فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مساله ای که در کانون توجه این نوشتار قرار دارد، «امر به معروف و نهی از منکر»، است که مانند بسیاری دیگر از مفاهیم اسلامی کاربردی نشده است؛ در این پژوهش، علاوه بر تبیین چیستی و اهمیت این مفهوم، تلاش می شود تا به لحاظ تاریخی این پرسش مطرح شود که چرا امر به معروف و نهی از منکر در جوامع اسلامی کمرنگ شده و کمتر مورد رجوع قرار گرفته است؟ «رویکرد تاریخی» در اینجا به معنای تحلیل مساله به شکل انضمامی و در بسترهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. در پاسخ، عمده ترین مشکل در شکل گیری ساختارهای متصلب و بسته سیاسی یا همان نظام های استبدادی پی گیری می شود؛ زیرا مفهوم مستتر در امر به معروف و نهی از منکر، متضمن آزادی فردی و اجتماعی در مواجهه با حکومت است. از این رو به رغم تاکید در متون مذهبی، در عمل و در قالب آنچه که تاریخ می نامیم، پرداختن بدان کمتر مشاهده می شود.
حدود مفاهیم «جبر» و «اختیار» در متون پهلوی و رابطة آن ها با نقش انسان در تاریخ در اندیشة مزدیسنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه مزدیسنا، بسان دیگر مکاتب دینی و فلسفی، جایگاه بسیار ویژه ای برای موضوع «جبر» و «اختیار» در نظر داشته است. با بررسی متون کهن برای شناخت این آیین که شامل ریگ ودا و اوستا و متون پهلوی است، می توان ردپای سه گونه تفکر را در پدیدآمدن دیدگاه مزدیسنا، دربارة نقش ارادة انسان درتاریخ و حدود آن تشخیص داد. نخست نقش بغ دختان و ایزدان در رفتار و کردار انسان که بی شک تأثیرپذیرفته از اندیشه های پیش از زردشت بوده و حضور همه جانبة آن ها در زندگی انسان، محدودکنندة اختیار انسانی است؛ دوم دیدگاه خود زردشت و به رسمیت شناختن و برجسته کردن ارادة انسانی از دیدگاه اوست؛ سوم نقش اندیشه های سایر ملل که از مهم ترین آن ها دیدگاه های نجومی و ستاره شناسی بابلی و همچنین آموزه های گنوسی است که تأثیر آن ها را در متون ایرانی کهن می توان دید. اندیشه مزدیسنا متأثر از مجموعه ای از این عوامل بازتاب دهنده، روایتی بوده که در آن نه جبر همه جانبه ای بر رفتار انسانی حاکم بوده و نه انسان دارای اختیار مطلق در ساخت سرنوشت خویش است.
در متون پهلوی، کوشش می شود تا این دو گرایش فکری متضاد با یکدیگر آشتی داده شود: راه حل این مشکل درتقسیم بندی بخت آدمی به امور دنیوی و مینوی جستجو شده است؛ امور دنیوی را به جبر و تقدیر و امور مینوی را به اختیار و کردارهای آدمی منتسب کرده اند.
بررسی سیاست های مذهبی سربداران (783 737ق) با تکیه بر مسکوکات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از مرگ ابوسعید(716-736 ق)، آخرین ایلخان بزرگ مغول، سربداران(737-783 ق) از میان قیام های تاثیر گذار گروه های محلی، موفق به تشکیل حکومت گردیدند که با توجه به شرایط پیش رو، در دوره های مختلف حکومتشان سیاست مذهبی متفاوتی در پیش گرفتند. این پژوهش با استفاده از نشانه شناسی سکه ها تلاش دارد بدین پرسش پاسخ دهد که سیر تطور سیاست مذهبی سربداران چگونه بوده است؟ نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در سال های آغازین، سکه های شاهان مغولی خراسان به نشانه پذیرش استیلای دولت ایلخانی در قلمرو سربداران رایج بوده و در دوره ی دوم؛ سربداران سکه های بی نام به طراز اهل تسنن ضرب کردند که حکایت از سیاست مدارا و مصلحت اندیشی آنان دارد. سکه های سومین دوره، مظاهری از نظام دین سالار بنیادگرا (تئوکراسی رادیکال) است و گاه چنان اغراق شده که نام حضرت مهدی(عج) با عنوان سلطان محمد المهدی آمده است. اصطلاحی که در میان شیعیان اثنی عشری مقبول نبوده و نیست.
فرهنگ یهود و تأثیر آن در بازتولید نگاه جاهلی به جایگاه زن مسلمان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران قب ل از اسلام در منطقه جزیرة العرب همانند سایر مناطق، نگرش منفی به زن نگ اه غالب بوده است. اسلام این نگرش را متحول کرد. در گفتمان قرآن با تاکید بر خلقت یکسان زن ومرد و تبیین بینش اسلام در مورد تشکیل خانواده، زن از هویتی مشترک با مرد و از موقعیت بهتری در عرصه خانواده برخوردار شد. در پی رحلت پیامب ر(ص)، اراده جامعه اسلامی بر این اندیشه استوار شدکه گفتمان اسلام درباره زن در حاشیه قرار گیرد. نگارنده بر آن است که عناصر ادیان و اقوام دیگر، از جمله عناصر فرهنگ یهود، در تقویت این جریان و باز تولید نگاه جاهلی به زن تأثیر گذار بوده است. فرهنگ یهود که در بر گیرنده شاخص های نگاه منفی در بُعد جایگاه زن در خانواده بود، بانگاه جاهلی در این زمینه هم سویی یافت. نتیجه پژوهش حاضر آن است که سیاست خلفا برای فراهم کردن زمینه نفوذ و رواج عناصر فرهنگ یهود به وسیله احبار نومسلمان و راویان آن ها، منجر به ظهور احادیث و روایت هایی شد که هر چند به نام احادیث اسلامی به فرهنگ اسلامی راه یافت، در حقیقت چیزی جز بازتولید نگاه جاهلی به زن نبود. از این رو، آگاهی از آموزه های اصیل اسلامی از آموزه های جاهلی بازتولید شده به نام اسلام از اهداف این پژوهش است.
عنایات سلاطین ایران به دانش و دانشمندان
حوزههای تخصصی:
استقلال و انسجام علم تاریخ ادیان
حوزههای تخصصی:
ریشه یابی تاریخی «سوختن» انسان کامل در فرهنگ صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواخر سده سوم هجری، متون عرفان و تصوف اسلامی شاهد آفرینشِ بن مایه مشهوری به نام «شمع و پروانه» با مضمون «سوختن» و «ایثار» بود که به تدریج در دیوان شعرای صوفی به کار رفت و در فرهنگ و ادبیات ایران تا دوره ی معاصر، گسترش کم نظیری یافت و کلیشه شد. نظریه هایی درخصوص منشأ مضمون «سوختن» ارائه شده است، اما به نظر می رسد با توجه به اینکه سوختنِ «انسانِ کامل» در باورها و مناسک مسلمانان و همچنین ادیان ایران باستان جایگاهی ندارد، باید آن را با توجه به جغرافیای مشترک خراسان بزرگ با سرزمین های شرقی، نقش جاده ابریشم و هم نشینی معناییِ سنت سوختن انسان کامل در ادیان هندوبودایی و بن مایه های شمع و پروانه در اشعار صوفی شاعران به گفتمان فکری دیگری گره زد. هدف این مقاله تعیین امکان میزان تأثیرگذاری مناسک هندو بودایی و انتقال و استحاله مضمون «سوختن» در گفتمان تصوف اسلامی، درقالب بن مایه نمادین شمع و پروانه است.
اثر سطح طبقاتی و معیشتی پیروان مذاهب در نیشابور بر تأسیس مدارس در سده های 6 4 ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضع اقتصادی نیشابور در سده های 6 4 ق بر وضع علمی آموزشی آن اثرگذار بود و توانگرانش مهم ترین نقش را در پایه گذاری مدارس داشته اند. هزینه های بالای تأسیس مدرسه به ویژه اختصاص اوقاف برای آن، تنها از ایشان برمی آمد. پیروان سه مذهب غیر شیعی موجود در نیشابور نیز در این زمان از سطح معیشتی و طبقاتی متفاوتی برخوردار بودند. در پژوهش توصیفی تحلیلی حاضر، یافته ها حاکی از آن است که در دوره مورد بحث، وضع معیشتی پیروان مذاهب غیر شیعی در نیشابور بر شمار مدارس وابسته به هر مذهب اثر گذاشته بود. بیشتر توانگران نیشابور در این زمان شافعی بودند و به همین نسبت بیشترین مدارس نیز بدیشان تعلق داشت. حنفیان از جایگاه معیشتی نازل تری نسبت به شافعیان برخوردار بودند و مدارس ایشان نیز کمتر از مدارس شافعی بود. کرّامیان نیز که بیشتر توده محروم نیشابور بدیشان وابسته بودند، از کمترین مدارس بهره می بردند.
تأملی در تشیّع و تسنّن اصفهان (با تأکید بر مهاجرت ابن هلال ثقفی صاحب کتاب الغارات و المعرفه به اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشیّع و تسنّن اصفهان مباحثه ای است که شاید زیاد موردتوجه بوده و هست. البته، تسنّن این حوزه در منابع مورد تأکید قرارگرفته است؛ آن هم تسنّن افراطی. از جمله گزارش های تاریخی که در این باره بسیار مورد توجه و استناد قرارگرفته، مهاجرت مورخ شهیر شیعی، ابن هلال ثقفی، مؤلف کتاب مشهور الغارات، است که برای تغییر افکار مردم این شهر از کوفه به اصفهان مهاجرت کرد و کتاب المعرفه خود را که در مناقب اهل بیت (ع) و مثالب دشمنان بود، در آنجا قرائت کرد و تا آخر عمر در همان جا ماند و از دنیا رفت. مقاله حاضر تأملی بر این موضوع دارد و نشان داده که آنچه در کوفه شایع بود، با آنچه واقعیت تفکر سیاسی مذهبی حوزه اصفهان بوده است فاصله داشته، بلکه فضای مذهبی حاکم بر اصفهان عصر ثقفی، یعنی اواخر قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم، با گرایش تشیّع و برعکس، شهرت تسنّن افراطی اصفهان بوده است.
تکامل انسان درنگرش تاریخی اسماعیلیه (دردعوت قدیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی تاریخ پر فراز و نشیب اسماعیلیه، اندیشمندان و متفکرانی ظهور کردند که مسائل فکری، کلامی و فلسفی این جریان سیاسی- مذهبی را تدوین و تبیین نمودند. یکی از مباحث مهم در نگرش تاریخی اسماعیلیان، دیدگاه ایشان راجع به تکامل انسان بود. در نگرش اسماعیلیان ، تاریخ مسیری تکاملی دارد و همواره از یک دوره به سوی دوره ی نوین گذر می کند. در این سیر تکاملی، انسان نیز به صورت تدریجی رو به سوی کمال دارد. هدف مقاله ی حاضر بررسی نگرش تاریخی اسماعیلیه (دعوت قدیم) به خلقت انسان و رسیدن او به سعادت است و در پی پاسخ گویی به این سؤال است که در فلسفه ی تاریخ اسماعیلیان، ابعاد وجودی انسان و نهایت کمال او چیست و آیا با این ابعاد وجودی به تکامل خواهد رسید؟ نتیجه ی حاصل از پژوهش این است که در نگرش ایشان، انسان واجد وجوه متفاوتی است. نخست، او حیوانی است که در زندگی مادی و نفسانی خود غرق است و دورترین مخلوقات به خداست که بر اثر هدایت انبیاء و اوصیاء می تواند به نهایت تکامل دینی خویش در روی زمین نایل شود؛ لیکن تکامل معنوی انسان رسیدن به نهایت عقل و عرفان، یا به عبارتی، رسیدن به عقل کل است که عملاً دست نیافتنی است.
نگرشی بر عملکرد مبلغان پروتستان در یزد عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال شکل گیری مبلغین تبشیری در غرب، انجمن تبلیغی کلیسا با تکیه بر نفوذ انگلیس در ساختار سیاسی ایران؛ اصفهان را کانون استقرار خود ساخته و پس از تعیین سرحدات تبلیغی با پرزبیتری ها، درصدد بسط قلمرو به یزد، کرمان و شیراز برآمد. در این میان گرچه بُعد مسافت یزد از مراکز تحول خیز و امنیت نسبی؛ تضمینی بر حضور و بقای سه اقلیت زرتشتی، یهودی و بهائی بشمار می رفت، اما در خلأ وجود هم کیشان مسیحی، انجمن تبلیغی کلیسا جذب اقلیت های مذکور و خاصه زرتشتیان را فرصتی مغتنم شمرده؛ برای جلوگیری از تحریک احساسات دینی مسلمین، اهداف تبلیغی خود را در قالب ارائه ی خدمات درمانی و آموزشی پوشیده داشت. باوجود حمایت سیاسی انگلیس و حکومت مرکزی در تضمین بقای انجمن، اوج درخشش مبلغین را می توان تا وقایع مشروطیت دانست که با ساخت بیمارستان، مدرسه و توزیع اعانه میان مستمندان شیوه های مختلفی را برای جذب نوکیشان به آزمون گذاردند. بر این اساس پژوهش حاضر می کوشد تا کارکرد این انجمن در حوزه های درمانی، آموزشی و دیگر تدابیر جذب نوکیش را به بحث گذارد.
بررسی روند ورود فرقه اسماعیلیه به مولتان (ملتان) هند
حوزههای تخصصی:
علل پذیرش و دفع خوارج توسط مردم ایران در قرن سوم
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای جنگ صفین و بر سر نیزه کردن قرآن ها، به وجود آمدن گروهی بود که خوارج نامیده شدند. خوارج که نخستین حزب سیاسی و فرقهٔ دینی در میان مسلمانان بودند، پس از مدتی خود به گروه های مختلف تقسیم شده و در مناطق مختلف سرزمین اسلامی پراکنده شدند. ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و اجتماعی خود، در کنار مناطق دیگری چون عمان و بحرین، به پایگاهی برای خوارج تبدیل شد که در این میان سیستان سهم بیشتری را در میان مناطق مختلف داشت. این پژوهش تنها به حضور و فعالیت خوارج در شرق ایران نمی پردازد بلکه در نظر دارد تا مشخص کند که علل پذیرش و دفع خوارج توسط مردم ایران در قرن سوم چه بود؟ که البته در میان عوامل مختلف، بیش از هرچیز عقاید خوارج مبنا قرار گرفته است.
پیکار ماتریالیسم با گوهر انسانی و آسمانی
حوزههای تخصصی: