فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۶۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناشیل؛ جلوه ای مدرن از عنصری سنتی؛ بهره گیری از تکنولوژی های بومی در معماری مدرن
حوزههای تخصصی:
شناشیل، میراث ماندگار اقلیم گرم و مرطوب و یکی از گنجینه های فرهنگی ایرانیان محسوب می شود. در واقع شناشیل ها ماحصل فرهنگ و طراحی اقلیمی منطقه می باشند که طی نسل ها بوجود آمده و در عراق و کشورهای حاشیه خلیج پهناور فارس نیز رشد و توسعه یافته اند. پرداختن به موضوع شناشیل از دیدگاه معماری، علاوه بر آشکار نمودن گوشه های مبهم روند تکنولوژی بومی در این سرزمین، خود می تواند بهانه ای برای پیشبرد توسعه فرهنگی، اقتصادی به حساب آید. این پژوهش در پی آن است که به چند سؤال پاسخ دهد و فرضیه هایی را که دربارۀ سابقه، فن ساخت و ویژگی عنصر بومی شناشیل را شناسایی کرده، تحلیل کند. سپس در هر بخش با تکیه بر نگرش درون فرهنگی راه حلی برای بکارگیری آن در بناهای معاصر ایران ارائه شود. بر این اساس، سه معیار در هندسه نظری، هندسه عملی و نقش ساختمانی برای تشخیص نمونه ها تبیین می گردد. در این پژوهش، کوشش شده که به اهمیت و جایگاه شناشیل به صورت تاریخی و توصیفی تحلیلی نگریسته شود و با تکیه بر اطلاعات میدانی، کتابخانه ای و آتلیه ای به تحلیل بپردازد. از آنجاییکه هدف کلی پژوهش پیش رو، دستیابی به شناختی صحیح از شناشیل است. این مقاله ضمن مطالعه و بررسی تکنولوژی شناشیل در فرهنگ ایرانی و تاثیر آن بر منظر محیطی، با هدف بسط دانش و تکنولوژی شناشیل و نگرشی نو بر آن در عصر حاضر، چگونگی احیاء و نوآوری این دستاورد اقلیمی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
تأملی بر مسایل و مشکلات شهرهای جدید با تأکید بر شهر جدید رامشار (زابل)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهر نشینی، توسعه شهر های موجود، ظهور شهرهای جدید و وقوع تحولات عمیق در سیما و کالبد شهرها از جمله مهمترین رویدادهای دو قرن اخیر محسوب می شوند. نتیجه آشکار انقلاب صنعتی و رشد اقتصادی مبتنی بر سرمایه در کشور های غربی، وقوع چنین رویدادی بوده و این رخداد پس از رواج صنعت و توسعه شیوه سرمایه داری به سایر سرزمین ها از جمله کشورهای توسعه نیافته نیز راه یافت. بدون تردید پدید آمدن تراکم جمیعتی ناشی از شیوه جدید زندگی، بر کلیه جنبه های حیات فردی و اجتماعی مردمان تأثیرات شگرفی داشته و دست اندرکاران امر را در حوزه های عمل و تئوری مشغول خویش ساخته است.همایش ها و سمینار های مختلفی که در این زمینه برگزار شده و می شوند، شاهدی بر اهمیت مسأله و تلاشی در جهت ارائه راهکارهای جدید و حتی اصلاحاتی کلی در امر شهرسازی و شهرهای جدید است. این مقاله با مطالعه و آنالیز مسایل و مشکلات شهرهای جدید و بویژه بررسی موردی شهر جدید رامشار در مجاورت شهر زابل به کنکاش در زمینه تنگناهای شهرهای جدید و وضیعت این شهر و ارایه راهکارهای لازم پرداخته است
مفهوم معماری در برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی، درآمدی بر تاریخ مفهومی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقطیع تاریخ معماری ایران به پیش و پس از اسلام، امری اعتباری است که اگرچه روزگاری زاینده و کارآمد بود، اکنون به قالبی تکراری بدل شده است. ازجمله پیامدهای این تقطیعِ قالبی غفلت از معماری، خود برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی است. پی بردن به گسستگی ها و پیوستگی های حقیقی در فرهنگ ایرانی در این سوی و آن سوی این مرز، نیازمند تحقیق و تدقیق بیشتر است؛ تحقیقی که ناگزیر باید از مفروض نگرفتن وجود این مرز آغاز شود. انسان ها پیش و پس از معماری و در هنگام معماری کردن به آن می اندیشند و درباره آن سخن می گویند. سخن گفتن ایشان درباره معماری گواهِ فهم آنان از معماری است. مفهوم معماری امری ثابت و بی زمان نیست و در طی تاریخ دگرگون می شود. از راه های شناخت معماری ایران در برهه گذار، تحقیق درباره مفهوم معماری در این دوره است؛ آن چنان که در سخن ایرانیان آشکار شده است. در این تحقیق، ضمن معرفی تاریخ مفهومی و پیشنهاد وارد کردن آن به مطالعات معماری ایران، به تاریخ مفهومی معماری ایران در برهه گذار می پردازیم. کار تاریخ مفهومی معماری برهه گذار را از واژه ها و الفاظ آغاز می کنیم؛ اما در آن بازنمی مانیم، بلکه به واژه ها و معانی و حوزه های معنایی به منزله مدخلی برای شناخت تغییر و تحول فرهنگیِ معماری می نگریم. منابع اولیه این تحقیق منابع پهلوی و فارسی و عربی، از اواخر دوره ساسانیان تا اوایل دوران اسلامی است. رویکرد آن تاریخ مفهومی و چهارچوب نظری آن نظریه حوزه های معنایی است. در این تحقیق، روشن می شود که مردم ایران زمین در برهه گذار از حوزه معنایی معماری، با مقوله معنایی آبادانی یاد می کنند و تلقی آنان از معنای آبادانی اعم از تلقی امروزی ما از معماری است. همچنین آشکار می شود که با ورود اسلام به ایران، در این حوزه معنایی، تغییری اساسی رخ نداده است.
کاربرد تحلیل های بلورشناسی در مطالعات فنی آثار تاریخی گچی (مطالعه ی موردی گچ بری کوه خواجه ی سیستان، ملات گچ شادیاخ نیشابور و ملات گچ قلعه الموت قزوین)
حوزههای تخصصی:
پژوهش و شناخت آثار تاریخی گچی در ایران دو مشکل فنی و واژه شناسی دارد. مشکل فنی موضوع این مقاله، عموماً ناشی از شناخت خصوصیات بلور گچ، هم چون تغییرات حلالیت یا شکل بلوری در اثر حضور مواد افزودنی یا تغییرات محیطی است. در این مقاله 3 نمونه ی تاریخی جمع آوری شده از کوه خواجه ی سیستان، قلعه الموت قزوین و شادیاخ نیشابور، و 3 نمونه ی مدلسازی شده ی جدید با توجه به ریزساختار بلوری آن ها بررسی می شود. آزمایش XRD حضور فاز غالب انیدریت (CaSO4) را برای هر دو لایه ی گچ بری کوه خواجه نشان می دهد؛ در حالی که ملات مربوط به شادیاخ دارای فاز غالب ژیپس (CaSO4.2H2O) است. پس از تشخیص عدم حضور ماده ی افزودنی آلی در نمونه های تاریخی با روش سوختن تر، از هر نمونه تصاویر SEM تهیه شد. این تصاویر در تشخیص کیفی شکل بلورهای گچ، کنارهم نشینی آ ن ها در ریزساختار نمونه های مختلف و سنجش فشردگی ریزساختار بلوری آن ها به کمک نرم افزار پردازش تصویر به صورت کمّی کمک می کنند. در تصاویر SEM تهیه شده از دو لایه ی گچ بری کوه خواجه، بلورهای منوکلنیک ژیپس دیده نمی شوند و ملات های گچ شادیاخ و قلعه الموت نیز فقط ساختاری فشرده را نشان می دهند؛ در حالی که در نمونه های مدلسازی شده، بلورهای گچ به وضوح قابل شناسایی هستند. نتیجه ی این مشاهدات بیان می کند که هرچند استفاده از تصاویر SEM و تحلیل بصری یا پردازش تصویری آن ها، نتایج ارزشمندی در بررسی و شناسایی ریزساختار مواد تاریخی گچی دارند، اما نتایج آن ها باید در کنار آزمایش XRD و پس از تشخیص حضور یا عدم حضور ماده ی افزودنی آلی، تفسیر و بررسی شوند.
مطالعه تطبیقی الگوهای معماری و شهرسازی باغشهر طبس در دوره زندیه و باغشهر اصفهان در دوره صفویه
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهرسازی ایران، با مفهومی به نام توسعه شهری به معنی تغییرات در کاربری زمین و سطوح تراکم، جهت رفع نیازهای ساکنان شهر مواجه می شویم که در برخی از شهرها شباهت زیادی با باغشهر در معنای امروزی دارد. امروزه، عدم الگوگیری از ارزش های موجود در معماری و شهرسازی گذشته کشور، سبب بروز مشکلاتی در معماری و شهرسازی شده است. این در حالیست که با تأمل در معماری و شهرسازی سنتی ایران، می توان چنین الگوگیری هایی را در اعصار مختلف به وضوح مشاهده کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که توسعه باغشهر طبس در دوره زندیه و اصفهان در دوره صفویه از چه الگوی مشترکی تبعیت کرده است. برای دستیابی به این هدف، با بهره گیری از منابع مکتوب و مصور و استفاده از روش توصیفی -تحلیلی به مقایسه تطبیقی این دو باغشهر پرداخته شده است. یافته های حاصل از این تحقیق مهمترین تشابهات باغشهر طبس و اصفهان را نشان داده که به صورت: 1- الگوی توسعه شهر 2- نقاط ابتدایی و انتهایی محور توسعه 3- کاربری های همجوار محور توسعه 4- الگوی کلی پلان باغ های انتهایی محور توسعه 5- الگوی کلی ورود آب به شهر، است. به نظر می رسد با توجه به وجود چنین تشابهات و تأخر زمانی باغشهر طبس نسبت به باغشهر اصفهان، الگوی توسعه شهر طبس در دوره زندیه ملهم از اصفهان در دوره صفویه بوده است.
طراحی معماری پشت گنبد مسجد عباسی اصفهان
حوزههای تخصصی:
استحاله ی قداست مسجد
کاخ شکوهمند تخت جمشید
روشی نوین در بهینه سازی پنجره های تکجداره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از کل انرژی مصرفی کشور، حدود40% آن صرف سرمایش و گرمایش ساختمان ها میشود که یک سوم اتلاف حرارتی از طریق پنجره ها صورت میپذیرد. از آنجاییکه بسیاری از ساختمان های موجود مطابق با استانداردهای مصرف انرژی ساخته نشده و به ناچار برای ایجاد شرایط آسایش حرارتی مجبور به مصرف انرژی بیش از حد هستند، بنابراین موجب به هدر دادن ذخایر انرژی شده و با واقعی شدن تعرفة حامل های انرژی، بالا رفتن هزینه ها را نیز سبب میشوند. پنجره ها عناصری از بنا هستند که نور، حرارت و زیبایی مناظر را به درون دعوت میکنند. پنجره ها همچنین بزرگترین عناصر اتلاف حرارت نیز به شمار میروند. در ساختمان های موجود، راه های پیش گیری، تعویض و یا بهبود کارایی پنجره ها است. عدم وجود راهکار مناسب جهت بهینه سازی بازشوها و جدار های نورگذر ساختمان های موجود یکی از نقاط ضعف فرایند بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان به شمار میرود. مقاله حاضر تلاشی برای ارایة راهکاری ساده و اجرایی برای بهینه سازی درها و پنجره های موجود در ساختمان با حداقل هزینه است. این روش شامل افزودن شیشه دوم به همراه پروفیل های پوشاننده میباشد. فرایند اجرای آن نیازمند تجهیزات پیچیده و آموزش متخصصان نبوده، همچنین موجب اتلاف مصالح اولیة پنجره نمیشود. این روش در نهایت باعث کاهش اتلاف انرژی و افزایش کیفیت آسایش فضای داخلی می شود. نتایج مدل سازی رایانه ای میزان کاهش ضریب انتقال حرارت (سطحی) حاصل از این روش را 37% نشان میدهد.
سیر تحول رابطه ساختاری باغ و شهر در سازمان فضایی شیراز از سده چهارم تا دوازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ های تاریخی شیراز تا پیش از تغییرات شهری دوران پهلوی و معاصر، از عناصر شاخص شهری به حساب می آمده است. به نظر می رسد شکل گیری هسته تاریخی شهر و توسعه آن در ادوار مختلف، چه از حیث رابطه ساختاری میان باغ و شهر و چه از حیث استفاده از باغ و عناصر آن در پیکره شهر، به پدیده باغ وابسته بوده است. از سوی دیگر، تعریف نظام استقرار باغ در شهر، به عوامل متعددی وابسته است که خود بر چگونگی تعامل ساختاری باغ و شهر تأثیر دارد. ازآنجاکه شیراز تا پایان دوره زندیه شاهد چهار دوره حکومتی مقتدر بوده است، سؤال اصلی این پژوهش چنین مطرح می شود که «رابطه ساختاری میان باغ و شهر از سده چهارم هجری تا پایان دوره زندیه چگونه است؟» برای دریافت چگونگی این رابطه، «جایگاه باغ در هسته مرکزی شهر» و سپس «جایگاه باغ محورها در توسعه فضایی شهر» با استفاده از مطالعات و اسناد تاریخی، توصیفات سفرنامه ها و نقشه های بازسازی شده بررسی شده است؛ سپس چگونگی نظام استقرار باغ در شهر شیراز تا اواخر دوره زندیه تحلیل و در نقشه شهر شیراز مکان یابی شده است. نتایج نشان می دهد که تعامل باغ و شهریک تعامل دوسویه است، بدین صورت که از یک سمت مشخصات طبیعی شهر همچون ارتفاعات، مسیر رودخانه، منابع آب و حتی تصمیمات حکومتی مبنی بر چگونگی ساختار شهر، به گونه ای از پیش تعریف شده، محل قرارگیری باغ را مشخص می کند؛ از سمت دیگر باغ با هویت بخشیدن به محورهای حکومتی و هدایت مسیر های توسعه شهر در دوره های بعد، نقشی کلیدی در سازمان فضایی شهر ایفا می کند.
چارچوب مفهومی برنامه ریزی پایداری محیط تعالی خواهی عملکرد شبکه سامانه های بومی – انسانی محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طرح مشکلات محیطی شهرها و منطقههای شهری، اکثر برنامههای توسعه محیط که به دنبال تخریب وسیع ساختارهای طبیعی اعمال میشوند، تداخلی بین اصول ساختاری و اصول بهرهوری قلمروهای فضایی پدید میآورند که در نهایت هدایت و کنترل عملکردی ساختهای فضایی-اجتماعی در تولید و بازتولید سامانههای پایدار محیطی را عقیم میسازند. با طرح این مسأله که شبکهبندی نوین شهرها و منطقههای شهری نوع جدیدی از پراکندگی سیمایسرزمینها را در رابطه با تبدیل محلهای اسکان طبیعی به اشکالی مختلفی از پایداری سامانههای بومی-انسانی محیط میطلبد، هدف این مطالعه، ضمن تأکید بر پیوند دانشهای طبیعی با دانشهای اجتماعی و دانشهای مسئول مدیریت منابع سیمایسرزمین، اشاره به حضور دانشهای بومی در شناسایی ارجعیتهای محلی پاسخگو به مشکلات سیمایسرزمین و تعیین نقش اجتماعی گروههای ذینفع در تعالیخواهی عملکرد شبکهسامانههای بومی-انسانی محیط میباشد. روش انجام این مطالعه، برگرفته از نتایج بررسیهای توصیفی-استنتاجی، کتابخانهای طرحریزی شده و روش تحلیلی آن استنتاجی-مدلسازی سازماندهی گردیده است. فرضیه تحلیلی آن در راستای "اتحاد بین علم و سیاست محیطی" و بر مبنای "همبستگی بین علوم مختلف محیطی"، درصدد است چارچوبی عِلمی در ارائه یک برنامه عَملی معرفی نماید تا ضمن مشخص نمودن طبیعت میاندانشی-تبادلدانشی مطالعات تغییر بومشناختی-انسانشناختی سیمایسرزمینها، مفهوم نوین "تعالیخواهی عملکرد شبکهسامانههای بومی-انسانی محیط" در چارچوب مفهومی "برنامهریزی پایداری محیط" را معرفی نماید.
چهلستون اصفهان
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار و مفصل بندی ترکیب «انسان-خط»نگاری در هنرهای صناعی دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش ترکیبی و تزیینی «انسان-خط» در هنرهای صناعی دوره سلجوقیان ترکیبی از سر و بدن انسان ها به صورت استیلیزه و انتزاعی در حالات و موقعیت های مختلف، به همراه خطوط نوشتاری رایج آن دوران همانند خط کوفی و خط نسخ است. این نقش با ساختاری متنوع از نقوش پیشین آن دوران، هماهنگ با اجزا، کادر و حتی مکان نقش اندازی شده، به کار رفته است. عناصر بصری و نقوش هندسی نقش اصلی را در قسمت های مختلف این ترکیب تزیینی به عهده گرفته اند که این ویژگی آن را به یکی از نقوش متمایز، مناسب در بسیاری از زمینه های طراحی گرافیک نیز تبدیل کرده است. بررسی ساختار و مفصل بندی این خط نگاره هایی که به تصویرسازی بسیار نزدیک شده و در پژوهش های هنر اسلامی کمتر بدان پرداخته شده است، می توانند علاوه بر آشنایی با نوآوری ها و کیفیت خاص شیوه های هنری این دوره به دلیل قابلیت های گرافیکی بالای ساختار این ترکیبات در جهت بهره گیری در انواع آثار هنری من جمله آثار گرافیکی و گرافیک های متحرک نیز رویکردی نوین محسوب شوند. سؤالاتی که مطرح می شوند عبارتند از : 1. نحوه اتصالات در ترکیبات «انسان-خط»نگاری چگونه است؟ 2. کدام شیوه خطاطی و حساسیت بخشی در ترکیبات «انسان-خط»نگاری بیشتر مؤثر بوده است؟ فرضیات مطرح : در این نقش ترکیبی، نحوه اتصالات نقوش انسانی به کتیبه ها در چهار حالت کلی : اتصال کامل صورت های انسانی به ساقه های حروف نوشتاری، تقسیم فضا به دو بخش بالایی و پایینی، تلفیق فیگورهای انسانی و خطوط نوشتاری و در نهایت جاسازی نقوش انسانی درمیان کلمات و عبارات به صورت تفکیک شده، مشاهده می شود. از میان شیوه های خطاطی، خط نسخ در میان این کتیبه ها بیشتر دیده می شود، همچنین در ابتدای کار، استفاده از تنوع نقوش در ترکیب کلمات و قرارگیری در شکل مشخص، به عنوان شیوه هایی بارز از نظر نگارندگان در ساختار کلی و حساسیت بخشی به ترکیبات «انسان-خط»نگاری بسیار مؤثر بوده اند. هدف از این تحقیق شناخت مبنای ساختار نقوش ترکیبی «انسان-خط» در هنرهای صناعی دوران سلجوقی است، که می توانند قابلیت های تجسمی بالایی را در شاخه های گوناگون هنرهای معاصر نیز داشته باشند. در خصوص ساختار و مفصل بندی نقوش ترکیبی «انسان-خط»سلجوقیان به صورت خاص تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و منابع کتابخانه ای، مقالات و سایت های معتبر مورد استفاده قرار گرفته اند.
کاروانسرای دیر گچین
منبع:
اثر سال ۱۳۵۸ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
کاخ شکوهمند تخت جمشید
تحلیل نابرابری فضایی در محیط های پیرا - شهری کوششی در استفاده از رهیافت برنامه ریزی و مدیریت راهبردی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخوردگاه شهر و روستا یا در هم آمیختن سیستم هاى شهرى، روستایى و طبیعى، با پیشروى سکونتگاه هاى انسانى، پیوستارى است که از اثر گذارى شهر و شهر- نشینى بر روستا و محیط طبیعى شکل مى گیرد. یکى از جلوه هاى مهم این رویارویى، نابرابرى فضایى – نه فقط در درون شهر ها بلکه در محیط پیرامون یا محیط پیرا- شهرى نیز هست: نابرابرى که بازتاب نابرابرى هاى اجتماعى- اقتصادى جوامع است. شهر تهران با دو پدیده ى جابجایى جمعیت از درون به محیط پیرا-شهری و مهاجرت به مقصد شهرتهران که به دلیل عدم تطابق شرایط اجتماعى-اقتصادى جمعیت مهاجر با ویژگى هاى سکونتى دردرون شهر تهران، به محیط پیرا-شهرى تهران رانده مى شوند، رو به رو بوده و هست. تداوم نابرابرى ها، کیفیت نازل شرایط زیست و تداوم صدمات وارد بر طبیعت در محیط پیرا-شهرى تهران، نارسایى شیوه هاى موجود، ضرورت تمهید و اختیار شیوه هایى متفاوت اما امکان پذیر در برنامه ریزى و مدیریت – نه فقط در محیط پیرا-شهرى بلکه در کل منطقه ى شهرى تهران – را مطرح مى کند. بنابراین، هدف این مقاله تاًکید برضرورت توجه به محیط پیرا- شهرى همچون یک سیستم یکپارچه که خود، همچون شهرها، داراى نابرابرى فضایى بوده ونیازمند تحلیل، تفسیر و تبیین ساختار ویژه ى خود، علل پدیدار شدن ساختار نابرابر، بروز تهدیدها و مشکلات، حضور فرصت ها و مهم تر از همه، دورى جستن از رویکردى سنتى در برنامه ریزى و مدیریت محیطى می باشد، است.