ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
۲۹۸۲.

Generalization rate of Christopher Alexander’s living Structure theory Case Study: Charbagh and Isfahan Gardens (میزان تعمیم پذیری نظریه ساختار زنده «کریستوفر الکساندر» مطالعه موردی : چهارباغ و باغ های اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصفهان حیات الگو باغ چهار باغ ساختارهای زنده مراکز نیرومند

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی تئوری
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۷۳۴
«کریستوفر الکساندر»1 براساس ایده سرشت نظم ، همه پدیده های جهان هستی را تحت دو عنوان « ساختارهای زنده» و «ساختارهای غیرزنده» مطالعه می کند و به بررسی و شناخت الگوی ساختارهای زنده با توجه به مفاهیم کلیت یکپارچه و مراکز نیرومند2 می پردازد. این نظریه در قالب 15 خصلت پیوسته از مراکز نیرومند شکل می گیرد. بر اساس دستاوردهای محققین، باغ ایرانی پدیده ایست فرهنگی که در قالب مجموعه ای منظم و هندسی با ترکیب عناصر مختلف طبیعی و مصنوع با طبیعت به خوبی عجین شده است. ابتکار موضوع از این جهت می تواند در باغ ایرانی مورد توجه واقع شود که به شناخت کلیت یکپارچه و تشریح مراکز نیرومند به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعات اندیشه معاصر می پردازد. مسئلة تحقیق «میزان تعمیم پذیری نظریه الکساندر در چهارباغ و نمونه باغ های اصفهان» است که با هدف بنیادی و روش تحلیلی و مقایسه تطبیقی با رویکرد کیفی مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ویژگی های نظریة ساختارهای زنده از قبیل مقیاس های مختلف ، مراکز نیرومند ، مرزها ، تکرار متناوب به طور نسبی بر نمونه باغ های اصفهان با کارکردهای مختلف قابل تطبیق است؛ اما نقش همة خصلت های این نظریه در نمونه های بررسی شده به یک میزان نیست و مقیاس های مختلف ، مراکز نیرومند ، فضای معین ، تکرار متناوب ، پژواک ، مرزها و شکل خوب نقش بیشتری در خلق حیات دارند. چهارباغ به عنوان یک فضای شهری با کارکرد عمومی (مردمی ) دارای حیات بیشتری بوده و نقش مراکز نیرومند ، تضاد ، جدایی ناپذیری و ناهمگونی در آن بسیار چشمگیر است .
۲۹۸۳.

مدلسازی شاخص های تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران با استفاده از Fussy Dematel

کلیدواژه‌ها: حریم محدوده سطح منطقی دیماتل فازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۶۲۹
محدوده های شهری و روش منطقی تعیین و تدقیق آنها را می توان جنبه فراموش شده در نظام شهرسازی ایران دانست. هر چند در مراحل تدوین و تکوین قوانین شهری در ایران، عناوین متناظر موضوع بحث محدوده های شهری(حریم، محدوده خدماتی، حریم استحفاظی، حوزه، حد مصوب و 16 واژه دیگر) به صورت متواتر به کار رفته اند، ولی این تواتر و تکرار بر ناکارآمدی قوانین ملاک عمل افزوده تا هیچ گاه مکانیزم مطلوبی برای تعیین سطح منطقی آنها موجود نباشد. تجارب نظام شهرسازی ایران در قالب تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری و بررسی چالش های فراروی آن گواه این ادعاست که امروزه بخش قابل توجهی از چالش های فراروی شهرسازی ایران(پراکنده رویی شهری، دسترسی غیرمؤثر به خدمات شهری، بورس بازی زمین، اسکان غیر رسمی، تغییر کاربری اراضی و ...) مستقیماً متآثر از رویه های نادرست در تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهاست. اما به راستی ملاک و شاخص بهینه تعیین سطح محدوده های شهری در ایران چیست؟ برای پاسخگویی به این سؤال، پس از آسیب-شناسی رویه های موجود و مطالعه طرح های جامع مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری، با استفاده از روش طوفان مغزی و تکنیک دلفی با 45 کارشناس صاحبنظر همفکری و پس از ادغام نتایج، 5 عامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، طبیعی و قانونی و 18 زیر عامل(شاخص) شناسایی و با توجه به ماهیت علی- معلولی در قالب تکنیک Fussy Dematel مدلسازی شدند. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر عبارتند از؛ اول، استخراج و پیشنهاد عوامل و شاخص های تعیین سطح منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران، دوم، تعیین الگوی اثرگذاری و اثرپذیری شاخص منتخب و سوم، اولویت گذاری شاخص ها به عنوان ملاک عمل تعیین سطحی منطقی محدوده و حریم در شهرهای ایران.
۲۹۸۵.

مسجد کبود، جلوه ای از معماری مساجد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۵۱
ایران، جایگاه خاص در معماری جهان دارد. به طوری که پاره ای از شاخه های معماری بی همتای ایران سبب ایجاد شیوه های ریشه ای در معماری جهان شده است. بدون شک معماری، با هویت ایرانی – اسلامی در معماری سایر ملل به ویژه کشورهای – اسلامی تاثیری فراوان برجای گذشته است، تا جایی که در بسیاری موارد طرح آثار و به ویژه اجرای اصولی در مرز و بوم پر هنر که چون گوهری تابناک در فرهنگ و علوم معماری جهان اسلام می تابد، سهم به سزایی داشته، اساس، قانون و ضابطه شده است.
۲۹۸۶.

میزگرد: احیای واژه های نوسازی؛ تأثیر نام گذاری اقدامات نوسازی بر موفقیت آنها

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۷۰۸
علی رغم تلاش های فراوان مدیریت شهری برای پیشبرد نوسازی در شهرهای مختلف، ارزیابی نتایج به دست آمده نشان از انحراف در روند نوسازی شهری دارد : نوسازی شهری در ایران معطوف به کالبد است و از سایر ابعاد مسئله غافل شده است. نقص در تعاریف و ادبیات موضوع نخستین عاملی است که منجر به این انحراف شده و تأثیر بسزایی در طرح ها، روند و مدیریت نوسازی داشته است. در ادبیات نوسازی ایران مفهوم ""فرسودگی"" معنای کالبدی را تداعی می کند و ناگزیر تأثیر خود را بر روند تعیین بافت های فرسوده بر جای گذارده است حال آنکه فرسودگی امری چندوجهی و ناظر به ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی است. تأثیر نام گذاری بر شناخت بافت های فرسوده و تبیین مفهوم آن اصلاح آن را ضروری می سازد. همین امر در سایر اصطلاحات رسمی این حوزه نیز صادق است. اصطلاحات رسمی در ایران شامل ""نوسازی""، ""بهسازی"" و ""بازسازی"" ناظر به وجه کالبدی بافت ها هستند و سایر اصطلاحات مانند توانمندسازی و معاصرسازی به عنوان ادبیات تکمیلی این حوزه به کار می روند. این انحراف معنایی در تعاریف و اصطلاحات آغاز بیراهه رفتن فعالیت های این حوزه تلقی می شود. با توجه به تجربه ناموفق نوسازی در ایران و تداوم این رویه در نام گذاری فرسودگی و نوسازی، سؤال میزگرد با جمعی از متخصصان این حوزه در میان گذارده شد : آیا مدیران و تصمیم گیران به این نکته واقف نیستند؟ یا اهمیت آن را در حد تأثیرگذار نمی دانند؟ این میزگرد با حضور دکتر مظفر صرافی، مهندس مجید روستا، دکتر محمد سعید ایزدی و دکتر سید امیر منصوری برگزار شد.
۲۹۸۹.

مرمت، از معنا تا شکل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۵
بررسی روند تحول یک عنصر معماری بدون تحول جزئیات آن امکان پذیر نیست و بازگشت به زمان و مکان تولید اثر زمینه کافی را در درک از اثر بدست می دهد. در این متن تلاش بر آن است مراحل شکل گیری گنبد و معناهای دیروزین عین دیروز درک شوند. نگرش بر عنصری چون گنبد در چارچوب دانش معماری به طور عام و دانش مرمت به گونه خاص با زمینه و ابعاد مختلف روبرو می گردد، در بعد معماری فهم سویه های شکل و معنای این عنصر بر حسب زمان و مکان و در قلمرو دانش مرمت چگونگی برخورد با این عنصر از پیچیدگی برخوردار است، این پیچیدگی بستری را به منظور پژوهش درموضوع رویارویی پژوهنده قرار می دهد. طرح موضوع از آنجا ناشی می شود که عنصر گنبد از بعد شکل نسبت به نوع دیروزین خود دارای تفاوت چندانی نیست و در بعد معنایی نیز در موقعیت ا و مقیاس های متفاوت در بنا مرکز ثقل فضاهای معماری حکومتی و عمومی بوده است، برای مثال اگر عبادت در هر فضای عبادی را غیر واحد ندانیم موقعیت گنبد در مقیاس بزرگتر در بنا، نقطه عطف و قطب و محراب و قبله در معابد بوده است. در تعریف هندسی، گنبد مکان هندسی نقاطی است که از دوران چغدی مشخص حول یک محور قائم بوجود می آید،در زبان معماری گنبد پوششی است که بر روی زمینه ای گرد برپا شود از نقطه نظر فنی سیستم هایی هستند که در آنها انتقال نیروی وزن و سایر نیروها با مکانیزم فشاری و کمی نیروی خمشی توسط عناصر گوه ای شکل آجری یا خشتی یا سنگی انجام می گیرد. در این نوشتار نگارنده ضمن عبور از مراحل شناخت عنصر مورد بررسی به دنبال تدوین مبانی نظری مرمّتی در رابطه با خلق فضا و نحوه استفاده جدد از شکل عنصر معماری می باشد. کلیدواژگان: افریز ,بشن ,جنبذ ,چپیره ,سکنج ,فیلپوش ,کمبیزه ,گنبد
۲۹۹۱.

تحلیل کیفی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی دوم با رویکردتکتونیک معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری معاصر ایران تکتونیک معماری بناهای عمومی سازه و معماری دوره پهلوی دوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۲ تعداد دانلود : ۶۳۴
بیان مسئله: امروزه در رابطه میان ساخت، سازه و معماری، واگرایی به وجود آمده و به دلیل رشد علوم، فن آوری و تخصص گرایی، انفکاکی ریشه دار بین این حوزه ها حادث شده است. ارتباط بین سازه و معماری با واژه ای به نام تکتونیک معنا پیدا می کند. تکتونیک در معماری مفهومی دیرپاست که از تاریخ باستان تا عصر دیجیتال معنای خود را حفظ کرده است و می تواند چارچوبی منسجم و معنادار برای ارتباط میان طراحی، سازه، معماری و ساخت ایجاد کند. این ترکیب معنا و ساخت در معماری، همانا عرصه حضورِ تکتونیک است.هدف پژوهش: مقاله حاضر جهت تبیین معیارها، خوانش و استنباط تکتونیکی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی دوم انجام شده است. هدف مقاله، ارائه تعریف دقیقی از خوانش تکتونیکی معماری، شناخت وحدت یا انفصال سازه، ساخت و معماری، شناخت تحلیلی و تعیین عوامل مؤثر بر ایجاد وحدت فضایی و ساخت به عنوان یکی از ابعاد روشن نشده معماری در ایران و تبیین یک چارچوب نظری متکی بر تکتونیک و معیارهای تعیین گر زیباشناسانه معماری و سازه با مطالعه بناهای عمومی معماری معاصر ایران است.روش پژوهش: تحقیق حاضر با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری و تحلیل اطلاعات انجام شد. برای خوانش تکتونیکی نمونه های موردی براساس طرحی هدفمند، از روش تحلیل اسناد و مشاهده توصیفی مبتنی بر پدیدارشناسی توسط خبرگان و نخبگان معماری استفاده شد. در این میان، انتخاب نمونه های موردی از طریق بررسی نتایج حاصل از توزیع پرسش نامه در میان خبرگان معماری انجام شد و همچنین در روند تحقیق، از نرم افزار کیفی مکس کدا (MAXQDA) و نرم افزار آماری اس پی اس اس (SPSS) برای ارائه خروجی های مفهومی تر نیز استفاده شد. در پایان نیز با استفاده از مثلث سه سویه سازی (خوانش پدیدارشناسی، استنباط های محقق براساس اسناد و مدارک موجود، ادبیات غنی تکتونیک)، استحکام و تأیید پژوهش از جهات مختلف بررسی شد. نتیجه گیری: تکتونیک معماری با ابعاد سازه، پوسته ، مصالح، جزییات و تأسیسات قابل تبیین است. در بعد سازه ای با هندسه، مشارکت در سازمان فضایی و القای بصری پایداری و در جزئیات با پوسته، مصالح و ریزمعیار همبندی مرتبط است. همچنین ابعاد سازه ای تکتونیک معماری با مؤلفه های مختلف خود، به نسبت سایر مؤلفه ها در خوانش تکتونیکِ معماری بناهای عمومی معاصر ایران مربوط به دوره پهلوی دوم حضور بیشتری داشته است.
۲۹۹۷.

بازآفرینی نظام مفهوم و معنای طراحی باغ ایرانی در باغ شهر ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باغ ایرانی بازآفرینی باغشهر موضوعی شهر ایرانی-اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۳ تعداد دانلود : ۵۵۰
مفهوم باغ ایرانی در طی تاریخ به عنوان جوهره ای پویا برای تجلی فضایی متعالی در پارادایم های فکری و عقیدتی مختلف حضور یافته است. باغ ایرانی یک سیستم به هم پیوسته و چندسطحی است که جدای از ساختار اصلی باغ، یک حس تعلق و حس مکان ایجاد می کند؛ در نتیجه ایجاد باغ ایرانی با تقلید صرف از شکل ساختاری آن دیدی ساده انگارانه و تک بعدی خواهد بود. کهن-الگوی باغ ایرانی که در ارتباط کامل با زندگی روزمره و حیات پویای شهر حضور داشته و عنصر اساسی از ساختار طبیعی-مصنوع شهر را شکل می داده است متاسفانه از کالبد شهرهای معاصر امروزی رخت بربسته است. به منظور بازگرداندن باغ ایرانى به عرصه معماری و شهرسازی معاصر و انطباق آن با نیازهای نوین زندگی شهری، هدف این پژوهش ارائه راهکارهای بازیابی باغ ایرانی در تلفیق و ارتباط تنگاتنگ با کاربری های شهر امروزی ، به عنوان الگویی برای باغشهر ایرانی-اسلامی ،تحت عنوان ایده باغشهر تماتیک (موضوعی)، می باشد. لذا ابتدا به بررسی چگونگی استفاده از کهن الگوی باغ ایرانی بدون نیاز به تقلید صرف از شکل ساختاری و کالبدی آن در ترکیب با شهرهای امروز می پردازد؛ سپس چگونگی ادراک و شناسایی باغ توسط بیننده و حس مکان و لایه های معنایی آن را جهت بهره گرفتن از آن در طراحی سایر فضاها و محوطه های شهری مورد بررسی قرار می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان