فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
از راه های شناخت معماری پیشامدرن جهان اسلام پرداختن به جنبه های معرفتی آن، از جمله نسبت معرفت های معماری با علوم رسمی است. حکیمان مسلمان از همان آغاز نهضت علمی در نیمه سده دوم هجری، به طبقه بندی علوم عنایت کردند. این جریان در طی سده ها ادامه یافت. ابونصر فارابی، فیسلوف سده سوم و چهارم هجری، از مهم ترین ایشان است و آراء او در طبقه بندی و مراتب علوم اثری وسیع و عمیق در طی تاریخ در سرتاسر جهان اسلام داشته است. در این مقاله، منابع مهم طبقه بندی علوم در نخستین برهه تاریخ علم در جهان اسلام، یعنی از نیمه سده دوم تا سده پنجم، را با تکیه بر اندیشه های ابونصر فارابی بررسی می کنیم. در این بررسی، با اتکا بر فنون تاریخ مفهومی، مفهوم معماری را با هر واژه و هر نحو دسته بندی، در این متون می جوییم و جایگاه آن را در نسبت با دیگر علوم روشن می کنیم. به این منظور، پس از مرور تاریخ طبقه بندی علوم در جهان اسلام و معرفی منابع اولیه این تحقیق یعنی شش کتاب اصلی طبقه بندی علوم در سده های نخست مواضع ظهور مفهوم معماری را نشان می دهیم. آشکارترین مفهوم در این منابع که در دایره مفهومی معماری می گنجد «صناعت بنا»ست. علاوه بر فارابی، اخوان الصفا بیش از دیگران درباره صناعت بنا، در زمره صناعات مدنی عملی، سخن گفته و نسبت آن را با علوم و صناعات نشان داده اند. فارابی از صناعتی دیگر به نام «صناعت ریاست بنا» و رابطه آن با صناعت بنا یاد کرده است. پاره ها و شئونی از معماری نیز در علومی چون حیل و مساحت و نقل میاه پراکنده است. پس از اخوان، توجه حکما به صناعات، از جمله معماری، افول کرد.
کاربرد روش بحث های گروهی متمرکز در پژوهش نواحی نابسامان شهری
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار با استناد به پژوهش های تجربی و برخی از اسناد مکتوب، روش بحث های گروهی متمرکز را به دلیل کاربرد آن در پژوهش نواحی نابسامان و غیررسمی شهری، معرفی و بحث شده است. در ادامه، محتوا و اجزای کلیدی روش بحث گروهی بیان شده است. همچنین اهداف، گام ها و روش برگزاری یک جلسه بحث گروهی، مزیت ها و کاستی ها، بایدها و نباید ها و چالش های این روش منعکس شده اند. سرانجام با توجه به اهمیت ساماندهی کالبدی و غیر کالبدی این سکونتگاه ها، پیشنهادهایی برای تأثیرگذاری کاربرد این روش، در سیاست ها، برنامه ها و پروژه های ساماندهی نواحی نابسامان و غیررسمی شهری ارائه شده اند
چیدمان فرهنگ: توسعه احیای بافت خشت خام ایرانیان؛ دکتر هادی ندیمی، مهندس سید محمد بهشتی و دکتر سیداحمد محیط طباطبایی
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-ساختن شهرهای مردمپسند
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-معماری در دارالخلافه ناصری
حوزههای تخصصی:
بررسی الگ وی شهرسازی باغشهر اسلامیه به عنوان الگویی برتر و مقایسه آن با نظریه باغشهر هاوارد
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان سکونت گاه هایی برای رشد و ارتقا بشر تاثیر ویژه ای بر کیفیت زندگی انسان میگذارند. امروزه با توجه به مشکلات عدیده شهرهای کلان و پر جمعیت و مشکلات نبودن امکانات در روستاها، نیاز به طرحی نو در اجرای بافت شهری احساس می شود. برای اثبات برتری الگویی بر الگوی دیگر یکی از راه های ممکن مقایسه مزایا و معایب دو الگو با یکدیگر است. در این مقاله که از روش مشاهده مستقیم و مصاحبه استفاده شده، باتوجه به الگوی باغشهری، نمونه موردی باغشهر اسلامیه که در استان خراسان جنوبی واقع شده است، با طرح باغشهر اِبِنزِر هاوارد انگلیسی مقایسه می شود که نتایج این مقایسه نشان میدهد طرحی همچون باغشهر اسلامیه میتواند از نظر هزینه ها، تاثیرات اقتصادی، فرهنگی و بازخوردهای اجتماعی از الگوی باغشهری هاوارد برتر باشد و می تواند به عنوان الگویی مرجع در زمینه ساخت باغشهر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر بعد تفریحی که در باغشهرها مطرح است، نگاهی اقتصادی نیز میتوان به باغشهر اسلامیه داشت. به علت مثمر بودن باغات، هر کدام از باغات سطح شهر خود موتوری اقتصادی برای شهر هستند که البته نیاز به توجهات ویژه دارند که مورد بررسی قرار می گیرد. در این مقاله به این نتیجه می رسیم که الگوی باغشهری یک الگوی پایدار و محافظ محیط زیست است. و همچنین برتری الگوی ایجاد شده در باغشهر اسلامیه بر الگوی باغشهر هاوارد نیز منتج می شود. که باغشهر اسلامیه می تواند الگویی برتر برای گسترش این نوع باغشهر باشد. از دیگر نتایج مهم این مقاله این است که برای حفظ این الگوی ارزشمند باید تکنولوژی و صنعت وارد باغداری شوند و به سمت هوشمندسازی و گلخانه ای کردن محصولات حرکت کنند و برای ادامه حیات باغات، الگوی کشت منطقه نیز باید به مرور زمان تغییر کند و به الگوی سازگارتر با محیط تبدیل شود.
سنجش انعطاف پذیری نظام فضایی با استفاده از تکنیک چیدمان فضا (مطالعه موردی: خانه های شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
هر نظام فضایی با برخورداری از قابلیت تغییرات درونی، می تواند پاسخگوی تعداد بیشتری از نیازهای کاربران آن در زمان های گوناگون باشد و بدین ترتیب کارکرد مطلوب تری نسبت به نظام های فضایی تک عملکردی داشته باشد. دستیابی به قابلیت تغییرات در نظام های فضایی از زیرشاخه های مبحث انعطاف پذیری فضا است. هدف اصلی انجام این پژوهش، سنجش انعطاف پذیری نظام فضایی خانه ها در سه الگوی سنتی، سنتی-معاصر و معاصر در شهر قزوین است که این کار با استفاده از ابزار چیدمان فضا صورت پذیرفت. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، از یک سو نمودهای گوناگون انعطاف پذیری نظام فضایی خانه و از سوی دیگر ویژگی های چیدمان فضا از میان کتاب ها و مقالات معتبر شناسایی شد. در ادامه، امکان وجود رابطه ای میان نمودهای گوناگون انعطاف پذیری و برخی مفاهیم معماری مرتبط با چیدمان فضا مشخص شد. این ارتباط که به وسیله استدلال منطقی تحلیل شد، بیان می کند که انعطاف پذیری نظام فضایی خانه، می تواند به وسیله برخی ویژگی های چیدمان فضا ارزیابی شود. در ادامه جهت پیاده کردن این نتیجه بر روی نمونه های موردی حقیقی، خانه ها در سه الگوی سنتی، سنتی-معاصر و معاصر در شهر قزوین انتخاب شدند. سپس با استفاده از ابزار سنجش چیدمان فضا (نرم افزار دپث مپ)، داده هایی حاصل آمد که با استفاده از نمودارهای توجیهی منتج از آنها، انعطاف پذیری نظام فضایی خانه های یادشده ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که تأثیر نظام فضایی در ایجاد انعطاف پذیری خانه های سنتی، بسیار بیشتر از خانه های سنتی-معاصر و معاصر است. همچنین عموم خانه های معاصر با هر مساحتی، از انعطاف پذیری یکسانی در نظام فضایی خود بهره مند هستند، حال آنکه در خانه های دوره سنتی و سنتی-معاصر با تغییر مساحت، برخی انعطاف پذیری بیشتر و برخی انعطاف پذیری کمتری دارند. به علاوه در میان نمودهای انعطاف پذیری خانه، در حالی که هر سه دوره زمانی، قابلیت تغییرپذیری دارند، اما تنوع پذیری و تطبیق پذیری آنها در برخی دوره ها بیشتر و در برخی کمتر است.
معرفی اثر-فرانک لوید رایت-معماری آمریکا
حوزههای تخصصی:
تاب آوری فضایی بازارهای سنتی (موردپژوهی : بازار قیصریه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در شهرسازی مفهوم نوظهوری است که در سطح جهانی از اوایل دهه 1990 میلادی مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم در ابتدا دارای دیدگاهی صرفاً اکولوژیکی بود، لیکن در طی زمان گام به گام توسعه یافت و به ابعاد و مسایل دیگرِ مرتبط با جوامع شهری، چون اجتماعی، اقتصادی و ... نیز توجه شد. یکی از ابعاد پراهمیت تاب آوری، بُعدِ فضایی است که به ادامة حیات فضاهای شهری با حفظ هویتشان در طی تغییرات مختلف می پردازد. در بررسی تاریخی فضاهای شهری، میزان متفاوت حیات آنها و به عبارت دیگر تفاوت در میزان تاب آوری اشان مورد توجه است. ازاین رو می توان این سؤال را مطرح کرد که چه عواملی در تاب آوری یک فضای شهری اثرگذار است؟ ازطرفی یکی از انواع فضاهای شهری که علیرغم تغییرات و بحران های مختلف محیطی در طی تاریخ به نحو مطلوبی به حیات خویش ادامه داده اند، بازارهای سنتی هستند. لذا این سؤال نیز پیش می آید که چه عواملی سبب تاب آوری در بازارهای سنتی طی ادوار طولانی شده است؟ در این راستا پژوهش حاضر با هدف پاسخ به سؤالات مطرح شده، به طورخاص در بررسی بازار قیصریه شهر اصفهان می کوشد به عواملی بپردازد که موجب تاب آوری این فضای شهری شده است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر بررسی موردی با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی و رویکرد تحلیل محتواست. ابتدا با شیوة استدلال قیاسی و مراجعه به منابع معتبر، دو عامل اجتماعی و کالبدی تاب آور به عنوان شاخص های مدل مفهومی تاب آوری فضایی ارایه شده و سپس با بررسی نمونه موردی تحقیق و نیز تحلیل محتوای استقراییِ متن مصاحبه های انجام گرفته، درجهت تدقیق عوامل مؤثر در تداوم استفاده از نمونه موردی پژوهش، به تدوین شاخص های تاب آوری فضایی اثرگذار در بازار قیصریه اصفهان اقدام شده است. نتایج اجمالی این تحقیق حاکی از این است که ساخت انعطاف پذیر و مستحکم بازار همراه با حفاظت و مرمت مستمر از آن در کنار وجود کاربری های متنوع، هویت منحصر به فرد فضا، آسایش محیطی و زیبایی در فضا، امکان دسترسی به فضاها و کاربری های مختلف از این فضا و سرانجام تعلق خاطر به مکان در بازار قیصریه اصفهان به تاب آوری فضایی این فضای شهری تاریخی انجامیده است.
رفتارپژوهی «زندگی شهری» در شهرهای معاصر به منظور دستیابی به شهر پیاده مدار (نمونه موردی: طرح مطالعاتی خیابان شهریار، منطقه 11، تهران)
حوزههای تخصصی:
«عرصه عمومی» یعنی مقیاس و کیفیتی از شهر که توسط مردم ادراک می شود نه آنچه که روی نقشه ها است، پس لازم است از آن به «معماری فضای شهری» تعبیر کرد؛ در واقع این معماری فضای شهری است که تقاضای زندگی شهری را پاسخ می دهد. جریان زندگی شهری توسط مردم اتفاق می افتد، وقتی که جریان زندگی شهری محقق می شود می توان گفت که صاحبخانه، اهل شهر هستند. زندگی شهری از جنس «کیفیت» است؛ سکونت در شهر از جنس کمی، ولی حیات مدنی امری کیفی است و باید با معیارهای کیفی، آن را ارزیابی کرد. پیاده مدار بودن می تواند از یک سو بازتاب دریافت کیفیت مکان برای شهروندان باشد؛ از سوی دیگر رفتار مردم پیاده، معیاری است که می توان به کمک آن کیفیت مکان را در بافت سنجید. در اختیار داشتن معیارهایی که بتوان با آن پیاده پذیری مکان ها را اندازه گیری و ویژگی های کیفی مکان را روشن کرد، می تواند بن مایه هایی برای ساماندهی، برنامه ریزی و گزینش قواعد شهرسازی شمرده شود. پیشگامان طراحی محیطی در دهه ی 1960 میلادی، قدم های اولیه برای فهم بهتر ایده ی زندگی همگانی و تعامل آن با فضای شهری و ساختمان ها را برداشتند. روش آنها مطالعه ی شهرها و فضاهای همگانی موجود، برای به دست آوردن دانش پایه در مورد نحوه ی استفاده و حرکت شهروندان در شهرها بود. ایده اصلی این نوع مطالعه، برای مشاهده گرهایی رخ می دهد که پیاده راه می روند و همزمان به اطراف خوب نگاه می کنند. مشاهده، کلید این نوع مطالعه است و ابزارهای آن ساده و ارزان هستند. مشاهدات ماهرانه با استفاده از یک سامانه مناسب، اطلاعات جالبی را در مورد تعامل زندگی شهری و فضاهای عمومی شهر به دست می دهد. به عنوان یک قاعده کلی، از کاربران به طور مستقیم پرسش نمی شوند بلکه فقط مشاهده می شوند و فعالیت ها و رفتارهایشان در نقشه ثبت می شود. این کار برای درک نیازها و چگونگی استفاده آنها از فضای شهری صورت می گیرد. مشاهده مستقیم کمک می کند تا بفهمیم چرا برخی فضاها استفاده و برخی رها می شوند. ساختار اصلی مقاله بر پژوهش ترکیبی استوار است که در بخش نخست به توصیف و تحلیل چگونگی مطالعه زندگی شهری بر اساس ادبیات موجود در این زمینه پرداخته می شود و در بخش دوم نیز خیابان شهریار به دلیل قرارگیری در محور فرهنگی- هنری شهر تهران به عنوان یک نمونه مطالعاتی بر اساس معیارهای مطرح شده، مورد تحلیل میدانی قرار می گیرد.
نکاتی چند درباره مسئله شهرسازی
حوزههای تخصصی:
مفهوم و زمینه های مختلف نمودیابی ظرافت در معماری؛ مطالعه موردی: گنبد سلطانیه و مسجد شیخ لطف الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
39 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: ظرافت ازجمله مفاهیم پردامنه و جهان شمول است که در هنر و معماری اهمیت فراوانی دارد؛ بااین حال به لحاظ نظری، ماهیت و جنبه های وجودی آن چندان مورد واکاوی قرارنگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بازشناسی جایگاه ظرافت و مطالعه نحوه کاربست آن در طراحی آثار معماری، به عنوان یک دستمایه هنری صورت پذیرفته است. در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی تلاش می کند ضمن بازشناسی مفهوم، به ردیابی و احصای انواع ظرافت به کاررفته در معماری ایرانی - اسلامی اقدام کند. روش تحقیق: در گام نخست نظرات اندیشمندان درباره چیستی ظرافت از دو منظر فلسفه هنر و طراحی مهندسی بررسی شده است. آنگاه به تدوین مدلی از ظرافت ادراکی با استفاده از مفهوم ماده (توده/ جرم) و مطالعه ویژگی های کالبدی و ادراکی پرداخته و در گام بعد با کاوش در امکان های مختلف اطلاق صفت ظرافت به معماری در متون مختلف و تطبیق با مدل تهیه شده، انواع آن شناسایی و در دو نمونه گنبد سلطانیه و مسجد شیخ لطف الله مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه گیری: زمینه های مختلف نمودیابی ظرافت دست کم در سه سطح، قابل طبقه بندی است: در سطح کلان شامل ظرافت در شاکله هندسی بنا به معنی فرایند و نظام شکل گیری، آرایش فضایی، چیدمان و نحوه استقرار عناصر است؛ در سطح نیمه کلان شامل ظرافت سازه؛ و ظرافت شکل عناصر و ارگان ها؛ و در سطح خرد، شامل ظرافت مصالح پوسته ازنظر رنگ، جنس و بافت؛ و ظرافت جزئیات ازنظر اتصالات و مرزها می شود. لذا با توجه به گستردگی و تنوع کاربرد، می توان گفت جایگاه کیفیت ظرافت در معماری فراتر از بیانِ وابسته به یک سبک خاص است. شیوه کار معماران ایرانی برای دستیابی به ظرافتِ کالبدی در انواع معرفی شده، می تواند الگوی مناسبی برای فرایندهای طراحی و ساخت در معماری امروز ایران باشد.
بررسی سه اثر هنری معاصر با محتوای اجتماعی از منظر نشانه شناسی با رویکرد سیر زایشی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
67 - 76
حوزههای تخصصی:
هنر و هنرمند نقش بزرگی در حفظ ارزش ها، مقاصد انسانی و نشان دادن خواسته ها و رفتارهای اجتماعی دارند. آثار هنری متأثر از رخدادهای اجتماعی و فرهنگی از عوامل و وجوه مهمی هستند که اگر در مطالعات نشانه شناسی هنرها وارد شوند و مورد بررسی قرار گیرند بر غنای تبیین ها و دستاوردهای این گونه پژوهش ها خواهند افزود همچنین موجب شناخت و درک ساحت های فرهنگی و هنری جامعه می شوند. مقاله حاضر پاسخی است به این سوال که چگونه می توان از طریق مطالعات نشانه شناسی و روش سیر زایشی معنا، به تجزیه و تحلیل یک اثر هنری پرداخت و به حقیقت و مفاهیم پنهان آن دست یافت؟ فرضیه حاکی از آن است که این گونه مطالعات با توجه به نظام های گفتمانی حاکم، سبک و خصوصیات نشانه گذارانه آثارهنری منجر به فهم و درک بهتر از هنر و فرهنگ جامعه می شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و شناخت عناصر نشانه ای آثار منتخب، جهت دستیابی به زمینه بندی و وجوه معنایی نهفته درلایه های مختلف است تا نشان دهدکه چگونه کنش ها و روابط عناصر مختلف باعث شکل گیری گفتمان تعامل گرا و معنادار می شود. روش تحقیق: به شیوه توصیفی-تحلیلی آثاری است که با محتوای اجتماعی که ضمن مطالعه از جنبه نظری، مهمترین زمینه های تولید مفاهیم این آثار را در فرایند سیر زایشی معنا براساس الگوی مطالعاتی گرماس بررسی کرده و از طریق نشانه ها و روابط عناصر و تجزیه و تحلیل ساختارهای ژرف به ظاهرشدن معنا در متن می پردازد. نتیجه گیری :پژوهش نشان می دهد می توان با استفاده از نشانه شناسی و بهره گیری از سیر زایشی معنا به گفتمان های هنری و روابط تقابلی گوناگون پرداخته و به دلالت های معنایی آنها پی برد. همچنین دریافت مفاهیم نهفته در آثار می تواند منجر به شناخت بهتر و هوشیارانه تر از جامعه و تحولات آن شود. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده از رسانه های گروهی صورت گرفته است.
خراسان، خاستگاه پلانهای چهارایوانه در معماری اسلامی-زمینهساز انقلابی در ایرانی کردن طرح مساجد جامع
حوزههای تخصصی:
مصدق، رهبر آزادگان
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش روش زندگی طبقات اجتماعی در الگوی مسکن؛ نمونه موردی: خانه های اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی در اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
31 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسان ها بر مبنای شیوه زندگی خود، نحوه سازماندهی، نوع و ساختار سکونتگاه های خود را شکل می دهند. در یک محیط ثابت وجود اختلاف هایی در سرمایه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نمادین به شکل گیری طبقات اجتماعی مختلف و بالطبع به تفاوت هایی در روش زندگی می انجامد. بر همین اساس جستجو در چگونگی اثرپذیری الگو و ساختار خانه های طبقات اعیان و متوسط شهری اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی از وضعیت طبقه اجتماعی ساکنان، از طریق بررسی تمایزها در ترکیب سرمایه ها و روش زندگی، مسئله اصلی تحقیق را شکل داده است.هدف: اهمیت و ضرورت تحقیق در توجه به گونه های مختلف مسکن، به ویژه خانه های طبقه متوسط، پرتوافکنی بر بخشی از تاریخ معماری شهر اردبیل و توجه به نقش مؤلفه های غیرکالبدی (فرهنگ و جامعه) در معماری مسکونی است. تبیین تأثیر سرمایه های طبقات اعیان و متوسط جامعه در شیوه زندگی، و چگونگی اثرپذیری ساختار خانه ها از روش زندگی در نمونه های موردی هدف تحقیق حاضر است.روش تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. پس از تحلیل ابعاد کالبدی -فضایی خانه ها، طی یک بررسی تطبیقی، تأثیر روش زندگی بر ساختار خانه ها براساس نسبت های سرمایه در طبقات اعیان و متوسط مورد بحث قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های مطالعات اسنادی، مصاحبه، مشاهده و بررسی های میدانی استخراج شده است.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، تفاوت عمده میان طبقات اعیان و متوسط شهر اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی که موجب تفاوت های کالبدی و فضایی در خانه ها شده است، متأثر از میزان سرمایه های اقتصادی آنها بوده است. مردم اردبیل در بسیاری از مؤلفه های سرمایه های اجتماعی و فرهنگی دارای اشتراکاتی با یکدیگر بوده اند. در این میان آنچه موجب تمایز طبقات می شده، نوع برخورد متفاوت در قبال این مؤلفه ها بوده است، به نحوی که طبقه اعیان اغلب در مواجهه با موضوعاتی چون جایگاه، روابط و هویت اجتماعی، سلیقه، ذائقه و... به صورت پرتکلف تر و همراه با القای حس تمایز و تفاخر عمل می کردند. نمود فضایی-کالبدی این موارد را می توان در ورودی، نما، فضای مهمان، فضاهای خدماتی، اثاث خانه، تزئینات و... در خانه های طبقه اعیان و متوسط مشاهده کرد.
بررسی میدان های تاریخی شیراز(قبل از صفویه تا قبل از پهلوی)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اجزای جدایی ناپذیر معماری قدیم و بافت های تاریخی شهرها، میدان ها بوده اند که امروزه یا به کلی از بین رفته اند و یا تغییر شکل داده اند. میدان ها به دلیل اهمیّتی که در شهرسازی قدیم داشته اند در همه شهرها وجود داشته اند. در این پژوهش میدان های تاریخی شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفته که دوره زمانی قبل از صفویه تا اواخر دوره قاجار را در بر دارد. حاصل این پژوهش نشان می دهد تا دوره پهلوی میدان های زیادی در شهر شیراز وجود داشته و با توجه به تغییر شهرسازی در اوایل دوره پهلوی، فلکه ها جای میدان ها را در این شهر گرفتند. در این پژوهش ضمن معرفی میدان های شهر شیراز، این نتیجه را در پی دارد که این شهر از زمان قبل از صفویه تا آنجایی که منابع به ما اطلاعات می دهند دارای میدان بوده و تا اواخر دوره قاجار میدان ها در معماری و شهرسازی جزو عناصر اصلی بوده اند تا این که به فراموشی سپرده می شوند. روش پژوهش در این مقاله بر اساس کتابخانه ای و استفاده از منابع دست اول و در روش میدانی نیز تنها موقعیت میادین مورد بررسی قرار گرفته است.
بازسازی پس از جنگ محله جماله اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
41-48
حوزههای تخصصی:
اصفهان از زیباترین شهرهای جهان است که محله های مسکونی با قدمت و زیبایی منحصر به فردی دارد. یکی از این نواحی قدیمی محله ای به نام «دردشت» است که دارای ارزش تاریخی فراوان و محلة «جماله» جزئی از آن است. این محله که بافت تاریخی ارزشمندی دارد، در جنگ تحمیلی عراق به ایران مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفت و آسیب دید که پس از آن بازسازی شد. برنامه بازسازی در جماله با هدف احیای محله با استفاده از پایه های نظری منطبق بر اصول معماری سنتی صورت گرفت، که انتظار می رفت نمونه موفقی ارایه کند، اما در اجرا نتوانست موفق عمل کند و خروجی این پروژة بازسازی، چهرة متفاوتی از معماری بومی منبعث از اصول معماری ایرانی و زندگی ساکنان نشان داده است. در نتیجه بافت از نظر کالبد، نظام اجتماعی و اقتصادی، دگرگونی های غیرمنتظره ای یافت. این مقاله با هدف بررسی نظریه ها و روند بازسازی بافت های ارزشمند تاریخی و استخراج درس هایی از آن، صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است، اما استفاده از داده های آماری (در مواقع لزوم) نیز در اثبات فرضیه ها صورت گرفته است. پس از بررسی نظریات بازسازی و استخراج شاخص ها، آن ها را با وضع موجود در محله جماله سنجیده تا بتوان دریافت که آیا اجرای عملیات بازسازی با مبانی نظری مورد نظر منطبق بوده است یا خیر؟ در انتها از تحلیل های نظری و آماری جهت اثبات فرضیه و پاسخگویی به پرسش های تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که آنچه در چارچوب نظری این پروژه مطرح شده با آنچه نتیجه آن پس از گذشت سی سال می نماید، بسیار متفاوت و اهداف موردنظر، محقق نشده است. در حین تدوین این مقاله با انجام مطالعات بیشتر این نتیجه نیز حاصل شد که در شهرهای با قدمت تاریخی، دخالت در بافت تاریخی به هر دلیل، امری خطیر و بسیار حساس است. مسئولین و برنامه ریزان برای دخالت و به خصوص بازسازی در بافت های تاریخی باید با ابعاد گوناگون آن آشنا باشند و با نگاهی همه جانبه و ژرف برنامه ریزی بازسازی را انجام دهند. داشتن چارچوب نظری مناسب و طرح و اجرای صحیح آن، باعث می شود بازسازی بسیار اثرگذار باشد تا جایی که می تواند موجب احیا یا اضمحلال و مرگ یک محله شود؛ مانند آنچه در محلة جماله اصفهان رخ داده است. علی رغم وجود چارچوب و مبانی نظری مناسب، پس از گذشت حدود سی سال از بازسازی این محله، هیچ یک از اصول موردنظر برنامه بازسازی امروزه دیده نمی شود.