از دهه 1990 رویکرد راهبردی به سازماندهی فضا بسیار متداول گردیده است. اکنون بیش از پیش تصور می رود که راه حل مشکلات پیچیده، بستگی به توانایی ترکیب چشم اندازهای راهبردی با اقدامات کوتاه مدت دارد. اجرای این گونه برنامه ریزی مستلزم پاسخگویی در قالب چارچوب های زمانی و بودجه ای و ایجاد آگاهی برای سیستم های قدرت می باشد. در این میان نیاز به ایجاد یک ظرفیت برنامه ریزی راهبردی مناسب و تغییر در سبک برنامه ریزی موجود وجود دارد؛ به گونه ای که طرف های ذی نفع به طور فعال در فرآیند برنامه ریزی بر اساس یک تعریف مشترک از وضعیت اقدامات، به اشتراک گذاری منافع، اهداف، و دانش مربوطه، مشارکت داشته باشند.
در این مقاله نخست به مقوله برنامه ریزی راهبردی و تاریخچه پیدایش و گسترش آن پرداخته شده است. در ادامه سیر تحول برنامه ریزی فضایی؛ از برنامه ریزی سنتی تا برنامه ریزی راهبردی، با نگرشی نقادانه بررسی گردیده است. برای ورود به بستر کاربردی این رویکرد برنامه ریزی، پس از جمع بندی مفاهیم و ویژگی های ساختاری برنامه ریزی فضایی راهبردی، به دو فرآیند مطرح در منابع متون تخصصی برنامه ریزی فضایی راهبردی (فرآیند برایسون، و مدل نگرش چهارسویه آلبرشت) پرداخته شده است. در پایان نیز نکات و اصولی که باید در ارائه الگویی موفق برای برنامه ریزی راهبردی لحاظ گردند، مطرح گردیده است. نگارندگان مقاله حاضر سعی نموده اند تا با نگاهی تحلیلی به سیر تحول برنامه ریزی فضایی، بسیاری از نقاط ضعف و ابهامات این گونه برنامه ریزی را در جهت قابل استفاده تر شدن آن، برطرف نموده و از این طریق نگاهی شفاف تر و جامع تر از گذشته به این عرصه را موجب گردند.
سغد نام باستانیمنطقه ایاطراف دره بدخشان در ماوراءالنهر بود. مرکز این منطقه شهر سمرقند است. مردم سغد در زمان ساسانیان به دلیل فعالیت شان در بازرگانی، بخصوص تجارت با چین و هند، معروف بودند و یکیاز قطب هایاصلیاقتصاد ایران بشمار میآمدند. از زبان سغدیدر دوره میانه زبان هایایرانی، آثاریبسیار برجایمانده که یکیاز مهم ترین آن ها، نامه هایکهن سغدیاست. نامه هایکهن سغدیبه زبان و خط سغدیبه سال 1907 میلادیتوسط سراورل استاین در یکیاز برج هاینگه بانیدیوار چین بدست آمد. این اسناد شامل پنج نامه کامل و چهار تکه پاره، شبیه به یک نامه است. نامه هایسغدیتحولات سیاسیو اجتماعیمردمان آن روزگار چین را بازگو میکند. نامه نخست سغدیاز طرف دختریاز اهالیدون وانگ خطاب به همسرش نوشته شده است.
بهدنبال طرحهایی که در گذشته و نیز اخیراً برای بافت کهن شهرها تصویب شد، طراحی در اطراف و حریم بلافصل آثار هنری، بهخصوص مجموعههای مذهبی موجود در این محدودهها، مدنظر طراحان میراث فرهنگی قرار گرفت و در این راستا طرحهایی ارایه شد، اما به دلیل قرارگیری موضوع طراحی در موقعیت خاص، تجمیع نظر مسئولین و ارگانهای مختلف ذینفع با افت و خیزهای فراوانی روبه رو شد. روند هفت مرحلهای طراحی در اطراف بقعه شیخ صفیالدین از نمونههای بارز و منحصربهفرد این مدعاست که محور اصلی پژوهش است. آنچه در بررسی این روند حاصل میشود چگونگی هماهنگی و توافق مابین طراحان و کارفرمایان طرح است؛ در حقیقت تنها وجود طراحان زبده و ارایه طرحهای منسجم و شایسته یک بنا و اجرایی شدن آن کافی نیست، بلکه کمبود آگاهی سازمانهای ذیربط و مجریان طرح در زمینه ضوابط حریم آثار هنری، و نیز از متدلوژی طراحی و اهداف فرهنگی آنها، منجر به طولانیشدن زمان پذیرش و تصویب طرحها میشود. لذا اهداف این پژوهش، دستیابی به روشهای توانمندسازی فکری و توجیه طرح با توجه به مصالح کارفرما از طریق ارایه گامبهگام و مرحله به مرحله طرحها است که در انتها با توجه به بررسیهای انجام شده، راهبردهایی ارایه خواهد شد. در این مسیر، علاوه بر مطالعات کتابخانهای، اعمال میدانی، بررسی نقشهها و طرحها، انجام گرفته که در مقاله ارایه خواهد شد.