"هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی گروهدرمانی شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری با روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان بود. به این منظور 30 بیمار مبتلا به این اختلال از میان مراجعهکنندگان به درمانگاه روانپزشکی نور شهر اصفهان که با نظر روانپزشک تشخیص افسردگی دریافت نموده و نیز از پرسشنامه افسردگی بک نمرهای بین 17 تا 30 کسب کرده بودند و هیچگونه اختلال طبی دیگری نداشته و در حال حاضر تحت درمان دیگری قرار نداشتند، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفری قرار گرفتند. جلسات گروهدرمانی شناختی به روش منطقیـ عاطفیـ رفتاری الیس به صورت 10 جلسه 90 دقیقهای یک بار در هفته بود. اعضای گروه هومیوپاتی نیز با اخذ مجوز از روانپزشک به پزشک هومیوپات ارجاع داده شده و به مدت 6 ماه به صورت انفرادی تحت درمان با داروهای هومیوپاتی قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات، دو گروه آزمایش دوباره با این پرسشنامه بهعنوان پسآزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری عبارت بود از: ارزیابی روانپزشکی طبق معیارهای DSM-IV-TR، پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه سنجش افسردگی بک. برای تجزیه و تحلیل دادهها از دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در سطح توصیفی از شاخصهای فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کواریانس بهمنظور مقایسه تاثیر گروهدرمانی شناختی و هومیوپاتی بر میزان افسردگی و ازآزمون t همبسته برای بررسی اثربخشی دو روش مداخله بهطور جداگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بهکارگیری هر دو روش درمانی میزان افسردگی بیماران را کاهش داده است (05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد بین دو روش درمان از نظر اثربخشی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
"
هدف: هدف از تحقیق حاضر مقایسه عملکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای پارانویید و آشفته با افراد بهنجار بود.
روش: این بررسی از نوع توصیفی – مقایسه ای بود. به همین منظور 20 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیای پارانویید، 20 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیای آشفته و 20 فرد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به وسیله آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین بررسی شدند. داده ها به کمک روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. یافته ها: بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا در مقایسه با گروه بهنجار در آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین ضعیف تر عمل می کردند. در این آزمون بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای پارانویید نسبت به گروه آشفته خطاهای درجاماندگی بیشتری نشان دادند (001/0p<)، ولی تفاوت بین دو گروه از لحاظ تعداد طبقات و خطاهای خاص معنی دار نبود.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نسبت به افراد بهنجار عملکرد متفاوتی دارند. همچنین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای پارانویید نسبت به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای آشفته تنها از نظر خطاهای درجاماندگی تفاوت داشتند.
مقدمه و هدف: بیماری های قلبی ـ عروقی یکی از شایع ترین علل مرگ و میر بشر در قرون اخیر بوده است. عوامل متعددی در بروز این بیماری ها نقش دارند که یکی از این عوامل اختلالات خواب می باشد. این اختلالات در جامعه بسیار شایع هستند. هدف از این مطالعه مقایسه شیوع اختلالات خواب در بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد با همراهان سالم آنان است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش تحلیلی به صورت مورد- شاهدی است که روی 65 نفر بیمار مبتلا به سکته قلبی حاد بستری در بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج به عنوان گروه مورد و 65 نفر از همراهان سالم آنان به عنوان گروه شاهد در سال 1384 انجام گرفت. نمونه ها به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه اختلالات خواب آلودگی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای، تی و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: از موارد دیس سومینا، زمان بیدار شدن صبحگاهی، طول مدت خواب شبانه، اشکال در به خواب رفتن، انقطاع خواب و سندرم پاهای بی قرار در گروه مورد به طور معنی داری بیش از گروه شاهد مشاهده شد. از نظر زمان به خواب رفتن شبانه و خوابیدن در طول روز بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. در بین اختلالات پاراسومینا، شیوع فلج خواب، کابوس شبانه و راه رفتن در خواب در گروه مورد به طور معنی داری بیش از گروه شاهد بود، ولی از نظر دندان قروچه و صحبت کردن در خواب بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: اختلالات خواب در افراد با سکته حاد قلبی بیشتر از افراد سالم دیده می شود و می تواند به عنوان یک عامل خطر در بروز سکته های قلبی در نظر گرفته شود.
هدف این تحقیق مقایسه انواع کودک آزاری (جسمانی، عاطفی، غفلت و بهره کشی) در بین دانش آموزان دختر و پسر سال سوم متوسطه شهر زاهدان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم مقطع متوسطه شهرستان زاهدان درسال اجرای تحقیق بوده اند. با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای تعداد 360 نفر(180 نفر دختر و 180 نفر پسر) به صورت تصادفی به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که بین کودک آزاری جسمانی و کودک آزاری ناشی از غفلت در بین دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد اما دختران بیش از پسران مورد کودک آزاری عاطفی و پسران بیش از دختران مورد بهره کشی اقتصادی قرار می گیرند.