فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بافت های نرم در اندازه گیری زاویه کایفوز سینه ای به وسیله خط کش منعطف از طریق قرارگیری بر روی بدن و عکس رادیو گرافی و همچنین مقایسه نتایج با روش کوب بود. نمونه ها را 18 نفر تشکیل دادند. در بررسی اندازه گیری کایفوز سینه ای از طریق خط کش منعطف روی بدن و روی عکس رادیوگرافی با اندازه گیری زاویه کوب همبستگی و روایی بالایی مشاهده شد. در مقایسه این سه روش ازنظر میانگین نتایج اندازه گیری با استفاده از خط کش منعطف روی بدن و روی عکس رادیوگرافی به هم نزدیک است و اختلاف زیادی وجود ندارد. میانگین اندازه گیری با استفاده از خط کش منعطف روی عکس رادیوگرافی با میانگین اندازه گیری از طریق زاویه کوب نیز اختلاف معناداری وجود ندارد.بنابر نتایج به دست آمده می توان گفت؛ خط کش منعطف به عنوان وسیله ای معتبر در مقایسه با بهترین معیار (رادیوگرافی) دارای اعتبار بالایی است و بافت های نرم ستون فقرات اثری بر اندازه گیری با خط کش منعطف ندارد.
بررسی عملکرد اندام فوقانی دانش آموزان شنوا و کم شنوای شدید تا عمیق مادرزاد با استفاده از YBT-UQ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه مشکل ارتباطی، عمده ترین نقص ناشی از کم شنوایی است، ممکن است مشکلات جسمی دیگری نیز با کم شنوایی همراه باشد. هدف این پژوهش، بررسی عملکرد اندام فوقانی در افراد کم شنوا با همسالان شنوای دختر و پسر با استفاده از YBT-UQ بود. نمونه آماری تحقیق حاضر 80 دانش آموز شامل40 دختر و پسر کم شنوای شدید تا عمیق مادرزاد (سن 77/2±10/18 و 56/2±95/17 سال) و 40 دختر و پسر شنوا (سن 60/0±55/17 و 56/0±60/17 سال) بود که به صورت غیرتصادفی هدفدار، از مدارس ناشنوایان و عادی مقطع دبیرستان استان گیلان به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. اطلاعات فردی، قد، وزن و سوابق پزشکی با استفاده از پرونده پزشکی دانش آموزان جمع آوری شد. از YBT-UQ برای ارزیابی عملکرد اندام فوقانی در زنجیره حرکتی بسته در سه جهت داخلی، تحتانی- خارجی و فوقانی- خارجی استفاده شد. برای مقایسه عملکرد گروه ها و جهت ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و برای مقایسه اندام برتر و غیر برتر از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد بین عملکرد اندام فوقانی برتر و غیر برتر در هیچ کدام از گروه ها تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0≥ P). مقایسه چهار گروه نشان داد بین تمام گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد که به ترتیب، گروه پسران شنوا، پسران کم شنوا، دختران شنوا و دختران کم شنوا عملکرد بهتری داشتند (05/0 > P) و تنها تفاوت بین گروه دختران شنوا و دختران کم شنوا از لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P ≥). با توجه به نتایج تحقیق حاضر، تفاوتی در اجرای این آزمون بین اندام فوقانی برتر و غیر برتر وجود ندارد، بنابراین می توان از این آزمون برای ارزیابی و تشخیص عضو آسیب دیده استفاده کرد. همچنین با توجه به نقص در عملکرد تعادلی پویای افراد کم شنوا و تأثیر جنسیت در بروز این اختلال و اهمیت اندام فوقانی در انجام دادن فعالیت های روزانه، طراحی و اجرای برنامه هایی با هدف بهبود در عملکرد در آنها ضروری به نظر می رسد.
تأثیر تمرین های تعادلی بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر به کارگیری تمرین های تعادلی در جهت کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیمارانی است که حملات پارکینسونی آنها با وجود مصرف دارو کنترل نمی شود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. 20 مرد مبتلا به پارکینسون به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی علاوه بر درمان های دارویی به مدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای نیز به انجام تمرین های تعادلی پرداختند؛ درحالی که بیماران گروه کنترل در این مدت جز درمان های دارویی، هیچ فعالیت بدنی را تجربه نکردند. در ابتدا و انتهای این دوره، افسردگی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با پرسش نامه افسردگی بک و پرسش نامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون ارزیابی شد. نتایج نشان داد، افسردگی در گروه تجربی به شکل معناداری نسبت به پیش از دوره تمرینی کاهش یافت؛ درحالی که در گروه کنترل، تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین کیفیت زندگی در تمامی ابعاد در گروه تجربی بهبود یافت درحالی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که ورزش های تعادلی به عنوان یک روش درمانی مفید و مؤثر می تواند در جهت بهبود افسردگی و به دنبال آن بهبود در عملکرد زندگی روزانه وکیفیت زندگی بیماران پارکینسون مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر یک دوره تمرین قدرتی تعادلی بر تعادل ایستا و قدرت ایزومتریک دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مشکلات تعادل و قدرت در دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر یک دوره تمرین قدرتی تعادلی بر تعادل ایستا و قدرت ایزومتریک دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام گردید. 26 نفر از دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر 10 تا 15 سال در این پژوهش شرکت کردند که به دو گروه تجربی) با میانگین سنی 82/1±72/13 سال،قد 46/±8 146 سانتی متر، وزن 94/15±15/43 کیلوگرم، ضریب هوشی 17/7±38/61 و سن عقلی 22/1±16/7 سال) و گروه کنترل (با میانگین سنی 88/1±06/14 سال، قد 75/92±10/148 سانتی متر، وزن 07/11±48/46 کیلوگرم، ضریب هوشی 03/5±30/61، سن عقلی 07/1 ±18/7 سال و حدود عقب ماندگی 44/82±1/5 سال) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه 50 دقیقه ای تمرینات تعادلی و قدرتی را انجام دادند. پیش و پس از اتمام دوره تمرین از شرکت کنندگان آزمون ایستادن روی یک پا برای سنجش تعادل ایستا با چشم باز و بسته و نیز آزمون قدرت ایزومتریک عضلات باز کننده کمر به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس بین گروهی با اندازه های تکراری نشان می دهد که نمرات تعادل ایستا با چشم باز و چشم بسته و نیز قدرت عضلات باز کننده کمر در سطح 05.0 ≥P معنا دار می باشد و گروه تجربی در هر سه متغیر بهبود معناداری را تجربه کرده است؛ بنابرین، تأثیر تمرین بر تعادل ایستا با چشمان باز و بسته و نیز قدرت عضلات تنه، معنا دار می باشد و می توان از این شیوه تمرینی برای بهبود تعادل ایستا و قدرت ایزومتریک دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر استفاده نمود
بررسی اثر یک دوره تمرینات تعادلی و ترکیبی شناختی بر نوسانات قامتی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر یک دوره تمرینات تعادلی و ترکیبی شناختی بر نوسانات قامتی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد. در این پژوهش، 30 نفر از زنان 25 تا 45 ساله عضو انجمن ام . اس خراسان رضوی با نمره ناتوانی جسمانی (یک تا چهار) شرکت داشتند که به صورت تصادفی به سه گروه مساوی (دو گروه تجربی و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه تمرینات تعادلی مرکز ثقل را انجام دادند و گروه تمرینات ترکیبی نیز علاوه بر تمرینات مرکز ثقل، یک تکلیف شناختی را حین انجام حرکات اجرا نمود . ارزیابی نوسانات قامتی بیماران به وسیله تست ایستادن روی صفحه نیرو، قبل و بعد از دوره تمرینات انجام شد و میانگین نوسانات مرکز فشار اندازه گیری گردید. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون لون و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معناداری بین میانگین نوسانات گروه ها در دو سطح قدامی خلفی و میانی جانبی وجود دارد. آزمون توکی نیز بیانگر آن است که بین میانگین نوسانات گروه های تجربی با گروه کنترل در هر دو سطح قدامی خلفی و میانی جانبی تفاوت معناداری وجود دارد (P<0.05). به طور کلی، نتایج پژوهش نشان می دهد که تمرینات تعادلی مرکز ثقل و ترکیبی شناختی، موجب کاهش نوسانات قامتی زنان مبتلا به ام. اس می شود.
تأثیرتمرینات منتخب اسپارک بر تعادل و هماهنگی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم: یک مطالعه نیمه تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر تمرینات منتخب اسپارک بر تعادل و هماهنگی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم است. تحقیق حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است. بدین منظور 12 کودک اوتیسم با میانگین سنی 12-5 سال در این مطالعه شرکت کردند و به مدت سه ماه تحت مداخله براساس تمرینات منتخب اسپارک قرار گرفتند. شرکت کنندگان در 3 مرحله پایه، پیش آزمون و پس آزمون از نظر مهارت های حرکتی براساس تست برونینسکی-ازرتسکی ارزیابی شدند. به منظور آنالیز اندازه گیری های مکرر داده های ناپارامتریک، از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرینات منتخب اسپارک به طور معنا داری موجب بهبود مهارت تعادل پویا (001/0 (P<و هماهنگی دوطرفه (001/0 (P< شده است. به طور کلی می توان گفت که این تمرینات منتخب اسپارک بر بهبود محدودیت های حرکتی شدید کودکان مبتلا به اوتیسم تأثیر مثبتی دارد.
بررسی مقایسه ای وضعیت ستون فقرات کودکان با اختلال های حسی و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسة وضعیت ستون فقرات کودکان با اختلال های حسی و همتایان سالم بود. در این مطالعة موردی مشاهده ای 16 کودک نابینا و 30 کودک ناشنوای 12 – 6 ساله به صورت هدفمند و از جامعة در دسترس انتخاب شدند و 60 کودک سالم به عنوان گروه کنترل در پژوهش شرکت کردند. ارزیابی قوس های ستون فقرات توسط اسپینال موس با روایی 94/0=r صورت گرفت. برای مقایسة نتایج بین گروه ها نیز از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که اسکولیوز پشتی نابینایان و ناشنوایان مشابه یکدیگر ولی به طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (002/0=P). اما تفاوت معناداری بین کایفوز (345/0 = P)، لوردوز (204/0 = P) و اسکولیوز کمری (185/0 = P) گروه ها با یکدیگر مشاهده نشد. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش حاضر احتمالاً اختلال های بینایی و شنوایی با برخی ناهنجاری های پاسچرال ارتباط دارد، به ویژه آنکه نابینایی بیشتر از ناشنوایی با این اختلال ها ارتباط نشان می دهد. از این رو، غربالگری زودهنگام و به موقع برای شناسایی و پیشگیری از ناهنجاری های بدنی به ویژه ستون فقرات آنان، ضروری به نظر می رسد.
تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر عملکرد حرکتی مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر عملکرد حرکتی مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(MS) است. بدین منظور 20 نفر از بیماران مبتلا به بیماری MS با امتیاز گسترش یافته وضعیت ناتوانی (EDSS)(54/1±94/2)، با میانگین سنی (8/7±05/34)، وزن (58/11±83/67) و شاخص توده بدنی (81/3±40/22) به¬صورت تصادفی به دو گروه تجربی(10=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. گروه تجربی علاوه بر مصرف داروهای تجویز شده، در هشت هفته تمرین مقاومتی شامل هفته¬ای سه جلسه (60 الی80 دقیقه با 50- 70 درصد یک تکرار بیشینه) شرکت کردند و گروه کنترل فقط داروهای تجویز شده را مصرف کردند. داده¬ها با استفاده از نرم¬افزار SPSS-13 و روش آماری T مستقل داده¬های افزوده در سطح 05/0≥ α تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد تمرینات مقاومتی بر آزمون برخاستن و رفتن (001/0= P) وآزمون پله سه دقیقه (002/0=P) تأثیر معنی¬داری داشته، ولی با وجود بهبود آزمون 10 متر راه رفتن (083/0 =P)، تغییرات معنی¬داری مشاهده نشد. در مجموع با توجه به تأثیر مثبت ورزش مقاومتی بر مبتلایان به MS در بهبود عملکرد حرکتی پیشنهاد می شود این بیماران از تمرین مقاومتی فزاینده و منطبق با نیازهای فردی استفاده نمایند.
مقایسه تأثیر دو روش تمرینی در محیط آب و خشکی بر بهبود درد، عملکرد، تعادل ایستا و پویای افراد مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آسیب های شایع مفصل مچ اسپرین مچ پاست. اسپرین مکرر و مزمن تعادل را دچار اختلال می کند. توانبخشی ناکافی زمینه بروز آسیب مجدد را فراهم می کند و بی ثباتی مزمن مچ پا را در پی خواهد داشت. در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن دچار اسپرین مزمن مچ پا شرکت کردند و تصادفی به سه گروه تمرین درمانی در آب، خشکی و کنترل تقسیم شدند. درد، عملکرد حرکتی، تعادل ایستا و پویا پیش و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21 انجام گرفت. سطح معناداری نیز 05/0 در نظر گرفته شد. هر دو گروه تمرینی در مقیاس های درد، عملکرد حرکتی، تعادل ایستا و پویا تفاوت معناداری را پس از هشت هفته تمرین درمانی نشان دادند (05/0P<). مقایسه داده های دو گروه در مقیاس عملکرد حرکتی، تعادل ایستا، پویا و درد تفاوت معناداری را پس از مطالعه نشان نداد (05/0<P). اگرچه نتایج آماری تفاوت معناداری را بین دو گروه تمرین در آب و خشکی نشان نداد، تفاوت در میانگین درصد تغییرات دو گروه می تواند حاکی از این باشد که اجرای تمرینات در آب تأثیر کلینیکی بیشتری نسبت به تمرین در خشکی دارد.
اثر تمرین در آب به همراه دلفین و بدون دلفین بر مهارت های حرکتی درشت کودکان هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه اثر تمرین در آب به همراه دلفین و بدون دلفین بر مهارت های حرکتی درشت کودکان هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم می باشد. آزمودنی ها، 10 کودک هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در جزیره کیش بودند که به صورت تصادفی در دو گروه تمرین در آب به همراه دلفین و تمرین در آب بدون دلفین قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون برونینکس اوزرتسکی انجام گرفت و آزمودنی های هر دو گروه پس از پیش آزمون که اجرای آزمون برونینکس اوزرتسکی بود، به مدت 16 جلسه برنامه اسپارک را در خشکی انجام دادند. علاوه براین، گروه تمرین در آب به همراه دلفین پس از اجرای برنامه اسپارک، به تمرین در آب به همراه دلفین پرداخت؛ درحالی که گروه دیگر به اندازه گروه تمرین در آب به فعالیت در آب بدون حضور دلفین مشغول بود. در پایان جلسه شانزدهم، از آزمودنی های هر دو گروه آزمون برونینکس اوزرتسکی به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس نشان می دهد که پس از دوره تمرین، تفاوت معناداری در مهارت های تعادل، قدرت و هماهنگی اندام فوقانی دو گروه مشاهده می شود (P<0.05)؛ در حالی که در فاکتورهای سرعت دویدن، چابکی و هماهنگی دو سویه تفاوتی مشاهده نمی شود (P>0.05). همچنین، مقایسه نمره کلی مهارت حرکتی درشت بر اساس مجموع نمرات هر یک از خرده آزمون ها بیانگر تفاوت معنادار گروه تمرین در آب به همراه دلفین با گروه تمرین در آب بدون دلفین می باشد (P<0.05). این یافته ها تأیید مجددی است بر این نکته که تمرین در آب به همراه دلفین موجب بهبود مهارت های حرکتی درشت کودکان دارای اختلالات طیف اوتیسم می گردد
اثر شش هفته تمرینات پیلاتس بر میزان ناتوانی و قدرت عضلات شکم و پشت مبتلایان به کمردرد مزمن ناشی از فتق دیسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تمرینات پیلاتس بر میزان ناتوانی و قدرت عضلات ناحیه شکم و پشت در افراد مبتلا به کمردرد مزمن ناشی از فتق دیسک بود. 30 مرد و زن مبتلا به کمردرد مزمن ناشی از فتق دیسک به طور مساوی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی مدت شش هفته تمرینات پیلاتس و گروه کنترل در مدت زمان مشابه تنها درمان های رایج را دریافت کردند. برای ارزیابی متغیرها از پرسش نامة ناتوانی اوسوستری، آزمون پایین آوردن مستقیم پاها برای قدرت عضلات شکم و دینامومتر برای قدرت عضلات پشت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد شش هفته تمرینات پیلاتس باعث کاهش معنا دار میزان ناتوانی و افزایش معنادار قدرت عضلات شکم و پشت گروه تجربی نسبت به گروه کنترل شد. از اینرو، احتمالاً تجویز با احتیاط تمرینات پیلاتس در این افراد می تواند سودمند باشد.
تأثیر برنامه حرکتی پیشرونده بر بهبود مهارت های حرکتی کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر برنامه حرکتی پیشرونده بر بهبود مهارت های حرکتی کودکان مبتلا به اوتیسم بود. روش مطالعه حاضر تجربی و از نوع پیش آزمون، آزمون میانی، پس آزمون و آزمون یادداری است. از بین کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم در شهرهای سمنان و یزد، 16 نفر به صورت نمونه های در دسترس انتخاب و براساس سن (1/3 ± 26/8 سال)، جنس، شدت و درجه اوتیسم و نیز پایه تحصیلی به طور نسبی همتاسازی شدند و در گروه های تجربی (8) و کنترل (8) قرار گرفتند. ابتدا پیش آزمون با استفاده از آزمون اولریخ 2000 از آزمودنی ها به عمل آمد. برنامه حرکتی پیشرونده به مدت 30 جلسه اجرا شد. پس از 15 جلسه آزمون میانی و 30 جلسه آزمون پایانی از کودکان به عمل آمد و نیز پس از 30 روز از پایان تحقیق آزمون یادداری انجام گرفت. از آزمون KS به منظور تعیین نرمال بودن داده ها و از آزمون تحلیل واریانس عاملی با طرح تکرار اندازه گیری و نیز آزمون تعقیبیLSD به منظور تعیین کمترین تفاوت معنا داری استفاده شد. یافته ها نشان داد که برنامه حرکتی پیشرونده نسبت به گروه کنترل در سطح معناداری 05/0 P< تأثیر بیشتری بر رشد مهارت های دستکاری، جابه جایی و مهارت درشت داشته است.
پایایی و روایی آزمون های بالینی عملکرد تعادلی در کم شنوایان با سطح شنوایی متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی پایایی و روایی آزمون های بالینی عملکرد تعادلی در کم شنوایان با سطح شنوایی متوسط است. در این تحقیق توصیفی - پیماشی با اندازه گیری تکراری ، 220 فرد کم شنوا با هوش طبیعی و با سطح شنوایی متوسط به عنوان نمونه آماری از کلیه کم شنوایان و ناشنوایانی که در مسابقات کشوری در شهر اراک شرکت کرده بودند، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه هوش ناوابسته به فرهنگ کتل فرم 3 و آزمون های بالینی عملکرد حرکتی بود. بعد از بررسی نرمال بودن داده ها، از آزمون های ضریب همبستگی درون طبقه ای و بین طبقه ای و تحلیل عاملی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها پایایی آزمون های رساندن انگشت اشاره دست برتر (79/0=ICC) و غیربرتر (81/0=ICC) به بینی، بلند شدن از صندلی و راه رفتن (76/0=ICC) و آزمون راه رفتن پاشنه- پنجه (87/0=ICC) را نشان داد. ولی آزمون های ایستادن روی پای برتر و غیربرتر با چشم باز و بسته (75/0>ICC) پایا نبودند. روایی آزمون های بالینی عملکرد تعادلی با استفاده از تحلیل عاملی تأیید شد. به طور کلی آزمون رساندن انگشت اشاره دست برتر و غیربرتر به بینی، آزمون بلند شدن از روی صندلی و راه رفتن و آزمون راه رفتن پاشنه- پنجه به عنوان باثبات ترین آزمون موجود در ارزیابی تعادل و هماهنگی در کم شنوایان در نظر گرفته می شود.
مقایسه تواتر بازخورد خودکنترلی و آزمونگر کنترلی بر یادگیری یک مهارت پرتابی در کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلج مغزی اصطلاحی است که به طور رایج در خصوص شرایط دارای ویژگی اختلال حرکتی استفاده می شود و با آسیب مغزی غیر تدریجی در اوایل زندگی مرتبط است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر تواتر بازخورد خودکنترلی و آزمونگرکنترلی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتابی در کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک بود. از بین 1750 دانش آموز مبتلا به فلج مغزی در مدارس استثنایی شهر تهران، تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک همی پلاژیک با دامنه سنی7-12 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور همگن کردن آنها یک مرحله پیش آزمون 10 کوششی به عمل آمد. به منظور بررسی شرکت کنندگان در مراحل اکتساب ، یادداری و انتقال به طور تصادفی به 6 گروه 5 نفری شامل سه گروه بازخورد خودکنترلی(با تواترهای 25%، 50% و 75%) و سه گروه بازخورد آزمونگرکنترلی(با تواترهای 25%، 50% و 75%) تقسیم شدند. در مرحله اکتساب، آزمودنی ها در 10 بلوک 8 کوششی(مجموعاً 80 کوشش) به تکلیف پرتابی پرداختند. مرحله یادداری و انتقال با فاصله 24 ساعت از آزمون اکتساب و به میزان 10 کوشش بدون بازخورد اجرا گردید، با این تفاوت که آزمودنی ها مرحله انتقال را از فاصله 4 متری اجرا کردند(در مقابل فاصله 3 متری در مراحل اکتساب و یادداری). بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، بین گروه های دریافت کننده تواتر یکسان(گروه های خودکنترلی و آزمونگرکنترلی) در مرحله اکتساب تفاوت معنی داری مشاهده نشد، گروه خودکنترلی عملکرد بهتری در مراحل یادداری و انتقال نشان دادند. علاوه بر این، گروه هایی که فراوانی بازخوردی بالاتری دریافت می کردند(گروه خودکنترلی یا آزمونگرکنترلی) عملکرد بهتری را نسبت به شرکت کنندگان در گروه های دریافت کننده بازخورد با فراوانی پایین تر در تمامی مراحل اکتساب، یادداری و انتقال نشان دادند. بنابراین، در حالیکه مزیت های بازخورد خودکنترلی در مقابل بازخورد آزمونگرکنترلی به هنگام دریافت تواتر بازخوردی یکسان مشاهده شد، به نظر می رسد که کودکان در طول فرایند یادگیری از بازخورد به شیوه ی متفاوتی نسبت به افراد بزرگسال استفاده می کنند و ممکن است کودکان به منظور بهینه سازی یادگیری حرکتی نیازمند فراوانی های بازخوردی بالاتری نسبت به افراد بزرگسال باشند.
تأثیرات هشت هفته تمرین گرم کردن 11+ فیفا بر زمان بندی و فعالیت الکترومیوگرافی عضلات زانو برای پیشگیری از آسیب رباط صلیبی قدامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر برنامه پیشگیری از آسیب 11+ فیفا بر زمان بندی و میزان فعالیت الکتریکی عضلات اطراف زانوی مردان فوتبالیست جوان بود. اندازه گیری های الکترومایوگرافی حین اجرای آزمون فرود روی یک پا از 24 فوتبالیست مرد جوان (12 نفر گروه تجربی و 12 نفر گروه کنترل) در پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. پس از اجرای هشت هفته تمرین بر روی گروه تجربی، از آزمون های آنالیز واریانس با اندازه تکراری، تی زوجی و مستقل برای تحلیل آماری استفاده شد. یافته ها نشان داد پس از تمرینات، میزان فعالیت واستوس مدیالیس، مدیال همسترینگ و مدیال گاستروکنمیوس افزایش یافت، اما میزان فعالیت واستوس لترالیس، لترال همسترینگ، رکتوس فموریس و لترال گاستروکنمیوس و زمان بندی فعالیت رکتوس فموریس، واستوس لترالیس، لترال همسترینگ و لترال گاستروکنمیوس کاهش یافت، درحالی که زمان بندی واستوس مدیالیس، مدیال همسترینگ و مدیال گاستروکنمیوس افزایش یافت. نتایج این مطالعه نشان داد که ویژگی های نروماسکولار اندام تحتانی در فوتبالیست های جوان با اجرای برنامه 11+ فیفا بهبود می یابد و به طور بالقوه موقعیت های ریسک آسیب ACLدر حین فرود کاهش پیدا می کند و به کنترل بهینه ACL منجر می شود.
بررسی برخی عوامل خطرزای عصبی- عضلانی مرتبط با آسیب ACL در افراد دچار ناهنجاری پرونیشن مچ پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راستای مکانیکی اندام تحتانی به طور کلی بر ثبات مفصل زانوی ورزشکاران اثر دارد. تحقیقات اشاره دارند که پرونیشن مچ پا در شیوع آسیب ACL مؤثر است، ولی مطالعه ای در زمینه کنترل عصبی -عضلانی ورزشکاران دارای پرونیشن افزایش یافته مچ پا در رابطه با آسیب ACL صورت نگرفته است. ازاین رو هدف از این تحقیق، بررسی برخی عوامل خطرزای عصبی- عضلانی مرتبط با آسیب ACL در افراد دچار ناهنجاری پرونیشن مچ پا بود.
پانزده ورزشکار دارای پرونیشن افزایش یافته مچ پا و پانزده ورزشکار سالم به صورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. سیگنال های الکترومیوگرافی با استفاده از الکترود سطحی از چهار عضله (گلوتوس مدیوس، لترال همسترینگ، واستوس لترالیس و سولئوس) ثبت شد.
نتایج آزمون MANOVA نشان داد در عضلات گلوتئوس مدیوس (029/0=P) و بایسپس فموریس (001/0P=) در مرحله فیدفورواردی و در عضله گلوتئوس مدیوس (005/0P=) در مرحله فیدبکی، بین دو گروه تفاوت معنا دار وجود دارد و در فعالیت فیدفورواردی و فیدبکی عضلات واستوس لترالیس و سولئوس بین دو گروه ارتباط معنا داری وجود ندارد (05/.≤P). بنابراین ناهنجاری پرونیشن مچ پا با تغییر عملکرد عصبی - عضلانی عضلات گلوتئوس مدیوس و لترال همسترینگ، می تواند به عنوان عامل خطرآفرین در بروز آسیب های ACL دخیل باشد.