فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان سکونت گاه هایی برای رشد و ارتقا بشر تاثیر ویژه ای بر کیفیت زندگی انسان میگذارند. امروزه با توجه به مشکلات عدیده شهرهای کلان و پر جمعیت و مشکلات نبودن امکانات در روستاها، نیاز به طرحی نو در اجرای بافت شهری احساس می شود. برای اثبات برتری الگویی بر الگوی دیگر یکی از راه های ممکن مقایسه مزایا و معایب دو الگو با یکدیگر است. در این مقاله که از روش مشاهده مستقیم و مصاحبه استفاده شده، باتوجه به الگوی باغشهری، نمونه موردی باغشهر اسلامیه که در استان خراسان جنوبی واقع شده است، با طرح باغشهر اِبِنزِر هاوارد انگلیسی مقایسه می شود که نتایج این مقایسه نشان میدهد طرحی همچون باغشهر اسلامیه میتواند از نظر هزینه ها، تاثیرات اقتصادی، فرهنگی و بازخوردهای اجتماعی از الگوی باغشهری هاوارد برتر باشد و می تواند به عنوان الگویی مرجع در زمینه ساخت باغشهر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر بعد تفریحی که در باغشهرها مطرح است، نگاهی اقتصادی نیز میتوان به باغشهر اسلامیه داشت. به علت مثمر بودن باغات، هر کدام از باغات سطح شهر خود موتوری اقتصادی برای شهر هستند که البته نیاز به توجهات ویژه دارند که مورد بررسی قرار می گیرد. در این مقاله به این نتیجه می رسیم که الگوی باغشهری یک الگوی پایدار و محافظ محیط زیست است. و همچنین برتری الگوی ایجاد شده در باغشهر اسلامیه بر الگوی باغشهر هاوارد نیز منتج می شود. که باغشهر اسلامیه می تواند الگویی برتر برای گسترش این نوع باغشهر باشد. از دیگر نتایج مهم این مقاله این است که برای حفظ این الگوی ارزشمند باید تکنولوژی و صنعت وارد باغداری شوند و به سمت هوشمندسازی و گلخانه ای کردن محصولات حرکت کنند و برای ادامه حیات باغات، الگوی کشت منطقه نیز باید به مرور زمان تغییر کند و به الگوی سازگارتر با محیط تبدیل شود.
آستان مقدس شاه چراغ، کانون احیای هنرهای فارس
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی بافت نمای شهری(با رویکرد شکلی) (نمونه موردی میدان امام خمینی(ره) تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی سیر تحول معماری، لزوم توجه به گونه شناسی های انجام شده نظیر : اقلیمی، شکلی و تاریخی- تکاملی بیش از پیش احساس می شود. این گونه شناسی ها بیانگر زوایای دید پژوهشگرانی است که سعی در روشمندسازی طراحی ابعاد مختلف معماری نظیر پلان، حجم، فرم و فضای معماری را داشته اند، به طور مثال اُلگی1از زاویه اقلیم و جنبه تأثیرگذاری عوامل اقلیمی بر شکل گیری کالبد بنا به معماری نگریسته است و یا دوران2 و کرایر3سعی در هندسی نگری به پلان بنا را داشته اند. هدف این پژوهش گونه شناسی نما به عنوان یکی از وجوه مهم طراحی بنا از حیث معماری است. عدم وجود فرایند صحیح طراحی نما، سیمای شهرها را به فرجامی ناخوشایند کشانده و آنچه را که امروزه شاهد آن هستیم، وجود نماهایی منفرد و ناهماهنگ است. این مقاله به طرح این سؤال که نمای بناهای ارزشمند (بناهای سنتی) در دوره های مختلف واجد چه ویژگی هایی از نظر هندسی و گونه شناختی بوده اند، می پردازد و با فرض آنکه شناخت و گونه شناسی صحیح نمای این آثار و به کارگیری آن در آثار جدید، ضمن حفظ اصالت تاریخی- فرهنگی نما، سیمای شهر را از آشفتگی و بی قیدی می رهاند، تحقیق را پی گرفته و به رسم اشکال پایه (مربع، مثلث و دایره) مطابق با نظر دوران و کرایر که این اشکال را اشکال پایه در گونه شناسی خود معرفی کرده اند، پرداخته و در ادامه به اعمال تغییرات بر روی محورها، رئوس و اضلاع این اشکال بر اساس اصول تغییرات شکلی دوران و کرایر به منظور یافتن خط سیر تغییرات، می پردازد. نمای میدان امام خمینی تهران به عنوان یکی از مهم ترین گره های شهری، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی این شهر به کمک روش کتابخانه ای (کتب و مقالات) و روش تحلیلی-تطبیقی در حوزه نما (عکس ها و نگاره ها) با جامعه آماری 9 بنا از دوره های قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم و معاصر (در هر دوره به طور میانگین دو اسلاید از هر چهار سوی میدان) مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت مشخص شد که غالب الگوهای هندسی به کار رفته در نمای بناهای میدان از حیث هندسه کلی نما و آرایه ها و بازشوها در دوره قاجار به صورت اشکال پایه خام دایره و مربع و یا ترکیب ساده آنها بر اساس مرکز دایره و یا به صورت فرایند تکرار بوده است و در دوره پهلوی اول با ورود اشکال مثلثی و مقاطع حاده در انواع قالب های ترکیب با دایره و مربع دیده می شود و همچنین در دوره پهلوی دوم با نفوذ هرچه بیشتر اصول معماری غرب و استفاده از ساده گرایی و پرهیز حداکثری در استفاده از تزیینات در کاربری های مختلف را نشان می دهد که در نتیجه الگوهای هندسی به کار رفته در این دوران بیشتر به سمت مربع و مشتقات حاصل از فرایند تغییر زاویه سوق یافته اند.
شناسایی نقش مؤلفه های طبیعی در ایجاد هویت شهری (نمونه موردی: شهربابک)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با پیشرفت صنعت و تکنولوژی، رشد و توسعه شهرها نیز روندی شتابان به خود گرفته است. شهرسازی و معماری امروز، فارغ از اقلیم، فرهنگ و موقعیّت جغرافیایی به صورت یکنواخت و مشابه، در نقاط مختلف، در حال شکل گیری است. ایجاد محیط های مصنوع و به دور از معنا، کاهش تعاملات اجتماعی، از میان رفتن حس تعلّق شهروندی و بی تفاوتی شهروندان نسبت به محیط زندگی شان، از جمله پیامدهای کم توجّهی به ابعاد هویّتی شهرها می باشد. در این راستا این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلّفه های هویّت بخش شهربابک انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، به کمک نرم افزارSPSSو با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و بر این اساس نتایج زیر حاصل گردید. میزان علاقه ساکنین به شهربابک با استفاده از مقیاس لیکرت مورد سنجش قرار گرفت و در مجموع 45.8 درصد از پاسخ دهندگان میزان علاقه خود به شهربابک را زیاد اعلام کرده اند که این میزان بسیار بالاتر از حدّ انتظار بود. در سنجش رابطه میان مدّت زمان سکونت و تعلّق مکانی ساکنین سطح معناداری sig در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.00 می باشد، بنابراین وجود رابطه میان دو متغیّر تأیید می گردد. از طرف دیگر ضریب همبستگی در آزمون تاوکندال بی برابر با 0.191، به دست آمد. بدین معنی که براساس این آزمون رابطه بین دو متغیّر به صورت مثبت وجود دارد و تقریبا 19 درصد تغییرات متغیّر وابسته (تعلّق مکانی افراد) تحت تأثیر متغیّر مستقل (مدت زمان سکونت) قرار دارد. نتایج پژوهش در سنجش اهمیّت عناصر هویّت بخش از دید ساکنین حاکی از آن است که روستای میمند، معادن مس و فیروزه به عنوان مؤلفه هویّتی برجسته شهربابک از نظر پاسخ دهندگان می باشند. به منظور بررسی رابطه تحصیلات افراد در انتخاب عناصر هویّتی با توجه به ترتیبی بودن متغیّرها از آزمون های تاوکندال بی، گاما و دی سامرز برای سنجش رابطه استفاده گردید. از آنجا که در هر سه آزمون، سطح معناداری sig به صورت برابر و برای تمامی مؤلفه های مورد آزمایش بالاتر از 0.05 درصد است؛ فرض صفر تأیید می گردد و رابطه ای میان تحصیلات افراد و انتخاب عناصر هویّت بخش وجود ندارد.
معرفی اثر-گنبد سلطانیه به استناد کتیبهها
حوزههای تخصصی:
بازشناسی فرم معماریِ :آرامگاه «غازان» در مجموعه ابواب البریِ غازانیه و نقش آن در روند تحولات شهرسازی ِ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرفنظر از ویرانی و تخریب بخشی از شهرهای ایران در ابتدای هجوم مغول، سیمای شهرسازی سایر بخش های ایران، خصوصاً آذربایجان، نه تنها شاهد ویرانی و تجزیة بافت شهری نیست، بلکه از همان ابتدا ایلخانان را متوجه به شهر و آبادگری معرفی می کند. بی شک دین ثابت کرده است که یکی از مؤثرترین و تواناترین نیروهای وحدت بخش در حیات حکومت هاست. اشراف کامل مغول بر این موضوع، ضمن ایجاد شهرک هایی با مرکزیت اَرسن مذهبی در خارج از محدودة شهری، ضمن جلوگیری از گسترش بی رویة هستة مرکزی کهن شهر، مانع از فجایع انسانی ناشی از آن شده است. طی این دوره، در پی ظهور شخصیت غازان و ذهنیت متفاوت وی در رابطه با اسلام و تغییر سنت پنهان سازی موقعیت مکانی مقبره ایلخان، شهرسازی ایلخانی، آغازگر سبک نوینی از مجموعه سازی با مرکزیت عناصر مذهبی و مشخصة بارز هم اندیشی نسبت به فضاهای کالبدی شهر و مقتضیات اجتماعی را در خود بروز می دهد که تا آن زمان بی سابقه بوده است. طراحی و ساخت مجموعة معماری ""غازانیه"" با نام ملی ""ابوابُ البر"" را باید از نخستین نتایج به دست آمده در زمینة مزبور دانست که نگارندگان فرایند طرح ریزی و اجرای آن را از نخستین چالش های شهرسازی ایرانی در زمینة اسکان به جهت تنظیم جمعیت شهری می دانند. از آنجایی که بازشناسی فرم معماری آرامگاه غازان کهن ترین نمونه تدفینی مغول در ابعاد بسیار بزرگ - با توجه به تغییر نگرش نسبت به سنت تدفین ایلخانی- همواره در هاله ای از ابهام قرار داشته ، تحقیق پیش رو بر آن است که به روش تحلیل محتوایی متون به تبیین ویژگی های شهری مجتمع غازانیه و بازآفرینی فرم آرامگاه غازان بپردازد؛ زیرا مطالعة ساختار فضایی ""شام غازان""، نخستین نمونة موجود در تاریخ شهرسازی ایرانی از نوع مذکور، بسیار حایز اهمیت است. در این زمینه، با فرض بر تداوم الگوی مشابه معماری در سنت مقبره سازی شمال غرب ایران پیرامون بازة زمانی مذکور، پرسش اصلی تحقیقِ پیش رو، ابعاد و تناسبات معماری مقبرة غازان در مجتمع تدفینی وی خواهد بود. پیرو نتایج به دست آمده، برخلاف ذهنیتِ موجود، طرح مقبرة غازان نه یک منشور دوازده وجهی، بلکه، همانند اکثر مقبره های تدفینی ایلخانی موجود در آذربایجان، استوانة حجیم گنبد داری است که تناسبات معماری آن با نمونه های شاخصِ مشابه، از جمله مقبرة سلطان محمد خدابنده در سلطانیه- هم به لحاظ تناسبات و هم به لحاظ ساختار فضایی- قابل انطباق است.
معرفی اثر-مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در مسکن شهرهای کویری ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش روش زندگی طبقات اجتماعی در الگوی مسکن؛ نمونه موردی: خانه های اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی در اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
31 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسان ها بر مبنای شیوه زندگی خود، نحوه سازماندهی، نوع و ساختار سکونتگاه های خود را شکل می دهند. در یک محیط ثابت وجود اختلاف هایی در سرمایه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نمادین به شکل گیری طبقات اجتماعی مختلف و بالطبع به تفاوت هایی در روش زندگی می انجامد. بر همین اساس جستجو در چگونگی اثرپذیری الگو و ساختار خانه های طبقات اعیان و متوسط شهری اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی از وضعیت طبقه اجتماعی ساکنان، از طریق بررسی تمایزها در ترکیب سرمایه ها و روش زندگی، مسئله اصلی تحقیق را شکل داده است.هدف: اهمیت و ضرورت تحقیق در توجه به گونه های مختلف مسکن، به ویژه خانه های طبقه متوسط، پرتوافکنی بر بخشی از تاریخ معماری شهر اردبیل و توجه به نقش مؤلفه های غیرکالبدی (فرهنگ و جامعه) در معماری مسکونی است. تبیین تأثیر سرمایه های طبقات اعیان و متوسط جامعه در شیوه زندگی، و چگونگی اثرپذیری ساختار خانه ها از روش زندگی در نمونه های موردی هدف تحقیق حاضر است.روش تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. پس از تحلیل ابعاد کالبدی -فضایی خانه ها، طی یک بررسی تطبیقی، تأثیر روش زندگی بر ساختار خانه ها براساس نسبت های سرمایه در طبقات اعیان و متوسط مورد بحث قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های مطالعات اسنادی، مصاحبه، مشاهده و بررسی های میدانی استخراج شده است.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، تفاوت عمده میان طبقات اعیان و متوسط شهر اردبیل در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی که موجب تفاوت های کالبدی و فضایی در خانه ها شده است، متأثر از میزان سرمایه های اقتصادی آنها بوده است. مردم اردبیل در بسیاری از مؤلفه های سرمایه های اجتماعی و فرهنگی دارای اشتراکاتی با یکدیگر بوده اند. در این میان آنچه موجب تمایز طبقات می شده، نوع برخورد متفاوت در قبال این مؤلفه ها بوده است، به نحوی که طبقه اعیان اغلب در مواجهه با موضوعاتی چون جایگاه، روابط و هویت اجتماعی، سلیقه، ذائقه و... به صورت پرتکلف تر و همراه با القای حس تمایز و تفاخر عمل می کردند. نمود فضایی-کالبدی این موارد را می توان در ورودی، نما، فضای مهمان، فضاهای خدماتی، اثاث خانه، تزئینات و... در خانه های طبقه اعیان و متوسط مشاهده کرد.
رفتارپژوهی «زندگی شهری» در شهرهای معاصر به منظور دستیابی به شهر پیاده مدار (نمونه موردی: طرح مطالعاتی خیابان شهریار، منطقه 11، تهران)
حوزههای تخصصی:
«عرصه عمومی» یعنی مقیاس و کیفیتی از شهر که توسط مردم ادراک می شود نه آنچه که روی نقشه ها است، پس لازم است از آن به «معماری فضای شهری» تعبیر کرد؛ در واقع این معماری فضای شهری است که تقاضای زندگی شهری را پاسخ می دهد. جریان زندگی شهری توسط مردم اتفاق می افتد، وقتی که جریان زندگی شهری محقق می شود می توان گفت که صاحبخانه، اهل شهر هستند. زندگی شهری از جنس «کیفیت» است؛ سکونت در شهر از جنس کمی، ولی حیات مدنی امری کیفی است و باید با معیارهای کیفی، آن را ارزیابی کرد. پیاده مدار بودن می تواند از یک سو بازتاب دریافت کیفیت مکان برای شهروندان باشد؛ از سوی دیگر رفتار مردم پیاده، معیاری است که می توان به کمک آن کیفیت مکان را در بافت سنجید. در اختیار داشتن معیارهایی که بتوان با آن پیاده پذیری مکان ها را اندازه گیری و ویژگی های کیفی مکان را روشن کرد، می تواند بن مایه هایی برای ساماندهی، برنامه ریزی و گزینش قواعد شهرسازی شمرده شود. پیشگامان طراحی محیطی در دهه ی 1960 میلادی، قدم های اولیه برای فهم بهتر ایده ی زندگی همگانی و تعامل آن با فضای شهری و ساختمان ها را برداشتند. روش آنها مطالعه ی شهرها و فضاهای همگانی موجود، برای به دست آوردن دانش پایه در مورد نحوه ی استفاده و حرکت شهروندان در شهرها بود. ایده اصلی این نوع مطالعه، برای مشاهده گرهایی رخ می دهد که پیاده راه می روند و همزمان به اطراف خوب نگاه می کنند. مشاهده، کلید این نوع مطالعه است و ابزارهای آن ساده و ارزان هستند. مشاهدات ماهرانه با استفاده از یک سامانه مناسب، اطلاعات جالبی را در مورد تعامل زندگی شهری و فضاهای عمومی شهر به دست می دهد. به عنوان یک قاعده کلی، از کاربران به طور مستقیم پرسش نمی شوند بلکه فقط مشاهده می شوند و فعالیت ها و رفتارهایشان در نقشه ثبت می شود. این کار برای درک نیازها و چگونگی استفاده آنها از فضای شهری صورت می گیرد. مشاهده مستقیم کمک می کند تا بفهمیم چرا برخی فضاها استفاده و برخی رها می شوند. ساختار اصلی مقاله بر پژوهش ترکیبی استوار است که در بخش نخست به توصیف و تحلیل چگونگی مطالعه زندگی شهری بر اساس ادبیات موجود در این زمینه پرداخته می شود و در بخش دوم نیز خیابان شهریار به دلیل قرارگیری در محور فرهنگی- هنری شهر تهران به عنوان یک نمونه مطالعاتی بر اساس معیارهای مطرح شده، مورد تحلیل میدانی قرار می گیرد.
مجموعهی تاریخی شیخ صفیالدین اردبیلی
حوزههای تخصصی:
بازسازی پس از جنگ محله جماله اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
41-48
حوزههای تخصصی:
اصفهان از زیباترین شهرهای جهان است که محله های مسکونی با قدمت و زیبایی منحصر به فردی دارد. یکی از این نواحی قدیمی محله ای به نام «دردشت» است که دارای ارزش تاریخی فراوان و محلة «جماله» جزئی از آن است. این محله که بافت تاریخی ارزشمندی دارد، در جنگ تحمیلی عراق به ایران مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفت و آسیب دید که پس از آن بازسازی شد. برنامه بازسازی در جماله با هدف احیای محله با استفاده از پایه های نظری منطبق بر اصول معماری سنتی صورت گرفت، که انتظار می رفت نمونه موفقی ارایه کند، اما در اجرا نتوانست موفق عمل کند و خروجی این پروژة بازسازی، چهرة متفاوتی از معماری بومی منبعث از اصول معماری ایرانی و زندگی ساکنان نشان داده است. در نتیجه بافت از نظر کالبد، نظام اجتماعی و اقتصادی، دگرگونی های غیرمنتظره ای یافت. این مقاله با هدف بررسی نظریه ها و روند بازسازی بافت های ارزشمند تاریخی و استخراج درس هایی از آن، صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است، اما استفاده از داده های آماری (در مواقع لزوم) نیز در اثبات فرضیه ها صورت گرفته است. پس از بررسی نظریات بازسازی و استخراج شاخص ها، آن ها را با وضع موجود در محله جماله سنجیده تا بتوان دریافت که آیا اجرای عملیات بازسازی با مبانی نظری مورد نظر منطبق بوده است یا خیر؟ در انتها از تحلیل های نظری و آماری جهت اثبات فرضیه و پاسخگویی به پرسش های تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که آنچه در چارچوب نظری این پروژه مطرح شده با آنچه نتیجه آن پس از گذشت سی سال می نماید، بسیار متفاوت و اهداف موردنظر، محقق نشده است. در حین تدوین این مقاله با انجام مطالعات بیشتر این نتیجه نیز حاصل شد که در شهرهای با قدمت تاریخی، دخالت در بافت تاریخی به هر دلیل، امری خطیر و بسیار حساس است. مسئولین و برنامه ریزان برای دخالت و به خصوص بازسازی در بافت های تاریخی باید با ابعاد گوناگون آن آشنا باشند و با نگاهی همه جانبه و ژرف برنامه ریزی بازسازی را انجام دهند. داشتن چارچوب نظری مناسب و طرح و اجرای صحیح آن، باعث می شود بازسازی بسیار اثرگذار باشد تا جایی که می تواند موجب احیا یا اضمحلال و مرگ یک محله شود؛ مانند آنچه در محلة جماله اصفهان رخ داده است. علی رغم وجود چارچوب و مبانی نظری مناسب، پس از گذشت حدود سی سال از بازسازی این محله، هیچ یک از اصول موردنظر برنامه بازسازی امروزه دیده نمی شود.
معرفی اثر-معماری مدرن از 1900
حوزههای تخصصی:
هنر و معماری اسلامی (معرفی کتاب)
حوزههای تخصصی:
ایده های طراحی برای بادگیر کارآمد «گزارشی از آزمایشهای انجام شده بر دو نمونه بادگیر کارآمد»
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-گرافیک در معماری
حوزههای تخصصی:
ارتقای کیفیت تهویه طبیعی در کلاس های مدارس استان مازندران بر اساس وضعیت بازشوها با روش CFD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامین هوای پاک و تازه برای دانش آموزان در کلاس درس، خصوصا در فصل گرم، بسیار ضروری است. بر اساس شواهد و مطالعات، سیستمهای تهویه مکانیکی، ضمن گرانی، مصرف انرژی نسبتا بالایی دارند و تولید نوفه مینمایند. این مسئله در اقلیم مازندران، خصوصا در هوای شرجی، بسیار مطرح است خصوصا اینکه این مدارس با کولر آبی خنک میشوند؛ درحالیکه در بخش قابل توجهی از سال امکان استفاده از فرایند تهویه طبیعی وجود دارد و در فصل گرم مدارس تعطیل است. لذا هدف اصلی این مقاله ارائه راه حلی اجرایی در معماری کلاسهای درس است که بتواند موجب بهبود جریان هوای داخل تحت تاثیر باد خارج (تهویه طبیعی) شده، به نحوی که جریان هوای مطلوب و قابل کنترلی طبق استاندارد اشری در فضای داخلی برقرار باشد. پژوهش حاضر که یک تحقیق کاربردی است و ماهیتی میان رشته ای دارد، با اتکا به اندازه گیریهای تجربی در یک مدرسه موردی در آمل، بدست آمده است. روش تحقیق در این پژوهش، یک روش ترکیبی است: در مرحله اول با استفاده از یک راهبرد تجربی، متغیرهای مستقل تأثیرگذار، شناسایی و متغیر وابسته (سرعت و جهت جریان هوای داخل) توسط دستگاه های دقیق دیجیتال و انجام آزمایش دود اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از راهبرد شبیه سازی، تحلیل شدند. شبیه سازی در این پژوهش با روش دینامیک سیال محاسباتی (CFD) و با استفاده از نرم افزارهای Gambit و Fluent صورت پذیرفت. ابتدا روایی و پایای شبیه سازیها از طریق تطبیق با شواهد تجربی به اثبات رسید و سپس اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها و متعاقبا مداخله در معماری از طریق شبیه سازی شد. نتایج نشان دادند که ترکیب بندی صحیح بازشوها و ایجاد نمای پلکانی در راستای باد موافق و نیز پیش بینی مکنده های موثر در دیوار رو به باد، میتواند با کنترل موثر ورود، خروج و پخشایش هوا در فضای داخلی (طبق استاندارد اشری)، تهویه طبیعی را تحت کنترل قرار داده و جریان مطلوبی را در تمام فضای داخل برقرار نماید.
نخستین خشت، نخستین پیاله
حوزههای تخصصی:
بررسی سه اثر هنری معاصر با محتوای اجتماعی از منظر نشانه شناسی با رویکرد سیر زایشی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
67 - 76
حوزههای تخصصی:
هنر و هنرمند نقش بزرگی در حفظ ارزش ها، مقاصد انسانی و نشان دادن خواسته ها و رفتارهای اجتماعی دارند. آثار هنری متأثر از رخدادهای اجتماعی و فرهنگی از عوامل و وجوه مهمی هستند که اگر در مطالعات نشانه شناسی هنرها وارد شوند و مورد بررسی قرار گیرند بر غنای تبیین ها و دستاوردهای این گونه پژوهش ها خواهند افزود همچنین موجب شناخت و درک ساحت های فرهنگی و هنری جامعه می شوند. مقاله حاضر پاسخی است به این سوال که چگونه می توان از طریق مطالعات نشانه شناسی و روش سیر زایشی معنا، به تجزیه و تحلیل یک اثر هنری پرداخت و به حقیقت و مفاهیم پنهان آن دست یافت؟ فرضیه حاکی از آن است که این گونه مطالعات با توجه به نظام های گفتمانی حاکم، سبک و خصوصیات نشانه گذارانه آثارهنری منجر به فهم و درک بهتر از هنر و فرهنگ جامعه می شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و شناخت عناصر نشانه ای آثار منتخب، جهت دستیابی به زمینه بندی و وجوه معنایی نهفته درلایه های مختلف است تا نشان دهدکه چگونه کنش ها و روابط عناصر مختلف باعث شکل گیری گفتمان تعامل گرا و معنادار می شود. روش تحقیق: به شیوه توصیفی-تحلیلی آثاری است که با محتوای اجتماعی که ضمن مطالعه از جنبه نظری، مهمترین زمینه های تولید مفاهیم این آثار را در فرایند سیر زایشی معنا براساس الگوی مطالعاتی گرماس بررسی کرده و از طریق نشانه ها و روابط عناصر و تجزیه و تحلیل ساختارهای ژرف به ظاهرشدن معنا در متن می پردازد. نتیجه گیری :پژوهش نشان می دهد می توان با استفاده از نشانه شناسی و بهره گیری از سیر زایشی معنا به گفتمان های هنری و روابط تقابلی گوناگون پرداخته و به دلالت های معنایی آنها پی برد. همچنین دریافت مفاهیم نهفته در آثار می تواند منجر به شناخت بهتر و هوشیارانه تر از جامعه و تحولات آن شود. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده از رسانه های گروهی صورت گرفته است.