در این مقاله، به بررسی لحن ها و ابزارهای ایجاد لحن در شاهنامه پرداخته ایم. این لحن ها در زمان ها و شرایط و مکان های مختلف و در مواجهه با مخاطب های مختلف و در جایگاه های مختلف، متمایز هستند. در این بررسی، به انواع لحن ها رسیدیم؛ معمولا دو لحن، همزمان با هم به کار رفته و گاهی نیز به بیش از دو لحن در یک گفتار برمی خوریم. گاهی گفتارِ یک شخصیت، با اینکه طولانی بود، تا آخر، تنها با یک یا دو لحن همراه بود. گاهی نیز گفتاری کوتاه بود ولی لحن تغییر می کرد؛ مثلا ابتدای گفتار، پرخاشگرانه بود ولی در ادامه، مهربانانه سخن می گفت و همین تغییرات بی شمار لحن ها و انواع گوناگون آن در شاهنامه، سبب می شود که طولانی بودن ابیاتِ این شاهکار عظیم، ملال آور نشود و با هنر فردوسی، حتی گاهی مخاطب آن چنان تحت تاثیر لحن گفتار، قرار بگیرد که ناخودآگاه حالت چهره و نوع خواندنش تغییر کرده و با آن شخصیت هم ذات پنداری کند.
فقر یکی از مهم ترین مراحل سیر و سلوک عرفانی است. سالک در این مرحله با نفی ماسوی الله و اظهار نیازمندی محض به آستان غنی مطلق، به فنای فی الله دست می یابد که غایت عرفان است. افزون بر حقیقت فقر، رسم فقر نیز با تأثیر از قرآن کریم و روایات به سبب اهمیتی که در هدایت انسان و دوری او از انحرافات دارد بارها در سخنان مشایخ و متون متصوفه مطرح شده است که بیان کننده اهمیت این موضوع در سیر و سلوک و رسیدن به آستان الهی است. نگارنده در این مقاله با شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر متون منثور عرفانی تا قرن هفتم می کوشد با پاسخ دادن به این پرسش که مشایخ و نویسندگان متون عرفانی درباره رسم فقر چه دیدگاه هایی دارند و نظر ایشان درباره برتری فقر بر غنا یا تقدم غنا بر فقر در سلوک الی الله چیست؟ ثابت کند توجه به رسم فقر و ثمرات و شرایط آن، لازمه سیر و سلوک و رسیدن به حق است. پرداختن به این موضوع همراه با تأکید بر اهمیت فقر و استغنای عرفانی در منابع وحیانی، سخنان مشایخ و عارفان و دیدگاه های ایشان درباره رسم فقر، خود تأییدکننده این موضوع است. همچنین توجه به دوگانگی مفهوم فقر در متون عرفانی و اهمیت هر دو مفهوم آن در سیر و سلوک، به درک صحیح تری از اصطلاح فقر در این متون و دیدگاه های مشایخ می انجامد.
آذرکیوان، مؤسس مکتب آذرکیوان و از اهالی فارس است؛ او در میانسالی به هند و به شهر پتنه مهاجرت کرد و تاپایان عمر در آنجا ماند. از آذرکیوان و شاگردان او تعدادی کتاب به دست ما رسیده است که ما را با اعتقادات ایشان آشنا می کند؛ اما در همین کتاب ها به ویژه در دبستان مذاهب و شارستان چهارچمن ، از متون دیگری نام برده می شود که همگی دربردارنده عقاید و باورهای آذریان است و احتمالاً تعدادی از آنها مفقود شده اند. در این مقاله فهرستی از کتاب های گمشده مکتب آذرکیوان و مضمون آنها ارائه می شود. معرفی این کتب و مطالبی که در آنها آمده است، جز آن که به شناخت باورهای آذریان کمک می رساند، این فایده را نیز دارد که شاید بتوان نسخه ای از آنها را در یکی از کتابخانه های هند یا ایران و یا در میان برگه های دستنویس های دیگر شناسایی کرد.
بدن دارای ابعاد اجتماعی و فرهنگی است و ساختارهای اجتماعی در آن تجسد یافته است. پیکرینگی قهرمانان اسطوره در تاریخ اساطیری، نمایانگر جنبه های اجتماعی و طبقاتی بدن در دوره پیشاتاریخی است. در این جستار بنیادی- نظری، با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و با استفاده از شیوه سندکاوی و منابع کتابخانه ای، بدن اسطوره ای در شاهنامه ، با مطالعه موردی بدن خاندان سام، از منظر جامعه شناسی تحلیل شده و این نتایج به دست آمده است: 1- طبقه ارتشتاران، عمدتاً دارای بدن غیرآیینی هستند و بدن اجتماعی آنان در قالب بدن فرزندانشان تداوم می یابد. 2- بدن در خاندان سام، جنبه طبقاتی دارد و از دو مسیر عرفان گرایی و ظهور بدن بیرونی، به امورِ جامعه و جمعیت ها می پردازد. جلوه بیرونی و مادی بدن اجتماعی این خاندان، با مشارکت سام در مناسبات قدرت در پایان دوره فریدون آغاز می شود و 3- سه گانه سام، زال و رستم نمود برجسته ای در مناسبات اجتماعی و فرهنگی ایرانیان داشته اند و براساس سلوک بدنی آنان می توان آنان را در زمره اسطوره قهرمانان رستگاری دسته بندی کرد.