فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اسکیزوفرنیا یک بیماری مزمن روانی است که بر روی کیفیت زندگی بیماران و عملکرد آن ها اثر قابل توجهی می گذارد. هدف این مطالعه، ارزیابی تأثیر آموزش متابعت از درمان بر کیفیت زندگی و الگوی عملکرد کلی در طی یک دوره بیماری در بیماران مبتلا به اسکیزوفرن بود.
مواد و روش ها: در این کارآزمایی کنترل شده تصادفی 76 بیمار اسکیزوفرنیا در زمان ترخیص از بیمارستان نور در سال 88-1387 به روش متوالی انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 38 نفره مداخله و شاهد اختصاص داده شدند. گروه مداخله، تحت مداخلات آموزش متابعت درمانی در 8 جلسه قرار گرفتند و گروه شاهد، درمان دارویی را طبق برنامه ای معمول دریافت می کردند. برونداد در این مطالعه کیفیت زندگی و عملکرد کلی بیماران بود که در شروع مطالعه، 3 ماه و 6 ماه بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمره کیفیت زندگی در 6 ماه پس از مطالعه، در گروه مداخله 2/17 ± 2/101 و در گروه شاهد 6/15 ± 8/44 به دست آمد که بر اساس تحلیل آزمون واریانس با تکرار در بین دو گروه و در بین مراحل پی گیری دارای تفاوت معنی داری بود (001/0 ≥ P). میانگین نمره عملکرد کلی در مقیاس درصد در 6 ماه پس از مطالعه در گروه مداخله 4/11 ± 4/72 و در گروه شاهد 13 ± 3/44 به دست آمد که بر اساس آزمون مذکور در بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 ≥ P).
نتیجه گیری: آموزش متابعت از درمان سبب بهبود کیفیت زندگی و عملکرد کلی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی گردید. از این رو به نظر می رسد که انجام این قبیل مداخلات شامل آموزش های روانی- اجتماعی و پی گیری های طولانی تر ضروری است.
بررسی نظرات معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد شهر کرمان در مورد عوامل مرتبط در گرایش به استفاده از مواد مخدر در سال 87-1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با شناسایی علل و عوامل مرتبط در بروز اعتیاد می توان از اشاعه اعتیاد و در نتیجه از پیدایش عوارض متعدد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روانی آن جلوگیری کرده، به اهداف پیش گیری دست یافت
این مطالعه با هدف تعیین نظرات معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد شهر کرمان در مورد عوامل که به روش متوالی انتخاب شده بودند، مرتبط در گرایش به استفاده از مواد مخدر انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه پیمایشی با 200 نفر از مردان معتاد تحت درمان در مراکز درمان شهر کرمان توسط پرسش نامه پژوهشگر ساخته انجام گرفت. این پرسش نامه مشتمل بر دو بخش، بخش اول شامل مشخصات فردی و بخش دوم شامل علل گرایش به استفاده از مواد مخدر در سه حیطه فردی، خانوادگی، اجتماعی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از شاخص های مرکزی، پراکندگی و آزمون های غیر پارامتریک Mann Withney-u و Kruskal-Wallis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: کمترین سن شروع اعتیاد 9 سالگی بود. از میان عوامل متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعی به ترتیب"" تقلید از بزرگ سالان معتاد"" با 46/5 درصد، ""اعتیاد والدین"" با 53/5 درصد، ""معاشرت با دوستان معتاد"" با 78 درصد، بیشترین نقش را در گرایش به استفاده از مواد مخدر داشت.
نتیجه گیری: خانواده و گروه هم سالان می توانند سبب افزایش آسیب پذیری در برابر گرایش به مصرف مواد مخدر و اعتیاد شوند.
تاثیر سبکهای هویتی بر افکار خودکشی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط میان سبکهای هویتی ای که افراد در دوره نوجوانی و بلوغ شکل می دهند با افکار مربوط به خودکشی و گرایش به خود کشی انجام پذیرفت، علاوه بر این سعی شده است نقش برخی دیگر از متغیر های تاثیرگذار در افکار مربوط به خودکشی جوانان از جمله جنس و عوامل خانودگی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
روش: این پژوهش از نوع مقطعی- توصیفی بود. شرکت کنندگان 330 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که به پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه سبکهای هویتی برزونسکی پاسخ دادند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان می داد که میان دختران و پسران در افکار مربوط به خود کشی تفاوت معناداری وجود دارد. بعلاوه زمانی که نقش جنس و سبکهای هویتی همراه با تعهد وارد رگرسیون می شوند تنها تعهد پیش بینی کننده منفی افکار مربوط به خودکشی است. همچنین نتایج نشان داد متارکه والدین به صورت مثبت افکار مربوط به خودکشی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، مشخص می شود که این تعهد است که می تواند پیش بینی کننده قدرتمندی برای افکار مربوط به خودکشی باشد به طوری که حتی اثر آن باعث از بین رفتن تاثیر سایر سبکهای هویتی می شود
مقایسه هوش هیجانی و کیفیت زندگی در مردان معتاد و غیر معتاد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی و هوش هیجانی در مردان معتاد و غیر معتاد است.
روش: نمونه پژوهش شامل80 نفر معتاد و 80 نفر غیر معتاد بودند که افراد معتاد به شیوه نمونه گیری دردسترس و افراد غیر معتاد به شیوه همتاسازی و با توجه به سن و وضعیت تاهل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش هیجانی شاته و پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و همبستگس پیرسون انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی مردان معتاد و غیر معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هوش هیجانی و کیفیت زندگی مردان معتاد پایین تر از مردان غیر معتاد بود. همچنین، نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی در هر دو گروه رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: افراد با هوش هیجانی پایین به احتمال بیشتری دچار سوء مصرف مواد می شوند و سوء مصرف مواد نیز ممکن است کیفیت زندگی افراد را پایین بیاورد. این احتمال وجود دارد که بتوان با پرورش هوش هیجانی افراد، از ابتلا آن ها به این معضل جلوگیری کرد.
ارتباط خودکارآمدی، هیجان خواهی و راهبردهای مقابله بااسترس با استعداد سوء مصرف مواد در دانشجویان
رهایی از اضطراب امتحان
بررسی تاثیر برنامه های شادی آفرین برکاهش افسردگی شهروندان ساکن شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف؛ هدف مقاله پاسخ به این پرسش بوده است که آیا برنامه های شادی آفرین در کاهش افسردگی شهروندان موثر بوده است؟ روش؛ در این پژوهش از روش توصیفی نیمه تجربی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندانی است که در مناطق سیزده گانه شهرداری های اصفهان ساکن هستند و 500 نفر از شهروندان مناطق مختلف شهراصفهان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفتند، آزمون به صورت پیش آزمون و پس آزمون بوده، که به صورت انتخابی از بین شهروندان برگزیده شده صورت گرفت. ابزار تحقیق در این پژوهش تست بک میباشد که استاندارد شده است و دارای 33 سوال میباشد و سوالهای هرماده جلوه ای ازافسردگی را نشان میدهد. دراین تست جنبه های مختلف افسردگی همچون : غمگینی، احساس شکست، بدبینی، نارضایتی، احساس گناه، نیاز به مجازات، نفرت ازخود، گریستن، زود رنجی، انزوای اجتماعی، بی تصمیمی، اختلال در خواب، خستگی پذیری و اشتغال ذهنی مورد سنجش قرار میگیرد. یافته ها؛ 1- بین میزان سلامت روانی افرادی که دارای برنامه منظم شادی و تفریح هستند و افرادی که فاقد آنند تفاوت معنا داری وجود دارد.
2- بین میزان اضطراب بیخوابی افرادی که دارای برنامه منظم تفریح و شادی هستند و افرادی که فاقد آنند تفاوت معنا داری وجود دارد. 3- بین میزان پرخاشگری افرادی که دارای برنامه منظم تفریح و شادی هستند و افرادی که فاقد آنند تفاوت معناداری وجود دارد. 4- تفاوت معنا داری بین میزان افسردگی شهروندان ساکن شهر اصفهان قبل از اجرای فعالیتهای برنامه های شادی آفرین وبعد ازآن وجود دارد. 5- میزان افسردگی قبل از اجرای برنامه های شادی آفرین در بین زنان و مردان شهروند به این شرح میباشد که : افسردگی هر دو گروه زنان و مردان شهروند در سطح بالا میباشد و تفاوت معنا داری بین دو گروه نمیباشد. نتیجه گیری؛ شاد بودن می تواند یکی از بزرگترین مبارزات ما در صحنه زندگی باشد. از آنجایی که انسان افکار و اندیشه های خود را بر می گزیند، الزاماً تعیین کننده میزان شادی های خویش است.
مقایسه وضعیت سلامت روانی و منبع کنترل نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیرمعتاد
حوزههای تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضر ، بررسی و مقایسه نقش منبع کنترل در سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیرمعتاد بود. در این پژوهش مقایسه ای،به تعداد 120 نفر،که از این تعداد60 نفر نوجوان وابسته به خانواده های معتاد و 60 نفر وابسته به خانواده های غیر معتاد از شهرستان رباط کریم شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد و مورد بررسی قرار گرفت ، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه سلامت روانی (GHQ) جمع آوری شد و با استفاده از روش آماری t و تحلیل واریانس دو طرفه (شیفر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده به شرح زیر می باشد: تفاوت معناداری بین سلامت روانی نوجوانان دارای منبع کنترل درونی با توجه به84/2=t وجود داشت , و همچنین تفاوت معناداری بین سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیر معتاد با توجه به 61/2 =t وجود داشت، که بین سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیر معتاد ،با در نظر گرفتن منبع کنترل هم و با توجه به 86/2 =f تفاوت معناداری وجود داشت. نوجوانان دختر دارای منبع کنترل درونی وابسته به خانواده های غیر معتاد از سلامت روانی بیشتری برخوردار بودند. و سر انجام نوجوانان خانواده های معتاد دارای منبع کنترل بیرونی و نوجوانان خانواده های غیر معتاد دارای منبع کنترل درونی به ترتیب از کمترین و بیشترین میزان سلامت روانی برخوردارند ، رشد و تقویت منبع کنترل درونی یکی از روش های مناسب برای پبشگیری و کاهش آسیب پذیری است.
اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر علایم افسردگی در دختران دارای مشکلات دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ماهیت پیچیده مشکلات عاطفی کودکان به کارگیری درمان های جدید را ایجاب میکند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر علایم افسردگی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی با مشکلات دلبستگی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد بود. نمونه هدف 34 نفر بودند که از بین 388 نفر از دانش آموزان مقطع دوم و چهارم ابتدایی شهر اصفهان انتخاب شدند که بیشترین نمره را در مشکلات مربوط به دلبستگی و علایم افسردگی به دست آوردند. ارزیابی با استفاده از پرسش نامه مشکلات دلبستگی Randolph (RADQ یا
Randolph attachment disorder questionnaire) و فرم سلامت روان کودکان انتاریو انجام شد. مادران در 10جلسه گروهی درمان مبتنی بر دلبستگی شرکت کردند و تأثیر آن بر میزان افسردگی کودکانشان طی دو مرحله پس آزمون و پیگیری سه ماهه بررسی شد. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS16 و به کمک آمار توصیفی و استنباطی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: از آن جا که کسب نمره بیشتر در علایم اختلال افسردگی نشان از شدت علایم دارد، ملاحظه میشود که میانگین نمرات افسردگی گروه مداخله در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه شاهد به میزان معنیداری پایین تر است (05/0 < P). میزان کاهش علایم افسردگی گزارش شده توسط آزمودنیها در مرحله پس آزمون 38/0 و در پیگیری سه ماهه 50/0 بود.
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر دلبستگی در کاهش علایم افسردگی دختران دارای مشکلات دلبستگی مؤثر بود و پایبندی مادران به تداوم روش های درمانی باعث بهبودی بیشتر در مرحله پس آزمون شد.
توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه پایدار و بازداری پاسخ دو متغیر از آزمون عملکرد پیوسته و مؤلفه های مهمی از کنش های اجرایی اند. هدف این پژوهش بررسی این متغیرها در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی بود.
روش: 21 کودک مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی و 21 کودک عادی 11-6 ساله با شیوه در دسترس از مدارس تهران انتخاب شدند و مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- ویرایش چهارم، آزمون ریون رنگی کودکان و آزمون عملکرد پیوسته در مورد آنها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیری و سپس آزمون های تحلیل کواریانس تک متغیری جداگانه تحلیل شدند. نمرات هوش به عنوان متغیر همپراش مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که اثر متغیر همپراش تنها بر زمان واکنش آزمون عملکرد پیوسته معنادار است. اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته، طبق آماره پیلایی در سطح کوچکتر از 001/0 معنادار بود. به منظور کنترل تورم آلفا، تصحیح بنفرنی روی سطوح معناداری انجام شد. نتایج آزمون های تک متغیری نشان داد که تفاوت های گروهی در هر سه متغیر وابسته توجه پایدار، بازداری پاسخ و زمان واکنش همگی معنا دارند.
نتیجه گیری: کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در هر سه متغیر آزمون عملکرد پیوسته ضعیف تر از کودکان عادی عمل کردند.
مقایسه ابعاد اسکیزوتایپی با توجه به الگوهای دلبستگی در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبک دلبستگی ناایمن، یکی از عوامل مؤثر در بسیاری از آسیب های روانی است. این پژوهش با هدف مقایسه ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی در دانشجویان دلبسته ایمن، اجتنابی و اضطرابی دانشگاه تبریز انجام گردید.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مقطعی تعداد 300 دانشجوی (150 مرد و 150 زن) دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه شخصیت اسکیزوتایپال (SPQ یا Schizotypal personality disorder) و مقیاس دلبستگی بزرگ سالان (AAI یا Adults attachment inventory) در مورد دانشجویان اجرا گردید. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان 28/1 ± 21 سال بود. یافته ها نشان داد که میان دلبسته های ایمن با دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی در ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی و همچنین نمره کل SPQ تفاوت معنیدار وجود دارد (05/0 > P). در مقابل، تفاوتی میان دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی در ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی و نیز نمره کل SPQ وجود ندارد (05/0 < P).
نتیجه گیری: افراد دلبسته ناایمن اجتنابی و اضطرابی ویژگیهای مثبت، منفی و آشفته شدیدتری نسبت به افراد دلبسته ایمن تجربه میکنند. با این وجود، تفاوتی میان دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی به لحاظ شدت ویژگیهای مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی وجود ندارد. در مجموع، افراد دلبسته ناایمن جهت تجربه ویژگی های اسکیزوتایپی و ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال آسیب پذیرتر هستند.
رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد» در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز می باشد. نمونه شامل 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه: «جوّ عاطفی خانواده»، «جهت گیری مذهبی» آلپورت و «گرایش به اعتیاد» زرگر، استفاده شد. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 0001/0>p نشان داد که؛ بین جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی با گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان دادند که بین جوّ عاطفی خانواده، جهت گیری مذهبی و گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطة چندگانه وجود دارد. در عین حال تحلیل رگرسیون نشان داد که جوّ عاطفی خانواده نسبت به جهت گیری مذهبی، پیش بینی کنندة بهتری برای متغیر ملاک گرایش به اعتیاد می باشند.
پدیدار شناسی تجارب مادران در زندگی با کودکان ADHD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی با کودکان ADHD در خانواده، مسائل و مشکلات خاصی را برای مادران ایجاد می کند. هدف این پزوهش دستیابی به تجربه مادران کودکان ADHD در زندگی با آن ها بود. این مطالعه به شیوه کیفی، به روش پدیدارشناسانه، با نمونه گیری هدفمند و به وسیله مصاحبه ژرف نگر با 10 مادر که دارای کودک ADHD بودند، در مرکز مشاوره شمس تبریز، انجام شد.مصاحبه ها ثبت شده، سپس به صورت کتبی پیاده شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودکان ADHDدر 4 مضمون اصلی «نابسامانی خانوادگی»، «نگرانی های اجتماعی»، «نگرانی های تحصیلی»، «احساسات منفی تجربه شده توسط مادر» و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید. این یافته ها می تواند اطلاعات لازم را در خصوص منابع حمایتی و اتخاذ راهبردهای حمایتی و درمانی برای مادران کودکان ADHDجهت تامین سلامت روان آن ها فراهم نماید.