فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بانوی نقاش جورجیا اوکیف
منبع:
هنر بهار ۱۳۸۸ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی چرخه ی زمان و تجسم ادوار ایقاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ویژگی “دور“ در سیستم های قدیم آوانگاری ریتم در موسیقی ایران می پردازد. روش های متنوعی برای آوانگاری نغمات و ایقاعات در آثار علمی موسیقی دانان ایران طرح گردیده است که بخش قابل ملاحظه ای از آنها مشترکاً مورد استفاده موسیقیدانان ایرانی و عرب بوده است. وجه مشترک در اساس ساختار کلیه ی این روش ها آن است که تفکر “دور“ یا “چرخه” را به انحای مختلف تداعی می کنند. در این مقاله چگونگی انطباق آخرین دستاوردهای برخی موسیقی شناسان جهان از جمله آثار Zucker Kandl، Jeff Pressing، Stanley Brain Hoffman، Olivier Lartillot and Mondher Ayari در ارائه دورهای ریتمیک با تفکر “دور“ یا “چرخه” ایقاعی ارائه شده در رسالات کهن دانشمندان ایرانی مقایسه می شود. دورها یا چرخه های ریتمیک در دست نوازنده ی ایرانی به عنوان ماده ی بنیانی ریتم در آفرینش مورد استفاده قرار می گرفته است. برای یافتن راه حلی که پیوند زننده ی حرکت خطی و حرکت چرخه ای باشد، دانشمندان تلاش های فراوانی کرده اند. از جمله ی این تلاش ها نظریه ی جف پرسینگ در نمایش حرکت متریک موسیقی در دو بردار است که در این مقاله با شیوه ی صفی الدین اُرموی در نمایش ادوار ایقاعی در کتاب الادوار تطبیق داده می شود. این تطبیق مبین آن است که شیوه های سنتی ارائه ی دایره های ریتمیک درک بهتری را از چرخه ی ریتم برای نوازنده به ارمغان می آورده است.
جایگاه موسیقی در سینما
حوزههای تخصصی:
مدخلی بر تئاتر رادیکال
چهارطاقی سرخ آباد: عبادتگاهی ساسانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رسمیت یافتن دین زرتشت در عصر ساسانی، آتشگاه ها به عنوان جلوه بارز تشریفات و آداب دینی، در جامعه نمایان شدند. چهارطاقی ها نیز نقش اصلی را در معماری مذهبی ساسانیان ایفا کردند. از این نظر، مطالعه این اماکن برای دریافتی درست از وضعیت مذهب زرتشت در این دوره، بسیار اهمیت دارد. اماکن مذهبی معمولاً مجموعه ای عظیم را دربر می گرفت و چهارطاق هسته اصلی آن به شمار می رفت که تمام اجزای ساختمانی این مجموعه در اطراف آن و با توجه به موقعیت مکانی آن سامان می یافت. چهارطاقی سرخ آباد که در منطقه دره شهر ایلام واقع شده، از جمله این بناهاست و در اطراف خود پی هایی مدفون شده دارد که نشانه ای از وجود مجموعه ای در اطراف آن است. تاکنون در هیچ یک از پژوهش های باستان شناسیِ به عمل آمده در این منطقه از این بنا ذکری به میان نیامده است و در نظر بسیاری این بنا متعلق به دوران اسلامی است. هدف از این پژوهش پی بردن به تاریخ ساخت این بنا و پاسخ به این سؤال است که آیا بنای چهارطاقی، واقع در شهر عظیم دره شهر1، بنایی ساسانی است یا اسلامی. فرضیه تحقیق آن است که این بنا با توجه به تطبیق با عمارت های مذهبی این دوره و چشم اندازهای اطراف آن، به دوره ساسانی تعلق دارد که در اوایل اسلام نیز مورد استفاده واقع شده است.
خوانش گفتمان کاشی نگاره روایتگر سردر ورودی باغ ارم شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به خوانش روایت های کاشی نگاره ضلع شرقی عمارت اصلی باغ ارم (یکی از زیباترین باغ های ایران واقع در شیراز) پرداخته است. کاشی نگاره سردر ورودی باغ ارم، شامل سه هلالی با فرم خورشیدی است که چهار مجلس ""رستم در بارگاه حضرت سلیمان(ع) (هلالی بالا)""، ""مدهوش شدن ندیمگان از دیدن جمال حضرت یوسف (ع) (هلالی چپ)""، ""آبتنی شیرین و نظاره خسرو (هلالی راست)"" و نگاره ای از ناصرالدین شاه سوار بر اسب در مرکز خورشیدی مصور شده است. بدین منظور ابتدا روایت هر مجلس مورد خوانش قرار گرفته، سپس نگاهی دقیق و مضمون شناختی به ترکیب بندی و ترتیب چیدمان آنان انداخته می شود، آنگاه در ترتیب چیدمان آنها، عناصر تصویری مشترک در نگاره های این چهار مجلس بازگو می شود.
آنچه در این پژوهش حایز اهمیت است مجاورت هر تصویر با تصاویر همنشین خود و عناصر مشترکی در یک گفتمان تصویری است که موجب تشدید یا تعویض معانی نشانه های تصویری می شود. در توضیح چینش و گزینش و کارکرد و خوانش مجموعه سردر یا هر کدام از این سه نگاره نظرات «رولان بارت» پیرامون معانی صریح و ضمنی به کار گرفته شد.
با توجه به یافته های تحقیق و جنبه های نظری آن توصیف قدرت نزد «میشل فوکو» به گونه ای در این بحث روایت شناسانه مصداق دارد، یعنی در هر سه مجلس، عناصر تصویری در یک مضمون اشتراک دارند و آن ""قدرت پادشاه"" است. یعنی حضرت سلیمان و حضرت یوسف به رغم آنکه شخصیت های مذهبی هستند و رستم و خسرو با آنکه مضمونی حماسی و تغزلی دارند اما مظهر ""پادشاه قدرتمند"" هستند و حضرت یوسف و زلیخا و خسرو و شیرین با آنکه سمبل ""عاشقان خیالی"" بوده و مضمونی بزمی و تغزلی دارند، اما این مضامین بزمی، تغزلی، مذهبی و حماسی در کاشی نگاره موردنظر در اطراف تصویر ناصرالدین شاه، از منظری که ما می نگریم نگاهدار و نگهبان قدرت او و سازنده گفتاری دال بر مشروعیت جایگاه او در قلب (مرکز) مردم ایران و حتی جهان هستی اند.
سازه، فرم و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری فرم در معماری، حاصل عوامل مختلف عملکردی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اقلیمی و محیطی و همچنین شرایط ساخت و ایستایی است. ایستایی در این میان، نقش اساسی در شکل گیری فرم و پایداری در مقابل عوامل محیطی دارد، زیرا نقش ایستایی متضمن پایداری کل ساختار فرم معماری است؛ بنابراین، جایگاه سازه و اهمیت آن در طراحی و نقشی که در شکل دادن به فرم دارد، موضوعی است که به سبب اهمیت آن باید مورد مطالعه قرار گیرد.از سوی دیگر، آگاهی از چگونگی پیدایش و به وجود آمدن دانش سازه، رابطه این دانش با معماری را در طول تاریخ روشن می سازد. اگرچه فرم به منزله تجلی معماری در نظر گرفته می شود، شکل گیری فرم به سازه وابسته و پیوسته است؛ بنابراین، سازه و مفاهیم و شیوه عمل آن، نقش اصلی را در پدید آوردن فرم ایفا می کنند. ابتدایی ترین تعریف سازه، آگاهی از نظام پخشایش بارها، همچنین توجه به شیوه عمل نیروها و روش های انتقال آن ها به زمین است؛ بنابراین می توان پرسید که آیا نیروها بر شکل گیری فرم تأثیر دارند؟ در این مقاله، از میان وجوه گوناگون فرم، وجه سازه ای آن مورد تأمل قرار می گیرد. در این بین، نیرو به عنوان سیستم عامل و تأثیرگذار بر هر دو وجه معماری و سازه ای فرم مطرح است. به همین دلیل این مقاله، ضمن توجه به جایگاه و نقش سازه در معماری، به بررسی رابطه سازه و نیروها با فرم می پردازد. روش تحقیق مقاله، توصیفی و تحلیلی است و مقاله می کوشد با استفاده از منابع موجود و به روش استدلالی، نگاهی نو به ارتباط سازه و معماری به منظور افزایش درک سازه ای مهندس معمار فراهم آورد. بدین منظور ضمن جست وجوی ریشه های دانش سازه در تاریخ ساختمان و در پیوند با معماری، سعی می شود تا مفاهیم کنونی این دانش در قالبی مشترک با معماری تعریف شود؛ بنابراین ضمن تحلیل فرم های طبیعی، جریانات نیرویی در مصالح و فرم های مصنوع بررسی می شود که حاصل آن رسیدن به فرایند منطقی و ایدئال طراحی فرم در بستر معماری با توجه به مفاهیمِ پیچیده سازه ای است.
چیدمان کتیبه نگاری: تعامل عناصر بصری در کتیبه ی محراب ها (مورد پژوهشی سه محراب سنگی از ایران پیش از حمله مغول)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
کتیبه در محراب مسجدها دارای جایگاه ویژه ای از منظر معنایی و شکلی می باشد. در تزئینات محراب –ها، اغلب از نوشتار و نقشِ توامان استفاده می شد ه که تعامل این دو موجب غنای تصویری محراب ها شده است. گاهی نقوش از نظر بصری هم-ارزش با نوشتار بکار می رفته تا جایی که اگر حتی قسمتی از آن نقش حذف می شد به ساختار کتیبه خلل جدی وارد می شده است. نقش و خط در هماهنگی با هم، سطح کتیبه دار محراب را کامل می نمودند . آنچه که موجب اتحاد میان این دو می-شده، پیروی از ساختاری واحد بوده که بِسان زبان مشترکی، گفتگو را میان خط و نقش فراهم می نماید.
در میان شیوه های نقد و تحلیل اثر، تحلیل ساختاری تاکید خود را بر چگونگی چیدمان عناصر تشکیل دهنده در اثر دارد. این مقاله نیز با هدف تاکید بر همین شیوه تهیه گردیده که پس از توضیح مختصر از جنبه های تاریخیِ کتیبه های انتخابی و در بخش ساختاری این مقاله، به چگونگی انتخاب نقش در کنار خط و خوش نویسی پرداخته می شود. در تشریح اصول بصری کتیبه ی محراب ها، موارد از جزء به کل مورد بررسی قرارگرفته اند. نکته های خُردتر و بنیادی تر چون انتخاب الگوی حرکتی برای خط و نقش مورد کنکاش قرار می گیرد، سپس به اصل هم شکلی و هم گون سازی شکل ها پرداخته می شود، هم-چنین در اصل سوم، به یکی از راه های گسترش عوامل بصری در سطح محراب ها توجه خواهد شد.
مورد انتخابی جهت این مقاله، محراب های مسجد فرط یزد، میمه اصفهان و محرابی از عهد سلجوقی می باشد. در برابر پرسش اصلی این مقاله که چگونگی انتخاب عناصر بصری در کتیبه های محراب های سنگی است و متناسب با نمونه های ارائه و تحلیل شده به عنوان پاسخ و نتیجه آن، می توان عنوان داشت که اصول بصری رعایت شده در اجزای کتیبه ی محراب ها، چون قاعده و قانونی بوده تا کلیت طرح را سامان دهی نماید. این سامان دهی که منجر به هم گون شدن شکلی خط و نقش می شود، نظریه ی وجود یک طراح ( دیزاینر) را در چیدمان کتیبه ی محراب ها تقویت می نماید. به استناد وجود عوامل غنی بصری در کتیبه ها، می توان به این نتیجه رسید که این طراح یا طراح ها می بایست کسی یا کسانی بوده باشند که به جز آگاهی صرف از خط و نقش، از دانش و مبانی بصری در صفحه نیز بهره برده باشند.
تحلیل گفتمان نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ (در مقایسه با نقاشی جنگ در شوروی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">هنر «دفاع مقدس» برای حدود یک دهه مهم ترین جریان هنر رسمی در ایران بود. این هنر، یکی از روشن ترین تجلی های گفتمانی است که حول اتفاقات جنگ ایران و عراق ایجاد و با نام گفتمان دفاع مقدس شناخته شد. گفتمانی که اگرچه حول یک جنگ خاص شکل گرفت، اما به هیچ وجه محدود به آن نبود و تجلی اندیشه ای بود که از کشمکش های نظامی آن دوره خاص فراتر می رفت.</span></span><br /> هدف: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">این پژوهش به دنبال پرسش از عناصر اساسی این گفتمان و چگونگی صورت بندی این عناصر گفتمانی در کنار یکدیگر در نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ است. </span></span><br /> روش تحقیق: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است و برای جمع آوری آثار مورد بررسی از منابع مختلفی از جمله کتاب ها، کاتالوگ ها، مجلات و سایت ها استفاده شده است. پس از معرفی کلیاتِ نظریه گفتمان و تشریح اصطلاحات اساسی این نظریه، تلاش شده است که شش عنصر مهم در این گفتمان (جبهه خودی، جبهه دشمن، مبارزه، پیروزی، شکست و زن) که عناصر تکرارشونده در گفتمان های هنری مربوط به جنگ هستند، در این نقاشی ها به تفصیل بررسی شوند. </span></span><br /> نتیجه گیری: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">با بررسی عناصر گفتمانی این هنر و قیاس آنها با شکل دیگری از صورت بندی گفتمانی جنگ در نقاشی (هنر شوروی)، مفصل بندی خاص این عناصر به یکدیگر در گفتمان نقاشی دفاع مقدس به بحث گذاشته شده است. در این پژوهش با شناسایی نقش تعیین کننده معنویت در شکل بندی این گفتمان، مشخص شده است که گفتمان دفاع مقدس نه صرفاً معطوف به جنگ ایران و عراق، بلکه عملاً در کار بازنمایی منازعات بزرگ تری بود که محدود به جبهه ها و کشمکش های نظامی نبوده است. </span></span>
معاصی کبیره مصدق السلطنه
معالجه بوسیله موسیقی
حوزههای تخصصی:
پیوند فضا و جنسیت بر بستر مدرنیته در شهر و معماری ایران
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
90-103
حوزههای تخصصی:
این نوشتار چکیده ی پژوهشی است جامع که برای بررسی چگونگی پیوند میان فضای کالبدی و ساختار جنسیت در دوره ی مدرنیته در ایران انجام شده است. نگرش انتقادی به دگرگونی های فضایی مدرنیته در شهر و معماری ایران پیوسته به پدیده ی گسست میان فرم و محتوی اشاره کرده است. معماران و پژوهش گران شهری از این پدیده به عنوان یک مسئله در روند پویای دگرگونی های فضای کالبدی/اجتماعی یاد کرده اند. روند تحولات مدرن جامعه که از اواخر قرن نوزدهم در ایران چشمگیر می شود، با کمیت و کیفیت های گوناگون تا به امروز هم چنان ادامه دارد. اگرچه مناسبات اجتماعی/جنسیتی و سازمان فضای کالبدی هریک در روند تحولات تاریخی خود در عصر معاصر دچار گسست شده اند، اما به نظر رسیده و چنین ادعا شده است که این دو پیوند دیرینه ی خود را نیز از دست داده اند. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به روند دگرگونی های فضای معماری و شهر، بار دیگر پدیده ی گسست این دو منظومه، اجتماعی/جنسیتی از یک سو و فضایی/کالبدی از سوی دیگر را به پرسش می کشد. پاسخ این پرسش با تکیه بر نظریه ی "هویت اجتماعی" گیدنز و "تمایز" بوردیو در چرایی و چگونگی هویت مدرن نهفته است، پاسخی که پیوند تاریخی میان فرم و عملکرد یا فضا و متن را تایید می کند، هویت اجتماعی مدرن در حین تحول و در کنشی متقابل مناسبات اجتماعی/جنسیتی و همچنین اشکال فضایی را، آگاهانه یا ناآگاهانه، دگرگون می کند.
بیانگری به مثابه ویژگی خود موسیقی
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در محلات غیررسمی (محله مورد بررسی : امت آباد آمل)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل گسترش شتابان شهرنشینی و به تبع آن فقر شهری موجب شکل گیری محلاتی شده که به آن محلات خودانگیخته می گویند. محلات خودانگیخته به طورکلی ناشی از تحولات اجتماعی , اقتصادی و روند شهرنشینی و شهر گرایی کشور و نیز نادیده گرفتن اقشار متوسط و کم درآمد شهری هستند. یکی از بزرگ ترین چالش های بافت های خودانگیخته میزان تاب آوری اجتماعی و تحمل این جوامع در برابر مدیریت و کنترل تغییرات می باشد که آن را "تاب آوری اجتماعی" می نامیم. تاب آوری اجتماعی شامل شرایطی است که تحت آن افراد و گروه های اجتماعی با تغییرات محیطی انطباق می یابند و درواقع بیانگر توان جامعه برای پاسخ به بحران ها است. ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، لذا بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. هدف اصلی این بررسی، شناسایی مؤلفه های مؤثر در ارتقای بعد اجتماعی تاب آوری و تعیین میزان اثرگذاری هرکدام از این معیارها بر تاب آوری اجتماعی محله امت آباد آمل به عنوان یک سکونتگاه خودانگیخته می باشد. این پژوهش برای اولین بار در یک محله غیررسمی ، مؤلفه های تاب آوری اجتماعی را با سه فرضیه مورد ارزیابی قرار می دهد و در انجام پژوهش، ابتدا از روش شناسی اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله امت آباد از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. سرانجام با توجه به وجود اشتراک نسبی عوامل استخراج شده در گونه های مختلف، عوامل مذکور در قالب سه فرضیه کلی مقوله بندی شدند. نتایج بررسی نشان می دهد که مؤلفه سرمایه اجتماعی مهم ترین معیار در تاب آوری اجتماعی محله امت آباد می باشد.