فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران با مشکلات زیادی در زمینه مدیریت شهری روبرو می باشد که حل وفصل ریشه ای آن ها نیازمند کار کارشناسی و بر پایه مبانی علمی می باشد. یکی از این مشکلات موضوع تخلفات ساختمانی و نحوه کنترل و جلوگیری از آن می باشد. در طی سالیان متمادی و تجربه های گوناگون مدیریتی در شهر تهران، با زوایای دید مختلفی به این موضوع پرداخته شده و تدابیر گوناگونی در مواجهه با آن به کار گرفته شده است؛ اما همچنان شهر تهران با این معضل اصلی که بر منظر و نمای شهری تأثیر مستقیم گذاشته و در بسیاری از موارد ناقض حقوق شهروندی سایر شهروندان شهر می باشد دست به گریبان است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤالات است که آیا تخلفات ساختمانی در نتیجه نگاه درآمدزایی به آن و عدم توجه به اجرای ضوابط و مقررات تعیین شده در طرح های شهری می باشد؟ آیا عدم وجود مدیریت یکپارچه شهری باعث بروز تخلفات ساختمانی گردیده است؟ تحقیق حاضر به شیوه توصیفی انجام شد و دیدگاه افراد مورد ارزیابی قرار گرفت، جامعه آماری شامل کلیه مدیران، کارکنان و کارشناسان شهرداری در منطقه 12 تهران می باشد که تعداد آن ها 190 نفر است نمونه گیری به صورت تصادفی ساده از لیست ارائه شده از سوی سازمان می باشد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 123 نفر می باشد. روش گردآوری اطلاعات در قسمت ادبیات پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری است و در قسمت نظرسنجی به صورت میدانی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد به منظور اندازه گیری قابلیت اعتماد، از روش آلفای کرونباخ و با استفاده نرمافزار Spss انجام گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نمونهها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و با توجه به روش و هدف پژوهش از آزمون t تک متغیره و فریدمن برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج نهایی نشان داد عدم وجود مدیریت یکپارچه شهری، عدم توجه به قوانین و مقررات ساختمانی و درآمدزایی از عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی می باشند.
تبیین رابطه خاطره انگیزی بزرگراه های درون شهری با طرح واره های ذهنی مکانی- اجتماعی ناظرین (مطالعه موردی: بزرگراه های مدرس، چمران و حقانی در کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
73 - 86
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله، بررسی رابطه بین خاطره انگیزی ناظرین و ایجاد طرح واره های ذهنی مکانی اجتماعی آنها در حاشیه سبز بزرگراه درون شهری است. هدف مقاله بررسی مؤلفه های همگرایی طرح واره های ذهنی شهروندان است که باعث ایجاد خاطره انگیزی بیشتر بزرگراه های سبز درون شهری می شود. روش تحقیق شامل روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری ناظرینی که از فضای حاشیه بزرگراه های مدرس، چمران و حقانی مورد سنجش قرار گرفتند، 51 نفر می باشد. تکنیک های تحلیل شامل تحلیل آماری توصیفی و استنباطی است. یافته های پژوهش نشان می دهد، توجه به طرح واره های مکانی- اجتماعی یکی از اصلی ترین مؤلفه های برای ایجاد خاطره انگیزی برای ناظرینی که در فضای حاشیه بزرگراه است و خاطره انگیزی و طرح واره های ذهنی شرط علی برای وجود یکدیگر هستند و جداره ها و تپه های سبزی دارای حس محصوریت، ساختمان های شاخص بلند و سازه ها و المان های شاخص ابتدایی و انتهایی نقش مهمی در خاطره انگیزی دارند. فضاهای رها شده ممتد حاشیه تأثیر بسیار نامطلوبی بر مطلوبیت بزرگراه دارد.
باز زنده سازی در تقابل دو رویکرد جایگزینی اقشار اجتماعی و ماندگاری ساکنین (مطالعه موردی: محله اوچدکان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
81 - 92
حوزههای تخصصی:
ترک ساکنین بومی و اصلی محله های تاریخی و قدیمی شهر و جایگزینی مهاجرین با سطح درآمد پایین پیامدهایی چون شکل گیری کانونهای بزهکاری، بحران هویت، توسعه افقی شهر، ایجاد شهرک های پیرامونی و حومه ای، مشکل تامین زیرساخت ها را به دنبال دارد. بنابراین ضرورت دارد در تقابل دو رویکرد جایگزینی اقشار اجتماعی و ماندگاری آنها مطلوبترین رویکرد بازسازی بکار گرفته شود. این پژوهش برآن است که این مسئله را در محله اوچدکان اردبیل بررسی کند. ار نظر روشناسی بر اساس ماهیت پژوهش از نوع کاربردی و بر اساس هدف از نوع توصیفی – موردی و علی است. در گرداوری داده ها از روش اسنادی و مشاهدات میدانی و در تجریه تحلیل داده ها از روش t تک نمونه ای و آمار توصیفی استفاده شده است. از نتایج پژوهش می توان به ساخت اجتماعی و ساخت اقتصادی همگن در محله، کم بودن شکاف اجاره املاک و شکاف قیمت املاک در محله اشاره نمود
آب، منشأ زیبایی در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
32 - 43
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی محصولی از فرهنگ و تفکر ایرانیان است با قدمتی چندین هزار ساله و دارای پیوندهای غیرقابل انکار با باورهای آیینی و دینی پیش و پس از اسلام کشور. باغ ایرانی از عناصر طبیعی و مصنوع تقریباً ثابتی تشکیل می شود که عبارتند از گیاهان مثمر و تزئینی، کوشک، نهر و جوی و حوض و آبنما و فواره، کرت ها، دیوار محصور کننده و خیابان. ترکیب این عناصر در فضاها به گونه ای است که یک محور اصلی تشکیل شده که خیابان باغ نام دارد و با کاشت خطی درختان در دو طرف و عبور جوی از میان آن، به کوشک ختم شده و منظره قاب بندی شده ای را به ناظر ارائه می دهد. به همین ترتیب، سایر عناصر یاد شده با نظامی کم وبیش یکسان، باغ های ایرانی نواحی مختلف سرزمین ایران را که محدوده ای وسیع تر از مرزهای کنونی کشور را شامل می شود؛ شکل داده اند. موضوع بحث این پژوهش، کنکاش در ادله گمانی است مبنی بر اینکه عناصر تشکیل دهنده باغ ایرانی در بسترهای زمانی، جغرافیایی، فرهنگی و اعتقادی مختلف، دستخوش تاثیرات هم وزن نمی شود و برخی عناصر در هر شرایط، نسبتاً ثابت می مانند و برخی، مانند آب، آنقدر متغیرند که در هر باغ، منحصر به آن می شود و می شود گفت زیبایی شناسی باغ ایرانی مبتنی بر آن است. این فرضیه در چارچوب نظریه اعتبارگیری جان دیووی ارزیابی شده است.
ضوابط بومی حاکم بر چینش محوطه مسکن روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کالبد بومی روستاهای گیلان با درهم تنیدگی معبر، خانه و زمین های کشت و ورز، بافت باز پراکنده را نمایان می سازد که واحد مسکونی در میانه محوطه ای نسبتاً وسیع به همراه بناهای جانبی و فضاهای خدماتی خانه در چینشی به ظاهر مغشوش قرار دارد. حصارهای کوتاه محوطه با پوشش گیاهی و درختان ادغام شده، در انفصال و اتصالی مبهم، به نظر مرزی غیر متقن را جلوه می دهند اما آیا در پس این ظاهر آشفته، انتظام و ضوابطی نانوشته را می توان یافت؟ و اصولاً چه عواملی بر چینش عناصر محوطه مسکونی در روستاهای گیلان مؤثر است؟ این تحقیق به دنبال این پرسش ها با تکیه بر مطالعات میدانی و به روش توصیفی ژرفانگر، با نگاهی به ویژگی های طبیعی منطقه جنوب دریای کاسپین، به تحلیل محیط های انسان-ساخت آن پرداخته است. در این مقاله به اقلیم(به معنای سرزمین و بوم) توجه شده و فعالیت های اقتصادی و معیشتی، فرهنگ و تعاملات اجتماعی ساکنان در مسکن و عناصر محوطه مسکونی روستایی مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در روستاهای جلگه ای تا کوهستانی گیلان با آنکه خصوصیات طبیعی منطقه شامل جغرافیا و ویژگی های آب وهوایی، به ظاهر بیشترین تأثیر را بر شکل بافت و نحوه چیدمان عناصر محوطه مسکونی روستایی بر جای گذاشته، اما این عامل خود موجب بروز خصایصی چون کنش های اقتصادی و شیوه های معیشت زیستی و نیز چگونگی تعاملات اجتماعی و برساخت های فرهنگی است که از سوی دیگر بر چگونگی تشکّل اجزای واحد مسکونی و ضوابط حاکم بر آن اثرگذار بوده است. در بررسی های میدانی، این نتیجه حاصل شد که با آنکه خصایص اقلیمی، بافت باز کالبد روستایی مبتنی بر تجمیع اجزای محوطه مسکونی را بازنمایی نموده و خانه-مزرعه و خانه-باغچه را متجلی می سازد ولی تأثیر ویژگی های فرهنگی بر چینش عناصر محوطه بیشترین تأثیر را بر جای گذاشته است و گزینش های نهایی برای الگوی سکونت در این منطقه و ضوابط حاکم بر محدوده مسکون منتجِّ از آن، بر مبنای فرهنگ مسلط جامعه روستایی گیلان است.
سنجش حس مکان در روستای جابجا شده پس از سانحه (مطالعه موردی : روستای کنزق ، استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
زلزله و صدمات ناشی از وقوع آن همواره در کمین جوامع انسانی به ویژه بافت های آسیب پذیر روستایی می باشد. اقدامات مرتبط با بازسازی کالبد پس از سانحه در کشور ما با کم و کاستی هایی مثل عدم توجه به احیای نیازهای هویتی افراد و ایجاد یا ارتقای حس مکان پس از تخریب منطقه مسکونی و بازسازی مکان جدید همراه است لذا ضرورت پژوهش در این زمینه همواره بحثی چالش برانگیز در میان جوامع آسیب دیده و بازسازی شده خواهد بود. هدف از این پژوهش بررسی تغییر مؤلفه های حس مکان در جابه جایی بافت روستای کنزق پس از سانحه زلزله می باشد. لذا با استناد بر مطالعات صورت گرفته از منابع مختلف و جمع بندی آن ها به شیو ه پژوهش کمی، مؤلفه های حس مکان در چهار دسته اجتماع پذیری و تعاملات اجتماعی، هویت، دلبستگی به مکان و وابستگی به مکان در قالب "پرسشنامه ای محقق ساخته" تنظیم گردید و به روش نمونه گیری با فرمول کوکران بین 278 نفر از 1000 نفر جمعیت روستا توزیع شد. انتخاب نمونه به صورت تصادفی بوده و اعتبار پرسشنامه با استفاده از فرمول کرونباخ-آلفا (74/0 =α) محاسبه شد. تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار Spss، برای آزمون فرضیه آماره های T تست تک نمونه ای و همبستگی پیرسون بود. فرض پژوهش عدم توجه به بافت روستای کنزق قدیم در ساخت روستای جدید و کاهش مؤلفه های حس مکان و در نتیجه کاهش رضایت ساکنین بود. تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه جهت پاسخگویی به سوالات این پژوهش بوده : جابه جایی بافت روستای کنزق تا چه میزان بر مؤلفه های حس مکان تأثیرگذار بوده است؟ و تغییرات مؤلفه های حس مکان در جابه جایی روستای کنزق چگونه است؟ نتایج حاصل نشان داد که در این جابه جایی حس رضایت اهالی از روستای جدید به دلیل برخورداری از امکانات بیشتر رفاهی افزایش یافته و بر خلاف فرض پژوهش فقط مؤلفه هویت کاهش یافته است. در میان وابستگی به مکان با اجتماع پذیری، هویت و دلبستگی به مکان، همبستگی و ارتباط مستقیم وجود دارد.
تحلیل مولفه های موثر بر ایمنی کالبدی در الگو های پدافند غیر عامل (مورد مطالعه : بافت آسیب پذیر شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶
61 - 84
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش جمعیت و محدودیت منابع و موقعیت استراتژیک ایران، جوامع به طور روز افزونی نسبت به حوادث و سوانح آسیب پذیر می گردند. ارزیابی و تحلیل مولفه های موثر بر ایمنی کالبدی مناطق مختلف شهری در برابر بحرانهای طبیعی بالقوه، یکی از راهکارهای مهمی است که میتواند در مدیریت آسیب پذیری و تامین امنیت بهینه شهرها موثر باشد و از آنجایی که پدافند غیر عامل سبب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری و ارتقاء ایمنی و امنیت شهر ها می گردد، بنابراین میتوان به ارزیابی ایمنی کالبدی بافت شهر کاشان از منظر پدافند غیرعامل پرداخت، به ویژه بافت تاریخی که دارای آسیب پذیری و درجه اهمیت به مراتب بیشتری است. با این حال هدف تحقیق حاضربررسی مولفه های ایمنی بافت آسیب پذیر شهر کاشان از منظر پدافند غیر عامل می باشد که روش تحقیق این پژوهش از لحاظ هدف، نظری – کاربردی، حیطه میدانی، ماهیت و روش توصیفی – اسنادی و تحلیلی از نوع پیمایشی است. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش کمی و کیفی ، توسط تحلیل شبکه (ANP) و اولویت بندی با استفاده از نرم افزار SUPER DECISIONS صورت پذیرفت. نتایج حاکی از آن است که مشخصات فیزیکی ابنیه به عنوان یکی از معیارهای ایمنی کالبدی در کنار دسترسی فیزیکی و الگوی مجاورت دارای بیشترین تاثیر در برابر بحران های طبیعی است و بالاترین نقش را با وزن نسبی (0٫46) در ایمنی کالبدی محلات بافت تاریخی دارا می باشد و معیار الگوهای مجاورت کاربری زمین نیز با وزن (0٫23) کم ترین میزان تاثیر را در بین معیارها دارد.
پایبندی به تاریخ در مداخلات معاصر؛(قیاس در طراحی زمینه ای بناها و مجموعه ها بین چند کشور اروپایی و ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مداخلات و طرح های معماری معاصر در بناهای تاریخی ایران، تعامل مطلوبی میان قسمت های تاریخی و اجزای جدید به چشم نمی خورد. این تعاملات تا حدود 50 سال پیش به دلیل حضور معماران سنتی و تداوم پاره ای از الگوهای ریشه دار معماری، از آسیب های کمتری ناشی از مداخلات و ساخت و سازهای جدید مصون ماند، اما به تدریج و با فاصله گرفتن از الگوهای اصیل اجتماعی و کالبدی عملا آسیب های وارده به ابنیه و مجموعه های تاریخی رو به افزایش نهاد. بخشی از روند یاد شده، در اثر فقدان مبانی نظری و رویکرد و نگرش اصولی و همه جانبه، عملا چهره ای آشفته و پریشان به شهرهای تاریخی ما داده و هویت تاریخی و معماری آن ها را تا حدود زیادی خدشه دار کرده است. لذا رویکرد زمینه گرا حکم می کند که بناهای تاریخی، علاوه بر آنکه چهره مطلوبی برای سکونت و حیات بیابند، بازتابی از ظرایف معماری سنتی ایران را نیز عرضه نمایند. هدف این مقاله کاربردی بوده و روش مورد استفاده توصیفی و تحلیلی، براساس موردکاوی، از طریق گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای، میدانی و مراجعه به اسناد و مدارک تاریخی و تجزیه تحلیل کیفی می باشد که پس از گردآوری اطلاعات و بررسی عوامل کالبدی و بصری موجود در اینگونه مداخلات مربوط به ابنیه و مجموعه های تاریخی کشورهای اروپایی نظیر آلمان، اتریش و جمهوری چک مورد بررسی قرار گرفته اند، که ضمن بازدید از آن ها ابعاد مختلفی از مداخله مربوط به مصالح مورد استفاده، ارتباط عناصر تاریخی و مدرن از منظر کلی و جزئی، مفاصل در هم جواری بخش های جدید و قدیم و غیره مورد کاوش قرار گرفته اند. در نهایت دستیابی به پیشنهاداتی اصولی که بتواند مداخلات انجام شده در بناها و مجموعه های تاریخی را از بعد کالبدی، سامانی منظم بدهد مورد نظر است.
تبیین میزان اثربخشی آموزش های پایه معماری به مخاطب عام نوجوان (موردپژوهی: خوانش نماهای معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
75 - 90
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه با توجه به گسست میان جامعه و معماران در کنار عدم موفقیت رویکردهای پست مدرن در مردمی کردن معماری و ضرورت پرداختن مجدد به آموزش معماری به عموم، یک تجربه برای برآورد تأثیر آموزش معماری به نوجوانان در تعمیق نگرش آنان به معماری اجراشده است. در این تحقیق انواع فهم از نما با تحلیل تصویری مشارکتی و افتراق معنایی، میزان درک مردم در مورد سه کاربری مسکونی، اداری و مذهبی سنجش شده است؛ با توجه به نوع سنجش از تحلیل تصویری مشارکتی استفاده شده است.54 تصویر در دودسته (نماهای محلی دامغان، نماهای پراکنده از کل ایران) در نظر گرفته شد و گروه آزمون پس از یک آموزش هدایت شده کوتاه مدت در شهر ایلام سنجش شد. نتایج بررسی میدانی حاکی از آن است که هر نوع از چهار گونه آموزش ارائه شده در این پژوهش، در تغییر دیدگاه ها و نزدیک شدن به مقاصد معماری در توجه دادن عموم مؤثر است.
مقایسه گونه های درختی بومی فضای سبز شهر زابل در راستای کاهش آسیب ریزگردها با استفاده از تکنیک AHP
حوزههای تخصصی:
با بروز بحران های زیست محیطی در شهرها، سالم سازی محیط های شهری، حفظ محیط زیست و توجه به فضای سبز شهری اهمیت زیادی پیدا کرده است؛ بنابراین گسترش گونه های درختی بومی در فضای سبز شهری می تواند نقش مؤثری در ایجاد پایداری زیستی شهرها ایفا نماید. این مطالعه با هدف مقایسه گونه های درختی بومی در فضای سبز شهر زابل در راستای کاهش آسیب ریزگردها انجام شد. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات آماری سال 1397 و در قالب پرسشنامه با جامعه آماری کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی شهر زابل با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه زوجی شاخص ها و معیارها پرداخته شد. معیارهای اصلی شامل بیوکلیمای شهری، آب، خاک، سازگاری با اقلیم، چشم انداز و طول عمر و گزینه های تحقیق گونه های درختان بومی منطقه شامل اکالیپتوس، عرعر، زیتون تلخ، زبان گنجشک، بید و گز بود. نتایج نشان داد از دیدگاه کارشناسان، معیار سازگاری با اقلیم با وزن 216/0 بیشترین اولویت را به نسبت سایر معیارها نشان داد. این معیار از مهم ترین فاکتورهای تأثیرگذار در انتخاب گونه های گیاهی برای کاهش آسیب ریزگردها است. نتایج حاصل از بکارگیری AHP بیانگر ارجحیت بالای درختان اکالیپتوس و گز به ترتیب با وزن 214/0 و 213/0 نسبت به دیگر درختان بومی منطقه بود؛ بنابراین با کاشت درختان بومی منطقه به ویژه اکالیپتوس و گز می توان آلودگی ناشی از ریزگردها را به سطح چشمگیری کاهش داد.
تحلیل ادراک جامعه محلی از بازساخت کالبدی- فضایی اجرای طرح هادی در دهستان رشتخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۸۲-۶۷
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از چند دهه از اجرای طرح های هادی روستایی کشور و صرف هزینه های زیاد در مراحل مختلف تهیه و اجرای طرح ها، هنوز شاهد عدم توسعه مناسب فضا و کالبد سکونتگاه های روستایی هستیم. ارزیابی طرح های هادی در مراحل مختلف از جمله راهکارهای مهم برای رفع نواقص این طرح ها و تقویت آن ها می باشد. در پژوهش حاضر به تحلیل ادراک جامعه محلی از بازساخت کالبدی- فضایی اجرای طرح هادی در دهستان رشتخوار پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری 12 روستای دهستان رشتخوار می باشد (3192N=) که طرح هادی در آن ها اجرا شده است. 342 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های رتبه ای فریدمن و آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که عملکرد طرح های هادی بر بازساخت فضای- کالبدی در سکونتگاه های روستایی در حدپایینی ارزیابی شده و اجرای طرح های هادی نتوانسته بر توسعه مناسب کالبدی- فضایی روستاهای منطقه مؤثر واقع شود. مردم محلی فقط از عملکرد طرح های هادی در زمینه بهبود دو شاخص کیفیت مساکن و توسعه شبکه معابر روستا رضایت داشته اند. این در حالی است که برای افزایش عملکرد طرح های هادی در بازساخت فضایی- کالبدی روستاها لازم است که همه شاخص ها مورد توجه قرار گیرند. از نظر مقایسه عملکرد طرح های هادی در روستاهای منطقه نتایج نشان داد که روستاهایی که دارای تیپ دشتی بوده اند عملکرد موفق تری داشته و اجرای طرح های هادی در این روستاها تأثیر مطلوب تری بر بازساخت فضایی- کالبدی روستاهای منطقه داشته است. در راستای یافته های تحقیق و برای افزایش کارایی طرح های هادی پیشنهادهایی ارائه شد.
سیر تکوین سبک های معماری ایران مبتنی بر نظریه ی شاخصه های ساختارهای زنده ی معماریِ سالینگاروس
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های بررسیِ سیر تاریخیِ تکوینِ سبک های معماری از نگاهی ساختارگرایانه، مطالعه ی آن ها بر مبنای نظریاتی است که این مقوله را در ارتباط با ساختارهای زنده واکاوی کرده اند. این نظریات، از آن جا که مبتنی بر فرضِ اثرگذاریِ مثبتِ کیفیّت ذاتیِ ساختارهای زنده بر ادراک افراد شکل گرفته اند، بستر مناسبی برای این دست از مطالعات، نیز، فراهم می کنند. در این صورت، بررسی تاریخ بناهای معماری در چارچوب تطبیق پذیریِ ماهیّت آن ها با مفاهیمی چون جاودانگی، حیات بخشی و تأمین انتظارات انسان از معماری، ممکن می شود. هم چنین شرایط مناسبی برای سبک شناسی و بررسی سیر تحوّل سبک ها فارغ از همه عوامل مؤثر جزء کالبد و ساختار بنا فراهم می گردد. نظریه ی شاخصه های ساختارهای زنده توسّط سالینگروس (2006م.) در زمره ی این نظریات است؛ که بر مبنای مطالعات تطبیقی، قواعد ترمودینامیک حاکم بر ساختارهای طبیعی را به ساختارهای معماری تعمیم می دهد. براین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی سیر تکوین سبک های معماری ِ ایرانی متکّی بر نظریه ی سالینگروس است تا بر مبنای آن سیر تاریخ تکوین آن را از این نقطه نظر میزان حیاتِ ابنیه ارائه کند. بدین منظور از میان بناهای شاخص معماری ایران، نمونه هایی که در لیست میراث جهانی یونسکو و میراث فرهنگی ایران ثبت شده و مبتنی بر نظر هنرشناسان نماینده ای مناسب برای معماری ایران اند، گزینش شدند. بنابراین با رویکردی ساختارگرایانه و به روش مقایسه ی تطبیقی، این نمونه ها تحلیل شکلی و ساختاری شدند و بر مبنای داده ها به دست آمده، سیر تغییر و تکوین آن ها در زمان مشخّص گردید. بررسی این سیر نشان می دهد که سبک های معماری ایران در دوره های؛ سبک خراسانی، اواسط سبک رازی و سبک تهرانی در دوره ی بعد از انقلاب اسلامی، از نظر ساختاری در میزان زندگی و سیر تکوین در قیاس با سیر تکاملیِ سایر سبک ها با افول همراه بوده اند. چنین به نظر می رسد که این افول، بیشتر به دلیل ساده گرایی در طرح ساختارهاست و میزان آن در قیاس با افول ایجاد شده در دوره ی معماری مدرن در سیر تکوین معماری کمتر است.
بررسی تفسیر و کلیت توسعه پایدار محلات با رویکرد جمعی
حوزههای تخصصی:
محلات شهری مخصوصا محلاتی که دچار دست خوش تغییراتی از سوی سازمان های مرتبط با امور شهری می شوند شاهد ایجاد فضاهایی هستیم که از سوی مدیران و طراحان برای ساکنین محله ایجاد می گردد تا در کنار ارتباطات مختلف اهالی محله برای تعاملات اجتماعی بیشتر فرآهم شود.این فضاها که اکثرا در طرح های توسعه محلات برای بافت فرسوده و ناپایدار گنجانده شده از معنای خاصی برخوردار نبوده و در طول زمان با عدم استقبال افراد به ف ضایی تهی تبدیل می گردد چون به محیط طبیعی در تو سعه محلات و طرح های تو سعه و تو سعه پایدار در محلات آنطور که باید توجه نمی شود.در این مقاله با توجه به جمو آوری مطالس اسنادی و کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی اقدام به ارائه مبانی نظری در چارچوب مورد نظر اقدام شده و با ارائه راهکارهایی اثباتی به نتیجه توجه به معنا در توسعه پایدار محلات با رویکرد انسانی رسیده و آن را در غالب کلی ذکر کرده ایم.
مطالعه معنای متباین نگاره "اسکندر در برابر یاجوج و ماجوج سد می سازد" در دو نسخه فالنامه پراکنده و توپقاپی
حوزههای تخصصی:
کتب فالنامه حاوی تصاویر جالب و جذابی از پیامبران، ائمه، فرشتگان، دیوها، علائم منطقه البروج و غیره یکی از راه های دست یابی به ناشناخته ها محسوب می شده است و تنها چهار نسخه درخور توجه از دوره صفوی باقی مانده است که سه نسخه آن به زبان فارسی است. فالنامه های مصور دوره صفوی عقاید، باورها و سنت های رایج ج امعه را نشان می دهد. انگاره "اسکندر در برابر یاجوج و ماجوج سد می سازد" از نگاره های مشترک در دو نسخه فالنامه توپقاپی(1580-1570م.) و پراکنده (1560-1550م.) است که یک موضوع، دو تفسیر کاملاً جداگانه دارد. اسکندر در ادبیات فارسی و ترکی نمادیست از عقل و اعتدال. موضوع های مشترک در فالی یکسان را نشان داده اند درحالی که در این موضوع، باوجود موضوع مشترک، عناصر محتوایی و بصری دخیل در دو نگاره، انجامی متباین از یکدیگر در فال را رقم زده اند. هدف اصلی پژوهش، بررسی عناصر حاکم بر نگاره هر فال بوده که سبب تفاوت معانی فال ها شده است. بنابراین چه عواملی در محتوا و عناصر بصری دو نگاره، معانی متضاد فال با موضوع یکسان را موجب شده است؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. یافته ها نشان دارند علت تفاوت معانی فال ها در عناصر حاکم بر نگاره ها پنهان است. شاه تهماسب خود را در جایگاه اسکندر دانسته است. ثبات و تعادل تصویر نسخه فالنامه پراکنده، حضور دو پیامبر الهی خضر و الیاس که پیامبران راهبر در تاریکی و نمودی از روشنی اند، انار و سپند خبر از خوش یمنی فال در نسخه پراکنده داده و در مقابل بی ثباتی تصویر نسخه فالنامه توقاپی، حضور قوم نااهل، آیه قرآنی مبنی بر فساد قوم یاجوج و ماجوج در زمین و اندازه بزرگ دیوان در نگاره، بدیمنی را در فال به همراه داشته است.
تحولات منظر شهری همدان در دوره پهلوی اول؛ تأثیر خیابان های نفوذی بر مرکز شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر همدان با سابقه تاریخی پیش از اسلام، تا دوره پهلوی اول از منظر سنتی غنی برخوردار بود. «کارل فریش»، مهندس آلمانی، با ایده احداث خیابان های نفوذی تغییری بزرگ در منظر شهری همدان ایجاد کرد. احداث میدانی وسیع در تقاطع شش خیابان نفوذی با فواصل مساوی، پدیدآورنده نقطه عطفی مؤثر در منظر شهری همدان بود. این طرح که به تقلید از جریان معماری و شهرسازی قرن 19 شهرهای اروپایی به عنوان نماد اقتدار و تجدد ساخته شد، شبیه یک چرخ دنده صنعتی بود که از میان بافت تاریخی، مرکز و بازار همدان می گذشت. مداخله کارل فریش به لحاظ شکلی با آنچه از گذشته در منظر شهر همدان تداوم داشت هماهنگ نبود؛ حجم ساخت وساز نیز به اندازه ای بود که در نگاه کلی به نقشه شهر به نظر می رسید سیمای شهری همدان به صورت اساسی دگرگون شده باشد. هدف: این پژوهش با مبنا قراردادن رویکرد سیستمی در تحلیل منظر شهری، تأثیر احداث خیابان های نفوذی، به مثابه یک اقدام اقتداگرایانه از طرف مدیریت شهری بر منظر شهری همدان را در دوره پهلوی اول تحلیل می کند. روش تحقیق: پژوهش حاضر یک مطالعه تاریخی-تحلیلی است که با استنباط از داده های سازمان فضایی، به تفسیر منظر شهری همدان خواهد پرداخت. نتایج پژوهش: تغییرات گسترده سیمای شهر در دوره پهلوی اول از طریق احداث خیابان های نفوذی در شهرهای بزرگ همچون تهران، مشهد و رشت این نظریه را تقویت می کند که تغییر ساختار شهر می تواند به تحول منظر شهری بیانجامد. اما این اقدام در همدان غیر از تغییرات کالبدی در معماری خیابان و ایجاد نظام دسترسی جدید، تغییر جدی در منظر شهر ایجاد نکرده و دلیل اصلی این عدم تغییر، تداوم تشخص مرکز بعد از مداخلات گسترده است.
از گردشگری خوراک تا گردشگری خلاق و پایدار خوراک و آشپزی مورد مطالعه: پیاده راه خوراک سی تیر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
26 - 37
حوزههای تخصصی:
توأمان گردشگری و خوراک، قدمتی به اندازه گردشگری و خوراک دارد؛ اما امروزه نظامات این دوقلوهای به هم چسبیده چنان توسعه یافته است که می توانند با محوریت خلاقیت، فرهنگ و هنر محلی و بومی، شکوفایی و رفاه اجتماعی و اقتصادی جوامع و مقاصد را تضمین کرده و مخاطرات زیست محیطی را هم کنترل کنند. چنین توسعه پایداری در گروی نوآوری و اتخاذ رویکردهای خلاقانه در حل مسائل مدنی است. پیاده راه خوراک، گرچه در دید نخست تنها فضایی برای یک گردشگری آرام و پرسه زنی (شکم گردی) به نظر می رسد، ولی چنانچه مدیران و برنامه ریزان شهری بتوانند در پارادایم گردشگری خلاق، صنایع خلاق مرتبط و هم راستا با آن را حمایت و تقویت کنند، می توان امید داشت که جامعه محلی بزرگ تری، زیست پذیری بهتری پیدا کرده و سطح رفاه آن ارتقا یابد. در این پژوهش، برای سؤال اصلی «چه نوع فعالیت هایی باید در پیاده راه خیابان سی تیر تهران انجام شود تا به عنوان جاذبه گردشگری خلاق خوراک و آشپزی، پایدار باشد؟» با روش تحقیق کیفی و با انجام مطالعات کتابخانه ای، مشاهده، مصاحبه و برگزاری پنل خبرگان، انجام 77 فعالیت به عنوان پاسخ ارائه شده است. این فعالیت ها در واقع همان خدمات مورد انتظار از یک اکوسیستم کسب وکار مبتنی بر گردشگری خلاق گسترونومی هستند که تنها هفت مورد آن در پیاده راه سی تیر تهران در حال حاضر اجرا می شوند و بقیه، نقشه راه توسعه این پیاده راه هستند که یافته اصلی این پژوهش به شمار می آیند. از جمله اولویت هایی که این نقشه راه به آن تأکید دارد، داشتن هماهنگی و هارمونی با بافت تاریخی و فرهنگی محله و پیوند با آن است که اجماع پنل خبرگان را هم به همراه داشت.
ارائه تعریفی جامع از معماری در بررسی مجموعه های صنعتی با نگرش سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر حاکی از آن بوده که دانش ما از معماری مجموعه های صنعتی (نسبت به دیگر کاربری ها)، محدود است. جدا از کم بودن پژوهشهای معماری در خصوص مجموعه های صنعتی، یکی دیگر از چالش های کلیدی این عرصه، جزءگرایی یا تقلیل یافتن چیستی معماری آنها در تحقیق های پیشین است. لذا مقاله پیش رو با هدف ارائه تعریفی کل گرا و تمامیت خواه از معماری چنین مراکزی تدوین شده و کوشیده است تا براساس نگرش سیستمی وبراساس مقولات ششگانه کاپون (معنا، کارکرد، شکل، انگیزه، ساخت و بافت)، پاسخی مناسب در این باره بیابد. این مقاله درصدد بوده تا ازطریقِ تأمل بر واژه های فارسی و انگلیسی مرتبط با مجموعه های صنعتی به تعریف کل گرای خود نزدیک شود. گردآوری اطلاعات این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و تحلیل آنها با کمک گرفتن از راهبرد استدلال منطقی محقق شده است. نتایج مؤید آن است که مقولات ششگانه، تعاملات میان آنها و محدوده پیرامونی آنها، به مثابه سه مشخصه ساختاری عموم سیستم ها، می توانند مرز مشخصی میان معماری مجموعه های صنعتی با معماری دیگر مجموعه ها ایجاد نمایند. به عبارت دیگر، هر تلاش برای معرفی معماری صنعتی بدون درنظرگرفتن این سه مشخصه از کلیت و جامعیت تعریف فاصله می گیرد.
شناسایی عوامل موثر بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری وتحلیل تعامل بین آن ها (با رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیر محیط کالبدی آموزش معماری بر یادگیری دانشجویان مربوطه، ضرورت دارد تا مولفه های موثر در این رابطه شناخته شود. درخصوص آموزش معماری، نقش تعاملات و روابط میان دانشجو و استاد حائز اهمیت است. اجتماع پذیری به عنوان قابلیتی کیفی از محیط آموزشی می تواند امکان تعاملات اجتماعی بین دانشجویان معماری با اساتید و نیز با یکدیگر را افزایش داده و موجب ارتقاء فرآیند یادگیری معماری گردد. تحقیق پیش رو با فرض اینکه اجتماع پذیری محیط بر یادگیری دانشجویان تاثیرگذار است، به بررسی عوامل محیطی تاثیرگذار بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری و ارزیابی روابط میان آن ها می پردازد. برای پاسخ به سوال تحقیق، پس از شناخت مفاهیم اولیه در باب اجتماع پذیری و تعاملات اجتماعی و نیز محیط آموزش معماری، از طریق روش تحلیل منطقی و استدلال قیاسی، مدل پیشنهادی از عوامل موثر بر اجتماع پذیری پرداخته شده است. سپس از طریق روش دلفی فازی(نظرسنجی از خبرگان و اساتید معماری)، شاخصه ها در مدل پیشنهادی با درنظرگرفتن نقش آن ها در محیط آموزش معماری غربالگری گردید. در مرحله بعدی، به منظور سنجش روابط میان این عوامل از روش دیماتل فازی استفاده شده است. نتایج به دست آمده عوامل موثر بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری را به صورت شش دسته کلی نشان داد که عبارتند از: عناصر فیزیکی، عوامل فضایی-معماری، معانی زیباشناختی، احساس امنیت، معنایی-ادراکی و عملکردی-فعالیتی. در بین عوامل اصلی " عناصر فیزیکی" تأثیرگذارترین و "عملکردی-فعالیتی" تأثیرپذیرترین شاخص و مهمترین عامل در هنگام طراحی معماری است.
ارتقای پایداری در سکونت گاه های تک واحدی بر اساس معماری بومی در کرانه شمالی خلیج فارس و دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79-90
حوزههای تخصصی:
ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻤﺎری ﺧﺎﻧﻪ، ﻣﺎﻣﻦ ﺧﺎﻧﻮاده، ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ﻣﯽﭘﺮدازد و داﻣﻨﻪ آن ﺑﻪ ﮐﺮاﻧﻪ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس و دریﺎی ﻋﻤﺎن ﻣﺤﺪود اﺳﺖ، اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب ایﺮان ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮیﻦ رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ایﺮان در ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ را داﺷﺘﻪ اﺳﺖ، ﺿﺮورت ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ را در ﻣﻘﯿﺎس ﮐﻼن، ﻫﺪایﺖ ﻣﻌﻤﺎر ی ﺑﻪ ﺳﻮی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ایﺠﺎب ﻣﯽﻧﻤﺎیﺪ. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺴﮑﻦ ﺑﻮﻣﯽ اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب در ﮔﻮﻧﻪ ﺗﮏواﺣﺪی ﮐﻪ ﻓﺮاﮔﯿﺮﺗﺮیﻦ ﻧﻮع ﺳﮑﻮﻧﺖ در داﻣﻨﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺖ، از ﺟﻨﺒﻪ ﭘﺎیﺪار ی ﺳﻨﺠﯿﺪه ﻣﯽﺷﻮد. ﭘﺮﺳﺶ اﺻﻠﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﮐﺪام ویﮋﮔﯽﻫﺎی ﭘﺎیﺪاری ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺴﮑﻦ ﺑﻮﻣﯽ در اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب ایﺮان ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺮای ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻌﻤﺎری ﻣﻌﺎﺻﺮ اﻟﮕﻮ ﮔﺮﻓﺖ. اﻫﺪاف ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ارزشﮔﺬاری ﭘﺎیﺪاری ﺳﮑﻮﻧﺖﮔﺎهﻫﺎی ﺗﮏواﺣﺪی ﺑﻮﻣﯽ و ارایﻪ ﭼﮏﻟﯿﺴﺖ ﻃﺮاﺣﯽ ﭘﺎیﺪار در ایﻦ اﻗﻠﯿﻢ ﺑﻮد. ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺎس، ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺮ دو ﺳﻄﺢ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﻈﺮ ی و ﺗﺠﺮﺑﯽ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ؛ در ﺳﻄﺢ ﻧﻈﺮی، ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ GSAS ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﻼﮐﯽ ﺑﺮای ارزیﺎﺑﯽ اﻧﺘﺨﺎب و ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪ. در ﺳﻄﺢ ﺗﺠﺮﺑﯽ، ﻣﺪلﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ۹ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻣﺮوز ﺑﻪ ﺣﯿﺎت ﺧﻮد اداﻣﻪ داده و ﻣﻮرد ﺑﻬﺮهﺑﺮداری ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ، در اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب، ارزیﺎﺑﯽ و در یﮏ آﻧﺎﻟﯿﺰ ﻣﻘﺎیﺴﻪای، ﻧﺘﺎیﺞ ارزیﺎﺑﯽﻫﺎ ﻣﻘﺎیﺴﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪﻧﺪ. ﻧﺘﯿﺠﻪ ایﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ایﻦ ﻣﻬﻢ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎی ﺑﻮﻣﯽ در ﮐﺮاﻧﻪ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس و دریﺎی ﻋﻤﺎن در ﻣﻮاردی ﺧﺎص ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻟﮕﻮﺑﺮدار ی دارﻧﺪ و ﻧﻘﺎط ﻗﻮت آﻧﻬﺎ از ﺟﻨﺒﻪ ﭘﺎیﺪار ی ارایﻪ و ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎیﯽ ﺑﺮای ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﺴﮑﻦ ﻣﻌﺎﺻﺮ در ایﻦ اﻗﻠﯿﻢ ارایﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
عملکرد سایه اندازهای کرکره ای افقی و قائم متحرک در نمای دوپوسته ساختمان های اداری؛ ارزیابی و شبیه سازی پارامتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
135-144
حوزههای تخصصی:
پوسته ها و نماهای ساختمانی نقش موثری در کاهش مصرف انرژی دارند. نمای دوپوسته به عنوان یک سیستم غیرفعال خورشیدی در دوره سرما بار گرمایشی ساختمان را به طور قابل توجهی کاهش می دهد، ولی در دوره گرما با افزایش دمای حفره میانی بار سرمایشی ساختمان و انرژی مصرفی سرمایشی افزایش می یابد. استفاده از سایه اندازها یک راهکار موثر در کاهش بار سرمایشی ساختمان است. سایه اندازهای ثابت عملکرد نماهای دوپوسته را در زمستان به دلیل ممانعت از نفوذ تشعشعات خورشیدی و کاهش جذب مستقیم، به طور زیادی کاهش می دهند. برای رفع آن باید در سایه اندازهای متحرک، زاویه بهینه قرارگیری را در طول سال محاسبه نمود. در این مطالعه، عملکرد سالیانه نماهای دوپوسته برای یک اتاق اداری در تهران با حضور سایه اندازهای کرکره ای افقی و قائم ثابت و متحرک بررسی شدند. فضا در نرم افزار راینو و مدل پارامتریک سایه اندازها در پلاگین گرس هاپر ایجاد شد. در مدل سازی، یک فضای اداری استاندارد با ابعاد ۴ در ۵متر و به ارتفاع ۳متر با پنجره ای رو به جنوب بررسی، سپس نمای دوپوسته با سایه اندازهای بهینه افقی و قائم متحرک در نرم افزار دیزاین بیلدر مدل سازی و میزان بهره وری و ذخیره سالیانه انرژی آن در مقایسه با نمای دوپوسته بدون سایه انداز بررسی شد. طبق نتایج سایه اندازهای متحرک بهینه تر از حالت ثابت خود و سایه انداز کرکره افقی متحرک نیز بهینه ترین گزینه است. مجموع انرژی مصرفی سایه انداز کرکره افقی متحرک، بهینه ترین گزینه پیشنهادی، نسبت به سایه انداز کرکره ای افقی ثابت ۳۴/۲۷%، نسبت به حالت کرکره ای قائم ثابت و متحرک به ترتیب ۱۱/۸۷% و ۱/۳۷% و نسبت به نمای دوپوسته بدون حضور سایه اندازها ۵۰/۶۹% بهینه تر است.