فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
قناتهای بسیاری در شهرهای مختلف کشور وجود دارد که سالیان متمادی نیازهای آب شرب و یا بخش کشاورزی را برای مردم برطرف ساخته اند. در سالهای اخیر و به مرور زمان این هنر ارزشمند ایرانی با بی توجهی در حفظ و نگهداری واستفاده مجدد روبرو شده است . قناتها اگر چه زندگی را برای این سرزمین به ارمغان آوردند امّا با استفاده بیش از حد و بهره برداری غیر اصولی و عدم مدیریت وهمچنین کم آبی های مکرّر در سالهای اخیر بازسازی و عدم رسیدگی ، قناتها رو به فراموشی نهاده واین هنر و میراث گرانبهای گذشتگان در سالهای اخیر روبه افول و ویرانی رفته است . برخی از قناتها از نظر موقعیت جغرافیایی در اطراف شهرها و روستا ها قرار دارند و میتوان با استفاده از پتانسیل آنها و با توجه به ویژگیهای ساختاری و مکانیزم های هدایت جمعیتی و کنترل شهری از آنها استفاده های قابل ملاحظه ای نمود. رشد و گسترش گردشگری با هدف شناساندن فرهنگ و هنر مهندسی نیاکان دارای اهمیت بسزایی میباشد.قنات قاسم آباد به عنوان یکی از عوامل جذب گردشگر می تواند با به کارگیری معماری سنتی و با اهداف توسعه ایی درجهت افزایش فرصت های درآمدی و ارتقای کیفیت زندگی اهالی بومی گام اساسی برداشت و از رشد معضلات مختلف اجتماعی جلوگیری نماید . این نوشتار در پی تأکید بر ضرورت و توجه به حفظ و احیای قنات و بلاخص قنات قاسم آباد و همچنین توجه به اکوتوریسم ، معماری بومی و توسعه ی پایدار در روستای قاسم آباد و شهر همدان با قدمت چند هزار ساله در جهت رشد و گسترش زمین گردشگری و ایجاد سکونتگاه های غیررسمی میباشد که نیازمند تحلیل، تفسیر و تبیین ساختار ویژه و علل پیدایش این فنون مهندسی باستانی و استفاده ی بهینه از پتانسیل های جانبی در راستای تقلیل مشکلات اداری و نهایتاً به ارائه راهبرده هایی برای بهرمندی اقتصادی اهالی در جهت ارتقای کیفیت زندگی در آنها خواهد گردید. بازشناسی موارد مذکور از طریق بیان چارچوبهای نظری، فنی و تجربی معماری بومی و سکونتگاه های غیررسمی، تبیین نقشه توسعه ی پایدار و رشد سرانه درآمدی در قالب راهبردهای اقتصادی و راهبردهای حوزه گردشگری و شناخت بیشتر قنات روستای قاسم آباد صورت گرفته است.
گوهر تابناک معماری دوران صفویه در اصفهان
حوزههای تخصصی:
آب و باغ ایرانی
حوزههای تخصصی:
پیشنهاد سازوکاری برای رفع ابهام معماران منظر و طراحان شهری در حوزه های مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری و معماری منظر به مثابه دو شاخه مستقل از دانش های معماری و شهرسازی در طی قرن پیشین و عمدتا به دلیل اهمیت یافتن مساله کیفیت عرصه های همگانی و عمومی شهرها و حوزه های پیرامونی آنان مطرح شده است. امروزه گسترش مفاهیم و مبانی نظری رشته های طراحی شهری و معماری منظر و همپوشانی آنها در فرایند ارتقای کیفیت عرصه های عمومی شهری و منطقه ای از تئوری تا عمل، بر میزان سردرگمی و ابهام نقش و حیطه های فعالیتی، میان این دو افزوده است. گسترش حیطه های فعالیتی، تداخل حوزه های کاری و وجود ابهام در نقش و جایگاه هریک از رشته های طراحی شهری و معماری منظر در طراحی محیط های بیرونی، آینده این رشته ها را با سوال اساسی زیر مواجه ساخته است :«چرا معماران منظر و طراحان شهری در طراحی محیط های بیرونی، با ابهام در نقش و حوزه وظایف در قبال یکدیگر مواجه شده اند و اصولا چه راه حل هایی برای برون رفت از این مشکل وجود دارد؟»بررسی تطبیقی - تحلیلی سوابق موضوع حاکی از آن است که صاحبنظران عمده دلایل تداخل و ابهام نقش میان حرفه مندان را در قالب دسته های «اشتراکات فراوان نظری و عملی»، «رویکردهای میانی دو رشته» و «گسترش حیطه و نوع فعالیت های دو رشته» عنوان کرده اند. از طرفی تحلیل محتوای ادبیات موضوع در خصوص رفع و پر نمودن خلا دانشی – حرفه ای میان دو رشته معماری منظر و طراحی شهری به استنتاج یکسری مولفه ها و راهبردهای کلی شامل : «همکاری و تعامل دو رشته»، «محتواهای آموزشی مشترک»، «تعیین نقش های حرفه ای ضابطه مند» و «ایجاد رشته یا رویکرد میان رشته ای جدید» می انجامد.
رابطه همبستگی بین کیفیتهای محیطی و تداوم حیات شهری در عرصههای عمومی (نمونه موردی : جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط پیچیده زندگی امروز سبب پیچیدگی مسایل شهری شده و مفهوم بسیاری از فضاهای شهری را دگرگون ساخته است. تنها مفهومی که از عرصههای عمومی شهری به جای مانده، مسیرهایی برای ارتباط فضاهای خصوصی است که اهمیت بیش از اندازه سرعت، تکنولوژی و زمان، انسان معاصر را به حرکت سریع ماشینی در بین فضاهای خصوصی ترغیب میکند. نادیدهانگاری ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای شهری، بیتوجهی به ارتقای کیفیتهای محیطی در فضاهای شهری و کیفیتهای مؤثر در پیوندها و جابجاییهای شهری و تأکید صرف بر ادراکات ذهنی طراحان شهری یا معماران، سبب شکلگیری فضاهایی مردمگریز در ساختار شهری شده است که توانمندی مورد انتظار را نخواهند داشت تا محیطی پاسخگو و منعطف در برابر رفتارهای شهروندی باشد. افزایش کیفیت زندگی شهروندی و حیات اجتماعی در فضاهای شهری یکی از چالشهای حرفه طراحی شهری بوده و نظریات بسیاری بر مبنای شرایط و تجربیات مختلف مطرح شده است. در این راستا، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از شاخصههای مطرح در علوم اجتماعی اخیراً در حوزه طراحی شهری نیز به عنوان ابزاری هرچند مفهومی جایگاهی ویژه یافته است. در این پژوهش، با توجه به اینکه ارتقای کیفیتهای محیطی به عنوان راهکار ارتقای حیات شهری مدنظر است، سعی بر آن شده که با جستجوی روابطی منطقی میان سطح شاخص سرمایه اجتماعی و کیفیتهای محیطی، بتوان با ارایه رویکردی شهرسازانه از سرمایه اجتماعی، آن را به عنوان ابزاری عملیاتی در طراحی شهری به کاربست. کیفیتهای محیطی انتخاب شده در این پژوهش در راستای پاسخگویی به نیازهای رفتاری کاربران فضا، خلق فضاهای شهری اجتماعپذیر و ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای شهریست. جهت حصول نتیجه نهایی پژوهش و یافتن رابطه همبستگی میان سطح تعاملات اجتماعی و سطح کیفیتهای محیطی، کمیسازی کیفیتهای محیطی انجام گرفته است تا بتوان نتایج کمیشده کیفیتهای محیطی با سطح شاخص سرمایه اجتماعی که از تحلیل پرسشنامههای برداشتشده در محدوده بدست آمده است را با هم قیاس کرد. در راستای کمیسازی کیفیتهای محیطی، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در دو مرحله، جهت تعیین اوزان هریک از زیرسنجههای کیفیتهای محیطی و هریک از کیفیتها برای محاسبه برآیند نهایی کیفیتهای محیطی اعمال شده است. نتایج پژوهش حاضر مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین سطح شاخص سرمایه اجتماعی و برآیند زیرسنجههای کیفیتهای محیطی در محله جلفای اصفهان به عنوان نمونه مطالعاتی است. در عین حال روابط بدست آمده روابطی غیرخطی است که دلیل آن را میتوان در وجود عوامل متعدد دخیل در سرمایه اجتماعی و پیچیدگی روابط بین آنها دانست.
زیبایی شناسی کعبه
تحلیل کارایی انرژی در مدل های بافت شهری اقلیم گرم و خشک، نمونه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
۱۲۷-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
از جمله مهم ترین عناصر تأثیرگذار بر مصرف انرژی در بخش ساختمان، می توان به شرایط اجتماعی و اقتصادی، فرهنگ مصرف انرژی، ویژگی های جغرافیایی و اقلیمی شهر، نقش شهر، کارایی سیستم های تأمین و مصرف انرژی و ویژگی های کالبدی فضایی ساختمان ها و بافت های مسکونی اشاره کرد که در این میان فرم شهری، به میزان قابل توجهی امکان کاهش مصرف انرژی را از طریق برنامه ریزی و طراحی فراهم می سازد. رهیافت کارایی انرژی به عنوان یکی از اهرم های تقویت پایداری بوم شناختی، از جمله ابعاد اصلی پنج گانه توسعه پایدار به شمار می آید که با هدف کاهش رشد تقاضای انرژی، تقلیل قابل توجه مصرف سوخت های فسیلی و به دنبال آن، افزایش عرضه انرژی سالم همراه است. لذا با بهره گیری از این رویکرد در فرایند طراحی مجموعه های ساختمانی و بافت های شهری، می توان کمک شایانی به بهبود وضعیت بهره وری انرژی در بخش ساختمان نمود. پژوهش پیشِ رو با ترکیب روش های توصیفی تحلیلی، مطالعات گونه شناختی، ترسیم و شبیه سازی مدل ها، به دنبال تحلیل 8 گونه فرم ساختمانی قالب در دوره های تاریخی شهر اصفهان و 4 الگوی بلوک شهری، از منظر کارایی انرژی است. به این منظور، با استفاده از شبیه سازی، ارتباط مابین متغیرهای تحقیق مشخصه های کالبدی و فضایی فرم شهری (فرم ساختمانی و بلوک شهری) و میزان مصرف انرژی (انرژی مصرفی جهت گرمایش، سرمایش و روشنایی) در هریک از الگوهای پیشنهادی، مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، الگوی بهینه توده گذاری ساختمان های مسکونی به شدت تحت تأثیر عوامل مورفولوژیک همچون همجواری ها، فرم، ابعاد و الگوی ساختمان، الگوی بلوک بندی و نیز ساختار فضایی شبکه ارتباطی است که در این میان، نقش الگوی ساختمان و ساختار شبکه ارتباطی پر رنگ تر است. لذا به کمک شبیه سازی مصرف انرژی، پیش از اجرای طرح و یا در مرحله ارائه گزینه های پیشنهادی، می توان به فرم های بهینه در اجزا (ساختمان های منفرد) و ترکیب های شهری (بافت های مسکونی) دست یافت.
چیدمان گرافیک: بررسی ساختار طرح های لچک ترنجی قالی اردکان یزد
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات صورت گرفته هنوز مدارک مستند و دقیقی درباره پیشینه قالی بافی در استان یزد تا قبل از دوره قاجاریه در دست نیست؛ به همین علت نمی توان صرفاً به سبب افول نساجی دستی، که موجب روی آوردن شعربافان یزدی به قالی بافی و رواج این هنر-صنعت در استان یزد شد، قاجاریه را نقطه شروع قالیبافی در این استان به حساب آورد. با این حال بنابر مطالعات و تحقیقات انجام گرفته، شروع قالی بافی در اردکان، به اوایل قرن جاری و حدود سال های ۱۳۴۴ هجری قمری (۱۳۰۵ هجری شمسی) باز می گردد.
مقاله حاضر می کوشد ضمن معرفی قالی اردکان یزد، به بررسی ساختار طرح های لچک ترنج بافته شده در این منطقه نیز بپردازد، تا ضمن پی بردن به میزان آگاهی طراحان قالی از قوائد حاکم بر نظام طراحی سنتی فرش دستباف، مقدار اثرپذیری طراحان اردکانی از قالی های کاشان و نائین نیز مشخص گردد. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات گردآوری شده به شیوه کتابخانه ای و میدانی، با رویکرد کیفی – تطبیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
چرایی پیدایش و گسترش بافت های فرسوده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی بافت های شهری یکی از معضلاتی است که از گذشته های دور شاهد آن هستیم، اما در چند دهة اخیر، ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. اقدامات گوناگونی که به صورت نوسازی بافت های فرسوده شهری در جهان و از جمله در ایران صورت گرفته است، نتایج ناموفق یا با موفقیت کمتری داشته است. اینکه ""فرسودگی چیست؟"" و ""نوسازی بافت های فرسوده به چه معنی است؟"" پرسش هایی است که همواره پیش روی پژوهشگران بوده است. مطالعات نشان می دهد اقداماتی که تاکنون انجام شده است، نتوانسته نیازهای نوسازی بافت های فرسوده شهری را پاسخ گوید.
هدف این مقاله، به چالش کشیدن مسایل مربوط به فرسودگی و نوسازی و کوشش در جهت یافتن پاسخ پرسش های مطرح شده در بالا است. با دید انتقادی به رویکردهایی که تاکنون نسبت به فرسودگی و نوسازی بافت های شهری ارایه و به آنها عمل شده است، این مسئله بیش از پیش عیان می شود که درک درستی از فرسودگی و نوسازی وجود ندارد.
نتایج حاصل از پژوهش چندساله که بخشی از آن در این مقاله بیان شده، نشان می دهد هم پدیدة فرسودگی و هم برنامه نوسازی نیازمند تغییر روش و نگرش از تفکر جزء نگر به تفکر کل نگر است تا درک درستی از نوسازی حاصل شده و اقدامات صورت گرفته مفید واقع شود. در این رابطه، ""فرسودگی"" را پدیده ای بسیار پیچیده می دانیم که برحسب شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک جامعه تغییر می کند. ""نوسازی"" نیز به عنوان برنامه پیشگیری، کاهش اثرات و بازگرداندن بافت شهری فرسوده به حالت کارآمد، در صورتی شناخته می شود که ترمیم شبکه های آسیب دیده اجتماعی و اقتصادی و برقراری مجدد جریان های قطع شده را انجام دهد.
بررسی مفاهیم نمادین رنگ در هنر نقاشی مصر باستان و منشأ آنها در طبیعت پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله انسان در طول تاریخ، به طرق مختلف از جمله هنر نقاشی به بیان احساسات و ذهنیات خود پرداخته است. در طول تاریخ، نقاشی اهداف مختلفی از امری مقدس در انحصار گروهی خاص تا وسیله گذراندن اوقات فراغت برای عموم انسان ها داشته است. همچنین نقاشی، حامل مفاهیم واقعی و سمبلیک بوده است. در برخی موارد واقعیت پیرامون آنچنان که بوده تصویر می شده و در سایر موارد تصاویری غیر واقعی با مفاهیمی سمبلیک تصویر می شده است. یکی از مهم ترین عناصر نقاشی، رنگ است که به شیوه های مختلف و در مفاهیم گوناگون به کار گرفته شده است. مصر باستان، یکی از بزرگترین و اولین تمدن های انسان است که آثار باستان شناسی و نقاشی های فراوانی از آن به جای مانده است. برخلاف مطالعات گذشته که صرفاً برمبنای علم زبان شناسی به بررسی مفاهیم سمبلیک رنگ ها در هنر نقاشی مصر باستان پرداخته اند، در این مقاله با استفاده از تحلیل نقاشی های مصر باستان، مباحث زبان شناسی و مفاهیم سمبلیک عناصر طبیعت به بررسی موضوع پرداخته شده است. ● هدف هدف این تحقیق بررسی مفاهیم سمبلیک رنگ ها در هنر نقاشی مصر باستان و منشأ این مفاهیم است. ● روش تحقیق باتوجه به حضور خدایان در نقاشی های همه ادوار تاریخی مصر باستان و همچنین ثبات مفاهیم آنها در طول تاریخ، به بررسی و تحلیل رنگ ها در تصویر خدایان مصر باستان پرداخته ایم. در ادامه به کمک چهار مورد، مفاهیم رنگ های اصلی در نقاشی های مصر باستان تحلیل شد. این موارد شامل داده های به دست آمده از تحلیل تصاویر خدایان، مهم ترین عناصر ثابت با رنگ های اصلی در نقاشی ها، معنی لغوی هر یک از رنگ ها و همچنین نمود این رنگ ها در محیط پیرامون مصر باستان می شود. در نهایت جهت تصدیق نتایج به دست آمده، باتوجه به اهمیت مفهوم مرگ از نگاه مردم مصر باستان، نقاشی های مراسم مومیایی کردن، عزاداری و داوری پس از مرگ که حامل مفاهیم مشابهی هستند را تحلیل کرده ایم. ● نتیجه گیری به کمک یافته های تحقیق مفاهیم سمبلیک هر یک از رنگ های اصلی در هنر مصر باستان مشخص شده و ارتباط آنها با طبیعت پیرامون موشکافی شد.
بررسی کیفیت محیطی فضاهای داخلی با تأکید بر آسایش حرارتی در خانه های سنتی نمونه های موردی: دو خانه قجری در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از فعالیت های زندگی هر انسان در فضاهای داخلی صورت می گیرد. طبق آمار در کشورهای غربی حدود 90درصد از زمان زندگی در محیط های داخلی سپری می شود؛ ازاین رو در سال های اخیر توجه به کیفیتِ محیطیِ داخلی، از سوی سازمان ها و انجمن های معماری کشورهای مذکور با جدیت دنبال می شود و ازآنجاکه کیفیت فضاهای داخل به طور مستقیم در سلامت ساکنان اثر می گذارد، توجه به این مفهوم در ابعاد مختلف آن مانند کیفیت هوای داخل، آسایش حرارتی و همچنین آسایش بصری و صوتی، امری بسیار حائز اهمیت است و مطالعه دقیق آن در ایران باید ضروری تلقی شود. آسایش حرارتی فضاهای داخلی یکی از مهم ترین نکات این مفهوم است که در بحث حاضر توجه بیشتری به آن خواهیم داشت. بررسی این عامل در دو نمونه از خانه های دوره قاجار در شیراز با استفاده از برداشت های میدانی و تطبیق آن با شبیه سازی نرم افزاری صورت پذیرفته است. اطلاعات گردآوری شده در دو مرحله تحلیل شده اند. در مرحله اول رفتار حرارتی هریک از فضاها با استاندارد جهانی اشری مقایسه شده و سپس رابطه بین ویژگی های معماری و نتایج عملکرد حرارتی اتاق ها مورد بررسی قرار گرفته است؛ با این هدف که اگر نشانی از توجه به آسایش حرارتی در این مکان ها بود، عوامل آن چیست و چگونه می توان این عوامل را در طراحی خانه های امروزی احیا کرد و با صرف کمترین انرژی به حدود آسایش در فصول گرم و سرد رسید. نتایج مطالعات نشان می دهند که اتاق های این خانه ها به لحاظ تأمین آسایش حرارتی عملکرد مناسبی داشته و به یقین در زمان گذشته، این عملکرد بهتر بوده است؛ برای مثال اتاق شاه نشین در حدود هشت ماه از سال در محدوده آسایش قرار دارد.
بینش شاه عباس: شهرسازی سلطنتی اصفهان
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
جایگاه طبیعت در پایداری شهر، مبتنی بر رویکرد برنامه ریزی و طراحی شهرهای بیوفیلیک، با نگاهی به شهر طرقبه
حوزههای تخصصی:
طبیعت علاوه بر بستر سکونت، می تواند به معنا دادن محیط کمک نماید و هویت و کیفیت شهری را ارتقاء بخشد. ماشینی شدن، آسیب هایی بر پیکره طبیعت ایجاد کرد و بر رشد و توسعه اقتصادی شهرها سایه افکند و منجر به ناپایداری شهرها شد. در این مقاله صحبت از شهری است که ابتدا طبیعت در طراحی و برنامه ریزی آن نقش داشته است. ارتباط روزانه انسان با طبیعت و حفظ ارزش های زیست محیطی و اکولوژیکی در این شهر و شناخت تأثیر دوسویه انسان و محیط حائز اهمیت است. شهر طرقبه با دگرگونی کاربری زمین های کشاورزی و باغی به خدمات گردشگری مواجه است که به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب و ضعف های زیرساختی در معرض تخریب است. درنتیجه شکل بستر طبیعی طرقبه به دلیل توسعه کالبدی برای گردشگری در معرض تغییر شکل قرار دارد. هرگونه پیشرفت در برنامه ریزی و طراحی بیوفیلیک می تواند به سبک زندگی سبز منجر شود. این نگاه، می تواند رفتارهای محیطی شهروندان را تغییر دهد. اصلاح رفتارهای محیطی در طراحی و برنامه ریزی به سمت شهر بیوفیلیک به معنای حرکت است، حرکتی به سمت پایداری محیط زیست و پایداری شهر طرقبه. روش مورداستفاده در این پژوهش، کاربردی و شیوه مطالعه برچسب روش و ماهیت تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد و نرم افزار GIS در گردآوری اطلاعات آن برمبنای مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی SWOT به صورت کیفی به کمک آمده است. در این مقاله با بررسی پارامترهای ماندگار در توسعه شهر بیوفیلیک، پیشنهاد راهکارهایی در برنامه ریزی شهر طرقبه جهت حفاظت از محیط طبیعی با نگاهی فراگیر به برنامه های توسعه عمران شهری ارائه می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهر طرقبه با اختصاص بیش از نیمی از مساحت به عناصر طبیعی، پتانسیل تبدیل شدن به یک شهر بیوفیلیک داراست و نقش مهمی را در توسعه پایدار منطقه ای دارد. هرگونه بهبود در حفظ عناصر بیوفیلی و زیرساخت های موجود و نیز بهره گیری از دانش اکولوژیکی و بیوفیلیک در برنامه ریزی، می تواند به افزایش فعالیت های زیست محیطی. تغییر نگرش برنامه ریزی در جهت زندگی سبز منجر شوند. تصمیم گیری ها و سیاست هایی به صورت توسعه تدریجی و گام به گام انجام پذیرد تا برنامه ریزان بتوانند در هر مرحله، نقاط قوت و ضعف را مورد ارزیابی قرار دهند و نیز با بررسی و شناخت توان محیط طبیعی و ظرفیت پذیری شهر طرقبه، کنار استعدادهای محلی، محدودیت های توسعه را با توجه به عوامل اکولوژیک بررسی نمایند. دیدگاه حفاظت از منابع طبیعی و اکولوژیکی به عنوان پشتیبان فعالیت ها و نیز پشتیبان محیط زیست طبیعی، به سمت توسعه پایدار شهری حرکت می کند.
تفسیری بر شباهت های موجود میان آثار فرهنگ بلخی - مروی و شهر سوخته
حوزههای تخصصی:
فرهنگ بلخی-مروی، پیشینه و منشأ شکل گیری آن، ارتباطات درون و برون منطقه ای و تفسیر برخی از شباهت ها در تولیدات و دست ساخته های این فرهنگ با مناطق هم جوارش، یکی از مهم ترین مباحث و مسائل باستان شناسی مرتبط با این فرهنگ است. وجود برخی از شباهت ها میان این فرهنگ و شهر سوخته، در تولیداتی همچون ظروف مرمری، مهرهای مشبک فلزی و برخی از شیوه های تدفین (تدفین های یادمانی)، بحث هایی را در رابطه با تفسیر این مدارک به وجود آورده، که عموماً این تفسیرها با مهاجرت گروه های انسانی از شمال به جنوب و یا بالعکس مرتبط شده است.
مسئله ی اصلی این نوشتار، بررسی دلایل و شواهدی است که می تواند در شکل گیری یک تفسیر منطقی و قابل قبول در زمینه ی علت وجود برخی از شباهت ها میان فرهنگ بلخی-مروی و شهر سوخته در دوره ی IV این استقرار کمک نماید. در این نوشتار سعی می شود تا حد امکان به بررسی شواهد و مدارک شهر سوخته به عنوان یکی از مهم ترین استقرارگاه های جنوب شرق ایران و منطقه سیستان پرداخته شود. با بررسی و تفسیر چرایی این شباهت ها، علاوه بر رد فرضیه ی مهاجرت مردم فرهنگ بلخی-مروی به سمت شهر سوخته، می-توان دلایلی برای اثبات یک روند مهاجرتی در نیمه هزاره سوم ق.م از شهر سوخته به سمت دشت های شمالی ارائه نمود.
شناسایی و رتبه بندی معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، مسئله مهم مکان یابی مساجد در شهرسازی و مدیریت شهری است؛ بدین منظور، پژوهش با دو سؤال اصلی پیگیری شده است: 1 معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد کدام است 2 وزن هر یک از معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد چقدر است؟ برای پاسخ به این سؤالات، ابتدا معیارهای مؤثر بر مکان یابی در پژوهشهای پیشین و آثار دینی مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه برای وزندهی معیارها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج حاکی است که 20 معیار اصلی، ذیل چهار گروه معیارهای جمعیتی، مذهبی، شهرسازی و اجتماعی قابل طرح است. در زمینه گروه معیارها به ترتیب معیارهای مذهبی و شهرسازی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار شد. شعاع دسترسی، تراکم جمعیت و دسترسی آسان به عنوان مهمترین معیارها در مکان یابی مساجد اولویت بندی شد
نگاهی به تجربه مدرنیته در شهر و شهرسازی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر معنوی شهر؛ توسعه مکان های مذهبی در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری سازمان فضایی شهرهای سنتی ایران همواره ارتباطی منطقی بین نقش فضاهای شهری و منظر آنها در مقیاس خرد و کلان برقرار بوده است. تعاریف مدرنیته و شکل گیری مناسبات نوین اقتصادی و اجتماعی منجر به ظهور کالبدی شد که ارتباط بین گذشته و حال فضاهای شهری را از هم گسست. این ناهمگونی به ویژه در بطن بافت های تاریخی با مرکزیت مذهبی منجر به گسست های اجتماعی و فاصله گرفتن آنها از جریان توسعه شهری شد. از سوی دیگر، روش های مداخله در بافت بلافصل این مراکز، در هر دورة زمانی، بسته به میزان درک ارزش و جایگاه کارکردی آنها از جانب مسئولین و کارشناسان، وزن متفاوتی به خود گرفت و همواره بین دو رویکرد حفاظت و توسعه در نوسان بوده است.
سیر تحولات تاریخ شهر «ری» نشان می دهد استخوان بندی اصلی شهر که به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) منتهی می شود، دارای مهم ترین ارزش های تاریخی و فرهنگی- مذهبی است که در کنار یکدیگر منظر ویژه ای را برای این منطقه به وجود آورده است. خیابان حرم به عنوان آستانة ورود به حرم، یک فضای جمعی در بافت سنتی شهر عبدالعظیم است که از دوره قاجار تاکنون کیفیت دسترسی به این مرکزیت را تعریف کرده است. اما در اجرای طرح «بهسازی» اخیر خیابان شمالی حرم تنها به آرایه بندی های فضا همچون کف سازی و جداره سازی پرداخته شده است و ا تداوم هویتی مکان از بین رفته است. در حالی که مفاهیمی مانند رعایت اصل سلسله مراتب، هنجارهای زیارت، قابلیت های محیط، پیشینة تاریخی و فرهنگی ـ اجتماعی و به ویژه تحلیل مکان های خرد رفتاری درون فضا به عنوان مبانی اصلی مداخله در منظر زیارتی باید مدنظر قرار گیرد.