فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
تاریخ و سیاست : ضرورت بازاندیشی نقش سیاست در تحولات آینده جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
رویارویی پیوسته و فراگیری که حیات انسانی را در دوره جدید، صورت بخشیده این پرسش را بار دیگر با جدّیت مطرح نموده است که رابطه کارگزاری انسان با وقوع گریزناپذیر حوادث چگونه است؟ در واقع آنچه که رخ نموده و مینماید و کلیه عواملی که در متن و فضای حیات انسانی وجود دارند، آیا بیانگر فاعلیت انسان در ساختن و پرداختن تحولات جوامع هستند یا خیر؟ آیا تاریخ، قتلگاه ارادههای آدمیان است و یا عرصه و پهنه تجلی ارادهها؟ به نظر میرسد اگر بخواهیم سیاست را فراتر از تنظیم روابط میان انسانها و مجتمعهای انسانی درک نماییم و تاریخ را چیزی جر ترتیب و توالی رویدادها بدانیم؛ در این صورت نیازمند نظرگاهی انتقادی در خصوص رابطه تاریخ و سیاست و به عبارتی نقش اراده آدمیان در تحولات جوامع خویش هستیم. چنین افق و نظر گاهی تنها با مدد وحی و آموزههای ادیان الاهی قابل دسترسی است که حکیمانه، هم سرنوشت و هم اراده را در چارچوبی قابل ادراک و عبرت آموز آموزش میدهند. مروری بر آرای متفکرانی چون ماکیاولی، مونتسکیو، کنت، مارکس و فوکو نیز نشان میدهد که رابطه تاریخ و سیاست نیازمند بازاندیشی در پرتو روشنگریهای دین (الاهی) میباشد.
نظام شناخت عقلانی تاریخ (جستارهایی در نسبت حکمت آرمانخواهی و عقل گرایی تاریخ با دانش ها و پنداشته های انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۶۰
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر تأثیر و جایگاه عقل در اخلاق از منظر هیوم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک و تأویل از نگاه علامه طباطبایی و مارتین هایدگر (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات حکمت نوصدرایی
بررسی مفهوم صورت و رابطه آن با تعریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این بحث تعریف حقیقی است. این مقاله تحلیلی است مبتنی بر کتاب زتا در مابعدالطبیعه ارسطو که چیستی اشیاء را مورد بررسی قرار میدهد و میکوشد نشان دهد که شناخت حقیقت اشیاء یعنی ذاتیات شئ موجود که مراد از آن جنس و فصل است، دشوار است؛ و بیان میکند که جنس نقش ماده را ایفا میکند و فصل نقش صورت را. بهاینسان جنس بهمثابه ماده است و فصل بهمثابه صورت. علاوه براین، در این مقاله رابطه صورت به عنوان معقول نخستین با صورت محض، و رابطه نوع با صورت محض به این معنا که یک نوع این همانی میان آن دو ـ یعنی نوع و صورت محض ـ وجود دارد؛ هرچند که نوع غیر از صورت محض است. همچنین رابطه صورت با وحدت، بحث میشود. سرانجام نشان داده میشود که تعاریف برای صورت به عنوان معقول نخستین است یعنی تعریف کلی است.
مابعدالطبیعه در فلسفه نقادی کانت: طرد و تمنّا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با فرض این مسأله که دغدغه اصلی ـ یا یکی از دغدغه های ـ کانت در طرح و عرضه «فلسفه نقادی» ناظر به مسأله «مابعدالطبیعه» بوده و از اینرو بخش عمده کتاب «نقد عقل محض» و «تمهیدات» به بررسی مبادی، ساختار، روش، موضوعات و ساختار مابعدالطبیعه اختصاص یافته است؛ می توان پرسید که آیا طرح نظری فیلسوف کونیگزبرگ برای تأسیس آنچه وی «مابعدالطبیعه مابعدالطبیعه» نامیده بود، محقق گردید، یا خیر و آیا اخلاف معنوی او ایده آلیسم آلمانی و بهطور کلی جریان فلسفه اروپایی در دویست سال اخیر به چنین طرحی اقبال نشان دادند، یا خیر؟ از همه اینها گذشته، آیا فلسفه کانت می توانست خود را از روح و جوهره متافیزیک غربی و نگاه سوبژکتیو آن خلاصی بخشد؟ ظاهراً تمایز میان «عقل» و «فاهمه» و به دنبال آن «نفس الامر» و «پدیدار» می توانست موّدی به تأسیس مابعدالطبیعه ای موافق رأی کانت باشد، اما نتیجه این امر و نیز پاسخ به سؤالات مذکور را می توان با ملاحظه و تأمل در کمتر از یک قرن تحولات فلسفی پس از او ملاحظه کرد.
علم و دین در جهان اسلام
مبانی فلسفی نظریه عدالت رالز
حوزههای تخصصی:
پیوند میان عدالت و آزادی یکی از مسائلی است که فیلسوفان سیاسی همواره خود را با آن مواجه دیده اند و تلاش کرده اند تا راه حل مناسبی برای آن بیابند.پرسش اساسی این است که چگونه می توان ضمن آزادی افراد،زمینه عادلانه و برابر استفاده از منابع ،درآمدها و فرصت های لازم جهت پرورش استعدادها را برای آحاد جامعه فراهم کرد. رالز با انتشار کتاب نظریه عدالت خود،مدعی شد که این دو مولفه مهم اندیشه سیاسی (یعنی عدالت و آزادی)نه تنها تعارضی با یکدیگر ندارندبلکه تنها با لحاظ کردن هر دوی آن ها درنظریه ای موجه و سازگار است که می توان امیدوار به تامین آن ها در جامعه بود.او به خصوص درمقاله عدالت به عنوان انصاف،تلاش می کند تا اصولی از عدالت را معرفی کند که در برگیرنده ائتلافی سازمنداز این دو مولفه مهم باشد.به اعتراف غالب مفسرین ،انتشارکتاب و مقاله مذکور جان دوباره ای به فلسفه سیاسی درقرن بیستم بخشید. مقاله حاضر با وارسی مبانی فلسفی نظریه عدالت رالز،به معرفی وتبیین روشنی از ابعاد مختلف این نظریه می پردازد.
از دل بپرس
محافظه کاری چیست؟
اخلاق زیستی و حوزه هایش (درآمدی فلسفی بر اخلاق زیستی)
حوزههای تخصصی: