فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
بررسی تأثیر انیمیشن های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انیمیشن های داستانی بر رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان کم توا ن ذهنی آموزش پذیر 14- 8 ساله شهرستان دزفول در سال تحصیلی 94-1393 است. روش پژوهش، شبه تجربی بود که با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی سوده به تعداد 70 نفر بود. نمونه پژوهش، 40 نفر از دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر با طیف بهره هوشی 60 الی 74 بود که به صورت تصادفی ساده، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ریون رنگی کودکان، مقیاس رشد اجتماعی وایلند و پرسش نامه سازگاری اجتماعی کودکان بود. پایایی آزمون های رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 0/75 و 0/77 به دست آمد. گروه آزمایش 22 جلسه مداخله گروهی (تماشای داستان های الکترونیکی با انیمیشن) دریافت کرده و در مقابل، گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس مانکوا انجام شد. مقایسه نتایج آزمودنی ها در پس آزمون، نشان داد که میانگین رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش معنی داری یافته بود. بنابراین، نتیجه گرفته می شود که انیمیشن های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر مثبتی دارند.
اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری برکاهش علائم افسردگی و افزایش امید در بین نوجوانان مواجه شده با آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر افشاسازی هیجانی نوشتاری روی علائم افسردگی، سطح امید در نوجوانان مواجه شده با آسیب بود. بدین منظور نمونه ای 30 نفری از نوجوانان مواجه شده با آسیب تحت پوشش سازمان بهزیستی ارومیه انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، آزمون های افسردگی بک و مقیاس امید اسنایدر را تکمیل نمودند. روش افشای نوشتاری از نوع نوشتن باز به اعضای گروه آزمایشی آموزش داده شد اما گروه گواه تحت چنین آموزشی قرار نگرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس نشان داد که افشای نوشتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سطح امید نوجوانان مواجه شده با آسیب تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان روش افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان شیوه ای آسان، کم هزینه، موثر و کار آمد با قابلیت کاربرد وسیع در بهبود علائم افسردگی و افزایش سطح امید دانست. این روش می تواند در رویارویی و مقابله با وقایع منفی زندگی مورد توجه روان درمانگران قرار گیرد.
اختلال وسواس-اجبار تلفیق ابعاد نظری و عملی
حوزههای تخصصی:
تاثیر استعاره درمانی فردی بر باورهای غیرمنطقی افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وابستگی به مواد، یک بیماری مخرب، پیشرونده و مزمن است. درمان های روان شناختی متمرکز بر باورهای افراد، می تواند در درمان این بیماری، موثر واقع گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی استعاره درمانی فردی بر باورهای غیر منطقی افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر بود که در بهار سال 1393 به کلینیک های درمان نگهدارنده با متادون در سطح شهر کرمانشاه مراجعه نموده بودند. از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 38 بیمار انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمون و یا شاهد قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های شخصیتی چندمحوری میلون و باورهای غیرمنطقی جونز، هم چنین برنامه ی استعاره درمانی در گروه آزمون بود. داده ها با استفاده از آزمون مانووا در نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که استعاره درمانی منجر به کاهش معنی دار در باورهای نیاز به تایید، انتظار از خود بالا، بازفعالی ناامیدی، بیش توجهی مضطربانه و کمال طلبی می گردد (05/0>P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد استعاره درمانی می تواند واکنش های بیمار را بدون بالا بردن اضطراب وی، خنثی سازد و به بیمار از طریق ایجاد آگاهی و یا بازسازی شرایط، کمک نماید لذا پیشنهاد می شود که از این روش درمانی برای بازسازی شناختی استفاده گردد.
