مطالب مرتبط با کلیدواژه

محتوای حماسی


۱.

نقش عنصر «فضا سازی» در خلق محتوای حماسی در «هفت خان رستم» از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان پردازی فضاسازی محتوای حماسی هفت خان رستم شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۶۱
در عرصه داستان نویسی معاصر، تحلیل آثار برمبنای عناصر داستان به منظورِ تعیین نوع ادبی اثر، شناخت و نقد متن و سنجش قدرت و هدف داستان پرداز بسیار رواج یافته است. اگر یکی از رموز جاودانه شدن شاهنامه ، قدرت فردوسی در داستان پردازی قلمداد شود، بررسی عناصر داستان در داستان های این منظومه، به منظور شناخت بیشترِ ویژگی های نوع ادبی حماسی ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش براساس داستان «هفت خان رستم» شاهنامه ، تأثیر یکی از مهم ترین عناصر سازنده داستان یعنی عنصر «فضاسازی» در انتقال فضای حاکم بر اثر و خلق محتوای حماسی و القای روح حماسی به مخاطب تبیین می شود. فردوسی در ماجرای «هفت خان رستم»، با بهره گیری از بن مایه تکرار شونده گذر پهلوان از هفت / چند خان در حماسه و اسطوره و با تکیه بر عنصر «خرق عادت» در قالب عوامل انسانی، عناصر طبیعی و امور جادویی، دلاوری های جهان پهلوان حماسه ملّی ایران را در مواجهه با بلایا به نمایش گذاشته و فضا و محتوایی متناسب با روح حماسی داستان خلق کرده است. وی در این داستان، به تأثیر عنصر بلاغی «تشبیه» در «فضاسازی» داستان و «اغراق» - جزء جدایی ناپذیر حماسه - در ایجاد محتوای حماسی نیز توجه داشته و از این عناصر در راستای رسیدن به هدفش به خوبی بهره برده است .  
۲.

نقش «قهرمان» در خلق محتوای حماسی در داستان «رستم و اسفندیار» شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتوای حماسی قهرمان حماسه بینش قهرمانی رستم اسفندیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۲۵
اعمال و افکار قهرمان حماسه، نمایانگر آرزوها و خصایص یک ملّت است؛ به همین دلیل شناخت ویژگی های قهرمان حماسه، در پی بردن به نقش وی در خلق محتوای حماسی اثر اهمیّت ویژه ای دارد، زیرا شاعرِ حماسی با بهره گیری از «بینش قهرمانی»، سعی داشته بن مایه های مؤثّر در حماسی ساختن محتوای اثر را مؤکّد کند. در این پژوهش که به روش تحلیلی – توصیفی و باهدف بررسی نقش «قهرمان» در ایجاد محتوای حماسی انجام پذیرفته، تلاش شده است با تکیه بر داستان «رستم و اسفندیار»، خصوصیات دو پهلوان/قهرمان بی همتای شاهنامه فردوسی؛ «رستم» (جهان پهلوان حماسه ملّی ایران) و «اسفندیار» (پهلوان- شاهزاده رویین تن ایرانی)، به عنوان بینش تأثیرگذارِ قهرمان در شکل گیری بن مایه های تکرارشونده حماسی در شاهنامه معرفی و تحلیل شود. بر اساس یافته های این تحقیق، برجسته ترین خصایص، افکار و اعمال دو قهرمان اصلی داستان «رستم و اسفندیار» عبارت بود از: محبوب و ملّی بودن قهرمان، رویین تن بودن و داشتن نشانه های خدامایگی، اهمیّت نژادگی، ضرورت حفظ نام و ننگ و پاسداری از حرمت آزادگان، بهره گیری از سلاح ویژه، لزوم دانایی قهرمان و مهارت در نبرد تن به تن و زبان آوری. این ویژگی های شاخص به شکل گیری حماسی ترین داستان شاهنامه منجر شده و تمایز قهرمان حماسه با قهرمان در انواع ادبی دیگر را نشان داده است.