فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰٬۵۶۱ تا ۴۰٬۵۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
گزارشی از نکوداشت محمد رضا بایرامی در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان
حوزههای تخصصی:
دو ترانه از دو قبیله آفریقایی
منبع:
شعر پاییز ۱۳۷۶ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
تحلیل عوامل ناشاعرانگی ها در شعر منثور شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
217 - 240
حوزههای تخصصی:
احمد شاملو نماینده ی اصلی شعر منثور در ادبیات معاصر ایران است. درباره ی وجوه مختلف شعری او در این قالب، مقاله ها و نقدهای بسیاری نوشته شده است. بیشتر نگاه منتقدان معطوف بر بازنمایی شعر منثور از آینه ی شعر این شاعر بوده است؛ بنابراین برجستگی ها و نقاط قوت او بیشتر بررسی شده است و بر نقاط ضعف شاعری او در مراحل چندگانه ای که برای رسیدن به قله ی شعر منثور پیموده، به جز در نمونه هایی معدود و به صورت گذرا، کمتر نگاه افکنده اند. به نحوی که هیچ مقاله ای تا امروز به صورت مستقل و علمی رد ناشاعرانگی ها را در شعر شاملو پی نگرفته است. در این مقاله کوشیده شده است عواملی چون تبدیل شعر به داستان گونه، نثرنوشته، نمایشنامه ی کم مایه، خطابه، گزارش واره و قطعه ی ادبی و همچنین گرفتارشدن در چنبره ی مفهوم گرایی صرف و فرافکنی که موجب لغزش های شعر شاملو از شعریت به ناشاعرانگی شده، بررسی شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است که در آن هشت عامل از عوامل ناشاعرانگی در شعر این شاعر بررسی شده است.
مهاجرت پارسیان به هندوستان 5
منبع:
ارمغان ۱۳۳۰ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
بیاد مشفق ضرغام
حوزههای تخصصی:
تعامل امیر سیف الدوله حمدانی با شعرا و پیامدهای فکری و فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
169 - 188
حوزههای تخصصی:
امیر سیف الدوله حمدانی (حک: 355-333ق)، موسس حکومت حمدانیان در حلب، که دربار وی محل تجمع شعرا و ادبا بود، در زمره افراد موثر در شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی در قرن چهارم می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه منابع تاریخی و ادبی با هدف واکاوی چگونگی و پیامدهای تعامل و ارتباط شعرا با سیف الدوله در جستجوی پاسخ به این سوال است که چه عواملی در تجمع شعرا در شهر حلب و دربار امیر حمدانی موثر بوده است و این حضور و تعامل چه پیامدهایی در زمینه علمی و ارتقاء فکری و فرهنگی داشته است؟ در دوره ضعف و فترت خلافت عباسی سیر شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی با پویایی حکومت های مستقل و نیمه مستقل از جمله حمدانیان ادامه یافت که در این بین امیر سیف الدوله حمدانی با ایجاد فضای امن، آزادی بیان، حمایت مادی و معنوی و کرم و بخشش بی نظیر زمینه حضور شعرای زیادی را در دربار خود فراهم کرد که این حضور علاوه بر مدح امیر توسط شعرا، پیامدهای مختلف فکری و فرهنگی داشته است که می توان به خلق آثار علمی و ادبی، تقویت روحیه حماسی و مقاومت در مقابل تهاجم روم، ترویج باورهای شیعی و بیان حقانیت اهل بیت و نقد دستگاه خلافت اموی و عباسی اشاره کرد.
بررسی سیمای معشوق در شعر طاهربگ جاف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات غنایی، یکی از گونه های ادبی است که بیانگر احساسات و عواطف شخصی شاعر است و معادل قدیم آن کلمه غزل است. موضوع اصلی غزل، بیان احساسات و عواطف و ذکر جمال و کمال محبوب و معشوق و شکایت از بخت و روزگار است و به دو نوع جسمانی( عاشقانه) و روحانی( عرفانی) تقسیم می شود. ادبیات و زبان های مختلف سرشار از بیان این احساسات و عواطف در قالب شعر می باشد. ادبیات غنی کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زنده و پویای دنیا شاهد بیان این احساسات است. یکی از این شاعران، طاهربگ جاف، شاعر اهل سلیمانیه عراق، است که در شعر خویش توجه خاصی به محبوب و معشوق زمینی داشته و به توصیف زیبایی وی پرداخته است. طاهربگ در قسمت دیگری از اشعارش به بیان سختی عشق، شکایت از محبوب، هجران محبوب و نیز درخواست مهر از وی اشاراتی نموده است. مقاله حاضر برآن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از قسمت کردیِ دیوان اشعار طاهربگ جاف به بررسی و تبیین سیمای معشوق در شعر وی بپردازد.
کارکردهای کمال الدین بهزاد با توجه به نگاره های وی در دوره تیموری بر اساس گفتمان روایی ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هروایت هنری از جمله هنر نگارگری که توسط روایت گران آفریده می شوند، شامل مجموعه ای از گفته هایی است که در طی روایت به آن ها هویت داده می شود و صدایی از درون دنیای نگاره ها که متعلق به نگارگر است، آن ها را برای دنیای بیرون نقل می کنند. نگارگر برای انتقال ذهن هدفمند خود از بیرون و درون نگاره ها از انواع زاویه ی دید برای روایت داستان، برخورداری جسته است؛ همچنین با توجه به راویتگر بودن خود، در سیر روایت پردازی نقش هایی را عهده دارد که شامل: کارکردهای (بازنمایی، کنترلی و تفسیری) است. پژوهش حاضر، در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست، نگارگر بر اساس گفتمان روایی ژپ لینت ولت از چه کارکردهای در نگاره های خود، درمواجهه با مخاطب برخوردار است؟ کدام کارکرد بر کارکردهای دیگر می چربد؟ تأثیرکارکرد غالب در نگاره ها چگونه است؟ پژوهش حاضر با بررسی و مطالعات کتابخانه ایی بین رشته ایی ادبیات و هنر باستانی به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است برای پاسخ به پرسش های فوق با بررسی نگاره هایِ اثر کمال الدین بهزاد هراتی در دوره تیموریان، به این نتیجه می رسد در عمل روایت پردازی توسط نگارگر، کارکرد تفسیری بر کارکردهای دیگر غلبه دارد و دلیل آن را نیز می توان جنبه ی اخلاقی و تعلیمی بودن آن آثار دانست که بر ژانر محتوای تصویر، بسیار تأثیرگذار است و نگارگر از طریق کارکردها و مسئولیت های خود، مخاطب را به جنبه ی اخلاقی و تعلیمی بودن نگاره ها سوق می دهد.
دایرة المعارف فارسی
حوزههای تخصصی:
تاملی در کلام
حوزههای تخصصی:
بررسی شیوه اعمال قدرتِ مبهم و استعاری در نمایشنامه قوی تراثرآگوست استریندبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
87 - 106
حوزههای تخصصی:
برخی از آثار ادبی، علیرغم ظاهر ساده و حجم کم، به قدری پر محتوا بوده و درونمایه قوی دارند که در معادلات فلسفی بزرگ ترین فیلسوفان دوره معاصر نیز می گنجند. نمایش قوی تر اثر یوهان استریندبرگ از این قاعده مستثنی نیست. هدف اصلی این مقاله پس از بازتعریف ابهام، فراتر از تعریف امپسونی و استعاره، گسترده تر از معنای دریدایی آن، با تکیه بر فرایند ناگزیر فراخواندن، فروهشتن و انتساب، کشف چگونگی اعمال قدرت نویسنده، و نقش او در خلق اثر- که خود خوانشی از دنیای پیرامون اثر است- و همچنین شیوه اعمال قدرت خواننده در درک و تفسیر متن- که خود بازنویسی اثر از دیدگاهی متفاوت است- می باشد و در این راه چهارچوبی کلی را که فوکو در بررسی قدرت و گفتمان ارائه نموده است، مبنای کار قرار می دهد. پس از یافتن ارتباط ابهام و استعاره با یکدیگر، به کشف نقش این دو در اعمال قدرت یا جلوگیری از آن و در نهایت رابطه این مفاهیم با ادبیات، خلق و خوانش این اثر ادبی پرداخته می شود. پاسخ به این سوال که ابهام و استعاره چه نقشی در تولید و اعمال قدرت یا جلوگیری از آن دارند هدف اصلی این کار پژوهشی است. در دنیای متن، همچون دنیای فرامتن، عرصه ابهام و استعاره سازی و در نتیجه میدان جنگ اراده ها، غرایز، منافع و استعاره های گوناگون و جنگ استعاره ها گاهی با روش های مسالمت آمیز به نوعی صلح یا آتش بس موقت می انجامند امّا در صورتی که چنین روش هایی به نتیجه نرسند، تنها خشونت برهنه زور می تواند استعاره ای را به نفع استعاره ای دیگر ناحق و باطل جلوه دهد. با توجه به اینکه روش تحقیق در این مقاله کیفی است، خوانش جزءبه جزء متن، گزینش برخی کلمات و اجزای تشکیل دهنده متن بر اساس رویکردی که در پیش گرفته شده است و توصیف کیفی داده ها عمده ی فعالیت ها را در پیاده کردن چهارچوب نظری تحقیق بر روی متن ادبی مورد مطالعه تشکیل می دهد.
Философская ментальность Востока в русской поэзии XIX века (ذهنیت فلسفی شرق در شعر روسی سده نوزده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز شاعران و نثرنویسان روسی نگرش های گوناگونی نسبت به شرق، به ویژه ایران داشته اند. انگیزه های آنها برای نگریستن به این جهان کاملاً متفاوت و میزان جذب شدنشان به این فرهنگ ناآشنا یکسان نبوده است. تاریخچه روابط ایران و روسیه ریشه در اعماق تاریخ دارد. متون تاریخی ای که به دست ما رسیده است، اسناد دیپلماتیک روس ها در ایران و نیز یادداشت های به جامانده از کسانی که در روسیه و ایران اقامت داشته اند، همه گواهی بر این ادعا هستند. باید اذعان داشت پیشرفت فرهنگ روسیه با پیشرفت فرهنگ جهانی همزمان بوده است. این مسأله موجب می شود به ضرورت توجه به روابط دوجانبه فرهنگی ِروسیه و ایران از دید ادبی و هنری آن پی ببریم. تأثیر ادبیات روسیه بر شرق، در دوران اخیر افزایش یافته است. اگر در گذشته، ایران تنها یک کشور شرقی مسلمان بود که در سده نوزدهم روابط تجاری و سیاسی پیچیده ای با روسیه داشت، امروز به عنوان سرزمینی با غنای عظیم و منحصر به فرد ادبیات ملی و فرهنگی نادر و ناآشنا برای اروپائیان معرفی شده است.
تحلیل گفتمانی بازنمایی اشعار عامه در داستان های طنزآمیز هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
۲۴۳-۲۷۶
حوزههای تخصصی:
یکی از نویسندگان حوزه کودک و نوجوان ایران، هوشنگ مرادی کرمانی است که بیش از دیگر نویسندگان به فرهنگ مردم در آثارش توجه آگاهانه داشته است. وی در بیشتر آثارش از انواع ادبیات عامه ازجمله اشعار عامه بهره گرفته است؛ به گونه ای که کاربرد اشعار عامه و طنز از ویژگی های مهم سبک این نویسنده است و بازتاب این اشعار در هر کدام از داستان های طنزآمیز وی نیز به گونه ای خاص است؛ با توجه به این امر در پژوهش حاضر بازنمایی اشعار عامه در شش اثر داستانی طنزآمیز هوشنگ مرادی کرمانی برمبنای نظریه تحلیل گفتمانی ون لیوون کانون توجه بوده و از روش توصیفی تحلیلی برای بررسی و تحلیل استفاده شده است. دیدگاه ون لیوون برپایه بررسی کنشگران اجتماعی شکل گرفته است. وی مؤلفه های مختلفی را برای بررسی این کنشگران ارائه می دهد. در این جستار با توجه مؤلفه های حذف و ذکر مشخص شد کنشگران اصلی اشعار عامه در آثار داستانی طنز هوشنگ مرادی کرمانی، معمولاً ذکر می شوند و در بیشتر موارد روستاییان کنشگر فعال هستند و افرادی با اصالت شهری بیشتر نقش پذیرنده و منفعل را دارند. همچنین کودکان و نوجوانان نیز معمولاً در نقش پذیرنده و منفعل ظاهر می شوند. زنان در برخی موارد نقش منفعل و در برخی موارد نقش فعال را بر دوش می کشند. مؤلفه تشخص زدایی و تشخص بخشی و تعیین ماهیت نیز در بازنمایی کنشگران اشعار عامه دیده می شود که تأکید نویسنده بر نقش روستاییان در حفظ اشعار عامه را نشان می دهد.
L’Etude Comparée des Destins de Key Khosrow dans le Livre Des Rois Et de Perceval dans les Romans du Graal(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Depuis le XIXe siècle, plusieurs auteurs ont envisagé une influence iranienne sur les romans de chevalerie de l’Europe médiévale, mais dans des études qui cèdent souvent aux spéculations et aux fantasmes. Le sujet est pourtant prometteur, et cet article se donne pour objectif d’illustrer par une comparaison précise, fondée sur des textes, entre les destins parallèles du chevalier Perceval, héros de plusieurs textes médiévaux (le Conte du Graal de Chrétien de Troyes, le Parzival de Wolfram von Eschenbach, la Troisième Continuation du Conte du Graal de Manessier, le Haut Livre du Graal), et du roi iranien Key Khosrow, figure majeure de la partie centrale du Livre des rois de Ferdowsi, achevé au début du XIe siècle. Les ressemblances frappantes entre les moments clés de leur existence racontée (leur lignage, leur jeunesse orpheline loin du monde, leurs qualités spirituelles et royales, les épreuves qu’ils traversent, leur consécration, leur relation au sacré) suggèrent, sinon des influences partielles des traditions iraniennes sur la littérature européenne médiévale, du moins l’origine commune – indo-européenne – de la culture sous-jacente à ces récits épiques.
فلسفه حافظ
حوزههای تخصصی:
«پس نوار چی شد؟»: خاطره ای کوتاه در لحظاتی با تمیمی
حوزههای تخصصی:
نقش عنصر «فضا سازی» در خلق محتوای حماسی در «هفت خان رستم» از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
47 - 64
حوزههای تخصصی:
در عرصه داستان نویسی معاصر، تحلیل آثار برمبنای عناصر داستان به منظورِ تعیین نوع ادبی اثر، شناخت و نقد متن و سنجش قدرت و هدف داستان پرداز بسیار رواج یافته است. اگر یکی از رموز جاودانه شدن شاهنامه ، قدرت فردوسی در داستان پردازی قلمداد شود، بررسی عناصر داستان در داستان های این منظومه، به منظور شناخت بیشترِ ویژگی های نوع ادبی حماسی ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش براساس داستان «هفت خان رستم» شاهنامه ، تأثیر یکی از مهم ترین عناصر سازنده داستان یعنی عنصر «فضاسازی» در انتقال فضای حاکم بر اثر و خلق محتوای حماسی و القای روح حماسی به مخاطب تبیین می شود. فردوسی در ماجرای «هفت خان رستم»، با بهره گیری از بن مایه تکرار شونده گذر پهلوان از هفت / چند خان در حماسه و اسطوره و با تکیه بر عنصر «خرق عادت» در قالب عوامل انسانی، عناصر طبیعی و امور جادویی، دلاوری های جهان پهلوان حماسه ملّی ایران را در مواجهه با بلایا به نمایش گذاشته و فضا و محتوایی متناسب با روح حماسی داستان خلق کرده است. وی در این داستان، به تأثیر عنصر بلاغی «تشبیه» در «فضاسازی» داستان و «اغراق» - جزء جدایی ناپذیر حماسه - در ایجاد محتوای حماسی نیز توجه داشته و از این عناصر در راستای رسیدن به هدفش به خوبی بهره برده است .
کتاب حکایات: یکی بود یکی نبود
منبع:
کاوه خرداد ۱۲۹۰ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی: