فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
منبع:
کیان ۱۳۷۵ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
قدرت مطلق خدا و زمان
حوزههای تخصصی:
تربیت کودک در نظر فلاسفه قدیم
منبع:
جلوه آبان ۱۳۲۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
تحلیل «فضایل مبتنی بر جهل» از منظر جولیا درایور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جولیا درایور با نگرشی نوین در باب فضیلت سعی می کند علی رغم قبول چارچوب های کلی، نقش اصیل معرفت در اخلاق ارسطویی را کمرنگ کند و دست کم برخی از فضایل شاخص را مبتنی بر جهل و بی خبری تعریف و توجیه نماید. فضایل مورد نظر وی عبارتند از تواضع، اعتماد، گذشت، شجاعت ارتجالی و احسان بی حساب. لازمه پذیرش فضایل مبتنی بر جهل، قبول دیدگاهی فرااخلاقی است که قصد و نیت خیر را برای تحقق فضیلت ضروری نداند؛ اما برای محدود ساختن دامنه بحث در این پژوهش، بی آنکه این پیش فرض مورد نقد واقع شود، تنها به تحلیل و واکاوی فضایل مبتنی بر جهل بسنده شده است.
هابرماس؛ فراملیت و گسترش گستره عمومی
منبع:
راهبرد ۱۳۸۰ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای نو مارکسیسم و مکتب فرانکفورت
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
چگونگی ترابط احساس و شناخت در متن دین، عرفان، تجربه دینی و عرفانی از دیدگاه ویلیام جیمز و ویلیام هاکینگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
احساس و شناخت نزد فیلسوفان دین و عرفان، همواره به عنوان دو مؤلفه سازنده دین، عرفان، تجربه دینی و عرفانی شناخته شده اند. در این میان دو تن از فیلسوفان دین غربی، جیمز و هاکینگ، بیش از دیگران در سازگارنمودن این دو عامل در متن دین و عرفان نقش داشته اند. چگونگی این تلفیق از دیدگاه این دو تن، موضوع بحث این نوشتار است. از دیدگاه جیمز سرچشمه عمیق تر دین، احساس است. جیمز هم تجارب عرفانی را از مقوله احساسات و عواطف می شمرد و هم آنها را دارای حیث معرفتی می داند؛ اما معرفت مورد نظر وی که در متن تجربه حاضر است، معرفتی بدون وساطت مفاهیم است. هاکینگ ماهیت دین را تجربه دینی و این تجربه را آمیخته ای از احساسات دینی و ایده های دینی می داند. این ایده ها در خودِ مرحله تجربه حضور دارند و به نحوی بارزتر، به عنوان نتیجه تجربه ظاهر می شوند. تجربه، اصل ایده و استدلال را فرا می نهد و در مرحله بعد، ذهن با بهره گیری از آن تجربه، به رقم زدن مفاهیم، نظریات و استدلال های روشن می پردازد تا به آنها ثبات و جایگاهی مستحکم دهد. پس هاکینگ تجربه دینی را نه تنها احساسی و شناختی، بلکه مفهومی و تقریباً نظری می داند؛ به گونه ای که مفاهیم و نظریات در درون خود آن وجود دارند و البته به شکلی کامل تر و روشن تر از آن زاده می شوند. بدین سان هاکینگ در انتقاد به جیمز، نه فقط معرفت غیرمفهومی را در متن دین راه می دهد، بلکه شناخت های مفهومی، حتی استدلالی را ریشه دار در خود دین و تجربه دینی می بیند.
انقلاب در آموزش (ملاحظاتی در باب برنامه آموزش دوره های راهنمایی و دبیرستان)
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۳ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
دیدگاه جان مارتین فیشر درباره اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختیار به عنوان محوری ترین ویژگی انسان، در جهان غرب از سویی اساسی ترین شرط مسئولیت اخلاقی دانسته شده است و از سوی دیگر، با فرض جبری بودن جهان، در تعارض با جبرگرایی قرار می گیرد. گروهی از فیلسوفان اخلاق، با باور به وجود تعارض، حکم به ناسازگاری این دو داده اند و گروهی دیگر برای دفع یا رفع این تعارض، به
شیوه های مختلفی سعی در سازگاری جبرگرایی و اختیار نموده و تقریرهای گوناگونی از سازگارگرایی را ارائه کرده اند. مهم ترین تقریر از سوی ""جان مارتین فیشر"" و تحت عنوان نیمه سازگارگرایی مطرح شده است. وی در آثار خود، اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی را کنترل هدایت کننده می داند که امکان های بدیل را دربرنمی گیرد. مثال فرانکفورت و مثال هایی از آن نوع در ردّ امکان های بدیل، برای فیشر بسیار مفید بوده اند. در این مقاله پس از توضیح مختصر مثال فرانکفورت، دیدگاه نیمه سازگارگرایی فیشر تبیین می شود. در نهایت به نظر می رسد، به رغم همه امتیازاتی که تقریر فیشر بر سایر تقریرهای سازگارگرایی دارد دیدگاه او از جهاتی به جبرگرایی نزدیک تر است.
تحلیل فلسفی دیدگاه نیوبرگ در الهیات اعصاب(الگویی برای رابطه علم و دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهیات اعصاب به عنوان برنامه ای تحقیقاتی، امکان جدیدی برای پیوند علم و دین مطرح می سازد، به گونه ای که با حفظ اصالت و استقلال نسبی علم و دین، هیچ یک به دیگری تقلیل نیابد. نیوبرگ که از شاخص ترین چهره های این حوزه است، درصدد تعیین تأثیرات مثبت باورها و مناسک دینی بر سلامت جسم و روان است. او تجربه عرفانی را منشاء تمان ادیان می داند و با تلفیق پدیدارشناسی تجربه عرفانی و عصب شناسی، می خواهد رابطه هر مؤلفه از تجربه عرفانی را با مکانیسم های مغز تعیین کند. نیوبرگ ادعا می کند که الهیات اعصاب می تواند از طریق عصب شناسی نشان دهد که چگونه مفاهیم الهیاتی و متافیزیکی شکل گرفته اند. با تحلیل فلسفی دیدگاه نیوبرگ متوجه می شویم که او برخلاف ادعای خود، دین را به علم تقلیل می دهد و این امر موجب نقض غرض در الهیات اعصاب می شود. از سوی دیگر مشخص می شود که وی با مفروض گرفتن تقابل سوژه- ابژه در گفتمان متافیزیکی قرار دارد.
رده های نامتناهی
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر ساختار نظام اخلاقی در ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پرداختن به مباحث اخلاقی در ادیان، از اهمیت بالایی برخوردار است. با بررسی اخلاق در ادیان گوناگون، کشف ساختاری معین و مشخص امکان پذیر است. این پژوهش، در مقام ارائه و تحلیل چنین ساختاری است. در ساختار ادیان گوناگون، نظام اخلاقی براساس بنیان هایی هستی شناختی، معرفت شناختی، ارزش شناختی، انسان شناختی و الهیاتی شکل گرفته است و در هر نظام اخلاقی، دست کم شش عنصر نظریة ارزش، اصول مبنایی، قواعد اخلاقی، بیان عوامل انگیزشی، بیان ضمانت اجرا و توجیه نظام اخلاقی مشاهده می شود. با توجه به این تبیین، علم اخلاق و پژوهش های اخلاقی در مسیر تبیین نظام اخلاقی، به سه عرصة اخلاق توصیفی، که به توصیف نظام های اخلاقی می پردازد؛ اخلاق هنجاری، که در مقام کشف و یا تأسیس نظام اخلاقی است، و فرا اخلاق، که پژوهش های عقلانی و فلسفی است، در حوزة حقایق، مفاهیم، احکام و گزاره های اخلاقی تقسیم می شود.
داوریهای جامعه شناسی در دین
منبع:
کیان ۱۳۷۱ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
کاوشی در گوهر ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: