فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شبه جزیره ایبری، سرزمینی با اقوام مختلف است که اتحاد و یکپارچگی در آن منطقه، همواره با دشواری هایی همراه بوده است. منشأ این دشواری را می توان نژاد مشترک نداشتن ساکنان این سرزمین دانست. اسپانیا پس از دچار شدن به چالش های عمیق، ایجاد اتحاد ملی را در دستور کار خود قرار داد و یکپارچگی مذهبی برآمده از دستگاه تفتیش عقاید را به عنوان یکی از ابزارهای مناسب برای این هدف برگزید. تفتیش عقاید، به مثابه روشی برای تحقق وحدت دینی، در اسپانیا حداقل سه دوره داشته است؛ ولی دوره میانی آن که از اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی آغاز شد، از این نظر مهم است که هدف ایجاد یک دولت ملی یکپارچه را نیز تعقیب می کرد. بر همین اساس، دولت اسپانیا در این دوره، تحت پوشش دستگاه تفتیش عقاید بوده است؛ ولی در حقیقت، با انگیزه ضد سامی گری دست به مبارزه ای جدی با عرب نژادها و یهودیان به عنوان دو قوم تأثیرگذار ساکن این سرزمین زد تا بدین وسیله، وحدت ازدست رفته خود را بازیابد. مقاله حاضر، ابعاد مختلف این موضوع را کاویده است.
بررسی انتقادی دیدگاه ها درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان او(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو، در پی بررسیِ انتقادی نظرگاه های نایکسان درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان وی است. در این باره، دو دیدگاه وجود دارد؛ گروهی از نویسندگان در سده های متمادی، با گرایش های اعتقادی مختلف و از طیف های گوناگون فکری و علمی، او را پیرو مذهب زیدیه شمرده اند و در مقابل، گروهی دیگر از نویسندگان امامی که بیشتر از قرن دهم هجری به بعد هستند، با استناد به پاره ای از گزاره ها، او را عالمی امامی مذهب معرفی کرده اند. با بررسی تحلیلی گزاره ها و شواهد تاریخی و نیز آثار و آرای ناصر کبیر، درمی یابیم که دیدگاه گروه نخست، به صواب نزدیک تر است. در زمینه مذهب خاندان ناصر کبیر نیز می توان گفت اگرچه برخی منابع به مذهب امامی ایشان تصریح کرده اند، ولی با بررسی قراین و شواهد تاریخی، به احتمال قوی، سایر افراد دودمان ناصر کبیر نیز به مذهب زیدیه باورمند بوده اند
مبتکر نظریة رکن رابع ایمان در شیخیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخیه یکی از جریان های نسبتاً جوان در تاریخ شیعة امامیه است.یکی از نظریّات منسوب به آنان، نظریة«رکن رابع ایمان» است که انشعابات شیخی در مورد آن نظر همسانی ندارند. یکی از وجوه اختلاف در شناسائی مبتکر این نظریه است. شیخ احمد احسائی، سیدکاظم رشتی و حاج محمد کریم خان کرمانی هریک با این عنوان مطرح شده اند. مقالة حاضر با ریشه یابی علل پدیداری اختلاف در این باب، چهار مؤلفه را در ساختار نظریه مشخص می کند:
1.ادبیات چهارگانة «خدا، پیامبر، امام، شیعه» 2. سلسله مراتب قرای ظاهره 3. تعدد یا وحدت صاحبان آن 4. نقش آنان در قبال سائرین
با پیگیری این چهار مؤلفه در متون بزرگان جریان شیخیه و با توجه به شواهد تاریخی، مقالة حاضر نشان می دهد انتساب نظریة رکن رابع به محمد کریم خان کرمانی انتسابی ناصحیح است. پایه های اصلی این نظریه متکی به کلمات شیخ احسائی است اما به نظر می رسد نظریه پرداز اصلی آن سید کاظم رشتی باشد.
ناآگاهی تاریخی و زوال جایگاه عقاید دینی در اندیشه امروزین ایرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریباً عمدة روشنفکران ایران که در حوزة اندیشة امروزین ایرانشهری قلم زده اند، عقاید دینی را بسان روشنفکران اروپایی سنت روشنگری، عامل واپس ماندن قلمداد می کنند. در تاریخ معاصر ایران، عرفی گرایی دوران مشروطیت، بناپارتیسم رضاشاهی، چپ گرایی و لیبرال باوری در دورة محمدرضا شاه و حتی ملی گرایی مستقل که میراث دکتر محمد مصدق بود، نمودهایی از چنین روند و باوری به شمار می آیند؛ اما بررسی تاریخ مدرن ایران که همزاد با تاریخ مدرن اروپا در نظر گرفته می شود، نشان از همنشینی دولت با دین دارد که از سر ضرورت بوده و با اصل مصلحت دولت الفت یافته است. در نظر نگرفتن این ضرورت و مصلحت سبب شده که اندیشة ایرانشهری با وصف همة پویایی هایی که در نظریه پردازی و زمینه سازی برای آزادی خواهی، قانون گرایی، مردم سالاری و ... در روزگار معاصر داشته، نتواند منظومه های فکری مترقیانه ای برای تنظیم مؤثر روابط دولت و دین در دوران کنونی بیافریند و در حقیقت، در روند تأثیرگذاری بر مناسبات سیاسی کشور تا حد زیادی بازمانده است. این مقاله که تنظیم روابط دین و دولت را در تقویت قدرت دولت ملی در ایران مهم می داند، چرایی نادیده گرفته شدن چنین ضرورتی را مسأله مهمی در نظر می گیرد که می تواند پاسخ های متعددی داشته باشد. مقاله به عنوان یک ایده و صورت بندی تازه، «ناآگاهی اندیشه وران امروزین ایرانشهر از پیوند تاریخی سیاست با عقاید دینی» را علت مهمی دانسته و آن را مورد بررسی قرار می دهد.
مؤلفه های قرآنی فرهنگ جاهلیت و مصادیق آن در جوامع مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش از ظهور اسلام، سنتی حکمفرما بود که قرآن کریم از آن به «جاهلیت اولی» تعبیر کرده است. برخی مفسران، قید «اولی» را حمل بر وجود دو جاهلیت اولی و ثانیه (یا اُخری) کرده اند. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه یاد شده به این سئوال کلیدی که «مؤلفه های فرهنگ جاهلیت از منظر قرآن و مصادیق آن در عصر حاضر کدام است؟» با استفاده از روش تحلیل محتوا پاسخ داده شده است. حاصل این پژوهش، بر وجود مؤلفه هایی برای فرهنگ جاهلیت چون پندارهای باطل نسبت به خداوند، احکام جاهلانه، تعصب و تبرج دلالت دارد. از آنجا که این مؤلفه ها، محدود به زمان یا جغرافیای خاصی نیستند، در هر زمان و مکان دیگری نیز سازنده فرهنگ جاهلیت خواهند بود که از مصادیق آن در جوامع امروزی می توان به تبعیض نژادی، سکولاریسم، قوانین و احکام قضایی ناعادلانه، تفاخرات و آشکار ساختن زینت ها در انظار عمومی و ... اشاره نمود.
بررسی تطبیقی اندیشه بیداری اسلامی (مسأله وحدت) در آراء سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی
حوزههای تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی، دو نماینده بارز جریان بیداری اسلامی در دو دوره مختلفند که دایره شمول اندیشه و آراء این دو در زمینه بیداری اسلامی گسترده است. در این گستردگی وجوه تشابه و تفارق در کلیات و جزئیات آراء وجود دارد. مسأله وحدت (وحدت اسلامی، وحدت ملل مسلمان و غیره) از کلیات مشابه با جزئیات متفاوت است که جایگاه مشخصی در مجموعه اندیشه های دو متفکر دارد. در مورد سید می توان گفت که وحدت، بن مایه و اساس مبارزه سیاسی وی بوده و در آراء امام خمینی این مسأله جزئی مهم از مجموعه فکری ایشان را تشکیل می دهد. بنابراین هدف این مقاله بررسی اندیشه وحدت نزد سید جمال الدین و امام خمینی است. به نظر می رسد نظریه پردازی دو متفکر در باب وحدت، تحت تأثیر شرایط مختلف به ویژه شرایط سیاسی زمان و کیفیت مبارزه سیاسی آن ها بوده است.
واکاوی مفاهیم ظلم ستیزی و عدالت خواهی در نهضت شیعی سربداران خراسان
حوزههای تخصصی:
ظلم ستیزی و عدالت طلبی از اهداف بسیاری از جنبش ها در تاریخ ایران بوده است. این مفاهیم زمانی برجسته می شدند که مردم تحت سلطهٔ حاکمان مستنبد قرار داشتند و اوضاع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی رو به وخامت می گذاشت. عصر مغولان و ایلخانان از جمله این دوره های تاریخ ایران است که ظلم و بی عدالتی در جامعه گسترش یافت و باعث پدید آمدن جنبش های مردمی ظلم ستیز و عدالت طلب شد. نهضت شیعی سربداران در قرن هشتم هجری قمری از جنبش های ظلم ستیز و عدالت طلب مخالف مغولان بودکه توانست با بازتولید مفاهیم ظلم ستیزانه و عدالت طلبانه شیعی حدود نیم قرن در خراسان حکومتی را تشکیل دهد . این پژوهش می کوشد تا پاسخی به این سوال دهد که چرا مفهوم ظلم ستیزی و عدالت طلبی بیشترین نقش را در تشکیل و موفقیّت حکومت سربداران خراسان داشته است ؟نتایج پژوهش بر این نکته تأکید دارد که عدالت طلبی و ظلم ستیزی نهضت سربداران تحت تأثیر نهضت عاشورا و فرهنگ اهل بیت قرار داشته است و این نهضت با توسل به این مفاهیم موفق به تشکیل حکومت شد. لذا شناسایی و معرفی اهداف ظلم ستیزانه و عدالت طلبانه نهضت شیعی سربداران از اهداف این پژوهش به شمار می آید. روش تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیل و متکی بر منابع کتابخانه ای است.
تشع ایرانی و تسنن عثمانی: پژوهشی بر منازعات شیعی- سنی در عتبات عالیات قرن نوزدهم (با تکیه بر اسناد آرشیو عثمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدمت اختلافات شیعه و سنی در عراق و رقابت های مذهبی میان دو مذهب که گاه به نبردهای خونین نیز منجر می شده است به سال های بسیار دور بازمی گردد. در دوره حاکمیت عثمانی بر عراق و ظهور قدرت صفوی در مرزهای شرقی این سرزمین اختلافات مزبور وارد مرحله جدیدی شد و علاوه بر ماهیت مذهبی، ماهیت سیاسی نیز به خود گرفت. با ورود به قرن نوزدهم و ارتقای روابط دولت ها در چارچوب دیپلماتیک و پایبندی آنها به حفظ حقوق اقلیت های درون حاکمیت دایره آزادی فعالیت های مذهبی شیعیان در سرزمین های درون عثمانی از جمله عراق نیز وسعت یافت. با اینحال رقابت ها و کشمکش های فرقه ای شیعه سنی میان مردم همچنان باقی ماند و در مقاطعی منجر به دخالت های سیاسی نظامی دولتین برای حل بحران شد. موقعیت ژئوپلتیکی عراق و ویژگی های فرهنگی-جمعیتی این بخش از امپراطوری عثمانی، تعاملات شیعه و سنی را در عراق با پیچیدگی های خاصی همراه می کرد و بر ماهیت سیاسی آن بیش از پیش می افزود. این مقاله به مطالعه منازعات شیعه-سنی در عتبات عالیات و بررسی عوامل دخیل در بروز این منازعات و نیز چگونگی تأثیر آن در مناسبات سیاسی ایران و عثمانی طی قرن نوزدهم می پردازد.
بررسی زندگی الحاکم و نقش وی در شکل گیری فرقهٔ دروزیه
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی حکومت فاطمیان مصر موضوع مذهب و به دست آوردن مشروعیت خلافت آنان است. کسب مقبولیت از طرف مردم به عنوان امام در مقابل خلفای بغداد و امویان اندلس یکی از مشخصه های پیروزی فاطمیان مصر به شمار می رود. نفوذ بر اذهان عمومی و استفاده از ادعای ائمه فاطمی مبنی بر انتصاب به پیامبر و موضوع امامت و ولایت به همراه آموزه های شیعی به آن ها کمک کرد تا بتوانند مردم را به سمت خود سوق دهند. فاطمیان با استفاده از لقب امام-خلیفه و گرفتن نام امیرالمؤمنین و امام المسلمین انگیزه عاطفی و توجه مردم را به دست آوردند. در این میان امام فاطمی و داعیان و طرفداران فاطمی به برخی از باورها و اعتقادات دامن زدند و با معرفی اقدامات خارق العاده امام خود، باور جدیدی را در کیش اسماعلی بوجود آوردند که در بنیاد فکری طرفدران فاطمی-اسماعلی نقش مهمی داشته است. ضمن اینکه با ایمان به امام خود، درصدد غلو درجات امام فاطمی و بوجود آمدن فرقه ها و نحله ها غالی بر آمدند. اقدامات حاکمان و شرایط اجتماعی و فرهنگی مناسب در پیدایش این فرقه ها تأثیر بسزایی داشت. یکی از این موراد اقدامات الحاکم خلیفه فاطمی و شرایط عصر وی در شکل گیری فرقه درزویه است. در این پژوهش با رویکر توصیفی-تحلیلی تلاش شده به بررسی اقدامات سیاسی، اجتماعی، مذهبی، الحاکم بالله و نقش آن امام در شکل گیری فرقه دروزیه پرداخته شود.
به منظور یادگیری و یادآوری از دیگران: ایرانیان در حال بازدید از پرستشگاه یهودی دورا-اروپوس
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی فرقه حروفیه
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی است درباره چگونگی تشکیل و نضج و بالندگی فرقه حروفیه با نگاهی به زمینه های پیدایش و آغاز و انجام آن و تاثیرات آن بر دیگر اندیشه های عرفانی. مسأله اصلی واکاوی زمینه های شکل گیری این فرقه در ایران است و روش پ ژوهش نیز تاریخی و مبتنی بر توصیف و تحلیل خواهد بود. در نهایت نیز نتیجه تحقیق در خصوص فرقه حروفیه اجمالا مطرح می شود که این فرقه در یکی از دوره های گذار در تاریخ ایران پدید آمد. به لحاظ سیاسی گذار از ایران چند دولتیِ پس از ایلخانان، به ایران متحد عصر صفوی، به لحاظ فرهنگی از ایران غالباً سُنّی، به ایران شیعی و به لحاظ اجتماعی نیز گذار از ایران پر آشوب و جنگ دوره تیموری و ترکمانان به ایران نسبتاً با ثبات عصر صفوی.
بررسی ابعاد تأثیر فرهنگی یهود بر جامعه اسلامی بعد از پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه حضور یهود در جزیرة العرب به دوره پیش از اسلام بازمی گردد. ظاهراً یهودیان در ادوار مختلف به این منطقه مهاجرت کرده اند. عدم حضور جدی یهودیان این منطقه در میان مشاهیر فرهنگ و علم یهود، نشان از پایین بودن سطح دانش آنان در مقایسه با یهودیان سایر مناطق دارد. با این-حا یهودیان بر جامعه عرب تأثیرگذار بودند. در دوره اسلامی علمای یهود به دلیل عدم برخورداری از دانش، نتوانستند تعامل سازنده ای با پیامبر(ص) داشته باشند. بعد از رحلت پیامبر(ص)، مسلمانان در تعامل با یهودیان به ویژه احبار نومسلمان، عناصری از فرهنگ یهود عمدتاً با بار ارزشی منفی وارد فرهنگ اسلامی کردند. اما با آغاز شکل گیری تمدن اسلامی، مسلمانان با ساکنان مناطق مفتوحه از جمله علمای یهود تعامل دو سویه برقرار کردند. نگارنده بر آن است که تفاوت سطح دانش یهودیان جزیرةالعرب با مناطق دیگر، تأثیرگذاری دوگانه یهود در فرهنگ اسلامی را به همراه داشته است. نتیجه پژوهش حاضر مبین آن است که تأثیر گذاری یهودیان جزیرة العرب در سده های نخستین در جامعه اسلامی سبب نفوذ آن دسته از عناصر فرهنگ یهود درجامعه اسلامی شد که واژگونه شدن بخشی از آموزه-های اسلامی را به دنبال داشت؛ در حالی که با آغاز شکل گیری تمدن اسلامی تعامل دو سویه میان علمای مسلمان و یهود به وجود آمد.
بررسی تأثیرات سیاسی و اجتماعیِ طریقت های کردستان در آغاز سدة بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن بیستم، رهبران طریقت های کردستان، به ویژه نقشبندیه، برای افزایش نفوذ و اعتبارِ سیاسی و اجتماعی خود، در عرصه های گوناگون، اقدامات بسیاری انجام دادند. در دورة مشروطه و پس از آن، نفوذ رهبران طریقت نقشبندیه افزایش یافت و این رهبران در ماجرای شورش های سه گانة سالارالدوله در کردستان از وی حمایت کردند، با وقوع جنگ جهانی اول به جانب عثمانی گراییدند و به هم راه ارتش آن کشور وارد کردستان ایران شدند و مریدان شان را به جهاد در برابر کفارِ روسیه و انگلستان فراخواندند؛ اما در عین حال، گاه با قدرت های درگیرِ جنگ نیز وارد معامله های سیاسی می شدند. به طور کلی، طریقت های کردستان در این دوره به بیش ترین میزانِ فعالیت سیاسی و اجتماعی دست یازیدند تا بر قدرت سیاسی و اجتماعی خود بیفزایند؛ امری که در نهایت، با روی کار آمدن رضا خان، به شکست آنان در این عرصه ها منتهی شد.
سادات لاله تبریز در گذار به عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شروع حکمروائی صفویه بیش تر با نظر به رسمیت یافتن تشیع، تمرکز و یکدست شدن حاکمیت سیاسی و درگیری با عثمانی و ازبکان مورد مطالعه قرار می گیرد. اما افراد و گروه های مختلفِ درون قلمرو صفوی، چگونه با شرایط جدید مواجه شدند و سیاستهای حکومت صفوی چه عاقبتی برای آنها رقم زد؟ تا آنجا که به موضوع ما مربوط می شود، از همان آغاز سادات به طور وسیع از سوی حکومت در مناصب رسمی بکار گرفته شدند، حتی منصب صدارت به انحصار آنها درآمد. اما شیوخ صوفیه چون در امور معنوی و برخی در حوزه قدرت دنیوی، رقیب بالقوه شاه صفوی تصور می-شدند، چندان مورد اعتماد نبودند. رسمیت یافتن تشیع باعث شد هرکسی به صرف باورهای غیر شیعی اش عنصری مشکوک تلقی شود، بویژه که عثمانی و ازبکان همواره باورهای مذهبی را توجیه کننده درگیری های نظامی خود با صفویه می دانستند. با این مقدمات، هدف این مقاله پی گیری تحولاتی است که خاندان لاله در دوران پرآشوب قرن دهم، در جامعه صفوی از سر گذرانده اند. آنها از خاندان های سرشناس تبریز در قرن دهم و برخوردار از امتیاز سیادت بودند. بزرگ این خاندان، بدرالدین احمد، شیخی صوفی از سلسله کبرویه و خلیفه سید عبدالله برزش آبادی در آذربایجان بود. پدرش مرید خواجه علی صفوی بود و یکی از پسرانش مدت کوتاهی صدارت شاه اسماعیل را داشت. سادات لاله در نیمه دوم قرن دهم، به تسنن متهم بودند و احتمالاً به همین سبب مورد سوءظن قرار گرفته و به اصفهان تبعید شدند. مجموعه اینها نشان می دهد مطالعه موردی تاریخچه این خاندان تا چه حد می تواند ما را در فهم تحولات این دوره یاری دهد.
درآمدی بر موانع جغرافیایی گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی (۲۹۷-۳۶۲ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، به رغم اهمیت مورد توجه واقع نمی شود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیده ها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی ، مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونه ای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی و حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروه های شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداری جغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمی توانند از جمله موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.