فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۴۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
واقعه عاشورا و شهادت مظلومانه سیدالشهداء و یاران باوفایش در کربلا، تأثیری حرکت آفرین در متن زندگی شیعه داشته و الهام بخش بسیاری از نهضت های حق علیه باطل بوده، به طوری که این واقعة دلخراش تأثیری شگرف در عرصه های مختلف هنری به ویژه نقاشی نیز به جای گذاشته است. در این میان نقاشی قهوه خانه ای و دیوارنگاری های بقاع متبرکه، به دلیل ارتباط نزدیک تر با نگرش ها و زندگی عامه جامعه، بیشترین تاثیر را از این واقعه دریافت نموده است.
بقعه چهارپادشاه در که مدفن سادات کیا در لاهیجان است، از یک سو به جهت تحولات تاریخی آن و از سوی دیگر به دلیل آثار با ارزش نقاشی های دیواری، گچ بری برجسته، صندوقهای چوبی منبت از اهمیت ویژه ای در میان بقاع متبرکه شمال ایران برخوردار می باشد. از این رو در این پژوهش با بررسی واقعه عاشورا، موضوع، نوع نگرش و اجرا نقاشی های بقعه با نقاشی های قهوه خانه ای، به صورت تطبیق و مقایسه مورد بررسی قرار گرفته اند. حاصل این پژوهش، علاوه بر تشابه در موضوع های انتخابی و نوع پرداخت آنها، دریافت تفاوت هایی در نوع اجرا، ابعاد، میزان تصویرگری و تاثیر بصری آثار در میدان بیننده می باشد.
عکاسی به مثابه گسترش ایگو
حوزههای تخصصی:
عکاسی در نهاوند و اولین عکاسان؛ مصاحبه با آذردخت نادعلی
حوزههای تخصصی:
نوروز در تاجیکستان
حوزههای تخصصی:
گفت و گو با اکبر ناظمی / نخستین کتاب عکس های انقلاب هم در کانادا منتشر شد!
حوزههای تخصصی:
تاویل عکس، و چگونگی تحقق لذت متن در مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلق متن می تواند در پی خواست لذت نیز باشد. لذتی که پدید آورنده متن، در حین آفرینش متن، آن را تجربه می کند؛ و لذتی هم، که خواننده ناشناخته متن، در قرائت متن، آن را کشف می کند. لذت متن، شاید حقیقت نهفته در هستی متن باشد، که مخاطب - چه خواننده نامعلوم آن، و چه مولف به سان مخاطب اولیه اش - آن را در زیبایی متن، مشاهده، و از چنین دریافتی، حظ می برد. گادامر، از بزرگ ترین فلاسفه معاصر، حقیقت و زیبایی را دو عنصر تفکیک ناپذیر در هر متن و به ویژه در اثر هنری دانسته، و دریافت لذت را، منوط به آشکارگی حقیقتی می داند که در متن نهفته است.عکس، به مثابه متنی لذت آفرین، آشکارگی حقیقت خود را در برابر مخاطب ویژه خویش، به نحوی منحصر به فرد، آشکار می کند. رولان بارت، لذت عکس را در اتاق روشن - کتابی که منحصرا درباره عکاسی نوشت - می کاود.استودیوم و پونکتوم، دو عنصر حظ بصری، در عکس، که اولین بار در اتاق روشن مطرح می شوند، می توانند به سایر متون تصویری (تجسمی) نیز، قابل بسط باشند.
نگاهی نو به ریشه شناسی واژه ی چرم در متن کتیبه ی بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ستون چهارم کتیبه ی بیستون، واژه ی فارسی باستان- čarman به صورت čarmāو به معنای «در چرم» و البته در کنار واژه ی- pavastāyāبه معنای «درپوست» به کار رفته است . با یک بررسی دقیق، چنین به نظر می رسد که ترجمه های سنتی ارائه شده برای واژه ی - čarman ، از افاده ی یک معنای منطقی برای این متن ناتوانند ؛ چرا که از نابغه ای چون داریوش بعید است که ادعا کرده باشد که متن یک کتیبه را هم بر «پوست» وهم بر «چرم»– به ویژه به مفهوم امروزی این دو واژه – نگاشته است.
همچنین، می دانیم که بزرگ ترین نسخه ی این متن، در محل صخره ی بیستون به معرض نمایش گذاشته شده و لذا بسیار بعید است که داریوش خودِ این نسخه، یعنی صخره ی بیستون را در فهرست محل های نگارش این متن از قلم انداخته باشد. از سوی دیگر، در برخی گویش های غربی و جنوب غربی کشور واژه ی «چرم» به معنای صخره ی صاف و صیقلی کوه به کار می رود و البته می دانیم که خاستگاه زبان فارسی باستان که مادر راستین فارسی نو به شمار می آید، جایی جز استان های غربی و جنوب غربی کشور نبوده است.
لذا می توان نتیجه گرفت که واژه ی محلی «چرم» در استان های مذکور، به خوبی می تواند بازمانده ی همان واژه ی فارسی باستان - čarman باشد که به احتمال زیاد در دوران هخامنشی نیز با همین معنا، یعنی« صخره ی صاف و صیقل خورده» به کار می رفته است.
خیمه شب بازی آدم ها
حوزههای تخصصی:
کوروش نوشت
حوزههای تخصصی:
«کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و آکد...» این ها نخستین جمله های حک شده بر منشور کوروش است. لوحی استوانه ای شکل که از زیر ویرانه های دیوارهای بابل کشف شد. پادشاهی که در عصر خود زبان زد، جهان بود و امروز نه تنها ایرانیان که همه باستان شناسان و مورخان از تحسین او در اشاعه انسانیت و احترام به ملل و دیگر ادیان، سخن می گویند.
بافت در نقاشی سه پایه ای، از منظر دانش حفظ و مرمت آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت، از عناصر مهم بصری در هنرهای تجسمی است که به صور مختلف به وجود می آید. نقاشی، جسمی چند لایه است که هر لایه آن بافت ویژهی خود را داراست. بافت میتواند ذاتیِ مصالح آمادهی انتخابی به وسیله ی هنرمند، همچون پارچه تکیه گاه، باشد، یا در لایه بستر یا لایه رنگ و یا با موادی غیر از رنگ در سطح اثر به وجود آید. ترکهای ناشی از میانکنش نقاشی و محیط نیز، بافتی یکدست ایجاد میکند که ارزش تاریخی دارد. لذا، با توجه به اهمیت و نحوه شکل گیری بافت، محافظت از آن را بایستی در زمرهی اصول بنیادینِ دانشِ حفظ، نگهداری و مرمت آثار هنری قرار داد. بافت به ویژه مورد توجه هنرمندان سده بیستم بوده است. از دهه دوم این سده با ورود موادی با بافت آماده به نقاشی و شکسته شدن محدوده های مواد در نقاشی این عنصر تجسمی اهمیتی بسزا پیدا کرد. در این مقاله ضمن طبقه بندی انواع بافت، به فن شناسی آن در نقاشیهای سه پایه ای با توجه به لایه های نقاشی و اثر زمان بر آنها پرداخته ایم. توجه ویژه به مواد مورد استفاده و فنِ هنریِ برخی هنرمندانِ معاصر و بررسی تحولات تکنیکی ایجاد شده در آثار آنان در طی زمان های مختلف از نکات مهم مقاله است.
ارزیابی دیوارنگاری معاصر تهران از دیدگاه مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نقاشی دیواریهای شهر تهران با توجه به ویژگی های نقاشی دیواری،روابط زیباشناسانه و کارکرد آن در ارتباط با محیط و اهداف اجتماعی، تاریخی و ...، از دیدگاه مخاطبین مورد ارزیابی قرار گرفته اند. از آنجا که اثر دیواری با مخاطب رابطه ای قطعی و تعاملی دو سویه دارد؛ لذا دیوارنگاری در هر محیطی، از یک سو باید نمایشگر فرهنگ و عقاید مردم در فضای هارمونیک با معماری همان محیط باشد و از سوی دیگر، به علت وجهه همگانی این آثار، توفیق آنها وابسته به ادراک و دریافت مردم و مخاطبین اثر میباشد. بنابراین، ارزیابی مثبت یا منفی یک دیوارنگاره شهری، علاوه بر زیباشناختی آن نسبت به محیط و معماری، در گرو عکس العمل و میزان استقبال مخاطبین اثر است. با این مفروضات، مقاله حاضر به بررسی کارکرد کیفی آثار دیواری تهران(دهه70) در ارتباط با مخاطبین پرداخته است. بدین منظور پرسشنامه ای جهت ارزیابی دیوارنگاره ها از دیدگاه مخاطبین تهیه شد، که نتایج آن در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی این نتایج، نکات قابل توجهی را در ارتباط با روند دیوارنگاری معاصر نمایان ساخته است، که با استناد به آن میتوان راهکارهای مناسبی در خصوص ساختار بصری شهر و حقوق دیداری مخاطبین ارایه نمود.
با جیب هایی پر از سیاست
حوزههای تخصصی:
بررسی شکل و فرم در ریتون های ایرانی (هزاره چهارم قبل از میلاد تا پایان دوره ساسانی )*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریتون ها ظروف آشامیدنی هستند که در هنر ایران بسیار به چشم می خورند . در کل ظروفی را که جانور سان بوده و دارای روزنه ورود و خروج مایع باشند تحت عنوان ریتون طبقه بندی می نمایند.موجودات مورد استفاده در ساخت این ریتون ها شامل انواع حیوانات تخیلی و واعی می شود.استفاده از ریتون ها از هزاره چهارم قبل از میلاد تا پایان دوره ساسانی در ایران متداول بوده است.تنوع شکل و فرم در ریتون ها نشان دهنده سبک های هنری متنوع در ساخت آنهاست ، ضمن اینکه دقت در نوع نقوش و تزیینات این ظروف شنان دهنده اعتقادات اساطیری و آیینی موثر در شکل گیری انهاست .پژوهش حاضر ضمن بررسی بیش از 140 نمونه ریتون های ایرانی بدست آمده از نقاط مختلف ، ساختار ریتون ها و نیز شکل آنها را مطالعه می نماید.بر این اساس سه دسته ریتون های مخروطی ، شاخی شکل و کوزه ای شکل را می توان تشخیص داد.تزیینات عمده ریتون ها در گروههای مختلف عبارتند از تزیین پیکره انتهایی به شکل موجودات مختلف ، حکاکی نقوش روی بدنه و یا استفاده از حلقه های تزیینی .
بررسی خاستگاه و انواع نقوش واق در هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربارة نقوش واق و افسانة درخت سخن گو، تحقیق و پژوهش بسیار اندکی انجام شده است. پژوهش در این موضوع، سبب می شود این نقش در تاریخ هنر اسلامی و ایرانی بیشتر شناخته شود. این مقاله درپی پاسخ به این سؤالات است: خاستگاه درخت سخن گو و نقوش واق چیست؟ انواع نقوش واق کدام اند؟ حیطة نمایشی نقوش واق در چه گستره ای از هنرهای اسلامی است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها، به افسانه های درخت سخن گو به اختصار پرداخته می شود و سپس نقوش واق و انواع آن در هنر اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد. این نقوش بخشی از هنر تخیلی هنر اسلامی چه در حوزة نگارگری و چه در سایر هنرها به شمار می رود و خاستگاه آن ، داستان ها و افسانه هاست. فرضیة تحقیق عبارت است از: سرچشمة پیدایش این نقوش مربوط به افسانة درخت سخن گو یا واق واق بوده است که در طول زمان، از نظر ظاهری دگرگون شده و انواع مختلفی از آن به وجود آمده است.
در قرآن مجید نیز از درختی با سرهای شیاطین یاد شده است. انواع گوناگون این نقوش شامل ترکیبات تزیینی «انسان- گیاه» و «حیوان- گیاه» است و به صورت تذهیب در حاشیه و یا در متن آثار نگارگری، تصویرسازی کتاب ها و برخی دیگر از هنرهای دستی همچون سفالگری و قلم زنی پدیدار شده است. از قرن ششم هجری به این سو، نقوش واق به عنوان نقش تزیینی مهمی در هنر شرق به شمار می رود؛ به ویژه این نقوش در حاشیة فرش های مغولی هند فراوان دیده می شود.
نظام آموزش در خوش نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر خوش نویسی از جمله رشته های هنری است که نظام آموزش آن در پرتو سنت های برگرفته از آموزه های دینی شکل گرفته است. عوامل و عناصری در این نظام قوام یافت که به حفظ و تکوین و گسترش آن منجر شد. سؤال این است که این عناصر کدام هستند و چگونه موجب حفظ و گسترش آن شده اند؟ عواملی چون تربیت اخلاقی، حقوق متقابل استاد و شاگرد و شیوه های آموزشی (مشق نظری، مشق قلمی و مشق خیالی) با ویژگی ها و شرایط خاص خود بر تداوم و تکوین خوش نویسی اثر داشته است. یاد گیری قرآن و متون حدیث در کودکی بستری اخلاقی برای تداوم و ثبات دیگر عوامل آموزش فراهم می کند. استاد و شاگرد در این شرایط با رعایت حقوقی که بر ذم? هم دارند و با بهره بردن از شیوه های آموزشی مانند تعلیم زبانی و قلمی از طرف استاد و انجام مشق نظری، مشق قلمی و مشق خیالی از طرف شاگرد به حفظ، گسترش و تکوین آن مدد می رسانند. این مقاله با استفاده از متون قدیم، چون کتب عرفانی و رسائل خوش نویسی، به روش کیفی و تحلیل محتوا به بحث در باب آموزش خطاطی در نظام استاد ـ شاگردی پرداخته است.
مقایسه تطبیقی دو اثر از آنتونی گورملی با پیشینه ی مجسمه سازی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه عرفان را میتوان اعتماد بر اشراق در کشف حقیقت دانست تا عقل و استدلال. عرفان در میان مسلمانان، مخصوص صوفیان است که در گذر زمان و مکان تغییر نام داده اند. یکی از راه های درک زبان عرفا، شناخت نمادهای ایشان در لباس و رنگ های آن است. عرفا معتقدند که علمای طریقت، باید به شکل و رنگ لباسی درآیند که مناسب حال و مقام ایشان باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا علاوه بر معرفی ویژگی صوفیان و اهل زهد در اسلام، جام? ایشان، برخی از تاج های ایشان، رنگ تاج ها و معانی نمادین آن مورد بررسی قرار گیرد. همچنین علل استفاده از اینگونه پوشش و رنگ ها نیز بیان گردد. نگارنده در جهت درک و شناخت صحیح، از کتب، روایات و گفتار اهل حق سود جسته است. در انتها بنیادهای عرفانی رنگ را از منظر برخی عرفای مسلمان مانند نجم رازی، نجم الدین کبری، علاءالدوله سمنانی و ابن هیثم و جایگاه رنگ های مورد استفاده به عنوان سنجشی عقلانی و شرعی را بیان داشته است. در استفاده از کتب سعی بر آن بوده تا جای ممکن از برخی منابع نوشتاریِ اسلامی بهره گرفته شود و سپس با طبقه بندی محتوای مطالب، به بازشناخت البسه و رنگ های آن در میان اهل حق پرداخته شده است.