فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری برکاهش علائم افسردگی و افزایش امید در بین نوجوانان مواجه شده با آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر افشاسازی هیجانی نوشتاری روی علائم افسردگی، سطح امید در نوجوانان مواجه شده با آسیب بود. بدین منظور نمونه ای 30 نفری از نوجوانان مواجه شده با آسیب تحت پوشش سازمان بهزیستی ارومیه انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، آزمون های افسردگی بک و مقیاس امید اسنایدر را تکمیل نمودند. روش افشای نوشتاری از نوع نوشتن باز به اعضای گروه آزمایشی آموزش داده شد اما گروه گواه تحت چنین آموزشی قرار نگرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس نشان داد که افشای نوشتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سطح امید نوجوانان مواجه شده با آسیب تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان روش افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان شیوه ای آسان، کم هزینه، موثر و کار آمد با قابلیت کاربرد وسیع در بهبود علائم افسردگی و افزایش سطح امید دانست. این روش می تواند در رویارویی و مقابله با وقایع منفی زندگی مورد توجه روان درمانگران قرار گیرد.
نقش جنسیت در ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در جمعیت دانشجویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود پذیرش تفاوت های جنسیتی در شیوع و نشانه شناسی اختلالات خوردن تحقیقات اندکی وجود دارند که ساختار عاملی اختلالات خوردن را بین دو جنس مقایسه کرده باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در دو گروه از دانشجویان مؤنث و مذکر بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه ای به حجم 1008 نفر از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نگرش های خوردن پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی و آزمون t برای گروه های مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: در مردان و زنان سه عامل رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی به ترتیب بیشترین واریانس نگرش های اختلال خوردن را تبیین می کنند (95/35 و 63/34 درصد واریانس کل). همسانی درونی عامل ها در زنان بیشتر از مردان است. هم چنین زنان در نگرش های اختلال خوردن نمرات بیشتری کسب می کنند (001/0 < P، 02/2= t).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، مطالعه حاضر ساختار عاملی مشابهی را در نگرش های اختلال خوردن برای زنان و مردان پیشنهاد می کند.
سبک های تصمیم گیری و الکسی تایمیا: مطالعه ارتباط این دو سازه در یک گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه مغز و ناحیه پیشانی و بخصوص قشر پره فرونتال در تصمیم گیری نقش پراهمیتی دارند و از طرفی، نقص در کارکرد ناحیه پیشانی در الکسی تایمیا نیز مطرح شده است، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط سبک های تصمیم گیری با الکسی تایمیا انجام یافت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- همبستگی است که در آن، 257 دانشجو (114 مرد و 143 زن) به روش تصادفی چندمرحله ای از دانشگاه های پیام نور مراکز بناب و تبریز انتخاب شدند و دو پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) و الکسی تایمیا تورنتو-20، در مورد آن ها اجرا شد. داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نقش پیش بینی کنندگی الکسی تایمیا در تبیین سبک های تصمیم گیری عقلایی، اجتنابی و شهودی را تأیید کرد. به گونه ای که پیش بینی شد با افزایش الکسی تایمیا، سبک تصمیم گیری عقلایی افزایش و سبک تصمیم گیری اجتنابی و شهودی کاهش یابد. همچنین از بین سه عامل الکسی تایمیا، تنها عامل مؤثر بر سبک تصمیم گیری عقلایی، تفکر عینی و تنها عامل مؤثر بر سبک تصمیم گیری اجتنابی و شهودی، دشواری در تشخیص احساسات، شناسایی شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد در اساس زیستی تصمیم گیری و الکسی تایمیا، اشتراکاتی وجود داشته باشد. این نقص به احتمال زیاد در کارکرد قشر پره فرونتال که در تصمیم گیری اخلاقی فعال می شود و نقص در تبادل اطلاعات از قسمت راست به قسمت چپ آن، رخ می دهد.
تأثیر موسیقی درمانی غیرفعال بر نشانه ها، نارسایی ارتباطی و تعامل اجتماعی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر موسیقی درمانی غیرفعال بر کاهش علائم اختلال اوتیسم، نارسایی ارتباطی و تعامل اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در سال 1393 در شهر تبریز بود که تعداد 50 کودک با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 25 نفر) جای دهی شده اند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس رتبه بندی اوتیسم گیلیام استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که موسیقی درمانی باعث افزایش مهارت های ارتباطی و زبانی و کاهش علائم اوتیسم شده است (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر موسیقی درمانی غیرفعال می تواند به عنوان یکی از شیوه های توانبخشی کودکان مبتلا به اوتیسم استفاده شود. تلویحات نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی علل گرایش به مصرف مواد مخدر (اعتیاد) در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
169-198
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فردی، جمعیت شناختی، روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی موثر بر گرایش به مصرف مواد در افراد وابسته به مواد شهر اردبیل انجام شد. روش : این پژوهش از نوع توصیفی –مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سوءمصرف کنندگان مواد زن و مرد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد دولتی یا خصوصی استان اردبیل در نیمه اول سال97 بود. به همین منظور، 250 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش نیز از روش آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که عوامل فردی (سطح تحصیلات ابتدایی افراد وابسته به مواد و دوستان آن ها، بیکاری و داشتن مشاغل کارگری، پیشنهاد مصرف مواد توسط همکاران محیط کار، شروع مصرف با تریاک)، عوامل خانوادگی (طرد فرد در مشاجرات خانوادگی، مصرف مواد برای فرار از مشکلات خانوادگی، مصرف مواد بعد از شکست عشقی، سابقه اعتیاد در بین اعضای خانواده و عملکرد خانوادگی نامناسب)، عوامل روان شناختی(مصرف مواد برای لذت جویی و خوشگذرانی، مصرف مواد برای حس کنجکاوی، گرایش به رفتارهای پرخاشگرانه بالا، ناتوانی و ضعف در ابراز وجود و استرس های زیاد در سبک زندگی)، عوامل فرهنگی (عدم عضویت و فعالیت در گروه های مذهبی، پایبندی کمتر به سبک زندگی مذهبی، ناآگاهی از اثرات و عوارض مواد مخدر، معاشرت با دوستان ناباب، قبح شکنی مصرف مواد در جامعه، تبلیغات و کارکرد منفی رسانه ها و استفاده بالا از ماهواره)، عوامل اجتماعی(عدم عضویت و فعالیت در گروه های اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی)، عوامل اقتصادی (بیکاری و وضعیت اقتصادی ضعیف،احساس محرومیت اقتصادی و فقر) و عوامل جغرافیایی (حاشیه نشینی و بالا بودن میزان بروز جرم و اعتیاد در محل سکونت فرد) در گرایش به اعتیاد افراد وابسته به مواد نقش داشتند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج فوق، لازم است مسئولین و متخصصان امور نسبت به این علل بومی توجه جدی و برنامه ریزی بیشتری در حوزه پیشگیری داشته باشند.
راهبردهای رویارویی با مشکلات رفتاری و عاطفی دانش آموزان: کودکان بیش فعال همراه با نارسایی در توجه
اثر فلوفنارین دکانوئیت هر 2 هفته و هر 6 هفته یک بار در درمان اسکیزوفرنیا و اسکزوافکتیو
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی بر ابعاد خستگی روانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(MS): یک مطالعه ی موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خستگی یکی از شایعترین مشکلات بیماران مبتلا به ام.اس می باشد که اثرات منفی زیادی بر زندگی آن ها دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر خستگی در سه بعد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس بود.
روش: در این پژوهش از طرح تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای استفاده شده است. نمونه ی این پژوهش 3 نفر از بیماران مراجعه کننده به انجمن ام.اس بودند که از خستگی شکایت داشتند و ملاک های ورود و خروج پژوهش را دارا بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه ی مقیاس تاثیر خستگی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از درصد بهبودی و اندازه تاثیر استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد اندازه تاثیر محاسبه شده در بعد جسمانی مقیاس تاثیر خستگی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 45 روزه به ترتیب، 991/. و 989/. است. اندازه تاثیر در بعد شناختی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 76/. و در بعد اجتماعی نیز به ترتیب، 83/. و 80/. به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی در کاهش خستگی جسمانی، شناختی و اجتماعی بیماران مبتلا به ام.اس موثر بوده و می تواند به عنوان یکی از گزینه های تاثیرگذار در کاهش ابعاد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس در کنار سایر مداخلات دارویی و غیردارویی مورد استفاده قرار گیرد.
سخت گیری های والدین و افسردگی کودکان و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۸
حوزههای تخصصی:
تفاوت جنسی در توجه اشتراکی: شواهدی از مغز مردانه اتیسم با استفاده از ابزار ردیاب چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان داده است نقاط قوت و ضعف کنش های شناختی افراد اتیسم به صورت ملایم تری در مردان وجود دارد، به طوری که مردان در برخی کنش های شناختی، مانند تعاملات اجتماعی و همدلی در مقایسه با زنان عملکرد ضعیف تری نشان می دهند. این در حالی است که کنش شناختی توجه اشتراکی که مبنایی برای تعاملات اجتماعی محسوب می شود در افراد مبتلا به اتیسم مختل است. روش: در پژوهش حاضر به بررسی این کنش در مردان در مقایسه با زنان پرداخته شد. آزمودنی های این پژوهش شامل 57 (32 زن، 25 مرد) دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی است که به صورت نمونه گیری در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. با استفاده از ابزار ردیاب چشم رفتار و زمان توقف نگاه و حرکت چشم افراد و نیز پاسخ درست آزمودنی ها در رابطه با تکلیف کامپیوتری توجه اشتراکی ثبت شد. یافته ها: با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و دوراهه مشخص شد مردان الگوی نگاه کردن متفاوتی با زنان و پاسخ های درست کمتری داشتند. همچنین مردان مدت زمان بیشتری به محرک هدف نگاه می کنند. همچنین در تصاویر پیچیده تر مردان مدت زمان بیشتری را صرف یافتن تصویر هدف و نیز صرف نگاه کردن به تصویر هدف می کردند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در راستای تأیید نظریه مغز مردانه اتیسم بر وجود کنش ضعیف تر توجه اشتراکی در مردان در مقایسه با زنان است.
اثربخشی مداخله مبتنی بر درمان مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت در افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش ابتدا از میان بیماران دارای اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهرستان زاهدان، 31 نفر دارای تشخیص اختلال مصرف مواد به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه سبک های مقابله ای بیلینگز و موس ارزیابی شدند. روان درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیره و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر، سبک های مقابله ای بیماران گروه آزمایش را در مرحله ی پس آزمون و پیگیری ارتقا داده بود. همچنین نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر در پیشگیری از بازگشت موثر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی کارآمد برای ارتقای سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت بیماران دارای اختلال مصرف مواد استفاده شود.
اثربخشی درمان فراتشخیصی بر فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :بزرگ کردن یک کودک دارای اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum Disorder یا ASD)، مشکلات روان شناختی زیادی را برای اعضای خانواده به ویژه مادران فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD انجام شد. مواد و روش ها:جامعه آماری مطالعه را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ASD در شهر اصفهان تشکیل داد. نمونه گیری به صورت در دسترس و از بین مادرانی که دارای نمرات فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن بالایی بودند (انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه)، صورت گرفت و 40 نفر انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس فقدان لذت جویی Snaith-Hamilton و مقیاس ترس از مسخره شدن استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:درمان فراتشخیصی بر مؤلفه های فقدان لذت جویی شامل تعاملات اجتماعی، تجربیات حسی، خوردن و آشامیدن، تفریح و سرگرمی و نیز ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD تأثیرگذار بود (05/0 > P). نتیجه گیری:درمان فراتشخیصی می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی مؤثر جهت کاهش فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD مورد استفاده قرار گیرد.
گزارش بررسی همه گیر شناسی در یک بخش روان پزشکی دانشگاهی مشهد
حوزههای تخصصی:
بررسی سیستم های مغزی/رفتاری در افراد سوءمصرف کننده مواد مخدر در مقایسه با سوءمصرف کنندگان مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت دو گروه مصرف کننده مواد مخدر و محرک در نمرات مربوط به سیستم های مغزی/رفتاری می باشد. روش: طرح پژوهشی از نوع علی-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 200 مرد مبتلا به سوء مصرف مواد بود که از بین بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مجاز و کمپ های بستری ترک اعتیاد در شهر تبریز، به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. برای بررسی سیستم های مغزی/رفتاری، از پرسش نامه سیستم فعال سازی و بازداری رفتار که توسط کارور و وایت (1994) تهیه شده، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد نمره های سیستم فعال ساز رفتاری در افراد مصرف کننده مواد محرک و مخدر متفاوت است و افراد مصرف کننده ی مواد محرک، سیستم فعال ساز رفتاری غالب تری دارند. اما نمره ی سیستم بازداری رفتاری در افراد مصرف کننده مواد محرک و مخدر تفاوت معنا داری نداشتند. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی می باشد.
نقش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و روان نژندگرایی و برونگرایی در نشانه-های پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و روان نژندگرایی و برونگرایی در نشانه های پانیک بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود که در راستای آن، 400 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به شیوه خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFI) و آزمون حساسیت اضطرابی (ASI) و برای تحلیل داده از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که راهبردهای تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و دیدگاه گیری بواسطه برونگرایی به صورت منفی، تغییرات نشانه های پانیک را پیش بینی می کنند. علاوه بر این، راهبردهای ملامت خود، نشخوارگری، فاجعه انگاری بواسطه روان نژندگرایی به صورت مثبت و راهبردهای پذیرش، بازارزیابی مثبت، تمرکز م جدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و دیدگاه گیری به واسطه روان نژندگرایی به صورت منفی تغییرات نشانه های پانیک را پیش بینی می کنند. این یافته ها تلویحات عملی در مداخلات بالینی داشته که به صورت تفصیلی مورد بحث قرار گرفته است.