فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۳۳ مورد از کل ۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ثبت و مستندسازی آثار فرهنگی و تاریخی یکی از مهم ترین مراحل در حفاظت و مرمت آن هاست. بااین حال، این بخش اساسی در بسیاری از موارد، آن گونه که باید، از سوی مرمتگران، موزه ها و مجموعه داران مورد توجه قرار نمی گیرد. این مقاله با هدف آشنایی دانشجویان و کارورزان با اصول پایه مستندسازی سفالینه های تاریخی تدوین شده است. برخلاف منابعی که بر آموزش عکاسی، نورپردازی، یا ترسیم فنی تمرکز دارند، این نوشتار بر ارائه نکات کاربردی و ضروری برای مستندسازی دقیق آثار سفالی در طول فرآیند حفاظت و مرمت متمرکز است . در مستندسازی سفالینه ها، اهمیت ثبت اطلاعات به عنوان گام نخست حفاظت و مرمت مورد تأکید قرار می گیرد. این فرایند شامل ثبت وضعیت موجود شیء، مستندسازی مداخلات انجام شده و فراهم سازی گزارشی جامع برای استفاده های پژوهشی و عملیاتی آینده است. علاوه بر این، در این پژوهش، پیشینه ای از توسعه مستندسازی در حوزه حفاظت و مرمت ارائه شده که نشان می دهد، چگونه این فرایند به یک استاندارد جهانی تبدیل شده است . بخش دیگری از این تحقیق به بررسی مراحل و جزئیات مستندسازی می پردازد، از جمله ثبت ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و آسیب شناسی آثار. این فرآیند به حفاظت گران و مرمتگران کمک می کند تا نه تنها عملکردی مؤثرتر و دقیق تر در اجرای پروژه های خود داشته باشند، بلکه اسناد تهیه شده در طول مستندنگاری به عنوان شواهدی معتبر و قابل استناد، امکان بازسازی دقیق تر تاریخچه، تحلیل شیوه های ساخت و فناوری های به کاررفته در تولید اشیای تاریخی را نیز فراهم می آورد. این اسناد همچنین می توانند مبنایی برای پژوهش های آینده در زمینه شناخت و حفظ میراث فرهنگی باشند. این مقاله به دنبال ارتقای دانش و مهارت های مستندسازی است تا متخصصان بتوانند هم زمان با انجام عملیات مرمت، گزارشی جامع، دقیق، و علمی برای آینده تهیه کنند. هدف نهایی، ایجاد بستری برای حفاظت پایدار و پژوهش های ارزشمند در حوزه میراث فرهنگی است .
تهیه نانوذرات تیتانیوم و بررسی مقاومت سطحی سنگ های کربناته آرامگاه کوروش
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
77 - 86
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نانو ذراتی ارزان و دارای بیشترین تشابه ترکیبی، برای افزایش نسبی مقاومت سطحی سنگ های باستانی پاسارگاد معرفی شد. با بررسی مقطع نازک نمونه مشخص شد که نوع کانی، کلسیت و از بافت گرین استون است. مشخصات فیزیکی سنگ نمونه، نشان از تخلخل بالای آن داشت. برای به دست آوردن بیشترین شباهت ترکیبی قسمتی از سنگ نمونه به کمک آسیاب مکانیکی به صورت پودر درآمد. پس از تهیه پودر سنگ نمونه، نانو مواد به روش سل-ژل تهیه شد. بلورهای کلسیم تیتانات با فاز پرووسکیت و تیتانیوم دی اکسید با فاز آناتاز به کمک دستگاه پراش پرتو ایکس تشخیص داده شد. این ترکیبات با طیف سنج فروسرخ نیز تأیید شد. اندازه بلورهای کروی و بیضوی تهیه شده در مقیاس نانو، به کمک میکروسکوپ الکترونی روبشی تأیید شد. وجود عناصر غالب کلسیم، تیتانیوم، اکسیژن و کربن به کمک طیف سنج انرژی پرتو ایکس مشخص شد. در این آزمون از اتانول خشک به عنوان حلال استفاده شد. محلول کلوئیدی حاصل، در چهار ساعت بر سطح سنگ افزوده و نمونه به دلیل خاصیت موئینگی وارد منافذ سنگ شد. سپس سطح پوشش داده شده تحت آزمون سایش سطحی سرشار قرار گرفت. همه مراحل برای پیش ماده آهک خالص نیز انجام شد. نتایج حاصل نشان دهنده بهبود نسبی مقاومت سطحی سنگ نمونه است. براساس مشاهده و مقایسه عینی، تغییر رنگ محسوسی در سطح سنگ نمونه رؤیت نشد.
کاربرد فتوگرامتری برد کوتاه در آسیب نگاری سقف چوبی مرجوئک خانه تاریخی کازرونیان شیراز
حوزههای تخصصی:
بناهای تاریخی ساخته شده در ایران دارای ویژگی های گوناگونی بوده و از آرایه های مختلف در تزئینات این بناها استفاده شده است. یکی از بهترین نمونه این تزئینات سقف های چوبی است که در بناهای تاریخی به خصوص در دوره قاجار در شیراز مورد استفاده قرار گرفته است و دچار آسیب های مختلفی شده اند. هدف از انجام این پژوهش آسیب نگاری دقیق تغییرات اعمال شده در سقف های چوبی موسوم به مرجوئک در خانه کازرونیان شیراز است که با نقاشی تزیین شده اند. سؤال اصلی مطرح شده این است که بهترین شیوه مستندسازی در آسیب نگاری این دسته از آثار کدام است و آیا فتوگرامتری برد کوتاه می تواند در این زمینه مؤثر باشد. روش تحقیق به صورت کاربردی تجربی است که با استفاده از تحقیقات پیمایشی و میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل شده بیان می دارد که استفاده از روش فتوگرامتری یک روش بی خطر بوده که در آسیب نگاری بسیار مؤثر است و می تواند میزان تغییرات ایجاد شده در ساختار اصلی چوب را به نمایش بگذارد. در این روش میزان خمیدگی و تغییر حالت تیرهای چوبی سقف خانه کازرونیان ارزیابی و آنالیز گردید و در ادامه آن بهترین روش جهت استحکام بخشی و بازگرداندن به حالت اولیه اثر انتخاب و مورد استفاده قرار گرفت.
بررسی آسایش حرارتی فضای باز در دوره گرم سال در ساختمان های سنتی احیاء شده، (نمونه موردی: دانشکده هنر و معماری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۶۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
تعیین محدوده آسایش حرارتی در فضای باز پیچیده بوده و از آنجاکه وجود آسایش حرارتی بر حضور بیشتر افراد در فضای باز کمک می کند، امری مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است محدود آسایش حرارتی افراد در فضای باز بناهای سنتی و احیا شده، در اقلیم گرم و خشک شهر یزد تعیین گردد. به این منظور در پنج حیاط مرکزی از مجموعه دانشکده هنر و معماری شهر یزد به عنوان بناهایی که از کاربری مسکونی به آموزشی تغییر کاربری داده اند، یک پایش میدانی در فصل گرم سال انجام شده، که شامل اندازه گیری اطلاعات اقلیمی همزمان با تکمیل 389 پرسشنامه آسایش حرارتی توسط دانشجویان دانشکده بوده است؛ سپس به کمک نرم افزار Ray Man و SPSS اطلاعات به دست آمده تحلیل و پس از بررسی نمودارهای رگرسیون خطی، محدوده آسایش حرارتی برای افراد در حیاط های مرکزی دانشکده به عنوان یک خرد اقلیم در منطقه گرم و خشک شهر یزد بین بازه 28-16/5 درجه سانتی گراد براساس شاخص دمای معادل فیزیولوژیک (PET) به دست آمد و به علت اینکه ترکیب عوامل اقلیمی و جغرافیایی برای هر منطقه ی خاص منجربه درک متفاوت از شرایط آسایش حرارتی برای افراد آن جامعه خواهد شد، این بازه آسایش با محدوده های آسایش در مناطق دیگر که در پژوهش های متعدد تعیین گردیده است، متفاوت می باشد. از مقایسه حیاط های مورد مطالعه نیز چنین برآمد که هرچه حیاط دارای نسبت ارتفاع به عرض بیشتر و محصورتر باشد، میزان دریافت سایه و درنهایت آسایش حرارتی در طول شبانه روز برای ایام گرم سال بیشتر خواهد بود.
تاریخ گرایی در اقدامات جدید شهری (نمونه مطالعاتی محور تانگ پارادایز شهر شیان کشور چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
34 - 39
حوزههای تخصصی:
رویکردهای نو و کارآمد در اقدامات شهری عصر حاضر، باعث همگرایی قسمت های تاریخی شهرها با قسمت های جدید آن ها شده است. محوریت حفاظت از قسمت های تاریخی شهرها با به کار بستن راهکارهای متنوع، توسعه ای پایدار را برای این گونه شهرها رقم زده است. پروژه تانگ پارادایز نمونه ای از رویکردی تاریخ گرایانه است به خصوص ساختمان های همجوار با محور اصلی آن، گویای معماری گذشته چین در عصر حاضر است. در این پژوهش، فرایند شهری پروژه مذکور توسط تعاریف و منشورهای بین المللی حفاظت از میراث فرهنگی ارزیابی و تحلیل شده اند. هم چنین برای دستیابی به نتایج روشن، از اصطلاحات تخصصی حفاظت و تعاریف آن ها از تجربیات دیگر شهرهای تاریخی استفاده شده است. مقایسه تطبیقی رهیافت ویژگی های مطالعه موردی است. از سویی چنین فرایندی یا بازسازی گذشته، مانند بازسازی شهر ورشو بعد از جنگ بوده است و یا الگوگیری از معماری گذشته چین است. در حالی که معماری همجوار با محور اصلی پروژه تانگ پارادایز تا حد تقلید و تکرار سبک های گذشته معماری چین است. بیان معماری فوق، معماری گذشته چین نبوده و بیان امروز آن نیز نیست و همین ویژگی، آن را تبدیل به یک معماری و شهرسازی جعلی کرده است. این پژوهش بر این فرض است که رویکرد تاریخ گرایی در الگوهای معماری و شهرسازی، تهدیدی بزرگ برای اصالت فضاهای تاریخی شهری است. برای نمونه در محور تانگ پارادایز شهر شیان، تکرار سبک های گذشته معماری و شهرسازی چین، باعث التقاط فضای تاریخی شهر شده است.
تجارب مستندسازی بافت های روستایی در منظر فرهنگی هورامان
حوزههای تخصصی:
مستندسازی بافت های روستایی به عنوان یکی از عوامل کلیدی در برنامه ریزی و مدیریت، نیازمند رعایت مراحل منظم و هدفمند است. این فرآیند مستلزم بهره گیری از علوم مختلف و روش های چندگانه است که در هر مرحله از مستندسازی باید به کار گرفته شوند. هدف از پژوهش حاضر معرفی تجربیات مستندسازی بافت های روستایی شاخص منظر فرهنگی هورامان است. مراحل مستندسازی این بافت ها شامل نقشه برداری سه بعدی به شیوه فتوگرامتری، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و ایجاد بانک اطلاعات ابنیه است. در نهایت، برداشت های دقیق و جزئی از عناصر مختلف بافت مانند معابر، پلان بناهای شاخص، جزئیات معماری و بازشوها انجام شده است. پژوهش حاضر علاوه بر معرفی شیوه های نوین و کاربردی مستندسازی بافت های روستایی منظر فرهنگی هورامان، به بررسی مزایا و قابلیت های ویژه هر یک از این مراحل و روند مرحله بندی این روش ترکیبی می پردازد. تهیه اطلاعات دقیق کمی و کیفی از مراحل مختلف مستندسازی این بافت ها حائز اهمیت ویژه ای است. مستندسازی و برداشت بافت های روستاهای پلکانی با شرایط خاص و دشوار، نیازمند دقت بالا به منظور کاهش خطاهای سیستماتیک است. این شیوه مستندسازی و مراحل مجزای آن باهدف ثبت جهانی منظر فرهنگی هورامان انجام شده است. در پایان این مراحل مجزا، اطلاعات تولیدشده به هم پیوسته و در قالب یک مستندسازی کامل معرفی می گردد. این داده ها که برای 20 بافت روستایی در منطقه هورامان جمع آوری شده اند، طی سال های آینده در پژوهش های علمی و اجرایی کاربرد خواهند داشت و می توانند به حفاظت، پایش، معرفی و توسعه پایدار این روستاها کمک کنند. در نهایت، معرفی تجارب و دستورالعمل مراحل مستندسازی و شیوه ترکیبی آن در این پژوهش به عنوان الگویی برای سایر بافت های تاریخی روستایی و شهری می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعه نمونه سنگ های نیمه قیمتی موجود در کوشک احمد شاهی در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
52 - 59
حوزههای تخصصی:
مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران در باغ بزرگی به مساحت حدود 11 هکتار در شمال تهران قرار دارد که از زیبایی و جذابیت طبیعی و تاریخی فراوانی برخوردار می باشد. بناهای این مجموعه متعلق به دوره های قاجار و پهلوی است. این مجموعه بناهایی چون کاخ صاحبقرانیه، کوشک احمدشاهی، کتابخانه اختصاصی و موزه جهان نما را در خود جای داده است. کوشک احمدشاهی، از جمله کاخ های قاجاری این مجموعه، فاقد کتیبه یا نشان تاریخ دار می باشد و طبق شواهد این بنا در زمان احمدشاه قاجار بنا شده است. در این بنای دو طبقه اشیاء و لوازم شخصی مربوط به رضا پهلوی قرار دارد. در طبقه همکف آن در ضلع غربی ساختمان دو اتاق که با ویترین شیشه ای از هم تفکیک شده اند قرار دارد. چهار ویترین شیشه ای و بزرگ که این دو اتاق را از هم تفکیک می کند، حاوی 106 قطعه سنگ قیمتی و نیمه قیمتی راف و تراش خورده همراه با تعدادی فسیل است. مطالعه و شناسایی نمونه های سنگ و فسیل موجود در این ویترین ها هدف اصلی این مقاله است. سنگ های مورد مطالعه به صورت راف و از خانواده کوارتز با رنگ های مختلف، کانی های معدنی مانند پیریت، کالکوپیریت، استیبنیت، گوگرد، سنگ های قیمتی مانند بریل و انواع مختلف فسیل ماهی، آمونیت، تریلوبیت و فسیل های عهد حاضر مانند مرجان و ماهی است. سه نمونه شاخص در این ویترین ها، نمونه الماس طبیعی همراه با سنگ میزبان کیمبرلیتی بوده که احتمالا مربوط به معادن آفریقای جنوبی است. نمونه شهاب سنگ تکتیت که از ماه آورده شده و توسط نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا هدیه داده شده است و چندین نمونه زیبا و راف کانی فیروزه همراه با سنگ میزبان متعلق به معدن فیروزه نیشابور است. نکته منفی این طرح نبود اطلاعات تاریخی در مورد نحوه جمع آوری، خرید و یا هدیه دادن این نمونه های کلکسیونی است که از طرف چه شخص و یا اشخاصی انجام شده است.
نیارش کاربندی: تعریف، شکل گیری و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن
حوزههای تخصصی:
کاربندی، یک عنصر طاقی برای پوشش سقف با ظرفیت بالای عملکردی و فرمی و کارکرد سازه ای و تزئینی، متعلق به معماری تاریخی ایران است. این عنصر تزیینی در طول مدت رواج خود تغییراتی داشته است که موجب شکل گیری انواع مختلف از آن با ویژگی های گوناگون شده است. از این رو، هدف از این تحقیق دست یابی به پاسخ این سؤالات است که روند شکل گیری کاربندی چه مسیری را طی کرده است؟ و مؤلفه های مؤثر بر کاربندی در این مسیر و در ادامه تبدیل آن به انواع موجود، چه بوده است؟ در این تحقیق کیفی، اطلاعات به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و سپس تحلیل و بررسی شده اند. در این راستا، ضمن اینکه روند تغییر تدریجی دستگاه های سازه ای رایج در معماری تاریخی ایران به سمت ایجاد کاربندی، موردبررسی قرار گرفته است، مفهوم کاربندی نیز از دیدگاه پژوهشگران بررسی شده تا دقیق ترین تعریف کاربندی ارایه شود. در ادامه مفاهیم مطرح در حوزه کاربندی بیان و دسته بندی خواهند شد. بررسی ها نشان داد که کاربندی از باریکه ی طاق هایی با هندسه وتری و هماهنگ ایجاد می شود و دارای هر دو نقش باربری و تزئینی است. هندسه وتری، اتصالات منظم و روی هم قرارگیری نقاط اصلی زمینه و کاربندی روی دایره ی مبنا، از خصوصیات اصلی کاربندی هستند. مؤلفه های ساختار کاربندی را می توان ذیل دو بخش هندسه نظری و عملی بررسی نمود؛ باید دقت داشت که ارتباط این دو هندسه یک ارتباط تعاملی و دوطرفه است که دارای مؤلفه های مشترک نیز هستند. هر یک از این مؤلفه ها بر روند شکل گیری این عنصر طاقی تأثیر داشته و نیز در این روند، خود دچار تغییر شده اند.
مشخصه یابی و آنالیز عنصری سفال های مینایی دژ الموت با استفاده از میکروسکوپ روبشی پروتون
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اندازه گیری عناصر سازنده ترکیبات سفالینه های تاریخی از اهمیت خاصی برخوردار است. با بررسی ترکیبات عنصری بدنه و لعاب زمینه سفالینه های تاریخی می توان اطلاعات بسیار ارزنده ای در زمینه تعیین مواد اولیه مورد استفاده در ساخت و تنوع آن ها و همچنین فن شناسی این اشیاء تاریخی به دست آورد. در این پژوهش ۱۲ نمونه از سفال های مینایی و لاجوردینه دژ الموت که قدمت آن ها به سده 6-7 هجری قمری برمی گردد، با استفاده از روش های آنالیز با باریکه ی یونی مطالعه شده است. در این مطالعه ترکیبات عنصری بدنه، رنگ دانه های مختلف استفاده شده در نقاشی ها و همچنین لعاب زمینه با استفاده از روش میکروپیکسی اندازه گیری شده اند. همچنین ضخامت لایه زراندود به کار رفته بر روی سطوح تعدادی از این سفال ها نیز با استفاده از روش Micro-RBS مطالعه شده اند. مهم ترین اهداف پژوهش پیش رو، دستیابی به عناصر تشکیل دهنده و مواد اولیه استفاده شده در ساخت بدنه، لعاب زمینه و نوع رنگ دانه ها در ترسیم نقوش سفال های مینایی و لاجوردینه است. اندازه گیری ضخامت لایه زراندود به کار رفته در این تزیینات نیز یکی دیگر از اهداف پژوهش است. براساس نتایج به دست آمده از بررسی ترکیبات عنصری بدنه و لعاب زمینه این سفال ها می توان دریافت که در ساخت نمونه های دژ الموت از منابع مختلف سیلیس و گدازآورها استفاده شده است. همچنین با بهره گیری از نقشه توزیع عنصری به دست آمده از روش میکروپیکسی، عامل عنصری ایجاد و تولید رنگ دانه های قرمز، سفید، لاجوردی و فیروزه ای به ترتیب؛ آهن، قلع، کبالت و مس مشخص شده اند. ضخامت لایه زراندود استفاده شده در تزیینات نیز از 300 تا 800 نانومتر در نمونه ها متغیر است.