بررسی علل گرایش به مصرف مواد مخدر (اعتیاد) در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
169-198
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فردی، جمعیت شناختی، روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی موثر بر گرایش به مصرف مواد در افراد وابسته به مواد شهر اردبیل انجام شد. روش : این پژوهش از نوع توصیفی –مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سوءمصرف کنندگان مواد زن و مرد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد دولتی یا خصوصی استان اردبیل در نیمه اول سال97 بود. به همین منظور، 250 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش نیز از روش آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که عوامل فردی (سطح تحصیلات ابتدایی افراد وابسته به مواد و دوستان آن ها، بیکاری و داشتن مشاغل کارگری، پیشنهاد مصرف مواد توسط همکاران محیط کار، شروع مصرف با تریاک)، عوامل خانوادگی (طرد فرد در مشاجرات خانوادگی، مصرف مواد برای فرار از مشکلات خانوادگی، مصرف مواد بعد از شکست عشقی، سابقه اعتیاد در بین اعضای خانواده و عملکرد خانوادگی نامناسب)، عوامل روان شناختی(مصرف مواد برای لذت جویی و خوشگذرانی، مصرف مواد برای حس کنجکاوی، گرایش به رفتارهای پرخاشگرانه بالا، ناتوانی و ضعف در ابراز وجود و استرس های زیاد در سبک زندگی)، عوامل فرهنگی (عدم عضویت و فعالیت در گروه های مذهبی، پایبندی کمتر به سبک زندگی مذهبی، ناآگاهی از اثرات و عوارض مواد مخدر، معاشرت با دوستان ناباب، قبح شکنی مصرف مواد در جامعه، تبلیغات و کارکرد منفی رسانه ها و استفاده بالا از ماهواره)، عوامل اجتماعی(عدم عضویت و فعالیت در گروه های اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی)، عوامل اقتصادی (بیکاری و وضعیت اقتصادی ضعیف،احساس محرومیت اقتصادی و فقر) و عوامل جغرافیایی (حاشیه نشینی و بالا بودن میزان بروز جرم و اعتیاد در محل سکونت فرد) در گرایش به اعتیاد افراد وابسته به مواد نقش داشتند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج فوق، لازم است مسئولین و متخصصان امور نسبت به این علل بومی توجه جدی و برنامه ریزی بیشتری در حوزه پیشگیری داشته باشند.
تأثیر آموزش رفتار جرأتمندانه برکیفیت زندگی در مدرسه و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش رفتار جرأتمندانه بر افزایش کیفیت زندگی در مدرسه و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر اهواز در سال تحصیلی 90-91 بود. برای این منظور، 100 دانش آموز پرسشنامه های پژوهش را پرکردند و از این بین، 30 نفر که نمره های بالایی در اضطراب اجتماعی داشتند، انتخاب و به تصادف در دو گروه گذاشته شدند و سپس به تصادف برای یکی از این گروه ها آموزش ارائه شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (1969) و مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بروک (2000) بود. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. پس از انجام مداخله آزمایشی که طی هشت جلسه صورت گرفت، دوباره میزان اضطراب اجتماعی و کیفیت زندگی در مدرسه سنجیده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نیز میانگین های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل حاکی از تفاوت معنی دار بین این دو گروه در متغیرهای پژوهش بود. می توان گفت که آموزش رفتار جرأتمندانه موجب افزایش کیفیت زندگی در مدرسه (000/0>p) و کاهش اضطراب اجتماعی (001/0p<) شده است.
مقایسه مکانیزم بازداری نهفته در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، پیش و پس از درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نقش جنسیت در ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در جمعیت دانشجویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود پذیرش تفاوت های جنسیتی در شیوع و نشانه شناسی اختلالات خوردن تحقیقات اندکی وجود دارند که ساختار عاملی اختلالات خوردن را بین دو جنس مقایسه کرده باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در دو گروه از دانشجویان مؤنث و مذکر بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه ای به حجم 1008 نفر از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نگرش های خوردن پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی و آزمون t برای گروه های مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: در مردان و زنان سه عامل رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی به ترتیب بیشترین واریانس نگرش های اختلال خوردن را تبیین می کنند (95/35 و 63/34 درصد واریانس کل). همسانی درونی عامل ها در زنان بیشتر از مردان است. هم چنین زنان در نگرش های اختلال خوردن نمرات بیشتری کسب می کنند (001/0 < P، 02/2= t).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، مطالعه حاضر ساختار عاملی مشابهی را در نگرش های اختلال خوردن برای زنان و مردان پیشنهاد می کند.
اثربخشی مداخله مبتنی بر درمان مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت در افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش ابتدا از میان بیماران دارای اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهرستان زاهدان، 31 نفر دارای تشخیص اختلال مصرف مواد به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه سبک های مقابله ای بیلینگز و موس ارزیابی شدند. روان درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیره و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر، سبک های مقابله ای بیماران گروه آزمایش را در مرحله ی پس آزمون و پیگیری ارتقا داده بود. همچنین نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر در پیشگیری از بازگشت موثر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی کارآمد برای ارتقای سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت بیماران دارای اختلال مصرف مواد استفاده شود.
بررسی: میزان شیوع اختلالات روانی- رفتاری ذر دانش آموزان شاهد و غیر شاهد مدارس ابتدائی شاهد اهواز
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر اضطراب و امیدواری افراد وابسته به مواد در حین ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر اضطراب و امیدواری افراد وابسته به مواد در حین ترک بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد ساکن در کمپ های ترک اعتیاد شهرستان مراغه بودند. از این جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اضطراب زونگ و امیدواری میلر استفاده شد. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزشی شرکت کردند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که آموزش واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب اضطراب را کاهش و امیدواری را افزایش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت سطح اضطراب و امیدواری در دوره ترک مواد، مراکز ترک اعتیاد می توانند با ارائه آموزش نظریه انتخاب به افزایش سطح امیدواری و کاهش اضطراب افراد پس از ترک مواد کمک کنند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود راهبردهای مقابله ای و علائم اعتیاد در بیماران وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود مهارت های مقابله ای و علائم اعتیاد در بیماران وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: در یک پژوهش شبه آزمایشی90 نفر از بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان ارومیه با استفاده از نمونه-گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی (45 نفر) و گواه (45 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت درمان شناختی -رفتاری به سبک کارول قرار گرفت و گروه گواه فقط داروی متادون و دیگر داروهای فیزیکی دریافت کردند. همه آزمودنی ها در ابتدای پژوهش، در حین پژوهش(بعد از سه ماه) و سه ماه بعد از درمان (پیگیری) پرسشنامه راهبردهای مقابله ای را تکمیل کردند. همچنین از نظر میزان بهبودی علائم اعتیاد و روند درمان با استفاده از پرسشنامه نیمرخ اعتیاد مادزلی مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و بقای آن داشت. نتیجه-گیری: درمان شناختی-رفتاری در بهبود راهبردهای مقابله ای و بهبود سلامت روانی و جسمانی بیماران وابسته به مواد مخدر مؤثر است.
اثربخشی درمان فراتشخیصی بر فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :بزرگ کردن یک کودک دارای اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum Disorder یا ASD)، مشکلات روان شناختی زیادی را برای اعضای خانواده به ویژه مادران فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD انجام شد. مواد و روش ها:جامعه آماری مطالعه را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ASD در شهر اصفهان تشکیل داد. نمونه گیری به صورت در دسترس و از بین مادرانی که دارای نمرات فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن بالایی بودند (انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه)، صورت گرفت و 40 نفر انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس فقدان لذت جویی Snaith-Hamilton و مقیاس ترس از مسخره شدن استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:درمان فراتشخیصی بر مؤلفه های فقدان لذت جویی شامل تعاملات اجتماعی، تجربیات حسی، خوردن و آشامیدن، تفریح و سرگرمی و نیز ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD تأثیرگذار بود (05/0 > P). نتیجه گیری:درمان فراتشخیصی می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی مؤثر جهت کاهش فقدان لذت جویی و ترس از مسخره شدن مادران دارای فرزند مبتلا به ASD مورد استفاده قرار گیرد.