شهرها به عنوان سکونت گاه هایی برای رشد و ارتقا بشر تاثیر ویژه ای بر کیفیت زندگی انسان میگذارند. امروزه با توجه به مشکلات عدیده شهرهای کلان و پر جمعیت و مشکلات نبودن امکانات در روستاها، نیاز به طرحی نو در اجرای بافت شهری احساس می شود. برای اثبات برتری الگویی بر الگوی دیگر یکی از راه های ممکن مقایسه مزایا و معایب دو الگو با یکدیگر است. در این مقاله که از روش مشاهده مستقیم و مصاحبه استفاده شده، باتوجه به الگوی باغشهری، نمونه موردی باغشهر اسلامیه که در استان خراسان جنوبی واقع شده است، با طرح باغشهر اِبِنزِر هاوارد انگلیسی مقایسه می شود که نتایج این مقایسه نشان میدهد طرحی همچون باغشهر اسلامیه میتواند از نظر هزینه ها، تاثیرات اقتصادی، فرهنگی و بازخوردهای اجتماعی از الگوی باغشهری هاوارد برتر باشد و می تواند به عنوان الگویی مرجع در زمینه ساخت باغشهر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر بعد تفریحی که در باغشهرها مطرح است، نگاهی اقتصادی نیز میتوان به باغشهر اسلامیه داشت. به علت مثمر بودن باغات، هر کدام از باغات سطح شهر خود موتوری اقتصادی برای شهر هستند که البته نیاز به توجهات ویژه دارند که مورد بررسی قرار می گیرد. در این مقاله به این نتیجه می رسیم که الگوی باغشهری یک الگوی پایدار و محافظ محیط زیست است. و همچنین برتری الگوی ایجاد شده در باغشهر اسلامیه بر الگوی باغشهر هاوارد نیز منتج می شود. که باغشهر اسلامیه می تواند الگویی برتر برای گسترش این نوع باغشهر باشد. از دیگر نتایج مهم این مقاله این است که برای حفظ این الگوی ارزشمند باید تکنولوژی و صنعت وارد باغداری شوند و به سمت هوشمندسازی و گلخانه ای کردن محصولات حرکت کنند و برای ادامه حیات باغات، الگوی کشت منطقه نیز باید به مرور زمان تغییر کند و به الگوی سازگارتر با محیط تبدیل شود.
هنر و هنرمند نقش بزرگی در حفظ ارزش ها، مقاصد انسانی و نشان دادن خواسته ها و رفتارهای اجتماعی دارند. آثار هنری متأثر از رخدادهای اجتماعی و فرهنگی از عوامل و وجوه مهمی هستند که اگر در مطالعات نشانه شناسی هنرها وارد شوند و مورد بررسی قرار گیرند بر غنای تبیین ها و دستاوردهای این گونه پژوهش ها خواهند افزود همچنین موجب شناخت و درک ساحت های فرهنگی و هنری جامعه می شوند. مقاله حاضر پاسخی است به این سوال که چگونه می توان از طریق مطالعات نشانه شناسی و روش سیر زایشی معنا، به تجزیه و تحلیل یک اثر هنری پرداخت و به حقیقت و مفاهیم پنهان آن دست یافت؟ فرضیه حاکی از آن است که این گونه مطالعات با توجه به نظام های گفتمانی حاکم، سبک و خصوصیات نشانه گذارانه آثارهنری منجر به فهم و درک بهتر از هنر و فرهنگ جامعه می شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و شناخت عناصر نشانه ای آثار منتخب، جهت دستیابی به زمینه بندی و وجوه معنایی نهفته درلایه های مختلف است تا نشان دهدکه چگونه کنش ها و روابط عناصر مختلف باعث شکل گیری گفتمان تعامل گرا و معنادار می شود. روش تحقیق: به شیوه توصیفی-تحلیلی آثاری است که با محتوای اجتماعی که ضمن مطالعه از جنبه نظری، مهمترین زمینه های تولید مفاهیم این آثار را در فرایند سیر زایشی معنا براساس الگوی مطالعاتی گرماس بررسی کرده و از طریق نشانه ها و روابط عناصر و تجزیه و تحلیل ساختارهای ژرف به ظاهرشدن معنا در متن می پردازد. نتیجه گیری :پژوهش نشان می دهد می توان با استفاده از نشانه شناسی و بهره گیری از سیر زایشی معنا به گفتمان های هنری و روابط تقابلی گوناگون پرداخته و به دلالت های معنایی آنها پی برد. همچنین دریافت مفاهیم نهفته در آثار می تواند منجر به شناخت بهتر و هوشیارانه تر از جامعه و تحولات آن شود. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده از رسانه های گروهی صورت گرفته است.
هدف این پژوهش پرداختن به بررسی مفهوم رضایتمندی و عوامل ارتقاء رضایت دانش آموزان از مدرسه میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی و از نظر ماهیت، کمی- کیفی می باشد. در این پژوهش دو روش مورد استفاده قرار گرفته اند: الف)روش تحقیق پیمایشی(زمینه یابی) ب)روش تحقیق همبستگی. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحلهای استفاده شده است. همچنین به منظور سنجش دیدگاه افراد، به تدوین جدول هدف و محتوا بر اساس مطالعات انجام شده و مصاحبه با معماران صاحب نظر، پرداخته شده است. با توجه به این جدول، پرسشنامه ای طراحی شده و میان جامعه توزیع گردیده است. پس از طبقه بندی اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS، به بررسی و تحلیل آنها پرداخته شده و پنج عامل موثر بر رضایتمندی استخراج گردیده است. این عوامل عبارتند از: آسایش کالبدی، ادراک محیطی، امنیت روانی، جذابیت محیطی، احساس تعلق. عامل های حاصله با آزمون T مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. در نهایت مشخص شد که با اطمینان 95 درصدی میانگین نمونه بزرگتر از میانگین جامعه است. همچنین جامعه آماری حداقل 70 درصد با این عامل توافق داشتهاند.
بیان مسأله: ظرافت ازجمله مفاهیم پردامنه و جهان شمول است که در هنر و معماری اهمیت فراوانی دارد؛ بااین حال به لحاظ نظری، ماهیت و جنبه های وجودی آن چندان مورد واکاوی قرارنگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بازشناسی جایگاه ظرافت و مطالعه نحوه کاربست آن در طراحی آثار معماری، به عنوان یک دستمایه هنری صورت پذیرفته است. در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی تلاش می کند ضمن بازشناسی مفهوم، به ردیابی و احصای انواع ظرافت به کاررفته در معماری ایرانی - اسلامی اقدام کند. روش تحقیق: در گام نخست نظرات اندیشمندان درباره چیستی ظرافت از دو منظر فلسفه هنر و طراحی مهندسی بررسی شده است. آنگاه به تدوین مدلی از ظرافت ادراکی با استفاده از مفهوم ماده (توده/ جرم) و مطالعه ویژگی های کالبدی و ادراکی پرداخته و در گام بعد با کاوش در امکان های مختلف اطلاق صفت ظرافت به معماری در متون مختلف و تطبیق با مدل تهیه شده، انواع آن شناسایی و در دو نمونه گنبد سلطانیه و مسجد شیخ لطف الله مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه گیری: زمینه های مختلف نمودیابی ظرافت دست کم در سه سطح، قابل طبقه بندی است: در سطح کلان شامل ظرافت در شاکله هندسی بنا به معنی فرایند و نظام شکل گیری، آرایش فضایی، چیدمان و نحوه استقرار عناصر است؛ در سطح نیمه کلان شامل ظرافت سازه؛ و ظرافت شکل عناصر و ارگان ها؛ و در سطح خرد، شامل ظرافت مصالح پوسته ازنظر رنگ، جنس و بافت؛ و ظرافت جزئیات ازنظر اتصالات و مرزها می شود. لذا با توجه به گستردگی و تنوع کاربرد، می توان گفت جایگاه کیفیت ظرافت در معماری فراتر از بیانِ وابسته به یک سبک خاص است. شیوه کار معماران ایرانی برای دستیابی به ظرافتِ کالبدی در انواع معرفی شده، می تواند الگوی مناسبی برای فرایندهای طراحی و ساخت در معماری امروز ایران باشد.