ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
۱۶۶۱.

اثر سه هفته بی تمرینی برآنزیم های لاکتات دهیدروژناز(LDH) وکراتین فسفوکیناز(CPK) سرم خون تکواندوکاران مرد رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی تمرینی٬ لاکتات دهیدروژناز کراتین فسفوکیناز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
هدف از این پژوهش بررسی اثرسه هفته بی تمرینی برآنزیمهای LDHوCPK سرم خون تکواندوکاران مرد رقابتی بود. به همین منظور 18تکواندو کار با سابقه ورزشی حداقل سه سال و با شرایط مطلوب بدنی از یک باشگاه ورزشی انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. جهت بررسی آنزیم های مربوطه٬ نمونه گیری خونی پیش آزمون٬ 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و 13-12 ساعت پس از آخرین وعده غذایی صورت گرفت.سپس گروه آزمایش به مدت سه هفته استراحت نمود در حالیکه گروه کنترل همچنان به تمرینات خود ادامه داد.در این مدت٬ سه بار دیگر از هردو گروه در روزهای 14٬7و21 نمونه گیری مجدد به عمل آمد. نتایج بیانگرآن بود که بی تمرینی برمیزان آنزیم های LDHو CPK سرم خون تکواندوکاران تاثیر منفی داشته است.
۱۶۶۲.

تأثیر تمرین هوازی بر بیان ژن آسپروزین بافت پانکراس رت های نر مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت تمرین هوازی پانکراس آسپروزین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
مقدمه و هدف: آسپروزین یک هورمون پروتئینی ضدتنظیمی انسولین است و با بیماری های مزمن همچون چاقی و دیابت مرتبط است. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی بر بیان ژن آسپروزین بافت پانکراس رت های نر مبتلا به دیابت است.مواد و روش ها: 32 سر رت نر ویستار، پس از القا دیابت با STZ به صورت تصادفی به 4 گروه کنترل (n=8)، تمرین (n=8)، دیابت (n=8) و دیابت + تمرین (n=8) تقسیم شدند. رت های گروه تمرین پس از آشنایی با پروتکل تمرین، 5 جلسه در هفته، به مدت هشت هفته، پروتکل تمرین هوازی را اجرا کردند. پس از اتمام پروتکل، بافت پانکراس استخراج و از روش RT- PCR برای اندازه گیری RNA و از روش الایزا برای سنجش بیان پروتئین آسپروزین استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس جهت تجزیه وتحلیل داده ها، در سطح معناداری (0.05>P < span lang="FA">) استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد القاء دیابت سطح بیان ژن و پروتئین آسپروزین در بافت پانکراس را به طور معنی داری افزایش داد (0.001>P < span lang="FA">). هشت هفته تمرین هوازی بیان پروتئین آسپروزین را در گروه تمرین به طور معنی داری کاهش داد (0.019=P < span lang="FA">) ولی کاهش در سطح بیان ژن و پروتئین آسپروزین در گروه دیابت +ت مرین نسبت به گروه دیابت معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: تمرین هوازی سطح آسپروزین بافت پانکراس را که در اثر دیابت افزایش یافته بود کاهش داد ولی قادر نبود آن را به سطح اولیه خود برگرداند. به نظر می رسد مسیر تأثیرگذاری ورزش مستقل از مسیرهای سلولی و مولکولی در بافت پانکراس است و بیشتر از طریق مسیرهای پیام رسانی سلولی در عضله نقش ایفا می کند و در رابطه با آسپروزین در سلول های تخریب شده بافت پانکراس در اثر ابتلا به دیابت علاوه بر ورزش نیاز به روش های کمک درمانی دیگر نیز وجود دارد.
۱۶۶۳.

اثرات ماساژ با کویتیشن و قهوه سبز بر لپتین و آنزیم ATGL در بانوان چاق غیرفعال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ماساژ کویتیشن بانوان چاق قهوه سبز هورمون لپتین آنزیم ATGL

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۸
شیوع اضافه وزن و چاقی در سراسر جهان رو به افزایش است. چاقی زمینه ساز بسیاری از بیماری ها مزمن مانند دیابت، کبد چرب و بیماری های قلبی عروقی به شمار می رود. اضافه وزن و چاقی فرآیند پیچیده ای است که تحت تاثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، رفتاری، فیزیولوژیکی، ژنتیکی و اپی ژنتیک قرار می گیرد. هدف این پژوهش تعیین تاثیر هشت هفته ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز بر سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL در زنان چاق بود. تعداد 60 نفراز زنان چاق با دامنه ی سنی (35-20 سال) و با میانگین شاخص بدن (32 کیلوگرم بر متر مربع) به طور داوطلبانه و در دسترس در تحقیق حاضر شرکت کردند. در این تحقیق آزمودنی ها بصورت تصادفی ساده به چهار گروه مساوی تقسیم شدند: گروه کنترل (15 نفر)، گروه ماساژ با کویتیشن (15 نفر)، گروه مکمل قهوه سبز (15 نفر)، گروه ماساژ با کویتیشن به همراه مکمل قهوه سبز (15 نفر). در این تحقیق از کپسول قهوه سبز با دوز 200 میلی گرم استفاده شد.گروه های تمرینی به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته و طبق برنامه، ماساژ با دستگاه کویتیشن گرفتند. در ابتدای پژوهش، نمونه گیری خون بصورت ناشتا از تمام گروه ها انجام شد. نمونه ها درحدود 20 دقیقه با دور 4000 سانتریفیوژ شدند. بعد از تهیه سرم، بلافاصله نمونه ها در 70- درجه سانتی گراد تا زمان آزمایش فریز گردیدند. سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL آزمودنی ها با روش آزمایشگاهی الایزا اندازه گیری شد. در پایان هشت هفته، مجددأ نمونه گیری خون با همان شرایط قبلی از تمام گروه ها انجام شد و سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL آزمودنی ها مجدد اندازه گیری شد. برای مقایسه ی داده ها و تعیین تاثیر مکمل و ماساژ از تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون بونفرونی در سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. بر اساس نتایج، هشت هفته ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز در گروه های مداخله باعث کاهش معنی داری در سطح هورمون لپتین و افزایش معنی داری در سطح آنزیم ATGL در زنان چاق شد (P<0.05). در گروه مداخله ی همزمان، بیشترین تغییرات در سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL مشاهده شد (p=0.0001). ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز هر کدام به تنهایی بر سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL اثرگذار است اما با توجه به نتایج، تعامل آن ها دارای اثرات بیشتری است.
۱۶۶۴.

بررسی پاسخ NGF و FGF-2 به تمرین با وزنه و تمرین جودو در جودوکاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل رشدی عملکرد شناختی مهارت باز مهارت بسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
مقدمه و هدف: ورزش ها را می توان به ورزش های با مهارت های باز و مهارت بسته تقسیم بندی کرد. همچنین، انواع ورزش ها اثرات متفاوتی بر عوامل مرتبط با بهبود عملکرد شناختی دارد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک جلسه تمرین جودو (مهارت باز) و یک جلسه تمرین با وزنه (مهارت بسته) بر سطوح سرمی NGF و FGF-2 در جودوکاران زن بود. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 11 زن جودوکار (سن: 3.57 ±25.60 سال، وزن: 9.60 ±66.20 کیلوگرم، قد: 4.50±165.40 سانتی متر) به طور داوطلبانه شرکت کردند. آزمودنی ها به فاصله 10 روز در دو جلسه تمرینی جودو و تمرین با وزنه برای یک ساعت شرکت کردند. پنج دقیقه پیش و پس از هر جلسه تمرینی، نمونه خونی از آزمودنی ها گرفته شد. سطوح سرمی NGF و FGF-2 به روش الایزا اندازه گیری شد. تحلیل داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سطح معنی داری 0.05>P < span lang="AR-SA"> انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که سطوح سرمی هر دو متغیر NGF و FGF-2 پس از هر دو نوع تمرین به طور معناداری افزایش یافت (0.05>P < span lang="FA">). همچنین، سطوح سرمی FGF-2 پس از تمرین با وزنه به طور معناداری بیشتر از تمرین جودو افزایش یافت (0.001=P < span lang="AR-SA">). اما، تغییرات سطوح سرمی NGF پس از هر دو جلسه تمرینی یکسان بود (0.39=P < span lang="AR-SA">). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که تمرین با وزنه و تمرین جودو اثرات متفاوتی بر سطوح سرمی FGF-2 دارند. از این رو ممکن است سازوکار اثر تمرین جودو و تمرین با وزنه بر عملکرد شناختی متفاوت باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود برای بهبود بیشتر عملکرد شناختی از ورزش های متفاوت استفاده شود. 
۱۶۶۵.

اثر یک جلسه دویدن وامانده ساز بر اشتها، میزان گرلین آسیل دار وپپتید YY پلاسما در مردان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دویدن وامانده ساز گرلین آسیل دار پپتید YY اشتها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه و هدف: گرلین آسیل دار و پپتید YY از هورمون هایی هستند که بر دریافت غذا تاثیرگذارند. هدف این پژوهش بررسی اثر یک جلسه دویدن وامانده ساز بر اشتها، میزان گرلین آسیل دار و پپتید YY پلاسما بود. مواد و روش ها: 23 مرد (س ن2.12 ± 19.58 س ال، شاخ ص توده بدن 2.7 ± 21.63 کیل وگ رم بر م تر م رب ع، وزن 6.46 ±64.86 کیلوگرم) یک جلسه دوی وامانده ساز را با شدت 85-60% حداکثر ضربان قلب بیشینه تا حد واماندگی انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از ورزش، نمونه های خونی جهت اندازه گیری گرلین آسیل دار و PYY گرفته شد. یافته ها: یک جلسه ورزش وامانده ساز باعث کاهش معنی دار گرلین آسیل دار (0.023 =P) و پپتید YY پلاس ما (0.021 =P) و همچنین افزایش معنی دار اشتها شد (0.001=p). بحث و نتیجه گیری: سرکوب گرلین آسیل دار پس از ورزش و افزایش اشتها رابطه منفی این دو را نشان می دهد. احتمالا به جز عوامل فیزیولوژیکی، عوامل دیگری نیز در تنظیم اشتها دخیل هستند.
۱۶۶۶.

مقایسه برخی عوامل آنتروپومتریکی، جسمانی – حرکتی و مهارتی بازیکنان نونهال فوتبال استان خراسان جنوبی در دو سطح موفق و غیر موفق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل آنتروپومتری عوامل جسمانی _ حرکتی عوامل مهارتی فوتبال بازیکنان موفق و غیر موفق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر اندازه گیری برخی عوامل آنتروپومتریکی، جسمانی _حرکتی و مهارتی بازیکنان نونهال 13-10 سال فوتبال استان خراسان جنوبی در دو سطح موفق و غیر موفق است.روش شناسی: شاخص های آنتروپومتری (قد، وزن، طول و محیط ران و ساق پا) با استفاده از ابزار استاندارد اندازه گیری شد، همچنین شاخص-های سرعت با آزمون 36 متر، چابکی با آزمون 9×4 متر، و توان هوازی با آزمون20 متر شاتل ران، به عنوان شاخص های جسمانی _ حرکتی؛ ومهارت های پاس، شوت و دریبل با آزمون مور _کریستین به عنوان شاخص های مهارتی مورد اندازه گیری قرار گرفتند. آزمون های آماری کلموگروف – اسمیرنف و t مستقل در سطح معنی داری (05/0 >P) به ترتیب برای نرمال بودن و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر تفاوت معنی داری بین بازیکنان موفق و غیر موفق در دو دسته ویژگی های مهارتی و جسمانی _ حرکتی نشان داد (05/0 >P). اما در ویژگی های آنتروپومتریکی تفاوت معنی داری دیده نشد (05/0 P>). بازیکنان موفق در شاخص های چابکی، دریبل، پاس و شوت به طور معنی-دار عملکرد بهتری در مقایسه با بازیکنان غیر موفق داشتند (05/0 >P). این یافته ها نشان می دهند که طیف وسیعی از آزمون ها می تواند به طور موفقیت آمیزی فوتبالیست های موفق را از همنوعان غیر موفق خود در سنین نونهالی متمایز کند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده، می توان برتر بودن در شاخص چابکی و تکنیک هایی مانند دریبل، شوت و پاس فوتبال را در موفقیت پسران سنین 10 تا 13 سال موثر دانست. لذا پیشنهاد می شود تا در فرآیند استعدادیابی در سنین زیر 13 سال تأکید بیشتری بر ویژگی های تکنیکی و جسمانی شده و از مقایسه بازیکنان بر اساس ویژگی های آنتروپومتری پرهیز شود.
۱۶۶۷.

بررسی میزان تروپونین قلبی و کراتین کیناز در یک جلسه تمرین استقامتی طولانی مدت در ورزشکاران برتر زن سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خستگی قلبی فعالیت استقامتی نارسایی قلبی CK CTNT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶
مقدمه: تروپونین قلبیT (cTnT) و تروپونین قلبی I (cTnI) پروتئین های موجود در سیستم انقباضی سلول های قلبی و شاخص های بسیار حساس و ویژه از نکروز سلول های قلبی می باشند. هدف این پژوهش مطالعه تاثیر یک جلسه تمرین شدید استقامتی بر برخی از شاخص های آسیب قلبی مثل تروپونین قلبی (cTnT ،cTnI )و کراتین کیناز( (CKو ایزوآنزیم آن ( CK-MB ) در ورزشکاران زن برتر رشته سه گانه می باشد. روش شناسی: به همین منظور ۱۰ زن برتر رشته سه گانه به صورت هدفدار انتخاب شدند. آزمودنیها مسابقه واقعی شامل ۵ کیلومتردویدن، ۲۰ کیلومتر دوچرخه سواری و ۵/۲ کیلومتر دو را طی نمودند. نمونه های خونی در۳ مرحله قبل، بلافاصله و۳ ساعت بعداز فعالیت انجام گرفت. از آنالیز واریانس با اندازه گیریهای تکراری و آزمونt همبسته برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: افزایش معنی داری در میزان cTnT سرمی مشاهده نشد . افزایش معنی داری در میزان cTnIسرمی (μg/l 025/0) ۳ ساعت بعد از فعالیت مشاهده شد(01/0.>P).ا فزایش معنی دار در میزان CK-MB بلافاصله پس از فعالیت مشاهده شد ( ng/ml۵۱۴/۳ در برابر ng/ml ۵۲۶/۵) (01/0>P). هر چند این افزایش ناپایدار بود و ۳ ساعت بعد از فعالیت به میزان پایه نزدیک شد (ng/ml۸۵۵/۴). رابطه معنی داری بین میزان cTnI و CK-MB با cTnT وجود نداشت. اما بین افزایش cTnIو CK-MB رابطه معنی دار مشاهده شد(۶۶۹/۰=r و۰۳۴/۰=P). افزایش معنی داری نیز در میزان CKبعد از 3 ساعت تمرین در تمام ورزشکاران مشاهده شد (01/0>P). بین افزایش CK و CK-MB بعد از فعالیت رابطه معنی داری وجودداشت(022/0=P و707/0 r =). بحث و نتیجه گیری : افزایش CK احتمالا در پاسخ به آسیب عضله اسکلتی بوجود می آید سطح ناپایدار cTnT نشان داد که چنین فعالیت استقامتی منجر به آسیب ساختار قلبی نمی شود و افزایش ناپایدار CK-MB می تواند در پاسخ به فشارهای فیزیولوژیکی تحمیل شده در نتیجه خستگی قلبی باشد. افزایش معنی دار cTnI می تواند در پاسخ به فشارهای همودینامیکی و فیزیولوژیکی یا خستگی قلبی پس از فعالیت استقامتی باشد.
۱۶۶۸.

بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پیلاتس و مصرف عصاره عناب بر شاخص های سندرم متابولیک در زنان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل عصاره عناب تمرین پیلاتس سندرم متابولیک زنان میانسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
مقدمه و هدف: سندرم متابولیک شامل مجموعه ای از عوامل خطرساز است که احتمال بروز بیماری های قلبی عروقی را افزایش می دهد. فعالیت  بدنی و تغذیه مناسب به عنوان راهکاری موثر برای کاهش عوامل خطرساز سندرم متابولیک است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پیلاتس و مصرف عصاره عناب بر شاخص های سندرم متابولیک در زنان میانسال بود.مواد و روش ها: 40 زن میانسال یائسه به طور تصادفی به گروه های تمرین پیلاتس، عصاره عناب، گروه تمرین پیلاتس با عصاره عناب و گروه کنترل تقسیم شدند. در گروه هایی که عصاره عناب مصرف کردند،  پودر عناب روزانه 200 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن بدن به همراه یک لیوان آب به مدت هشت هفته مصرف شد. برنامه تمرینی، شامل تمرینات پیلاتس به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته انجام شد. تفاوت درون گروهی با روش تی وابسته و تفاوت بین گروهی با تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد. سطح معنی داری برای انجام محاسبات 0.05=a در نظر گرفته شد.یافته ها: در گروه تمرینات پیلاتس و مصرف عصاره عناب LDL (P < span lang="FA">=0.005) ،HDL (P < span lang="FA">=0.001) ،TG (P < span lang="FA">=0.002)، فشارخون دیاستولی (0.02=P < span lang="FA">) و دور کمر (0.001=P < span lang="FA">) کاهش معنی داری داشت، اما قندخون ناشتا (0.06=P < span lang="FA">)، TC (P < span lang="FA">=0.008) و فشارخون سیستولی (0.1=P < span lang="FA">) تغییر معنی داری نداشتند.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد هشت هفته تمرین پیلاتس با مصرف عصاره عناب در کاهش اندازه دور کمر، بهبود فشارخون و برخی از شاخص  های سندرم متابولیک تاثیر مثبتی داشته باشد.
۱۶۶۹.

تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی در دوران ریکاوری بر شاخص NLR و پلاکت خون افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری کووید-19 تمرین ترکیبی ریکاوری شاخص NLR پلاکت خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
مقدمه و هدف: اختلال در شاخص نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (NLR) و تعداد پلاکت های خونی و ماندگاری آن یکی از عوارض بیماری کووید-19 می باشد. تمرین ورزشی دارای فشار متابولیکی و مکانیکی (تمرین ترکیبی) مناسب، یک عامل تنظیمی برای شاخص NLR و باعث افزایش پلاکت ها می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی در دوران ریکاوری  بر شاخص NLR و پلاکت خون افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 بود. مواد و روش ها: تعداد 27 فرد بهبود یافته از بیماری کووید-19 با میانگین سنی 7±35 سال و شاخص توده بدنی 3.18±48.26 کیلوگرم بر متر مربع به روش منطبق در دو گروه تمرین ترکیبی (14 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه تمرین 3 جلسه در هفته، به مدت 8 هفته تمرینات ترکیبی را اجرا کردند. یک روز قبل از اولین جلسه تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در هفته های چهارم و هفته هشتم نمونه خون از آزمودنی ها گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری آنوا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری (0.05>P < span lang="FA">) استفاده شد.یافته ها: میزان شاخص NLR و پلاکت خون پس از 8 هفته تمرین ترکیبی گرچه بهبودی نسبی یافتند، اما از نظر آماری معنادار نشدند. آزمون بونفرونی نشان داد بین تمامی هفته ها اثر زمان معنادار بوده است (0.0.5>P < span lang="AR-IQ">). همچنین تغییرات وزن و شاخص توده بدنی بهبود غیرمعناداری را نشان داد (0.05 ).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین ورزشی ترکیبی تا حدودی می تواند سبب تقویت و تسریع برگشت سیستم ایمنی بدن به وضعیت طبیعی آن در افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 شود. 
۱۶۷۰.

تغییرات نسبت لاکتات به پیروات و توان بی هوازی پس از یک دوره تمرین تناوبی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین متناوب هوازی شدید توان بی هوازی نسبت لاکتات به پیروات هاف بازیکنان فوتبال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر چهار هفته تمرین تناوبی هوازی شدید(هاف) بر تغییرات نسبت لاکتات به پیروات و توان بی هوازی بازیکنان فوتبال می باشد. مواد و روش ها: 18 بازیکن فوتبال شاغل در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 2.24±21.88 سال، قد 5.33±174.22سانتی متر، وزن 5.7±67.77کیلوگرم، در دو گروه تمرین(n=12) و کنترل(n=6) برای شرکت در این پژوهش، داوطلب و به صورت تصادفی تقسیم شدند. برنامه چهار هفته ای تمرین متناوب هوازی شدید شامل چهار دوره حرکت با توپ در مسیر طراحی شده مخصوصی سه جلسه در هفته انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد پس از چهار هفته تمرین حداکثر، حداقل توان بی هوازی و همچنین شاخص خستگی بازیکنان تغییر معنی داری نکردند و فقط میانگین توان بی هوازی افزایش معنی داری داشت. این دوره تمرینی تاثیر معنی داری بر نسبت لاکتات به پیروات بازیکنان نداشت. بحث و نتیجه گیری: به طور کلی می توان اظهار داشت، احتمالا چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید(هاف) بر متابولیسم هوازی بازیکنان تاثیر کم ولی بر میانگین توان بی هوازی بازیکنان فوتبال تاثیر قابل توجهی داشت.
۱۶۷۱.

پاسخ های همودینامیک پس از فعالیت ورزشی تناوبی دویدن و شنا کردن در مردان جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیپوتنشن پس از فعالیت پاسخ قلبی عروقی فعالیت شنا فعالیت دویدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
مقدمه: پاسخ های فیزیولوژیکی و سازگاری هایی که فعالیت شنا ایجاد می کند پیچیده می باشد و با پاسخ های فعالیت های هوازی که در خشکی انجام می گیرد متفاوت است. هدف: هدف ازمطالعه حاضر بررسی پاسخ های همودینامیک پس از فعالیت ورزشی تناوبی دویدن و شنا کردن در مردان جوان تمرین کرده بود. روش شناسی: شانزده مرد سالم تمرین کرده، شامل 8 شناگر و 8 دونده (سن 4/1± 5/22 سال ،قد 75/4±176 سانتی متر شاخص توده بدنی 8/0± 2/22 کیلوگرم بر متر مربع ، درصد چربی بدن 2/1± 1/13 درصد و حداکثر اکسیژن مصرفی 2/3 ± 1/54 میلی لیتر در کیلوگرم در دقیقه) با فشار خون طبیعی به صورت تصادفی به مدت 40 دقیقه با 75-65 درصد ضربان قلب ذخیره فعالیت تناوبی انجام دادند. ضربان قلب، فشار خون و هزینه اکسیژن میوکارد قبل و بعد از فعالیت اندازه گیری شد. یافته ها: در مقایسه با فشار خون زمان استراحت، حداکثر کاهش در فشار خون سیستولی در دوندگان30 دقیقه پس از فعالیت و در شناگران 15 دقیقه پس از فعالیت مشاهده شد (05/0>p). کاهش فشار خون سیستولی در گروه شنا نسبت به دویدن در دقیقه 15 به طور معنی داری بیشتر بود (05/0>p) ولی در فشار خون دیاستولی در هیچ یک از زمان های اندازه گیری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تغییرات ضربان قلب در دقایق 15، 30 و 45 بعد از فعالیت بین دو گروه متفاوت بود (05/0>p). هزینه اکسیژن میوکارد نیز در دقایق 15و30 پس از فعالیت بین دو گروه تفاوت معنی دار داشت (05/0>p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد یک جلسه فعالیت حاد (دویدن و شنا کردن) اثر متفاوتی درمیزان و مدت کاهش فشار خون پس از فعالیت دارد. زمان تاثیر کاهش فشارخون پس از فعالیت دویدن نسبت به شنا کردن طولانی تر می باشد. اگر چه میزان افت فشار خون تنها در دقیقه 15 بین دو گروه متفاوت بوده است.
۱۶۷۲.

مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax بین مردان سالمند فعال و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حداکثر اکسیداسیون چربی Fatmax وضعیت آمادگی جسمانی مردان سالمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۴
سابقه و هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی و شدتی از فعالیت ورزشی که حداکثر اکسیداسیون چربی در آن رخ می دهد (Fatmax)، بین مردان سالمند فعال و غیرفعال بود.  مواد و روش ها: 10 مرد سالمند سالم که فعالیت ورزشی منظم داشتند (حداقل 10 سال گذشته، حداکثر اکسیژن مصرفی 5/4±6/44 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) و 10 مرد سالمند سالم که فعالیت ورزشی منظم نداشتند (حداقل 10 سال گذشته، حداکثر اکسیژن مصرفی 2/3±9/30 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه)، به عنوان آزمودنی این تحقیق انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها ساعت هشت تا 10صبح در حالت ناشتا، آزمون فعالیت ورزشی فزاینده شامل؛ فعالیت با مراحل سه دقیقه ای را روی نوارگردان تا مرحله خستگی انجام دادند. مقدار حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax از طریق کالری سنجی غیرمستقیم با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و با کمک معادلات عنصرسنجی محاسبه شد. به منظور مقایسه متغیرها، آزمون آماری تی مستقل در سطح 0.05>p ، استفاده شد. یافته ها: میزان اکسیداسیون چربی در دامنه ای از شدت ها، حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax در افراد سالمند فعال به طور معنی داری بیشتر از غیرفعال، بود (0.05>p ). اما، میزان اکسیداسیون کربوهیدرات در دامنه ای از شدت ها به طور معنی داری در افراد سالمند فعال نسبت به غیرفعال، کمتر بود (0.05>p ). نتیجه گیری: به طور کلی، مشخص شد که وضعیت آمادگی جسمانی بهتر در افراد سالمند فعال، با میزان اکسیداسیون چربی بیشتر و اکسیداسیون کربوهیدرات کمتر، همراه است. بعلاوه در افراد سالمند میزان حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax  کاهش می یابد، اما با تمرین ورزشی منظم می توان تا حدی از این کاهش جلوگیری کرد. 
۱۶۷۳.

تأثیر شش هفته مصرف مکمل روغن ماهی بر مارکرهای آسیب عضلانی در زنان فوتسالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل روغن ماهی مارکرهای آسیب عضلانی فوتسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
مقدمه و هدف: با توجه به شیوع آسیب های عضلانی در زنان فوتسالیست و اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی مکمل روغن ماهی (FO)، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر شش هفته مصرف مکمل روغن ماهی بر شاخص های آسیب عضلانی در زنان فوتسالیست انجام شد.مواد و روش ها: 20 زن فوتسالیست با سن 3.58±22.56 سال، وزن 17/5±31/57 کیلوگرم و شاخص توده بدن 1.72±20.56 کیلوگرم بر متر مربع به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته مکمل FO و گروه کنترل در طی همین مدت، تری گلیسرید دریافت کردند (3 گرم در روز). همه آزمودنی ها پس از شش هفته مصرف مکمل FO و دارونما در آزمون یویو شرکت کردند. سطوح سرمی آنزیم های لاکتات دهیدروژناز (LDH)  و کراتین کیناز (CK) به عنوان شاخص های آسیب عضلانی در چهار مرحله اندازه گیری شد؛ در حالت پایه (قبل از مصرف مکمل)، پس از شش هفته مصرف مکمل (قبل از آزمون یویو)، بلافاصله و 24 ساعت پس از آزمون یویو. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و در سطح معناداری کمتر از 0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از شش هفته مصرف مکمل FO، تفاوت سطوح LDH و CK بین گروه ها معنادار نبود (0.05 ). البته LDH و CK در گروه تجربی در مقایسه درون گروهی به طور معناداری کاهش یافت. همچنین، تغییرات LDH و CK در پاسخ به آزمون یویو متعاقب شش هفته مصرف مکمل FO در بین دو گروه کنترل و تجربی معنادار نبود (0.05 ).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که شش هفته مصرف مکمل روغن ماهی نمی تواند از بروز آسیب های عضلانی ناشی از ورزش در زنان فوتسالیست پیشگیری نماید.
۱۶۷۴.

تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف مکمل شنبلیله بر سطوح پلاسمایی پروتئین واکنش پذیر C و کورتیزول زنان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروتئین واکنش پذیر C تمرین تناوبی شدید مکمل شنبلیله کورتیزول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۲
مقدمه و هدف: بیشتر بیماری های قلبی - عروقی با انجام تمرینات منظم و استفاده از مکمل های گیاهی قابل پیشگیری هستند. از این رو هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف مکمل شنبلیله بر سطوح پلاسمایی پروتئین واکنش  پذیر C  و کورتیزول زنان دارای اضافه وزن و چاق بود. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 48 نفر از زنان چاق و دارای اضافه وزن با میانگین سنی 7.8±29.79 سال و شاخص توده  بدنی 2.6±29.29 کیلوگرم بر مترمربع، به صورت هدفمند برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 4 گروه 12 نفری تمرین + دارونما، تمرین + مکمل، مکمل و دارونما قرار گرفتند. گروه های مصرف  کننده مکمل، روزانه یک کپسول 500 میلی  گرمی شنبلیله را مصرف کردند. گروه های تمرین، هفته ای سه جلسه به مدت 6 هفته تمرینات تناوبی شدید را با حداکثر سرعت اجرا نمودند. خونگیری قبل و بعد از دوره تمرینی و مصرف مکمل برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق انجام شد. تحلیل آماری داده ها با آزمون های تحلیل کوواریانس و تعقیبی شفه در سطح معنی داری 0.05>P انجام گرفت.یافته ها: CRP < span lang="FA"> در گروه تمرین + مکمل (0.04=P < span lang="FA">) و کورتیزول در گروه های تمرین (0.039=P < span lang="FA">)، مکمل (0.033=P < span lang="FA">) و تمرین + مکمل (0.006=P < span lang="FA">) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان دادند.بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل شنبلیله به تنهایی و به صورت همزمان تاثیر مثبتی بر CRP < span lang="FA"> و کورتیزول دارد؛ که با مهار روندهای بالادست تولید شاخص های التهابی، اثرات منفی التهاب را به حداقل می رساند. کاهش این شاخص ها  گامی موثر در کاهش بیماری های مرتبط با سیستم ایمنی می باشد.
۱۶۷۵.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
مقدمه و هدف: کمرین کموکاینی است که در توسعه التهاب و مقاومت به انسولین شرکت دارد. تحقیق حاضر اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید بر سطوح پلاسمایی کمرین و انسولین در موش های نر را موردارزیابی قرار داد. روش شناسی: 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 23±161 گرم وسن 5 هفته) به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی (کنترل سالم- کنترل مقاوم به انسولین - تمرین مقاوم به انسولین ) تقسیم شدند. یک برنامه تمر ین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنه های متصل به دم را ( 3 روز در هفته، برای 8 هفته) انجام دادند. بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی موشها بیهوش و نمونه گیری انجام شد. غلظت پلاسمایی کمرین، انسولین، گلوکز و نیمرخ چربی خون با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها: یافته ها نشان داد تمرین مقاومتی منجر به کاهش معناداری در سطوح کمرین ( 01/ 0= P)، گلوکز (001/0=P)، انسولین (001/0=P) و سطوح LDL پلاسما (007/0=P) و افزایش معناداری در سطوح HDLپلاسما (03/0=P) در گروه مقاوم به انسولین گردید. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین مقاومتی با شدت بالا، می تواند به عنوان رویکردی پیشگیرانه در بهبود مقاومت به انسولین مورد توجه قرار بگیرد. واژه های کلیدی: کمرین- مقاوم به انسولین- تمرین مقاومتی- موش صحرایی
۱۶۷۶.

تاثیر 12هفته تمرین دویدن بر ترکیبات بدن و نسفاتین-1 سرم در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیبات بدن تمرینات هوازی مردان چاق نسفاتین-1

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
مقدمه: نسفاتین -1 آدیپوکاینی است که در هیپوتالاموس که مرکز اصلی تنظیم اشتها و تعادل انرژی است، بیان می گردد. هدف تحقیق بررسی تاثیر یک دوره تمرینات هوازی بر ترکیبات بدن و نسفاتین -1 سرمی مردان چاق بود. روش ها: این پژوهش نیمه تجربی بوده که در آن 19 نفر از مردان چاق با شاخص توده بدنی (BMI) ≥30 به صورت تصادفی و هدفمند به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. ابتدا قد، وزن، BMI، درصد چربی ونمونه خونی آزمودنی ها - جهت اندازه گیری نسفاتین -1، انسولین و گلوکز و مقاومت به انسولین- اندازه گیری شد. سپس آزمودنی های گروه تجربی در برنامه تمرین هوازی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده قدسنج، دستگاه بادی کامپوزیشن، کیت Elisa و کیت DRG بود. از آزمون های t، u- من ویتنی و sign test در سطح معنی داری P جهت مقایسه داده ها استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS19 تحلیل شدند. نتایج: پس از 12هفته، وزن، درصد چربی و BMI به طور معنی داری در گروه تجربی کاهش یافت. ولی تغیرات معناداری در سطح گلوکز، انسولین ، مقاومت به انسولین و نسفاتین-1مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها علی رغم تاثیر تمرینات هوازی بر کاهش وزن و درصد چربی و BMI تاثیر معنی داری بر سطوح نسفاتین -1، گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین مردان چاق دیده نشد. واژگان کلیدی: ترکیبات بدن، تمرینات هوازی، مردان چاق، نسفاتین-1
۱۶۷۷.

تأثیر راهبردهای خودتنظیمی بر سطوح سرمی GDNF، عملکرد شناختی و اکتساب مهارت شوت سه گام هندبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای خودتنظیمی سطح سرمی GDNF عملکرد شناختی اکتساب شوت سه گام هندبال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
مقدمه و هدف: فعالیت ورزشی و رفتاری که باعث افزایش GDNF در مغز شوند، می توانند شکل پذیری مغز را حفظ و موجب تسهیل یادگیری شوند. همچنین فرایندهای تصمیم گیری در محیط آموزشی که با میزان استفاده فراگیران از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری مرتبط است به آموزش مهارت ورزشی کمک می کند. در این مطالعه تأثیر راهبردهای خودتنظیمی بر سطوح سرمی GDNF، عملکرد شناختی و اکتساب مهارت شوت سه گام هندبال بررسی شد.مواد و روش ها: 42 پسر با دامنه سنی 18 تا 24 سال غیرفعال به صورت تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب و به سه گروه خودتنظیم، کنترل با تمرین و کنترل بدون تمرین تقسیم شدند. آزمودنی ها در 15 جلسه به فعالیت شوت سه گام هندبال طبق آزمون هندبال زین پرداختند. 48 ساعت قبل و بعد از پیش آزمون و پس آزمون خون گیری و سنجش عملکرد شناختی به صورت آزمون استروپ انجام شد. عامل خونی GDNF به روش الایزا سنجیده شد. تحلیل آماری با آزمون های مربوطه با نرم افزار SPSS  نسخه 22 در سطح معناداری 0.05>P  انجام شد.یافته ها: راهبردهای خودتنظیمی بر سطوح سرمی GDNF (P=0.67) و همچنین بر عملکرد شناختی تأثیر معناداری نداشت (0.07=P < span lang="AR-SA">) اما بر اکتساب مهارت شوت سه گام هندبال تأثیر معناداری داشت (0.01˂P < span lang="AR-SA">)، همچنین، با توجه به نتایج تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه تغییرات در سه گروه در شاخص مهارت شوت سه گام هندبال پس از انجام پروتکل تمرینی بین گروه ها نیز تفاوت معنا داری نشان داد (0.01˂P < span lang="AR-SA">) که با توجه به نتایج آزمون تعقیبی شفه، بین گروه خودتنظیم با کنترل بدون تمرین و کنترل با تمرین تفاوت معناداری وجود داشت (0.01˂P < span lang="AR-SA">). اما بین سایر گروه ها تفاوت میانگین معنادار نبود.بحث و نتیجه گیری: استفاده از راهبردهای خودتنظیمی در آموزش مهارت شوت سه گام هندبال مؤثر است. توصیه می شود مربیان در جلسات آموزشی، از راهبردهای خودتنظیمی استفاده کنند و ورزشکاران بالاخص افراد مبتدی برای یادگیری بیشتر و بهتر مهارت ها و بهبود سطح عملکرد خود از راهبردهای خودتنظیمی استفاده کنند.
۱۶۷۸.

اثرات یک جلسه تمرین موازی استقامتی- مقاومتی بر تغییرات هماتولوژیک مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات موازی هماتوکریت هموگلوبین پلاکت و گلبول قرمز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثرات یک جلسه تمرین موازی استقامتی و مقاومتی بر تغییرات هماتولوژیک مردان ورزشکار بود. روش شناسی: بدین منظور، هشت دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه گیلان با میانگین سن 51/1±21 سال، وزن 85/8±25/74 کیلوگرم و قد 57/5±2/178 سانتی متر به صورت داوطلب در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها تمرینات موازی استقامتی و مقاومتی را در یک جلسه 90 دقیقه-ای انجام دادند. اندازه گیری تغییرات خون شناسی آزمودنی ها (WBC، RBC، HCT، HB، MCH، MCHC، MCV، PLT و PV) در فواصل زمانی قبل از تمرین، بلافاصله و سه ساعت پس از تمرین صورت گرفت. از آزمودنی ها خواسته شده بود حداقل 12 ساعت پیش از اولین خون گیری ناشتا باشند. در هر مرحله از خون گیری، پنج سی سی خون از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. نتایج: برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی برای بررسی تغییرات هماتولوژیک در سطح 05/0 P < استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد مقدار RBC، HCT و HB بلافاصله پس از تمرین افزایش غیر معنی دار و سه ساعت پس از آن کاهش معنی داری نسبت به پیش از تمرین داشت (05/0 P≤). اما تفاوت معنی داری درشاخص های WBC، MCH، MCHC، MCV، PLT و PV مشاهده نشد (05/0 P>). نتیجه گیری: با توجه به کاهش شاخص های مؤثر در اکسیژن رسانی به عضلات فعال و تأثیر نامطلوب احتمالی بر اجرای ورزشکاران به مربیان توصیه می شود در تجویز برنامه های تمرین موازی بیشتر احتیاط نمایند.
۱۶۷۹.

تأثیر یک دوز مصرف مکمل کافئین بر لیپولیز به دنبال فعالیت استقامتی بیشینه در زنان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کافئین لیپاز کورتیزول فعالیت ورزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۱
مقدمه و هدف: برخی مطالعات قبلی حاکی از آنند که مکمل سازی کوتاه مدت کافئین ممکن است بر عملکرد ورزشی و افزایش اکسیداسیون چربی تأثیر داشته باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات حاد مصرف مکمل کافئین بر لیپولیز و عملکرد استقامتی بیشینه در زنان تمرین کرده بود. روش شناسی: ۹ زن تمرین کرده (با میانگین سنی ۸/۲±۳/۲۲ سال، وزن: ۱/۸±۷/۶۱ کیلوگرم،  قد۷/۶±۷/۱۶۷ سانتی متر و شاخص توده بدنی ۲/۲±۲۲ کیلوگرم بر متر مربع) به صورت داوطلبانه و در یک طرح کارآزمایی بالینی متقاطع، در سه جلسه و به صورت تصادفی تحت دریافت mg/kg/d ۶ مکمل کافئین ،mg/kg/d  ۶ مکمل کافئین+ mg/kg/d ۳ کربوهیدرات و یا دارونما (دریافت ۲۵۰ میلی گرم مالتوز) قرار گرفتند. در هر جلسه، دریافت مکمل یا دارونما به صورت کپسول و یک ساعت قبل از اجرای آزمون بروس انجام گرفت. بین جلسات نیز یک هفته فاصله به منظور پاکسازی در نظر گرفته شد. در هر جلسه ۳ نوبت خون گیری: ساعت ۸ صبح و در حالت ناشتا (قبل از دریافت مکمل)، یک ساعت پس از دریافت مکمل (و بلافاصله پس از اتمام آزمون بروس) و یک ساعت پس از اتمام آزمون بروس انجام گرفت. یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هیچ یک از متغیرهای نیمرخ لیپیدی (TG،CHOL،HDL،LDL) هورمون کورتیزول و لیپاز حساس به هورمون (HSL)، تحت تأثیر یک دوز دریافت مکمل کافئین یا ترکیب کافئین کربوهیدرات قرار نگرفتند، و تغییرات ایجاد شده در هر یک از این متغیرها ناشی از فعالیت شدید هوازی بود و نه دریافت مکمل. از طرف دیگر زمان رسیدن به خستگی طی فعالیت بروس و حداکثر اکسیژن مصرفی آزمودنی ها تحت تأثیر دریافت مکمل قرار نگرفت. بحث و نتیجه گیری: یافته های حاضر در کل بیانگر آن است که مصرف یک دوز مکمل کافئین یا کافئین –کربوهیدرات منجر به تغییرات معناداری در متابولیسم چربی ها و عملکرد هوازی نمی گردد.  
۱۶۸۰.

اثر شش هفته تمرینات پیلاتس همراه با موسیقی بر تعادل و تمرکز زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیلاتس ام اس تعادل تمرکز موسیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
مقدمه و هدف: بیماران مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) مشکلاتی را در تعادل و تمرکز تجربه می کنند. هدف کلی در این پژوهش بررسی اثر یک دوره شش هفته ای تمرینات پیلاتس و موسیقی بر تعادل و تمرکز بیماران ام اس بود.مواد و روش ها: نمونه های تحقیق حاضر 29 زن مبتلا به ام اس، 20-50 سال با درجه ناتوانی بین 2-5 بودند که با توجه به آزمون قدرت همگن شدند. پیش آزمون با استفاده از دستگاه تعادل سنج ایستا، آزمون تعادل زمان راه رفتن و نشستن و آزمون تمرکز انجام شد و آزمودنی ها در سه گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول به مدت 6 هفته سه جلسه ای یک ساعته به انجام تمرینات پیلاتس پرداختند. تمرینات در نوبت صبح و زیر نظر مربی پیلاتس انجام شد. هر جلسه تمرین به سه قسمت گرم کردن (15-10دقیقه)، انجام تمرینات پیلاتس (40-35 دقیقه) و بازگشت به حالت اولیه (10 دقیقه) تقسیم شد. گروه دوم آزمایش، تمرینات مذکور را با موسیقی انجام دادند. افراد گروه کنترل در دوره تمرینات فقط به فعالیت های روزانه خود پرداختند. پس از پایان دوره تمرینی آزمودنی ها در پس آزمون شرکت کردند. از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD به منظور مقایسه گروه ها و مشخص شدن محل اختلاف در سطح معنی داری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بین گروه های آزمایشی و کنترل در متغیرهای تعادل ایستا، پویا و تمرکز تفاوت معنی دار آماری با برتری گروه های آزمایشی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین برنامه تمرینی پیلاتس و پیلاتس به همراه موسیقی تفاوت معنی داری در هیچ کدام از متغیرها وجود ندارد.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت هنگام استفاده از برنامه های تمرینی پیلاتس و پیلاتس به همراه موسیقی کیفیت و نوع تمرینات طراحی شده در جلسه های تمرینی پیلاتس از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در استفاده مناسب از موسیقی باید دقت لازم انجام شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان