فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
بررسی نقش های جنسیتی در خاله سوسکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش های جنسیتی و چگونگی القای آن ها به مخاطب، جایگاه اختصاص یافته به زنان از سوی نظام مردسالار، نقش های همسر و دختر، نگاه مرد و رابطه ی زن و طبیعت در داستان خاله سوسکه از قصّه های صبحی است. شیوه ی پژوهش بر اساس تمایز جنس و جنسیت و در چارچوب نظریه ی فمنیسم (زن گرا) است. به غیر از اشاره های بسیار مختصر در سه کتاب، تاکنون درباره ی این داستان نوشتاری پژوهشی انجام نگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، گفتمان مردسالار در ساختن عناصر زیر نقش مهمی دارد: ساختن نقش های جنسیتی و ارزش ها و ملاک های مرتبط با آن ها؛ ارائه و القای آن ها به مخاطب از راه های گوناگون از جمله ادبیات کودک. گفتنی است موارد پیش گفته، نظام مردسالاری را در نظام اجتماعی فرهنگی تقویت می کند
پژوهشی نو درباره کلیله و دمنه
حوزههای تخصصی:
تصویر حرفی رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن خفاجه ادیب و شاعر اندلسی و ملقب به «صنوبری اندلس» است. از آنجا که اغلب موضوعات شعری به گونه ای به «وصف» برمی گردد و او سرآمد شاعران وصف سراست، پس باید او را از بزرگ ترین شاعران ادب عربی به شمار آورد. بررسی علل موفقیت او در فن وصف و رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه می تواند روش و اسلوبی خاص در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
«تصویر حرفی» اصطلاحی است که بر دقیق ترین وصفیات و بهترین و زیباترین قصاید وصفی دلالت می کند. بر این اساس می توان قصاید وصفی را به تابلویی نقاشی مبدل نمود؛ و هر اندازه این تبدیل و بازپردازی دقیق تر باشد، قصیده وصفی هم به همان میزان زیباتر است. مقاله حاضر پس از بررسی اجمالی موضوع وصف، به عناصر گفتمان تصویرساز و عناصر مولد وصف خواهد پرداخت.
حرکت و جنبش در غزل های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راز و رمز و افسون غزل های مولوی که عبارت از عینیت بخشیدن به مفهوم "حرکت" در کلیات شمس است، موضوع بحث این جستار می باشد. کلیات شمس تبریزی یکپارچه شور و هیجان و در مفهومی کلی، سرشار از حرکت و زندگی است. در این جستار با ژرف نگری در "غزلیات مولوی"، با آوردن شاهد مثال هایی، مولانا به عنوان فیلسوفی خوش بین و عمل گرا مطرح می شود. در راستای نمود مفهوم حرکت، به صورت مثالی "فناناپذیری و تولد دوباره" در روانشناسی یونگ؛ و نیز به باورمندی به جاندار انگاری (آنیمیسم) در علم اسطوره شناسی؛ و از نظر هنر زبانی در نقد فرمالیستی، به کاربرد واژه هایی که بر مفهوم حرکت در غزلیات در کلیات شمس، دلالت دارند استناد می شود.حرکت و هستی تنها مفهوم مادی و دنیوی ندارد، مولوی حرکتی معنوی درون و روح انسان آغاز می گردد، مطرح می کند. تحقق این حرکت درونی و معنوی به یاری "پیر" طریقت انجام می گیرد که در روانشناسی یونگ با عنوان کهن نمونه "پیر" مطرح شده است. در برهه ای از زندگی مولانا، شمس تبریزی همان پیر طریقت است که تاثیر وی در تعالی و سیر معنوی مولوی در همه جای غزلیات بازتاب و نمودی آشکار دارد.
سعدی و لافونتن
بن مایه های رمانتیکی شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم در ایران حاصل شرایط سیاسی اجتماعی خاصی بود، که متعاقب اوج گیری چالش میان جلوه های گوناگون سنت، تجدد و بحران برخاسته از آن بود. نیما یوشیج، بنیان گذار شعر نو از جمله شاعرانی است که در فضای رمانتیک طبع آزمایی کرده است و بن مایه های رمانتیسم در شعر او تا به جایی است که نمی توان آن را از اشعار نیما جدا کرد. رمانتیسم نیما حد فاصل رمانتیسم ناسیونالیستی مشروطه و رمانتیسم احساساتی عصر پس از اوست.
شعر او بی گمان، تبلور عاطفه ی انسانی و اندیشه های اجتماعی است. دید شاعرانه ی نیما او را به افق هایی بسیار دور می کشاند، طبیعت با او همدردی می کند و او به واسطه ی تخیل و با استفاده از عناصر طبیعت گاه عصر ظلم زده ی جامعه و گاه ایده هایش را به تصویر می کشد. مضامین اشعار او ترکیبی است از عشق، طبیعت، امید، یاس، انسان محوری، تقریر دردهای اجتماعی و ظلم ستیزی، که همگی نشان از حساسیت رمانتیکی او دارد.
بیدل و بیدل شناسی
حوزههای تخصصی:
اثرپذیری پنهان حافظ از قرآن کریم در غزل پنجم دیوان او
حوزههای تخصصی:
تاثیر قرآن بر اشعار حافظ از زوایای مختلف از قبیل اقتباس الفاظ و مضامین، شبیه سازی ساختار و اسلوب های بیانی، بدیهی به نظر می رسد. بهره مندی حافظ از کلام بی همتا و آسمانی قرآن، به صورت پنهان و ناشناخته، رمزآلود و تاویل بردار و ایهام آور و چند کاربردی، سخن وی را در میان سخنان بشری، رنگی هنری بخشیده است. به نظر می رسد داستان موسی و عبد (خضر) در سوره کهف، الگو و مبنای حافظ در سرایش غزل پنجم دیوان (دل می رود...)، قرار گرفته است و حافظ آگاهانه و با هنرمندی تمام عیار خود، طرح، نقشه، مواد و مصالح اولیه این غزل را از داستان مذکور گرفته و با ساختاری شعری و هنری در پی بیان معانی مختلف بر آمده و داستان مذکور را به زبان شعرفارسی بازآفرینی کرده است. حضور واژه ها، عناصر، رمزها و نشانه های متعدد در متن غزل مذکور ـ در کنار ظرفیت پذیرش تعابیر و دریافت های متداول حافظ شناسان ـ ما را به داستان موسی و عبد در قرآن کریم رهنمون می کند. آشکارشدن راز پنهان، کشتی شکسته، دیدار آشنا، درویش بی نوا، کوشش در راه عیش، به خود نپوشیدن، به می آلودن، عذرخواهی، هات و...، بی واسطه و باواسطه، نمادها، نشانه ها و روابطی است که نویسندگان در این مقاله، در صدد تطبیق آنها بر فضا، ساختار و مضامین آیات 62 تا 82 سوره کهف می باشند.
فرآیند فردیت در داستان رستم و سهراب بر پایة شخصیت سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان رستم و سهراب یکی از زیباترین داستان های تراژیک شاهنامة فردوسی است که تاکنون با رویکردهای گوناگون هدف پژوهش قرار گرفته است. شخصیت سهراب در این داستان به منزلة قهرمان جست وجوگر/ قربانی، محور کنش های داستانی است. جست وجوی بی فرجام او برای یافتن پدر که با الگوی رشد برای دستیابی به خویشتن/ فردیت در اندیشة یونگ قابل تطبیق است از ظرفیت فراوانی برای بررسی و تحلیل روان شناختی برخوردار است. در این مقاله نویسندگان با رویکردی تحلیلی به بررسی الگوی جست وجوی فردیت، برپایة نظریة فرآیند فردیت یونگ و چگونگی تطبیق این الگو با این داستان می پردازند و همچنین با تحلیل کنش های شخصیت سهراب و دیگر شخصیت های داستان برمبنای کهن الگوهای نقاب، سایه، آنیما، پیر خردمند و خویشتن، چگونگی پیمودن فرآیند فردیت در سهراب و علت ها و عوامل به انجام نرسیدن این فرآیند در آنها را به منزلة مسائل اصلی پژوهش تحت بررسی قرار می دهند. یافته ها نشان می دهد که داستان سهراب و سفر او به ایران در جست وجوی رستم، قابلیت تطبیق با کهن الگوی فرآیند فردیت یونگ را دارد. بررسی چگونگی این تطبیق نشان می دهد که سهراب در این مسیر با کهن الگوهای نقاب، سایه، آنیما، پیرخردمند و خویشتن روبه رو می شود، اما به دلیل غلبة نقاب، سایه و آنیمای منفی و عدم درک و دریافت پیام های آنیمای مثبت و پیر خردمند قادر به انجام فرآیند فردیت و دستیابی به پدر/ خویشتن/ تمامیت نیست.
ساخت واژه افعال شاید و باید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامهای مشاوره ای حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هنر ملی، قومی و اصلی ما ایرانیان شعر بوده و از میان احتمالاً حدود ده هزار شاعر در دوران بیش از هزار سال ده تن بخاطر نحوه کارشان نابغه نامیده شدند فردوسی، خیام، نظامی، سنایی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ از آن جمله اند. در حافظ سه عنصر تشکیل دهنده نبوغ وجود دارد: عقل پخته و کامل، شور و شیدایی بسیار و سختکوشی خارق العاده. عقل او در اعتدال و انتخاب درست و دقیق راهش که شعر غنایی-تغزلی است، جلوه گر می شود. با توجه به سه عنصر فوق الذکر شباهتهای اشعار حافظ با مفاهیم مشاوره و زمینه کاربردی آن تبیین شده است.
بررسی عارضه نارسا خوانی در درس زبان فارسی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نارسا خوانی (dyslexia) که یکی از مهم ترین اختلالات یادگیری زبان مادری در کودکان به شمار می رود اکنون به یک دغدغه ملی در کشورهای پیشرفته و به ویژه در اتحادیه اروپا تبدیل شده است. آمار موجود در این زمینه نشان می دهد بیش از 25 میلیون کودک در اروپا نارساخوان هستند. این آمار در آمریکا تا 15 درصد جمعیت دانش آموزی آن کشور را در بر می گیرد. در ایران آمار دقیقی از میزان نارساخوانی وجود ندارد. به همین دلیل تصویر روشنی از تبعات آموزشی، اجتماعی و فرهنگی این عارضه یادگیری در دست نیست. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش سعی شده دانش آموزان پایه های اول و سوم 3 مدرسه ابتدایی مورد آزمایشهای نارساخوانی قرار گیرند. نتایج پژوهش نشان می دهد این عارضه پدیده ای جدی در نظام آموزش ابتدایی کشور است.
نقد و بررسی داستان های «روح کوچک و خورشید» و «روح کوچک و زمین» اثر «نیل دونالد والش» گمانه های بی سرانجام و غیر داستانی
حوزههای تخصصی:
ساختار صدا در داستان های مندنی پور: نقش زاویه دید در صدای داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، داستان پژوهان نوین درباره ی کارکرد «صدا» در روایت، دیدگاه های گوناگونی دارند. بیش تر این دیدگاه ها بر پایه ی نظریات باختین شکل گرفته است. به باور باختین، ساختار زبان «گفت وگویی» است که در آن، گوینده و شنونده دارای رابطه ای هستند که این رابطه ، در متن شکل می گیرد.فرایند زبان که در کم ترین شکل آن، دو نفر وجود دارند، هویت فردی ما را شکل می دهد. گفت-وگوهایی که هویت و هستی ما را شکل می بخشند، به دنبالِ گوناگونی صدا به وجود می آیند. صداها می توانند پاسخ گوی نیاز ما بر شناخت خویش باشند و گاه حتی می توانند شخصیت ما را دگرگون کنند.در این نوشتار، با استفاده از فن تحلیل اطلاعات، بر اساس تئوری باختین در باره ی صدا، در داستان های شهریار مندنی پور، از داستان نویسان به نام معاصر، شکل گرفته است. این گزارش به بررسی داستان هایی می پردازد که از سال 1371 تا سال 1382 نوشته شده و دربرگیرنده ی 31 داستان است. پیش پندار و فرض نخستین، آن است که شهریار مندنی پور در ایجاد صدا در داستان، موفق عمل نکرده است. این جستار برای کشف علل آن شکل گرفته است و در کندوکاو آن ها دریافته است که گزینش زاویه دید نقشی بنیادی در این زمینه داشته است. بر این پایه، این جستار زاویه دیدهای به کار رفته در داستان های شهریار مندنی پور را بررسیده و در پی آن می کوشد نشان دهد که چگونه گزینش زاویه دید، متن را به «تک گویی» یا «چند صدایی» سوق می دهد.در پیوند با این امر، بخشی را به تفاوت میان گفت وگوDialogue) ) و گزارهProposition) ) اختصاص داده؛ سپس با تکیه بر داستان های مندنی پور، ویژگی ها و نمایه هایی از چندصدایی و تک-گوییMonologue) ) نمایانده می گردد.
صدای پا
نمونه هایی از لطیفه های نبوی در متون ادبی
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که پیامبر اکرم (ص) با وجود «ما خطب به» بودن قرآن مجید و با وصف «ما ینطق عن الهوی» و «انک لعلی خلق عظیم» آیا سخنان لطیفه آمیز می گفتند؟ اگر این گونه است، لطیفه های آن حضرت شامل چه نوع لطیفه هایی است؟ بیشتر کدام عناصر را به کار برده اند؟ آیا برای لطیفه محدودیت هایی هم قایل بوده اند؟ این پژوهش نشان می دهد پیامبر اکرم (ص) گهگاه مزاح می کردند و لطیفه می گفتند. اما هرگز از محدوده اخلاق خارج نمی شدند. سخنان لطیفه آمیز آن حضرت دو دسته اند: دسته اول لطیفه های حکیمانه است؛ دسته دوم لطیفه های عام که پیچیدگی کمتری دارد. لطیفه های عام، به دو نوع موقعیتی و عبارتی تقسیم می شوند. لطیفه های عبارتی شامل بلاغت های زبانی مانند ایهام، ایجاز، ایجاد شگفتی زبانی و رفتاری، تضاد و تناقض (در مفهوم صنعت ادبی) است. همچنین بخشی از لطیفه ها، لطیفه های تعلیمی است. لطیفه های نبوی بیشتر از نوع زبانی و عبارتی است و نشانه ها و نمادهای طنز که در آنها تحقیر و توهین به دیگران باشد، در آنها دیده نمی شود. اما از آنجا که اصطلاح طنز گاهی در حوزه های تحقیر و توهین افراد یا مسایل اجتماعی جولان می دهد و ساحت حضرت ختمی مرتبت از آن مبراست؛ از سوی دیگر، تاکنون کسی در نام گذاری اینگونه سخنان آن بزرگوار اقدام نکرده است. نگارنده برای حفظ ادب شرعی همه انواع ملاحت های زبانی و لطایف نبوی را با اصطلاح «لطیفه» نام گذاری کرده است.
"
حباب خانه به دوش (طرحی نو در طبقه بندی عناصر مضمون ساز دیوان صائب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صائب با هنر بی نظیر خویش، پیکره شعر را با تار و پود مضمون و ایهام و تشبیه و استعاره و مراعات النظیر چنان درهم می بافد و می تند که هوش هر خواننده ای را از سر می برد، چنان که بی اختیار به ایجاز و اعجاز کلامی و مضمون پردازی شاعر اقرار می کند. در ذهن صائب، همه چیز و همه حالات و همه موجودات، دست مایه مضمون آفرینی است. او بر این باور از هر آنچه دیده و شنیده، مضمون تراشیده و آن را در هاله و طیفی از مضامین گوناگون و بکر و نامکرر بازسازی و بازپروری کرده و به خواننده خود ارایه داده است. اشعار و ابیات صائب تنها در حیطه جفت های گردان سرگردان نیست، بلکه در دامنه و افقی وسیع پا از مرز دوتا بودن بیرون می نهد و تا افق پنج و شش عنصری هم پیش می رود. هدف در این مقاله، ارایه یک الگوی منظم و مرتب و منسجم و جامع، در مجموعه اشعار صائب به عنوان شاعر تمام عیارِ سبک هندی و نمونه بارز و شناخته شده مضمون آفرینی است تا با سرمشق قراردادن این الگو، بتوان یک طرح و معیار کاملا علمی برای طبقه بندی عناصرِ مضمون سازِ اشعار شاعران دیگر ارایه نمود.
شکل ذهنی در شعر
حوزههای تخصصی: