فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۸ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تحول یک عنصر معماری بدون تحول جزئیات آن امکان پذیر نیست و بازگشت به زمان و مکان تولید اثر زمینه کافی را در درک از اثر بدست می دهد. در این متن تلاش بر آن است مراحل شکل گیری گنبد و معناهای دیروزین عین دیروز درک شوند. نگرش بر عنصری چون گنبد در چارچوب دانش معماری به طور عام و دانش مرمت به گونه خاص با زمینه و ابعاد مختلف روبرو می گردد، در بعد معماری فهم سویه های شکل و معنای این عنصر بر حسب زمان و مکان و در قلمرو دانش مرمت چگونگی برخورد با این عنصر از پیچیدگی برخوردار است، این پیچیدگی بستری را به منظور پژوهش درموضوع رویارویی پژوهنده قرار می دهد. طرح موضوع از آنجا ناشی می شود که عنصر گنبد از بعد شکل نسبت به نوع دیروزین خود دارای تفاوت چندانی نیست و در بعد معنایی نیز در موقعیت ا و مقیاس های متفاوت در بنا مرکز ثقل فضاهای معماری حکومتی و عمومی بوده است، برای مثال اگر عبادت در هر فضای عبادی را غیر واحد ندانیم موقعیت گنبد در مقیاس بزرگتر در بنا، نقطه عطف و قطب و محراب و قبله در معابد بوده است. در تعریف هندسی، گنبد مکان هندسی نقاطی است که از دوران چغدی مشخص حول یک محور قائم بوجود می آید،در زبان معماری گنبد پوششی است که بر روی زمینه ای گرد برپا شود از نقطه نظر فنی سیستم هایی هستند که در آنها انتقال نیروی وزن و سایر نیروها با مکانیزم فشاری و کمی نیروی خمشی توسط عناصر گوه ای شکل آجری یا خشتی یا سنگی انجام می گیرد. در این نوشتار نگارنده ضمن عبور از مراحل شناخت عنصر مورد بررسی به دنبال تدوین مبانی نظری مرمّتی در رابطه با خلق فضا و نحوه استفاده جدد از شکل عنصر معماری می باشد. کلیدواژگان: افریز ,بشن ,جنبذ ,چپیره ,سکنج ,فیلپوش ,کمبیزه ,گنبد
تحلیل کیفی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی دوم با رویکردتکتونیک معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
93 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه در رابطه میان ساخت، سازه و معماری، واگرایی به وجود آمده و به دلیل رشد علوم، فن آوری و تخصص گرایی، انفکاکی ریشه دار بین این حوزه ها حادث شده است. ارتباط بین سازه و معماری با واژه ای به نام تکتونیک معنا پیدا می کند. تکتونیک در معماری مفهومی دیرپاست که از تاریخ باستان تا عصر دیجیتال معنای خود را حفظ کرده است و می تواند چارچوبی منسجم و معنادار برای ارتباط میان طراحی، سازه، معماری و ساخت ایجاد کند. این ترکیب معنا و ساخت در معماری، همانا عرصه حضورِ تکتونیک است.هدف پژوهش: مقاله حاضر جهت تبیین معیارها، خوانش و استنباط تکتونیکی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی دوم انجام شده است. هدف مقاله، ارائه تعریف دقیقی از خوانش تکتونیکی معماری، شناخت وحدت یا انفصال سازه، ساخت و معماری، شناخت تحلیلی و تعیین عوامل مؤثر بر ایجاد وحدت فضایی و ساخت به عنوان یکی از ابعاد روشن نشده معماری در ایران و تبیین یک چارچوب نظری متکی بر تکتونیک و معیارهای تعیین گر زیباشناسانه معماری و سازه با مطالعه بناهای عمومی معماری معاصر ایران است.روش پژوهش: تحقیق حاضر با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری و تحلیل اطلاعات انجام شد. برای خوانش تکتونیکی نمونه های موردی براساس طرحی هدفمند، از روش تحلیل اسناد و مشاهده توصیفی مبتنی بر پدیدارشناسی توسط خبرگان و نخبگان معماری استفاده شد. در این میان، انتخاب نمونه های موردی از طریق بررسی نتایج حاصل از توزیع پرسش نامه در میان خبرگان معماری انجام شد و همچنین در روند تحقیق، از نرم افزار کیفی مکس کدا (MAXQDA) و نرم افزار آماری اس پی اس اس (SPSS) برای ارائه خروجی های مفهومی تر نیز استفاده شد. در پایان نیز با استفاده از مثلث سه سویه سازی (خوانش پدیدارشناسی، استنباط های محقق براساس اسناد و مدارک موجود، ادبیات غنی تکتونیک)، استحکام و تأیید پژوهش از جهات مختلف بررسی شد. نتیجه گیری: تکتونیک معماری با ابعاد سازه، پوسته ، مصالح، جزییات و تأسیسات قابل تبیین است. در بعد سازه ای با هندسه، مشارکت در سازمان فضایی و القای بصری پایداری و در جزئیات با پوسته، مصالح و ریزمعیار همبندی مرتبط است. همچنین ابعاد سازه ای تکتونیک معماری با مؤلفه های مختلف خود، به نسبت سایر مؤلفه ها در خوانش تکتونیکِ معماری بناهای عمومی معاصر ایران مربوط به دوره پهلوی دوم حضور بیشتری داشته است.
باهاوس، اهداف و آرمانها
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر کیفیت فضای شهری بر میزان حضور زنان در شهر اهواز نمونه ی موردی محله ی کیانپارس
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
48-58
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان تجلی گاه کالبدی شهر باید نیازهای اجتماعی شهروندان را برآورده ساخته و بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازد . در شرایط دنیای امروز دستیابی به یک جامعه پایدار و عادلانه ، بدون مشارکت و حضور فعال زنان امکان پذیر نیست و این حضور پذیری ارتباط تنگاتنگی با فضاهای شهری دارد. زنان از جمله گروه هایی هستند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه ها نادیده گرفته شده اند. حضور زنان در فضاهای شهری با عوامل متعددی محدود می شود. این موانع مشتمل بر مسائل کالبدی فضا ، شرایط فرهنگی ،اجتماعی و… است. برای تأمین عدالت و برابری ، جامعه باید با درک تفاوت در نیازها ، موقعیت و اهداف فرد ، موانع محدود کننده را رفع کند و به آن ها امکان حضور و مشارکت اجتماعی برابر را بدهد. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای و استفاده از نرم افزار های Office. Spss Auto Cad برای تحلیل داده ها هدف بررسی تاثیر کیفیت فضای شهری بر میزان حضور زنان در شهر اهواز نمونه ی موردی محله ی و به بازشناسی دلایل محدود کننده حضور زنان و تعاملات اجتماعی در کیانپارس می پردازد .
برلن، میدان آزمایش برای شهرنشینی
حوزههای تخصصی:
بزرگداشت مصدق: به یاد آن بزرگ مرد
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیرات فضای سبز در طراحی داخلی فضاهای مسکونی بر سلامت روان و حس تعلق کاربران
حوزههای تخصصی:
انسان بیش از نیمی از عمر خود را در خانه سپری می کند و خانه از مهم ترین عوامل شکل گیری رفتار فردی و اجتماعی افراد می باشد. خانه به عنوان مکانی که تمام اقشار جامعه در سنین مختلف از آن استفاده می کنند، نقش اساسی در سلامت انسان، چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی دارد و عاملی برای شکل گیری فرهنگ یک جامعه است. در شهرهای امروزی تراکم ساختمان ها و گسترش آن ها در ارتفاع باعث شده انسان نتواند به آسایش و آرامش در زندگی خود دست پیدا کند و خود را از طبیعت جدا و محروم ببیند. خانه ناسالم آثار زیان باری بر سلامت انسان دارد که از جمله آن ها می توان به مسمومیت ها، افسردگی و اختلالات روانی اشاره کرد. ازاین رو طراحان داخلی و معماران شهری با رویکرد به معماری سبز یا طبیعت گرا سعی در ایجاد آسایش و آرامش افراد دارند. هدف معماری داخلی نیز، خلق فضایی است که هم از لحاظ عملکردی و هم از لحاظ فرمی نیازهای استفاده کنندگان را پاسخگو باشد لذا طراحی عناصر فضاهای داخلی با کشاندن سبزینگی به فضای معمارانه، مانند دیوار و بام سبز، امری ایدهآل در فضای زندگی ماشینی بشر امروز به حساب می آید که باعث ایجاد مزایای متعدد از جمله ؛ حذف سموم و تصفیه هوای داخل ساختمان، کاهش آلودگی صوتی، برانگیخته شدن احساس شادی و صمیمیت و ایجاد آرامش و طراوت در انسان می شود.
مدلسازی شاخص های تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران با استفاده از Fussy Dematel
حوزههای تخصصی:
محدوده های شهری و روش منطقی تعیین و تدقیق آنها را می توان جنبه فراموش شده در نظام شهرسازی ایران دانست. هر چند در مراحل تدوین و تکوین قوانین شهری در ایران، عناوین متناظر موضوع بحث محدوده های شهری(حریم، محدوده خدماتی، حریم استحفاظی، حوزه، حد مصوب و 16 واژه دیگر) به صورت متواتر به کار رفته اند، ولی این تواتر و تکرار بر ناکارآمدی قوانین ملاک عمل افزوده تا هیچ گاه مکانیزم مطلوبی برای تعیین سطح منطقی آنها موجود نباشد. تجارب نظام شهرسازی ایران در قالب تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری و بررسی چالش های فراروی آن گواه این ادعاست که امروزه بخش قابل توجهی از چالش های فراروی شهرسازی ایران(پراکنده رویی شهری، دسترسی غیرمؤثر به خدمات شهری، بورس بازی زمین، اسکان غیر رسمی، تغییر کاربری اراضی و ...) مستقیماً متآثر از رویه های نادرست در تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهاست. اما به راستی ملاک و شاخص بهینه تعیین سطح محدوده های شهری در ایران چیست؟ برای پاسخگویی به این سؤال، پس از آسیب-شناسی رویه های موجود و مطالعه طرح های جامع مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری، با استفاده از روش طوفان مغزی و تکنیک دلفی با 45 کارشناس صاحبنظر همفکری و پس از ادغام نتایج، 5 عامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، طبیعی و قانونی و 18 زیر عامل(شاخص) شناسایی و با توجه به ماهیت علی- معلولی در قالب تکنیک Fussy Dematel مدلسازی شدند. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر عبارتند از؛ اول، استخراج و پیشنهاد عوامل و شاخص های تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران، دوم، تعیین الگوی اثرگذاری و اثرپذیری شاخص منتخب و سوم، اولویت گذاری شاخص ها به عنوان ملاک عمل تعیین سطحی منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران.
برج سازی در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
صفه ۱۳۸۴ شماره ۴۰
حوزههای تخصصی:
پدیده برج سازی زاییده تحولات اجتماعی - اقتصادی مغرب زمین است . این پدیده بیش از آن که رشد حجمی و ارتفاعی خود را مرهون معماران باشد ، مدیون دستاوردهای صنعتی است . معماران در جهت خلق فضاهایی بودند که از کسالت فرم های اولیه بکاهد و در حین ایجاد تنوع ، به نیازهای مدام در تغییر و تحول صنوف مختلف پاسخ دهد . در این جهت ، سه حرکت اصلی صورت پذیرفت که هر یک پیروانی یافت ، این حرکت ها در سیر پیشرفت خود باعث تحولات مهمی شد و برج سازی را در مسیر جدیدی قرار داد ، به طوری که پاره ای معماران تلفیقی از این مجموعه ار در طرح های خود به کار بردند ...
توضیحی درباره مقاله: آثار الیمانی در ارتفاعات سوسن (ایذه)
حوزههای تخصصی:
مطالعات کاربردی هنر؛ ویژه ی معماری مدرن
حوزههای تخصصی:
صنایع ظریفه: قبر فردوسی
حوزههای تخصصی:
اصول سامانه های سرمایش ایستا در عناصر معماری سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تلاش برای حل معضلات مهمی چون کاهش ذخایر سوخت فسیلی و آلودگی های ناشی از مصرف آنها، تخریب محیط زیست و... توجه طراحان را به ساخت بناهایی معطوف ساخته است که در آنها راهکارهای مختلف جهت استفاده از دیگر منابع انرژی در ایجاد آسایش حرارتی مدنظر قرار می گیرد. سامانه های ایستا از کارامدترین روش هایی است که تامین نیازهای حرارتی ساختمان را بدون استفاده از انرژی فسیلی و نیروی مکانیکی و با بهره مندی از منابع انرژی تجدید پذیر، خورشید، باد و... مدنظر قرار می دهد. از مهمترین مزایای این سامانه ها، سازگاری با محیط و استفاده از پتانسیلهای منطقه، کاهش مصرف انرژیهای فسیلی و اثرات مخرب زیست محیطی ناشی از آن است. این مقاله پس از معرفی روشهای مختلف کنترل حرارتی ساختمان به تشریح انواع سامانه های ایستا می پردازد. با توجه به اهمیت ایجاد سرمایش در اقلیم گرم، استفاده از سامانه های ایستای سرمایشی در معماری ایران سابقه ای دیرینه دارد. در این راستا در ساختمانهای سنتی ایران از عناصر مختلف معماری استفاده شده است. اصول بکار رفته در این عناصر که برپایه فیزیک دما و حرارت استوار است، در دوره معاصر در قالب فرمهای متفاوت در دو گروه سامانه های گرمایشی و سرمایشی ایستا مورد استفاده قرار می گیرد. این مقاله با بررسی نحوه عملکرد عناصر معماری به کار رفته در معماری سنتی ایران، جهت ایجاد آسایش حرارتی، به تشریح اصول سامانه سرمایشی ایستای مرتبط با هریک از این عناصر پرداخته و عناصرسنتی را که از نظر فرم و کالبد معماری در تناظر با عناصر امروزی قرار می گیرند، معرفی می نماید.
تاملی در طراحی فضاهای قدسی در معماری معاصر
حوزههای تخصصی:
افزایش تأمین درآمد پایدار راهبرد مدیریت شهری در رسیدن به بهبود و ارتقاء بهره وری سازمانی
حوزههای تخصصی:
نکته حائز اهمیت در بحث تأمین و اصلاح منابع مالی شهرداری ها پایداری منابع درآمدی است بطوریکه این درآمدها باید علاوه برداشتن قابلیت اتکا و استمرار پذیری تهدیدی برای توسعه پایدار شهری نیز نباشند. اگر شهر را به صورت یک موجود زنده تصور کنیم، این موجود زنده و بسیار پیچیده برای بقای خود به منابع گوناگونی احتیاج دارد، که یکی از مهم ترین و استراتژیک ترین این منابع، منبع اقتصادی است. اهمیت این منبع به اندازه ای است که در طرح جامع، طرح تفصیلی، برنامه های پنج ساله اول و دوم شهرداری و قانون شورای اسلامی اهدافی جهت دستیابی به منابع اقتصادی مطرح شده است و به دلیل اهمیت این منبع حیاتی، برای تامین منابع اقتصادی یک شهر باید در ابتدا منابع درآمد زایی وجود داشته باشد، لازم است تا چالش«تامین مالی شهرداری ها» به عنوان دغدغه اصلی مدیران شهری مورد توجه قرار گیرد. در ایران نیز کمک های دولت و نهادهای دولتی، درآمدهای حاصله از فروش اموال، درآمدهای حاصله از ارایه خدمات توسط موسسات انتفاعی شهرداری؛ درآمدهای مستمر شهرداری ها از محل عوارض و مالیات ها، کمک های اهدایی شهروندان و نهادهای خصوصی، فروش اوراق مشارکت و پروژه های سرمایه گذاری مشارکتی از جمله اصلی ترین منابع درآمدی مدیریت شهری هستند. کسب در آمد از منابع پایدار در طول زمان موجب تقویت شهرداری می شود که این خود سبب می گردد شهرداری نقش فعال تر و مفید تری در محیط شهری ایفا نماید و پاسخگویی مناسبی به نیاز های شهروندان در محیط شهری داشته باشد. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهکارهای کسب درآمد پایدار و راهکار مدیریت شهری در افزایش تأمین درآمد پایدار در رسیدن به بهبود و ارتقاء بهره وری سازمانی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد بهترین راه برای درآمد شهرداری، ایجاد درآمد پایدار از طریق افزایش مشارکت های مردمی است و شهرداری ها باید تا جایی که می تواند اتکای خود را به درآمدهای ناپایدار کمتر کند. همچنین قدیمی بودن قوانین شهرداری، نبود هماهنگی بین دستگاه های اجرایی با شهرداری، عدم ضمانت اجرایی جهت اجرای کامل قوانین، نداشتن جایگاه و منزلت عمومی شهرداری و شهرداران بر خلاف کشورهای پیشرفته از مهمترین تنگناها شهرداری ها می باشد.
تحلیل مناسبت محیطی GIS پایه برای حفاظت از نواحی طبیعی با ارزش در چارچوب برنامه ریزی محیطی (نمونه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر رشت و محیط پیرامون آن با انواع مشکلات مرتبط با اُفت مرتبة محیط طبیعی دربرگیرندة تخریب زمین های کشاورزی و جنگلی واقع در محیط پیرامون شهر، نابودی اکوسیستم های طبیعی باارزشی چون رودخانه ها و تالاب ها، انتشار آلاینده های محیطی و انباشت آنها در زیستگاه های طبیعی و رشد افقی و گسترش کالبدی شهر به سوی نواحی طبیعی باارزش رویاروست. در پاسخ به ناکارآمدی رویکردها و رهیافت های سنتی برنامه ریزی شهری در رویارویی با انواع مشکلات اُفت مرتبة محیط طبیعی، به کارگیری رهیافت جدید ""برنامه ریزی محیطی"" و لزوم برنامه ریزی به جهت حفاظت از محیط و نگهداشت منابع طبیعی مورد نظر و تأکید بسیاری از صاحبنظران برنامه ریزی قرار گرفته است. یکی از مهم ترین زمینه های عمل برنامه ریزی محیطی تشخیص نواحی است که از نظر محیطی منحصر به فرد یا در وضعیت بحرانی اند. از مهم ترین فنون مورد استفاده توسط برنامه ریزان محیطی برای شناسایی نواحی طبیعی باارزش و نواحی که از نظر بوم شناختی حساس هستند، ""فن تحلیل مناسبت محیطی"" است. هدف از این مقاله معرفی رهیافتی است که برای پرداختن به موضوع تحلیل مناسبت محیطی برای شناسایی نواحی طبیعی باارزش و مناسب ترین نواحی برای حفاظت محیطی، ""فنون تصمیم گیری چندمعیاری"" و به طور خاص ""روش ترکیب خطی وزنی"" را با فناوری GIS یکپارچه می کند. مطالعه حاضر بر این فرضیه مقدم استوار است که تحلیل مناسبت حفاظت محیطی می تواند به عنوان پایه و اساسی برای تصمیم گیری و تدوین سیاست ها در چارچوب رهیافت برنامه ریزی محیطی به کار رود. برای دستیابی به این هدف ابتدا با استفاده از روش های تحقیق میدانی و اسنادی، مشکلات مرتبط با اُفت مرتبة محیط طبیعی شهر رشت و محیط پیرامون آن شناسایی می شوند. سپس بر پایة روش تحقیق توصیفی و با طراحی و تکمیل پرسشنامه، نظرات شهروندان درباره اهمیت و وخامت مشکلات مرتبط با تخریب محیط طبیعی بررسی و تحلیل و در نهایت با به کارگیری فن تحلیل مناسبت محیطی جی آی اس-پایه، نواحی دارای مناسبت بالا برای حفاظت محیطی و نواحی مناسب توسعه شهری تعیین می شوند. نتایج پژوهش مزیت تلفیق فنون تصمیم گیری چندمعیاری و GIS را در شناسایی نواحی طبیعی باارزش و سپس تدوین سیاست های محیطی کارا در چارچوب رهیافت برنامه ریزی محیطی برای هدایت گسترش کالبدی شهر و جلوگیری از افزایش و انباشته شدن مشکلات مرتبط با تخریب محیط طبیعی شهر رشت و محیط پیرامون آن نشان می دهد. برآمد رهیافت توسعه یافته می تواند به عنوان پایه ای برای برنامه ریزان و تصمیم گیرندگانی مورد استفاده قرار گیرد که با توسعه شهرها و محیط پیرامون آنها در نواحی سروکار دارند که از نظر بوم شناختی بسیار حساس هستند.
واکاوی هنر مقرنس در دوره های تاریخی قبل و بعد از اسلام در ایران و محدوده گسترش این هنر در جهان (نمونه موردی بناهای ایرانی – اسلامی)
حوزههای تخصصی:
مقرنس یکی از مهم ترین و عمده ترین عناصر تزیینی در معماری ایران و حاصل شناخت معماران ایرانی نسبت به علم هندسه و ریاضیات پیشرفته اس ت. باز زنده سازی این الگو مستلزم شناخت کافی نسبت به تمامی ابعاد موضوع نظیر گونه شناسی، سیر تکاملی و اجرایی آن است. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال است که مقرنس در دوره های تاریخی قبل و بعد اسلام سیر نزولی یا صعودی داشته است یا خیر و از نظر فرم و عملکرد به چه صورت بوده است. در راستای پاسخ به این سوالات مقرنس های بکار رفته در بخش ها و دوره های مختلف قبل و بعد اسلام مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. به نظر می رسد طرح های مقرنس در عین وجود شباهت های ظاهری دارای تفاوت هایی با توجه به موقعیت و توجه به دوره تاریخی بوده است. این تحقیق از نظر هدف، طرحی کاربردی است؛ و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. اطلاعات لازم برای پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، پیمایش های میدانی(مشاهده) انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که الگوی طرح های مقرنس در بناهای مذهبی پیچیده تر از بناهای غیرمذهبی است. همچنین در طول تاریخ، مقرنس سازی مانند هنر های تزئینی دیگر ایران زمین سیر تکاملی را از نظر کثرت کاربرد و پیچیدگی تکنیک ساخت و همین طور از نظر افزونی مواد پیموده است.
بهره گیری از طبیعت در آموزش طراحی سازه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
61 - 74
حوزههای تخصصی:
توجه خاص به ارتباط معماری و طبیعت به خصوص در سه دهه گذشته هم به لحاظ پیدایش رویکردهای نوینِ معماری و هم شکل دهی فناوری هایِ نوین همچون نانو فناوری دستاوردهای کاملاً متفاوت و درعین حال مفیدتری نسبت به گذشته داشته است. سازه به عنوان یکی از اجزای ضروری معماری از اهمیتی خاص برخوردار است. رویکردهای متفاوت و گاه متضاد در طراحی سازه و معماری، «با» یکدیگر و یا «بر» یکدیگر، می تواند کیفیاتی متفاوت خلق کند و در ارزش گذاری بر معماری و سازه تأثیرگذار باشد. این مقاله، با تکیه بر این مهم که گفتگو بین معمار و طراح سازه از ضروریات خلق یک اثر معماری است، بر یادگیری علوم سازه ای توسط معماران و تبحر آنان در شناخت اصول سازه ای تأکید می کند و همچنین با نگاهی انتقادی به تبعیت معماری از سازه و نقش کلیدی طبیعت گرایی، ریشه این مشکل را در شیوه آموزش سازه برای معماران جستجو می کند. پرسش اصلی این پژوهش آسیب شناسی عدم تحقق بهره گیری از راهبردهای طبیعت در همسازی معماری و سازه در معماری حال حاضر ایران است. این پژوهش که بر سه پایه تحلیل، تدقیق و ارزیابی شکل گرفته است در گام نخست با شیوه تحقیق عِلّی به واکاوی چالش های ناشی از طبیعت گرایی در شیوه های معماری پس از انقلاب صنعتی و ارزیابی جایگاه سازه در رویکرد طبیعت گرایِ این سبک ها می پردازد؛ در گام دوم با شیوه تحقیق تاریخی-تفسیری، ضمن پرداختن به پژوهش های مرتبط، به آرای منتقدین معماری در زمینه مورد بحث اشاره می کند و در ادامه به دستاوردهای طبیعت در معماری و به خصوص سازه در حوزه دانشگاهی می پردازد. در نهایت، برای ارزیابی موضوع پژوهش، داده ها به کمک نرم افزارspss تحلیل می شوند. لازم به ذکر است در این پیمایش دانش سازه ای و تجربی معمار در زمینه فرم ها، ساختارها و سازه های طبیعی به عنوان متغیرهای مستقل و مهارت طراحی معمار در همسازی معماری و سازه با بهره گیری بیشتر از راهبردهای طبیعت گرا به عنوان متغیر وابسته منظور شده است. قیاس پژوهش های قبلی با پیمایش صورت گرفته نتیجه می دهد که عدم توفیق معماری کنونی ایران در همسازی با سازه و بهره گیری بهتر از طبیعت، ناشی از دریافت ناصحیح جامعه عمومی معماری ایران در این زمینه است که این آسیب غالباً در حوزه آموزش ریشه دارد. در نهایت این پژوهش بر تغییر هدفمند شیوه آموزش دروس فنی جهت بهبود درک رفتار و سیستم های سازه توسط معماران تأکید کرده وهمچنین پیشنهاداتی جهت بهبود این مهم در فضای کار حرفه ای ارائه کرده است.