فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
137 - 154
حوزههای تخصصی:
پیش بینی 9/8 میلیارد نفر رشد جمعیت جهان تا سال 2050، نیاز به انرژی و مصرف بیشتر ذخایر را به دنبال خواهد داشت. با رشد اقتصادی فعلی، منابع سوخت فسیلی تا انتهای قرن میلادی حاضر به پایان می رسد، چون انرژی نقشی اساسی در رشد و توسعه پایدارکشورها دارد، جهان با بحران انرژی روبرو خواهد شد. کشور ما از یک سو با پهنه گسترده و در حال توسعه اقلیم گرم و خشک روبرو است که نیاز به انرژی برودتی (تولید بار برودتی و نگهداری تجهیزات آن بمراتب گرانتر و با صرف انرژی بیشتری نسبت به بار حرارتی همراه است) زیادی داشته و از سوی دیگر با اقتصادی نفت پایه در سال های آتی از ناحیه انرژی مورد تهدید خواهد بود. آمارها حاکی از مصرف 50 تا 60 درصد از انرژی در بخش معماری و شهرسازی هستند و انرژی کلی ساختمان ترکیبی متغیر از انرژی نهفته و بهره برداری می باشد، هدف مقاله تحلیل و بررسی دو بخش اصلی انرژی کلی ساختمان ، یعنی انرژی بهره برداری و انرژی نهفته، بوده تا بتوانیم با یافتن راهکارهایی مناسب از نگاه انرژی نهفته، مصرف انرژی کلی ساختمان را کاهش دهیم. روش تحقیق، بررسی و مقایسه مقادیر انرژی بهره برداری و نهفته در دوره عمر ساختمان می باشد، چون در کشور ما اندازه گیری دقیق مصرف انرژی نهفته در دوره عمر ساختمان، به دلیل فقدان اطلاعات دقیق از مراحل ساخت، مصالح و جزییات، حمل و نقل، تعمیر و نگهداری مقدور نیست. بنابراین از چند آزمایش انجام شده در کشورهای مختلف و بررسی نتایج آنها برای میزان تاثیر گذاری انواع انرژی در انرژی کلی ساختمان استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر اهمیت طراحی اولیه معماری و استفاده از جزییات مناسب بهمراه بهبود روشهای ساخت جهت افزاش عمر ساختمان است، که البته استفاده از مصالح با انرژی نهفته کمتر، با دوام و روش های تعمیر و نگهداری مدرن باعث این افزایش خواهد شد. همچنین مقایسه مصرف انرژی نهفته و بهره برداری نشان داد که افزایش انرژی نهفته ناشی از عایق بندی اضافی و ایجاد اینرسی حرارتی با افزایش ضخامت جداره ها و سقف در طول عمر ساختمان باعث کاهش انرژی کلی از طریق کاهش مصرف انرژی بهره برداری خواهد شد.
بررسی میزان رضایت از بازسازی پس از جنگ از دریچه میزان ایجاد حس تعلق در بازماندگان (نمونه موردی: رفیع، استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۳۲-۱۹
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و مستندسازی بازسازی پس از جنگ (به عنوان یکی از پیچیده ترین انواع در فرایندهای بازسازی) به منظور درس آموزی در سوانح احتمالی آتی نقشی حیاتی دارد. با وقوع جنگ 8 ساله تحمیلی، شهر رفیع پس از اشغال با تخریب 100% مواجه شد. فرایند بازسازی این شهر پس از آزادسازی با رویکردی متفاوت نسبت به سایر تجارب (تأکید دست اندرکاران بر ارتقای نقش بازماندگان و توجه به نیازها و خواسته های آنان) آغاز گردید. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان موفقیت بازسازی شهر رفیع از دریچه میزان ایجاد حس تعلق در ساکنین، به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای تعیین کننده رضایتمندی سکونتی با رویکرد تلفیقی کمی و کیفی، با هدف کاربرد تجارب در فعالیت های آتی و به روش توصیفی انجام شده است. سه فرضیه اصلی پژوهش بر تأثیر گرفتن میزان رضایتمندی و حس تعلق در بازسازی پس از جنگ از احیا سنت های اجتماعی و اقتصادی و همچنین درجاسازی و حفظ مالکیت اراضی، استوار است. نمونه مطالعاتی به روش تصادفی- خوشه ای انتخاب و داده های لازم جهت آزمون فرضیه های تحقیق از طریق پرسشنامه، مطالعات میدانی، مصاحبه با مطلعین و مسئولین گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون t-test گروه های وابسته استفاده شده است. میانگین به دست آمده برای فرایند بازسازی و ایجاد حس تعلق از طریق احیاء سنت های اجتماعی و اقتصادی مردم (فرضیه یک) 2.43 از 5؛ همچنین ایجاد حس تعلق به محل سکونت از طریق درجاسازی و حفظ مالکیت اراضی (فرضیه دوم) 3.45 از 5 و میزان مطلوبیت این فرایند برای مردم (فرضیه سه) 2.87 از 5 در مقیاس طیف لیکرت می باشد که نشان دهنده رد فرضیه نخست و سوم و قبول فرضیه دو می باشد. در پایان، با توجه به ویژگی های منحصربه فرد فرایند بازسازی رفیع، مجموعه ای از نکات و پیشنهادات جهت کاربست در تجارب آتی به تفکیک شاخص های اولویت دار پژوهش ارائه شده است.
بازشناسی مفهوم تاب آوری در حفاظت و توسعه یکپارچه روستایی؛ مطالعه موردی: روستای تاریخی مزار خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷۵
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
فعالیت های انسانی طی پنجاه سال گذشته اکوسیستم های موجود در سرتاسر جهان را سریع تر و گسترده تر از هر زمان دیگری در تاریخ تغییر داده اند. این تغییرات ضرورت درک بهتر از نحوه مدیریت و سازگاری با تغییرات را نشان می دهند. بسیاری از چالش های مدیریت اکوسیستم های اجتماعی زیست محیطی که امروزه با آن مواجه شده ایم، با فرآیندهای پویا مرتبط اند. روستاها نمونه ای بارز از این اکوسیستم ها هستند که پیوسته دستخوش تغییرات می شوند. این شرایط نه تنها ضرورت بازنگری در تعاملات انسان و محیط را در سطح وسیع مطرح می نمایند، بلکه ضرورت نحوه مداخله و چگونگی مدیریت اکوسیستم هایی را که به رفاه انسان بستگی دارد نیز مدنظر قرار می دهند. روستای مزار به عنوان یک اکوسیستم فعال در زمان حاضر شناخته می شود؛ چراکه نشانه های پیوند جامعه روستایی با محیط طبیعی تا حدودی در آن مشاهده می شود و خدمات اکوسیستم نیز کم وبیش به این چرخه وابسته اند. این تحقیق به منظور کمک به شناسایی تغییرات و هدایت تحول مطلوب سیستم روستای مزار، بدون به خطرانداختن یکپارچگی سیستم، با استفاده از رویکرد تاب آوری طراحی شده است. در واقع چگونگی دستیابی به نحوه مداخله و مدیریت روستای مزار به عنوان یک اکوسیستم پویا در این تحقیق مدنظر است. در اینجا با استفاده از روش کیفی مفاهیم و مؤلفه های تاب آوری روستا ارزیابی و تحلیل شده اند تا روشی جایگزین برای تفکر و شیوه مدیریت آن فراهم شود. در این تحقیق، داده های آماری از سازمان های مربوطه به جهت شناسایی وضعیت کنونی روستا بررسی و تحلیل شده اند و مصاحبه های عمیق از افراد بومی جهت ارزیابی مؤلفه های تاب آوری انجام شده اند. ابزار پژوهش شامل داده های آماری موجود و مصاحبه بر اساس مؤلفه های تاب آوری بوده اند که میزان تغییرات و نحوه گذار سیستم را مبنی بر میزان اهمیت مؤلفه هایی، همچون تنوع، مدولار، ذخایر، بازخوردها، پیچیدگی، نظارت، اعتماد و رهبری تعیین می نمایند. در بررسی های انجام شده با استفاده از ساختار و سرمایه انساتی موجود در روستا می توان برخی از مؤلفه های تاب آوری را که مغفول مانده اند، تقویت نمود و در نهایت به جامعه ا ی تاب آوری در روستای مزار دست پیدا کرد.
در جست وجوی مدلی برای ارتقای مفهوم «دلبندی به مکان » (نمونه موردی: دانشگاه هنر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
5 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دلبندی به مکان از مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است و یک مکان دلبند مکانی است که از توانایی های ایجاد ارتباط و برقراری پیوند بین خود و انسان بهره مند باشد. دلبندی به مکان در رویکردها و تئوری های متعددی وارد شده و تعاریف بسیاری نیز ذکر شده است، ولی نبود تعریف دقیق و محض از کیفیت معنامندی مکان در رشته های طراحی موجب سردرگمی و بلاتکلیفی طراحان در شناخت و استفاده از عوامل ایجاد این سطح معنایی شده است. در این پژوهش، با مرور ادبیات مربوطه، ضمن تعریف این کیفیت معنامند مکانی، رابطه هم بستگى مشخصه هاى مکان و معناى دلبندی به مکان را، که در مطالعات پیشین تبیین شده است، تفسیر و با تکیه بر یافته هاى این تحقیقات، به مطالعه در این حوزه برای یافتن وجوه و عوامل مداخله گر و همچنین ابزار اندازه گیری آن و درنهایت مدلی براى ارتقاى این کیفیت درمکان پرداخته شده است.هدف پژوهش: این پژوهش، در پی پاسخ به این سؤال که «مؤلفه های سازنده دلبندی به مکان در دانشگاه هنر کدام اند؟»، بر آن است که با تکیه بر یافته های تحقیقات پیشین، مدلی برای تبیین و ارتقای کیفیت دلبندی به مکان و شناسایی خلأ موجود در آنها ارائه کند و نیز راهکارهایی برای رهایی طراحان از سردرگمی و بلاتکلیفی در شناخت مفهوم دلبندی به مکان بیابد.روش پژوهش: این پژوهش با اتکا به رویکرد کیفی از روش نظریه داده مبنا استفاده کرده است.نتیجه گیری: پژوهش حاضر مدلی ارائه می کند که در آن سه محرک پس زمینه، زمینه و پیش زمینه مؤلفه های دلبندی به مکان در فضاهای آموزشی محسوب می شوند. در تمام پاسخ های دریافت شده از مشارکت کنندگان، چه در سؤالات مربوط به تجربه شخصی فرد از مکان دانشگاه هنر و چه در سؤالات کلی مربوط به تجربه شخصی فرد از زندگی، علی رغم تفاوت های موجود، همگی به هر سه محرک اشاره کرده اند که در آن محرک های «پس زمینه» به عنوان پیوند درون ذهنی و «زمینه» به عنوان واقعیت یا همان لحظه حضور انسان در مکان حضور دارند و از هم پوشانی آن دو، به همراه آرزوها و درخواست های شخصی در آن زمان محرک سوم یعنی «پیش زمینه» پدید می آید و در مجموع اکوسیستمی را ایجاد میک ند که کلیه اجزا در آن نقش داشته و عامل اصلی قضاوت انسان از مکان است. اگرچه امکان مطالعه جداگانه عوامل هر یک از محرک ها (چنانچه محققان سابق این گونه به مطالعه عوامل دلبندی به مکان پرداخته اند) امکان پذیر است، با این حال در انتها و پس از ادغام آنها با یکدیگر، امکان تجزیه آنها در قالب مجموعه های ساده و تمییزشان به عناصر منفرد، وجود نداشته و هم پیوندی نهانی را در بر دارد که مبنای مفهوم دلبندی به مکان است.