گزارش حفاظت اضطراری طاق های ساسانیِ طبقه ی اول ضلع غربی طاق- سازه اسپهبد خورشید، سوادکوه
حوزههای تخصصی:
حفاظت اشیاء و بقایای معماری که از کاوش های باستان شناسی به دست می آیند، حین و بعد از کاوش از مباحث مهمی است که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. زمانی که شئ یا سازه ای از زیر خاک بیرون می آید، تحت تأثیر فرایند کاوش و تغییرات شرایط محیطی، علاوه بر آسیب های پیشین، مستعد صدمات جدی و بازگشت ناپذیر است. این آثار و سازه ها بعد از بیرون آمدن از زیر خاک، به دلیل برهم خوردن تعادل شرایط محیطی، پایداری خود را از دست می دهند و نیازمند اقدامات حفاظتی عاجل به منظور تثبیت وضعیت اثر هستند که تنها با همکاری و تعامل بین باستان شناس و حفاظت گر ممکن خواهد بود. در این مقاله تلاش شده است با ارائه گزارش کاوش و اقدامات اضطراری که به منظور حفاظت از بقایای اثر معماری ارزشمند با نام طاق- سازه اسپهبد خورشید در جنوب استان مازندران صورت گرفته است، بر ضرورت و اهمیت این موضوع تأکید شود.
مطالعه و تحلیل فنون اجرایی نقوش برجسته در محوطه میراث جهانی تخت جمشید با استفاده از مدل سازی سه بعدی و پردازش تصویر
حوزههای تخصصی:
تخت جمشید به عنوان یکی از برجسته ترین محوطه های باستان شناختی ایران، نماد عظمت فرهنگی و هنری دوره هخامنشی است. هنر حجاری و آرایه های معماری این دوره با بهره گیری از تجربیات و دانش فرهنگ های گوناگون، شیوه ای نوین و هنرمندانه را خلق کرده است که در نقوش برجسته سنگی تخت جمشید نمود یافته اند. این نقوش به دلیل ظرافت و دقت اجرا، توجه پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده و پرسش هایی در خصوص ارزش های هنری و روش های اجرایی آن ها مطرح ساخته است. این پژوهش با هدف تحلیل فنون اجرایی نقوش برجسته تخت جمشید، به مستندسازی نمونه هایی از این نقوش در پلکان شرقی کاخ آپادانا و پلکان شمالی کاخ شورا پرداخته است. برای مستندسازی و تهیه مدل های سه بعدی نقوش برجسته، از روش های پیشرفته فتوگرامتری، با تأکید ویژه بر فناوری فتو اسکن، استفاده شد و تصاویر به وسیله نرم افزارهای تخصصی Agisoft، 3D Zephyr و Reality Capture پردازش گردید. نتایج این پژوهش بخشی از فرایند خلق این آثار هنری را آشکار می کند که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. همچنین، کارایی روش مستندسازی مبتنی بر فتوگرامتری در استخراج داده های دقیق فنی و هنری مورد تأیید قرار گرفت. این روش نه تنها امکان تحلیل دقیق تر جزئیات نقوش برجسته و تناسبات هندسی آن ها را فراهم می سازد، بلکه به درک عمیق تری از ارزش های هنری این آثار و جایگاه آن ها در تاریخ هنر کمک می کند. این رویکرد می تواند الگویی ارزشمند برای پژوهش های آینده در زمینه مستندسازی و استحصال داده های فنی و هنری نقوش برجسته تاریخی باشد.
استحکام بخشی اسناد کاغذی با استفاده از نانو ذرات کتیرا
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوآوری، ارزیابی نانو ذرات صمغ کتیرا، بهینه سازی جهت استحکام بخشی و بازگرداندن قوای مکانیکی و پایداری به اسناد کاغذی تاریخی است. روش و رویکرد پژوهش، کاربردی بوده و به روش تحلیلی- مقایسه ای است که شامل یافته اندوزی و گردآوری اطلاعات از طریق آزمایش های مرتبط با موضوع پژوهش چون آزمون های pH سنجی، مقاومت مکانیکی، آنالیز SEM، آنالیز پتانسیل زتا جهت بررسی عمق نفوذ و پایداری بالا و رنگ سنجی روی نمونه ها بوده است. نانو ذرات کتیرا با درصدهای وزنی مختلف استحصال شده و جهت بالابردن میزان pH آن، هیدرواکسیدکلسیم و جهت افزایش انعطاف پذیری، گلیسرول به آن افزوده شد. تیمار حاصل روی نمونه های کاغذی اسپری شده و سپس تحت پیرسازی رطوبت- دما به شماره استاندارد 4706- ISIRI به مدت 12 روز کامل و پیرسازی نور به شماره استاندارد 3e02-6819 ASTM Dبه مدت 6 روز کامل قرار داده شد. نتایج نشان داد که در آزمونpH سنجی، pH نمونه های تیمار شده قبل و بعد از پیرسازی نسبت به نمونه شاهد افزایش یافته و در محدوده قلیایی قرار گرفته و به عبارتی تا 40% افزایش داشته است. آنالیز SEM، پیوند فیزیکی الیاف شکسته را گزارش داد. آنالیز مقاومت مکانیکی نمونه ها قبل و بعد از پیرسازی، در نمونه های روزنامه، افزایش نیروی 3 تا 15% بسته به میزان صمغ مصرفی را نشان داد. نتیجه آنالیز رنگ سنجی، عدم تغییرات رنگ و کدورت ماده استحکام بخش را اعلام نموده است. در آنالیز پتانسیل زتا، اندازه ذرات ماده، 4.5 تا 5 نانومتر به دست آمده که عمق نفوذ بالا و پایداری را در جهت استحکام بخشی نشان می دهد.
ارزیابی تأثیر عایق رطوبتی جذبی نانو بر کاهش جذب آب ملاط ماسه سیمان مورداستفاده در مرمت های گذشته تخت جمشید
حوزههای تخصصی:
بنای تخت جمشید تحت تأثیر عوامل مختلف در معرض فرسایش و تخریب ناشی از رطوبت است و ملاط های سیمانی مورد استفاده در مرمت های گذشته، یکی از چالش های حفاظت این مجموعه فاخر سنگی است. این ملاط ها با گذشت زمان، به دلیل جذب آب بیشتر نسبت به سنگ، موجب تشدید نتایج مخرب رطوبت و بروز آسیب های جدی اما تدریجی و غیرقابل جبران شده اند. از آنجا که حذف این ملاط ها و جایگزین کردن اقدامات مرمتی گذشته به منظور بهبود وضعیت موجود کار بسیار دشواری است و ممکن است پیامدهای آسیب زایی برای این آثار ارزشمند داشته باشد، در این پژوهش تلاش شده است تا با انجام مطالعات جامع پیرامون وضعیت موجود این آثار و مرمت های انجام شده باسیمان، تأثیر عایق های رطوبتی نانو بر کاهش جذب رطوبت ملاط های سیمانی استفاده شده، ارزیابی شود؛ بنابراین، هدف از این پژوهش ارزیابی راه کاری نوین بدون نیاز به حذف ملاط سیمانی و با مداخله محدودتر، برای حفاظت از این آثار است. در این مطالعه از روش تحقیق کاربردی و ترکیبی بهره گرفته شده و با در نظر گرفتن مفاهیم نظری درقالب مطالعات آزمایشگاهی انجام شده است. در این فرایند، آزمون های مویینگی و درصد جذب آب نمونه های شاهد ملاط سیمانی و دو نوع عایق رطوبتی نانو ایرانی و خارجی با نام های فراز سیل1 و زایکوسیل مکس2 بر روی نمونه های شاهد ملاط سیمان مشابه اعمال شده و نفوذپذیری و میزان جذب آب آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد که هر دو عایق رطوبتی در کاهش جذب آب ملاط سیمانی مؤثر هستند. زایکوسیل مکس با عملکرد ۶۰.۵ درصد و فراز سیل با عملکرد ۴۸.۰۲ درصد، جذب آب ملاط سیمانی را کاهش دادند و زایکوسیل مکس عملکرد بهتری از فرازسیل نشان داد؛ اما با توجه به عدم دستیابی به درصد جذب آب نزدیک به نمونه سنگ های تخت جمشید و اختلاف بیش از ۱۰ برابری درصد جذب آب، هیچ یک از مواد مورد مطالعه برای ضدآب سازی ملاط سیمانی مورد استفاده در مرمت بنای تخت جمشید پیشنهاد نمی شوند.