فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادی و از نظرگردآوری داده ها، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا سنین 12-6 سال می باشند. از جامعه آماری مورد نظر تعداد 10 کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از ویرایش چهارم آزمون هوشی وکسلر و پرسشنامه غربالگری درخودماندگی با عملکرد بالا و آسپرگر از کلینیک ذهن زیبا به صورت در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 5 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه درمانی را در قالب پانزده جلسه دریافت کرد و گروه کنترل برنامه عادی خود را پیگیری نمود. مهارت های اجتماعی و ارتباطی با استفاده از فهرست ارزشیابی درخودماندگی ارزیابی و داده ها با روش اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون و پیگری وجود دارد. در نتیجه این روش می تواند به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی در مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر مقایسه خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی در بین مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری بود.
روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مادران دانش آموزان 9 تا 14 ساله با و بدون مشکلات ویژه یادگیری شهر اردبیل در سال 1392 بود. آزمودنی های پژوهش شامل 80 نفر از مادران دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 80 نفر از مادران دانش آموزان عادی که به شیوه همتاسازی (بر اساس سن مادر، تحصیلات و تعداد فرزندان) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های خود بیمار انگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی استفاده شد. داده های جمع آوری شده به وسیله تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری در خودبیمار انگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی تفاوت معناداری وجود دارد ( P< 0/001)
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مادران کودکان با مشکلات ویژه یادگیری در مقایسه با مادران کودکان بدون مشکلات ویژه یادگیری از خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی بیشتری رنج می برند، بنابراین انجام مداخله های آموزشی و درمانی برای بهبود وضعیت روان شناختی مادران دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری ضروری است.
نقش پایگاه اجتماعی اقتصادی و کیفیت دلبستگی به والدین در پیش-بینی رفتار خرابکارانه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه ی بین ویژگی های شخصیت با نگرش به بزهکاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه دوره ی نوجوانی یکی از حساس ترین و بحرانی ترین دوره های رشد هر انسان بوده که به علت بی ثباتی در وضعیت روانی ممکن است تصمیم گیری های فرد به رفتارهای خطرناک منتهی شود. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری تاب آوری برای ویژگی های شخصیت و نگرش به بزهکاری بود.
روش کار: نمونه ی این پژوهش توصیفی شامل 400 دانش آموز دختر مقطع دبیرستانی شاغل به تحصیل در نیمه ی دوم سال تحصیلی 92-1391 در شهر کرمان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسش نامه های نگرش به بزهکاری، تاب آوری و فرم کوتاه شده ی ویژگی های شخصیت نئو را تکمیل نمودند. تحلیل از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Mplus 5 انجام شد.
یافته ها: این تحلیل نشان داد که ویژگی های شخصیتی مسئولیت پذیری ( 001/0>P) و روان رنجوری ( 001/0>P) به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق تاب آوری و هم چنین برون گرایی به طور غیر مستقیم (01/0>P) نگرش منفی به بزهکاری را پیش بینی نمودند. هم چنین مسئولیت پذیری ( 001/0>P) به صورت مستقیم دارای تاثیر منفی و معنی داری بر نگرش مثبت به بزهکاری بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، نوجوانان بیشتر در معرض خطرات اجتماعی و روان شناختی هستند و به نظر می رسد با افزایش مسئولیت پذیری و تاب آوری در ایشان می توان از بزهکاری پیش گیری نمود.
اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بود. این پژوهش به شیوه ی شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک مراجعه کننده به مطب های روان پزشکان و بخش روان پزشکی بیمارستان امام رضا شهر خرم آباد در سال 1392 تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، بر اساس ارجاع متخصصان اعصاب و روان، 40 مرد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک، از بین 50 مراجعه کننده به مطب های روان پزشکان و بخش اعصاب و روان بیمارستان امام رضا، با توجه به پذیرش بیمار برای شرکت در پژوهش، در وهله اول و انجام مصاحبه بالینی بر اساس DSM-IV انتخاب شدند. به این صورت که از بین مردان ارجاع داده شده افرادی که نمره بالاتر از (80<T) در مقیاس هیپومانیا آزمون MMPI-2 گرفته بودند و انجام مصاحبه بالینی با توجه به ملاک های DSM-5، برای اختلالات محور یک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه). برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس کیفیت زندگی (SF-36) و مقیاس تکانشوری بارات استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) علائم تکانشوری را به طور معنی داری کاهش داده و کیفیت زندگی این بیماران را افزایش می دهد (001/0>P). با توجه به یافته های این پژوهش آموزش مهارت رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)، با فراهم کردن توانایی درک روابط خود با دیگران می تواند به کاهش رفتارهای تکانشی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دوقطبی نوع یک شده و استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به اختلال دو قطبی نوع یک در جامعه ایرانی پیشنهاد می شود.
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال اضطراب اجتماعی زنان اقدام کننده به جراحی زیبائی با زنان غیر اقدام کننده شهر تهران.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف مقایسه طرحواره های ناسازگارانه و اضطراب اجتماعی زنان اقدام کننده به جراحی زیبائی با زنان غیر اقدام کننده انجام شده است. نمونه ای 120 نفری شامل 60 زن اقدام کننده به جراحی زیبائی با 60 زن غیر متقاضی، و روش نمونه گیری در دسترس از شهر تهران انتخاب شده اند. برای اندازه گیری از پرسشنامه های طرحواره یانگ (نسخه سوم فرم کوتاه، 2005) ،پرسشنامه اضطراب اجتماعی (دیویدسون، 1997) استفاده شده است . تحلیل نتایج با استفاده از مانوا و در صورت وجود تفاوت معنادار از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد بین طرحواره اطاعت و ایثار زنان اقدام کننده و غیر اقدام کننده تفاوت معناداری وجود دارد (0.05P
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسة متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی بود. مواد و روشها: از سه گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد سالم، هر یک به تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز، در سه گروه، پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، به کار گرفته شد. داده ها به روش واریانس چند متغیره و واریانس تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت بین افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال اضطراب فراگیرو افراد عادی در چهار متغیر به سطح معناداری رسیده است(P<0/05). تحلیل واریانس نیز نشان داد، بین متغیرهای شناختی فوق در سه گروه، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). بعلاوه، آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی نشان داد که در متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و جهت گیری منفی به مشکل، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق، در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال افسردگی اساسی نشان دادکه هیچ یک از متغیر های شناختی فوق به سطح معناداری نرسیده است (P>0/05). همچنین آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی نشان داد که همه متغیر ها به سطح معناداری رسیده است( P<0/05). نتیجه گیری: بر اساس موارد فوق می توان نتیجه گرفت که این ویژگی های شناختی در اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی موثر است.
بررسی آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در دانشجویان پزشکی: نقش مولفه های ذهنی خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه اعتیاد صرفا به فرد یا گروه خاصی مربوط نمی شود و کمتر مطالعه ای به بررسی نقش خشم در بروز اعتیاد به مواد پرداخته است، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین مولفه های خشم در آمادگی اعتیاد انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر دارای یک طرح توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد 309 دانشجوی پزشکی در کرمانشاه با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر و آمادگی اعتیاد زرگر را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های حالت خشم، صفت خشم، برون ریزی خشم، درون ریزی خشم، و شاخص کلی بیان خشم با آمادگی اعتیاد و بین مولفه های کنترل برون ریزی خشم و کنترل درون ریزی خشم با آمادگی اعتیاد رابطه وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان دهنده آن بود که مولفه های حالت خشم و درون ریزی خشم با هم می توانند 35 درصد تغییرات مربوط به آمادگی اعتیاد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: حالت خشم و درون ریزی خشم به عنوان مولفه های ذهنی خشم نقش چشمگیری در پیش بینی آمادگی اعتیاد دانشجویان پزشکی دارند. توصیه می شود برنامه های مدیریت خشم برای دانشجویان پزشکی، به عنوان مهم ترین قشر جامعه در حوزه سلامت عمومی، بیشتر این دو مولفه را مد نظر قرار دهد.
تأثیر بازی های آموزشی رایانه ای بر انگیزش تحصیلی مفاهیم ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های آموزشی رایانه ای بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی با ناتوانی یادگیری ریاضی بود. به همین منظور با اجرای یک پژوهش آزمایشی از بین تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی مدارس شهر خرم آباد، 40 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی به دوگروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه انگیزشی ولرند بود. پیش آزمون انگیزش تحصیلی در هر دو گروه آزمایش و کنترل توسط پژوهش گر اجرا شد. در گروه آزمایش، نخست معلم درس خود را ( چهار عمل اصلی) به طور کامل به دانش آموزان ارایه داد و از بازی رایانه ای به عنوان مکملی برای مفهوم آموزش داده شده استفاده کرد. اما معلم در گروه کنترل برای آموزش مفاهیم ریاضی، به روش مرسوم خود ادامه داد. سپس پس آزمون انگیزش تحصیلی توسط پژوهش گر اجراء شد. تحلیل داده ها با استفاده از اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در انگیزش تحصیلی گروه آزمایشی درمقایسه با گروه کنترل ایجاد شد(001/0 p≥). نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده از بازی های رایانه ای آموزشی ریاضی در مفهوم جمع، تفریق، ضرب و تقسیم باعث افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی می شود. براساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که در آموزش مفاهیم ریاضی از فناوری های نوین آموزشی به ویژه بازی های رایانه ای استفاده شود.
بررسی کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی در افراد مصرف کننده مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی در افراد مصرف کننده مواد مخدر مرد شهر تهران بود. روش: در طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل تعداد 40 نفر از افراد مصرف کننده مواد مخدر به صورت تصادفی از یک مرکز دولتی انتخاب شدند. گروه آزمایش در معرض 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزشی تئوری انتخاب قرار گرفتند، پس ازآن ازهر دو گروه آزمون گرفته شد. مرحله پیگیری نیز دوماه بعد انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه کیفیت زندگی و مقیاس انعطاف پذیری کنشی کارنر و دیویدسون بود. یافته ها: نتایج نشان داد که کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی تأثیر دارد. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز ادامه یافت. نتیجه گیری: این روش برای درمان افراد معتاد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:این مطالعه به منظور پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرکرج در سال تحصیلی 92-91 بودند که 410 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد (زرگر، 1385)، فرایندخانواده (سامانی، 1387) و محتوای خانواده (سامانی، 1387) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک همبستگی منفی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مدل فرایند و محتوای خانواده توان پیش بینی گرایش به اعتیاد را دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق دارای تلویحات کاربردی فراوان است.
بررسی نقش عوامل فردی و خانوادگی در اختلال نارسایی توجه بیش فعالی: فراتحلیلی بر پژوهش های انجام شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور انجام فراتحلیلی بر پژوهش های انجام شده در زمینه عوامل فردی و خانوادگی مؤثر در اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی انجام شد. روش: بدین منظور 25 پژوهش جمع آوری و پس از ورود اطلاعات به نرم افزار CMA2و تحلیل حساسیت، یک پژوهش که نسبت به سایر پژوهش ها پرت بود از جمع پژوهش ها حذف و 24 پژوهش تحلیل شد. میانگین اندازه اثرr در عوامل فردی 22/0 و عوامل خانوادگی14/0 به دست آمد که با توجه به معیار کوهن پایین تر از متوسط گزارش می شوند. در بررسی اندازه اثر تفکیکی عوامل، متغیرهای عملکردتحصیلی، بحران هویت، هوش، راهبردهای مقابله ای، حافظه کاری و مدیریت رفتاری والدین دارای اندازه اثر بیشتر از متوسط و معنادار بودند. با توجه به معنی داری آمارهQ در پژوهش های مورد بررسی متغیرهای جنس، جامعه آماری، ابزار پژوهش، روش نمونه گیری و سن به عنوان متغیرهای مداخله گر وارد تحلیل شدند. در مدل اثرات تصادفی مربوط به عوامل فردی نقش تعدیل کننده متغیر جنس، جامعه پژوهش و ابزار در سطح 05/0 معنی دار شد اما در عوامل خانوادگی فقط متغیر جنس و جامعه پژوهش معنی دار به دست آمد. آزمون تفاوت Z در پژوهش های مربوط به عوامل فردی نشان گر معنی داری تفاوت اندازه اثر به دست آمده در همه متغیرهای مداخله گر است که در بررسی عوامل خانوادگی این تفاوت در متغیر جنس، جامعه پژوهش، ابزار و روش نمونه گیری مشاهده شد.با توجه به بالا بودن میانگین اندازه اثر در متغیرهای یاد شده پژوهش گران و درمان گران باید به اهمیت این عوامل در بررسی و درمان اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی توجه داشته باشند. همچنین پژوهش گران در پژوهش های آینده خود متوجه نقش تعدیل کننده ها باشند.
بررسی روند تحول نظریه ذهن در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : توجه به نظریه ذهن در کودکان با اختلال یادگیری حائز اهمیت است زیرا نظریه ذهن می تواند بر روی رفتارهای اجتماعی و شناختی آن ها تاثیر بگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحول نظریه ذهن در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری8 تا 11ساله انجام شد.
روش: در این پژوهش علی- مقایسه ای نمونه پژوهش که شامل 80 دانش آموز با اختلال یادگیری و 80 دانش آموز بدون اختلال یادگیری که در مراکز خاص ناتوانی های یادگیری و مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند، به شیوه نمونه گیری طبقه ای با نسبت مساوی انتخاب شدند. آزمون نظریه ذهن استیرنمن و مقیاس هوشی وکسلر به عنوان ابزارهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که در هر دو گروه دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری روند تحول نظریه ذهن با توجه به سن صعودی است، با این تفاوت که دانش آموزان با اختلال یادگیری نسبت به دانش آموزان بدون اختلال یادگیری کمی دیرتر به سطوح بالاتر تئوری ذهن دست می یابند.
نتیجه گیری: این پژوهش از یافته های اولیه مبتنی بر مشکلات شناختی و تحولی نظریه ذهن در کودکان با اختلال یادگیری حمایت می کند
مقایسه مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا از نظر ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و نرخ باروری در شجره خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه دو گروه از مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا از نظر ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و نرخ باروری در شجره خانوادگی بود. در این پژوهش دو نمونه از مردان همجنس گرا شرکت کردند. گروه اول مردان 18 تا 39 ساله ایرانی داخل و خارج از ایران (258 مرد همجنس گرا، 179 مرد دگرجنس گرا) و گروه دوم مردان بالاتر از 40 سال ساکن تهران (42 مرد همجنس گرا و 30 مرد دگرجنس گرا) بودند. برای جمع آوری داده ها، علاوه بر اطلاعات جمعیت شناختی و نرخ باروری در شجره خانوادگی، از مقیاس ناهمنوایی جنسیتی کودکی (CGN-Both) و پرسش های مربوط به غربالگری جهت گیری جنسی استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو گروه مردان همجنس گرا، میانگین ناهمنوایی جنسیتی افراد همجنس گرا به طور معنادار بیشتر از افراد دگرجنس گرا است. تفاوت ناهمنوایی جنسیتی بین مردان همجنس گرا و دگر جنس گرای بالای 40 سال به لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج مقایسه بین همجنس گرایان و دگرجنس گرایان از نظر نرخ باروری (تولد) در شجره پدری و مادری در نمونه غیرحضوری نشان داد که فقط در متغیرهای نرخ باروری خاله ها و نرخ باروری در زنان شجره مادری تفاوت بین دو گروه معنادار بود. نرخ باروری در مردان همجنس گرا بیشتر از مردان دگرجنس گرا بود. تفاوت بین دو گروه مردان همجنس گرا و دگرجنس گرای بالای 40 سال برای نرخ تولد پاسخ دهندگان متاهل و نرخ باروری خواهران آنها معنادار بود. نرخ تولد در مورد مردان همجنس گرا کمتر از مردان دگرجنس گرا و نرخ باروری خواهران مردان همجنس گرا بیشتر از همتایان دگرجنس گرایشان بود. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و انتقال عوامل ژنتیکی، پیش بینی کننده گرایش احتمالی به همجنس در بزرگسالی است.
بررسی شرایط قضاوت عاطفی بر شناخت اجتماعی نوجوانان اتیسم با عملکرد بالا در هر دو جنس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت اجتماعی مبتنی بر انتزاع های حاصل از تعاملات بین فردی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی شرایط قضاوت عاطفی برشناخت اجتماعی نوجوانان اتیسم با عملکرد بالا در هر دو جنس بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر و دختراز دو مدرسه عادی و یک مدرسه مخصوص افراد اتیسم تشکیل دادند. حجم نمونه تعداد 28 نفر پسر و دختر در محدوده سنی 15-11 ساله بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار آزمایشی شامل 10 تصویر جهت بازشناسی هیجان (5 تصویر مثبت و 5 تصویر منفی)بود که نیمی ازصاحبان آن عکس هادارای ملیت ایرانی و نیمی دیگراز آنها خارجی تبار بودند که باید تحت سه شرایط عاطفی(خود،دیگری،و مکان)مورد قضاوت قرار می گرفتند. جهت آزمون داده ها نیزاز تحلیل واریانس عاملی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که بین بیان هیجان مثبت و منفی تحت دو شرایط قضاوت عاطفی (خود و دیگری) بر شناخت اجتماعی نوجوانان اتیسم و عادی (گروه کنترل) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0=AWT IMAGE)؛ ولی در مورد بیان هیجان مثبت و منفی تحت شرایط قضاوت عاطفی مکان (ملیت صاحب عکس) بر شناخت اجتماعی نوجوانان اتیسم و عادی تفاوت معناداری مشاهده نشد، فقط بین گروه پسر اتیسم و گروه دختر عادی در بیان هیجان مثبت تفاوت معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: در مجموع نتیجه گرفته می شود که بیان هیجان مثبت و منفی تحت شرایط قضاوت عاطفی (خصوصاً قضاوت در مورد دیگران) در افراد اتیسم ضعیف می باشد.
بررسی میزان تأثیر علل مختلف عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وابستگی به مواد مخدر از مشکلات عمده در سطح بین الملل و کشور ما است و با مشکلات متعددی از جمله عودهای مکرر که اغلب هم درمان نشده باقی می مانند، همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد در مرکز ترک اعتیاد شفابخش جهرم انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. نمونه گیری به صورت در دسترس از بین 506 نفر از معتادین انجام شد. اطلاعات به روش پرسشگری توسط روان شناس مرکز جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها یک چک لیست بود. روایی بر اساس روایی محتوی و پایایی با آزمون مجدد و ضریب الفای کرونباخ 78/0 به دست آمد.
یافته ها: اکثریت(1/95 درصد) افراد مورد پژوهش مرد با میانگین سنی 15/1 ±20/35، میانگین سن اولین مصرف مواد مخدر 63/8± 44/24، میانگین تعداد دفعات مراجعه جهت ترک 24/2 ± 39/6 و میانگین مدت زمان آخرین ترک 96/1± 10/97 روز به دست آمد. از دیدگاه معتادین، در بین عوامل فردی، عوامل روانی و در عوامل محیطی، عوامل اجتماعی بیشترین تأثیر داشتتند. در مجموع نیز عوامل روانی بیشترین تأثیر و عوامل خانوادگی کمترین تأثیر را در بین حیطه های مختلف نشان داده اند.
نتیجه گیری: عود سوء مصرف مواد، علل مختلفی دارد که شایع ترین آن علل روانی به ویژه وسوسه است. لذا ارایه راهکارهای مناسب و مراقبت و پیگیری همه جانبه خانواده و اجتماع در جهت مقابله با این شرایط، در تثبیت موفقیت درمان ضروری است.
اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر نشانه های اضطراب حالت و صفت در بیماران مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یکی از درمان های شناختی رفتاری مبتنی بر مهارت آموزی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر DBT بر کاهش اضطراب حالت وضعیت بیماران مبتلا به دیابت نوع II اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع II مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی در شهر ساری بودند که از بین آن ها 20 نفر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. شرکت کنندگان در طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش مهارت آموزی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی با تکیه بر مولفه های ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی و کارآمدی بین فردی، طی دوازده جلسه دو ساعته و در طول شش هفته بر اساس راهنمای درمانی اجرا شد. برای بررسی اضطراب در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیلبرگر استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد پس از حذف اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایشی و کنترل در اضطراب حالت و صفت تفاوت آماری معناداری وجود دارد. مبتنی بر یافته های پژوهش می توان بیان داشت که مداخله DBT بر کاهش اضطراب حالت و صفت بیماران دارای دیابت نوع II تأثیرگذار است.