نقش رهیافت شبکه بر تعامل کنشگرانِ طراحی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
65 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات حوزه فناوری اطلاعات تغییراتی بنیادین در بستر طراحی جمعی ایجاد کرده است. جمیع این تغییراتْ پارادایم جدیدی را تحتِ تحول رهیافت شبکه شکل داده که در پیِ آن درک فردی و عمومی از عمل طراحی جمعی متحول شده است. در چنین شرایطی، طراحی ای با برهم کنش دست کم دو شبکه هم زمان شکل گرفته که در آن مطالعه کیفیت مذاکرات کنشگران و نحوه کنش امری ضروری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین تأثیر هم کنش شبکه ها بر روند طراحی جمعی با تعریف (1) کنشگران، (2) مذاکرات شبکه هم طراحان و (3) ردیابی مسیر کنشگری است، و در این مسیر در جست وجوی پاسخ به مسئله «چگونگی تأثیر رهیافت شبکه بر کنش طراحان در روند طراحی معماری» است.روش پژوهش: این پژوهش، با روش شناسی کیفیِ مبتنی بر نظریه کنشگر-شبکه، به مطالعه کنشگران طراحی جمعی می پردازد. از این رو، ابتدا با مطالعه متون، مقوله های تأثیرگذار بر مذاکرات شبکه تبیین و سپس، با قیاس میان دو سناریو اجرایی، روند کنشگری در طراحی جمعی مشخص شده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر از منظر نتایج، کاربردی است و با اتخاذ راهبرد استدلال منطقی در قبال داده های کیفی درصدد پاسخ به پرسش خود است.نتیجه گیری: نظریه کنشگر-شبکه، با تغییر نقش طراح، بستری مناسب برای ردیابی کنشگران انسانی و غیرانسانی ایجاد می کند. در این مسیر، شبکه هم طراحان با محوریت چهار مقوله دیگرپذیری، نقدپذیری، باور مشترک و اشتراک گذاری قابل تبیین است. علاوه بر آن، تحلیل دو سناریو اجرایی نشان می دهد که با پذیرشِ کنشگر جدیدْ روند طراحی در مسیری چرخشی میان پیوندهای شبکه تکامل می یابد و تیم ها آزادی عمل بیشتری دارند. ویژگی پویایی لحظه ای در روند طراحی مشهود است و با پیوستن گرهِ جدیدْ شبکه ای جدید شکل می گیرد و روند طراحی همانند چرخه ای درونی با پیوندهای درهم آمیخته ایجاد می شود. در نهایت، رهیافت شبکه با ایجاد تغییرات نه تنها در سطح تکنیکی منشأ اثر است بلکه، به مثابه پارادایمی جدید، الگوی طراحی را متحول می کند و بهره مندی از آن سبب تسهیل خوانش پیچیدگی های روند طراحی می شود.
شناخت و سنجش مولفه های دخیل در فرسودگی بافت قدیم شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، شهرها بخاطر ماهیت سرزندگی و پویایی از یک سو و مواجهه با ابعاد گوناگون کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی از سوی دیگر، همواره در راه تحول و توسعه خود با چالش ها و معضلات متعدد و نوظهوری از جمله بافت فرسوده شهری روبرو می شوند. به طوری که، بافت قدیمی و تاریخی شهرها بیش از دیگر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفته اند. تا آنجا که لزوم احیای بافت های قدیم و تاریخی شهری، امری ناگزیر می باشد. این در حالی است که به دنبال دگرگونی های جوامع شهری ایران و همچنین توسعه فیزیکی و ناموزون شهرها به دلیل رشد جمعیت و معضلات تأمین مسکن و ارائه خدمات شهری، باعث شکل گیری و تقابل دو بخش قدیمی و جدید شهر شده است. در این بین، در شهر گرگان به دلایل مختلف و تحت تاثیر مولفه های تاثیرگذار تحول شهری، فاصله رشد و کیفیت زندگی در این دو بافت شدت یافته و عدم تطابق این بافت ها با نیازهای نوظهور، اغلب بافت قدیمی و تاریخی این شهر تبدیل به بافت فرسوده شهری شده است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی، شناخت عمقی و تحلیل مولفه های موثر در شکل گیری و تشدید فرسودگی بافت های قدیم و تاریخی شهر گرگان می باشد. این مقاله کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر حدود 15000 نفر از ساکنین بافت های قدیمی و تاریخی شهر گرگان بوده که تعداد 300 نفر بعنوان حجم نمونه ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای- مکانی و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. روایی پرسشنامه های توزیعی با روش خرد جمعی دلفی تحت نظر گروهی از کارشناسان و متخصصین مطالعات شهری تایید شده و پایایی آن بر اساس ضریب کلی آلفای کرونباخ برابر با 86/0 می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولفه های چالشی از قبیل نبود فضای لازم و مناسب برای پارکینگ خودروها، وجود انواع آلودگی های محیطی، کمبود و کم توجهی به سازه ها و مصالح ساختمانی مناسب و گرانی روزافزون آنها با توجه به درآمد ساکنین بافت های قدیمی، کمبود امکانات و خدمات رفاهی و کم توجهی به معضلات روزافزون آن و همچنین عدم توجه کافی مسئولین شهری به احیا، مرمت و نوسازی اینگونه بافت ها، اغلب باعث تخریب فضاها و بناهای موجود و تشدید فرسودگی بافت قدیم و تاریخی شهر گرگان شده است.
ارائه الگوریتمی برای فرآیند بهینه سازی معماری پارامتر تناسبات مقیاس در طراحی یک سطح غشایی فرم آزاد توسط افزونه گالاپاگوس پلاگین گرس هاپر
حوزههای تخصصی:
با پیدایش کامپیوترها و پیشرفت در روشهای محاسباتی، پژوهشهای گستردهای در زمینه بهینهسازی صورت گرفتهاست. نتایج حاصل از مطالعات و بررسیهای پژوهشهای موجود در زمینه بهینهسازی معماری، حاکی از این بود که بدلیل کیفی بودن بسیاری از پارامترهای معماری و دشواری در تبدیل آنها به پارامترهای کمی در جهت ورود دادههای عددی به محاسبات کامپیوتری، بسیاری از این پارامترها کمتر مورد توجه بودهاند. هدف این پژوهش، ارائه الگوریتمی برای فرآیند بهینهسازی معماری پارامتر تناسبات مقیاس در طراحی یک سطح غشایی فرمآزاد میباشد. برای این منظور، مفهوم بهینهسازی معماری و روشها و نرم افزارهای مورد استفاده در این حوزهها مورد بررسی قرارگرفت و با تعریف یک سری الزامات فرضی، یک سازه غشایی از نوع چادری مخروطی با فرم آزاد طراحی و فرمیابی شد. درنهایت، یک سری از مولفههای کیفی پارامتر تناسبات مقیاس به مولفه-های کمی ترجمه شده و بهینهسازی معماری در دو حالت کمی(توسط افزونه گالاپاگوس) و کیفی(با نظر طراح) مطابق الگوریتم ارائه شده تا دستیابی به نتیجه مطلوب انجام گرفت. ملاک اصلی حصول به نتیجه مطلوب تایید طراح میباشد. درواقع، نرم-افزارها و محاسبات در جهت صرفهجویی در زمان و انرژی به کمک طراح میآیند لیکن در نهایت این نظر طراح است که کل فرآیند را هدایت میکند.
توسعه چهارچوب مفهومی استفاده مجدد سازگار در حفاظت از بناهای میراثی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذر زمان، برخی از بناهای میراثی عملکرد اصلی خود را به دلایل مختلف از دست می دهند و نیاز است برای بقای آن ها تغییراتی در کاربری اصلی شان صورت گیرد. امروزه استفاده مجدد سازگار از بناهای میراثی به دلیل داشتن منافع گوناگون برای بنا و جامعه، راهبردی پایدار برای حفاظت از ارزش ها شناخته می شود. این امر می تواند بناهای میراثی را به مکان هایی دست یافتنی و کاربردی تبدیل کند؛ همچنین می تواند به طور مستقیم از طریق تأثیر پروژه بر کیفیت محیطی منطقه یا به صورت غیرمستقیم به عنوان کاتالیزور برای ارتقای شهری، به بهبود ویژگی های مناطق اطراف کمک کند. با وجود این، انعطاف پذیری رویکردهای استفاده مجدد سازگار، تعیین شاخص هایی که ضمن حفاظت از ارزش ها و منزلت فرهنگی بناهای میراثی بتواند نیازها و تغییرات معاصر را از طریق کاربری جدید برآورده کند، ضروری می سازد. مقاله حاضر با هدف توسعه چهارچوب مفهومی استفاده مجدد سازگار از بناهای میراثی، به شناخت و تعریف شاخص های استفاده مجدد سازگار در سه گام اصلی می پردازد: نخست، بررسی سیر تحول شکل گیری اندیشه ها و سیاست های استفاده مجدد سازگار؛ دوم، بازخوانی و دسته بندی اسناد بین المللی این حوزه از دهه 1970 میلادی؛ سوم، تحلیل دیدگاه صاحب نظران استفاده مجدد سازگار. در نهایت با رویکرد تفسیرگرایی و ماهیت کیفی و با استفاده از راهبرد «استدلال منطقی» و تکنیک «تحلیل محتوا»، نوزده شاخص مؤثر بر استفاده مجدد سازگار به منظور بهره بیشتر از پتانسیل بناهای میراثی، شناسایی شد. نگاه جامع و یکپارچه به تمامی این شاخص ها، به ارتقای محیط مصنوع پایدار کمک می کند و منافع همه جانبه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و محیطی را به دنبال خواهد داشت که سبب هرچه نزدیک تر شدن حفاظت و پایداری می شود.
تأملی در ساختارشناسی جقه های سلطنتی قاجاری موجود در گنجینه جواهرات ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر قاجار با توجه به تعاملات اجتماعی-سیاسی جواهرات و زیورآلات بسیار باشکوه و گران قیمتی در بین حکومت ها ساخته و تبادل می شد. بنابراین در طول تاریخ شاهنشاهی گنجینه های پر عظمتی از جواهرات جمع آوری شده که هر کدام در محلی نگهداری می شود. در این میان گنجینه ی جواهرات ملی یکی از جامع ترین مجموعه های نگهداری زیورآلات گران قیمت در طول تاریخ است. هدف از این پژوهش معرفی، شناسایی و بررسی ساختار آرایه های تزئینی و مطالعه ی وجوه مختلف هنری جقه های سلطنتی قاجار در این مجموعه است. در واقع این پژوهش جهت پاسخگویی به این سوال اساسی انجام یافته است که ساختار و ویژگی های بصری جقه های سلطنتی قاجاری گنجینه جواهرات ملی ایران چیست؟ این پژوهش از نوع کاربردی می باشد و با روش توصیفی–تحلیلی انجام شده است، شیوه گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و از منابع و اسناد معتبر صورت گرفته است. برآیند پژوهش نشان داد: جقه ها بر اساس ساختار بصری بر سه وجه، قابل تقسیم بندی هستند: بخش فوقانی(شقه)، بخش میانی و بخش تحتانی(ساقه). فرم نمونه های مطالعاتی برگرفته از طبیعت بوده و از نقوش گیاهی، حیوانی، انتزاعی و در مواردی از نقوش هندسی و عناصر نوشتاری در تزئین جقه ها استفاده شده است؛ اگر چه بیشترین تزئینات مربوط به نقوش گیاهی می باشد. فرم بیشتر جقه ها به فرم بته شباهت دارند و دارای شقه(بخش فوقانی)هستند. اصلی ترین مؤلفه بصری در این آثار تعادل می باشد که گاهی از نوع تقارن بوده و گاهی از نوع توازن. همچنین فلزاتی چون طلا و نقره در اسکلت بندی آثار جهت قرار گیری اجزای تزنینی بکار رفته اند. شاخص ترین شیوه ساخت در جقه های مطالعاتی تکنیک مرصع کاری بوده که تأثیر چشم گیری در ساختار زیبایی شناسانه این آثار دارد.
بررسی روند تغییرات کالبدی مسکن بازسازی شده بعد از سیل 1378 نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
36 - 49
حوزههای تخصصی:
سیل نکا در بامداد روز ۵ مرداد ۱۳۷۸ در پی بارندگی هایی که از روز پیش در شهر نکا آغاز شده بود، به وقوع پیوست. بارندگی شدید منجر به بالا رفتن سطح رودخانه نکا و در نهایت طغیان رودخانه مذکور که از میانه شهر عبور می کند گردید. در این سانحه حدود 80 نفر از حاشیه نشینان جان خود را از دست دادند. بعد از این واقعه و در دوره بازتوانی بنیاد مسکن استان مازندران، زمینی به مساحت حدود 10300مترمربع معروف به باغ عرب در حومه شهر خریداری نمود و به بازسازی مسکن و انتقال سیل زدگان به این منطقه پرداخت. با توجه به گذشت زمان قابل توجهی از سیل نکا و اتمام بازسازی در منطقه، امکان ارزیابی سیاست ها و برنامه های بازسازی در جابجایی حاشیه نشینان و نمود کالبدی آن وجود دارد. به نظر می رسد در مسئله جابجایی سیل زدگان نکا در سال 1378 به باغ موسوم به «عرب» سیاست دولت سیاست حمایتی بوده است که منجر به ساخت وسازهای غیراصولی و ناقص در منطقه شده است. در این پژوهش بررسی و مقایسه مبتنی بر روش کیفی و برای تجزیه وتحلیل از جدول SWOT کمک گرفته شده است. روند تغییرات مسکن، عوامل مؤثر بر آنها و شناخت از چگونگی برآوردن این نیازها بخشی از اهداف پژوهش است که با تکمیل پرسشنامه از طریق اهالی حاصل می گردد. مصاحبه، انجام مطالعات میدانی، مطالعه اسناد و مدارک کتابخانه ای و مصاحبه عمیق با مسئولین روش های دیگر جمع آوری اطلاعات در این پژوهش می باشد. تدوین و گردآوری مبانی نظری حاکم بر پژوهش عمدتاً از طریق مطالعه متون مرتبط و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی و ارتباط با مراکز علمی و تحقیقاتی فعال امکان پذیر می باشد. شواهد نشان می دهد تجمیع حاشیه نشینان در یک منطقه، با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی آنان پیش از سیل، محله ای فقیرنشین را به وجود آورده است که شاخص های فقر و محرومیت در طول این چند سال تداوم پیدا کرده است. این امر باعث فرسودگی فیزیکی بافت بنا به دلایل عدم رسیدگی، تعمیر، نگهداری و نادیده گرفتن اصول اولیه ساخت وساز گشته است.
طراحی پیاده راه با رویکرد ارتقای تعاملات اجتماعی ( نمونه موردی: نهر اعظم بولوار چمران شیراز)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
205-218
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین مباحث در طراحی پیاده راه ها، ارتقای تعاملات اجتماعی بین مردم می باشد. از این رو با توجه به کمبود فضا های شهری و بالاخص پیاده راه ها در شهر شیراز و نبود ارتباط درست میان پیاده راه های موجود بر آن شدیم که فضایی را برای اتصال بین دو پیاده راه موجود به نام های بهشت و نهر اعظم به صورت طراحی یک پل اراعه دهیم. هدف: طراحی پیاده راه با محوریت توسعه فعالیت های اجتماعی و ایجاد حس مکان با بهره گیری از اتصال دو پیاده راه موجود در خیابان چمران شیراز همراه با ایجاد فضای انسان مدار، پویا و خلاق در مرکزیت شهر می باشد و همچنین ایجاد چنین فضا هایی می تواند با نزدیک کردن کاربران خود به هم موجب ایجاد روابط و دوستی میان افراد شود. روش تحقیق در این پژوهش کمی می باشد همچنین از منظری دیگر توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از مرور اسنادی و روش می دانی یا پیمایشی جمع آوری می شود. جمعیت آماری در این بخش شامل ساکنان و افراد گذری خیابان چمران و پیاده راه های آن می باشند. روایی پرسش نامه با توجه به پشتیبانی مطالعات قبلی و بر مبنای نظری بررسی می شود و سطح پایایی با محاسبه آلفای کرونباخ به دست می آید و در نتیجه با توجه به بررسی های کتابخانه ای و مولفه های اصلی و سوالات مربوطه که بر اساس میانگین رتبه ها شاخص خوانایی و وضوح در رتبه اول و پس از آن به ترتیب شاخص های دسترسی راحت و نفوذ پذیری، هویت اجتماعی و حس تعلق، سرزندگی، تنوع و پویایی و فضا و کالبد قرار گرفته اند که منجر به طراحی سه زون اصلی گردید و در نتیجه با توجه به تداخل سواره و پیاده، عرض کم محور و عدم امکان جلوگیری از ورود سواره به این محدوده پیشنهاد می شود تا با تصرف بخشی از واحدهای همسایگی و با در نظر داشتن این موضوع که درختان این بخش حتی الامکان حفظ گردند و یا جا به جا، محور عریض تر میگردد و در آخر پیشنهاداتی نیز به منظور طراحی در مقاله دیده میشود.
واسازی برج بابل خوانش نقاشی «برج بابل»، اثر «پیتر بروگل» با تکیه بر آرای دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
39 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آثار پیتر بروگل اغلب به عنوان آثاری تمثیلی و با دلالت های معنایی متناقض در تاریخ هنر مورد اتفاق نظرند. نقاشی برج بابل بروگل در عین اینکه بازنمایی ای بصری از روایت اسطوره ای-مذهبیِ برج بابل است، تفاسیر چندگانه و متناقضی را نیز پدیدار می سازد. ژاک دریدا از نظریه پردازان پساساختارگرا، روایت برج بابل را با رویکرد واسازانه و در ضدیت با سنت فلسفیِ اصالت و یگانگی معنا مورد تحلیل قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش می کوشد با استفاده از رویکرد پساساختارگرایانه دریدا، با تجزیه و تحلیل ساختاری و تفسیر اسناد و منابع موجود، جنبه های مختلف اثر برج بابل بروگل را با توجه به زمینه تاریخی اش مورد بررسی قرار دهد.هدف پژوهش: این مقاله با هدف فراهم آوردن خوانشی چندصدایی و سیال، با ردکردن معنای قطعی اثر، در هم سویی با تحولات نقد و زیباشناسی معاصر درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست: ساختار نقاشی برج بابل چه نسبتی با عوامل برون متنی برقرار می کند؟ در فرایند نقد واسازانه اثر، چه ابعاد معنایی مشخص می شوند؟ خوانش تفسیری اثر چگونه با جهت گیری نقد معاصر مرتبط می شود؟نتیجه گیری: نقد واسازانه اثر با آشکارکردن تناقضات و سطوح معنایی چندگانه، نشان دهنده این مسئله است که نقاشی به صورت هم زمان، استعاره ای تصویری است از شکست، ناتوانی و زوال قدرتِ سیاسی حکومت معاصر نقاش در بستر تاریخی. در عین حال تجسمی مثبت از ساختِ گونه ای آرمان شهر با فعالیت و کوشش انسانی را در انطباق با زمینه فرهنگی و اجتماعی اثر بازتاب می دهد. این خوانش چندصدایی می تواند با رد تفاسیر کلیت گرا و مطلق، مظهر طبیعت متغیر و متکثر کنش نقد معاصر در حوزه هنر به شمار آید.
ارائه روشی برای تولید یا بومی کردن علم شهرسازی ایرانی با استفاده از متون اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
ورود و گسترش مبانی دانش شهرسازی در این دوران از خارج ایران و به کار بستن آن بدون ملاحظات، منجر به آشفتگی شهرهای معاصر ایران شده است. این موضوع انگیزه شده تا تلاش هایی برای بومی سازی دانش شهرسازی و معماری و به ویژه مبانی این دانش آغاز شود. برخی از این تلاش ها با رجوع به متون ارزشمند ایرانی و با برگرفتن بخش هایی از آن ها، وجهه ی بومی به نوشتارهای شهرسازی یا معماری ایرانی بخشیدند. این مقاله نیز بر این روش برای بومی سازی دانش و نوشتارهای شهرسازی تأکید کرده و در میان مراحل تولید علم، مرحله ی «نظریه» را که مرحله آسیب پذیرتر علم شهرسازی ایران در برابر دانش وارداتی بوده، موردتوجه قرار داد. سپس با انتخاب متون کهن با موضوع اخلاق عرفانی، «روشی عام» برای نظریه پردازی و یا بومی سازی نظریات در حوزه شهرسازی پیشنهاد کرد. این روش تلفیقی از دو شیوه «نظریه پردازی» و «هرمنوتیک» البته نوع موردقبول آن نزد عالمان مسلمان است.
تاثیر فضاهای مجازی بر حضور پذیری فضاهای عمومی در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
29-40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهرها به عنوان عرصه های اصلی زندگی انسانها، متشکل از اجزا و عناصری از جمله فضاهای باز و عمومی هستند. امروزه پیشرفت در حوزه فناوری دیجیتالی در حیطه های مختلف از جمله فضاهای عمومی تاثیر شگرفی داشته است. هدف: هدف از این پژوهش، پرداختن به تاثیر و تاثراتی است که فضاهای مجازی بر فضاهای عمومی و حضور پذیری در آنها دارد. روش: پژوهش براساس اهداف آن، بنیادی و در زمره مطالعات توصیفی و تبیینی- تحلیلی قرار دارد. پس از بررسی مبانی مرتبط با شهر هوشمند و فضاهای عمومی با مراجعه به اسناد و متون معتبر، تاثیر و تاثرات فضاهای مجازی بر فضاهای عمومی شهری مورد توجه قرار گرفته و با توجه به معیارهای حضورپذیری در فضا، تعداد 100 پرسشنامه از شهروندان تهرانی تکمیل و تحلیل شده است. یافته ها : یافته ها نشان داده است که اکثر افراد از فضای مجازی به عنوان محرک و ابزاری برای حضور در فضای عمومی استفاده میکنند و نه به عنوان رقیبی برای حضور نیافتن در فضاهای عمومی. هرچند این خط سیر در ایران نزدیک به میانگین است زیرا برخی افراد (دارای سن بالاتر و یا ویژگی خاص) هنوز از فضاهای مجازی و فناوری های یاد شده به صورت محدود تری استفاده میکنند. نتایج: نتایج نشان داده که فضاهای مجازی به عنوان محرکی برای افزایش حضور در فضاهای عمومی، در خدمت شهروندان است. بنابراین نیاز است تا شهرسازان، سعی در ارتقا خدمت رسانی و استفاده از فضاهای مجازی و فناوری به عنوان ابزاری جهت تسهیل حضور در فضای مجازی داشته باشند.
نقش پوشش گیاهی در شکل گیری ناهنجاری های اجتماعی و میزان احساس امنیت در پارک های شهری، نمونه موردی: پارک شوش، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
54 - 69
حوزههای تخصصی:
در این گفتار موضوع اصلی بررسی نقش پوشش گیاهان بر ناهنجاری های اجتماعی و هدف از آن افزایش حس امنیت با کاستن از جنبه های منفی پوشش گیاهان در پارک های شهری است. ویژگی شاخص این پژوهش تجربه عملی (امکان ایجاد تغییر در پوشش گیاهی و ساختار اجرایی پارک) با تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحقیق کیفی است. به همین منظور چهار مرحله طی شده است: مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی برای شناخت وضعیت موجود و ویژگی های پوشش گیاهی پارک مورد بحث (پارک شوش در تهران) و ارتباط آن با میزان ناهنجاری های اجتماعی و احساس امنیت، به کار گرفتن دستاورد پژوهش های نظری کسب شده در تغییر در پوشش گیاهی پارک شوش تهران و سنجش میزان موفقیت طرح در کاهش ناهنجاری های اجتماعی و ارتقای احساس امنیت در آن، براساس شیوه تجزیه و تحلیل کیفی برگرفته از روش تحقیق کیفی در علوم انسانی دکتر محمدرضا حافظ نیا. بنابراین در این تحقیق کیفی، نوع پوشش گیاهان به عنوان متغیر مستقل و رفتار کاربران به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شد. با بررسی های انجام شده و به منظور افزایش احساس امنیت در پارک شوش (به عنوان یکی از پارک های حوزه مدیریت شهری نگارنده در منطقه 12 شهرداری تهران)، براساس احکام مستخرج از رویکرد CPTED، تغییراتی در پوشش های گیاهی پارک ایجاد شد. در پی این تغییرات، کارت های پلان گرافیکی تطبیقی که مکان های وقوع ناهنجاری های اجتماعی در پلان پارک شوش را قبل از تغییرات در پوشش گیاهی (در بهار سال 1385) و بعد از آن (در بهار سال 1387) نشان می دهد؛ تهیه و ترسیم شد. این بررسی تطبیقی نشان داد که با ایجاد این تغییرات در پوشش گیاهی پارک شوش وقوع ناهنجاری های اجتماعی در این پارک به صورت محسوسی کاهش پیدا کرده و احساس امنیت افزایش یافته است.
تحلیل سرزندگی در فضاهای مجموعه های مسکونی (مفهوم، مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: سرزندگی محیط های شهری موضوعی است که در برنامه ریزی ها، مطالعات و طراحی های معماری ایران از آن غفلت شده است. امروزه تامین نشاط و سرزندگی در مجتمع های مسکونی به ویژه در فضاهای باز و نیمه باز که ساکنین بخش زیادی از زمان خود را در محل سکونت خود می گذرانند به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت در برنامه ریزی شهری در کشورها، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تبدیل شده است. از آنجایی که میزان سرزندگی افراد با بهبود کیفیت زندگی آن ها رابطه مستقیمی دارد؛ بنابراین پرداختن به این موضوع از اهمیت والایی برخوردار است. هدف: هدف مقاله حاضر شناسایی و دسته بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر سرزندگی و در نهایت تدوین مدل نظری سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز می باشد. روش: روش تحقیق در این مقاله به شیوه فراتحلیل کیفی- کمی و ابزار تحقیق، نمونه گیری هدفمند (روش دلفی) با شیوه تحلیل آماری داده ها می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات انجام گرفته بر اساس تحلیل نظرات 15 متخصصین مربوطه، در رابطه با سرزندگی به ترتیب اولویت مولفه های فرمی، عملکردی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مؤثرترین مؤلفه ها محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج کمی این تحقیق نشان داده است که بهره گیری از عناصر طبیعی،نورپردازی مناسب،تنوع کالبدی در «مولفه فرمی»، تنوع کاربری ها، امنیت در «مولفه عملکردی»،پاکیزگی محیطی،همسازی با طبیعت،آسایش اقلیمی در «مؤلفه زیست محیطی»، فعالیت های تفریحی و قابلیت حضورپذیری در «مؤلفه اجتماعی»، هویت و غنای حسی در «مؤلفه فرهنگی» با بالاترین درصد کمی در تحقق حس سرزندگی مؤثر بوده اند. دستاورد نهایی این تحقیق تبیین مدل نظری ارتباطی میان مؤلفه های عامل تحقق سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز مسکونی است.
تاثیر صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان در بهبود مصرف انرژی ساختمان
حوزههای تخصصی:
استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر می تواند راه حل مناسبی برای کاهش مشکلات ناشی از استفاده از منابع انرژی تجدیدناپذیر باشد. منابع انرژی تجدیدناپذیر محدود هستند و آلودگی های زیست محیطی فراوانی را به جا می گذارند. از طرفی، منابع انرژی تجدیدپذیر پاک هستند و استفاده از آنها مزایای فراوانی به همراه دارد. انرژی خورشیدی یکی از منابع تجدیدپذیر است که استفاده از آن در ساختمان مزایای فراوانی را می تواند به همراه داشته باشد. صفحات فتوولتاییک یکی از تکنولوژی هایی است که انرژی خورشیدی را جذب و الکتریسیته تولید می کند. این صفحات به شکل های مختلفی در ساختمان استفاده می شوند و حتی می توانند با پنجره های ساختمان ترکیب شوند. صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان نوعی از صفحات فتوولتاییک است که با نمای ساختمان ترکیب شده و هم زمان می تواند الکتریسیته تولید کند و دید به بیرون مناسبی را نیز فراهم کند. این تحقیق به بررسی تاثیر استفاده از صفحات فتوولتاییک در پنجره ساختمان ها می پردازد که در منابع علمی با نام صفحات فتوولتاییک تلفیق شونده با نمای ساختمان ها شناخته می شوند. این تحقیق تلاش می کند به این سئوال پاسخ دهد که تاثیر استفاده از این صفحات بر مصرف انرژی ساختمان ها چگونه است؟ در ابتدا، عوامل موثر بر عملکرد این صفحات شرح داده می شود. سپس، برخی پژوهش های صورت گرفته در زمینه صفحات فتوولتاییک یکپارچه با نمای ساختمان ذکر می شود. این تحقیقات نشان می دهند که استفاده از این صفحات در ساختمان های با کاربری های مختلف می تواند در کاهش مصرف انرژی موثر واقع شود. میزان کاهش مصرف انرژی در هر تحقیق به تفکیک بیان می شود و هزینه های ناشی از استفاده از این صفحات نیز با توجه به تحقیقات پیشین بررسی می-شود. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که این صفحات علاوه بر قابلیت کاهش مصرف انرژی از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه هستند.
آموزه های برگرفته از تحلیل مولفه های کالبدی بازار تبریز(مجموعه ی سرای امیر)
حوزههای تخصصی:
بناهای تاریخی آثار گرانبهایی هستند که واجد ارزش های فرهنگی و نشانگر دانش بومی هر منطقه ای می باشند و عناصر کالبدی به عنوان وسیله ای برای تجسد بخشیدن به این ارزش ها و نیز عوامل موثر بر شکل گیری آنها، مهم و نیازمند مطالعه و بررسی هستند. در این میان، پژوهش هایی با موضوعاتی مرتبط با بازار که مجموعه های ارزشمندی هستند و در فراز و نشیب تاریخ توانستند همچنان به حیات ادامه داده و عملکرد خود را حفظ کنند، در خور توجه اند. چنین به نظر می رسد؛ که شناخت عناصر کالبدی و تحلیل آن در بازار تبریز و بکارگیری آنها بر مبنای اصول گذشته در بناهای معاصر، می تواند تا حد امکان حرکت ناصواب معماری معاصر را تصحیح و روش مناسبی را در طراحی های کاربری های مشابه پی ریزی کند. به این ترتیب مطالعه پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای و تحقیقات میدانی و با هدف، شناخت مولفه های کالبدی، به بررسی عوامل شکل دهنده ی کالبد مجموعه سرای امیر در بازار تبریز پرداخته است. در طی پژوهش، ابتدا عناصر کالبدی و شیوه های تحلیل آن، بررسی و در پنج دسته "فرم"، "فضا"، "فرم و فضا"، "فرم، فضا و عملکرد"، "اصول نظام دهنده" و "عوامل محیطی" دسته بندی و سپس در مجموعه سرای امیر بررسی شده اند. نتایج تحلیل در سرای امیرِ بازار تبریز، حاکی از آن است که یازده عامل مهم شکل دهنده کالبد در این سرا نقش داشته اند که به عنوان عوامل تاثیرگذار میتوانند در طراحی بناهای معاصر مورد توجه قرار گیرند.
بهره گیری از بهینه سازی توپولوژی جهت دستیابی به فرم در طراحی معماری، نمونه موردی: پل پیاده پردیسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۴۳-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از راه حل هایی که در دهه اخیر جهت برقراری ارتباطی مؤثر میان معماری و مهندسی سازه پیشنهاد شده است، طراحی هم زمان سازه و معماری بوسیله بهینه سازی توپولوژی است. بهینه سازی توپولوژی یکی از انواع بهینه سازی سازه ای است که به دلیل تأثیر مستقیم بر فرم در حوزه معماری ظهور نموده است. هدف از این پژوهش تدوین چهارچوبی جهت به کارگیری این روش بهینه سازی و بهره گیری از قابلیت های آن در فرآیند طراحی معماری است. روش ها: ابتدا به تشریح مفاهیم نظری بهینه سازی توپولوژی و مدلسازی عددی اجزای محدود پرداخته، سپس کاربردهای استفاده از بهینه سازی توپولوژی در معماری بررسی شده است و فرایند بکارگیری این روش در طراحی معماری با استفاده از الگوریتم های معرفی شده و نرم افزارهای موجود بیان شده است. یافته ها: در طراحی با استفاده از بهینه سازی توپولوژی عموما تاثیر تصمیمات آغازین بر فرم های حاصله از ابتدا مشخص نیست، به همین جهت تهیه دیاگرام های فرم شناسی باعث می شود که طراح بتواند از تسلط بیشتری بر فرم های حاصل از این روش برخوردار باشد. تهیه و استفاده از جداول فرم شناسی، که نشان دهنده تاثیر نوع و محل شرایط تکیه گاهی و بارگذاری بر طراحی پل های با شرایط مشابه هستند، راه حلی جهت شفاف تر نمودن فرآیند طراحی معماری با استفاده از بهینه سازی توپولوژی فراهم خواهد آورد. نتیجه گیری: در این تحقیق اطلاعات مورد نیاز جهت بهره گیری از بهینه سازی توپولوژی در طراحی و چگونگی طراحی یک پل عابر پیاده با استفاده از این روش توضیح داده شده است و چهارچوبی مشخص از روند فرم یابی و استفاده از روش بهینه سازی توپولوژی در دل فرآیند طراحی معماری ارائه گردیده است.
گونه شناسی فرم کلی و تراکم نسبی ساختمان های مسکونی تهران از منظر عملکرد اقلیمی و بهینه سازی مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۷۸-۶۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش میزان بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه مطبوع را در گونه های مختلف ساختمانی تهران بررسی و بر مبنای تابع هدف بهینه، گونه ساختمانی را با درنظر گرفتن فرم کلی و تراکم نسبی محاسبه نموده و بر اساس نسبت پنجره به دیوار، نحوه توزیع پنجره به دیوار و جهت گیری معرفی می کند. ابزار و روش ها: ابتدا با بررسی منابع مختلف انواع گونه های ساختمان تهران استخراج گردید. گونه ها به روش مدولار چیدمان شده و پس از محاسبه تراکم نسبی دسته بندی شدند. سپس گونه ها با نرم افزار انرژی برای محاسبه بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه در حالات مختلف مدل سازی و شبیه سازی شدند. برای هر گونه 60 آنالیز صورت گرفت و در انتها گونه ها مقایسه و گونه بهینه معرفی گردید. یافته ها: در گونه با تراکم نسبی ۰٫۹۵ و 10% WWR= و West 270، کمترین بار گرمایش و سرمایش بدست آمد. این گونه اگرچه دارای بار انرژی حداقل می باشد، اما دارای نور روز و تهویه حداکثر نمی باشد. بدین منظور پس از یکسان سازی واحد و نوشتن تابع هدف گونه ساختمانی با تراکم نسبی 0.54 و 40% WWR= و Uniform 180 کمترین بار مصرفی انرژی و بالاترین مقدار نورروز و تهویه به عنوان فرم بهینه انتخاب شد. نتیجه گیری: در نتایج اولیه پژوهش اگرچه گونه ساختمانی با تراکم نسبی بالا کمترین بار گرمایش و سرمایش داراست اما با درنظرگرفتن سایر متغیرها این گونه از منظر عملکرد اقلیمی حالت بهینه نمی باشد. از این رو میزان اهمیت متغیرها و ضریب وزنی آن ها در تابع هدف برای تصمیم گیری در مورد میزان مصرف انرژی گونه های ساختمانی بسیار حائز اهمیت است.