستقیم دانش دیابتی بر خودمدیریتی دیابت معنادار بود و تأثیر غیرمستقیم آن از طریق باور به اثربخشی درمان و خودکارآمدی بر خودمدیریتی دیابت تأیید شد. تاثیر مستقیم حمایت اجتماعی بر خودمدیریتی دیابت معنادار بود و تأثیر غیرمستقیم آن از طریق باور به اثربخشی درمان و خودکارآمدی بر خودمدیریتی دیابت تایید شد. اگرچه تاثیر دانش دیابتی و حمایت اجتماعی بر رابطه درمانی معنادار بود، ولی رابطه درمانی بر خودمدیریتی دیابت تاثیر معناداری نداشت. دانش دیابتی و حمایت اجتماعی از طریق باور به اثربخشی درمان و خودکارآمدی بر خودمدیریتی دیابت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم دارند. بنابراین، در تدوین برنامه های بهبود خودمدیریتی و مدیریت بهتر دیابت، توجه متخصصان درمانی به باورهای بیمار و متغیرهای وابسته آن مفید است.
بررسی رابطه بین الکسی تایمیا با صفات شخصیتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سازه الکسی تایمیا و صفات شخصیتی در دانشجویان دانشگاه بود. روش: نمونه ای به حجم 112 نفر (56 دختر و 56 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به هریک پرسشنامه های 20 ماده ای الکسی تایمیای تورنتو (20TAS-) و پرسشنامه شخصیتی نئو- فرم 60 سوالی (NEO-FFI) ارائه گردید. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی متعارف استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فقط یکی از دو تابع متعارف به دست آمده، معنی دار است. این تابع متعارف نشان می دهد که روان رنجورخویی بالا و توافق و فراخ ذهنی پایین با الکسی تایمیا رابطه دارد (01/0≥ p)، اما برون گرایی و وجدانی بودن در پیش بینی الکسی تایمیا نقش به سزایی ندارند. نتیجه گیری: صفات شخصیتی می توانند پیش بینی کننده ویژگی های الکسی تایمیک در افراد باشند.
تأثیر بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتاری بر ترس اجتماعی کودکان 5 تا 11 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ترس اجتماعی کودکان، یکی از اختلالات شایع اضطرابی می باشد، که برای درمان آن مداخله های روان شناختی مختلفی وجود دارد. هدف اصلی این پژوهش تعیین تأثیر بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر ترس اجتماعی کودکان 5 تا 11 سال بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه شبه تجربی از کودکان مراجعه کننده به کلینیکهای روان پزشکی اطفال شهر اصفهان، 30 نفر از کودکان به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس به روش واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد جای گرفتند. گروه آزمایش تحت بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتاری در 6 جلسه هفتگی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تشخیص این کودکان از پرسش نامه علایم مرضی کودکان (4- CSI)، فرم والدین استفاده شد. علاوه بر این آزمودنی ها، تشخیص روان پزشک اطفال در مورد اختلال مذکور را نیز دریافت کردند. پرسش نامه علایم مرضی کودکان (4- CSI) در زیر مقیاس ترس اجتماعی، فرم والدین، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری برای هر دو گروه آزمودنی ها اجرا گردید. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی در مرحله پس آزمون ترس اجتماعی را کاهش می دهد (01/0 < P) و در مرحله پی گیری نیز ترس اجتماعی را در گروه آزمایش کاهش داد (01/0 < P).
نتیجه گیری: در این پژوهش ترس اجتماعی گروه آزمایش به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود و این موضوع مشابه مطالعات انجام شده در ایران و خارج از کشور می باشد. بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتای شیوه مناسبی برای درمان ترس اجتماعی کودکان است.
پدیدار شناسی تجارب مادران در زندگی با کودکان ADHD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی با کودکان ADHD در خانواده، مسائل و مشکلات خاصی را برای مادران ایجاد می کند. هدف این پزوهش دستیابی به تجربه مادران کودکان ADHD در زندگی با آن ها بود. این مطالعه به شیوه کیفی، به روش پدیدارشناسانه، با نمونه گیری هدفمند و به وسیله مصاحبه ژرف نگر با 10 مادر که دارای کودک ADHD بودند، در مرکز مشاوره شمس تبریز، انجام شد.مصاحبه ها ثبت شده، سپس به صورت کتبی پیاده شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودکان ADHDدر 4 مضمون اصلی «نابسامانی خانوادگی»، «نگرانی های اجتماعی»، «نگرانی های تحصیلی»، «احساسات منفی تجربه شده توسط مادر» و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید. این یافته ها می تواند اطلاعات لازم را در خصوص منابع حمایتی و اتخاذ راهبردهای حمایتی و درمانی برای مادران کودکان ADHDجهت تامین سلامت روان آن ها فراهم نماید.
ابعاد شخصیتی اثر گذار در عود سوء مصرف مواد در وابستگان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد شخصیتی اثر گذار در عود سوء مصرف مواد در افراد وابسته به مواد افیونی تحت درمان با متادون صورت گرفت.
روش: در این پژوهش آینده نگر، 210 معتاد که در طول یک ماه اول سال 89 به مراکز درمان نگهدارنده با متادون مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری هدفدار انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات دموگرافیک و فرم کوتاه سیاهه سرشت و منش مورد بررسی قرار گرفتند و به مدت 6 ماه پیگیری شدند. داده ها به کمک آزمون t مستقل تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بیمارانی که عود داشتند در مقایسه با گروه غیر عود، در ابعاد نوجویی و آسیب پرهیزی نمره بالاتر و در ابعاد خود جهت دهی و همکاری نمره پایین تری به دست آوردند. در ابعاد شخصیتی پشتکار و پاداش خواهی بین دو گروه تفاوتی دیده نشد.
نتیجه گیری: بر اساس مدل ابعادی کلونینجر از شخصیت، نوجویی و آسیب پرهیزی بالا و همکاری و خود جهت دهی پایین،در بر دارنده اطلاعات ارزشمندی در مورد ماهیت صفات شخصیتی اثر گذار در عود می باشد که ممکن است در حوزه درمان و پیشگیری از عود افراد سوء مصرف کننده مواد موثر باشند.
بررسی تأثیر موریتادرمانی بر کاهش اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر موریتادرمانی بر کاهش اضطراب مراجعین به مرکز مشاوره است. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه حالت ـ صفت اشپیل برگر (STAI) است متغیر مستقل پژوهش حاضر عبارت است از 6 جلسه ِ ی موریتا درمانی که بصورت انفرادی برای هر یک از مراجعین اجرا شده ومتغیر وابسته عبارت است از نمره ا ی که هر آزمودنی از پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر بدست آورد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را مراجعه کنندگان به دو مرکز مشاوره درتهران در سال 1387 که زن یا مرد بودند، 20تا35سال سن داشتند، دارای تحصیلات در حد دیپلم، لیسانس یا فوق لیسانس بوده و هیچگونه دارویی مصرف نمی کردند، تشکیل می داد.نمونه ی مورد نظر در پژوهش حاضر را 20 زن ومرداز بین 29 مراجع بودکه شرایط انتخاب را داشتند وبه شکل تصادفی ساده نمونه گیری شده وسپس به صورت تصادفی به یکی از دو گروه آزمایش ویا کنترل ملحق شده بودند.دراین تحقیق از روش پژوهش تجربی و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده و تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون غیر پارامتریک یو من ویتنی صورت گرفته ا ست.نتیجه ی پژوهش، نشان داد که درمان موریتایی در کاهش اضطراب مراجعه کنندگان مؤثر بوده است.
بررسی بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی: کاربرد آزمون استروپ رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نارساکنش وری اجرایی در اختلال های طیف درخودماندگی زیربنای بسیاری از ویژگی های اصلی این اختلال ها در زمینه های اجتماعی و غیر اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی بازداری پاسخ با استفاده از آزمون استروپ رایانه ای در کودکان مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی بود. این پژوهش در طبقه پژوهش های غیر آزمایشی و از نوع علی- مقایسه ای بود. بدین منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 15 کودک پسر مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی که دارای بهره هوشی بالاتر از 70 بودند از مرکز تخصصی درخودماندگی نور هدایت در شهر مشهد انتخاب شدند. همچنین 15 کودک بهنجار که از نظر سن و جنس با این گروه همتا شده بودند به عنوان گروه مقایسه از یکی از مدارس ابتدایی به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش جهت سنجش بازداری پاسخ از آزمون استروپ رایانه ای استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تحلیل واریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در مؤلفه های آزمون استروپ به طور کلی وجود داشت. بررسی دقیق تر عملکرد کودکان مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی در مقایسه با گروه کودکان بهنجار نشان داد که در مؤلفه های تعداد صحیح و تعداد خطا در محرک های همخوان و ناهمخوان و مؤلفه زمان واکنش در محرک های همخوان تفاوت های معناداری بین دو گروه وجود داشت و عملکرد گروه کودکان مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی در این مؤلفه ها ضعیف تر بود. اما این تفاوت ها در مؤلفه زمان واکنش در محرک های ناهمخوان و نمره تداخل معنادار نبود.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مورد بیماران افسرده خودکشی گرا: یکمطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی کیفی کارایی پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی MBCT)) در مورد بیماران افسرده خودکشی گرا با اجرای گروهی بود.
روش: 5 بیمار دارای اختلال افسردگی با افکار خودکشی اخیر، تحت 10 جلسه درمان گروهی بر اساس راهنمای درمانی حاضر قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده شامل یکفرم ساختاریافته ارزیابی کیفی محقق ساخته و فرم بدون ساختار محقق ساخته برای ارزیابی بازخوردهای کلی شرکت کنندگان به جلسات درمان بود.
یافته ها: نتایج تحلیل کیفی دال بر کارایی این رویکرد بر کاهش افسردگی و افکار خودآیند منفی ، افزایش علاقه مندی به زندگی و میل به زنده ماندن، کنار آمدن با مشکلات زندگی و نیز بهبود عملکرد خانوادگی، تحصیلی و شغلی در بیماران افسرده خودکشی گرا و همچنین سودمندی اجرای گروهی آن بود. به علاوه، به نظر می رسد، این درمان با ننگ زدایی، منجر به پذیرش افسردگی و دریافت خدمات درمانی برای این بیماری می شود. افزون بر این، از میان عناصر درمانی پروتکل حاضر، مراقبه ها، آموزش های روان شناختی و اطاعت پذیری از درمان دارویی، کاراترین جنبه های درمان توصیف شدند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، به نظر می رسد، اجرای گروهی راهنمای درمانی تهیه شده توسط محققین حاضر روی بیماران افسرده خودکشی گرا موثر بوده است. بنابراین پروتکل حاضر دارای دقت و اعتبار برای اجرا به شکل گروهی در مورد این بیماران می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی و درمان تلفیقی با مصاحبه انگیزشی بر علایم بیماران وسواسی-جبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش پاسخ دهی به درمان های فعلی از جمله درمان های شناختی رفتاری، اولویت مهم تحقیق بالینی است .این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شدت علایم مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری انجام گردید.
مواد و روش ها: پژوهش کارآزمایی بالینی یک سو کور است که با طرح پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل و در زمان های مختلف بر روی 40 نفر مبتلا به اختلال وسواسی-جبری در سال 88 اجرا شده است.افراد از طریق نمونه گیری در دسترس با رعایت معیارهای ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. مداخله ده جلسه درمان شناختی رفتاری گروهی بود که با اصول مصاحبه انگیزشی تلفیق و به گروه آزمایش ارائه شد. داده های بدست آمده از طریق پرسشنامه های یل بروان و مقیاس ناتوانی شیهان، بااستفاده از آزمون های آماری آنالیز اندازه های تکراری و t تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد میانگین نمره یل بروان در مورد شدت علایم وسواسی-جبری گروه کنترل در مرحله قبل، بعد و پیگیری بترتیب 64/29 ، 92/19 و 20 و در گروه آزمایش 58/34 ، 23/17 و 35/19 است.آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد گرچه اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت( 06/0 =P ) ولی پس از مداخله میزان کاهش شدت علایم وسواسی-جبری در گروه دریافت کننده مصاحبه انگیزشی بیش از گروه کنترل است( 0001/0 =P ) و این کاهش تا مرحله پیگیری همچنان ادامه یافته است.
نتیجه گیری: تلفیق اصول مصاحبه انگیزشی گروهی با درمان شناختی رفتاری معمول ، روشی موثر برای کاهش شدت علایم اختلال وسواسی-جبری و نهایتا"" کاهش میزان ناتوانی ناشی از علایم است.
مقایسه ابعاد اسکیزوتایپی با توجه به الگوهای دلبستگی در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبک دلبستگی ناایمن، یکی از عوامل مؤثر در بسیاری از آسیب های روانی است. این پژوهش با هدف مقایسه ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی در دانشجویان دلبسته ایمن، اجتنابی و اضطرابی دانشگاه تبریز انجام گردید.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مقطعی تعداد 300 دانشجوی (150 مرد و 150 زن) دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه شخصیت اسکیزوتایپال (SPQ یا Schizotypal personality disorder) و مقیاس دلبستگی بزرگ سالان (AAI یا Adults attachment inventory) در مورد دانشجویان اجرا گردید. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان 28/1 ± 21 سال بود. یافته ها نشان داد که میان دلبسته های ایمن با دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی در ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی و همچنین نمره کل SPQ تفاوت معنیدار وجود دارد (05/0 > P). در مقابل، تفاوتی میان دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی در ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی و نیز نمره کل SPQ وجود ندارد (05/0 < P).
نتیجه گیری: افراد دلبسته ناایمن اجتنابی و اضطرابی ویژگیهای مثبت، منفی و آشفته شدیدتری نسبت به افراد دلبسته ایمن تجربه میکنند. با این وجود، تفاوتی میان دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی به لحاظ شدت ویژگیهای مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی وجود ندارد. در مجموع، افراد دلبسته ناایمن جهت تجربه ویژگی های اسکیزوتایپی و ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال آسیب پذیرتر هستند.
تبیین تأثیر خشونت بر گرایش به خودکشی: مطالعه موردی دختران و زنان 50-15 ساله پیرانشهر
حوزههای تخصصی:
خودکشی یکی از معضلات و آسیبهای مهم اجتماعی است که تبعات عدیدهای برای جامعه و خانوادهها دارد. خودکشی در سالهای اخیر گریبانگیری بیشتر جوامع، حتی جوامع کوچک و سنتی گشته و در این بین، جامعه شهری پیرانشهر نیز از این آسیب مصون نمانده است. بنابراین هداف از انجام این تحقیق، روشن ساختن تأثیر انواع خشونتهای خانگی (فیزیکی و روانی) بر گرایش زنان و دختران به خودکشی است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل زنان و دختران واقع در بازه سنتی 50-15 ساله است که از این تعداد، 395 نفر به عنوان نهایی انتخاب شدهاند. نتایج نشان داد که اولاً، حدود 30 درصد از زنان و دختران گرایش به خودکشی داشته و ثانیاً، تأثیر خشونت روانی در گرایش آنان به خودکشی، بیش از تأثیر خشونت فیزیکی بوده است. همچنین، ضریب تعیین اصلاح شده به میزان 67/0 نشان میدهد که تقریباً بیشتر تغییرات مرتبط با واریانس متغیر وابسته، توسط دو نوع خشونت مذبور، تبیین شده است. این امر نشان میدهد که آثار خشونت در گرایش زنان و دختران به خودکشی، چشمگیر بوده است.
توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه پایدار و بازداری پاسخ دو متغیر از آزمون عملکرد پیوسته و مؤلفه های مهمی از کنش های اجرایی اند. هدف این پژوهش بررسی این متغیرها در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی بود.
روش: 21 کودک مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی و 21 کودک عادی 11-6 ساله با شیوه در دسترس از مدارس تهران انتخاب شدند و مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- ویرایش چهارم، آزمون ریون رنگی کودکان و آزمون عملکرد پیوسته در مورد آنها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیری و سپس آزمون های تحلیل کواریانس تک متغیری جداگانه تحلیل شدند. نمرات هوش به عنوان متغیر همپراش مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که اثر متغیر همپراش تنها بر زمان واکنش آزمون عملکرد پیوسته معنادار است. اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته، طبق آماره پیلایی در سطح کوچکتر از 001/0 معنادار بود. به منظور کنترل تورم آلفا، تصحیح بنفرنی روی سطوح معناداری انجام شد. نتایج آزمون های تک متغیری نشان داد که تفاوت های گروهی در هر سه متغیر وابسته توجه پایدار، بازداری پاسخ و زمان واکنش همگی معنا دارند.
نتیجه گیری: کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در هر سه متغیر آزمون عملکرد پیوسته ضعیف تر از کودکان عادی عمل کردند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن، درمان نوین شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری و درمان معمول بر علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن، درمان نوین شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری و درمان معمول بر علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی در نمونه ای از بیماران افسرده در فاز بهبودی نسبی صورت گرفت.
روش: روش این پژوهش آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. گروه های آزمایش شامل سه گروه درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن (134 نفر)، درمان نوین شناختی رفتاری (121 نفر) و درمان معمول (96 نفر) قرار گرفتند. بیماران از طریق مصاحبه ساختار یافته به منظور حصول اطمینان از اینکه دارای سابقه اختلال افسردگی بوده و در زمان مطالعه در دوره بهبودی نسبی به سر می بردند مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از اختصاص بیماران در سه گروه، ابزارهای خود گزارشی نظیر پرسشنامه علائم مختصر و پرسشنامه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون و پس از کار آزمایی بالینی، پس آزمون و ارزیابی های 6 ماهه و 12 ماهه به اجرا در آمدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن و درمان شناختی رفتاری به صورت معناداری در کاهش علائم باقی مانده افسردگی و همچنین سایر علائم روان پزشکی در بیماران مبتلا به افسردگی مؤثر بودند. الگوی کلی نتایج حاکی از آن است که هر دو درمان فوق به یک میزان در کاهش علائم اثربخش بوده به ویژه میزان اثربخشی هر دو درمان در ارزیابی های پی گیری 6 ماهه در مقایسه با درمان دارویی نشان داده شد. اما در مقایسه نتایج دو گروه درمان و با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن و درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری، بر کاهش علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی مؤثر است.