فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
قاعده لاضرر و رعایت آن در اصول معماری و شهر سازی اسلامی
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۷ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
یکی از کارهای بسیار ضروری و مهم در رابطه با بحث معماری و شهرسازی اسلامی تطبیق مقررات و الگوهای جاری معماری و شهرسازی با قاعده لاضرر می باشد که از مشهورترین قواعد فقهی اسلام می باشد و یکی از امتیازات این قاعده این است که بر قاعده تسلیط تقدّم دارد. به عبارت دیگر قاعده لاضرر به منظور محدودکردن اقتدارات و اختیارات قاعده تسلیط مقرر گردیده یعنی در نظام اسلامی به صرف مالک بودن نمی توان هر نوع تصرفی را شخص در ملک خود اعمال نماید و به موجب قاعده لاضرر تصرفات در ملک شخصی بایستی مبتنی بر اصول و ضوابطی باشد که سبب اضرار به دیگران نگردد حال این ضرر مادی یا معنوی باشد فرق نمی کند و اولین قدم بررسی وضعیت کنونی شهرها مخصوصاً شهرهای بزرگ نظیر تهران و تطبیق آن با قاعده لاضرر می باشد و در صورت تعارض با قاعده لاضرر، رسیدن با الگوهای مناسب معماری و شهرسازی است که منطبق با مقررات و ضوابط باشد و لذا قاعده لاضرر می تواند به عنوان مبنا و زیربنای ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی اسلامی قرار گیرد.
تعیین الگوی بهینه حیاط مرکزی در مسکن سنتی دزفول با تکیه بر تحلیل سایه دریافتی سطوح مختلف حیاط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از حیاط مرکزی الگوی بسیار کهنی در ساخت و ساز مسکن بوده و به طور قابل ملاحظه ای در شهرهای مختلف ایران مورد استفاده قرار گرفته، همچنین فضاهای سکونتی با بهره گیری از تدابیر مختلفی در اطراف این حیاط ها شکل گرفته اند. تناسبات حیاط مرکزی نقش عمده ای در تعیین میزان انرژی تابشی جذب شده در سطوح مختلف حیاط و ایجاد شرایط آسایش بصری و حرارتی برای ساکنین ایفا می کند. شناخت الگوی بهینه حیاط مرکزی در مناطق مختلف کشور نیازمند انجام مطالعات دقیق در میزان سایه اندازی الگوهای مختلف حیاط با تناسبات گوناگون است. برای رسیدن به این مقصود کوشش شده تناسبات مختلف حیاط در مسکن سنتی دزفول شناسایی شده و میزان سایه دریافتی سطوح مختلف حیاط در الگوهای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.
جهت انجام این تحقیق، نمونه های مختلف حیاط با استفاده از برداشت های میدانی تعیین شده و با استفاده از شبیه سازی سه بعدی الگوها، سایه حاصل از ابعاد مختلف بر روی سطوح مختلف در ماه های گوناگون سال اندازه گیری شده است. با مقایسه میزان سایه حاصل از هر نمونه با جدول نیاز اقلیمی شهرستان دزفول، بهترین نمونه از نظر مواقع نیاز به سایه و آفتاب معرفی شده است. در بناهایی که حیاط آنها، دارای نسبت 1تا 4/1 میان طول و عرض (حیاط با فرم مربعی شکل) و همچنین نسبت طول به ارتفاع 1/1 تا 2/1 (عمق متوسط) باشند، مناسب ترین میزان سایه در فصول گرم بر روی کف و جداره ها ایجاد خواهد شد. استفاده از این الگوی بهینه، سبب افزایش سایه بر سطوح حیاط، کاهش دمای جداره ها، کاهش بار سرمایشی ساختمان و افزایش آسایش ساکنین خواهد شد.
فرهنگ تخریب یا تخریب فرهنگی...! بررسی نمونه هایی از رفتارهای فرهنگی به عنوان عوامل مخرب در آثارِ تاریخی فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
41 - 52
حوزههای تخصصی:
آثار تاریخی، به جز این که تحت تأثیرِ روند طبیعی افول و زوال قرار دارند، در برخی موارد به طورِ کامل، قابل کنترل نیستند، همواره توسط عوامل متعدد دیگر نیز مورد تهدید و در معرض خطر هستند. از عوامل شناخته شده طبیعی و اقلیمی گرفته تا برخی رفتارهای انسانی. می توان گذشته از کنش های اجتماعی روانی که در مطالعات رفتارشناسی اجتماعی (جامعه شناسی رفتاری) از آنها به عنوان وندالیسم یاد می کنند، پاره ای از رفتارهای انسانی خاص را مشاهده کرد که دارای ابعاد قابل بررسی و مهم در حوزه فرهنگ هستند و به شکلی بسیار مهم و کاملاً قابل بررسی، ریشه در باورهای فرهنگی و بومی مناطق مختلف دارند و به گونه ای عمیق مثل هر اعتقاد و باوری دیگر، برای ساکنان یک منطقه و باورمندان به آن دارای ارزش محسوب می شوند. گاهی از اوقات، این گونه باورهای فرهنگی و رفتارهای ناشی و متأثر از آن، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به تخریب آثار فرهنگی تاریخی منجر می شوند. در حوزه حفاظت از ارزش ها و مواریث فرهنگی (ملموس و ناملموس)، پرسش مهم آن است که کدام موضوع دارای اهمیت بیشتر است؟ به تعبیر دیگر؛ در نگهداشت کدام موضوع باید کوشش بیشتر کرد. اثرِ فرهنگی یا رفتارِ فرهنگی؟و آیا می توان به صورت توأمان از تخریب آثار جلوگیری کرد و هم یک رفتارِفرهنگی را که اساسِ تعریف و غنا در منظرِفرهنگی است حفظ کرد؟ درکِ این موضوع که در حفاظت از مفهوم میراث فرهنگی به ویژه مفاهیم در ارتباط با منظرِفرهنگی، پیوستی غیرقابل انکار میان عناصر و آثار تاریخی و فرهنگی و باورها و رفتارهای متأثر از آن وجود دارد، می تواند در فهم، تحلیل، معرفی آثار مؤثر واقع شود و در حیطه حفاظت، رفتاری مطمئن تر و اصیل تری را موجب شود. با این نگاه پژوهش حاضر، سه نمونه از این رفتارها را در چند حوزه کاملاً متفاوت از جغرافیای فرهنگیِ بزرگ و متنوعِ ایران مورد بررسی قرار داده است و با تشریحِ جنبه های فرهنگی، روانی و اجتماعی این گونه رفتارها، کوشش نموده با تحلیلِ چنین رفتاری، امکان حفاظت از موضوعات و مفاهیم مورد اشاره را بررسی کند.
قوام الدین شیرازی (معمار دوره ی تیموریان)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
جستاری در نقاشی و تاثیر آن در شهرسازی ( تاملی در نقاشی های دیواری )
منبع:
هنرنامه ۱۳۷۸ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
آنچه امروزه قابل انکار نیست ارتباط تنگاتنگ و مداوم علوم و فنون مختلف از جمله جغرافیا ، اقتصاد ، جامعه شناسی ، محیط زیست ، حمل و نقل ، معماری و هنر با شهرسازی است . بحث پیرامون این ارتباط کم و بیش دیرزمانی است که به آن پرداخته شده و مورد توجه اندیشمندان این حرفه قرار گرفته است ، در این میان کنکاش در زمینه دیدگاه هنر و اثر هنرمند مقوله ای است که کمتر بدان اشاره شده است . در این مقاله از بین مباحث متنوع موجود در خصوص ارتباط هنرهای تجسمی با شهرسازی به موضوع تأثیر نقاشی ( و به خصوص نقاشی دیواری ) بر طراحی و برنامه ریزی شهری پرداخته است ...
چیدمان کتیبه نگاری: مطالعه ی ویژگی های تاریخی، هنری و سبک شناسی کتیبه های نستعلیق سنگی سردر بناهای قزوین (دوره ی قاجار)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
بی شک، قزوین یکی از مهم ترین مراکز خوشنویسی و کتیبه نگاری ایران در دوران اسلامی است و وجود نمونه های متعدد و ممتاز از کتیبه های خوشنویسی باقی مانده (از روزگار سلجوقیان تا پایان عهد قاجار) در بناهای مختلف این شهر خود گواهی است بر این مدعا. در همین زمینه و بر اساس پژوهش های میدانی نگارنده، در زمینه تاریخچه و گونه شناسی کتیبه های نستعلیق در ایران، کتیبه های سنگی سردر بناهای شهر قزوین که در عهد قاجار تهیه و نصب شده اند، از نظر عیار خوشنویسی (ترکیب بندی حروف و کلمات)، کیفیت انتقال خط و گرته برداری، همچنین شیوه حجاری از جمله شاخص ترین نمونه های موجود ایران از دوره قاجار به شمار می آیند.
در این فرصت، با بررسی و معرفی کتیبه های نستعلیق سنگی سردر شش بنای شاخص شهر قزوین از دوره قاجار شامل: مسجد النبی (1223ه.ق)، مسجد مدرسه سردار (1231ه.ق)،آب انبار حاج کاظم(1256ه.ق)، حمام صفا(1259ه.ق) و مسجد سبز (1263ه.ق)،آب انبار خان(1285ه.ق)، ویژگی های تاریخی،هنری و محتوایی این کتیبه ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و علاوه بر شناسایی بانیان، معماران، خوشنویسان و حجاران کتیبه های قزوین، سبک کتیبه نگاری نستعلیق خوشنویس برجسته این دوران «ملک محمد قزوینی» را بر اساس نمونه های موجود بررسی خواهیم کرد.
جهت گیری در معماری و نقش آن در شکل گیری خانه های تاریخی تبریز
حوزههای تخصصی:
عواملی همچون زمینه-اقلیم-طبیعت در شکل گیری معماری بومی ایران تاثیرگذار بوده اند و همین عوامل در مکان یابی برای ساخت و توسعه معماری موثر هستند. جهت گیری از جمله مواردی است که در معماری ایران تاثر زیادی گذاشته است ولی تاکنون مطالعات زیادی درباره جهت گیری و مسائل تاثیر گذار در جهت گیری معماری انجام نیافته است این در صورتی است که جهت گیری صحیح معماری به عنوان یکی از مهمترین عوامل در شکل و فرم بنا در کنار مسائل اقلیمی و زیست محیطی معماری است و استفاده به جا از تابش آفتاب را به عنوان منبع انرژی طبیعی میسر می سازد. هدف از بررسی های انجام گرفته پاسخگویی به سوال اصلی این تحقیق می باشد که مولفه های جهت گیری در معماری بومی ایران بخصوص در خانه های تاریخی آن چیست؟ و گونه های مختلف معماری نظیر باغ، کاروانسرا، مسجد وامثالهم از چه عواملی تاثیر گرفته اند؟ به نظر می رسد عواملی همچون راه، اعتقاد، طبیعت در شکل گیری جهت معماری ایران م وثر بوده اند. مؤلفه های تاثیر گذاری براساس تحلیل نمونه های مورد مطالعه در خصوص عواملی که در شکل، جهت گیری، ساخت و توسعه خانه های تاریخی موثر بودند شناسایی شدند و مورد تحلیل و آنالیز در نمونه موردی که خانه های تاریخی تبریز است قرار گرفتند. در نهایت عوامل مؤثر بر جهت گیری در گونه های مختلف معماری در 6 دسته (اقلیم، تعادل، همسایگی، مذهب، دید و منظر، شیب زمین و سایه اندازی) تفکیک شده و ارائه گردیده است. دسته بندی اقلیم شامل طول و عرض جغرافیایی، جهت تابش آفتاب و جهت وزش باد می باشد و تعادل در بنا با تحقیق در جای گذاری فضاها و تأثیرآن بر هندسه پلان بررسی گردیده است. هندسه قطعه زمین، ابنیه و گذرهای پیرامون عوامل مؤثر در حوزه همسایگی شمرده شده و چشم انداز و دید از بازشو ها در دسته بندی دید و منظر جای گرفته است. تأثیر اعتقادات و تطابق با اقلیم در برخی مناطق موجب جهت گیری برخی ابنیه به سمت قبله گردیده است. جهت شیب زمین و محدوده سایه اندازی نیز از عوامل مهم مؤثر بر جهت گیری ابنیه می باشد.
راهبرد طراحی فرایند محور و محصول محور کیفیت های محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری در طول عمر کوتاه خود تحولاتی را تجربه نموده که تحول از دیدگاه محصول گرا به دیدگاه فرایند گرا از جمله آن است. با طرح مساله چگونگی اعمال فرایند محوری و محصول محوری در طراحی کیفیت های محیط شهری، تشریح ویژگی های دو نگرش فرایند محور و محصول محور به خروجی های متنوع طراحی شهری، از اهدافی است که این پژوهش نظری برای خود برگزیده است. در این راستا، آرای پنج نظریه پرداز و دیدگاه متفاوت بررسی و در قالب این دو نگرش طبقه بندی شده اند. هدف دیگر پژوهش، ایجاد رویکرد تازه در دستیابی به کیفیت های گوناگون محیط شهری با کمک دو نگرش فرایند محور و محصول محور است. با بررسی تعدادی از طبقه بندی های ارایه شده از سوی اندیشمندان مطرح طراحی شهری، کیفیت های ده گانه ای از آنها استخراج شد تا جمع بندی جامعی صورت پذیرد. این کیفیت های ده گانه و جامع به کمک ابزار واسطی به دو دسته کلی نگرش فرآیند محور و محصول محور اختصاص یافتند. نتیجه نهایی این گونه بندی، طراحان شهری را قادر می سازد تا با بهره گیری از روشی خلاقانه، گزینش صحیحی از ابزارهای طراحی شهری در مواجهه با هر یک از کیفیت های ده گانه مطرح شده داشته باشند.
شناخت نظریات مطرح در روابط متقابل شهر و روستا در جهان وایران جهت دستیابی به توسعة پایدار
حوزههای تخصصی:
از پدیده های مهمی که در زندگی اجتماعی انسانها رخ داده است، ظهور شهرها و روستاها و ارتباط پیچیده بین آنهاست. هدف از شناخت روابط متقابل شهر و روستا و نتایج مثبت و منفی حاصل از این روابط، برنامه ریزی در جهت ایجاد تعادل در رابطه شهر با روستاهای پیرامونی است، که هدف نهایی این شناخت و برنامه ریزی، رسیدن به توسعه ای هماهنگ و پایدار در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ... و ایجاد رفاه برای ساکنین شهر و روستاها است. بنابراین با بررسی روابط متقابل شهر با روستاهای همجوار و شناخت اثرات مثبت و منفی حاصل از این روابط در صورت تدوین برنامه ای مناسب و منطقی و اجرای آن می توان به تعادل در رابطه شهر و روستا دست یافت و از اثرات منفی گسترش فیزیکی شهر بر روستاهای پیرامونی کاسته و اثرات مثبت آن را تثبیت نمود. عناصر گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ساختار عرصه های روستایی و شهری دخالت دارند و روابط موجود میان آنها را نمی توان بسادگی در چهارچوب های ذهنی و از پیش تعیین شده بررسی کرد؛ اما از آنجا که نظریه ها می توانند به شناخت جنبه های گوناگون روابط شهر و روستا و فعال سازی ذهن و درک بهتر آنها کمک کنند می توان آنها را با توجه به قابلیتهای خاص به کارگرفت. بنابراین در این مقاله نظریات مطرح در روابط متقابل شهر و روستا در جهان و ایران در جهت دستیابی به توسعة پایدار به صورت توصیفی و مقایسه ای بیان شده است. نتیجه ایی که حاصل شد بدین صورت است که به طور کلی، شهرنشینی و روستانشینی و روابط شهر و روستا در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. بنابراین در بررسی روابط روستایی- شهری در مناطق مختلف باید شرایط خاص را در کنار قانونمندیهای کلی و عام در نظر گرفت. در کشور ما با توجه به ویژگی های خاص جغرافیای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، شهرنشینی و روستانشینی و روابط بین آنها با کشورهای صنعتی و پیشرفته متفاوت بوده و بنابراین این نظریات، بصورت کلی قابل تعمیم به روستاها و شهرهای کشور ما نیستند و روابط بین شهر و روستا در ایران با کشورهای جهان اول متفاوت است.
تاثیر معماری ایرانی در بناهای دوره بهمنیان در جنوب هند (748-934)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهمنیان نخستین حکومت مستقل مسلمان در جنوب هند بودند که در قرون 8 و 9 و 10 هجری بر این منطقه حکومت کردند بنیان گذار این خاندان اصل و نسبی ایرانی داشت و به همین دلیل وی و جانشینانش توجه فراوانی به فرهنگ و تمدن ایرانی و به کارگیری ایرانیان در مناصب مختلف سیاسی و اجتماعی از قبیل وزارت و صدرات نشان دادند در این دوره بسیار از دانشمندان و معماران و صنعت گران ایرانی به دکن مهاجرت کردند و باعث رونق فرهنگ و تمدن ایرانی به ویژه در زمینه هنر و معماری در این سرزمین گردیدند بناهای ساخته شده در دوره بهمنیان اغلب به دست معماران ایرانی و تحت تاثیر سبک معماری رایج در ایران به ویژه در دوره تیموریان بود برخی از بناهای موجود در بیدر چون مدرسه گاوان تقلید کاملی از مدارس چهار ایوانه ایرانی است این مقاله به بررسی تاثیر معماری ایرانی در برخی از بناهای این دوره پرداخته است
طراحی معماری مناسب برای سالمندان
منبع:
صفه ۱۳۸۳ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
براساس تقسیم بندی سازمان ملل متحد کشورها سه نوع ساختار جمعیتی جوان، بزرگسال و سالخورده دارند. شاخص این نوع ساختار، نسبت جمعیت سالخورده 65 ساله و بالاتر به کل جمعیت در کشورهاست. براساسا این تعریف و نتایج آمار سال 1375، ایران جزو کشورهای ساختار جمعیتی بزرگسال به شمار می آید. همچنین با توجه به اینکه شمار سالمندان فعال در کشورهای پیشرفته و نیز ایران، که به تنهایی و مستقل در مسکن شخصی زندگی و خود را اداره می کنند، رو به افزایش نهاده است،...
گونه شناسی خانه های تاریخی بافت قدیم شهر مشهد، از اوایل قاجار تا اواخر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
۹۷-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
مشهد شهری است با محله های تاریخی که روزگاری بسیاری از خانه های ارزشمند را در خود جای داده بود، اما به واسطه تغییر شیوه زندگی، طرح های توسعه، مهاجرت و تغییرات اقتصادی، بخش وسیعی از بافت ارزشمند شهر در طی زمان دچار تغییر شده است. صرف نظر از جنبه های مثبت و منفی این تحولات، لزوم معرفی و بازشناسی خانه های مشهد به عنوان یک شهر تاریخی، امری ضروری و مسجل است. در این نوشتار سعی شده است تا قابلیت گونه شناسی و دسته بندی درخصوص خانه های تاریخی شهر مشهد مورد بررسی قرار گیرد. در این مطالعه با بررسی و تدقیق مفاهیم «گونه شناسی» و «مسکن» بر اساس اسناد و مدارک، به بررسی تاریخچه سکونت و ویژگی های بافت و معماری مسکونی گذشته هسته تاریخی مشهد اقدام شده است. در ادامه، ویژگی های شکلی و جهت گیری واحدهای مسکونی متأثر از اقلیم منطقه مورد توجه قرار گرفته و با معرفی تعدادی از خانه های تاریخی بر پایه دوره زمانی ساخت، به بررسی عناصر کالبدی و اجزای آن اقدام شده است. برآیند این مطالعه بیانگر امکان تفکیک و دسته بندی خانه های تاریخی شهر بر اساس ویژگی شکل و فرم عناصر، مانند سردر، هشتی، دالان، حیاط، ایوان و همچنین بافت، تزیینات نماها و فضاهای داخلی است که به سه دسته شامل دو گونه قاجاری (نیمه اول و نیمه دوم) با معماری درون گرا و گونه سوم پهلوی اول با فرم برونگرا قابل تمایز است که متأثر از شرایط زمانی و تغییرات ناشی از دگرگونی الگوی معماری ایران، تحت تأثیر معماری غرب و تحول در ساختارهای اجتماعی فرهنگی جامعه ایرانی در این دوران می توان برشمرد.
معماری در دربار سلطان صاحب قران
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
چشم انداز نظام حاکمیت منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان رویکردی یکپارچه در سیاست گذاری توسعه فضایی منطقه کلان شهری تهران که ناشی از وجود تفرق سیاسی در اداره آن است چالش اصلی نظام موجود اداره این منطقه به شمار می آید. ترسیم چشم انداز مشترک، روشی است که بر اساس آن می توان دیدگاه ها و منافع مختلف و گاه متضاد گروه های مختلف بخش عمومی، خصوصی، تشکل های غیر رسمی و افراد و خانوار ها را درباره توسعه منطقه به سمت و سوی مشترکی رهنمون ساخت تا از این ره امکان سیاستگذاری منطقه ای یکپارچه در چارچوب قلمرو های مدیریتی و سیاسی متعدد، بخش ها و گروه های مختلف امکان پذیر گردد. مقاله حاضر ضمن ارائه نتایج کلی مطالعات شناخت و تحلیل وضعیت اداره منطقه کلان شهری تهران می کوشد تا با استفاده از مبانی نظری ، تجربیات جهانی و رویکرد مشترک نخبگان وعناصر اصلی در اداره منطقه کلان شهری تهران، به ارائه چشم انداز و ماموریت نظام مطلوب برای اداره منطقه کلان شهری تهران که « نظام حاکمیت منطقه کلان شهری تهران» نامیده می شود بپردازد. بیانیه چشم انداز و ماموریت در پی ایجاد چارچوب اقدام مشترک بین قلمرویی و بین بخشی در منطقه کلان شهری تهران از طریق توافق بر سر ارزش ها و اهداف کلان است.
شناسایی الگوهای زیبایی شناسی منظر بومی گیلان مبتنی بر تحلیل منظر روستایی (نمونه موردی: روستای پس چپر)
حوزههای تخصصی:
معماری بومی گیلان براساس مطابقت حداکثری با اقلیم و امکانات محلی شکل گرفته است. منظر روستایی گیلان، شامل الگوهای ساختی است که عمدتاً در طول سالیان، با توجه به اقلیم، فرهنگ و نیازهای عملکردی جوامع روستایی شکل یافته است. گیلانی رابطه خاصی با طبیعت دارد که در معماری، فرهنگ، آداب و رسوم و منظری که می سازد، آشکار است. منظر گیلان ساخته ذهن گیلانی است، ذهنی که افزون بر پیشینه تاریخی و فرهنگی و اقلیم خاص خود معیارهای زیبایی شناسانه خاصی دارد. عدم شناخت کافی نسبت به معماری بومی و منظر ارزشمند حاصل از آن، موجب تخریب منظر و گسست خاطرات خواهد شد، که علاوه بر تضعیف هویّت، با از بین رفتن تعلق و احساس مسؤلیت نسبت به محیط زندگی، نتایج تأسف باری به بار خواهد آورد. دستیابی به الگوهای ارزشمند این منظر، نیازمند شناخت و بازنگری نمونه های قدرتمند آن است. حال آنکه این منظر تاکنون مورد تحلیل قرار نگرفته و الگوهای زیبایی شناسانه آن، کشف نشده است. مناظر روستاهای قدیمی نمونه های بارزی هستند که می توان در آنها به پیوند کامل حسی دست یافت؛ چراکه هسته اولیه این روستاها با توجه کامل به بستر طبیعی پیرامون شکل گرفته و علاوه بر مناظر طبیعی روستا، عوامل کالبدی اعم از توپوگرافی و غیرکالبدی چون بوها، نور و صداها در آن رعایت گردیده است. چنانچه بتوان ریخت شناسی منظر روستا را استخراج نموده و به فرایند شکل گیری و عناصر سازنده آن پی برد، می توان از آن در تقویت بافت فرهنگی و تصمیم سازی در مورد عوامل مؤثر در منظر شهر استفاده کرد. این پژوهش مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی است. در بررسی کتابخانه ای با مراجعه به منابع علمی موجود و بررسی آنها شاخص های مورد نظر در ارزیابی محدوده مطالعه استخراج گردید. همچنین با بررسی تاریخی مناظر روستایی گیلان و سوابق پژوهشی انجام شده در این زمینه، فرهنگ و آداب رسوم گیلان و الگوی برخورد مردم گیلان با طبیعت در ساخت منظر بومی مطالعه گردیده و در ادامه از طریق مشاهدات عینی، منظر عینی روستای «پس چپر» و طبقه بندی مشاهدات و انطباق آن با شاخص های استخراج گردیده در مطالعات، الگوهای کالبدی همراه با موارد مناسب کاربرد هر کدام در قالب جدولی کاربردی به عنوان نتایج حاصل از پژوهش طبقه بندی گردید. یافته های حاصل از این پژوهش گویای آن است که منظر عینی روستای مورد مطالعه، از حیث زیبایی شناسی، برخاسته از ذهنیّت و نحوه نگرش یک گیلانی به طبیعت است. در این نگرش آمیختگی محیط مسکونی با طبیعت به خوبی به چشم می خورد. رشد و توسعه تدریجی کلیّت روستا و تغییرات بطئی عناصر درون آن پیوندی پررنگ با طبیعت داشته و از الگوی رشد تدریجی آن تبعیّت می نماید. بررسی منظر عینی روستا، نشان دهنده غلبه بستر طبیعی پیرامون به عناصر کالبدی و مصنوع آن است. اصول طراحی رعایت شده در این روستا از یک اصل کلی تبعیّت می نماید، و آن وجود ارتباط بصری بالا میان فضاهای مختلف روستاست. قریب به تمامی مناظر روستا با داشتن عناصر کالبدی و حس مکانی متنوع و مخصوص به خود، دارای دو عنصر اصلی پیش زمینه و پس زمینه ای طبیعی اند. این مناظر علی رغم داشتن اصول طراحی مشخص و فکر شده، بکر به نظر می رسند. و ناظر هنگام حضور و حرکت درفضا خود را تواماً در میان روستا و طبیعت می یابد.
تحلیل نقش فضاهای شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهرها، تبیین پارادایم ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی اجتماعی - اقتصادی ساکنان داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل کرده است. در دوران مدرن، با تغییرات عمیقی که در تمامی ابعاد زندگی و سکونت رخ داده، بخش عمده فضاهای شهری به مکان های سودا زده تبدیل شده و تحت تاثیر نیروهای بازار در خدمت منافع جریان های محدود قرار گرفته است. در واقع، عقلانی سازی که از ثمرات دوره روشنگری است، به عقلانیت روش ها، ابزار و فن آوری محدود شد. انعکاس این عقلانیت یک سویه یا «عقلانیت ابزاری»، و نمود آن را می توان در دیالکتیک انسان، جامعه و طبیعت جستجو کرد که نتیجه آن، تلاش انسان برای غلبه بر طبیعت و وارد کردن خسارت های فراوان به آن است؛ نگرانی هایی که الگوی توسعه پایدار، امروزه از آن سخن میگوید. هدف این نوشتار، کشف اشتراکات و خاستگاه های فضای شهری، جریان توسعه پایدار و نظریه کنش ارتباطی و پیشنهاد «پارادایم ارتباط» به عنوان مبنایی برای توضیح و تقویت سه پدیده فوق است. برای دستیابی به این هدف، نقش فضاهای شهری در طول تاریخ با توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مورد توجه توسعه پایدار به اجمال بررسی شده است. مرور تاریخی فضای شهری، تا اندازه ای ما را از فرآیند تولید فضا در طول تاریخ آگاه می سازد و در شناخت بهتر نقش فضاهای شهری در توسعه پایدار کمک خواهد کرد. در همین راستا، با بهره گیری از نظریه «کنش ارتباطی» به نقد مدرنیسم و عقلانیت ابزاری پرداخته شده است. این نظریه، ضمن نقد عقلانیت ابزاری مدرن که منجر به شی شدگی میشود، عقلانیت ارتباطی را به عنوان راهکاری برای برون رفت از مشکلات مدرن ارایه میکند. بر همین اساس، نحوه تجسم عقلانیت ارتباطی در فضاهای شهری بررسی شده است؛ با این دیدگاه که عقلانیت ارتباطی را می توان رویکردی دانست برای غلبه بر منطق سلطه و سود و مفری برای پیشگیری از هر آنچه که هماهنگی و همخوانی طبیعت، اجزا و ارتباطات متقابل آنها را بر هم می زند. در پایان، پارادایم ارتباط به عنوان پارادایمی معرفی می شود که هم توسعه پایدار و هم فضای شهری می تواند بر آن استوار شود. پارادایمی که از طریق آن، هم مولفه های توسعه پایدارتبیین میشود و هم فضاهای شهری در جایگاه دوباره «قلب تپنده شهر» ظاهر و با تعیین «اخلاق گفتمانی» مناسب در فضاهای شهری به تقویت نقش اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهرها پرداخته می شود.
نگاهی تحلیلی به شاخصه های معماری منظر و الگوهای آموزشی
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
طراحی محیط و خلق مناظر به فرایندی علمی و خلاق نیازمند است. بر این اساس تواناییهای طراحان محیط و منظر، ایشان را قادر به رسیدن به نتایج مناسبتری می سازد. برای رسیدن به این مهم، آموزش دهندگان طراحی محیط، باید تعادلی بین راهکارهای ارائه شده توسط برنامه ریزی محیط ومنظر و خلاقیتهای موجود در فرایند آفرینش اثر معماری ایجاد کنند تا در ضمن آنکه فراگیران در محیطی خلاق به آفرینش اثر هنری خود ادامه می دهند، ملزومات اجرایی طراحی محیط را نیز مدنظر قرار داده و طراحی آنها مطابق با واقعیات موجود باشد. بر این اساس است که مقاله حاضر، ضمن بیان تعاریف طراحی محیط و منظر و نگاهی به الگوهای گذشته در فرایند طراحی محیط، به بیان ضرورت آموزش معماری منظر بر مبنای عوامل ذکر شده می پردازد. در این راستا با سرمشقهایی از "روش چند لایه ای" مک هاگ در یافتن پتانسیلهای محیطی و کاربست دیاگرامهای وابسته در پروژه هایی اجرایی، به بیان پیشنهاداتی در زمینه آموزش طراحی محیط ومنظر پرداخته خواهد شد.